eitaa logo
پسرفاطمه(عج)
6.2هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
13.8هزار ویدیو
81 فایل
﷽ ❤ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ‍ ⚠️ تبادل فقط باکانالهای مذهبی وآموزشی بالای 2 کا ادمین نظرات ، پیشنهادات و تبادل ⬅️ @SeydAli_Alavi تبلیغات ارزان ⬅️ @tabtarefe
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ 🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے در محرّم، مردمان خود را دگرگون می کنند از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند ⚫️فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
#محرم در راه است 🏴 خوش بحال کسانی که 🏴 هم زنجیر میزنند !!🏴 و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند ..🏴 هم سینه میزنند !!🏴 و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند ..🏴 هم اشک میریزند !! 🏴 و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند ..🏴 هم سفره می اندازند !!🏴 هم نان از سفره کسی نمیبرند ..🏴 آنوقت با افتخار میگویند : 🏴 #یاحسین (ع)🙏💚 ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴«ملت حماسه» می‌خوانند #امام_خمینی(ره): مجلس عزا برای این نیست که گریه کنند برای سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست - بلکه مهم، آن #جنبه_سیاسی است چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه این قدر ارج پیدا کرده، آن وقت ما را «ملت گریه» نمی‌گویند، ما را «ملت حماسه» می‌خوانند ✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۸۱ .ما از داخل يك شيار باريك با شيب كم به سمت نوك تپه حركت كرديم در بالاي ت
۸۲ آخر آذر ماه بود. با ابراهيم برگشتيم تهران. در عين خستگي خيلي خوشحال .بود .مي گفت: هيچ شهيد يا مجروحي در منطقه دشمن نبود، هر چه بود آورديم بعد گفت: امشــب چقدر چشم هاي منتظر را خوشحال كرديم، مادر هر كدام .از اين شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش براي ما هم هست من بافاصله از موقعيت استفاده كردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا مي كني كه گمنام باشي!؟ منتظر اين ســؤال نبود. لحظه اي ســكوت كرد و گفت: من مادرم رو آماده كردم، گفتم منتظر من نباشه، حتي گفتم دعا كنه كه گمنام شهيد بشم! ولي باز .جوابي را كه مي خواستم نگفت چند هفته اي با ابراهيم در تهران مانديم. بعد از عمليات و مريضي ابراهيم، هر شب بچه ها پيش ابراهيم هستند. هر جا ابراهيم باشد آنجا پر از بچه هاي هيئتي .و رزمنده است ٭٭٭ دي مــاه بود. حــال و هواي ابراهيــم خيلي با قبل فرق كــرده. ديگر از آن !حرف هاي عوامانه و شوخي ها كمتر ديده مي شد .اكثر بچه ها او را شيخ ابراهيم صدا مي زنند ابراهيم محاسنش را كوتاه كرده. اما با اين حال، نورانيت چهره اش مثل قبل است. آرزوي شهادت كه آرزوي همه بچه ها بود، براي ابراهيم حالت ديگري .داشت !در تاريكي شب با هم قدم مي زديم. پرسيدم: آرزوي شما شهادته، درسته؟ ،خنديد. بعد از چند لحظه سكوت گفت: شهادت ذره اي از آرزوي من است من مي خواهم چيزي از من نماند. مثل ارباب بي كفن حســين7 قطعه قطعه .شوم. اصاً دوست ندارم جنازه ام برگردد. دلم مي خواهد گمنام بمانم ،دليل اين حرفش را قباً شنيده بودم. مي گفت: چون مادر سادات قبر ندارد .