eitaa logo
مطلع ِعشقآنه
208 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
148 فایل
محب‌وصی، ولایت، طرح‌ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگیست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری مسابقه‌‌احکام‌ِامربه معروف درمزارشهدا، راهپیمایی ها و . . . و برگزاری‌کلاس‌مجازی کتاب مطلع‌عشق(رهنمودهارهبرانقلاب به زوج‌هاجوان). ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
خیابان انقلاب بین میدان فردوسی ، نرسیده به ایستگاه مترو دروزاه دولت. در این مسیر مواجه می شوی با منظره ای که است و طبق می خواهی به نهی از منکرت عمل کنی. دو نفر روی نیمکت نشسته اند یکی شان کرده است. تو باشی نمی گویی یا می گویی؟ به نظرم شما چون هستی آن هم با احتمالا شبیه اینها را می گویی. می گویی: خواهرم بپوشان سرتو، شالتو سر کن دست اش ره به سمت شال روی شانه هاش افتاده، می برد که بپوشاند اما یکدفعه می گوید شما؟ می گویی: طبق وظیفه شرعی و قانونی تذکر دادم می گوید: هرکس دارد اصلا فرق ما انسان ها با حیوان ها همین است که حق انتخاب داریم می گویی: یک نفر خودش را بخواهد آتش بزند یا از بلندی بیندازد پایین آیا انسانیت نمی گوید بروی مانع اش بشوی یا می گویی حق انتخاب دارد؟ .نه نه ! هیچ انسان با درک و شعوری از مقابل این عمل رد نمی شود. می گوید: قبول دارم این کشور است اگر قبول ندارم باید از این کشور بروم اما خب الان امکان اش را ندارم ]کاش این موقع می گفتی الان که هنوز در ایرانی پس لطف کن بپوشان]
بر هر مکلفی . . . ، و امر به معروف و نهی از منکر و موارد و امر به معروف و نهی ازمنکر را یاد بگیرد ، تا مبادا در و خود دچار و شود. . 1) واجب است (اگر نرود یاد بگیرد ، معصیت ِخدا و گناه کرده؛ عِقاب و عذاب دارد ) 2)مستحب است (ثواب دارد اما عِقاب و عذاب ندارد، نرود یاد بگیرد گناهی هم نکرده است) . 3)خوب است . [صحفه 72 واجب فراموش شده]
در بحث بدبختی ما اکثرا همین است خیلی ها چیزی را و و می کنند آن هم بی ادبانه و بدون درنظرگرفتن شرایط و مراحل ، که اصلا نیست ففط از نگاه ذهن بسته و خشک آنها است .
نزدیک گیت بلیط زدن رسیده بودم که ... دوتا دختر با موهای پهن و پخش از پشت دیدم ( ) متوقف شدم در چندمتری گیت. تامّل می کرد و تدبیر اندیشی که چه کنم میشه گفت یا بروم؟ اول با قسمت بلیط فروشی صحبت کردند گویا آدرس می پرسیدند. . گفتم الان میان بروند بلیط بزنند پشت شان می روم تذکر را اعمال می کنم. نه،.. باز متوقف ماندند رفتن مقابل آقای سبزپوش() گفتگو و پرسش. با خود گفتم طبق وظیفه ی قانونی اش باید جلوی را بگیرد. چرا هیچی نگفت؟!؟ بروم به خودش تذکر بدهم؟ نه بابا قبلا با اینها صحبت کروم صدجور توجیه و بهانه تراشی دارند ( و ) به نظرم بهتره بروم پشت این دو صاحب فعل ِمنکر و جلوی منکرشان را بگیرم. ) وقتی میدانی _مسئولین اثر ندارد یا اون منکر خیلی مهم تره یا حرف تو رو صاحب فعل منکر اثرگذارتره تا این مسئول یا به طریق دیگری بعد می شود به اون مسئول تذکر داد پس تذکر دادن به .... لازم تر و واجب تره) پشت سرشان بودم. منتظر فرصت که دور و برم از مردان بی غیرت خالی بشود تا تذکر بدهم. رفتم رفتم پشت شان...تا رسیدم به روی سکو خط۷ که تاره افتتاح شده. تا نشستن من هم با یک فاصله نشستم. دوتا پشر بی غیرت هم سمت راستم من بدون فاصله نشستن. بخاطر وجود دوتا مرد بی غیرت کنارم امکان تذکر به شکل گفتن و گفتگو شفاهی نبود. گفتم رو کاغذ بنویسم گوشی؟ به نظر صحفه داستان گذاری برنامه اینستاگرام تاثیرگذار تر بود با پس زمینه مشکی. شروع کردم نوشتن. نوشتن تمام شد دادم دست ش. گفت خاموش شد. صخفه را روشن کردم باز دادم دستش. خوند... تشکر کرد شروع کرد به پوشاندن ... دیدم تذکر گوش کرد برگه پیکسل ها را درآوردم گذاشتم جلوش روی صندلی. مثل مورد قبلی پیکسل حاوی نوشته دار انگیزشی را برداشت. بعد دیدم ساق دست اش عریانه و لاک دست هاش. اونو هم نوشتم تو ایتا گفتم بخوانید. خواند. آستین تا شده را کشید پایین‌. گفت خب حالا لاک را چه کنم الان که پاک نمی شود!؟ ماندم چه بگم فقط گفتم حالااا خب دیگه . . . در آخر را هم بهشون دادم. اما آن دوتا پسربی غیرت خیلی پچ پچ می کردند و بد و تجسسآنه نگاه می کردند. نمی فهمیدم چی می گفتند
بحث ِپسندیدن یا نپسندیدن شخصی اشخاص نیست بحث پسند ِشرع است و نپسندیدن آن.