"اذان"
اکبر است این یا که ماه آسمان؟ الله اکبر
آدمیزاده است یا سروِ روان؟ الله اکبر
اینکه میآید به میدان خاتم پیغمبران است؟
یا نگین خاتم پیغمبران؟ الله اکبر
تیغ در کف میرسد وقتی که این خورشید تابان
کهکشان میخوانَد: الحمد... آسمان: الله اکبر
در قدومش هر مکان گم میشود در لامکانی
لازمان، لاحول میگوید... زمان: الله اکبر
چشمهایش را ببین شاعر! بگو سبحان لله
بازوانش را ببین راوی، بخوان: الله اکبر
خیره شو! در آن لب و دندان روشن تا ببینی
کهکشان در کهکشان در کهکشان، الله اکبر
صورتش را کشف کن: از خون و غیرت گل_شکفته
تا بروید بوستان در بوستان الله اکبر
این حسنسیرت، علیرو، مونس جان حسین است؟
یا دل و جان امام انس و جان؟ الله اکبر
بر تبسمهای نغزش این طلوع مهر و ماه است؟
یا تجلای خدای مهربان؟ الله اکبر
*
ظهر عاشوراست... این آوای پرشور بلال است
یا محمد باز میگوید اذان؟
الله اکبر...
#عاشورا
#علی_اکبر
https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی /4"
در تاریخچهی شعر عاشورایی فارسی، بهویژه از میانهی سدهی پنجم، اشعاری دیده میشود که عمدتا در قالبهای کوتاه سروده شده و در آنها به واقعهی عاشورا نیز اشاره شده است.
هرچند از منظر نسخهشناسی و سبکی، قاعدتا این اشعار متعلق به سدههای بعد است، جزوی از کارنامهی شعر عاشورایی محسوب میشود. اهمیتِ دیگر این اشعار، در پیوند آشکار آنها با ادبیات عامه و فرهنگ محلی است و از این منظر، در مقایسه با اشعار شاعران دیگر، از منظر سنتهای محلی سوگ عاشورایی اهمیت دارد.
از این دست ابیات متعلق به سدهی پنجم، یکی رباعیای است منسوب به ابوسعید ابوالخیر که سعید نفیسی، به استناد مآخذ متاخر آن را در مجموعه اشعار شیخ گنجانده است:
ای باد به خاک مصطفایت سوگند
باران به علی مرتضایت سوگند
افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن
دریا، به شهید کربلایت سوگند
سخنان منظوم ابوسعید
بسیار محتمل است که این بیان ساده و نوع ردیف، متعلق به زمان حیات بوسعید(ف440) نباشد؛ با این حال این شعر بر اساس متون موجود(تا آنجا که دیدهام) تنها به ابوسعید نسبت داده شده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که تا سدهی ششم، سوگند خوردن به بزرگان شیعی در شعر فارسی، چندان معمول نبوده و جز ابیات ابوسعید و همچنین ابیاتی از باباطاهر و غضایری، این نوع سوگندها را در شعر شیعی متقدم نمیتوان دید. در قطعهای دیگر از ابوسعید نیز توسل جستن به امام حسین(ع) در کنار دیگر امامان علیهمالسلام، نمود دارد.
از دیگر شاعران این دوران، در دوبیتیهای منسوب به باباطاهر(زنده تا حدود 450) نیز چندبار به حادثهی عاشورا اشاره شده است:
عاشق اون بی که دایم در بلا بی
ایوب آسا به کرمون مبتلا بی
حسن آسا بنوشه کاسه ی زهر
حسین آسا شهید کربلا بی
یا:
در این ویرانه جز دلخون ندیدم
نه دل گویی که دشت کربلا بی
البته ابیات عاشورایی منسوب به باباطاهر در نسخههای قدیمی اشعارش دیده نمیشود و بعید نیست از اشعار دیگر شاعران بومی به آثار او راه یافته باشد. با این حال باتوجه به محدودهی زندگی بابا و تاثیر حکومت آل بویه بر فرهنگ و مذهب آن دیار و همچنین پیشینهی مذهبی آن منطقه، گرایش شیعی باباطاهر کاملا محتمل به نظر میرسد.
