🌷زی طلبگی
🔷 عظمت شخصیت مرحوم آیتالله العظمی خویی
🔸 بنده از آقای سید عبد الکریم اردبیلی(رضون الله علیه) شنیدم که از طرف عربها مبلغی را به عنوان وجوهات به آقای شیخ محمدرضا آلیاسین میدهند (چرا که ایشان مرجع تقلید عربها بوده است).
🔹 ایشان هم آن مبلغ را به آقای خویی فرستادند تا به شاگردان بدهند؛ زیرا آقای خویی در آن زمان تنها مرجعیت علمی داشتهاند نه مرجعیت تقلیدی، و طلبهها تنها برای استفاده علمی به درس ایشان میرفتهاند. در واقع آقای آل یاسین آن پول را به دو جهت به ایشان میدهد، یکی اینکه آقای خویی را ترویج کنند و دیگر اینکه آن پولها به مصرف صحیح خودش (طلبههای درسخوان) برسد.
👈 اما آقای خویی بعد از آنکه آن مبلغ را گرفته بودند، آن را از طرف خود آقای آل یاسین تقسیم نمودند.
▪️درس خارج اصول، ۱۵ بهمن ۱۳۹۷
#زی_طلبگی
#آیتالله_العظمی_خویی
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🔰 یادداشت محقق
🔆بررسی استدلال به معتبره محمد بن مسلم بر قاعده الزام-بخش دوم
✳️در بخش اول این مقاله ضمن بررسی مباحث سندی در معتبره محمد بن مسلم، به بررسی دلالی روایت پرداخته و دو اشکال از اشکالاتی را که به دلالت روایت مذکور بر قاعده الزام مطرح شده است، بررسی نمودیم. در ادامه به اشکالات دیگر در دلالت روایت خواهیم پرداخت:
🔸اشکال سوم: عدم صحت التزام به قاعده الزامِ مستفاد از روایت
عمومیت معنایی که به عنوان قاعده الزام در تقریب استدلال ذکر گردید خلاف ارتکاز متشرعه و خلاف ضرورت فقه است؛ زیرا طبق این معنا در تعامل با پیروان ادیان دیگر می توان آنچه را حلال می شمارند مرتکب شد، هرچند در اسلام ارتکاب آن حرام باشد.
ناسازگاری ظاهر روایت با ارتکاز متشرعه و کثرت نقضهای وارد بر آن، موجب اجمال روایت می شود، بهطوری که عرف متشرعی احتمال می دهد از روایت معنای دیگری اراده شده است، لذا بعد از التفات به نقضها برای روایت ظهوری شکل نمیگیرد تا گفته شود در موارد نقض از اطلاق آن رفع ید میشود.
🔹جواب اول از اشکال: صحت جریان قاعده الزام در احکام منسوب به دین
مرحوم بلاغی که از محققین بزرگ و استاد مرحوم آقای خوئی در تفسیر است، در «الرسائل الفقهیة» در جواب از این اشکال دو مطلب در دو جای کتاب خود ذکر کرده است.
ایشان در صفحه ۲۳۹ الزام هر دینداری را به حسب دین آنان صحیح دانسته است، نه به حسب خرافات و تحریفات آنان، لذا با توجه به اینکه دین خدا به محرمات دعوت نمیکند، ارتکاب حرامی رخ نمی دهد تا نقضی به قاعده الزام محسوب شود.
🔸جواب دوم: اختصاص جریان قاعده الزام به امور رافع حقوق
مرحوم بلاغی در صفحه ۲۶۹ فرموده است: «خداوند متعال طبق مصالح عامه و حفظ حقوق مردم احکامی را جعل کرده است و برای این حقوق به قدری که مصلحت اقتضا می کند موانع و روافع محدودی قرار داده است، مثلاً طلاق را با شرایط خاصّی رافع حق زوجیت قرار داده است یا رضاع را با شرایط خاصّی مانع زوجیت قرار داده یا در مسأله ارث، مثلاً طبقه اول را مانع از حقّ ملکیت طبقه دوم قرار داده یا در معاملات، مثلا بیع را رافع حق ملکیت و خمر بودن عوضین را مانع آن قرار داده، ولی ممتنع نیست که شارع طبق مصالح خاصّی، در موارد مشخص و معیّنی علاوه بر روافع و موانعی که به جهت مصالح عامه جعل کرده بود روافع و موانع دیگری را جعل کرده باشد، لذا ممکن است تدیّن برخی از پیروان ادیان به روافع و موانعی که شرع آنها را جعل نکرده است إقتضاء کند که شارع به جهت مصالح ثانویه آن روافع و موانع را رافع و مانع حقوق آن پیروان محسوب کند».
