با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر
طلبه و روحانی که به حضرت استاد بد و بیراه می گه ،خیلی معلومه که بی سواد و تهی از فضله و الا در مقابل علم و استدلال باید از روی علم و استدلال قضاوت کرد نه چیز دیگر
با این گونه طلبه و روحانی واقعا برای آینده حوزه علمیه متاسفم
✅پاسخ::
ممنون و متشکرم از اظهار لطفتان.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
💠سوال :با سلام
لطفا از حضرت آقا سئوال کنید
نظر ایشان در مورد علم اصول و وقت گذاشتن و خواندن در این مورد رو بفرمایند
✅پاسخ :سلام علیکم
در این خصوص بنده متون اصولی را در حد کافی ملاحظه و بررسی کرده ام ،این اصول موجود باید تقریبا به یک دهم تقلیل یابد.
امروز این اصول نه تحرک دارد و نه محرک است بلکه یک باتلاق است.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
با سلام و تشکر از استاد موسوی زنجانی. شهامت ایشان در آزاد اندیشی و بیان دیدگاه های متفاوت و جدید و محقق ساختن انفتاح باب اجتهاد در عمل، قابل تحسین هست
خدا ایشان رو حفظ نماید
✅پاسخ : سلام علیکم لطف دارید موید و منصور باشید.
و خداوند امثال شما زیاد کند و محافظت فرماید.
التماس دعا .
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
📣تذکری خطاب به اعضای محترم کانال مشکات اهلبیت (ع):
باسلام .
باستحضار کلیه اعضای محترم مشکات اهلبیت(ع) می رساند: در این برهه از زمان( که بخاطر وجود شبکه های مجازی اطلاعات و اخبار مختلف در یک لحظه به سراسر جهان منتشر می شود)
انسان توان خوبی دارد تا در قبال هر نوع حادثه ، نظر و موضع خود را بدون سانسور و بدون تغییر در آن واحد به کل جهان ارسال کند .
این بنده حقیر در این نیم قرن کامل که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل و تحقیق بوده ام در کنار تحصیل و تحقیق فقهی .توانستم
🔘۱-- متون تاریخی شیعه و اهل جماعت (معروف به اهل سنت).
🔘۲-- متون حدیثی شیعه و اهل جماعت.
🔘۳-- متون تفسیری فریقین .
🔘۳-- متون متصوفه .
🔘۴-- متون مارکسیستی و کمونیستی .
🔘۵-- متون مربوط به سیاست و اقتصاد کشورهای سرمایه داری.
🔘۶-- متون امنیتی بین المللی .
🔘۷-- متون کتب آسمانی ادیان سابق .
🔘۸-- وفقه فریقین را با نوشتن تمام دروس خارج مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی و ۸ سال دروس مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی ، چندین سال دروس مرحوم آیت الله منتظری و چند سال دروس مرحوم آیت الله مشکینی و مدتی مرحوم آیت الله صانعی و تمام دروس رجال و بخشی از دروس فقهی آیت الله شبیری زنجانی و چند سال دروس آیت الله جوادی املی و آیت الله نوری همدانی تدوین کنم .
⏺سپس بخشی از آن تحقیق را ( به جز فقه) در قالب کتاب و مقاله و برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای منتشر کنم.
در یک سال گذشته وقتی ملاحظه کردم غیر از فقه بخش قابل ملاحظه ای از تحقیقات غیر فقهی ام منتشر شده ، تصمیم گرفتم در پایان عمرم محصول تحقیقات فقهی ام را نیز به تدریج منتشر کنم .و
علت تاخیر در انتشار نظرات فقهیم این بود که به نظرات و فتاوای اعاظم دامت برکاتهم احترام کرده باشم و تعظیم خودم را در عمل ابلاغ کرده باشم. و چون تاکنون نقدهای بنده متوجه وهابیت ، و متصوفه و دیگران بوده بازخوردها در داخل جهان تشیع بسیار مثبت بوده. و چون فروعات کتاب جواهر و حدائق و عروه بیش از ۲۰/۰۰۰ بوده در بین این بیست هزار فرع و مسئله، تقریبا در ۷۰۰ مسئله با فتوای مشهور اختلاف داریم، و به تصور حقیر عدم تحقیق کافی در آن مسائل ۷۰۰ گانه یکی , عوامل رکود در فضای حوزه است لذا برای ایجاد تحرک در فضای اجتهاد در عصر حاضر از امروز آن مسائل به تدریج و آرامی مطرح خواهد شد ، توجه دارید که امسال از لحظه ای که نشر نظرات فقهی بنده شروع شده ، بازخوردهای آن بجای این که لباس استدلال بپوشد و نظرات این حقیر را بصورت منطقی نقد بکند صورت خاص و غیر منتظره گرفت.