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
#بابا_طاهر
#ابوسعید
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"سقا"
در غزه، هزار طفل غمگین: تشنهاست
صد لاله و صدهزار نسرین: تشنهاست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهاست
#فلسطین
#کربلا
#غزه
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
مدايح_و_مراثي_حضرت_ابوالفضل.pdf
1.37M
پرویزن
"مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل در شعر فارسی" #وصال #داوری #سروش #وقار #جودی #جیحون #عمان #فرصت و ... ا
"تکمله"
باوجود ریشهی کهن ادبیات عاشورایی در زبان فارسی، در اشعار و ابیات قرون نخستین، کمتر به نام حضرت عباس(ع)، اشاره شده است. چنانکه در پژوهش احمداحمدی بیرجندی دیده میشود، آغاز سرودن شعر فارسی در وصف و مرثیهی آن حضرت، به صورت فراگیر، مربوط به دوران قاجار است. البته در مقاتل منثور و کتابهای تاریخی و متون شیعی، از دیرباز به آن حضرت توجه و بارها اشاره شده است.
قدیمترین تلمیحات دیوانهای شاعران شاخص فارسی به حضرت عباس(تا آنجا که این نگارنده دیده/ فارغ از منظومهها)، اشارات مربوط به تلمیحات مدحی شاعران عصر صفوی است که عمدتا در خلال مدح شاهعباس و شاهعباس ثانی نمود یافته است.
از ادیبان و نویسندگان نامور سدهی یازدهم نیز طغرای مشهدی (درگذشته به سال ۱۰۷۴)، در ترکیببند عاشورایی خود، ابیاتی در ستایش آنحضرت و برخی از شهیدان کربلا سروده که در تاریخ شعر عاشورایی حائز اهمیت است:
تا چرخ بحر جنگ و جدل را بنا نکرد(?)
عباس را به آب فرات آشنا نکرد
مشکی که بهر تشنه لبان خواست پر کند
از کف به موج خیز مخالف رها نکرد
غیر از عدو که بر سر او تاخت در فرات
کس جنگ آب باگهر بیبها نکرد
یک دستش از محاربه چون بر زمین فتاد
دست دگر ز تیغ عدوکش جدا نکرد
غیر از دمی که مشک به دندان خود گرفت
در عمر خویش، خندهی دنداننما نکرد
با صدهزار، یک تنه گردید گرم حرب
اِستاد بر شهادت و رو بر قفا نکرد
قسمت برای یک دم آبش ز پا فکند
جز خون دل، نصیب شه کربلا نکرد
اسبش به خون سرشته برآمد ز حربگاه
در شیهه غیر نالهی واحسرتا نکرد
طوبی شود ز غصه چو شاخ نبات، خشک
چون رود مطربان نشود گر فرات، خشک
#شعر_عاشورا
#یاران_حسین
#عباس
#طغرای_مشهدی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خاتم|خانهشعروادبیات
"سقا"
در غزه، هزار طفل غمگین: تشنهاست
صد لاله و صدهزار نسرین: تشنهاست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهاست
#محمد_مرادی
|خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿
@khatam_shz
یا هو
تو شعر جاری تاریخی، زبان ملول و قلم: خاموش
تو راز زندهی ایجادی، وجود: هیچ و عدم: خاموش
دو دست را به کرم وا کن، "نمی" ببخش و تماشا کن
که بر نمِ تو سخا عطشان که با کم تو کرم: خاموش
به یاد حنجر معصومت، اصول: سست و جدل: ویران
به سوگ سینهی مظلومت، "حدوث" مات و "قدم" خاموش
تو آن تلاطم آرامی که رو به ساحل توصیفت
سوار موج بلا باید، فقط قدم بزنم: خاموش
تو اوج قلهی ادراکی که پیش دامنهی مدحت
نفس به سکسکه میافتد: زبان گرفته و دم خاموش
به لحن وحی لبی تر کن، به روی منبر نی تا باز
گزند لب به سکوت اعراب، شوند خیل عجم خاموش
*
دوباره گوش به تاریخم، میان همهمهی میدان
دلم به سوی تو میآید: قدم قدم به قدم: خاموش
زهیر آمده از سویی، حبیب پر زده از کویی
یکی به دیدن تو خندان، یکی به هیبت غم: خاموش
یکی شتافته شبهنگام، به سمت خیمهی تو آرام
یکی به جذبهی آغوشت، سپرده دل به علم: خاموش
*
درست آن طرف میدان، از آن همه لب قرآنخوان
یکی به دشنهی زر بسته است، یکی به مهر درم: خاموش
یکی به ذکر و سماع نی، سپرده دل به خراج ری
یکی به فکر زن و فرزند، کشیده چهره به هم: خاموش
*
غم تو میکشدم اینسو، خیال میبردم آنسو
به شوق بال دلم عطشان، به ذوق مال لبم خاموش
*
جهان سکوتِ سراسر شد، غروب شد... شب آخر شد
من از سپاه تو خواهم رفت؟ [چراغهای حرم خاموش...]
#شعر_عاشورا
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پذیرش توبهی آدم"
قالا ربنا ظلمنا أنفسنا اسأنا الیها بالمعصیة و إن لم تغفر لنا ذنوبنا و تجاوز عنا لنکونن من الخاسرین فی العقوبة.
گفتهاند روز عاشورا بود. روز آدینه که الله وی[آدم] را توبه داد و توبه وی قبول کرد.
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی اعراف
*دربارهی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند.
#عاشورا
#توبه_آدم
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و تقابل موسی و ساحران"
روز عاشورا هماناست که رب العزة گفت: فجمع السحرة لمیقات یوم معلوم. میگوید فراهم آوردند جادوان را هنگام روزی را دانسته و نامزد کرده.
جای دیگر گفت: فأجمعوا کیدکم ثم ایتوا صفا. فرعون گفت: ایشان را همه هامسخن و هامدل و هامآهنگ باشید در ساز خویش. پس همه بههم به هامون آیید به یکبار... .
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی اعراف
#عاشورا
#ادبیات_دینی
#عصای_موسی
https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پایان طوفان"
مفسران گفتند: شش ماه نوح و اصحاب وی در کشتی بودند. دهم رجب در کشتی بودند و روز عاشورا از کشتی فرو آمدند و درستتر آناست که هفت ماه در کشتی بودند و ارتفاع آب در زمین چندان بود که به همه کوههای عالم سی گز آب بر گذشته بود.
کشفالاسرار میبدی/ تفسیر سورهی هود
*دربارهی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند.
#ادبیات_دینی
#عاشورا
https://eitaa.com/mmparvizan
"خندهی حرام: عاشورا در شعر کهن فارسی"
عاشورا و روایتهای مربوط به آن، به صورت پراکنده از سدهی پنجم هجری در شعر فارسی انعکاس یافته است. شاعران فارسی معمولا از این روز با نامهای عاشورا، عاشور، عشور و عاشر یا دهم محرم یاد کردهاند.
قدیمترین اشاره، بیتی است از اسدی توسی(ف ۴۶۵) مربوط به شعری در مناظرهی شب و روز که رضاقلیخان هدایت بر اساس منابع پیشین، آن را در مجمعالفصحا نقل کرده است. او عاشورا را یکی از چهار روز ارجمند نامیده است:
عید و آدینهی فرخ، عرفه، عاشورا
همه روز است چو بینی به ام از عقل و فهم
شاعران بیدیوان، مدبری
معزی از دیگر شاعرانی است که در دیوانش چندبار به عاشورا اشاره کرده است. در یکی از این اشارات او مرگ ممدوح در عاشورا را نشانهی سعادت و شهادت او دانسته است:
روز عاشورا به زاری کشته گشتی چون حسین(ع)
زآن سعادت با حسین اندر شهادت همسری
دیوان معزی
او همچنین به گردآمدن شیعیان در عزاداری روز عاشورا در دشت کربلا اشاره کرده است:
تاشیعه به دشت کربلا در
جمهور شوند روز عاشور...
همان
در شعر سدهی ششم و هفتم، بارها در دیوانها به بزرگی و فضلیت عاشورا و پیوند آن با عزاداری و غم اشاره شده است. این دست یادها را در اشعار شاعرانی چون: اثیرالدین اخسیکتی و خاقانی و انوری و عطار و کمالالدین اسماعیل میتوان دید. البته نخستین سوگیانهی عاشورا که این روز را از منظر وصف اندوه شهادت امامحسین(ع) معرفی کرده، قصیدهای مستقل از قوامی رازی به مطلع زیر است؛ شعر قوامی اولین مرثیهی عاشورایی است که با وزن مشهور "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" سروده شده و پس از او الگوی شاعران عاشورایی شده است:
روز دهم ز ماه محرم به کربلا
ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی
هرگز مباد روز چو عاشور در جهان
کآن روز بود قتل شهیدان به کربلا...
دیوان قوامی
از شاعران سدهی ششم، مجیرالدین بیلقانی در شعری مدحی که به سال ۵۷۸ سروده (سوم مهر) از همزمانی عاشورا و جمعه (چون امروز) در یکی از جنگهای ممدوح خود یاد کرده است:
به سال پانصد و هفتاد و هشتم روز عاشورا
سحرگه روز آدینه قمر در ثالث میزان...
دیوان مجیرالدین
خاقانی هم اندوه روزگارش را به عاشورا همانند کرده است:
من حسین وقت و نااهلان یزید و شمرِ من
روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا
دیوان خاقانی
در دیوان عطار و در خلال قصیدهای، او به ده روز محرم قسم خورده؛ نکتهای که نشاندهندهی تقدس این دهه در نگاه خراسانیان و ایرانیان آن دوران است:
به ده مبشّره و ده مقوّی عالم
به ده حس و به ده ایام روز عاشورا
دیوان عطار
کمالالدین اسماعیل (مقتول به ۶۳۵) هم خنده را در عاشورا حرام میداند:
چون محرم رسید و عاشورا
خنده بر لب حرام باید کرد...
دیوان کمالالدین
#شعر_عاشورایی
#عاشورا
https://eitaa.com/mmparvizan
"کرسی نظربهپردازی: ریشههای روایتی عامیانه با موضوع کشف مرقد شاه چراغ"
شنبه، ۳۰ تیرماه، ساعت ۹ تا ۱۰ و سی
پیوند مجازی نشست
http://vroom.shirazu.ac.ir/literature1
#دانشکده_ادبیات_و_علوم_انسانی
#محمد_مرادی
#معصومه_دهقان
#سلیمان_حیدری
#دانشگاه_شیراز
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"نخستین اشعار در ستایش امام سجاد علیهالسلام"
در تاریخ ادب عربی بر اساس برخی اسناد موجود، نخستین شعر را در ستایش امام چهارم، ابوالاسود دوئلی بهمناسبت میلاد آنحضرت سروده؛ هرچند دربارهی استناد و انتساب شعر او بهمطلع "و انّ غلاماً بین کسری و هاشم" در این مجال نمیتوان اظهار نظر کرد.
در شعر فارسی هم، اقدم اشارات به علیبنالحسین، مربوط به قصیدهی مشهور کسایی است با مطلع"فهم کن گر مومنی فضل امیرالمومنین".
در ابیات پایانی این شعر که "۳۷۰ سال پس از زمان پیمبر " سروده شده، کسایی صرفا به نام امام چهارم اشاره کرده است:
منبری کآلوده گشت از پای مروان و یزید
حقّ صادق کی شناسد وآن زینالعابدین؟
(دیوان کسایی، ص ۹۶)
در کنار این دو شعر ِنخستین و در طول بیش از هزار سال اخیر، صدها شعر و شاید هزاران تلمیح دربارهی امام چهارم در شعر فارسی و عربی ثبت شده؛ بااینحال هیچ شعری، مقبولیت میمیهی فرزدق را نیافته است:
هذا الذی تعرف البطحاء وطاته
والبیت یعرفه والحلّ والحرم
دیوان فرزدق
این شعر از آثار مشهوری است که "شان و جایگاه سرودنش" در ادبیات عرب ثبت شده؛ هرچند در تعداد ابیات آن میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد.
#امام_سجاد
#فرزدق
#کسایی
@mmparvizan
1_12626314163.PDF
14.47M
"به بهانهی سالروز درگذشت همایی"
خاندان همای شیرازی، شاعر و خوشنویس و فرهنگور نامی شیراز در قرن سیزدهم، از تاثیرگذارترین خاندانهای ادبی ایران در دوران قاجار بودهاند که جلالالدین همایی(ف۱۳۵۹)، ادیب و استاد دانشگاه، از نمونههای بارز حیات ادبی این خاندان است.
همایی در مقدمهی تصحیح دیوان طرب اصفهانی فرزند هما، شرحی مبسوط از جایگاه هما و برخی از نامآوران وابسته به او ارائه کرده است که در شناخت خود او نیز یاریگر پژوهشگران خواهد بود.