نمي خواهم مزار داشته باشم .بعد رفتيم زورخانه، همه بچه ها را براي ناهار فردا دعوت كرد فردا ظهر رفتيم منزلشــان. قبل از ناهار نماز جماعت برگزار شد. ابراهيم را فرســتاديم جلو، در نماز حالت عجيبي داشت. انگار كه در اين دنيا نبود! تمام !وجودش در ملكوت سير مي كرد بعد از نماز با صداي زيبا دعاي فرج را زمزمه كرد. يكي از رفقا برگشت به من گفت: ابراهيم خيلي عجيب شده، تا حالا نديده بودم اينطور در نماز اشك !بريزه در هيئت، توســل ابراهيــم به حضرت صديقــه طاهره3بــود. در ادامه ،مي گفت: به ياد همه شــهداي گمنام كه مثل مادر سادات قبر و نشاني ندارند .هميشه در هيئت از جبهه ها و رزمنده ها ياد مي كرد ٭٭٭ اواسط بهمن بود. ساعت نه شب، يكي توكوچه داد زد: حاج علي خونه اي!؟ آمدم لب پنجره. ابراهيم و علي نصرالله با موتور داخل كوچه بودند، خوشحال .شدم و آمدم دم در .ابراهيم و بعد هم علي را بغل كردم و بوسيدم. داخل خانه آمديم ،هوا خيلي ســرد بود. من تنها بودم. گفتم: شــام خورديد؟ ابراهيم گفت: نه .زحمت نكش گفتم: تعارف نكن، تخم مرغ درســت مي كنم. بعد هم شــام مختصري را .آماده كردم گفتم: امشب بچه هام نيستند، اگر كاري نداريد همين جا بمانيد، كرسي هم .به راهه ابراهيم هم قبول كرد. بعد با خنده گفتم: داش ابرام توي اين سرما با شلوار كردي راه مي ري!؟سردت نمي شه!؟ !او هم خنديد وگفت: نه، آخه چهار تا شلوار پام كردم بعد سه تا از شلوارها را درآورد و رفت زيركرسي! من هم با علي شروع به .صحبت كردم نفهميــدم ابراهيم خوابش برد يا نه، اما يكدفعه از چا پريد و به صورتم نگاه كرد و بي مقدمه گفت: حاج علي، جان من راست بگو! تو چهره من شهادت !مي بيني؟ توقع اين ســؤال را نداشتم. چند لحظه اي به صورت ابراهيم نگاه كردم و با آرامش گفتم: بعضي از بچه ها موقع شــهادت حالــت عجيبي دارند، اما ابرام !جون، تو هميشه اين حالت رو داري ســكوت فضاي اتاق را گرفت. ابراهيم بلند شد و به علي گفت: پاشو، بايد سريع حركت كنيم. باتعجب گفتم: آقا ابرام كجا!؟ .گفت: بايد سريع بريم مسجد. بعد شلوارهايش را پوشيد و با علی راه افتادند 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
️از قلب داغدیده ندا می رسد بیا ️از حنجر بریده ندا می رسد بیا ای داغدار لعل لب و چوب خیــــزران عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان(عج) ✅ @montazar
4_5989805826733246231.mp3
3.54M
✅ معنا و مصداق‌های و ❗️ برخی می‌خواهند امر به معروف را در محدوده خاصی زندانی کنند ✔️ رهبر معظم انقلاب بالاترین تخلف‌هایی را که نیاز به امر به معروف و نهی از منکر دارند، برمی‌شمارند ✅ @montazar
#خوشبحال_کسیکه_هرشب_کربلاباشه😍 #این_حال_خوبتو_باگناه_خراب_نکنی_رفیق حضرت #آیت_الله_بهجت 🍃 مجلس #روضه را حساب کنید که کربلاست، وقتی که می‌خواهید به #روضه بروید، اگر سؤال کردند که کجا می‌روید، نگویید می‌رویم روضه، بگویید می‌خواهیم برویم کربلا ✅ @montazar
4_5816560340799849658.mp3
6.72M
✅شور/امان از گودال 🎤نریمان پناهی ۱۳۹۷ ☑️ @montazar
