eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️معنی ايمان 🔶مردی به محضر (ع) آمد و درخواست کرد تا را برايش تشريح و بيان کند. 💠 (ع) فرمودند: «فردا نزد من بيا تا در حضور جمعيت، تو را به آن آگاه کنم که اگر تو گفتارم را فراموش کردی، ديگری برای تو حفظ و نگهداری کند. «فانَّ الکلامَ کالشّاردَة ينفقُها هذا و يخطئُها هذا؛ زيرا سخن، همچون شتر فراري است که بعضي آن را پيدا مي کنند و بعضي آن را نمي يابند».[۱] فردای آن روز امام(ع) در ميان جمعيت آمد و درباره ايمان چنين فرمودند: 🔷 بر چهار پايه قرار دارد: صبر، يقين، عدالت و جهاد؛ 🔷 ، چهار شعبه دارد: اشتياق، ترس، زهد و انتظار؛ 🔷 نيز دارای چهار شعبه است: بينش در هوشياری، رسيدن به دقایق حکمت، پند گرفتن از حکمتها، توجّه به روش پيشينيان. 🔷 ، نيز چهار شعبه دارد: دقت در فهم، غور در علم و دانش، قضاوت صحيح و حلم استوار و ثابت. 🔷 ، نيز چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهی از منکر، صدق و راستی در جبهه جنگ و کينه و دشمنی با فاسقان...[۲] 🔴به اين ترتيب، (ع) با کمال عنايت و توجه به سؤال افراد، و روشنگری و آگاهی‌بخشی، همت ميکردند، و بطور جدی، به مسائل جامعه، و رشد و ترقی اخلاقی و عقيدتی انسانها، اهميت ميدادند. [۱] نهج‌البلاغه، حکمت ۲۶۶ [۲] نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱ ـ امام هريک از شعبه ها را توضيح داد و سپس فرمود: کفر نيز بر چهار پايه قرار دارد و هر پايه آن دارای چهار شعبه است، همه شعبه‌ها را توضيح داد که در نهج‌البلاغه حکمت ۳۱ آمده است. منبع: وبسایت‌اندیشه‌قم 🌴🌴🌴
هدایت شده از mesaghمیثاق
✳ اعمال جبّاران را جزءبه‌جزء تشریح کنید! 🔻 یکی از حقیقت‌های اجتماعی که در مبارزات سازنده و روشنگر باید ژرف و پیگیر رعایت شود، روشن کردن ذهن جامعه است نسبت به اعمال و . جامعه اگر ستمگران را از روی از عده‌ای روشنفکر و مدعی آگاهی بشناسد، این شناخت تقلیدی نیرویی که باید داشته باشد نخواهد داشت. از اینجاست که یکی از مهم‌ترین وظایف آگاهان، نشر و تثبیت این آگاهی است در همه‌ی قشرهای اجتماع. ‼ که، اینان جبارند و ستمگر، و که، آنان ملعون‌اند و پلید، هنگامی که ازسوی پاکان و نیکان و آگاهان و باخبران باشد، بی‌گمان جامعه را تا اندازه‌ای متنبه می‌کند اما این مقدار است، نه ، و نشر است در مردم نسبت به بدکاران، نه نشر و به احوال آنان. از اینجاست که اگر از سوی مقابل، تبلیغات دامنه‌دار و فریب‌گستری صورت گرفت، تا حدود بسیاری آثار این کلی‌گویی و بدگویی خنثی می‌شود. 🔺 باید اعمال جباران و خیانت‌پیشگان را جزءبه‌جزء تشریح کرد و برشمرد تا مردم بدانند که آنچه می‌گذرد چیست؟ و آن خیانت‌ها که می‌رود کدام است؟ این اصل (یعنی اصل شرح دادن جزئیات اعمال جباران و خیانت‌پیشگان) باید همواره در درگیری‌های اجتماعی مورد توجه و عمل باشد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۵و۶ 📣 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) 📗 کانال حرف حساب متعلق به گروه مطالعاتی هیئت امام صادق ع (تیم پژوهشی کانال جنایات غرب) است. ✅🌴https://eitaa.com/mesagh ✅🌴 @mesagh