یادآوری این نکته لازم است که طرب(ف ۱۳۳۰ق)، از شاعران نامور مذهبی اواخر دوران قاجار است که در سیر تحول شعر شیعی جایگاهی موثر، اما کمتر شناختهشده دارد.
#همایی
#همای_شیرازی
#طرب_اصفهانی
#سها
#خاندان_هما
#شعر_شیعی
https://eitaa.com/mmparvizan
دهمین رویداد فرهنگی ادبی *آیینهها*
آشنایی با شاعران قرن نهم تا
معاصر
"بررسی آرا و آثار: عبدیبیگ نویدی شیرازی"
مجری: دکتر مهدی فاموری
سخنران: دکتر محمد مرادی
🕓زمان: یکشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۷
🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – سالن گفتگو_ ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس
ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
مؤسسهی فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا #آیینه_ها
#نویدی_شیرازی
#شعر #اداره_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
#شاعران_دیار_فارس
#شعر_فارس
#شعر_ابنیه
#مهدی_فاموری
#محمد_مرادی
#شعر_دینی
#شعر_اخلاقی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خبرنامه شاعران
پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران
📢 فراخوان پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران
📚 بخش های جشنواره
۱- بخش زبان فارسی: شعر(سنتی/نو) ترانه، سرود، تصنیف
۲-بخش دیگر زبان ها شعر(انگلیسی/عربی) ترجمه(از فارسی به انگلیسی و عربی)
📜 موضوعات محوری جشنواره
۱-قرآن و اهل بیت(ع) ۲- آرمان خواهی توحیدی ۳- پایداری اسلامی و استکبارستیزی ۴- شهیدجمهور و شهدای خدمت ۵- مضامین آزاد
موضوع ویژه: *حضرت شاهچراغ(ع)*
🌐 نشانی اینترنتی جشنواره: Roytab.ir/sherebaran5
کانال اطلاع رسانی در ایتا @Shere_baran_festival
⏳آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۳
📠 ارتباط با دبیرخانه استان فارس، شهرستان شیراز بلوار زند- ابتدای خیابان شهید فقیهی-مجتمع شهید فقیهی جهاد دانشگاهی تلفن: ☎️ ۰۷۱-۳۲۳۰۰۷۱۶
📮نحوه ارسال آثار: پیام رسان ایتا ۰۹۰۳۸۱۳۵۹۳۹
رایانامه 📧 cul.fr@acecr.ac.ir
تارنما 🌐 Roytab.ir/Default/GenerateForm/419
دبیرخانه جشنواره سراسری دانشجویی شعرباران
کانال خبرنامه شاعران در ایتا🔻
@khabarnameshaeranshiz
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
هدایت شده از محفل شعر قند پارسی
🏴🏴حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین🏴🏴
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانه شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری
📆دوشنبه اول مرداد ماه ۱۴۰۳
⏳ساعت: ۱۷:۰۰
📝باارشاد:
دکتر محمد مرادی
✨موضوع:
سبکشناسی شعر عصر سلجوقی
وجایگاه شاعران سبک خراسانی در آغاز شعر عاشورایی
📍مکان:
چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو
🔼ورود برای عموم علاقهمندان به شعر و ادبیات، آزاد است.
|خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿
@khatam_shz
"غزلی برای تو"
در خود تکیدهام من، خسته... غریب... تنها
چون "نی" پر از سکوتم، در دل ولی سخنها...
آشفته و پریشان، در جمعِ مردگانم
باید چهکرد بیتو؟ تنها میانِ تنها
پروانه باش یکشب، ای دوست! تا بفهمی
این شمع را چه حال است؟ از داغِ سوختنها
این کوهِ استخوان را در پیرهن نظر کن
تا یاد کرده باشی، از درد کوهکنها
ای غنچهلب! نگاهی بر این گلِ خمیده
اینک که پاره کرده، در عشق پیرهنها
گیسو ببند و بگذار، دیوانگان نبینند
رقص نسیم را باز، در دشتی از گونها
من: بیتو هیچِ هیچم، من: بیتو گنگ و گیجم
باید "تو" بود وقتی، مِنهایِ "تو"ست، "من"ها
*
دیشب به یاد چشمت، "تنها" نماز خواندم
من، تو، خدا... چه حالی! "انّ الصلاهَ تنهی..."
