مثل گل توی پاییز
حال خوبی ندارم
دوست دارم که آرام
قطره قطره ببارم
آسمان نگاهم
ابری و مهگرفته است
از دلم چند روزیست
شادی و خنده رفته است
بازخوانده است بیبی
نوحهی کربلا را
باز گفته است بابا
قصهی بچهها را
بچههایی که بودند
پاک و صاف و خدایی
کاش من مثل آنها
میشدم کربلایی
معصومه مرادی
الإمام_الحسين_في_الشعر_العراقي_الحديث_علي_حسين_يوسف.pdf
2.92M
"الامام الحسین فی الشعر العراقی الجدید"
علی حسین یوسف
العتبه الحسینیه المقدّسه
#شعر_شیعی_معاصر_عربی
#ادبیات_عاشورایی
#شعر_شیعی
@mmparvizan
الحسین فی الشعر المسیحی .PDF
1.87M
" الحسین فی الشعر المسیحی"
@ mmparvizan
هدایت شده از کانال تقی متقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عیبی نداره بذار بگن که آوازخون بود و واسه تو روضه خون شد...
🔹️همزمان با ایام سوگواری حضرت سید الشهدا (ع)، محسن چاوشی به سنت هر ساله خود، قطعه تازهای را تقدیم شهدای کربلا کرد.
🔹️قطعه تازه چاوشی که به همراه یک ویدئوکلیپ منتشر شده است «آواز خون» نام دارد و او در توضیح آن نوشته است: «آواز خون» نذر محرم است و ادای دین شخصی من و دوستان همدل به اهل کربلا.
هدایت شده از یارستان کودکستان
🖤 محرم را برای کودکان بهیادماندنی کنید!
5⃣ قسمت پنجم: حسن خلق والدین در محرم؛ رمز جذب کودک!
بخشهای مختلف دومین قسمت را در تصاویر بالا دنبال کنید.
#تربیت_دینی
@yarestankoodakestan
yarestankoodakestan.ir
ای خون اصیلت به شتکها ز غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جاری شده از کربوبلا آمده وآنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزهی تکثیر
ترکید بر آیینهی خورشیدضمیران
ای جوهرِ سرداری سرهای بریده!
وی اصلِ نمیرندگی نسل نمیران!
خرگاه تو میسوخت در اندیشهی تاریخ
هر بار که آتش زده شد بیشهی شیران
آنشب چهشبی بود که دیدند کواکب
نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران؟
وآن روز که با بیرقی از یک سر بیتن
تا شام شدی قافلهسالار اسیران
تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند
باید که ز خون تو بنوشند کویران
تا اندکی از حقّ سخن را بگزارند
باید که به خونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست، عزای تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معرکهگیران
حسین منزوی
"اذان"
اکبر است این یا که ماه آسمان؟ الله اکبر
آدمیزاده است یا سروِ روان؟ الله اکبر
اینکه میآید به میدان خاتم پیغمبران است؟
یا نگین خاتم پیغمبران؟ الله اکبر
تیغ در کف میرسد وقتی که این خورشید تابان
کهکشان میخوانَد: الحمد... آسمان: الله اکبر
در قدومش هر مکان گم میشود در لامکانی
لازمان لاحول میگوید... زمان: الله اکبر
چشمهایش را ببین شاعر! بگو سبحان لله
بازوانش را ببین راوی، بخوان: الله اکبر
خیره شو در آن لب و دندان روشن تا ببینی
کهکشان در کهکشان در کهکشان، الله اکبر
صورتش را کشف کن: از خون و غیرت گل_شکفته
تا بروید بوستان در بوستان الله اکبر
این حسنسیرت، علیرو، مونس جان حسین است؟
یا دل و جان امام انس و جان؟ الله اکبر
بر تبسمهای نغزش این طلوع مهر و ماه است
یا تجلای خدای مهربان؟ الله اکبر
*
ظهر عاشوراست... این آوای پرشور بلال است
یا محمد باز میگوید اذان؟
الله اکبر...
محمد مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنجیر کوچکم را
برداشتم دوباره
چشمان من پر است از
یک کهکشان ستاره
ماه سفید گم شد
بین سیاهی شب
خورشید پرطلایی
از غصه سوخت در تب
ابر کبود وحشی
بد جور هست خسته
از اضطراب یک رعد
عمق دلش شکسته
ماه محرم آمد
عالم پر از عزا شد
انگار بغض سرخ
گلها دوباره وا شد
من هم به یاد آقا
امروز اشک بارم
چون حضرت رقیه
بغضی بزرگ دارم
من هم پدر ندارم
بابای من شهید است
او سالهاست من را
از کنج قاب دیده است
معصومه مرادی
این شعر اولین شعر کودک من هست که درست ده سال قبل گفتمش. با اینکه از نظر تکنیکی نقد برش وارد هست خیلی دوستش دارم.
چقدر خوشحالم اولین شعر کودکم برای شما بوده آقاجان مهربانم و چقدر دوستت دارم و چقدر دوستت دارم.
https://jamejamdaily.ir/Newspaper/Page/6545/CultureArt/5/0
در جامجم امروز بخوانید:
از فرصتسازی تا فرصتسوزی
جایگاه شعر عاشورایی کودک در تربیت
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸نمیخواهم قهرمان شوم!🔸
برخی قبول نمیکنند که حضرت آمده باشد و برای علی اصغر، درخواست آب کرده باشد؛ از این تعجب میکنند. نه! تعجبی ندارد. مگر حسین بن علی (ع) میخواسته قهرمان بشود که بگوید من از دشمن، تقاضا و التماس نمیکنم؟! امام حسین (ع) گفت: بگذار در تاریخ بگویند حسین به اشقیا التماس کرد! بگویند حسین گفت: «إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطِّفْلَ؛ اگر به من رحم نمیکنید، به این طفل شیرخواره رحم کنید».
