🌻🌻🌻🌻🌻🌻
هر چند که رسم است بگویند
تبریک پسر را به پدرها
میلاد پدر بر تو مبارک
ای آمدنت رأس خبرها...🕊🕊🕊💚💚💚💚
🦋#ولادت_امام_حسن_عسکری_علیهالسلام
🦋#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🦋#عیدتون_مبارک
🌻🌻🌻🌻🌻🌻
📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۸۷) توصیههای برادرانه
ابوالفضل خیلی شجاع و مرد عمل بود. از هیچ چیز جز خدا نمی ترسید. حرفش را میزد و همیشه خدا را در نظر میگرفت. با این که سه سال از من کوچکتر بود اما میگفت:
«مرضیه سعی کن در کارهایت به آخرش فکر کنی. اگر احساس کردی که خدا از کارت راضی است، بدان که بهترین را کار انجام میدهی اما اگر خدا راضی نبود، مطمئن باش ضربه شدیدی میخوری و حال خوبی که باید داشته باشی، نداری.»
ما میدانستیم به خاطر همین شجاعت و ایمانی که دارد، مرد خطر است تا پای جان مبارزه و مقاومت میکند.
ابوالفضل هر زمان که بیکار میشد، قرآن میخواند و میگفت «من جوابم را توسط قرآن از خدا میگیرم»
سوار ماشین که می شدیم، قرآن میگذاشت و با آن آرامش می گرفت.
به ابوالفضل میگفتم «گاهی قرآن که گوش میدهم، یاد مجالس ختم میافتم» میگفت: «اگر لذت قرآن را بچشی، دیگر هیچ چیز را نمیتوانی جایگزین آن کنی.»
بچه ها را حفظ و قرائت قرآن تشویق میکرد. دوست داشت بچه ها از دوران کودکی با قرآن مانوس شوند. ایشان یک فرزند ۶ ساله به نام علی آقا دارد که او هم با قرآن مانوس است و به کلاسهای حفظ قرآن و حدیث میرود.
📚 مصاحبه با خواهر #شهید #مدافع_حرم #ابوالفضل_نیکزاد
@mohameen
📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۸۸) یک عمر مجاهدت
در سال ۱۳۳۷ در اهواز به دنیا آمد.
🔻کودکی:
در۶ سالگی به مدرسه رفت. در کنار درسش قرآن را آموخت و در ۸ سالگی قرآن را ختم کرد. در همان زمان بود که اقدام به بازکردن کلاس برای همسن و سالهایش نمود. چیزی نگذشت که کلاس قرآن او معروف شد و تعدادی زیادی را به خود جذب کرد. کم کم کتابخانهای تأسیس کرد و کتابهای دینی و مناسب سن بچهها را در این کتابخانه قرار داد و شروع به نشر فرهنگ اسلام در اذهان جوانان و نوجوانان نمود.
🔻نوجوانی:
در ۱۴ سالگی به همراه برادر و دوستانش در روز عاشورا با بازوبندهایی با نوشته «یا مولا یا صاحب الزمان» دسته راه انداختند. بعد از آن ماجرا حسین را سر کلاس دستگیر کردند و بیش از ۵ ماه آنقدر او را شکنجه دادند که آثارش تا لحظه شهادت نیز با او بود و هنوز کفشهای مخصوص به پا داشت.
🔻جوانی:
فعالیتهایش علیه رژیم شاهنشاهی روز به روز بیشتر میشد. به عنوان شاگرد اول، دیپلمش را گرفت و در دانشگاه هم قبول شد اما او را بخاطر سابقه مبارزاتیش نپذیرفتند. سپس در اتاق کوچکش حدود یک سال به تفسیر نهجالبلاغه پرداخت و بعد از آن، کلاس نهج البلاغهاش را راهاندازی کرد و بزودی کلاس نهجالبلاغه او نیز معروف شد.
همزمان با اوایل انقلاب، مجدداً در دانشگاه مشهد، رشتهی تاریخ قبول شد. اما پس از ۲ سال درس را رها کرد و به جبهههای نبرد حق علیه باطل بازگشت.
او سرانجام پس از یک عمر مجاهدت در راه خدا در سن ۲۲ سالگی، در حالی که فرمانده سپاه هویزه بود، در هویزه به فیض شهادت نائل شد.