⬅️اینک باستحضار اعضای محترم می رساند: فقهای عظام دامت برکاتهم ستون دین و مذهب در عصر غیبت هستند فرمایش هایشان حجت است ، به ما طلبه ها یاد داده اند که تحقیق ، پژوهش ، استنباط مرسوم در حوزه، و اجتهاد مصطلح در حوزه های علمیه امر انحصاری خانواده های خاص ، و گروه خاص و یا اشخاص خاص نیست .
لذا از این تاریخ بنده آن ۷۰۰ مسئله مورد اختلاف با فتوای مشهور را منتشر می کنم تا فضلای معظم در حد استحقاق علمی آن مسائل ، چکش نقد بزنند اگر نفی منطقی فرمودند ، نفی شود والا با استحکام بیشتر وارد بازار فقه استدلالی خواهد شد.
فضای استنباط و اجتهاد فضای استدلال است و نه فضای غیر آن.
هر یک از نظرات حقیر با منطق رد و نفی شود در آن واحد حذف خواهد شد. و دست نقد کننده را از دور خواهیم بوسید. و هیچ درخواستی جز استدلال حوزوی و منطقی مسموع نخواهد بود. بنده در اوج تعظیم به مقام شامخ فقهای عظام از شاگردان فاضل اعاظم انتظار دارم در ردّ و نقد و ابطال نظرات این طلبه حقیر کوشش جدی فرمایند تا ابعاد مسائل مورد اشاره روشن شود.
و گردن حقیر در قبال حق از مو باریکتر است. این تذکر اول:
اما تذکر دوم: تعداد زیادی از مسلمین و شیعیان افغانستانی ، ایرانی و عراقی در شمال کشورهای سوئد ، نروژ ، فنلاند کانادا ،و تعدادی از شیعیان جمهوری آذربابجان در شمال روسیه زندگی می کنند، آفتاب هیچ فصلی از سال در حد کافی توان خشک کردن زمین را ندارد.
آن هم به دو دلیل :
*⃣اول افقی بودن تابش آن.
*⃣دوم بخاطر سرد بودن هوا .و سگ نیز موجودی است که در طول سال هیچ نقطه ای در حیاط ، ایوان ، جلو درب ورودی ، راه های ورودی به منازل و کوچه ها و خیابان ها را نمی گذارد بدون جای پای مرطوب سگ باقی بماند و در یک کلام در آن مناطق اگر سگ را نجس بدانیم هیچ چیزی پاک نخواهد ماند.
و این مشکل باعث شد من درباره روایات دال بر نجاست سگ بررسی مجدد بکنم . و حاصل بررسی این شد نجاست سگ عارضی و خبثی است و نه عینی .
وقتی حاصل بررسی را منتشر کردم. از نظر بعضی از دوستان شریف ما این اعلام نظر ما باعث تشدید سگ گردانی توسط بعضی از جوانان شده است.
اما در پاسخ عرض می کنم: نه آغا!
اجازه بدهید عامل سگ گردانی را من معرفی کنم
⭕️۱-- عامل اول آن سگ گردانی ، آن سرگردانی در شناخت اسلامی بوده که در سواحل👇
👇👇👆👆
دریای مازندران در این ایام توسط قوه محترم قضائیه با لودر معرفی می شود و نه اعلام نظر بنده
⭕️۲-- عامل سگ گردانی ، همان سرگردانی در وادی اجتهاد متناسب با زمانی بوده که پس ۴۳ سال اجتهاد ، امروز شده اعتراف جناب آقای مصباحی مقدم مبنی بر الگو نداشتن در اقتصاد . و نه اعلام نظر بنده.
