eitaa logo
نوبرانه... معصومه مرادی
76 دنبال‌کننده
762 عکس
67 ویدیو
23 فایل
مکانی برای مطالعه شعرها، نوشته‌ها و نقدهای معصومه مرادی. شاعر و نویسنده کودک و نوجوان #معصومه_مرادی ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
"شعر_عاشورایی/۳" عصر شعرخیز غزنوی، دوره‌ی چندان مناسبی برای رواج شعر عاشورایی فارسی نیست. به‌ویژه در زمان محمود غزنوی ۳۸۷تا۴۲۱، چندان نمودی از ادب عاشورایی در آثار برجای مانده دیده نمی‌شود؛ نکته‌ای که بعید نیست از مذهب غالب در قلمرو غزنویان نشات گرفته باشد. در این دوران، هرچند حکومت شیعی آل‌بویه در ری، حامی شعر منقبتی بوده، میزان اشعار به دست آمده از شاعران نواحی مرکزی و جنوبی ایران زیاد نیست و تنها ابیات شیعی پراکنده را در آثار منسوب به کسانی چون بندار رازی و غضایری می توان سراغ گرفت. افول ادب عاشورایی در قلمرو شعر مدح‌محور غزنوی، به اندازه‌ای مشهود است که در مجموع اشعار شاعرانی چون: فرخی، عنصری، عسجدی و ... تنها یک بیت ثبت شده که در آن به امام حسین علیه‌السلام، اشاره شده است؛ آن هم بیتی است از فرخی که در بخش پایانی مدح مسعود غزنوی، شادمانی محمود از دیدار او را به شادی امام علی(ع) از دیدار حسنین(ع) مانند کرده است: همیشه به دیدار تو شاد سلطان چو حیدر به دیدار شبّیر و شبّر دیوان فرخی در قطعه‌ای که نخست‌بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله شوشتری نقل شده نیز، غضایری رازی به پنج تن و از آن میان، امام حسین(ع) شفاعت جسته است: بهینِ خلق و برادرش و دختر و دو پسر محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن البته در هیچ‌یک از این ابیات به حادثه‌ی کربلا اشاره نشده است. در ادب این دوره، تنها منوچهری دامغانی(ف432)، در مسمطی که در وصف بهار سروده، در توصیف عاشورا، به عزاداری شیعیان بر اصحاب کربلا اشاره کرده، مضمونی که موید فراگیری نوحه بر شهدای کربلا در این عصر است: طوطی میان باغ دمان و کشی کنان چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی ...قمری هزار نوحه کند بر سر چنار چون اهل شیعه بر سر اصحاب نینوی دیوان منوچهری البته وضعیت شعر شیعی عربی و متون ادبی، تاریخی و حدیثی، در انعکاس حادثه‌ی کربلا، متفاوت با شعر این دوره است. @mmparvizan
هدایت شده از یارستان کودکستان
🖤 محرم را برای کودکان به‌یادماندنی کنید! 4⃣ قسمت چهارم: مسئولیت دادن به کودک بخش‌های مختلف دومین قسمت را در تصاویر بالا دنبال کنید. #تربیت_دینی @yarestankoodakestan yarestankoodakestan.ir
مثل گل توی پاییز حال خوبی ندارم دوست دارم که آرام قطره قطره ببارم آسمان نگاهم ابری و مه‌گرفته است از دلم چند روزی‌ست شادی و خنده رفته است بازخوانده است بی‌بی نوحه‌ی کربلا را باز گفته است بابا قصه‌ی بچه‌ها را بچه‌هایی که بودند پاک و صاف و خدایی کاش من مثل آن‌‌ها می‌شدم کربلایی معصومه مرادی
الإمام_الحسين_في_الشعر_العراقي_الحديث_علي_حسين_يوسف.pdf
2.92M
"الامام الحسین فی الشعر العراقی الجدید" علی حسین یوسف العتبه الحسینیه المقدّسه @mmparvizan
الحسین فی الشعر المسیحی .PDF
1.87M
" الحسین فی الشعر المسیحی" @ mmparvizan
هدایت شده از کانال تقی متقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عیبی نداره بذار بگن که آوازخون بود و واسه تو روضه خون شد... 🔹️همزمان با ایام سوگواری حضرت سید الشهدا (ع)، محسن چاوشی به سنت هر ساله خود، قطعه تازه‌ای را تقدیم شهدای کربلا کرد. 🔹️قطعه تازه چاوشی که به همراه یک ویدئوکلیپ منتشر شده است «آواز خون» نام دارد و او در توضیح آن نوشته است: «آواز خون» نذر محرم است و ادای دین شخصی من و دوستان هم‌دل به اهل کربلا. ‍‌‎‎‌‎‌
هدایت شده از یارستان کودکستان
🖤 محرم را برای کودکان به‌یادماندنی کنید! 5⃣ قسمت پنجم: حسن خلق والدین در محرم؛ رمز جذب کودک! بخش‌های مختلف دومین قسمت را در تصاویر بالا دنبال کنید. #تربیت_دینی @yarestankoodakestan yarestankoodakestan.ir