#شهید #حسین #علم_الهدی
@mohameen
محامین
◾️#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا (۸۹)
《و ما الحياةُ الدّنيا إلا لَعِبٌ ولهوٌ و للدّارُ الآخرةُ خيرٌ للذينَ يتّقونَ أفلا تَعقلونَ》
سوره انعام، آیه ۳۲
کمی فکر کرد و گفت؛ صادق عاشق خدا بود. فردی نبود كه در قبال انجام كاری توقع قدردانی و سپاس داشته باشد. من هم یاد گرفته بودم به جای تشكر به صادق میگفتم الهی شهید بشی و همنشین سیدالشهدا(ع). ایشان هم میگفت: «دعات قبول. ولی آخه من خود خدا رو میخوام.»
همسرم ارادت خاصی به اهل بیت (ع) داشت. این را به خوبی میتوانستم از اولین و آخرین شرطش برای ازدواج درك كنم. به من گفت میخواهد داماد حضرت زهرا(س) شود.
هرگز در قبال درخواستهای منطقی دوستان نه نمیگفت. احترام زیادی به پدر و مادر میگذاشت و عاشق آنها بود.
صادق خیلی شوخطبع بود. بعضاً اصرار میكردم كه صادقم یكم جدی باش، اما ایشان میگفت:
"زندگی مگر غیر از شوخی است."
زندگی برایشان تنها یك بازی بود. همه چیز رنگ شوخی داشت. تنها حرفهای جدی ما مربوط به شهادتش بود.
صادقم وصیت كرده بود كه بعد از شهادتش و در مراسم تشییع سیاه نپوشم و سفید به تن كنم. میگفت برای تشییعكنندههایش كه بسیار هم عظیم حضور داشتند لبخند بزنم و قوت قلبشان باشم. از من خواستند در جمع گریه نكنم و زینبوار بایستم. خواست تا ادامهدهنده راهش باشم.
خواست تا عاشق ولایت فقیه باشم و بر ارادت و عشقش بر امام خامنهای تأكید داشت.
📚مصاحبه با همسر #شهید #صادق #عدالت_اکبری، سایت راهیان نور
@mohameen
بسم الله الرحمن الرحیم
1. آزادی یا اسارت؟
انسان ترکیبی از عقل و خواسته های نفسانی است، کسی که عقلش غالب شود از فرشتگان برتر و کسی که نفسش غالب شود از چهارپایان پست تر خواهد شد.(علل الشرایع، ج 1، ص 4)
و «چه بسا عقل ها که در چنگالِ هوا و هوس هاى حاکم بر آنها اسیرند»(نهج البلاغه، حکمت 211)
مستکبران برای این که ملتی را به اسارت بگیرند تهییج خواسته های نفسانی را در دستور کار خود قرا می دهند تا عقل به اسارت درآید و سپس به راحتی به اهداف شوم خود دست یابند.
«پس(فرعون) قوم خود را سبك عقل كرد در نتیجه فرمانبردارش شدند، قطعاً آنان گروهى منحرف بودند.»(زخرف، 54)
اکنون در می یابیم که چرا مبارزه با #حجاب مسئلۀ اولِ حق ستیزان علیه ملت ایران می شود!
#چادر، زرهی فولادین برای حفاظت از عقل است.
#چادر، قلعه و دژی مستحکم در برابر جنگ نرم دشمن است.
#چادر، مدیریت نفس است تا تحت فرماندهی عقل مسیر موفقیت مادی و معنوی خود را دنبال کند.
انسانیت انسان به عقل و شعور اوست در غیر این صورت حیوانی بیش نخواهد بود و از دستیابی به اهداف بلند خلقت، باز می ماند و ابدیت خود را تباه می سازد.
با برهنگی، روحِ انسان به اسارت در می آید
و با #چادر، روح از هوا و هوسها و نگاههای هرزه، آزاد خواهد ماند.
https://eitaa.com/doroyaghoot
@mohameen
✊ #سخن_نگاشت | رهبر انقلاب صبح امروز: هر وقت صدای قدرتمندیِ جمهوری اسلامی بلندتر بوده، تلاش دشمن برای پنجه زدن به جمهوری اسلامی بیشتر بوده.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مرا به دوستانم برسان و پیام مرا به آنان برسان!