⭕️۳-- عامل سگ گردانی همان سرگردانی در وادی شناخت زمان بوده که امروز در قالب خالی شدن محافل دینی از جوانان متجلی شده. و نه اعلام نظر بنده حقیر .
اما تذکر سوم : پیش از بنده حقیر سید مرتضی علم الهدای فتوای داده چون موی سگ از ما تحله الحیات نیست پس نجس نیست .
تذکر چهارم : آنچه این حقیر در ارتباط با نجس العین نبودن سگ نوشته و منتشر کرده ام برای مقلدین مراجع عظام هیچگونه حجیت ندارد . طبق منطق اهلبیت (ع) برای مقلدین مراجع فتاوای مراجع معظم حجت است .
🔺تذکر پایانی اینکه قافله تحقیق را فقط ماشین تحقیق می تواند متوقف کند و نه حمله به خود محقق .
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
💠سوال :
سلام علیکم
آیا حضرت زینب شهید شدن یا وفات کردن ؟
✅پاسخ :سلام علیکم
به خاطر فشار روحی ناشی از ظلم ظالمان رحلت فرمود و در حکم شهید است.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
💠سوال : آیا کتاب سیاحت غرب را
تصدیق می کنید ؟
✅پاسخ : سلام علیک
نه خیر.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
✅پاسخ : آیات معاد قرآن ، مخصوصا یاسین ، الرحمن ، واقعه ، اذا زلزله . الحاقه. اذا سئل سائل . (نبا) عمَّ و قیامت ، دهر و تغابن والنازعات. وووو
کتاب معاد مرحوم فلسفی که البته بی نقص نیست.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany
💢 تفقه فیض 💢
✅ فقه حداقلی و دوری از بدعت های مجتهدین نه تنها رویکرد اصلی امامیه در دوران حضور تا اوایل دوران غیبت بوده است، بلکه پس از آن هم توسط گروهی از فقها دنبال می شده است. گر چه این رویکرد همواره توسط جریان مسلط بر حوزه های علمیه با انگهای قول شاذ و عجیب به حاشیه رانده شده است.
⭕️ یکی از فقهای برجسته ی این رویکرد حداقلی "ملا محسن فیض کاشانی" است.
✅ ملا محسن متوفای ۱۰۹۱ قمری است و در قرن ۱۱ و دوران سلسله صفویه می زیسته است. وی داماد ملاصدرا بود و لقب فیض را از او ستانده است. وی علیرغم این که دستی در فلسفه و عرفان داشت، بشدت از تسری دادن این علوم در فقه پرهیز می کرد. وی مولف جامع حدیثی "الوافی" است که بعد از کتب اربعه اولیه(کافی و من لا یحضر و تهذیب و استبصار) جزء سه جامع حدیثی ثانویه(وافی و وسایل الشیعه و بحار الانوار) است.
✅ملا محسن در فقه گرایش اخباری داشت و مانند دیگر اخباریون دارای یک نقطه ضعف و یک نقطه قوت بود. نقطه ضعف وی این بود که تقریبا تمام روایات کتب اربعه را معتبر می دانست، مگر این که روایتی با ادله رد می شد.
⭕️⭕️ و نقطه قوتش این بود که با "تقلید" مخالف بود و معتقد بود فقه آنقدر کم حجم است که هر فرد می تواند و باید فقیه خود باشد.(معتصم الشیعه، مقدمه و نیز الوافی، مقدمه اول) به عبارت دیگر وی معتقد به "تعمیم فقاهت" به تمام افراد جامعه بود.
ذیلا پاره ای از آرای وی را که موجب کوچکی فقه می شود، از کتاب "مفاتیح الشرایع" با شماره مفتاح هر یک، مرور می کنیم :
🔺نجاست امری عرفی است که با زدودن عین نجاست بر طرف می شود خواه این زدودن با آب باشد یا با آب مضاف خواه هر وسیله دیگر. همین قدر که عرف بدان اطلاق زدودن کند کافیست و شستشوی با آب ضروریتی ندارد.(۸۷)
🔺تماس جسم به متنجس، آن را نجس نمی کند.(۸۴)
🔺شراب و فقاع و مسکرات و اهل کتاب نجس نیستند.(۷۵ و ۷۹)
🔺تفاوتی بین آب قلیل و آب کر نیست و تنها ملاک برای پاک کنندگی آب آن است که مقدارش بر آلاینده ها غلبه داشته باشد یعنی در تماس با آلودگی ها، رنگ و بو و مزه اش تغییر نکند و عرف همچنان آن را آب پاکیزه بداند.
