سلام امام زمانم مهدی جان🌸✋
دلم دوباره ببین ڪه شده پریشانت
عزیز فاطمه ای جــان مـن به قـربانت
بــرای روز ظهـــورت ، بـــرای آمـدنت
چقدرمانده ڪه ڪامل شوند یارانت
اللهم عجل لولیک الفرج
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مثل بهاری فرا میرسی
به داد دل تنگ ما میرسی
┄┅••🌸✻🌸••┅┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
✅استغفار
✍هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیّتت کرده اند؟ گناهی کرده ای؟
محزون که شدی استغفار کن. چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را، استغفار غم ها را از بین می برد
همان طور که وقتی خطا می کنی
همه صدمه می خورند،
مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند
به همه ضرر می رسد؛
استغفار هم که می کنی به همه ماسوای
خودت نفع می رسانی ...
دلهاتون خالی از غصه
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
ابراهیم دوست ماست ...
🔹 خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم:《يا صاحب الزمان ادركنی》
🔹 هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
من دردے حس نمےڪردم! آن آقا کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند:
🌹 "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!"
🔹 لحظاتے بعد ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد.
آن جمال نوراني، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
📚 سلام بر ابراهیم جلد ۱ ص۱۱۸
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
راه نجات در آخرالزمان
امام جواد علیه السلام فرمودند:
(مهدی) را غيبتي است طولاني كه در آن زمان مخلصين انتظار ظهور او را دارند، اهل شك و شبهه منكر وجود حضرت مى شوند، بى دينان نام و ياد او را به استهزاء و مسخره مى گيرند، گروهى به دروغ براي ظهور وقت تعيين مى كنند، كسانى كه عجله كنند هلاك مى شوند، و اهل تسليم نجات پيدا مى كنند.
📚 كمال الدين ، ج ۲ ،ص ۳۷۸
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈🌸﷽🌸◈•••═•*
#معرفتی
#برگی_ازدفتر_علما
#قسمت_بیست_و_چهارم
✍مروری برزندگانی رهبر کبیرانقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله علیه
⬅️ تحصیل در قم
↩️ در سال ۱۳۰۱ش (۱۳۴۰ق) که آیت الله حائری حوزه علمیّه اراک را به شهر قم انتقال داد، امام خمینی نیز که تازه کتاب مطوّل را شروع کرده بود به قم رفت و در مدرسه دارالشفا مسکن گزید و در حوزه جدیدالتاسیس قم تحصیلات خود را با جدّیت بیشتری نزد اساتید بزرگ مانند: میرزا محمدعلی ادیب تهرانی
سید محمدتقی خوانساری
و میرزا سید علی یثربی کاشانی دنبال کرد و با پشتکار و کوششهای شبانهروزی موفق شد تا سال ۱۳۰۶ش (۱۳۴۵ق) در ۲۵ سالگی سطوح عالیه را به پایان رسانیده و در حوزه درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری شرکت کند و پایههای علمی و مبانی فقهی و اصولی خود را تحکیم بخشد و به درجه اجتهاد فائق گردد. شاید یکی از کسانی که دیدار با او در زندگی امام تاثیرگذار بوده است، آیت الله سید محمدتقی خوانساری باشد.
🍃 دو سال بعد، در قم با حاج شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی آشنا شد که فلسفه میدانست و در فلسفه غرب نیز دستی داشت. وی در قم داروینیسم و نقد آن را تدریس میکرد و مدتی روحالله جوان در این درس حاضر شد.
👈 استاد دیگر امام در معقول، حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی است. محضر درس آن فیلسوف نامی، سه علم را به روح الله آموخت: ریاضیات، هیئت و فلسفه.
🔸از میان همه اساتید امام آنکه بیش از همه روح او را اشباع میکرد، درس عرفان نظری مرحوم محمدعلی شاهآبادی بود. شش سال، گاه هر روز و گاه هر چند هفته یک روز، نزد او میرفت تا کنار فقه و فلسفه، عرفان را نیز بیاموزد. آشنایی امام با عرفان، چنان عمیق و گسترده بود که اگر به فقه و اجتهاد شهرت نمییافت،
اینک همگان او را فقط عارفی سترگ میشناختند که مدار عرفان در عصر حاضر است.
علاوه بر این، در محضر آقا میرزا علیاکبر حکمی یزدی نیز علوم معنوی و عرفانی را در سینه اندوخت، و عروض و قوافی و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب را نزد آق اشیخ محمدرضا مسجدشاهی آموخت. از آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی اخلاق و عرفان را فرا گرفت و هماره از او به بزرگی و پاک نهادی یاد میکرد.