📝امام رضا(ع) وقتى ماه محرم مى رسید پدرم را كسى خندان نمی دید و غم و اندوه بر او چیره می گشت تا روز #عاشورا فرا مىرسید و روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و روز گریه او بود. 📚 بحارالانوار، ج ٤٤، ص ۲۸٤ ☑️ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«تنها»،❗️ «ماهی» که،❓ 💔«شهادت» ندارد، «شعبان» است و، «تنها»،❗️ «ماهی» که،❓ ⚜«تولّد» ندارد «محرّم» است، این،‼️ یعنی،⁉️ 💢⭕️« »، محور « و » است ⭕️💢 @montazar
🏴 🔸ایت الله بهجت (ره):: امام، معصوم از اشتباه است، ولو آن‌ها(غیرشیعه) خیلی جاها ـ نعوذبالله ـ به امام اشتباه نسبت داده‌اند، حتی به سیدالشهدا سلام‌الله‌علیه هم [نسبت می‌دهند که] فریب اهل کوفه را خورده است. [آیا] وقتی شنید مسلم را کشته‌اند هم فریب اهل کوفه را خورد؟! بااینکه بیان خود سیدالشهدا است که با اهل کوفه مدارا کن و جنگ نکن؛ با آن‌ها ابتدای به جنگ نکن‌ [بااین‌حال باز می‌گویند حضرت فریب اهل کوفه را خورد]. 🔸 [مسلم و کوفیان] دور دارالاماره جمع شده بودند. از بالای دیوارهای دارالاماره، امثال شمر و دیگر دروغ‌گوها می‌گفتند: «قشون شام در راه است. راستی‌راستی دیگر عطا را از شما و از ذریۀ شما قطع می‌کند. آن‌ها یکی‌دو نفر و ده نفر که نیستند. از عهدۀ آن‌ها برنمی‌آیید.»؛ از این دروغ‌ها و از این اباطیل. با این دروغ‌ها [اطرافیان مسلم] را متفرق می‌کنند؛ لذا هرکسی دست یکی از خویشانش را گرفت و از اطراف مسلم برد. 📚 رحمت واسعه، ص۸۱ ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازسازى شهيد حججى، شهيد آوينى، مرحوم كوثرى و امام خمينى (ره) در #نماهنگ زیبای 'قبله آخرالزمانی' به مناسبت آغاز ایام عزاداری سالار شهیدان ✅ @montazar
1_5055314156798869521.mp3
3.45M
🔊 🎼حضرت مسلم ابن عقیل(علیه السلام) ▪️شب اول محرم 🎤حجت الاسلام 🎤حاج حسین 🎧 گوش کنید و نشر دهید📡 ✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۸۲ آخر آذر ماه بود. با ابراهيم برگشتيم تهران. در عين خستگي خيلي خوشحال .بود
۸۳ نيمه شــب بود كه آمديم مسجد. ابراهيم با بچه ها خداحافظي كرد. بعد هم رفــت خانه. از مادر و خانواده اش هم خداحافظي كرد. از مادر خواهش كرد .براي شهادتش دعا كند. صبح زود هم راهي منطقه شديم .ابراهيم كمتر حرف مي زد. بيشتر مشغول ذكر يا قرآن بود رســيديم اردوگاه لشكر درشــمال فكه. گردان ها مشــغول مانور عملياتي بودند. بچه ها با شنيدن بازگشت ابراهيم خيلي خوشحال شدند. همه به ديدنش .مي آمدند. يك لحظه چادر خالي نمي شد حاج حســين هم آمد. از اينكه ابراهيم را مي ديد خيلي خوشــحال بود. بعد ،از ســام و احوالپرسي، ابراهيم پرسيد: حاج حسين بچه ها همه مشغول شدند !خبريه؟ حاجي هم گفت: فردا حركت مي كنيم براي عمليات. اگه با ما بيائي خيلي .خوشحال مي شيم حاجي ادامه داد: براي عمليات جديد بايد بچه هاي اطاعات را بين گردان ها .تقسيم كنم. هر گردان بايد يكي دو تا مسئول اطاعات و عمليات داشته باشه بعد ليســتي را گذاشــت جلوي ابراهيم و گفت: نظرت در مورد اين بچه ها ،چيه؟ ابراهيم ليست را نگاه كرد و يكي يكي نظر داد. بعد پرسيد: خُب حاجي الان وضعيت آرايش نيروها چه طوريه؟ حاجي هم گفت: الان نيروها به چند سپاه تقسيم شدند. هر چند لشکر يك .سپاه را تشكيل مي دهد حاج همت شــده مسئول سپاه يازده قدر. لشــکر 27 هم تحت پوشش اين .سپاهه، كار اطاعات يازده قدر را هم به ما سپردند عصر همان روز ابراهيم حنا بست. موهاي سرش را هم كوتاه و ريش هايش .