🔹واضح است که موارد فوق چقدر کار را برای مومنین راحت و ضمنا یک سوم از کلاس های درسی حوزه های علمیه را تعطیل می کند. زیرا طلاب این حوزه ها یک سوم از عمر خود را صرف کتاب "طهارت" در فقه می کنند.
🔺در شکیات رکعات نماز، باید بنا بر اقل گذاشته شود و نماز را ادامه داد. مگر در مواردی که آنقدر شک بین رکعات خلاف عرف باشد که باید نماز را شکست و از ابتدا اعاده کرد. ملاک در اینجا تشخیص خود فرد است.(۲۰۲)
🔹مورد فوق هم از مواردی است که کار مومنین را بسیار راحت و ضمنا فقه را کم حجم تر می سازد.
🔺خمس بر درآمد و ارباح مکاسب، بخشیده شده است و لزومی به پرداخت آن نیست.(۲۵۴ و ۲۶۰)
🔺گوشت ذبح شده توسط اهل کتاب حلال است.(۶۵۰)
🔺صیغه ی ازدواج و طلاق لزومی ندارد به عربی خوانده شوند.(۷۱۹ و ۷۸۰)
🔺نیت در عبادات چون نماز و روزه و حج نیازی نیست بر زبان و دل جاری شود و همین که اراده ی شخص به انجام فعل عبادی تعلق گرفت، به معنای نیت است.(۵۴)
🔺در غسل ترتیبی، بعد از شستن سر، رعایت ترتیب طرفین بدن الزامی نیست.(۶۱)
🔺در وضو برای شستن صورت و دستها جهت از بالا به پایین واجب نیست و حداکثر از روایات استحباب نتیجه می شود. همین طور در مسح سر و پاها جهت شرط نیست. مسح پا هم از سر انگشتان است تا مفصل مچ پا(کعبین دو برآمدگی طرفین مفصل مچ پا را گویند نه برآمدگی روی پا را)(۴۹)
🔹واضح است که فتوای فوق چقدر موجب نزدیکی شیعه و سنی می شود.
🔺خوردن تمام آبزیان، با پولک و بدون پولک، حلال است.(۶۳۹)
🔺غناء فی نفسه حرام نیست.(۴۶۵)
🔺هر معامله عقلایی جایز است.(۸۹۸)
✅ وی در بعضی از موارد فوق، علیرغم بیان فتوای خود، باز از سر احتیاط تسلیم قول مشهور شده است حال یا از سر فشار روانی (وسواس بر این که مبادا قول مشهور دلیلی داشته است که او ندیده است) یا از سر فشار هنجاری و اجتماعی(بیم این که مبادا او را لاابالی و منکر ضروریات دین بخوانند و از هستی ساقط نمایند چنان که با پدر زنش کردند)
✅ توجه داشته باشیم که فتاوای فوق نه از قول یک روشنفکر غربزده و سکولار بلکه از جانب کسی با گرایش اخباری است. یعنی محوریت را به روایات می داده است و قطعا با اشراف تمام بر آیات و روایات، این فتاوا را بیان کرده است. او با قاطعیت قول مخالف را فاقد دلیل معتبر روایی می داند که صرفا به استناد شهرت در نزد فقهای گذشته صادر شده است.
✅ عمده ای از فتاوای فوق، در بین متقدمین (شیخ صدوق و ابن ابی عقیل و ابن جنید و شیخ مفید و سید مرتضی) نظر غالب بوده است و از زمان شیخ طوسی به حاشیه رانده شده اند. مع الوصف از بعد وی کسانی چون ابن ادریس حلی و مقدس اردبیلی و محقق سبزواری و فیض کاشانی و پیروان آنها بدان متمایل بوده اند. / کانال سی مرغ
@A_p
🔹تذکر : در یکی از گروههای دینی شخصی به سعدابن عباده توهین کرده بود که استاد سوالاتی رو مطرح کردند و ادامه مطلب رو در کانال قرار میدهیم 👇
سوال استاد موسوی زنجانی
ملاک این که سعد ابن عباده هم ملعون است چیست ؟! و قضیه جدّی است.