💥🌷💥🌷💥🌷💥🌷💥 🌷 ⭕️«امانتداری» از چه خصلت هایی ناشی می شود؟ 🔹 از و به پروردگار عالم، و از علم به قدرت و اعتماد به وعده هاى پروردگار سرچشمه مى گيرد، زائيده عقل، درايت و توجه به عاقبت امور و نتايج كارها است. دليل بر واقع بينى انسان، و رهايى او از چنگال اوهام و پندارهاى هوس آلود است. از شخصيت والاى انسان سرچشمه مى گيرد، چرا كه حاضر نمى شود خود را به مال و مقام و مواهب زودگذرى بفروشد كه از طريق خيانت حاصل مى شود. و در يك كلمه، مولود فهم و شعور، عقل و ايمان، و اخلاص و شخصيت است. گاه فقر و ظلم انسان را در پرتگاه خيانت قرار می دهد، افرادی كه در جامعه به حقوق مشروع خود نرسیده، و تحت فشار فقر قرار مى گيرند، خود را آلوده به خيانت مى کنند، از این رو در فرامین اسلامى آمده كه براى حفظ امانت قاضى در قضاوتش بايد به طور كامل او را از بيت المال اداره كرد. 🔹اميرالمؤمنين امام على (عليه السلام) در عهدنامه «مالك اشتر» كه عالیترين برنامه های مديريتی است، مى فرمايد: «وَافْسَحْ لَهُ فِى الْبَذْلِ، ما يُزِيلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ، حاجَتُه اِلىَ النّاسِ، وَ اَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَيْكَ ما لا يَطْمَعُ فِيهِ غَيْرُهُ مِنْ خاصَّتِكَ لَيأْمَنَ بِذلِكَ اِغْتِيالَ الرِّجالِ لَهُ عِنْدَكَ، فَانْظُرْ فى ذلِكَ نَظَراً بَلِيْغاً؛ و در بذل و بخشش به او [قاضى] سفره سخاوتت را بگستر، آنگونه كه نيازمندى اش از ميان برود، و حاجتى به مردم پيدا نكند، و از نظر مقام و منزلت آن قدر مقامش را نزد خودت بالا ببر كه هيچيك از ياران نزديكت به نفوذ كردن در او طمع نكند، و از توطئه اينگونه افراد نزد تو در امان باشد، و در اين موضوع با دقت بنگر». [۱] 🔹امام صادق (عليه السلام) در حديث پر معنايى، به بیان و ، می پردازد، آن حضرت مى فرمايند: «مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة فَاَدّاها فَقَدْ حَلَّ اَلْفَ عُقْدَة مِنْ عُنُقِهِ مِنْ عُقَدِ النّارِ، فَبادِرُوا بِاَداءِ الاْمانَةِ، فَاِنَّ مَنْ اُؤْتُمِنَ عَلى اَمانَة وَكَّلَ بِهِ اِبْلِيسُ مِأَةَ شَيْطان مِنْ مَرَدَةِ اَعْوانِهِ لِيُضِلُّوهُ وَ يُوَسْوِسوا اِلَيْهِ حَتّى يُهْلِكُوهُ اِلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هر كس به او سپرده شود و آن را ادا كند، هزار گره از گره هاى آتش دوزخ از گردن او گشوده می شود، پس در تعجيل كنيد، زیرا هر فردی که امانتى به كسى بسپارد ابليس يك صد نفر از شياطين از دستيارانش را مأمور او مى كند تا او را گمراه سازند، و در دل او وسوسه خيانت كنند تا هلاكش كنند مگر كسى كه خداوند متعال اورا حفظ كند». [۲] پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، للصبحي صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۴۳۵، نامه ۵۳ [۲] الأمالي، ابن بابويه،كتابچى‏، تهران، چ ششم، ص ۲۹۵؛ بحار الأنوار، مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، چ دوم، ج ‏۶۶، ص ۳۸۵، باب ۳۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢 عفت در گفتار (بخش پنجم) 🔸نحوه­‌ سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید». در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­‌شناسید. 