را مرتب كرد. چهره زيباي او ملكوتي تر شده بود ،غروب به يكي از ديدگاه هاي منطقــه رفتيم. ابراهيم با دوربين مخصوص منطقــه عملياتي را مشــاهده مي كرد. يك ســري مطالب را هــم روي كاغذ .مي نوشت تعدادي از بچه ها بــه ديدگاه آمدند و مرتب مي گفتند: آقا زودباش! ما هم !مي خواهيم ببينيم ابراهيم كه عصباني شده بود داد زد: مگه اينجا سينماست؟! ما براي فردا بايد .دنبال راهكار باشيم، بايد مسير حركت رو مشخص كنيم .بعد با عصبانيت آنجا را ترك كرد .مي گفت: دلم خيلي شور مي زنه! گفتم: چيزي نيست، ناراحت نباش پيش يكي از فرمانده هان ســپاه قدر رفتيم. ابراهيم گفت: حاجي، اين منطقه .حالت خاصي داره ،خاك تمام اين منطقه رملي و نرمه! حركت نيرو توي اين دشت خيلي مشكله !عراق هم اين همه موانع درســت كرده، به نظرت اين عمليات موفق مي شه؟ فرمانده هم گفت: ابرام جون، اين دســتور فرماندهي است، به قول حضرت .امام: ما مأمور به انجام تكليف هستيم، نتيجه اش با خداست ٭٭٭ فــردا عصــر بچه هــاي گردان هــا آمــاده شــدند. از لشــکر 27 حضرت .رسول يازده گردان آخرين جيره جنگي خودشان را تحويل گرفتند 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚪️〰⚪️〰⚪️〰⚪️〰⚪️〰⚪️ سلام مهدےجان🌷 قرار سینه هاے بیقرار ما نمی آیی؟ گل نرگس امید حضرت زهرا نمی آیی؟ شمردم روزها را تامحرم در هواے تو عزاے جد مظلومت رسید آیا نمی آیی؟ 😔 ☑️ @montazar
▫️در این روز امام حسین علیه السلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند. ▫️مأمورین بین راه قیس را گرفتند، و پس از آنکه او بر ضدّ یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند. ▫️خبر شهادت قیس به امام حسین علیه السلام رسید حضرت گریستند و فرمودند : 🔸اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلاً کریماً، و اجمع بیننا و بینهم فی مستقرٍّ و من رحمتک إنّک علی کل شیء قدیر. 🔸خداوندا، برای ما و شیعیان ما در نزد خود پایگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود مستقر ساز که تو بر انجام هر کاری قادری بحار الأنوار ج 44 ص 382 @montazar ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| گفتمان‌سازی؛ آنچه از جامعه مداح انتظار دارم ◾️ رهبرانقلاب: آنچه من انتظار دارم از جامعه‌ی مدّاح -که امروز بحمدالله، هم زیادند، هم باکیفیّتند، هم ارزشمدارند- این است که بتوانید #گفتمان در جامعه به وجود بیاورید، فکر به وجود بیاورید. گفتمان یعنی آن فکری، آن اندیشه‌ی عملی‌ای که رواج پیدا میکند در بین مردم و میشود سکّه‌ی رایج؛ این گفتمان است. در هر برهه‌ای از زمان لازم است‌ که یک سکّه‌ی رایجی دست همه‌ی مردم باشد؛ این کار را شما میتوانید بکنید. ۹۵/۱۲/۲۹ ✅ @montazar
🌼آیت الله مجتهدی تهرانے: 🌻اگر دیدید نمازتان به شما لذت نمےدهد... قبل از👈تکبیر و شروع نـماز بگـــویید : 👈صَلی اللهُ عَلیکَ یا اَبا عَبْدِاللّٰه👉 ✅ @montazar
