eitaa logo
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
14.6هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
950 ویدیو
54 فایل
دغدغه عدالت و سیاست معلم تحصیلات: دانشجوی دکتری مطالعات سیاسی کارشناس ارشد علوم سیاسی مهندس کامپیوتر/نرم افزار مدرس مباحث اندیشه،علوم سیاسی و رسانه مدیرمسئول رسانه های فریاد خوزستان ویاران313 ارتباط مستقیم: @politicaladmin تبلیغ در کانال: @jamalpor_khz
مشاهده در ایتا
دانلود
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
کتک زدن مادران شهدا به خاطر اعتراض به دفن امضاکننده نامه جام زهر به رهبری در گلزار شهدا یک فرزند شه
🔴 حمایت از مدیر در حیات و ممات؟! 🔹خاکسپاری مرحوم ، معاون پارلمانی سازمان تامین اجتماعی در گلزار شهدای اصفهان در صورتیکه این قطعه مخصوص شهداست و حتی از خاکسپاری پدران و مادران شهدا خیلی اوقات جلوگیری می‌شود و همچنین اختصاص تیتر و عکس اول روزنامه شهروند به داستان ازدواج ناگهانی احمد خمینی، نتیجه حضرت امام خمینی(ره) در حالیکه این روزنامه متعلق به سازمان هلال احمر است و با پول بیت‌المال مدیریت می‌شود موجبات نگرانی و ناراحتی بخشی از مردم را فراهم آورده؛ 🔻در ذیل به ریشه این تبعیض‌ها و شروع ریخت‌وپاش‌های اداری در نظام جمهوری اسلامی اشاره می‌شود: 1⃣ اول؛ دوست عزیزی می‌گفت: پنجشنبه ۱۵ مهرماه ۱۳۶۱، روز تشییع جنازه شهید ابوالفضل شکوری،👇 https://www.yashahid.com/shahid/?s=ابوالفضل+شکوری+ که در بمباران گردان سلمان شهید شد، از مسئول بالاتر یعنی: از شهید بزرگوار محمد میرزاجوادخان👇 https://www.yashahid.com/shahid/?s=محمد+میرزاجوادخان+ درخواست کردم: اگر اجازه بدهید برای با شكوه تر شدن مراسم، هفتاد نفر از افراد زیرمجموعه را به مراسم تشییع ببرم/خداوند بر علو درجات شهید میرزاجوادخان بیفزاید/ ✅ با طمأنینه نگاهی کرد و گفت: فلانی، شهداء همه عندالله مأجور هستند، اینکار تبعیض بین شهداست! ........................... 2⃣ دوم؛ دوشنبه ۲۵ آذرماه سال ۱۳۷۰، هواپيماي ۷۴۷ به شماره پرواز 4110 به خلباني، اسدالله اوقاتيان با حدود 350 مسافر، كارمندان سازمان تامین اجتماعی! براي شرکت در ختم مرحوم .......... رئیس سازمان فوق، که در تصادف اتومبیل جان باخته بود، صبح به مقصد اصفهان پرواز کرد، تا كارمندان در مسجد سيداصفهان به مراسم ختم رفته و عصر برگردند !؟ و البته هزینه چارتر کردن هواپیما بعهده...... ؟ ❗️این یعنی حمایت از مدیر و مدیریت در حیات و ممات! ........................... 🔴 دو نگاه متفاوت؛ در استفاده از امکانات بیت المال! و دو شیوه مدیریتی !؟ یکی دهه شصت/ دیگری دهه هفتاد؛ براستی کدامین مدیر یا مسئول عندالله مأجور است؟ آیا برخی افراد برای واژه هایی نظیر ، فرهنگ لغت خاص خود را دارند و یا به فراخور جغرافیای زمان و مکان، تفسیر به رأی میکنند؟ 