مگر این همان کس نیست که برای فرماندهی لشکر امیر المومنین(ع) پسری بنام قیس ابن سعد تربیت کرد که توانست حتی رانتخواران پیرامون ابن عباس در بصره و غیره را افشا کند!!؟
مگر این همان کس نیست که به بهانه انصار بودن کودتای سقیفه را با چالش روبرو کرد؟!
مگر این همان کس نیست که زیر بار کودتای سقیفه نرفت سرانجام عمر او را با نام جنّ ترور کرد!؟
پاسخ به استاد زنجانی👇
سلام علیکم و رحمت الله وبرکاته، استاد بزرگوار، صبحتان بخیر و برکت ، شما استاد هستید و ما درس پس میدیم و ان شاء الله اگر مطلبی در توثیق و یا تحلیل و بررسی شخصیت کاملتر سعد بن عباده در نظر دارید خیلی ممنون میشم در اولین فرصت لطف کنید و ارائه بفرمایید،
شیعیان به دلیل حساسیت شدیدی که به امیرالمؤمنین علیه السلام دارند، روی تمام کسانی که در سقیفه ملعونه بنی ساعده اجتماع کردند و حرفی غیر از حرف حق که همان تبعیت از وصی برحق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مولایمان امیرالمومنین علیه السلام بزنند ملعون میدانند، و دلیل لعن سعد هم همین است که اولین کسی بود که در سقیفه بعنوان رئیس خزرجیان انصار داعی خلافت کرد و در مرحله بعد که ابی بکر و عمر وارد سقیفه شدند، او سخنی از حقانیت امیرالمومنین علیه السلام به صراحت نزده که بگوید ما فقط مطیع امیرالمومنین علیه السلام هستیم بلکه گفت مهاجران برای خود خلیفه انتخاب کنند و ما هم برای خود[یعنی اینجا و در این مرحله هم باز خودش را بعنوان یکی از خلفای موازی مطرح کرد که اگر شما من را خلیفه قبول ندارید قبیله ام دارند، پس شما برای خودتان خلیفه انتخاب کنید ماهم خودمان یعنی من خلیفه برای انصار باشم... که بعد همانطور که خودتان بارها به ما تعلیم فرموده اید اختلاف بین اوس و خزرج و مکر عمربن خطاب و ابی بکر باعث اجتماع بر گرد ابی بکر شد و سعد هم هیچگاه خلافت ابی بکر را نپذیرفت و خلافت عمر را هم نپذیرفت و برای همین به شام تبعید شد و در راه هم توسط دو تیر از خالد بن ولید و محمد بن سلمه و طبق بعضی نقل ها مغیره کشته شد]
همانطور که شما به درستی فرمودید، سنی ها داستان ساختن برای تطهیر دست عمر بن خطاب در ترور سعد، و گفتن جنیان او را به دلیل اینکه ایستاده در آب بول کرده، کشته اند!
یک روز بحثی بین مومن طاق و ابو حنیفه رخ داد، و ابوحنیفه ملعون گفت اگر حق با امیرالمومنین علیه السلام بود چرا بعد از پیامبر "صلی الله علیه و آله وسلم" حق خود را مطالبه ننمود؟ مومن طاق به طعنه جواب داد، ترسید که اورا هم جنیان به تیر غیب بکشند! همانطور که سعد را به تیر غیب مغیره کشتند و گفتند جنیان کشته اند.... که این سخن مومن طاق نشان میدهد ماجرای ترور مخالفان خلفای سقیفه معروف بوده و بر کسی پوشیده نبود، و معاویه لعنت الله علیه هم که متخصص مسموم کردن و ترور بوسیله زهر بود، میگفت خدا لشکریانی از عسل دارد که دشمنانش را با آن میکشد!...