این سخن امام صادق علیه السلام است که هنوز در گوش تاریخ طنینانداز است.
"وقتی شیعیان ما دور هم جمع میشوند و در مورد ما اهل بیت سخن میگویند، فرشتگان برای آنها دعا میکنند و از خدا برای آنها طلب رحمت و بخشش میکنند.
ای شیعیان!
بدانید وقتی در مجالس خود ما را یاد میکنید، خداوند به شما افتخار و مباهات میکند. از شما میخواهم وقتی با هم هستید از ما اهل بیت یاد کنید، زیرا این کار شما باعث میشود تا یاد ما و دین ما زنده بماند. آیا میدانید بهترین مردم چه کسانی هستند؟ کسانی که همواره ما را یاد کنند و یاد ما را در دل مردم زنده نگه دارند."
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۶
🌱السلام علیک یا امام جعفر الصادق علیه السلام 🌱
جانهای ما به فدای کلام زیبایتان، مولای ما دعایمان کنید تا بتوانیم تمام سعی خویش را برای مانوس شدن با امام زمانمان به کار بندیم ...
با استعانت از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام قصد داریم سه شنبههایمان را با نجوایی، دلنوشتهای، درد دلی هر چند کوتاه با امام زمانمان مزین کرده و درونمان را جلا دهیم باشد که تک تک لحظاتمان مملو از عطر و یاد ایشان گردد...🌷🌷🌷🌷🌷
@mohameen
محامین
📌 #پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۹۰) خیانت به تاریخ انسانیت
... ولی تو ای امام و ای عصارهی تاریخ! بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی.
ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند و کیست که دریابد که لحظهای کوتاهی از این حرکت، به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیهی انسانهای حاضر و آینده تاریخ میباشد.
ای امام درد تو را، رنج تو را میدانم چه کسانی با جان میخرند؛ جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازهی خویش را در راه به هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا میکند.
بله، ای امام درد تو را جوانان درک میکنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند، و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا میکنند.
و بدان ای امام تا لحظهای که خون در رگ ما جوانان پاک اسلام وجود دارد، لحظهای نمیگذاریم که خط پیامبر گونهی تو که به خط انبیاء و تاریخ وصل است به انحراف کشیده شود.
📚 بخشی از #وصیتنامه ی #شهید #محمد #جهان_آرا
@mohameen
در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامهای نوشت از یکی از شهرهای دورونامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،
به هر حال چه کنم؟
حضرت در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نیستیم.
بحارالانوار/ ج53/ ص306
آقاجانم، مولای ما، آمدهایم باز به رسم قرارمان با شما نجوایی کنیم...
سلام ای مهربان مولا و مقتدا و امام ما!
مولای مهربانمان، بارها و بارها در برابر دشمنانی قرار گرفتیم که حسابهای دنیایی میگفت شکست، عاقبت حتمی ماست؛ اما تو خودت به میان آمدی و شکست حتمی ما را به پیروزی بدل کردی. ما فهمیدیم این تو بودی که پیروزی را به ما عطا کردی؛ اما پیروز که شدیم، تو را فراموش کردیم تا وقتی که دوباره دشمنی در برابرمان ایستاد و ما به ضعف خویش پی بردیم و منتظر ماندیم تو بیایی و ورق جنگ را به نفع ما برگردانی.
چه بدیم که دشمنها باید پادرمیانی کنند تا ما به یاد تو بیفتیم .
ما را ببخش ای آقای خوبیها
@mohameen
دخیل بستهام به شفای دستانت
ای پرستارِ زخمهای به خوننشستهٔ کربلا! در وجودم دخترکی نشسته است، خسته و غمگین، بیمار و مجروح...
کبودی زخمهایش، التیام دستهای مهربانِ شما را میطلبد. در پیچهای سخت آخرالزمان راهش را گم کرده است. تشنه است، زمینگیر شده است، کم آورده است...
ای بانویِ نور و باران و بهار!
بر او بتاب، بر او ببار، زندهاش کن...
و آنچنان دستش را بگیر که در پس تمام اِنکارها و تمسخرهای آخرالزمان، به جای شکستن، محکمتر شود…
و آنچنان در وجودش بِدَم تا در او زینبی دیگر متولد شود که اگر در مسیر ولایت تیغی هم به پایش نشست، به یاد لبخند امامش، فریاد زند: «ما رَایتُ اِلاّ جَمیلاً...»
