eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
437 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2هزار ویدیو
370 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
علائمی که نشان می‌دهد زوال عقل شروع شده 🔺هرچند زوال عقل درمانی ندارد اما تشخیص به موقع می‌تواند برای مدیریت و کنترل بهتر این بیماری کمک کننده باشد https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
19.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ملت و امت حضرت ولیّ عصر چگونه است؟ 💢

☘وقتی جامعه ‌ای عقلانی شد و در بخش‌ های اندیشه، به علم و تحقیق عمل کرد و در بخش‌ های انگیزه، به عقل و عدل عمل کرده است، این همان ملت و امت وجود مبارک ولی‌ّ عصر (ارواحنا فداه) خواهد بود... .



 

https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
وجود عنصری رسول ا... حضرت محمد(ص)، محدود است و تردیدی در آن نیست، اما چون این حقیقت در قوس صعود، در مقام قرب و در معراج کمالات آن قدر اوج می‌گیرد که با آن حقیقت متحد و یگانه می‌شود، حکم آن را پیدا می‌کند. در عین اینکه بر حسب ظاهر، شخص رسول ا...(ص) زمانی، مکانی و محدود به زمان و مکان خاصی است، اما فرازمانی و فرامکانی است، چون در عروج با آن حقیقت اتحاد برقرار کرده و متحد شده است. بدن عنصری پیامبر(ص)، محدود و زمانمند است، اما حقیقت برتر پیامبر، فرازمانی و فرامکانی است. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🌸جوهر يا عَرَض🌸 ✍ پس نکو گفت آن رسول خوش‌جواز ذره‌ای عقلت به از صوم و نماز زانکه عقلت جوهرست این دو عَرَض این دو در تکمیل آن شد مفترَضَ تا جلا باشد مر آن آیینه را که صفا آید ز طاعت سینه را لیک اگر آیینه از بن فاسدست صیقل او را دیر باز آرد به دست (مثنوی معنوی، دفتر پنجم) مولوی در ابیات‌ بالا، نماز را عَرَض می‌خواند و عقل را جوهر. این داوری، با حدیث مشهور «نماز ستون دین است» ناسازگار می‌نُماید. چون خیمه بدون عمود فرومی‌نشیند. پس نماز پایۀ دین است، نه در شمار عَرَضیات آن. اما در اینجا نکته‌ای زبان‌شناختی وجود دارد که به‌راحتی این گونه تعارض‌های ظاهری را حل و فصل می‌کند. این نکته، به قدری مهم است که غفلت از آن، فهم بسیاری از گزاره‌های دینی و تاریخی را ناممکن می‌‌سازد. به این شرح: تأکید، مبالغه و سوگند، در ذات زبان عربی است، نه به مقتضای حال، آن‌گونه كه در زبان‌های ديگر می‌شناسيم. در زبان عربی کلاسیک، وقتی می‌خواستند بگویند «وفاداری» خوب است، طوری می‌گفتند که گویی هیچ فضیلتی در جهان به پای آن نمی‌رسد(لا دین لمن لا عهد له). یا وقتی می‌خواستند از کراهت «شطرنج» خبر دهند، از تعبیرهایی استفاده می‌کردند که گویی زشت‌ترین کار ممکن در جهان است و نارواتر از آن در تصور نمی‌گنجد. دربارۀ «حجامت» عبارت‌هایی در متون دینی وجود دارد که آن را در کنار مهم‌ترین آداب معنوی و عبادی می‌نشاند. مذمت‌ها و ستایش‌ها نیز در زبان عربی، بسیار غلیظ و مایه‌دار است. مثلا در متون دینی ما وقتی امام(ع) می‌خواهد به یکی از یاران و اصحاب وفادار خود بگوید تو اشتباه کردی، می‌گوید: مادرت به عزایت بنشیند! این چه سخنی است که می‌گویی؟ شیطان در دهان تو...» همچنین روایات اسلامی، برای «افضل الاعمال = بهترین»، «احسن الاعمال= نیکوترین» و «اکرم الناس= گرامی‌ترین انسان‌ها» مصداق‌های متعددی می‌شمارند؛ در حالی که صفت‌‌های عالی(ترین)، قاعدتا نباید بیش از یک مصداق داشته باشند؛ یعنی بیش از یک عمل را نمی‌توان «بهترین» شمرد؛ اما روایاتی که با «افضل الاعمال» یا «احسن الاعمال» شروع می‌شوند، فراوان است. همچنین روایات اسلامی، تعبیر «نیمی از ایمان» را برای نظافت و ازدواج آورده‌اند. اگر نیمی از دین مراعات بهداشت است و نیم دیگر آن ازدواج، جای دیگر فضیلت‌ها و توصیه‌های دینی کجاست؟ مگر ممکن است چیزی بیش از دو نیمه داشته باشد؟ روشن است که تعبیرهایی مانند «نصف الایمان» که برای بهداشت و غیر آن به کار رفته است(مستدرک‏ الوسائل، ج1 ،ص357؛ عوالی‏ اللآلی، ج1، ص115؛ سفینة البحار، ج1، ص561)، دلالت حقیقی و مطابقی ندارند؛ بلکه رسالت آنها رساندن مبالغه به نقطۀ جوش است. تعبیرهایی که دربارۀ نماز در روایات آمده است، به‌گونه‌ای است که آن را در شمار اصول دین و در کنار توحید می‌نشاند، حال آنکه می‌دانیم نماز جزء فروع دین است و به شکل امروزین آن سال‌ها پس از آغاز بعثت تشریع شد. به قول مولوی «عَرَضی» است نه جوهر. پس تعبیر «عمود الدین» برای نماز که در روایات اسلامی آمده است، قابل حمل بر معنای حقیقی آن نیست؛ چنانکه از این تعبیر برای دیگر فروع دین، مانند زکات، حج، روزه و ولایت هم استفاده شده است؛ در حالی که می‌دانیم خیمه بیش از یک ستون ندارد(ر.ک: اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب دعائم الاسلام). اگر فقیهی به این نکتۀ زبان‌شناختی توجه نکند، سرنوشت احکام دینی را به عبارت‌هایی گره می‌زند که برخی از آنها برساختۀ خصلت‌های زبانی در دوره‌ای خاص از تاریخ آن زبان است؛ به‌ویژه آنکه می‌دانیم بیش از نود درصد روایات اسلامی از راه «نقل به معنا» ثبت و ضبط شده‌اند؛ یعنی راوی، معنایی را که فهمیده، نقل کرده است، نه عین الفاظ را. بی‌توجهی به ماهیت مبالغه‌آمیز زبان عربی، برگردان آن را نیز به زبان‌های دیگر ناموزون می‌کند. اگر مترجم بداند که «تأکید» و «مبالغه» و «سوگند» در این زبان، بخشی جدایی‌ناپذیر از آن است، نه به مقتضای حال، بسیاری از ادات تأکید را در آن نادیده می‌گیرد و متن مقصد را به كليشه‌هایی همچون «هر آینه» و «همانا» و «به‌درستی که» آلوده نمی‌کند. پس برای فهم روایات و متون دینی، نخست باید از آنها خصلت‌زدایی کرد که البته گاهی ناممکن است؛ زیرا شماری از خصلت‌های زبانی، به‌شدت آمیخته با زمانه یا موقعیت‌هایی است که ما هیچ‌گونه درک حضوری و بلکه حصولی از آنها نداریم. این گونه ملاحظات زبانی و تاریخی، از اهمیت نماز و مانند آن در اسلام نمی‌کاهد، اما برخی رخنه‌ها را به قلعۀ ذاتیات دین می‌پوشاند. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a