#محمد_مرادی
#غزل
#عاشقانه
https://eitaa.com/mmparvizan
"نشست آسیبشناسی پژوهشهای ادبیات کودک و نوجوان"
با سخنرانی:
دکتر سعید حسامپور، دکتر امین ایزدپناه و دکتر محمد مرادی
دوشنبه، هشتم مرداد، ساعت ۱۷ تا ۱۹
سالن مصطفوی دانشگاه شیراز (ساختمان مرکزی/میدان ارم)
#مرکز_مطالعات_ادبیات_کودک
#دانشگاه_شیراز
#خانه_کتاب_و_ادبیات_ایران
#وزارت_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از محفل شعر قند پارسی
✔️سیونهمین سال برگزاری رویداد ملی
«#شب_شعر_عاشورایی» - شیراز
موضوع:
#امام_سجاد_علیهالسلام
باحضور؛
شاعران برگزیده از سراسر کشور
چهارشنبه و پنجشنبه۱۰و۱۱ مرداد
تالار حافظیه
کانال #فراخوان_شعر
"به بهانهی سالروز شهادت علیبنحمزه علیهالسلام"
مزار علیبنحمزه(ع/ شهیدشده در ۲۳ محرم ۲۲۰)، از دیرباز در میان شیرازیان مشهور بوده، تا آنجا که طبق برخی روایتها، تاریخ بنای مرقد ايشان به دوران آلبویه باز میگردد و در کتابهای تاریخی و مزارات شیراز نيز، بارها به اهمیت آن اشاره شده است. با اینحال در شعر فارسی، پیش از دوران صفوی اشارهای به آن حضرت(ع) نمیتوان دید، هرچند در میان عامه، روایتی دربارهی زیارت حافظ از مقبرهی ایشان ساخته شده و به بیت "سرِ آن کشته بنازم که پس از کشتهشدن/ سر خود گیرد و اندر پی قاتل برود" مستند شده است؛ حال آنکه این بیت برگرفته از غزلی منتسب به شاطرعباس صبوحی است و تاریخ سرایش این شعر و زمان خلق این داستان، بسیار متاخر از زمان حافظ بوده است.
قدیمترین شعر در دست دربارهی حرم آن حضرت، ترکیببندی از اهلی شیرازی(۸۵۸_۹۴۰) است که از منظر تاریخ شیراز و ادبیات شیعی، اهمیت دارد:
صاحبدلان که بندگی مقبلی کنند
در یوزهی کرم ز توانگردلی کنند
رو سوی مستی از سر هشیاری آورند
دیوانگی ز سلسلهی عاقلی کنند...
با رهروان ز خضر و مسیحا روند پیش
با عاقلان ره سخن از غافلی کنند
جویای گنج لیک نه از راه نیستی
تحصیل کیمیا نه ز بیحاصلی کنند
شاهان ملک خاک زمین تکیهگاهشان
بر ملک و جاه تکیه نه از جاهلی کنند
چون ماه نو به صیقل یکگوشهی نظر
آیینهی سیاهدلان منجلی کنند
پیران پارسا به حدیثی کنند مست
رندان مست را به نگاهی ولی کنند
جان در سر محمد و اولاد او دهند
سر در سر محبت آل علی کنند
بر آستان میرعلی حمزه سر نهند
پای شرف ز عرش برین پیشتر نهند
آن قبلهی فلک که ملک چاکرش بُوَد
صد همچو کعبه حلقهبهگوش درش بود
شاه شهید میرعلی حمزه آنشهی
کز خون خود قبای شهی در برش بود
فرّ هما گدای در او چه میکند
چون سایهی سعادت او بر سرش بود
خاری که سر زند ز گلستان روضهاش
نخلی شود که میوهی دلها برش بود
تن در هوس که خاک در او شود بهجان
جان در هوای روضهی جانپرورش بود
بر عرش میرسد به درش هر که میرسد
آنجا کسی که میرسد این باورش بود
روز سماع و وقفهی این روضهی چو خلد
خیل ملک نظارگی منظرش بود
آنرا که داغ حسرت این روضه بر دلاست