🔹آری ..... این نبود مگر با تز آن ایدئولوگ جریان اشرافی‌گری، آقای هاشمی، که گفت: مدیریت را حفظ کن! زیر مجموعه خود بخود حفظ خواهد شد! و گفت: "اگر از قِبَل یک پروژه ده میلیارد تومانی، ۵۰۰ میلیون اختلاس شود اشکالی ندارد؛ بالاخره آن پروژه برای مردم می‌ماند!" و یا آن‌وقت که صراحتاً در نماز جمعه سیاسی عبادی نظامی اسلامی گفت: "امروز، روز مانور تجمل مسئولین است عزت مسئولین ما باید در برابر عزت مسئولین جهانی حفظ شود!" 🔻به یاد توجیه‌ معاویه وقتی خلیفه دوم از وی بابت ساخت های کاخ‌های عجیب و غریب با پول بیت المال مسلمین سوال پرسید، میگفت ما در مرزها با رومیان همسایه هستیم و باید عزت داشته باشیم! حال آنکه حضرات معصومین علیهم السلام عزت را طاعت و بندگی خدا و ساده‌زیستی می‌دانستند! 🔹حال خاکسپاری سیاسیونی چون عبدالرحمان تاج الدین که نه جانبازند نه شهید، نه پاسدار نه بسیجی نه ارتشی نه حتی انقلابی فدایی ولایت! با آن پیشینه رفتاری سیاسی و نامه‌نگاری جام زهر به ولی امر مسلمین، در گلزار شهدای اصفهان و همچنین ریختن پول بیت‌المال که مردم مظلوم کرمانشاه یکسال است محتاج به این پولها هستند، به پای روزنامه‌هایی که تیتر اول آنها نتیجه امام خمینی است، چه حکمی دارد؟ حضراتی که از دین اسلام فقط طهارتش را می‌فهمند و با سیاستش کاری ندارند، آیا این اقدامات طاهر است؟! آقایان؛ آیا این طاهر است؟ ✅ دست‌نوشته‌های : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
💠 عدالتخواهی به سبک ابوذر 🔺 دارای صراحت لهجه ای مختص به خود بود. او هرگاه یا میدید، دست به میزد. برای او خلیفه و غیر خلیفه مهم نبود، هرکه دست از پا خطا میکرد، با فریادهای بیدارگر خود، را فریاد میزد. 🔺، خلیفه سوم، آنقدر از به خویشان و دوستان خود بذل و بخشش میکرد که شیرینی آن زیر زبان خیلی ها مزه کرده بود لذا خود را کنار کشیده بودند. 🔺ابوذر، جزو معدود صحابه ای بود که با خود، عثمان و اطرافیانش را عاصی کرده بود، به حدی که عثمان ترسید مردم علیه او بشورند لذا مجبور شد، ابوذر را از مدینه به شام، کند تا شاید بتواند او را کنترل کند و کمی از گزند زبان حقگوی او راحت بشود. ➕ابن ابی الحدید نقل میکند: روزی ابوذر به عثمان گفت: شما برای اینکه کار خود در عدم کمک به فقرا را توجیح کنید، این را ترویج میکنید که دست خدا برای بخشش به فقرا بسته است. این برای آن است که شانه خود را از مسئولیت خالی کنید. 🔸ابوذر گفت از پيامبر خدا شنیدم که میگفت: «چون ، سى نفر گردند، را در ميان خود دست به‌دست‌ مى‌گردانند و بندگان خدا را خود مى‌كنند و را سرمايه خود مى‌سازند یعنی دین را پوششی برای کسب ثروت خود قرار میدهند». (إذا بَلَغَ بَنو أبِي العاصِ ثَلاثينَ رَجُلاً جَعَلوا مالَ اللّهِ دَولاً، و عِبادَ اللّهِ خَوَلاً، و دينَ اللّهِ دَخلا) 🔸عثمان از حاضران که اصحاب بودند پرسید این کلام را از رسول خدا شنیده اید؟ اصحاب گفتند خیر. عثمان به ابوذر گفت: وای برتو که بر پیامبر خدا دروغ میبندی. خلاصه دعوا بالا میگیرد و عثمان برای صحت سنجی این کلام ابوذر، حضرت امیر را میخواند و از حضرت میپرسد این کلام را از پیامبر شنیده است یا نه. 🔸حضرت تاکید میکند که من چنین بیانی از پیامبر نشنیده ام اما قطعا ابوذر راست میگوید. چرا که از پیامبر شنیدم: آسمان بر کسی سایه نیانداخته و زمین کسی را بر روی خود حمل نکرده که از ابوذر باشد. (لَأَنّي سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ يَقولُ‌: ما أظَلَّتِ الخَضراءُ‌، و لا أقَلَّتِ الغَبراءُ مِن ذي لَهجَةٍ أصدَقَ مِن أبي ذَر) مُروج الذهب ماجرای جهاد تبیین ابوذر در مقابل یهودی که در زمان مسلمان شده بود و مورد احترام خلفا بود و به نحوی نقش توجیه کارهای عثمان را بازی میکرد را نقل کرده. در پایان این افشاگری های ابوذر، دارد که عثمان به ابوذر گفت: چقدر مرا مى‌دهى! از جلوى چشمم دور شو، كه ما را آزار دادى. (ما أكثَرَ أذاكَ لي! غَيِّب وَجهَكَ عَنّي؛ فَقَد آذَيتَنا) 🔺این کنش فعالانه ابوذر در مدینه جهت نسبت به ، فسادها و تبعیض های عثمان، موجب شد که عثمان او را به شام تبعید کند تا بلکه بتواند او را کنترل کند. اما در ادامه ببینید ابوذر چه بر سر معاویه می آورد. تاریخ یعقوبی نقل میکند: وقتی به عثمان خبر رسيد كه ابوذر بر او و خُرده‌گيرى مى‌كند و تغيير و تبديل‌هاى او در سنّت‌هاى پيامبر خدا و ابوبكر و عمر را برای مردم بازگو و تبیین میکند، او را به شام نزد معاویه تبعید کرد. ابوذر در شام نیز همان کنش فعالانه خود را ادامه داد. 🔹او در مسجد مى‌نشست و مردم نیز به گرد او جمع مى‌شدند، تا آن كه اجتماع‌كنندگان و شنوندگانِ او فراوان می شدند و ابوذر نیز همان خود را برای مردم تبیین میکرد. ابوذر، نماز صبح خود را که میخواند، به دروازه دمشق میرفت و به خود میپرداخت. (كانَ يَجلِسُ فِي المَسجِدِ، فَيَقولُ كَما كانَ يَقولُ‌، و يَجتَمِعُ إلَيهِ النّاسُ‌، حَتّى كَثُرَ مَن يَجتَمِعُ إلَيهِ‌، و يَسمَعُ مِنهُ‌. و كانَ يَقِفُ عَلى بابِ دِمَشقَ إذا صَلّى صَلاةَ الصُّبحِ فَيَقول...) 🔹کار به آنجا رسید که معاويه نیز از دست ابوذر عاصی شد و به عثمان نامه نوشت و گفت: تو با تبعيد ابوذر به اینجا، را براى خود ساختى. (إنَّكَ قَد أفسَدتَ الشّامَ عَلى نَفسِكَ بِأَبي ذَر) ➕مُروج الذهب مینویسد: معاويه به عثمان نوشت: مردم بر گِرد ابوذر جمع شده‌اند و مى‌ترسم كه آنها را بر ضدّ تو بشوراند. اگر به این مردم نياز داری که با تو همراهی کنند، اگر مردم برای تو مهم است، ابوذر را از شام، به سوى خود بازگردان، تا افکار عمومی را بیش از این بهم نریخته است. (إنَّ أباذَرٍّ تَجتَمِعُ إلَيهِ الجُموعُ‌، و لا آمَنُ أن يُفسِدَهُم عَلَيكَ‌، فَإِن كانَ لَكَ فِي القَومِ حاجَةٌ فَاحمِلهُ إلَيك) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9