دلیل ملعون دانستن سعد صرفا این است اولا در سقیفه به نفع خودش چک و چانه زد نه به نفع امیرالمومنین علیه السلام، حال هر چند بعضی این عمل او را در راستای شکستن اجماع کودتاگران تحلیل کنند، الله اعلم.
ولیکن پسر سعد بنام قیس شیعه مخلص امیرالمومنین علیه السلام بود همانطور که شما میفرمائید، و این حالت شبیه ماجرای محمد بن ابی بکر است که خودش شیعه مخلص امیرالمومنین علیه السلام بود و شهید هم شد در این راه، ولی پدرش غاصب اول خلافت...
باز هم عرض میکنم، خیلی عالی هست اگر اسنادی هست که سعد بعد از شهادت رسول الله به پای عهد خود در بیعت اول و در غدیر باقی مانده و اینگونه او را از ملعون بودن تبرئه کند و یا از اهلبیت علیهم السلام تایید شده باشد ایمان و وفاداری او، خیلی خوب هست هر وقت فرصتی بود ارائه بفرمایید تا ما هم به همه شیعیان اطلاع بدیم سعد را نباید لعن کنند.
خداوند اجرتون بده ان شاء الله،🌹🙏
اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.
✅پاسخ استاد زنجانی👇
سلام علیکم
و قلبی لدیکم بلی عنایت فرمایید : واقع قضیه این بود که چون قرشی های #مهاجر و کودتاگر در تقدم بر #انصار در خلافت به قُرب نسبی خود به خاندان رسالت استناد کردند و امیرالمومنینِ (ع) مظلوم فرمود : اگر شیوخ ثلاثه کودتاگر در استحقاق خود به خلافت به قرابت نسبی استناد کرده اند پس احتجوّا بالشجره و اضاعواالثمره اگر ابوبکر برای اولویت در خلافت خود به قرشی بودن و ارتباط نسبی داشتن خود با رسول خدا (ع) استناد کرده , پس ثمره این ارتباط نسلی منم که #ذی_القربی هستم. وقتی کودتاگران این راه را بسته دیدند رفتند به بشیر (پدر نعمان ابن بشیر) رشوه سهم 👇👇
👇👆👇
خلافت دادند که تو بیا بگو انصار این کودتای سقیفه را امضا می کنند. در اینجا بود #سعدابن_عباده با وجود اینکه مریض بود آمد به سقیفه و گفت حال که بنا است خلافت بین انصار و مهاجرین کودتاگر ردّ و بدل شود بدانید اینجا #مدینه است و یثرب سابق شهر ما است و شهر شما نیست . شما مکی هستید اینجا مکه نیست برگردید مکه . ما بخاطر رسولخدا بیش از ده سال است زحمات شما را تقبل کرده ایم . مدینه زیر بار این کودتا نمی رود که اهل مکه در مدینه برای ما حاکم تعیین کند . یا الله شهر ما را تخلیه کنید بروید از هر جا که آمده اید شما در مکه برای خود و ما هم در مدینه برای خود امیر تعیین کنیم ما شما را برای خلافت در خارج از مکه قبول نداریم . و سعد ابن عباده با این موضع شجاعانه که در تاریخ کم نظیر است هم دستی بشیر پدر نعمان ابن بشیر با کودتاگران سقیفه را بر ملا کرد. پس این سعدابن عباده بود که می خواست مدینه را از حلقوم کودتا گران خارج سازد . و اما چرا از امیرالمومنین(ع) دفاع نکرد ؟
پاسخ این است وقتی ابن عباس قرشی کوچولو با رشوه خلافتی (دیشب سقیفه) به عباس قرشی عموی رسول خدا در جرگه کودتاگران قرار دارد و عمار بعد از ساعت ها تعلل به خانه علی(ع) میرسد شما انتظار دارید سعد می تواند متهم شود به هم دستی با علوی ها؟! که خود انصار او را می کوبیدند . رفتار سعد ابن عباده را اهلبیت جنگ با کودتا تلقی فرموده و او را فدایی انصار در قبال کودتای سقیفه میدانستند . و پس از کودتا و خانه نشینی ، امیرالمومنین پسر او را محرم اسرار ولایت خود قرار داد حتی به مراتب مقدم بر ابن عباس میدانست.