🔹انسان مسلمان وظیفه دارد بر خود کنترل داشته و هر چه دل او خواست نگوید. امام موسی بن جعفر (ع) در این رابطه فرمود: «لیس لک لان الله عز و جل یقول "لا تقف ما لیس لک به علم"؛ تو نمی­توانی هر چه می­خواهی بگویی، زیرا خداوند می­فرماید: «از آن چه علم نداری پیروی نکن». [۱] براساس آموزه­ های دینی اعضا و جوارح انسان هر کدام وظایفی دارد و انسان باید آن­ها را در همان محدوده بکار ببرد. از این رو لازم است خود باشد، و نه تنها سخن بدون علم و آگاهی نگوید، بلکه نسبت به آن چه می­داند نیز با احتیاط رفتار نماید. امام علی (ع) می­فرماید: «چیزی را که نمی­دانی مگو، بلکه همه­ آنچه را می­دانی نیز مگو، زیرا خداوند بر همه­ اعضا و جوارح تو واجباتی قرار داده که در قیامت از تو بازخواست خواهد کرد». [۲] 🔹در روایات اسلامی گفتار بدون آگاهی و گفتن تمام آنچه انسان می­داند نشانه­ نادانی معرفی شده است؛ چنان که امام علی (ع) فرمود: «تمام آنچه را می­دانی مگو، چرا که آن نشان­ دهنده­ جهل و نادانی تو خواهد بود». [۳] در نقطه­ مقابل نگفتن همه­ آنچه انسان می­داند، نشانه­­ کمال عقل انسان معرفی شده است. چنان که امام علی (ع) می­فرماید: «از نشانه­ های عقل انسان این است که همه­ آنچه را می­داند، صحبت نکند». [۴] گفتار بدون آگاهی و علم گاه باعث می­گردد که انسان در برابر حق قرار بگیرد، و حق بر خلاف گفته­ او باشد. چنان که امیرالمؤمنین امام علی (ع) می­فرماید: «پس آنچه را نمی­‌دانید مگویید، چرا که بسیاری از حقایق در چیزهایی است که انکار می­‌کنید». [۵] 🔹به دلیل اهمیت این دستور اخلاقی اسلام، امیرالمومنین (ع) فرزندش امام مجتبی (ع) را نیز از سخن گفتن بدون آگاهی نهی کرده و به او توصیه است که بدون اطلاع از چیزی، درباره­ آن اظهار نظر نکند. «درباره­ چیزی که به آن آگاهی نداری سخن مگو». [۶] از آنچه بیان گردید به این حقیقت پی می­‌بریم که از دیدگاه قرآن کریم و پیشوایان معصوم (ع)، یگانه معیار و مجوز سخن گفتن و است. سخنانی که بر پایه­ و اساس، گمان، شک، شایعه، و قضاوت کورکورانه باشد، فاقد اعتبار و ارزش بوده، از نظر دین ناپسند و مذموم است؛ به­ ویژه اگر پای مسائل دینی و آبروی مسلمانان در میان باشد. بر این اساس یکی از جلوه­ های عفت در گفتار، سخن گفتن براساس علم و آگاهی و اظهار نظر نمودن بر مبنای تخصص و اطلاع کافی در موضوع سخن است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشيعة، ج ۱۸، ص ۱۷ [۲] نهج البلاغه، حکمت ۱۸۲ [۳] حسین شیخ الاسلام، گفتار امیر مومنان، ج ۲، ص ۱۲۲۲ [۴] تصنیف غرر الحکم، ص ۲۱۳ [۵] نهج البلاغه، خ ۸۷ [۶] همان، نامه­ ۳۱ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انسان های صاحب بصيرت چه علاماتی دارند؟ 🔹وقتى حاصل شد، از آن زاييده مى شود. در اين‌باره ميفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُّبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] هنگامى که گرفتار وسوسه‌هاى شیطان شوند، به یاد [خدا و پاداش و کیفر او] مى‌افتند و [در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و] در این هنگام میشوند»؛  خواهد توانست جنت و اهل آن و دوزخ و ساكنان آن را نظاره گر باشد، اگر اين حاصل شد، همانگونه كه آتش را در دهان نمى گذارد، خوردن مال يتيم را هم جایز نمى شمرد؛ زيرا چنان كه از قرآن استفاده مى شود، مال يتيم خوردن مثل خوردن آتش است، «اِنّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَموَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنّمَا يَاكُلُونَ فِى بُطُونِهِم نَاراً وَ سَيَصْلَونَ سَعِيراً؛ [نساء، ۱۰] محققاً كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و به غير حق مى خورند [دخل و تصرف مى كنند] جز اين نيست كه در شكم هاى خود آتش داخل مى كنند و به زودى به آتش انداخته مى شوند». 