الهی به عمه_جانمان_زینب_سلام_الله_علیها
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ولادت باسعادت حضرت زینب (سلام الله علیها) و روز پرستار مبارک باد.۰🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۹۱) فرزندانم را ولایتمدار تربیت کن.
"مهمان نواز، ساده زیست، با اخلاص و پر تلاش بود. همچنین باهوش و زرنگ که من بعد از شهادتشان فهمیدم که یک تخریپچی نمونه در کشور بوده، اما همیشه خودش را یک درجه پایینتر حساب میکرد.
بار اول که رفت ۴۵ روز آنجا بود. وقتی که آمد و خواست دوباره برود، ابراز نگرانی و دلتنگی کردم اما علی حرفی زد که آرام شدم. او گفت "فکر میکنی اگر خانه بمانم امکان ندارد بمیرم؟ مثلاً سقف روی سرم بریزد و از دنیا بروم؟" آن زمان ما تازه خانه جدیدمان را ساخته بودیم. من نشستم با خودم فکر کردم به هرحال مرگ در همه حال به سراغ آدم میآید. حالا که او خودش مسیرش را انتخاب کرده و میخواهد از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، فردای قیامت چه جوابی دارم که به اهل بیت بدهم.
همیشه این حرف علی در گوشم میپیچد که گفته بود "فرزندانم را ولایتمدار تربیت کنید" و تا آنجا که بتوانم سعی میکنم همین کار را انجام دهم.
اکنون پسرم مهدی پا جای پای پدرش گذاشته و همان طور که قبلاً هم گفتم با حضور در جلسات دعا و هیئتهای مذهبی چیزی از پدر کم ندارد.
کشور و نظام ما همیشه نیاز به فداکاری و ایثار داشته و این ایثار نسل به نسل از پدر به پسر منتقل میشود. روزی پدر شوهرم در جبهههای جنگ حاضر شده بود و امروز علی برای جنگ با سلفیها به شهادت رسید و فردا هم مهدی باید راه پدرش را دنبال کند."
📚 مصاحبه با همسر #شهید #علی_زادهاکبر، پایگاه خبری خرداد
@mohameen
آآآآه مولای من ....
چه آرزوی بزرگی است ...
آیا مرا اینهمه خوشبختی میسر میشود...
مولای من، مهربانم... آقای من😭😭😭
آیا میشود وقتی در قیامت در صحنهی محشر حاضر شدم و
از من پرسیدند عمرم را در چه راهی صرف کردم
بگویم در راه تو💚
و اگر پرسیدند چیزی از عمرم بود که خرج کسی غیر از تو کنم
بگویم هرگز.😭
جانان من تا امروز که تمام من خرج غیر از تو گشت...😭
آیا میشود زین پس مدد کنی، تمام لحظههایم
همه صرف تو شود...
@mohameen
📌#پنجشنبهها_در_محضر_شهدا
(۹۲) راهی جز رفتن نیست...
خیلی وقت بود نفس کشیدن در این هوا برایم سخت شده بود، هوایی پر از ریا، نفاق، دورویی و دروغ و گاهی این هوا روی خودم تاثیر می گذاشت.
برای کمال و رسیدن به معبود، راهی جز رفتن نیست و عبور کردن از تن و نفس که اگر بمانی اسیر نفس می شوی.
خسته شده ام از نشستن، از کسالت، از خمودی و از یکنواختی، از این که بنشینم و هر روز خبر شهادت دوستان و هم لباسی هایم به گوشم می رسید تا امروز که این مجال فراهم شده است.
... این نفس بی ارزشی چون من، کسی نیستم برای نصیحت کردن، ولی همه را به صداقت و محبت و پرهیز از نفاق و دورویی سفارش می کنم ...
باشد که حضرت زهرا (ص) عنایتی کند و به آن هدفی که به خاطرش آمدم در سپاه برسم؛ تنها یک هدف:
هر چه خواستم از فضل تو گیرم آمد
مانده بی سر شدنم در ره زینب جانت
📚 بخشهایی از #وصیتنامه #شهید #سعید_علیزاده
@mohameen