کودتای سقیفه حاصل سه رشوه بود اول تقسیم شبانه پول توسط #زید_ابن_ثابت که قبیله بنی النجار ردّ کردند و لو رفت و رشوه دوم را سه خلیفه با چند نفر دیگر به عباس عموی رسول خدا دادند که سهمی از خلافت بود که بعدا به بنی عباس رسد .و سومین رشوه را به بشیر پدر نعمان دادند که سهمی از خلافت بود که زمان امام حسین کوفه را دادند.
در رجال آقای خویی آمده سعدابن عباده من النقباء الاثنی عشر الذین اختارهم رسول الله (ص) من امته باشاره من جبرئیل ذکره الصدوق فی الخصال
(در آخرین خبر باب دوازده گانه ها)
بسند قوی عن ابان ابن عثمان الاحمر عن جماعه مشیخه.....
و باز در شناخت مقام سعد ابن عباده مراجعه فرمایید به بحار چاپ ایران جلد 15صفحه 370 که از کتاب عِدد نقل می کند و باز مراجعه کنید به جلد 19صفحه 13 که از طریق دیگر از اعلام الورای نقل میکند که سعد ابن عباده با اشاره شخص جبرئیل به نقیبی انتخاب شد. و باز در صفحه 16 از کتاب معرفه ابن مُنده نقل می کند وکذا در کتاب قصص الانبیاء و تفسیر علی ابن ابراهیم هم نقل کرده سعدابن عباده منتخب جبرئیل از سوی خدا بوده است. ووو
پس سعد ابن عباده در منطق و مشرب اهلبیت از انسانهایی بوده که مستقیما خدا شخصیت و #ایمان او را به رسول خدا اطلاع داده بوده است. و این قصه #فوق_تواتر است.
شما اضافه بفرمایید که در جنگ بدر علی(ع) میشود حامل پرچم مهاجرین و سعد ابن عباده می شود حامل پرچم انصار! آن وقت در ذیل آیه یسئلونک عن الانفال ببینید آیه در تایید پیشنهاد چه کسی نازل شده؟!
بعلاوه در حالات سعدابن عباده آمده که رسول خدا به او فرموده : وصلت علیکم الملائکه .. .. و اللهم اجعل صلاتک و رحمتک علی آع سعدابن عباده.
و باز اضافه کنید آن روایات مشهوره سفره سعد ابن عباده را که همیشه رسول خدا پس از ازدواج با همسرانش میفرمود : از فردا وقت غذا منتظر سفره سعدابن عباده باش . و باز در تاریخ آمده کان للنبی من سعد کل یوم جفنه تدور معه حیث دار....و
باز رسول خدا (ص) می فرموده: جزالله الانصارعنّا خیرا لاسیما ....و سعد ابن عباده.... رسول خدا یکبار صریح فرمود: یا اخا الانصاری کیف اخی سعد ابن عباده
ادامه گفتگو در باره سعدابن عباده:
سوال کننده از استاد👇
ممنون از زحمات شما در ارسال مطالبتان،
با اجازه چند نکته را عرض میکنم،
همانطور که در متن صبح هم عرض کردم، سوال ما این بود که بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و ارتداد امت، و شکل گیری کودتای سقیفه،
وضعیت سعد بن عباده از منظر اهلبیت علیهم السلام چیست؟
نه اینکه در زمان حیات پیامبر اکرم وضعش چه بوده،
چرا که طبق ایات قران سلام و درود خداوند فقط شامل آن اصحابی میشود که پای عهد و پیمان خود بعد از رسول خدا باقی بمانند، وگرنه روایاتی داریم که ابی بکر و عمر هم از بیعت کنندگان بوده اند و اینگونه پس آنان هم مشمول رحمت و مغفرت خدا قرار میگیرند اگر پاییندی به عهدشان را ملاک قرار ندهیم و به چند نقل کلی از زمان ماقبل شهادت رسول الله اکتفا کنیم!
نکته ای که مرحوم خویی به نقل از خصال نقل کرده بعنوان نقیب بودن سعد بن عباده، هیچ فضیلتی برای سعد محسوب نمیشه به چند دلیل،
اول اینکه، نقیب در اینجا به معنای نماینده پیامبر اکرم👇