🔹همچنين خداوند متعال درباره علماء يهودى كه با اخذ رشوه كلمات حق را در تورات بدل كرده و كتمان مى كنند مى فرمايد: «اُولئِكَ مَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِم اِلَّا النّارَ؛ [بقره، ۱۷۴] آنها جاى نمى دهند در شكم هاى خود مگر آتش را». آرى اگر آمد حقايقِ اشيا براى بصير آشكار شده تا جايى كه امیرالمؤمنین امام علی (ع) درباره خود مى فرمايد: «لَو كُشِفَ الغِطَاءُ مَا اِزْدَدْتُ يَقِيناً؛ [۱] (اگر پرده ها كنار رود [ذره اى] به يقين من افزوده نمى شود». صاحب كتاب «سفينة البحار» [۲] در ماده يقين روايتی را از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) آورده كه حضرت فرمودند: «پيامبر گرامى اسلام (ص) نماز صبح را با مردم اقامه كردند، سپس نظر كردند به جوانى كه در حال چُرت زدن بود، و سرش به طرف پايين متمايل مى شد، رنگى زرد و جسمى نحيف و چشمانى گود رفته داشت؛ 🔹پيامبر (ص) از او پرسيدند: «كَيفَ اَصبَحتَ يَا فُلَانُ؛ چگونه صبح كردى؟»؛ گفت: «اَصبَحتُ يَا رَسُولَ اللهِ مُوقِناً؛ اى رسول خدا صبح كردم در حال يقين»؛ پيامبر تعجب كرده و فرمودند: «اِنّ لِكُلِّ يَقِينٍ حَقِيقةً فَمَا حَقِيقَةُ يَقِينِكَ؟؛ براى هر يقينى علامتى است، پس علامت يقين تو چيست؟»، عرض كرد: يقين من، مرا محزون و خواب را از ديدگانم ربوده، و مرا به تشنگى روزه در روزهاى گرم وادار كرده است، نَفْسَم را از دنيا و آنچه در آن است كنار كشيده ام و «گويا نظر مى كنم و مى بينم عرش الهى را كه حساب برپا شده، و خلایق محشور شده براى محاسبه، و من در بين آنها هستم، و گويا نظر مى كنم و [بالعيان مى بينم] كه اهل بهشت متنَعّم در آن هستند، و يكديگر را شناخته و بر تخت ها تكيه زده اند، و گويا نظر به اهل آتش مى كنم كه در آن مَعَذَّبند و ناله مى كشند و مثل اين است كه الان صداى آتش در گوشم طنين افكن است». 🔹پيامبر (ص) فرمودند: «هَذَا عَبدٌ نَوَّرَ اللهُ قَلبَهُ بِالاِيمَانِ؛ اين بنده اى است كه خداوند قلب او را با نور ايمان روشنى بخشيده است»؛ سپس پيامبر اكرم (ص) به او سفارش كردند: دائماً با اين حالت ملازم باش. آن جوان از پيامبر خواست كه براى او از خداوند شهادت طلب كنند، پيامبر دعا كرده و پس از مدتى در يكى از غزوات بعد از نُه نفر ديگر به شهادت رسيد». بعضى از محققين گويند: اين و بينايى كه در روايت به آن اشاره شده به زيادى و شدت ميسر گردد، و اين دو، صاحب خود را به مرحله اطلاع بر حقايق اشياء اعم از محسوس و معقولش مى رسانند، پس حجاب‌ها منكشف و پرده ها كنار مى رود و به وضوح و يقين، آنها را بدون شائبه شكى بالعيان مى بيند، و قلب او مطمئن و روحش در استراحت به سر مى برد، و اين حكمت حقيقتى است كه به هر كس اعطاء شود، خير كثير به او اعطا شده است. پی‌ نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار ج ‏۴۰، ص ۱۵۳، باب ۹۳ [۲] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، ج ‏۱۰، ص ۵۹۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان، چ اول، ج ۱، ص ۲۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ❤️ فـــــــوروارد ❤️ فراموش نشــــــــــــــــــه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👈 👈 @mesagh 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢معنی ايمان به فرمایش امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 🔹مردی به محضر (ع) آمد و درخواست کرد تا