eitaa logo
مهندسی فرهنگی .راهبردها .راهکارها
448 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2هزار ویدیو
375 فایل
• أُحِبُّ الصّالحينَ و لَستُ مِنهم || لَعَلَّ اللهُ أن يرزُقني صلاحًا •
مشاهده در ایتا
دانلود
🗳 ده شاخصه انتخاب اصلح در کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) 1️⃣ ساده زیستی و عدم ثروت اندوزی (نامه ۴۵) 2️⃣ محکم برخورد کردن با نزدیکانی که دارای فساد اقتصادی هستند. (نامه ۴۱) 3️⃣ عدم همراهی و به کار گیری دنیا طلبان(نامه ۳۹) 4️⃣ عقب نشینی نکردن در برابر دشمن(نامه ۳۸) 5️⃣ به نظرات مردم اعتنا داشته باشد(نامه ۵۳) 6️⃣ به اقشار ضعیف توجه داشته و در صدد کاهش گرفتاری های مردم (نامه ۵۳) 7️⃣ کینه و دشمنی بین مردم راه نیاندازد(نامه ۵۳) 8️⃣ تلاش برای از بین بردن فساد(نامه ۵۳) 9️⃣ سوء ظن به دشمن حتی هنگام صلح(نامه ۵۳) «وَ اتَّهِمْ فِی ذلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ و به دشمن خوش بین مباش» 🔟 نظارت بر زیر دستان و انتخاب فرد شایسته برای خدمت به مردم(نامه ۵۳) 📗 کتاب شریف نهج‌البلاغه https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
علیه السلام 📡❗️تقصیر شماست 🪴 🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم پیشنهاد می کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید. 🛑 *تقصیر شماست.......* در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید. در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند! آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!* دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.” این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !* به عشق امیرالمومنین نشر دهید 🌷 http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
اگر دوستت پيوند از تو گسست، پيوستن او را بر خود هموار سازد و چون از تو رخ برتافت تو به لطف پيوند روى آور و چون بخل ورزيد، تو دست بخشش بگشاى و چون دورى گزيد، تو نزديك شو و چون درشتى نمود، تو نرمى پيش آر و چون مرتكب خطايى شد، عذرش را بپذير، آنسان، كه گويى تو بنده او هستى و او ولى نعمت تو. ولى مباد كه اينها نه به جاى خود كنى يا با نااهلان نيكى كنى. دشمن دوست را دوست خود مشمار كه سبب دشمنى تو با دوست گردد. وقتى كه برادرت را اندرز مى دهى چه نيك و چه ناهنجار، سخن از سر اخلاص گوى و خشم خود اندك اندك فرو خور كه من به شيرينى آن شربتى ننوشيده ام و پايانى گواراتر از آن نديده ام.  با آنكه، با تو درشتى كند، نرمى نماى تا او نيز با تو نرمى كند. با دشمن خود احسان كن كه آن شيرينترين دو پيروزى است، انتقام و گذشت. اگر از دوست خود گسستن خواهى، جايى براى آشتى بگذار كه اگر روزى بازگشتن خواهد، تواند. اگر كسى در باره تو گمان نيك برد، تو نيز با كارهاى نيك خود گمانش را به حقيقت پيوند. به اعتمادى كه ميان شماست، حق دوستت را ضايع مكن، زيرا كسى كه حق او را ضايع كنى، ديگر دوست تو نخواهد بود. با كسانت چنان كن كه بى بهره ترين مردم از تو نباشند.  با كسى كه از تو دورى مى جويد، دوستى مكن. و نبايد دوست تو در گسستن پيوند دوستى، دليلى استوارتر از تو در پيوند دوستى داشته باشد. و نبايد انگيزه اش در بدى كردن به تو از نيكى كردن به تو بيشتر باشد. ستم آنكه بر تو ستم روا مى دارد در چشمت بزرگ نيايد، زيرا در زيان تو و سود خود مى كوشد. پاداش كسى كه تو را شادمان مى سازد، بدى كردن به او نيست.    https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
  صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ يا أميرَ المُؤمنين هر صبح به ذکر تو کنم روز خود آغاز با بردن نام تو چو کشکول نباتم از کسی که دوستت دارد دور نشو امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه فرمود: «اَلْجَهْلُ يُزِلُّ اَلْقَدَمَ وَ يُورِثُ اَلنَّدَمَ» «نادانى گام را می‌لغزاند و پشيمانى بار می‌آورد.» غررالحکم، حدیث ۱۳۸۷. به روزی خود مطمئن باشید امیرالمؤمنین روزی هر کس را به اندازه‌ی هزینه او می‌دانند…! نهج‌البلاغه، حکمت۱۳۹ ای به تو از قادر منّان سلام تویی تویی تو مقتدا، یا علی غلامرضا سازگار https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🏴 إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ▪️مقام شهادت الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ في التَّحريضِ عَلَى القِتالِ ـ : أيّها الناسُ ، إنَّ المَوتَ لا يَفُوتُهُ المُقِيمُ ، و لا يُعجِزُهُ الهارِبُ ، ليسَ عَنِ المَوتِ مَحِيدٌ و لا مَحِيصٌ، مَن لَم يُقتَلْ ماتَ، إنّ أفضَلَ المَوتِ القَتلُ، و الذي نفسُ عَليٍّ بِيَدِهِ لَألفُ ضَربَةٍ بالسَّيفِ أهوَنُ مِن مَوتَةٍ واحِدَةٍ عَلَى الفِراشِ . امام على عليه السلام در ترغيب به جنگ فرمود : آگاه باشید ای مردم! كسى كه بايستد، از چنگ مرگ نرهد و كسى كه از مرگ بگريزد، آن را عاجز نكند . از مرگ گريز و گزيرى نيست ؛ كسى كه كشته نشود ، مى ميرد . همانا برترين مرگ، كشته شدن است . سوگند به آن كه جان على در دست اوست ، هزار ضربت شمشير آسانتر است از يك بار مردن در بستر. 📚 نهج البلاغة : 1/306 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
▫️أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَْمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللهِ فِيهِ 💠اى مردم، سزاوارترين کس براى زمامداری، تواناترين افراد بر اين امر و داناترين شان به فرمان خداست» ✍در حقيقت، امام عليه السلام به دو رکن اساسى که يکى جنبه علمى دارد و ديگر جنبه عملى اشاره کرده است ; از نظر علمى بايد از همه آگاه تر باشد و از نظر عملى در امر مديريت از همه قوى تر. بسيارند کسانى که عالمند، ولى مدير نيستند و يا مديرند و عالم نيستند و تا اين دو دست به دست هم ندهد، اداره صحيح جامعه امکان پذير نيست. 📘 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
بولس السلامه شاعر ادیب و نویسنده ی برجسته مسیحی لبنانی که بیش از سه هزار بیت در مدح امیرالمومنین علیه السلام و توصیف نهج البلاغه سروده است خاطراتش مرا بیاد این جمله انداخت که اسلام راکد انسان را به مرز کفر می‌کشاند و کفر متحرک و پویا انسان را به طرف حقیقت اسلام واقعی و تشیع علوی سوق میدهد https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
مسائل و اصطلاحات فلسفی موجود در نهج البلاغه اشاره می شود: کیف، توحید، مثل، تشبیه، صمد، وهم، مصنوع، معلول، فاعل، قضاء، قدر، غنی، وجود، عدم، ابد، ازل، شعور، ضد، نور، ظلمت، تباین، حد، حرکت، سکون، حدوث، ذات، غیریت، نهایت، غایت، قدیم، ظاهر، باطن، سبق، مساوی، انشاء، اختراع، ابداء، کائن، معیت، عالم ماده، عالم مجردات، عینیت صفات باذات، صفات ثبوتی و صفات سلبی، حکیم، هستی، هدف مند است، تمام کمالات مال خداست، مرکب نیست، جسم نیست. قابل تشبیه نیست، ذاتش قابل توصیف نیست، قابل شناخت نیست. قابل تغییر نیست، عینیت پذیر نیست، معلول نیست، محیط برهمه چیز است، منزه از نقص است و... . ( https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
چه کسانی حق ارشاد ندارند؟؟؟ ارشاد، کار هر کسی نیست و به شایستگی‌های خاصی نیاز دارد. به استناد خطبهٔ ۲۳۶ امام علی علیه‌السلام موجود در نهج‌البلاغه، این هفت گروه حق هیچ‌گونه ارشاد و دخالت در امور دیگران را ندارند: ۱. جُفَاةٌ طَغَامٌ: کسانی که روحیهٔ خشن دارند و فاقد احساسات لطیف و شخصیت اجتماعی‌اند. ۲. عَبِيدٌ أَقْزَامٌ: انسان‌های پَست و برده‌صفت که چشم‌بسته به هر فرمانی، تن می‌دهند و از کرامت بهره‌ای ندارند. ۳. تُلُقِّطُوا مِنْ كُلِّ شَوْبٍ: کسانی که از گوشه- کنار کشور جمع شده‌اند و فاقد درک اجتماعی و فرهنگی نقاط مختلف جامعه هستند. ۴. مِمَّنْ يَنْبَغِي أَنْ يُفَقَّهَ: کسانی که فهم‌شان از دین سطحی است و خود هنوز به شناخت عمیقی از اسلام نرسیده‌اند. ۵. ... و يُؤَدَّبَ: افرادی که از ادب و فرهنگ برخوردار نیستند و خودشان نیاز به تربیت دارند. ۶. ...وَ يُعَلَّمَ: کسانی که سواد لازم را نداشته و علم و دانش مربوط را تحصیل نکرده‌اند. ۷. ...وَ يُدَرَّبَ: کسانی که فاقد تجربه‌اند. *بفرمودهٔ اميرالمؤمنين(ع) به این افراد نباید مسئولیتی محول نمود، بلکه به عکس:* -- باید خود آن‌ها را کنترل نموده و قیّم برایشان قرار داد، نه آنکه آنها را قیّم بر مردم قرار داد: "وَ یُوَلّی عَلَیْهِ" -- و باید مچ دست‌شان را گرفت نه آنکه آزاد بگردند و مچ دیگران را بگیرند: "وَیُؤْخَذَ عَلی یَدَیْهِ" کسانی که اینگونه‌اند، ارشادشان اضلال و اصلاحشان افساد است. https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a 🍇🍇🍇🍇🍇
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯به این خرگوش خوب نگاه کنید... ▫️وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِيجَةَ لَهُ فِي الدِّينِ. 🌖امّا آن كس كه از گناه و مخالفت با دين پروا ندارد از فرصت ها براى نيرنگ بازى، استفاده مى كند. 📘 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻هنرِ شنیدن در نهج‌البلاغه🔻 ✍ در منابعِ دینیِ ما، خیلی تاکید شده که به فکر و ذهنِ خودمون زنجیر نبندیم، و اون رو در چارچوبِ خاصی محدود نکنیم. ☝️ از ما خواستند که و آرمان‌خواه باشیم. از ما خواستند سخنانِ مختلف رو گوش کنیم، و از بهترینِ اونها پیروی کنیم:👇 🕋 فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ، فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ، أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللهُ، وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (زمر/۱۷و۱۸) 💢 بندگانِ مرا بشارت بده. 💢 همان کسانی که سخنان را می‌شنوند، و از نیکوترینِ آنها پیروی می‌کنند. 💢 آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (ع)، امامِ آزاداندیشانِ عالم در نهج‌البلاغه می‌فرماید حرفِ خوب رو از هر کسی که دیدید، بگیرید. حتّی منافق و مشرک.😳 نگاه نکنید کی این حرف رو میزنه، ببینید چی داره میگه:👇 ⚡️ حکمت ۷۱ نهج‌البلاغه: «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ، فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ، حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ الْمُؤْمِنِ.» 👈 « را بياموز، در هر جا كه باشد، زيرا حكمتى كه در سينۀ شخص باشد مضطرب و ناآرام است، تا اين كه از دل او بيرون آيد و در سينۀ ، صاحبِ اصلى حكمت قرار گيرد». ⚡️ حکمت ۷۲ نهج‌البلاغه: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ». 👈« گمشدۀ است، پس حكمت را فراگير هر چند كه از شخص باشد». ⚡️ حکمت ۷۷ نهج‌البلاغه: «خُذِ الحكمَةَ ممّنْ اَتاكَ بِها و انظُرْ الي ما قالَ». 👈 « را از هر كسی كه نزد تو می‌آورد فرابگير، و نگاه كن به آن چه گفته می‌شود، نه به گوينده‌ی سخن.» ⚡️ غررالحکم و دررا‌لکم: «خُذ الحكمَةَ حَيثُ كانَتْ وَ انْظُر اِلی ما قالَ و لا تنظُرْ الی مَنْ قال». 👈 « را هر جایی که هست فرا بگير، و نگاه كن به آنچه گفته می‌شود، نه به گوينده‌ی سخن». 📣 دقّت کنیم. الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ.👈 حکمت گمشده‌ی است. آدم وقتی که گمشده داره، هر جایی که باشه میره سراغش. اگر من یه گوهر یا طلایی گم کنم، هر جایی میرم دنبالش می‌گردم. توی لجن‌زار... یا سبزه‌زار... اینطوری نیست که فقط توی سبزه‌زار دنبالش بگردم. بلکه توی لجن‌زار هم دنبالش می‌گردم.🤔 اگر توی لجن هم باشه برمیدارم و تمیزش میکنم و استفاده می‌کنم. ✔ حرف خوب رو، هر جایی که هست باید شنید. ☝️ هُنرِ ، خوب شنیدن است. هر حرفی رو میشنوه، امّا بهترینِ اون حرفها رو تبعیّت میکنه.🙂 https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
علیه السلام 📡❗️تقصیر شماست 🪴 🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم پیشنهاد می کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید. 🛑 *تقصیر شماست.......* در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید. در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند! آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!* دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.” این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !* به عشق امیرالمومنین نشر دهید 🌷 ع http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794