🔹جواب سوم: انصراف «ما یستحلون» به حق الناس
مرتکز عرفی این است که الزام دیگران در رابطه با احکامی است که به ملاک احترام آنهاست و قابل اسقاط است، یعنی در امور مالی، لذا الزام در روایت اختصاص پیدا می کند به حقوق مالی و از محرمات الهی أجنبی است و از التزام به آن، خلاف ارتکاز متشرعه و ضرورت فقه لازم نمی آید.
👈رد این سه جواب و نتیجه بحث را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/2pcnHvq
#فقه
#یادداشت_محقق
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
☀️ زنان و مردان چه تفاوتهایی در احکام شرعی دارند؟
📋این اختلافات در «کتاب الوکالة و الوصایة» عبارتند از:
🔹منها:
أنّ الوکالة لا تثبت بشهادة النساء بل بالرجال.
🔸و منها:
أنّ الوصایة لا تثبت بشهادة النساء بل بالرجال.
(الوصایة عبارة عن جعل الوصی و أمّا الوصیّة فتثبت بشهادة النساء).
🔹و منها:
أنه یکره الایصاء الی المرأة بأن یجعلها وصیّا بل الرجل هو أهل لها.
🔸و منها:
أنّه لایثبت شیء من مال الوصیّة بشهادة رجل واحد، و أمّا بشهادة المرأة الواحد فتثبت ربعه.
⏺این اثر گرانقدر برای نخستین بار توسط انتشارات #مرکز_فقهی امام محمد باقر (علیه السلام) منتشر شده است.
🔰مرکز پخش: کتابفروشی طه؛ قم، خ معلم، مجتمع ناشران، واحد 314 (تلفن: 02537848326 )
✳️فروش اینترنتی: http://dinook.ir
#الهدی
#زنان_مردان
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰 مفهوم «ساعت» در روایات
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹در كلمه ساعت در روايات دو اطلاق وجود دارد؛ يكی قطعة من الزمان است و ديگری با يک دوازدهم روز و يک دوازدهم شب منطبق است.
🔸 به حسب برخی از روايات، شبانه روز بيست و چهار ساعت است، ولی ساعت كه در روايات اطلاق میشود با ساعت كه ما میگوئيم تفاوت دارد، ساعت ما يک بيست و چهارم شبانه روز و شصت دقيقه است و ساعت آنها متفاوت است. ساعت روز يک دوازدهم روز است، چه روز طولانی و چه كوتاه باشد، و ساعت شب يک دوازدهم شب است، چه شب طولانی و چه كوتاه باشد.ولی مجموعاً شبانه روز در تعبير روايات بيست و چهار ساعت است. اين را مرحوم مجلسی در بحار دارد.
🔹مرحوم آقای اراكی درباره این بحث که آیا مدت نماز جمعه محدود است يا نيست؟ میفرمايد در روايت ساعت وارد شده، و ساعت نمیتواند قطعة من الزمان باشد كه مدت نامحدودی را برای نماز جمعه تعيين كرده باشند. ايشان گمان كرده كه در روايات ساعت به معنای امروز و شصت دقيقه است، ولی اينطور نيست. محدود است اما مقدار آن نسبت به طولانی بودن شب يا روز در نوسان است.
▪️کتاب الصوم، سال دوم، جلسه ۱۵۲؛ به تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۸۷
#نکات_اشارات
#معنای_کلام
#ساعت
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi🌟نکات و اشارات🌟
🔰 مفهوم «ساعت» در روایات
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹در كلمه ساعت در روايات دو اطلاق وجود دارد؛ يكی قطعة من الزمان است و ديگری با يک دوازدهم روز و يک دوازدهم شب منطبق است.
🔸 به حسب برخی از روايات، شبانه روز بيست و چهار ساعت است، ولی ساعت كه در روايات اطلاق میشود با ساعت كه ما میگوئيم تفاوت دارد، ساعت ما يک بيست و چهارم شبانه روز و شصت دقيقه است و ساعت آنها متفاوت است. ساعت روز يک دوازدهم روز است، چه روز طولانی و چه كوتاه باشد، و ساعت شب يک دوازدهم شب است، چه شب طولانی و چه كوتاه باشد.ولی مجموعاً شبانه روز در تعبير روايات بيست و چهار ساعت است. اين را مرحوم مجلسی در بحار دارد.