را برايش تشريح و بيان کند. اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: «فردا نزد من بيا تا در حضور جمعيت، تو را به آن آگاه کنم که اگر تو گفتارم را فراموش کردی، ديگری برای تو حفظ و نگهداری کند. «فانَّ الکلامَ کالشّاردَة ينفقُها هذا و يخطئُها هذا؛ زيرا سخن، همچون شتر فراری است که بعضي آن را پيدا مى کنند و بعضی آن را نمی يابند». [۱] فردای آن روز حضرت در ميان جمعيت آمد و درباره ايمان چنين فرمودند: بر چهار پايه قرار دارد: صبر، يقين، عدالت و جهاد؛ ، چهار شعبه دارد: اشتياق، ترس، زهد و انتظار؛ نيز دارای چهار شعبه است: بينش در هوشياری، رسيدن به دقایق حکمت، پند گرفتن از حکمتها، توجّه به روش پيشينيان. ، نيز چهار شعبه دارد: دقت در فهم، غور در علم و دانش، قضاوت صحيح و حلم استوار و ثابت؛ ، نيز چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهی از منکر، صدق و راستی در جبهه جنگ و کينه و دشمنی با فاسقان... [۲] به اين ترتيب، (ع) با کمال عنايت و توجه به سؤال افراد، و روشنگری و آگاهی‌ بخشی، همت می کردند، و بطور جدی، به مسائل جامعه، و رشد و ترقی اخلاقی و عقيدتی انسانها، اهميت می دادند. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج‌البلاغه، حکمت ۲۶۶ [۲] نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱ ـ امام هر يک از شعبه ها را توضيح داد و سپس فرمود: کفر نيز بر چهار پايه قرار دارد و هر پايه آن دارای چهار شعبه است، همه شعبه‌ها را توضيح داد که در نهج‌ البلاغه، حکمت ۳۱ آمده است. منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علميه قم
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟ 🔹واژه و مشتقات آن ۲۸ بار در قرآن بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه «يقين» به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای است كه قبلا دچار شك شده باشد. كسی است كه پس از سرگردانی شك، به علم و آگاهى برسد. به همين دليل است كه شك را هميشه مقابل يقين بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در «قرآن كريم» سه اصطلاح در ارتباط با يقين بكار رفته است كه نشان دهنده مراتب يقين است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند: 1⃣«علم اليقين»: علمی است كه از روی براهين عقلی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است 2⃣«عين اليقين»: يقينی است كه از روی مشاهده و وجدان پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است. 3⃣«حق اليقين»: امری است حقيقى و عينی و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲] 🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَينَْ الْيَقِين؛ چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به عين اليقين خواهيد ديد». چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به علم اليقين اشاره شده، كه اگر انسان ها علم اليقين داشتتند، با چشم بصيرت می توانستند حقايق را در همين دنيا مشاهده كنند و جهنم را ببينند؛ و در آيه بعد به علم اليقين اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) يقين خالص است! در اين آيه حق اليقين دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى قرآن يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين؛ [بقره، ۲] آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است». پي نوشت‌ها؛ [۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲ [۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰   [۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲ منبع: وبسایت انوار طاها
