eitaa logo
شهدای مدافع حرم
880 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
چہ تڪليفِ سنگينی اسٺ: ” بلا تڪليفی ” وقتی ڪه نميدانم منتظرٺ ماندم یا فقط خودم را به #انتظار زده‌ام آقا... #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🌹✨کانال شهدای مدافع حرم 👇 @moarefi_shohada✨🌹
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش از این از نسیم صبح، بوی یار می باید کشید... به تو نشستن که نه، باید ایستاد @moarefi_shohada
🕊 واژهٔ در جبهـه ها معنا شد دلشان برای استجـابت نوایِ ِ " اَللّهُـمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ " پـر مــی‌ زد ... 🌱❤️
می شود روشنی چشم من از راه برسد؟! من از امروز به آخر برسد؟! در کویری که پر از سوز و پر از تشنگی است می شود شبنمی از آیه کوثر برسد.
﷽❣ ❣﷽ اگر چه و روزگار می گذرد دلم خوش است كه با یاد یار♥️میگذرد چقدر خاطره انگیزو شادو رویاییست قطار عمر كه در می گذرد 🌼 🍃 ➖🔝🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂🔝
همیشه سخت نیست انتظار شیرینه ... چون میدونی قراره بیاد نه اینکه دیگه نیست...
. از آن روز که با خون دل و اشک دیده آجر به آجرش به دست خودمان برداشته شد؛ خشت روی خشت ساختیم در دلمان آرزو و امید هر چه زودتر آمدنت را؛ تا بیایی و نه آجر به آجر بلکه به یکباره در هم بکوبی و ویران کنی کاخ عنودان بدگهر مشرک را! در آمدن توست تنها امید روزگار! بیا ای که آمدنت را دوستانت نزدیک و دشمنانت دور می بینند! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@moarefi_shohada
📝خاطرات حاج حسین آقا ▪️از مراسم سالگرد خسته و کوفته😪 و با زبون برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسا رو تبریک بگه به جونش ▪️اما بیمارستان رو رفته بود و فکــ💭ـر کرده بود همون بیمارستانی که به دنیا اومده👶 اونم به دنیا اومده! ▪️وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست نیست❌ و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم😂 حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز🗓 دوبار شده بود. ▪️بچه ها انگار عجله داشتن که حتما جونشونو ببینن و باهاش عکس📸 داشته باشن! حالا ما موندیم و رسیدن تو راهی که داییشو ندیده😔 و عکس یادگاری هم باهاش نداره🚫 خدا کنه که بچه ها داییشونو ادامه بدن شهید @moarefi_shohada
❣️ ❣️ 🌿يک روز نسيم مي آيد 🌺بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد 🌿عطر گل عشق♥️ در فضا مي پيچد 🌺مي آيي و سر مي آيد😍 🌸🍃 @moarefi_shohada
❣️ ❣️ 🌾تو را می‌جویم فراتر از فراتر از خودِ خویشتنم و آنچنان دوستت دارم که نمیدانم کدامیک ازما غایب است ولی در آخر به این نتیجه میرسم که غایب هستم! زیرا تو همیشه بوده ای ولی تو را نمی بینند صبحتون امام زمانی 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 🌸🌸 @moarefi_shohada
رمان زیبای قسمت سی و هشتم -اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟ -نه. ازدواج یه رابطه ست.پیشرفت زن باعث پیشرفت مرد میشه و همینطور پیشرفت مرد باعث پیشرفت زن.من همیشه دلم میخواست با کسی ازدواج کنم که همچین از ازدواج داشته باشه.چون به نظرم کسی که براش مهمه دیگه بداخلاقی و خیانت و کارهای ناشایست دیگه هم انجام نمیده. من خصوصیات اخلاقی امین رو تا حد زیادی میشناختم... بخاطر همین سؤالهای معمول رو لازم نبود بپرسم... وقتی سؤالهامو پرسیدم و امین خیلی خوب جواب داد، گفتم: _یه مسأله ای که خیلی برای من مهمه داشتن هست.نه اینکه در همین حد که مطمئن باشم حرام نیست، برام کافی باشه،نه..باید مطمئنا حلال باشه.میدونید که این دو تا با هم فرق داره.گاهی آدم نمیدونه حرامه یا نه.من میخوام باشم حلاله.البته هم ندارم دونه گندم رو از ابتدا بررسی کنید. -جالب بود برام. -حتی اگه مهم نیست ولی همون کم باید یقینا باشه..قبول میکنید؟ -خیلی خوبه.ان شاءالله که بتونم ولی اگه جایی کوتاهی شد،دلیل بر بی توجهی نذارید. بدید حتما سعی میکنم اصلاح بشه. -من سؤال دیگه ای ندارم.اگه شما مطلبی دارید،بفرمایید. باتعجب گفت: _واقعا سؤال دیگه ای ندارید؟!! -نه. -در مورد سوریه رفتن من چیزی نمیخواین بگین؟!!! -واقعا سؤالی نداشتم ولی الان یه سؤالی برام پیش اومد..شما نگران نیستین که دلبستگی های بعد ازدواج سوریه رفتن تون بشه؟ چیزی نگفت.... سکوتش طول کشید.یعنی به این موضوع فکر نکرده بود.سرش پایین بود. -آقای رضاپور چیزی نگفت.تکان هم نمیخورد.نگران شدم... -آقای رضاپور..حالتون خوبه؟ جواب نمیداد.... بلند شدم برم محمد رو صدا کنم.نزدیک در بودم که گفت: _خانم روشن. برگشتم سمتش.هنوز سرش پایین بود. گفت: _خوبم.نگران نباشید... ادامه دارد... نویسنده بانو