eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
106 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 فساد و فرار برخی از اصحاب امام به سمت معاویه ( 4 ) روزی به کوفه و نزد آمد. در حالی که حضرت در صحن مسجد کوفه نشسته بود. خدمت حضرت رسید و به ایشان سلام کرد امام هم جوابش را داد و به فرزندش فرمود: برخیز و را به خانه ببر و برای او لباس و کفش نو بخر. فردای آن روز نزد امیرالمومنین آمد در حالی که تمام لباس‌هایش نو بود ، به حضرت سلام کرد و گفت: یا امیرالمومنین می‌بینم که چیزی از این دنیا جز سنگریزه‌ها نصیبت نشده است. ( از اینکه آنچه به من داده‌ای بسیار ناچیز است) حضرت فرمود: وقتی سهم خودم را از بگیرم آن را به تو می‌دهم. اما به این مقدار راضی نبود و سهم بیشتری از المال می‌خواست. حضرت به او فرمود: تا روز جمعه صبر کن. در روز جمعه وقتی حضرت ، نماز جمعه را اقامه کرد ، جمعیت نمازگزار را به نشان داد و فرمود: نظرت در مورد کسی که به این جماعت کند چیست؟ گفت: انسان بسیار بدی است!! حضرت به او فرمود: آیا تو به من می‌گویی به این جماعت کنم و سهم آنها را به تو بدهم !!؟ اینگونه شد که را ترک کرد و به سوی رفت. در قدم را در مجلس در کنار خود نشاند و به او ۱۰۰ هزار درهم داد. ⚖معادل سازی⚖ ۱۰۰ هزاردرهم=۱.۳۸۳.۰۰۰.۰۰۰ تومان @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 فساد و فرار برخی از اصحاب امام به سمت معاویه ( ۵ ) به گفت: حال که پیش ما آمده‌ای برایمان بگو بین لشکرگاه من و لشکرگاه (ع) چه فرقی دیدی؟ گفت:لشکرگاه علی شبی داشت مثل شب‌های پیامبر و روزی مثل روزهای پیامبر با این تفاوت که پیامبر در بین آنها نبود،اما در لشکرگاه تو با جمعی از منافقین روبرو شدم که در شب عَقَبه قصد ترور رسول خدا را داشتند. سپس پرسید: ای معاویه آنکه در دست راست تو نشسته کیست؟ معاویه گفت: عقیل گفت: او کسی است که شش مرد ادعا می‌کردند که پدر او هستند و عاقبت کسی که قصاب بود بر دیگران قالب شد. آن دیگری کیست؟ معاویه گفت: است. عقیل گفت:به خدا قسم کار پدرش در زمان جاهلیت این بود که حیوانات نر را با ماده جفت میکرد. عقیل گفت: آن دیگری کیست؟ معاویه گفت: عقیل گفت:مادرش دزد بود. وقتی معاویه دید که عقیل مجلس نشینان را عصبانی کرده ، پرسید: درباره من چه می‌گویی؟ عقیل گفت:در مورد خودت چیزی نپرس!! اما معاویه اصرار کرد عقیل گفت: را می‌شناسی؟ معاویه گفت:حمّامه کیست؟ عقیل گفت:همین که گفتم و برخاست و رفت. معاویه را خواست و به او گفت:به من بگو حمّامه کیست؟ او گفت: به من و خانواده‌ام امان بده تا بگویم. معاویه گفت: امان دادم. او گفت: حمّامه مادربزرگ تو بود که در زمان جاهلیت کارش بود و از کسانی بود که برای نشان دادن شغلش بر سر در خانه خودش زده بود. { ، مادر مادر بوده است.} @modafehh