دوزخ شراری از دل پر اخگرش بود
هر کس که از سفال سگش آب میخورد
بادا حرام اگر طلب کوثرش بود
خاک درش چو آب بقا روحپرورست
منتپذیر خاک درش آب کوثرست
شهزادهای که میرعلی حمزه نام اوست
جبریل اگر به عرش پرد، مرغ بام اوست
در وصف او مگو که سپهرش مقام شد
گو: پایهی سپهر بلند از مقام اوست
هر کاو شنیدی بوی شمیمی ز مشهدش
تا صبح حشر نکهت جان در مشام اوست
رضوان سلام کرد چو آن بارگاه دید
کرد از صفا خیال که دارالسلام اوست
هر کور بهر کامدلی سوی او رود
آن کعبهی مراد دهد هرچه کام اوست
روحالامین که منهی دین پیمبرست
گوش و دلش همیشه به حرف و پیام اوست
خاص از پی نثار درش نقد جان رواست
وین جان که با من است هم از لطف عام اوست
تنها نه صید گیسوی مشکین او منم
هر جا که هست مرغ دلی صید دام اوست
جایی که ساقی کرمش شد حیاتبخش
خضر و مسیح، تشنهلب درد جام اوست
از حلقهی حرم اگرم دست کوته است
چشمم چو حلقه بر در بیتالحرام اوست
دارم به قبلهی در او روی بر زمین
رویم ز قبله گردد اگر نیست اینچنین
آنان که پای قدر بر افلاک بر نهند
بر آستان میرعلی حمزه سر نهند
زان واجبست خیل ملکرا سجود خاک
تا چهرهی نیاز برین خاک در نهند
درویش این درند به دریوزهی قبول
آنان که پای بر سر صد گنج زر نهند...
در روضهاش نه حدّ ملایک بود گذر
گر پا نهند پا ز حد خود بهدر نهند
خواهم به دیده خار رهش رفتن از مژه
گر جای خار در ره من نیشتر نهند
از گریه، خون دیده بر این آستانه ریخت
چندانکه خلق پای به خون جگر نهند
هر ذره خاک مردم چشمی از این در است
کز مردمی به چشم خود اهل نظر نهند
اهل صفا که کعبه ایشان همی در است
ز این در به سعی کعبه چه رو در سفر نهند
هر حاجتی که هست درین کعبه چون رواست
حاجت به کعبه چیست چه حاجت به سعی ماست؟
ای کعبهی سعادت و ای قبلهی شرف
پاکیزهگوهر صدف شحنهی نجف
پیش تو ای امام بهحق چون صف نماز
در سجده بستهاند ملک صدهزار صف
ذات تو گنجنامهی سرّ حقیقت است
عقل تو ره برد به سر گنج "من عرف..."
در روضهی شریف تو خورشید ذرهوار
خواهد که خاک ره شود از غایت شرف
مارا چه حد که روی بر این آستان نهیم
از حضرت تو گر نرسد بانگ لاتخف
سوی در تو آمدهام از سر نیاز
چون اشک خود دوان بهسر از غایت شعف
آوردهایم سوی تو رخسار زرد خویش
اشک امید در نظر و نقد جان بهکف
گر نیک و گر بدیم به رحمت قبول کن
ما را مکن ز مرحمت خویش برطرف
چشم کرم ز لطف تو داریم و کردهایم
بر ابر رحمت تو نظر باز چون صدف
از حضرت کریم امیدست هر کسش
اهلی اگر قبول تو دارد همین بسش
#اهلی_شیرازی
#علی_بن_حمزه/ع
#شعر_شیعی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
ktp2019-02-00275.pdf
46.02M
"شرح مخمسات منسوب به امام سجاد ع"
مجموعهی عربی
نسخهی کتابخانهی مجلس
مورخ قرن ۹
#ادب_دینی
#زبان_عربی
@mmparvizan
هدایت شده از دل نخواهی
• قصیدهی شیراز ۳ •
به دکتر محمد مرادی و شگفتیهای شیرازش
.
.