🔹مرحوم آقای اراكی درباره این بحث که آیا مدت نماز جمعه محدود است يا نيست؟ میفرمايد در روايت ساعت وارد شده، و ساعت نمیتواند قطعة من الزمان باشد كه مدت نامحدودی را برای نماز جمعه تعيين كرده باشند. ايشان گمان كرده كه در روايات ساعت به معنای امروز و شصت دقيقه است، ولی اينطور نيست. محدود است اما مقدار آن نسبت به طولانی بودن شب يا روز در نوسان است.
▪️کتاب الصوم، سال دوم، جلسه ۱۵۲؛ به تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۸۷
#نکات_اشارات
#معنای_کلام
#ساعت
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🔰نقد و نظر
🔆وضعیت ارثیه در عقد موقت
🔹اگر چه ماهیت عقد موقّت همان عقد نکاح است، اما عقد موقت اختلافاتی با عقد دائم دارد. یکی از این اختلافات در مسأله ارثبری زوجین مطرح است. به طور کلّی فقها درباره وضعیت ارثیه در عقد موقت قائل به سه نظریه هستند:
۱. تا زمانی که سقوط ارث را شرط نکرده باشند، از یکدیگر ارث میبرند؛ از جمله قائلین به این نظر عبارتند از سید مرتضی و ابوعقیل.
۲. مطلقا از هم ارث نمیبرند و حتی اگر چنین شرطی کنند باطل خواهد بود؛ ابوالصلاح حلبی، ابن ادریس، علامه این قول را اختیار نمودهاند.
۳. طرفین از یکدیگر ارث نمیبرند، مگر آنکه ثبوت ارث را شرط کرده باشند؛ شیخ طوسی در نهایه، ابن حمزه، قطب الدین کیدری قائل به این قول شدهاند.
در ادامه لازم است تا مستند هر گروه از اقوال فقها مورد بررسی قرار گیرد.
🔸الف. بیان ادله قول به ارث بری در صورت عدم شرط سقوط
استدلال این گروه از فقها به صدق عنوان زوجیت در عقد موقّت است و این گروه بر این باورند عموم آیه شریفه «و لکم نصف ما ترک أزواجکم و لهنّ الرّبع ممّا ترکتم» شامل زوجین در عقد دائم و موقت میشود. و اصل در مسأله آن است که زوجین در عقد موقت هم از یکدیگر ارث ببرند. اما سؤال اینجاست که بر چه اساس در عقد زوجین میتوانند شرط سقوط ارث کنند؟ پاسخ به این اشکال با استدلال به موثقه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روشن میشود که میفرماید:
«سمعته یقول: الرجل یتزوّج المرأة متعة إنّهما یتوارثان ما لم یشترطا و انّما الشرط بعد النکاح.»
✳️بررسی دلیل دیدگاه اول
استدلال قائلین به ارث در ازدواج موقت به عمومات ارث، مبتنی بر نبود دلیل خاص بر خارج کردن ازواج در عقد موقت از ادله عام ارث است. استدلال به صحیحه محمد بن مسلم نیز قابل منافشه است. مرحوم شیخ طوسی این احتمال را مطرح کرده که مراد از اشترطا در صحیحه، اشتراط اجل در عقد نکاح باشد نه اشتراط عدم ارث در عقد ازدواج موقت و بنابراین با عدم ذکر اجل، عقد موقت به عقد دائم تبدیل میشود و در عقد دائم قطعا طرفین از یکدیگر ارث میبرند. آنچه که این معنا را به ذهن نزدیک میکند روایتی است که ابان ابن تغلب از امام صادق(ع) نقل میکند:
«قلت لأبی عبدالله کیف أقول لها اذا خلوت بها قال تقول أتزوّجک متعة علی کتاب الله و سنة نبیّه(ص) لا وارثة و لا موروثة.... قلت فإنّی أستحی أن أذکر شرط الأیّام؛ قال هو أضرّ علیک... إنّک إن لم تشترط کان تزویج مقام لزمتک النفقة فی العدّة و کانت وارثة...»
🔸ادله قول به عدم ارث بری مطلق
همانطور که اشاره شد قائلین به این قول معتقدند حتی در صورت شرط نیز ارث بردن وجهی ندارد. قائلین به این قول از یک سو به اصل عدم المیراث استدلال مینمایند. به نظر این گروه از فقها ارثیه حکمی شرعی است که اثبات آن متوقّف بر دستور شارع است. از سوی دیگر مستند دیگر این دسته از فقها روایاتی همچون روایت سعید بن یسار از امام صادق(ع) است که میفرماید:
«سألته عن الرجل یتزوّج المرأة متعة و لم یشترط المیراث؟ قال لیس بینهما میراث؛ اشترط او لم یشترط.»
در این روایت راوی از حضرت امام صادق(ع) سوال مینماید که در صورتی شرط عدم میراث ضمن عقد متعه ذکر نشود آیا طرفین از یکدیگر ارث میبرند؟ امام(ع) میفرمایند: چه شرط کنند و چه شرط نکنند ارث نخواهند برد.
✳️بررسی ادله قول دوم
استدلال به اصل، پس از ورود روایات در مسأله جایی نخواهد داشت. اما درباره روایت سعید بن یسار باید این نکته را در نظر داشت که در گذشته با توجه به جهل عامّه مردم نسبت به احکام متعه و مخفی بودن حدود و ثغور آن، این احکام پیش از عقد مورد اشاره قرار میگرفته است. شیخ طوسی بر این باور است که منظور از شرط در این روایت شریفه همان شرط متعارف در گذشته، یعنی شرط عدم المیراث بوده و ارتباطی با «اشتراط المیراث» ندارد. اگر چه این حمل شیخ خلاف ظاهر است اما مؤیّد این برداشت تصریح پارهای از روایات به لزوم بیان نمودن برخی از مسائل از جمله عدم المیراث در متن عقد است. برای نمونه در روایتی از ابوبصیر میخوانیم:
«لابدّ من أن یقول فیه هذه الشروط؛ اتزوّجک متعة کذا و کذا یوما بکذا و کذا درهما، نکاحا غیر سفاح علی کتاب الله و سنة نبیّه و علی أن لاترثینی و لاأرثک...».
🔹ادامه مقاله و بررسی ادله نظریه سوم را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2JefSwk
#فقه
#نکاح
#نقد_و_نظر
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi🔰نقد و نظر
🔆وضعیت ارثیه در عقد موقت
🔹اگر چه ماهیت عقد موقّت همان عقد نکاح است، اما عقد موقت اختلافاتی با عقد دائم دارد. یکی از این اختلافات در مسأله ارثبری زوجین مطرح است. به طور کلّی فقها درباره وضعیت ارثیه در عقد موقت قائل به سه نظریه هستند:
۱. تا زمانی که سقوط ارث را شرط نکرده باشند، از یکدیگر ارث میبرند؛ از جمله قائلین به این نظر عبارتند از سید مرتضی و ابوعقیل.
۲. مطلقا از هم ارث نمیبرند و حتی اگر چنین شرطی کنند باطل خواهد بود؛ ابوالصلاح حلبی، ابن ادریس، علامه این قول را اختیار نمودهاند.
۳. طرفین از یکدیگر ارث نمیبرند، مگر آنکه ثبوت ارث را شرط کرده باشند؛ شیخ طوسی در نهایه، ابن حمزه، قطب الدین کیدری قائل به این قول شدهاند.
در ادامه لازم است تا مستند هر گروه از اقوال فقها مورد بررسی قرار گیرد.
🔸الف. بیان ادله قول به ارث بری در صورت عدم شرط سقوط
استدلال این گروه از فقها به صدق عنوان زوجیت در عقد موقّت است و این گروه بر این باورند عموم آیه شریفه «و لکم نصف ما ترک أزواجکم و لهنّ الرّبع ممّا ترکتم» شامل زوجین در عقد دائم و موقت میشود. و اصل در مسأله آن است که زوجین در عقد موقت هم از یکدیگر ارث ببرند. اما سؤال اینجاست که بر چه اساس در عقد زوجین میتوانند شرط سقوط ارث کنند؟ پاسخ به این اشکال با استدلال به موثقه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام روشن میشود که میفرماید:
«سمعته یقول: الرجل یتزوّج المرأة متعة إنّهما یتوارثان ما لم یشترطا و انّما الشرط بعد النکاح.»
✳️بررسی دلیل دیدگاه اول
استدلال قائلین به ارث در ازدواج موقت به عمومات ارث، مبتنی بر نبود دلیل خاص بر خارج کردن ازواج در عقد موقت از ادله عام ارث است. استدلال به صحیحه محمد بن مسلم نیز قابل منافشه است. مرحوم شیخ طوسی این احتمال را مطرح کرده که مراد از اشترطا در صحیحه، اشتراط اجل در عقد نکاح باشد نه اشتراط عدم ارث در عقد ازدواج موقت و بنابراین با عدم ذکر اجل، عقد موقت به عقد دائم تبدیل میشود و در عقد دائم قطعا طرفین از یکدیگر ارث میبرند. آنچه که این معنا را به ذهن نزدیک میکند روایتی است که ابان ابن تغلب از امام صادق(ع) نقل میکند:
«قلت لأبی عبدالله کیف أقول لها اذا خلوت بها قال تقول أتزوّجک متعة علی کتاب الله و سنة نبیّه(ص) لا وارثة و لا موروثة.... قلت فإنّی أستحی أن أذکر شرط الأیّام؛ قال هو أضرّ علیک... إنّک إن لم تشترط کان تزویج مقام لزمتک النفقة فی العدّة و کانت وارثة...»
🔸ادله قول به عدم ارث بری مطلق
همانطور که اشاره شد قائلین به این قول معتقدند حتی در صورت شرط نیز ارث بردن وجهی ندارد. قائلین به این قول از یک سو به اصل عدم المیراث استدلال مینمایند. به نظر این گروه از فقها ارثیه حکمی شرعی است که اثبات آن متوقّف بر دستور شارع است. از سوی دیگر مستند دیگر این دسته از فقها روایاتی همچون روایت سعید بن یسار از امام صادق(ع) است که میفرماید:
«سألته عن الرجل یتزوّج المرأة متعة و لم یشترط المیراث؟ قال لیس بینهما میراث؛ اشترط او لم یشترط.»
در این روایت راوی از حضرت امام صادق(ع) سوال مینماید که در صورتی شرط عدم میراث ضمن عقد متعه ذکر نشود آیا طرفین از یکدیگر ارث میبرند؟ امام(ع) میفرمایند: چه شرط کنند و چه شرط نکنند ارث نخواهند برد.
✳️بررسی ادله قول دوم
استدلال به اصل، پس از ورود روایات در مسأله جایی نخواهد داشت. اما درباره روایت سعید بن یسار باید این نکته را در نظر داشت که در گذشته با توجه به جهل عامّه مردم نسبت به احکام متعه و مخفی بودن حدود و ثغور آن، این احکام پیش از عقد مورد اشاره قرار میگرفته است. شیخ طوسی بر این باور است که منظور از شرط در این روایت شریفه همان شرط متعارف در گذشته، یعنی شرط عدم المیراث بوده و ارتباطی با «اشتراط المیراث» ندارد. اگر چه این حمل شیخ خلاف ظاهر است اما مؤیّد این برداشت تصریح پارهای از روایات به لزوم بیان نمودن برخی از مسائل از جمله عدم المیراث در متن عقد است. برای نمونه در روایتی از ابوبصیر میخوانیم:
«لابدّ من أن یقول فیه هذه الشروط؛ اتزوّجک متعة کذا و کذا یوما بکذا و کذا درهما، نکاحا غیر سفاح علی کتاب الله و سنة نبیّه و علی أن لاترثینی و لاأرثک...».
🔹ادامه مقاله و بررسی ادله نظریه سوم را اینجا بخوانید:
👉https://bit.ly/2JefSwk
#فقه
#نکاح
#نقد_و_نظر
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@mfeqhi
🌷زی طلبگی
🔷رفاقت طلبگی در سفر
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔸آقای حاج آقا رضا زنجانی از پدرش مرحوم آقای حاج سید محمد زنجانی این قضیه را نقل میکرد: میخواستم از کربلا به نجف بروم و مرکوبی گرفته بودم. دیدم شخص کبیر العمامهای الاغش را راند و به سوی من آمد و به من گفت: مانعی نیست که من هم همراه شما باشم تا با هم به نجف برویم؟ گفتم: اشکالی ندارد. با هم به سمت نجف حرکت کردیم. در آن موقع ماشین نبود و با الاغ و امثال آن مسافرت میکردند.
🔹آن شخص پرسید: شما به قصد زیارت به نجف میروید یا برای تحصیل؟ گفتم: میخواهم در نجف بمانم و استفاده علمی کنم و تصمیم دارم برای امتحان در همهی دروس شرکت کنم تا هر درسی را پسندیدم، در آن درس باقی بمانم به استثنای درس شیخ هادی تهرانی، چون در ایران سفارش کردهاند که در درس وی شرکت نکنم. آن شخص پرسید: شما قبلاً نزد چه کسانی مشغل تحصیل بودید؟ گفتم: نزد میرزای آشتیانی در تهران. گفت: مشکل است نظیر میرزای آشتیانی در اینجا پیدا شود.
🔸من از آن شخص پرسیدم: شما اهل علم هستید؟ او گفت: با این هیکل که نمیشود بقالی کرد! گفتم: شما که هستید؟ گفت: همان روسیاهی که از ایران سفارش کردهاند در درسش شرکت نکنی! فهمیدم او شیخ هادی تهرانی است.
👈مرحوم آقای حاج سید محمد میگفت: من هیچوقت در درس شیخ هادی شرکت نکردم، ولی آن رفاقت سفری منشأ شد که رفیق سفری شویم، یعنی هر وقت شیخ هادی میخواست مسافرت کند، به من اطلاع میداد و هر وقت من میخواستم سفر کنم، به شیخ هادی اطلاع میدادم.
▪️جرعهای از دریا، ج۳، ص ۳۳۸
#زی_طلبگی
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰 بحثی کوتاه در باب میزان حلیّت نظر به اجنبیّة
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹از تعابير رواياتی همچون «النظر سهم من سهام ابليس»، «و احذروا الفتنة»، «و احذر الزنا» و ... مىتوان دريافت كه مراد از نظر در روايات مذكور نظر تحريكآميز است؛ يعنى اگر انسان در جايى بداند يا احتمال دهد كه با نظر تحريك مىشود، نظر نخست وى براى انجام دادن كار شخصى خود جايز است، ولى نظر دوم ممنوع است.
🔸به طور كلى مىتوان گفت كه اگر پس از نظر اتفاقى شخص يا نظر عمدى مجاز، كه مرحوم شيخ انصاری- قدس سرّه- قائل به جواز آن براى انجام كارهاى شخصى مىباشد و روايت على بن سويد نيز ظهور در آن دارد، تحريكى حاصل شود، وى مجاز به نظر ثانوى نيست. زيرا اذن شارع منحصر به نظر اول است و شارع نظر بعدى را به خاطر اينكه زمينه خطرات ديگر فراهم نشود، ممنوع كرده است.
🔹البته نظر به قصد تلذّذ حتى براى بار اول هم جايز نيست، همچنين بايد گفت كه بحث ما در غير فرض اضطرار است. در موارد اضطرار، مادامىكه ضرورت وجود دارد، جواز نظر هست، هر چند متعدد باشد.
▪️خارج نکاح، به تاریخ ۷۷/۱۱/۲۶ قابل دسترسی در كتاب النكاح (نرم افزار نور)؛ ج۲، ص ۶۰۴
#نکات_اشارات
#نکاح
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi🌟نکات و اشارات🌟
🔰 بحثی کوتاه در باب میزان حلیّت نظر به اجنبیّة
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹از تعابير رواياتی همچون «النظر سهم من سهام ابليس»، «و احذروا الفتنة»، «و احذر الزنا» و ... مىتوان دريافت كه مراد از نظر در روايات مذكور نظر تحريكآميز است؛ يعنى اگر انسان در جايى بداند يا احتمال دهد كه با نظر تحريك مىشود، نظر نخست وى براى انجام دادن كار شخصى خود جايز است، ولى نظر دوم ممنوع است.
🔸به طور كلى مىتوان گفت كه اگر پس از نظر اتفاقى شخص يا نظر عمدى مجاز، كه مرحوم شيخ انصاری- قدس سرّه- قائل به جواز آن براى انجام كارهاى شخصى مىباشد و روايت على بن سويد نيز ظهور در آن دارد، تحريكى حاصل شود، وى مجاز به نظر ثانوى نيست. زيرا اذن شارع منحصر به نظر اول است و شارع نظر بعدى را به خاطر اينكه زمينه خطرات ديگر فراهم نشود، ممنوع كرده است.
🔹البته نظر به قصد تلذّذ حتى براى بار اول هم جايز نيست، همچنين بايد گفت كه بحث ما در غير فرض اضطرار است. در موارد اضطرار، مادامىكه ضرورت وجود دارد، جواز نظر هست، هر چند متعدد باشد.
▪️خارج نکاح، به تاریخ ۷۷/۱۱/۲۶ قابل دسترسی در كتاب النكاح (نرم افزار نور)؛ ج۲، ص ۶۰۴
#نکات_اشارات
#نکاح
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
📚کتابشناسی
📝اعتبار «فقه الرضا»
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔸حاجی نوری در مستدرک درباره #فقه_الرضا علیه السلام نوشته است: «لنا إلیه طریق آخر لایکون حجّة لغیرنا». مرحوم حاج آقا رضا زنجانی میگفت: من زیرش نوشتم: «و لا لنا»!
