eitaa logo
مطلع ِعشقآنه
207 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
148 فایل
محب‌وصی، ولایت، طرح‌ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگیست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری مسابقه‌‌احکام‌ِامربه معروف درمزارشهدا، راهپیمایی ها و . . . و برگزاری‌کلاس‌مجازی کتاب مطلع‌عشق(رهنمودهارهبرانقلاب به زوج‌هاجوان). ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت دیگر از امام صادق علیه السلام است که در پاسخ به سوال ِفُضیل بن عَیاض فرمودند: " إِذَا رَأَى الْمُنْكَرَ فَلَمْ يُنْكِرْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ يُعْصَى اللَّهُ عزَّوَجَلَّ"؛ اگر شخصی منکری را دید و می توانست جلویش را بگیرد ولی انکارش نکرد، او دوست دارد که خدا شود، "وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُعْصَى اللَّهُ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بِالْعَدَاوَة"؛ و هرکس دوست داشته باشد که خدا نافرمانی شود، با به رفته است. کافی ، ج۵، ص۱۰۸؛ مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص 177 ، ح 13812 (ص۱۷۰ از تعاون و همیاری ) . ما گفتیم که اعمّ است از ایجاد مقتضی و رفع مانع؛ لذا گاهی ممکن است یک یا ، کند و تهیه_ی_اسباب_برای_منکر باشد که حرام است. از آنطرف، عکس آنکه است، واجب است؛ یعنی اگر می تواتی نباید بگذاری آنچه است در خارح تحققّ پیدا کند؛ است. شما می دانید که مسئله یکی از است؛ از ضروریات است و نباید نسبت به آن بود. ص۱۷۰
خیابان انقلاب بین میدان فردوسی ، نرسیده به ایستگاه مترو دروزاه دولت. در این مسیر مواجه می شوی با منظره ای که است و طبق می خواهی به نهی از منکرت عمل کنی. دو نفر روی نیمکت نشسته اند یکی شان کرده است. تو باشی نمی گویی یا می گویی؟ به نظرم شما چون هستی آن هم با احتمالا شبیه اینها را می گویی. می گویی: خواهرم بپوشان سرتو، شالتو سر کن دست اش ره به سمت شال روی شانه هاش افتاده، می برد که بپوشاند اما یکدفعه می گوید شما؟ می گویی: طبق وظیفه شرعی و قانونی تذکر دادم می گوید: هرکس دارد اصلا فرق ما انسان ها با حیوان ها همین است که حق انتخاب داریم می گویی: یک نفر خودش را بخواهد آتش بزند یا از بلندی بیندازد پایین آیا انسانیت نمی گوید بروی مانع اش بشوی یا می گویی حق انتخاب دارد؟ .نه نه ! هیچ انسان با درک و شعوری از مقابل این عمل رد نمی شود. می گوید: قبول دارم این کشور است اگر قبول ندارم باید از این کشور بروم اما خب الان امکان اش را ندارم ]کاش این موقع می گفتی الان که هنوز در ایرانی پس لطف کن بپوشان]
امر به معروف و نهی از منکر از واجبات و فرائض ِ . . . . . . به شمار می رود و افرادی که این فریضه بزرگ الهی را ترک می کنند یا در برابر آن اند ، . . . ، و کیفری سخت و سنگین در انتظار آنهاست. 1)بسیار مهم و بزرگ اسلامی-بی گناه خواهند بود 2)مهم و اسلامی_گناه کار خواهند بود 3)بسیار مهم و بزرگ اسلامی_گناه کار خواهند بود . [72صحفه واجب فراموش شده ؛ بخش احکام]
چهارراه شهدا بسمت راه آهن .. دیدم خانم و آقایی از آن طرف خیابان آمد این طرف. خانم موهاش از شال سفیدش بیرون ریخته بود و پخش راست و چپ. باید می گفتم منکر خاصی بود در حالی که با تلفن حرف می زدم ... تبه محمد گفتم من این را بگم ... بدون اینکه تماس را قطع کنم. رفتم پیش آن آقا. سلام ... _سلام خوبید _ممنون ان شالله زایر هستید دیگه؟ بله خدا زیارت تون را قبول کند شما حتما می دانید رضایت امام بالاتر از رضایت اش است ...شما هم می خواهید دعاتان و حاجت تان برآورده بشود ... طوری می روید زیارت که امام راضی باشند... و دعاتان مستجاب بشود... شما مرد غیوری هستید(یعنی باشید) به خانم تان بگید موهاشون ک بیرون است بپوشانند ..