eitaa logo
•|کانال‌رسمی‌شهید‌حاج‌حمید‌ سیاهکالی مرادی |•
4.8هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
106 فایل
🌸🍃 #کانال_رسمی #شهیدمدافع‌حرم‌ #حمیدسیاهکالی‌مرادی (با نظارت خانواده ی شــهید عزیز)💚 🍁گفت به جای دوستت دارم چه بگویم : گفتم بگو : #یادت_باشد❣ کانال تلگراممون:@modafehhh خـادم کانال : @khadem_sh 🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 آشوب در بصره (۳) در گفتگوها گاهی کار به دشنام و توهین به هم می‌رسید ولی او خودداری میکرد و در آن روز جنگی پیش نیامد. در پایان روز وقتی که به محل اسکان خودش برگشت ، حدود ۱۰ نفر که گوی از بودند او را تعقیب کردند. آنها به خانه او وارد شدند و با شمشیر به او حمله کردند او از خانه فرار کرد ولی در بین راه گرفتار آنان شد و آنها او را به رساندند. وقتی کشته شد ، تصمیم گرفت با عده‌ای از و جمعی دیگر از یاران امیرالمومنین بر علیه قیام کند اما باز هم به قبیله پیغام فرستاند که: به خدا قسم ما به کسی که شما پناهش داده بودید حمله نکردیم نه به مالش تجاوز کردیم نه به او و نه به مال و جان کسانی که با ما هم عقیده نیستند! آیا می‌خواهید به جنگ ما و جنگ کسی که ما او پناه داده‌ایم بیایید(یعنی ).؟ با دریافت این پیغام از جنگیدن با منصرف شدند. وقتی اوضاع به این گونه پیش رفت نامه دیگری به نوشت و خبر و مخالفت از درگیری با را به عرض حضرت رساند و نوشت: که نظر من این است که را به بفرستد چون او دارای نافذ است وفردی کاردان و کاربلند است و در عشیرش مورد اطاعت و در مقابل دشمنان امیرالمومنین سخت و شدید است و اگر او بیاید انشاالله یاران را متفرق خواهد کرد. @modafehh
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 📗 🥀 🕯 آشوب در بصره (پایان) وقتی نامه به امام رسید را فراخواند و اوضاع را برای او شرح داد و از او خواست که به حرکت کند ، هم فرمان امام را اطاعت کرد و به بصره حرکت کرد وقتی که به بصره رسید. ابتدا پیش رفت و نامه و سفارشات امام را به او رساند و در مورد حوادث با هم گفتگو کردند به گفت: مهم‌ترین سفارش من به تو این است که بر جان خودت بترسی مبادا هم همانطور که را کشتند تو را هم به قتل برسانند. بعد از آن شروع کرد با قوم خودش صحبت کردن و از آنها خواست که از اطراف متفرق شوند اما آنها نپذیرفتند. به و پیغام داد که برای کمک به سوی او حرکت کنند. آنها هم آمدند و آرایش جنگی گرفتند هم با دیدن این صحنه به یارانش دستور داد که آرایش جنگی بگیرند و بین دو سپاه جنگ سختی در گرفت و طولی نکشید که شکست خورد و به خانه ی پناه برد. آنجا را محاصره کرد و هنگامی که شب فرا رسید دستور داد آن خانه را آتش بزنند و با ۷۰ نفر از یارانش کشته شدند. از آن روز به بعد به ، (سوزاننده) نامیده شد. فردای آن روز ، را به دارالعماره بردند. نامه‌ای به امام نوشت و در آن اتفاقات را شرح داد. امیرالمومنین آن نامه را خواند و خوشحال شد و یارانش هم شادمان شدند و و را ستود و را مذمت کردند. @modafehh