🔹من از حاج آقا رضا شنیدم و او هم از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل میکرد که حاجی نوری از شخص جفّاری درباره فقه الرضا علیه السلام سؤال کرده بود و او گفته بود که املاء حضرت و به خطّ احمد بن اسحاق قمی است.
(🔆 پاورقی: آیة الله شیخ محمد علی اراکی رحمه الله در یادداشتهای خود از مرحوم حاج شیخ این قضیه را چنین نقل کرده است: نقل فرمود استاد استناد (دام عمره) که مرحوم خواست از شخص جفّاری که در خصوص این کتاب از جفر استفساری نماید تا جواب چه آید. چون رجوع کرد، جواب آمد: املاء از آن جناب و تألیف از احمد بن محمد بن عیسی است». (یادنامه آیة الله اراکی، ص۵۰۲)
حضرت آیة الله شبیری زنجانی پس از ملاحظه این نقل فرمودند: من از حاج آقا رضا شنیدم و او از حافظهاش این قضیه را نقل کرد، ولی آقای اراکی مستقیماً از حاج شیخ میشنید و یادداشت میکرد، لذا باید نقل آقای اراکی صحیح باشد.)
▪️جرعهای از دریا، ج۳، ص ۳۳۶
#کتابشناسی
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
☀️ زنان و مردان چه تفاوتهایی در احکام شرعی دارند؟
📋این اختلافات در «کتاب النکاح» عبارتند از:
🔹منها:
أنّ الرجل المسلم یجوز له التزویج من أهل الکتاب بناءا علی قول و أمّا المرأة المسلمة فلا یجوز لها مزاوجة أهل الکتاب باتفاق الآراء.
🔸و منها:
أنّ الرجل المؤمن یجوز له التزویج من المخالفین ما عدا الناصبیّ منهم علی المشهور و أمّا المرأة المؤمنة فلا یجوز لها مزاوجتهم.
🔹و منها:
أنّ الرجل یحلّ له ما ملکت یمینه من النساء و أمّا المرأة فلا یحلّ لها ما ملکت یمینها من الرجال.
🔸و منها:
أنّ الرجل لو عقد النکاح فی مرض موته و مات قبل الدخول ینفسخ العقد و أمّا المرأة فانّها لو عقد علیها فی مرض موتها لم ینفسخ العقد و لو ماتت قبل الدخول.
⏺این اثر گرانقدر برای نخستین بار توسط انتشارات #مرکز_فقهی امام محمد باقر (علیه السلام) منتشر شده است.
🔰مرکز پخش: کتابفروشی طه؛ قم، خ معلم، مجتمع ناشران، واحد 314 (تلفن: 02537848326 )
✳️فروش اینترنتی: http://dinook.ir
#الهدی
#زنان_مردان
#کتاب_النکاح
#نکاح
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi☀️ زنان و مردان چه تفاوتهایی در احکام شرعی دارند؟
📋این اختلافات در «کتاب النکاح» عبارتند از:
🔹منها:
أنّ الرجل المسلم یجوز له التزویج من أهل الکتاب بناءا علی قول و أمّا المرأة المسلمة فلا یجوز لها مزاوجة أهل الکتاب باتفاق الآراء.
🔸و منها:
أنّ الرجل المؤمن یجوز له التزویج من المخالفین ما عدا الناصبیّ منهم علی المشهور و أمّا المرأة المؤمنة فلا یجوز لها مزاوجتهم.
🔹و منها:
أنّ الرجل یحلّ له ما ملکت یمینه من النساء و أمّا المرأة فلا یحلّ لها ما ملکت یمینها من الرجال.
🔸و منها:
أنّ الرجل لو عقد النکاح فی مرض موته و مات قبل الدخول ینفسخ العقد و أمّا المرأة فانّها لو عقد علیها فی مرض موتها لم ینفسخ العقد و لو ماتت قبل الدخول.
⏺این اثر گرانقدر برای نخستین بار توسط انتشارات #مرکز_فقهی امام محمد باقر (علیه السلام) منتشر شده است.
🔰مرکز پخش: کتابفروشی طه؛ قم، خ معلم، مجتمع ناشران، واحد 314 (تلفن: 02537848326 )
✳️فروش اینترنتی: http://dinook.ir
#الهدی
#زنان_مردان
#کتاب_النکاح
#نکاح
____
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌷زی طلبگی
🔷آرام باش!