یک «قونیه» شمسالحق تبریز شمایید
در چرخش از آن شور شکرریز شمایید
سجادهتان همنفس باغ شبانگاه
شبخوانیِ گلهای سحرخیز شمایید
الماس تراویدهی باران بهاری
بر سقف ترک خوردهی پاییز شمایید
آویخته بر جنگل شب چشم تر خویش
با خاطرهی خون شباویز شمایید
ای راستی و مستیتان شهرهی آفاق
آمیزهای از مستی و پرهیز شمایید
از باربد آن زخمهی شیرین که گل انداخت
در لحظهی جان دادن شبدیز شمایید
بر دفتر سی پارهی قرآن خداوند
با دستخط «احمد نیریز» شمایید
«شاداعی»تان همسفر سیر الی الله
همسایهی آن عارف شبخیز شمایید
حافظ اگر از طلعت او گفت و از آن
گفتند به تفسیرکه آن نیز شمایید
رام غزل اهلی شیراز، غزالان
روح غزل اهلی ترشیز شمایید
دروازهی هر باغ اساطیری شعرم
شیرازهی هر فصل دلانگیز شمایید
این خاک حمیدیست و یا برکهای از قو
جان پارهی آن روح جنونخیز شمایید
بر ساحل دلوار پر از شور حماسه
در خلسهی خرمایی «خاییز» شمایید
پل میزنم از شهر شما سمت نشابور
چون سوخته از آتش چنگیز شمایید
پیرانِ بلانوش که گفتند به منصور
برخیز و از این معرکه مگریز شمایید
شمشاد قدانی که به هر معرکه گشتند
با قوم تبردار گلاویز شمایید
تقدیم شما شعر دلم باد اگرچه
مستغنی از این تحفهی ناچیز شمایید
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
.
📍آدرس کانال « دل نخواهی »
در پیامرسان ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
پرویزن
• قصیدهی شیراز ۳ • به دکتر محمد مرادی و شگفتیهای شیرازش . . یک «قونیه» شمسالحق تبریز شمایید در چر
با سپاس از مهر و لطف دوست گران قدر، شاعر فرهیخته برادرم محمدحسین انصارینژاد
"چکامهی ننگ"
سمفونی بمبها و موشکها نواخته شد
طبل رسوایی به زمین افتاد
خاک بر جهانی که در آن زندگی میکنیم.
بیمارستانی در غزه منهدم شد
هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم.
پدری قطعههای فرزندش را در کیسه به هم میپیوندد؛
برادری کودک، در بیمارستان
شهادتین را به برادرش تلقین میکند.
جناب صدر اعظم خمیازه میکشد.
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم.
مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد
خانههای عمودی،
در لحظهای افقی میشود
و گورهای دستهجمعی: ردیف.
کدخدا، رعایایش را ذبح میکند.
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم.
در جدال موشکها و کودکها
در توازن دموکراسی رسانه و دلار
چراغها خاموش میشود.
لبها در تشنگی میسوزد
پرزیدنت، عقبعقب به ساعتش نگاه میکند
و گوشهای از جهان گوشوارهی لبهی گوش دیگری میشود
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم.
[حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است]
بیبیسی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛
و هیات داوران "گرمی"
مبهوت از ترانهی "زن و زندگی"؛
سازمان ملل را بهگرمی تشویق میکند
و اسرائیل
"آزادانه"
به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه میکند؛
چشمان "خاخام"های خام از ذوق میدرخشد
وای بر جهانی که در آن نفس میکشیم
*
تراژدی اسلحه، به پردهی آخر میرسد
در بازی ننگ و جنگ،
پرده پایین میآید
صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم میشود
در حاشیهی تحلیف، تصنیف موشک نواخته میشود
اسماعیل، اینبار قربان میشود
مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را بهشدت تشویق میکند
وای بر جهانی که در آن نفس میکشیم
قاتلان سرخپوستها؛
جانیان ویتنام و هیروشیما؛
در یکسو
وارثان هالوی هولوکاست
متجاوزان الجزایر و لیبی
در دیگرسو
نظم جهانی را مدیریت میکنند.
حقّ تو
وتو میشود
جایزهی صلح نوبل
به "سوچی" میرسد
به پاس مبارزه با خشونت:
منهای مسلمانان میانمار
به اسحاق رابین و شیمون پرز
به شکرانهی کشتار صبرا و شتیلا
و به یاسر عرفات
به پاس "خفهخون"
تف بر جهانی که بر آن راه میرویم
...
و در انبوه این خاک
بر این خاک
از خاک
به خاک
...
تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است
"فلسطین"
و بغض جاودانهی او
در سکوت و صدا
بیقرار
بیقرار
بیقرار
که تلکَ شقشقه هدرت
و ما قرّت
#محمد_مرادی
#فلسطین
#حقوق_بشر
#تحلیف
https://eitaa.com/mmparvizan