 ای خون اصیلت به شتک‌ها ز غدیران افشانده شرف‌ها به بلندای دلیران جاری شده از کرب‌وبلا آمده وآنگاه آمیخته با خون سیاووش در ایران تو اختر سرخی که به انگیزه‌ی تکثیر ترکید بر آیینه‌ی خورشیدضمیران ای جوهرِ سرداری سرهای بریده! وی اصلِ نمیرندگی نسل نمیران! خرگاه تو می‌سوخت در اندیشه‌ی تاریخ هر بار که آتش زده شد بیشه‌ی شیران آن‌شب چه‌شبی بود که دیدند کواکب نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران؟ وآن روز که با بیرقی از یک سر بی‌تن تا شام شدی قافله‌سالار اسیران تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند باید که ز خون تو بنوشند کویران تا اندکی از حقّ سخن را بگزارند باید که به خونت بنگارند دبیران حد تو رثا نیست، عزای تو حماسه است ای کاسته شأن تو از این معرکه‌گیران حسین منزوی
"اذان" اکبر است این یا که ماه آسمان؟ الله اکبر آدمی‌زاده است یا سروِ روان؟ الله اکبر اینکه می‌آید به میدان خاتم پیغمبران است؟ یا نگین خاتم پیغمبران؟ الله اکبر تیغ در کف می‌رسد وقتی که این خورشید تابان کهکشان می‌خوانَد: الحمد... آسمان: الله اکبر در قدومش هر مکان گم می‌شود در لامکانی لازمان لاحول می‌گوید... زمان: الله اکبر چشم‌هایش را ببین شاعر! بگو سبحان لله بازوانش را ببین راوی، بخوان: الله اکبر خیره شو در آن لب و دندان روشن تا ببینی کهکشان در کهکشان در کهکشان، الله اکبر صورتش را کشف کن: از خون و غیرت گل_شکفته تا بروید بوستان در بوستان الله اکبر این حسن‌سیرت، علی‌رو، مونس جان حسین است؟ یا دل و جان امام انس و جان؟ الله اکبر بر تبسم‌های نغزش این طلوع مهر و ماه است یا تجلای خدای مهربان؟ الله اکبر * ظهر عاشوراست... این آوای پرشور بلال است یا محمد باز می‌گوید اذان؟ الله اکبر... محمد مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنجیر کوچکم را برداشتم دوباره چشمان من پر است از یک کهکشان ستاره ماه سفید گم شد بین سیاهی شب خورشید پرطلایی از غصه سوخت در تب ابر کبود وحشی بد جور هست خسته از اضطراب یک رعد عمق دلش شکسته ماه محرم آمد عالم پر از عزا شد انگار بغض سرخ گلها دوباره وا شد من هم به یاد آقا امروز اشک بارم چون حضرت رقیه بغضی بزرگ دارم من هم پدر ندارم بابای من شهید است او سالهاست من را از کنج قاب دیده است معصومه مرادی این شعر اولین شعر کودک من هست که درست ده سال قبل گفتمش. با اینکه از نظر تکنیکی نقد برش وارد هست خیلی دوستش دارم. چقدر خوشحالم اولین شعر کودکم برای شما بوده آقاجان مهربانم و چقدر دوستت دارم و چقدر دوستت دارم.
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/Page/6545/CultureArt/5/0 در جام‌جم امروز بخوانید: از فرصت‌سازی تا فرصت‌سوزی جایگاه شعر عاشورایی کودک در تربیت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نمی‌خواهم قهرمان شوم!🔸 برخی قبول نمی‌کنند که حضرت آمده باشد و برای علی اصغر، درخواست آب کرده باشد؛ از این تعجب می‌کنند. نه! تعجبی ندارد. مگر حسین بن علی (ع) می‌خواسته قهرمان بشود که بگوید من از دشمن، تقاضا و التماس نمی‌کنم؟! امام حسین (ع) گفت: بگذار در تاریخ بگویند حسین به اشقیا التماس کرد! بگویند حسین گفت: «إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطِّفْلَ؛ اگر به من رحم نمی‌کنید، به این طفل شیرخواره رحم کنید». امام حسین (ع) گفت من ، من می‌خواهم تکلیف شرعی‌ام را انجام بدهم. اینجا مسأله شرعی است، مسألۀ حفظ نفس محترمه است. این بچه زنده است و با یک آب می‌تواند ادامه حیات بدهد. پس وظیفۀ شرعی پدرش این است که آب بدست بیاورد. درس حسین بن علی (ع) این است. نمی‌خواهد قهرمان بشود. می خواهد بندۀ خدا شود. قهرمان‌ها این کار را نمی‌کنند. فقط عبد می‌تواند این کار را بکند، نه قهرمان. قهرمان می‌گوید: دشمنان، لیاقت ندارند که من از آن‌ها درخواست کنم و خودم را جلویشان کوچک کنم. اما امام حسین (ع) عارش نمی‌شود. امام می‌گوید: من می‌میرم اما ننگ را قبول نمی‌کنم. اما برای رضای خدا و برای اینکه جهنم نروم، ننگ را قبول می‌کنم. مراتب دارد: «المَوتُ أولی مِن رُكوبِ العاری. وَ العار أولى مِن دُخولِ النّاری». @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه گفت: مشق رودخانه را روی دفتر زمین هیچ وقت خوانده‌ای؟ خاک گفت: مشق رودخانه‌ها رفتن است آب دادن است همچنان که مشق کوه واژه واژه بین دشت ایستادن است ماه گفت: مثل من بیا مشق رودخانه را از هوا ببین حرف حرف مشق سر لفظ لفظ مشق دست را جدا ببین خاک گفت: مشق آب روشنایی است ماه شعر کرد بغض خاک را و گفت: رودخانه مشق کودکان کربلایی است.