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
از حاج میرزا فخرالدین جزایری شنیدم، میگفت: سابقاً در تکیه دولت تعزیه برپا میشد. بعضی نعش میشدند و شیربان، شیری را تربیت میکرد تا تیرهایی را که به نعش متصل شده بود، از تن نعش بکند. در آن تاریخ (زمان ناصرالدین شاه) کسی که نعش میشد، صد تومان میگرفت! یک بار شیر خودش را از دست شیربان رها کرد و به مردم حمله کرد و مردم وحشتزده فرار کردند. آسید صادق طباطبایی هم آنجا بود. چون آسید صادق تنومند بود، نمیتوانست بدود. شیر به سمت آسید صادق آمد. آسید صادق به شیر خطاب کرد: حیوان، آرام! آرام!... شیر آرام گرفت. همین قضیه سبب شد موقف آسید صادق در بین مردم محکمتر شود.
▪️جرعهای از دریا، ج۳، ص ۲۹۷
#زی_طلبگی
__
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi
🌟نکات و اشارات🌟
🔰 نکاتی در باب تفسیر آیه ۷ سوره حجرات
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔹منبر آقا شیخ ابراهیم آیتی خیلی قابل استفاده بود. من پای منبر ایشان بودم که ایشان گفتند: بر طبق آیه «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللّٰهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهٰالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولٰئِکَ یَتُوبُ اللّٰهُ عَلَیْهِمْ وَ کٰانَ اللّٰهُ عَلِیماً حَکِیماً» (الحجرات، ۷)، توبه مختص کسانی است که از روی جهالت مرتکب کار سوء شده باشند.
🔸ایشان سپس گفتند: در اینجا اشکال شده که توبه در قبال معصیت است؛ اگر معصیت محقق شود، موضوع برای توبه وجود دارد و شرط تحقق معصیت این است که انسان یک مطلبی را بداند که خلاف شرع و امر الهی است و مرتکب شود اما اگر از روی علم نباشد معصیت نیست و بالتبع موضوع توبه نخواهد بود اما آیه به جای این که شرط توبه را ارتکاب از روی علم قرار دهد، نقطه مقابل آن که ارتکاب از روی جهل است قرار داده است.
🔹ایشان بعد از طرح این اشکال در جواب آن فرمود: جهل، مشترک بین دو معناست؛ یک معنای آن عدم العلم میباشد که در مقابل علم است و معنای دیگر آن در مقابل عقل است. مرحوم کلینی در کافی شریف، کتاب العقل و الجهل دارد که جهل را مقابل عقل قرار داده است. در آیه مورد نظر نیز مراد از جهالت، عدم العلم نیست بلکه مراد این است که توبه برای جایی است که انسان کاری را که عقل اجازه نمیدهد و بر خلاف فطرت عقلیه شخص هست به خاطر غلبه هوی و هوس انجام دهد و مرتکب معصیت و مستحق عقوبت شود.
🔸ایشان سپس فرمود: بحث دیگری که مطرح میشود این است که آیا عدالت خداوند اقتضا میکند که توبه را قبول کند؟ یا تفضل خداوند؟ آیا اگر توبه را قبول نکند خلاف عدالت الهی است؟ ایشان در جواب از این سوال گفتند: نظریه محققین این است که این کار مقتضای تفضل الهی است؛ کسی که خداوند به او قدرت و علم و انواع نعمتها را داده، انبیاء را فرستاده، همه مقدمات فراهم شده، حجت را تمام کرده است و او علی رغم همه این امور، مرتکب معصیت شده است، اگر خداوند توبهاش را نپذیرد ذاتا و ابتداءاً خلاف عدل نیست و تنها خلاف فضل الهی است چون متفضل است میپذیرد اما به یک معنا خلاف عدل میشود. به این معنا که خداوند چون متفضل است وعده داده به اینکه من توبه را میپذیرم. منشأ نفس این وعده دادن تفضل و متفضل بودن او است ولی بعد که این وعده را داد خلف وعده کردن خلاف عدل الهی است. بنابراین عدم پذیرش توبه مستقیماً خلاف عدل نیست بلکه مقدمهاش فضل است و بعد بالواسطه عدل میشود و تعبیر قرآن نیز خاص است «لله علیّ» دارد. خداوند متعال خودش را به این کار الزام میکند که یک مرحله بالاتر از تفضّل است.
▪️خارج اصول فقه، جلسه اول، ۹۵/۹/۱۴
#نکات_اشارات
#تفسیر
___
🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
👉@mfeqhi