او رفت چند قدم بعد رفتند دونفری داخل پاساژ... بدون تغییر در پوشش زن مبتلا به بی ححابی... ... به محمد گفتم الو سلام... هستی _بله طرف اثلا انگار سیب زمینی بود نه انگار که بهش حرف زدم در مورد زنش.... به محمد میگم؛ "به نظرم این جور مورد افتضاح ها را باید بلند گفت همزمان زن و مرد با هم بشوند خطاب به نرد طوری که زن بشنود... وگرنه دیدی که به نرده آروم گفتم اما نه انگار آقا بود . همیت طوری حرف می زدم و بسمت ابستگاه راه آهن پباده رو را قدم می زدم. با دوتا دختر بی حجاب که کنارش یک مرد (از جهت ظاهزی) کت و شلواری دیدم. .. شک به خودم راه ندادم. همبن طور که روبرو بهم از نقتبل هم رد می شدیم گفتم آقا به خانم ها تان بگویید موهاشان را بپوشانند" آنها که به رفتن شان ادامه می دادند دیدم آقا شبه داماد جمله من را برای دوتا دختر بی حجاب و بدپوشش تکرار کرد... دختر بی حجاب شال اش را باز و بسته کرد نیم ساعت از برهنگی و لختی ِ موهایی که ببرون ریخته بود از پشت کمتر شد و پوشیده تر. . به محمد که هنوز پشت تلفن است میگم: سلام هستی _سلام هستم چی شد؟ گفتم باز از قبلی بهتر بود نبم سانت تغییر کرد محمد محمد یه لحظه ، الان عقب را نگاه کردم دیدم وایسادند دارند سمت من نگاه می کنند . باز برگشتم عقب را نگاه انداختم دیدم همان جان. اما بار سوم که نگاه انداختم رفته بودند. .به محمد هم که درخواست دادم یک شماره مادر دختری هست. مشهدی، مادرت می تواند صحبت کند؟ ..محمد: چرا نمی دهی بستگان خودت صحبت کنند محمد جان: برادر من من امکان خودم را بیشتر از شما اشراف دارم می دانم که همچین امکانی ندارم محمد: خب مادرم چندین تو مورد برای مجتبی درنظر دارد هنوز برسد آنها را بررسی می کند کارها خودش هم هست(وکالت می کنند و خادمی حرم) . خب محمدجان! همان اول بگو امکانش نیست دیگه. تو هم مثل بعضی ها اینقدر رفتند خانه دختر چای خوردند ته اش میگن نه. درصورتی که همان اول نظرشان نه بوده. یا دختره از اول نظرش منفی بوده هی روش نمیشه بگوید مخاطبش را پسر را این همه اذیت می کند والا آزار و اذبت شاخ و دم ندارد
آنجایی که انسان می ماند درمقابل این همه فساد و خلافی که... وجود دارد… درحقیقت نیروی معنوی خودش را احتکار کرده و در خدمت خدا قرار نداده؛ این بیان پیغمبرص است. مقام معظم رهبری4/8/1361
سرنوشت آن ظالم(و گناهکار) پیش خدا، با سرنوشت آن آدم و بی اعتنای به وظیفه و بی اعتنای به مصالح اسلام و بی اعتنای به سرنوشت اسلامی یکی است. 20/7/1363 قیام حسینی ص71
روایت دیگر از امام صادق علیه السلام است که در پاسخ به سوال ِفُضیل بن عَیاض فرمودند: " إِذَا رَأَى الْمُنْكَرَ فَلَمْ يُنْكِرْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ أَحَبَّ أَنْ يُعْصَى اللَّهُ عزَّوَجَلَّ"؛ اگر شخصی منکری را دید و می توانست جلویش را بگیرد ولی انکارش نکرد، او دوست دارد که خدا شود، "وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُعْصَى اللَّهُ فَقَدْ بَارَزَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بِالْعَدَاوَة"؛ و هرکس دوست داشته باشد که خدا نافرمانی شود، با به رفته است. کافی ، ج۵، ص۱۰۸؛ مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص 177 ، ح 13812 (ص۱۷۰ از تعاون و همیاری ) . ما گفتیم که اعمّ است از ایجاد مقتضی و رفع مانع؛ لذا گاهی ممکن است یک یا ، کند و تهیه_ی_اسباب_برای_منکر باشد که حرام است. از آنطرف، عکس آنکه است، واجب است؛ یعنی اگر می تواتی نباید بگذاری آنچه است در خارح تحققّ پیدا کند؛ است. شما می دانید که مسئله یکی از است؛ از ضروریات است و نباید نسبت به آن بود. ص۱۷۰