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#آموزشی
#تفسیر_تخصصی
#جلسه_بیستویکم
✅ موضوع: نَفسی و نِسبی
✍ علامه جوادی آملی در «تفسیر تسنیم، جلد ۱۷، صفحه ۱۳۰ می فرماید:
« لفظ «كثيراً» در «وبَثَّ مِنهُما رِجالاً كَثيراً ونِساء» نيز مؤيد مدّعای مزبور نيست، زيرا وصف «كثير» همه جا مفهوم ندارد، چون اولاً كثير گاهی نسبی و در مقابل قليل است؛ و زمانی نفسی است كه مفهوم ندارد و قليل در مقابل آن قرار نمیگيرد».
⬅️ برای روشن شدن معنای واژگان نسـبی و نفسـی و جلوگیری از مغالطه مناسب است توضیحی درباره این دو واژه ارائه کنیم. واژه نسبی گاه در مقابل واژه مطلق و گاه در مقابل واژه نفسی است.
◀️ اگر واژه نسبی در مقابل واژه نفسی باشد، در این صورت این واژه به مفهومی اطلاق میشود که برای انتزاع آن، نیاز به امری دیگر یا هدفی بالاتر داریم.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
مثال اول:
🔹«لَقَدْ کرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهمْ عَلى کثِیرٍ مِمَّنْ خَلقْنا تَفْضِیلا؛ ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم و بر دريا و خشكى سوار كرديم و از چيزهاى خوش و پاكيزه روزى داديم و بر بسيارى از مخلوقات خويش برتريشان داديم».
👈 صدر آیه ناظر به «کرامت نفسی» انسان است و ذیل آیه ناظر به «کرامت نسبی».
مثال دوم:
کثرت دو معنا دارد: کثرت نفسی و کثرت نسبی.
👈 مثلاً میگوییم عدد ۱۰ کثیر است و این به لحاظ نفس عدد ۱۰ است.
👈 بار دیگر میگوییم که ۱۰ کثیر است نسبت به عدد ۹ و این کثیر نسبی است یعنی با مقایسه چیزی با چیز دیگر به وجود آمده است.
👈 اما کثرت نفسی یعنی واحد نبودن و مقابلی وجود ندارد اما در کثرت نسبی مقابل وجود دارد.
◀️ در آیه «بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً»؛
👈 اگر «کثیراً» در معنای کثرت نفسی باشد یعنی خداوند از آدم و حوا افراد و مردان و زنان فراوانی را آفرید و همه انسانها از آدم و حوا هستند.
👈 اما اگر «کثیراً» در معنای کثرت نسبی باشد یعنی خداوند بیشتر افراد و مردان و زنان را از آدم و حوا آفرید و گروه کمی را از غیر آدم و حوا.
🔸 بنابراین کلمه «كَثيراً» در « بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً» بیان کننده کثرت نفسی است نه نسبی.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
◀️ اگر واژه نسبی در مقابل مطلق باشد، در این صورت واژه مزبور به معنای وابسته به شرایط زمانی، مکانی و سلایق اشخاص، در مقابل واژه مطلق به معنای عدم وابستگی به شرایط زمانی، مکانی و سلایق اشخاص به کار می رود.
مثال:
نسبی گرایی و مطلق گرایی اخلاقی
◀️ نسبی گرایی اخلاقی یعنی هیچ یک از اصول و آموزه های اخلاقی، حسن و قبح ذاتی و اخلاقی ندارند، از این رو عواملی مانند زمان، مکان، سلیقه، قرارداد و همچنین عقل، عرف یا شرع در آنها تاثیر گذار بوده و آنها را دستخوش تغییر خواهد کرد. نسبی بودن اخلاق یعنی اینکه: حقیقتی نیست که برای همه و همه جا خوب باشد، یک دستورالعمل کلی همیشگی وجود ندارد، بلکه در هر زمان دستور اخلاقی باید به یک نحو باشد.
◀️ مطلق گرایی اخلاقی به این معناست که دست کم برخی از اصول بنیادین و احکام اخلاقی غیر قابل تغییر هستند؛ مانند عدل خوب است. ظلم بد است.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی در کلاس تفسیر تخصصی طرح مشکات(تفسیر سوره نساء بر مبنای تفاسیر المیزان، تسنیم و مجمع البیان به همراه شرح دقیق و گسترده اصطلاحات)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin