هدایت شده از DELETED
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
📖🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی زیارت عاشورا به مناسبت آغاز ماه محرم
در کانال برگزار میشود
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂 🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️ به نیابت از امام زمان( عج ) هدیه به امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش
و برآورده شدن حاجت افراد شرکت کننده
❇️فرصت خواندن تا آخر ماه محرم
📣لطفا تعداد زیارت عاشورا درخواستی خود را که می خوانید ،به آیدی زیر بفرمایید تا جمع آمار در حرم مطهر امام رضا ( ع ) مطهر ثبت شود
تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹
⬅️آیدی جهت پیام دادن برای اعلام تعداد زیارت عاشورا در ختم دسته جمعی 👇👇
🆔 @ZZ3362
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#السلام_علیک_یااباعبدالله
⚫️ #ورود_کاروان_به_کربلا
🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند
از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
⚫️فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
#محرم در راه است 🏴
خوش بحال کسانی که 🏴
هم زنجیر میزنند !!🏴
و هم زنجیری از پای
گرفتاری باز میکنند ..🏴
هم سینه میزنند !!🏴
و هم سینه ی دردمندی را
از غم و آه نجات میدهند ..🏴
هم اشک میریزند !! 🏴
و هم اشک از چهره ی
انسانی پاک میکنند ..🏴
هم سفره می اندازند !!🏴
هم نان از سفره کسی نمیبرند ..🏴
آنوقت با افتخار میگویند : 🏴
#یاحسین (ع)🙏💚
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴«ملت حماسه» میخوانند
#امام_خمینی(ره): مجلس عزا برای این نیست که گریه کنند برای سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست - بلکه مهم، آن #جنبه_سیاسی است
چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه این قدر ارج پیدا کرده، آن وقت ما را «ملت گریه» نمیگویند، ما را «ملت حماسه» میخوانند
✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۸۱ .ما از داخل يك شيار باريك با شيب كم به سمت نوك تپه حركت كرديم در بالاي ت
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۸۲
آخر آذر ماه بود. با ابراهيم برگشتيم تهران. در عين خستگي خيلي خوشحال
.بود
.مي گفت: هيچ شهيد يا مجروحي در منطقه دشمن نبود، هر چه بود آورديم
بعد گفت: امشــب چقدر چشم هاي منتظر را خوشحال كرديم، مادر هر كدام
.از اين شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش براي ما هم هست
من بافاصله از موقعيت استفاده كردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا
مي كني كه گمنام باشي!؟
منتظر اين ســؤال نبود. لحظه اي ســكوت كرد و گفت: من مادرم رو آماده
كردم، گفتم منتظر من نباشه، حتي گفتم دعا كنه كه گمنام شهيد بشم! ولي باز
.جوابي را كه مي خواستم نگفت
چند هفته اي با ابراهيم در تهران مانديم. بعد از عمليات و مريضي ابراهيم، هر
شب بچه ها پيش ابراهيم هستند. هر جا ابراهيم باشد آنجا پر از بچه هاي هيئتي
.و رزمنده است
٭٭٭
دي مــاه بود. حــال و هواي ابراهيــم خيلي با قبل فرق كــرده. ديگر از آن
!حرف هاي عوامانه و شوخي ها كمتر ديده مي شد
.اكثر بچه ها او را شيخ ابراهيم صدا مي زنند