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️نیل به درجات عالیه ایمان و یقین، بدون سروصدا! 🔹چگونه انبیاء علیهم‌ السلام کسانی نظیر رحمه‌ الله و... را تربیت کرده‌اند که گویا آنچه انبیاء علیهم‌ السلام می‌ دیدند، می‌ دیدند! گذشته از سلمان رحمه‌ الله که با علیه‌ السلام و علیه‌ السلام مصاحبت نزدیک داشت و با آن همه مقامات جای خود را دارد. 🔹 را که ما در عصر غیبت دیده‌ایم که به مقامات عالیه و کرامات نایل آمده و آینده را می‌ دیدند و از آن خبر می‌ دادند و با بصیرت بودند، درجات و و را بدون سروصدا و طبل و شیپور و و خودنمایی بالا رفته بودند. اگر احیاناً طبل و شیپور داشتند و در جایی تظاهر به کرامت می‌کردند، برای ترویج شرع بود، نه ترویج شخص خودشان. 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۳۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«اهل مراقبه» چه حالات و نشانه هایی دارند؟ 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. یکی از آن موارد است و صاحب كتاب «عرفان اسلامى» مى گويد: اهل مراقبت سه حال دارند: 1⃣اول حال آن است كه بواسطه و بر اينكه مطلع بر ضمير بنده است، اين حال پيش مى آيد كه فكر بد و شيطانى به قلب او راه پيدا نمى كند و چون خدا را حاضر و ناظر در همه جا مى بيند، كمتر به دام مى افتد. يكى از عرفاى عالی مقدار گفته است: «المُراقَبَةُ اِستِدامَةُ علمِ العَبدِ باطّلاع الرّبِ فى جميع اَحْوالِه»؛ (يعنى دوام علم بنده است به اينكه از تمام احوال بنده است). حاصل آنكه حال اول ، آن است كه حسن بن على دامغانى گفته: «عليكم بحفظ السرائر فانّه مطّلعٌ على الضمائر»؛ (بر شما است ؛ زيرا خدا آگاه بر ضمائر و مكنونات است). 2⃣حال دومِ مراقبت آن است كه ، كائنات را فراموش كند، به طورى كه وجود و عدم دنيا براى او يكسان باشد و چنان باشد كه جز خدا هيچ چيز در ذهن و فكر او نباشد. احمد بن عطا گفت: «خيرُكُم مَنْ راقَبَ الحقَّ بالحق فى فَناء ما دُونَ الحق»؛ (بهترين شما كسى است كه حقاً باشد، در اين كه غير از وجود حق، فانى است). 3⃣حال سوم، حال بزرگان اهل مراقبت است، كه از خدا مى خواهند كه آنها را در حال مراقبت رعايت فرمايد، يعنى خداوند متولى امر آنها باشد، و به فضل خويش آنها را مصداق «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصالحين » [۱] فرمايد. بايد در اين مقام طورى باشد كه خود از ميان برخيزد و بين او و خدا هيچ حجابى باقى نماند. به يكى از عرفا گفتند: كه مى گویی حجاب سه است: نفس و خلق و دنيا. گفت: اين سه، حجاب عام است؛ ، سه است: و و ؛ مقصود اين است كه در اين مقام در بی خودى بايد به مقامى برسد كه خود به مراقبت خود واقف نباشد، و به تعبير ديگر عمل خود را نبيند و نظر به ثواب و كرامت نكند، كه ديدن علت غرور و علّت انحطاط است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ترجمه: «و او صالحان را سرپرستى مى کند»؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۶ [۲] عرفان اسلامى‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۱۸۸، (معناى مراقبت در كلام بزرگان) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)