🌼 داستانی خواندنی از در مورد (با به آیه ) حجت الاسلام قرائتی: در یکی از شهر‌ها با وجود توصیه ‏های مبلغین بزرگوار مبنی بر پرهیز از قمه‎زنی، مردم به خاطر اعتقادات خود دست ‏برنمی ‏داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آن‌ها را از این کار باز داریم. ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانی می ‏آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند. وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی آمده‏‌ای برای قمه‎زنی بگویی. گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستی. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم، ولی حرف قمه نزنی، فقط قرآن بگو. من روی تخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم - یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» (سوره بقره آیه ۱۰۴)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‏ اید! "راعنا" نگویید، بلکه بگویید: "انظرنا".» و بعد توضیح دادم که: «یا ایها الذین آمنوا» یعنی:‌ ای مؤمنین. «لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» یعنی: راعنا نگویید بلکه انظرنا بگویید. راعنا نگویید یعنی چه؟ این قصه‏‌ای دارد و قصه ‏اش این است که: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در حال سخنرانی بود، یک نفر از پای سخنرانی گفت: راعنا، یعنی مراعات ما را هم بکن. یعنی آرام‎تر صحبت کن یا به این طرف و آن طرف نگاه کن. این کلمه راعنا مثل کوکو است که هم می‏ شود آن را با سیب زمینی درست کرد و هم با سبزی. «راعنا» را هم می‏ شود از ریشه «رعی‏» گرفت و هم از ریشه «رعن‏». اگر از «رعی‏» گرفته شود به معنای «مراعات ما را بکن‏» است، ولی اگر از ریشه «رعن‏» گرفته شود، رعونت ‏به معنای خر کردن است! و «راعنا» یعنی «خرمان کن.»! وقتی که مسلمانان می‏ گفتند «راعنا» هدفشان مقدس بود و معنای «مراعاتمان کن‏» را اراده می ‏کردند، ولی یهودی‎‌ها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمان‎‌ها به پیغمبرشان می‏گویند خرمان کن. در اینجا آیه نازل شد که: «یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‏ اید، "راعنا" نگویید بلکه "انظرنا" بگویید.» یعنی کلمه‏‌ای را که دشمن از آن سوء استفاده می‏ کند به کار نبرید. بعد از این که این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه می‏ زنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین علیه السلام این کار را می ‏کنید، ولی تلویزیون کشورهای اروپایی این کار شما را دوازده مرتبه نشان داده و گفته است که شیعه ‏‌ها دچار مرض خودآزاری هستند. دشمن از این کار شما چنین سوء استفاده می‏ کند. این کار امروز شما مثل همان «راعنا» گفتن مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوء استفاده می‏ کرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث‏ به مسلمانان آن روز و امروز هشدار می‏ دهد که: از هر کاری که دشمن از آن سوء استفاده می‏کند پرهیز کنید. پس، چون امروز دشمنان از قمه‏ زنی شما سوء استفاده می‏ کنند، شما دیگر قمه نزنید. گفتند: حالا فهمیدیم و دیگر قمه نمی‌زنیم. منبع: مجله مبلغان، شماره ۳۹ به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ✅ @montazar
بیا برگردیم.mp3
5.67M
🎧 تنظیم دیجیتال بسیار زیبا 🌺 #محرم ۱۳۹۷ 🌺 ای مرا دلبر و دلدار بیا برگردیم 🎤🎤 حاج محمود کریمی ◾️ #ماه_محرم #صلوات @montazar 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی 💽روایت امام باقر(ع) درباره #انقلاب و اتصال آن به ظهور امام زمان (عج) #پرچم_زمینه_ساز 🎤 #استاد_عالی 🖥 ببینید و نشر دهید 📡 ✅ @montazar