ابراهيم محاسنش را كوتاه كرده. اما با اين حال، نورانيت چهره اش مثل قبل
است. آرزوي شهادت كه آرزوي همه بچه ها بود، براي ابراهيم حالت ديگري
.داشت
!در تاريكي شب با هم قدم مي زديم. پرسيدم: آرزوي شما شهادته، درسته؟
،خنديد. بعد از چند لحظه سكوت گفت: شهادت ذره اي از آرزوي من است
من مي خواهم چيزي از من نماند. مثل ارباب بي كفن حســين7 قطعه قطعه
.شوم. اصاً دوست ندارم جنازه ام برگردد. دلم مي خواهد گمنام بمانم
،دليل اين حرفش را قباً شنيده بودم. مي گفت: چون مادر سادات قبر ندارد
.نمي خواهم مزار داشته باشم
.بعد رفتيم زورخانه، همه بچه ها را براي ناهار فردا دعوت كرد
فردا ظهر رفتيم منزلشــان. قبل از ناهار نماز جماعت برگزار شد. ابراهيم را
فرســتاديم جلو، در نماز حالت عجيبي داشت. انگار كه در اين دنيا نبود! تمام
!وجودش در ملكوت سير مي كرد
بعد از نماز با صداي زيبا دعاي فرج را زمزمه كرد. يكي از رفقا برگشت به
من گفت: ابراهيم خيلي عجيب شده، تا حالا نديده بودم اينطور در نماز اشك
!بريزه
در هيئت، توســل ابراهيــم به حضرت صديقــه طاهره3بــود. در ادامه
،مي گفت: به ياد همه شــهداي گمنام كه مثل مادر سادات قبر و نشاني ندارند
.هميشه در هيئت از جبهه ها و رزمنده ها ياد مي كرد
٭٭٭
اواسط بهمن بود. ساعت نه شب، يكي توكوچه داد زد: حاج علي خونه اي!؟
آمدم لب پنجره. ابراهيم و علي نصرالله با موتور داخل كوچه بودند، خوشحال
.شدم و آمدم دم در
.ابراهيم و بعد هم علي را بغل كردم و بوسيدم. داخل خانه آمديم
،هوا خيلي ســرد بود. من تنها بودم. گفتم: شــام خورديد؟ ابراهيم گفت: نه
.زحمت نكش
گفتم: تعارف نكن، تخم مرغ درســت مي كنم. بعد هم شــام مختصري را
.آماده كردم
گفتم: امشب بچه هام نيستند، اگر كاري نداريد همين جا بمانيد، كرسي هم
.به راهه
ابراهيم هم قبول كرد. بعد با خنده گفتم: داش ابرام توي اين سرما با شلوار
كردي راه مي ري!؟سردت نمي شه!؟
!او هم خنديد وگفت: نه، آخه چهار تا شلوار پام كردم
بعد سه تا از شلوارها را درآورد و رفت زيركرسي! من هم با علي شروع به
.صحبت كردم
نفهميــدم ابراهيم خوابش برد يا نه، اما يكدفعه از چا پريد و به صورتم نگاه
كرد و بي مقدمه گفت: حاج علي، جان من راست بگو! تو چهره من شهادت
!مي بيني؟
توقع اين ســؤال را نداشتم. چند لحظه اي به صورت ابراهيم نگاه كردم و با
آرامش گفتم: بعضي از بچه ها موقع شــهادت حالــت عجيبي دارند، اما ابرام
!جون، تو هميشه اين حالت رو داري
ســكوت فضاي اتاق را گرفت. ابراهيم بلند شد و به علي گفت: پاشو، بايد
سريع حركت كنيم. باتعجب گفتم: آقا ابرام كجا!؟
.گفت: بايد سريع بريم مسجد. بعد شلوارهايش را پوشيد و با علی راه افتادند
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یا_بقیه_الله_عج
️از قلب داغدیده
ندا می رسد بیا
️از حنجر بریده
ندا می رسد بیا
ای داغدار لعل لب
و چوب خیــــزران
عجّل علی ظهورک
یا صاحب الزمان(عج)
✅ @montazar
4_5989805826733246231.mp3
3.54M
✅ معنا و مصداقهای #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
❗️ برخی میخواهند امر به معروف را در محدوده خاصی زندانی کنند
✔️ رهبر معظم انقلاب بالاترین تخلفهایی را که نیاز به امر به معروف و نهی از منکر دارند، برمیشمارند
✅ @montazar
4_5816560340799849658.mp3
6.72M
✅شور/امان از گودال
🎤نریمان پناهی
#شب_اول_محرم۱۳۹۷
☑️ @montazar