امام حسین (ع) گفت من #نمیخواهم_قهرمان_بشوم، من میخواهم تکلیف شرعیام را انجام بدهم. اینجا مسأله شرعی است، مسألۀ حفظ نفس محترمه است. این بچه زنده است و با یک آب میتواند ادامه حیات بدهد. پس وظیفۀ شرعی پدرش این است که آب بدست بیاورد. درس حسین بن علی (ع) این است. نمیخواهد قهرمان بشود. می خواهد بندۀ خدا شود. قهرمانها این کار را نمیکنند. فقط عبد میتواند این کار را بکند، نه قهرمان.
قهرمان میگوید: دشمنان، لیاقت ندارند که من از آنها درخواست کنم و خودم را جلویشان کوچک کنم. اما امام حسین (ع) عارش نمیشود. امام میگوید: من میمیرم اما ننگ را قبول نمیکنم. اما برای رضای خدا و برای اینکه جهنم نروم، ننگ را قبول میکنم. مراتب دارد: «المَوتُ أولی مِن رُكوبِ العاری. وَ العار أولى مِن دُخولِ النّاری».
@haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه گفت:
مشق رودخانه را
روی دفتر زمین
هیچ وقت خواندهای؟
خاک گفت:
مشق رودخانهها رفتن است
آب دادن است
همچنان که مشق کوه
واژه واژه بین دشت ایستادن است
ماه گفت:
مثل من بیا
مشق رودخانه را
از هوا ببین
حرف حرف مشق سر
لفظ لفظ مشق دست را جدا ببین
خاک گفت:
مشق آب روشنایی است
ماه شعر کرد بغض خاک را و گفت:
رودخانه مشق کودکان کربلایی است.
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#شعر_نوجوان
#عاشورا
#از_کتاب_روی_دوش_ابر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤵
خورشید میگوید:
رود زلالی در میان دشت
میدید گلهای پریشان را
میدید خاک تشنه را
چندین نهال ترد و بیجان را
میدید و در ذهنش
فکر نجات غنچهها جا داشت
غران و جوشان
سمت گلها گام برداشت
اما ...
کابوس داغی مثل آه اژدها برخاست
آتش به جان بیکران رود افتاد
آتش به جان هرچه بود افتاد
رود...
اف
تاد
خورشید میگوید:
ماه بنی هاشم
جاریترین آغاز دنیا بود
این رود پهناور
تنهاترین سرباز آقا بود
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#شعر_نوجوان
هدایت شده از پرویزن
مدايح_و_مراثي_حضرت_ابوالفضل.pdf
1.37M
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸السلام علیک یا اباالفضل العباس علیه السلام 🔸
#محرم
#تاسوعا
#امام_حسین
@haerishirazi
"قسمت"
جانم یقینی بیکران دارد، ذهن من از وسواسها لبریز
دینم پر از نجوای "یا قدوس"، دنیایم از خناسها لبریز
در جمعِ انبوهِ جگرخواران، وا کردهام این سفرهی خون را
زخم و نمک آماده و این بزم، از آن نمکنشناسها لبریز
این دشنهی تشنه که از پهلو، خون میمکد داغ درونم را_
میراث دیروز برادرهاست، از سودهی الماسها لبریز
*
میرویم از گل ناشکیباتر، گل میدهم از باغ زیباتر
اما لبم چون بغض، خشکیده است، رویای من از داسها لبریز
پژمرده و رنجور و غمگینم، افسرده از صد داغِ دیرینم
قلب مرا با خویش خوشبوکن، ای عشق! ای از یاسها لبریز!
تیغی بکش ای معنیِ جانم! نشتر بزن بر روحِ ایمانم
بگذار تا جاری شود تا تو، این خونِ "از احساسها لبریز"
*
در روزگار درد و بیدردی، در لحظههای مرد و نامردی
ما را سری پر شور "قسمت" کن، از غیرت عباسها: لبریز
#محمد_مرادی
"از حَسن تا محتشم/ بخش اول"
شاعران بزرگ فارسی همواره بر دوش سخنورانِ پیش از خود ایستادهاند و اشعار درخشان، بخشی از نور خود را از کهکشان سرودههای پیشین اقتباس کردهاند.
در تاریخ شعر عاشورایی، هیچ شعری شهرت و فراگیری ترکیببند محتشم کاشانی را نیافته، رواجی گسترده در تکیهها و کتیبهها و عزاداریها، که از این منظر کمتر شعری را میتوان با آن مقایسه کرد.
تخیلِ رها، سوزمندی و احساس پر شور، ساختار و آهنگ مناسب، استفاده از ارکان روایت چون: گفتگو و سوال و قابلیت همذات پنداری و تنوع ساحتها و در کنار آن زبان و بیان مناسب، همه به فراگیری این شعر در زبان فارسی کمک کرده است. اما آنچه باید در نظر گرفت، سیر تطور شعر عاشورایی فارسی و جایگاه آن در فراهم کردن امکان ظهور این شعر درخشان است.
بیهیچ تردیدی، محتشم قبل از خلق این مرثیه، خواسته و ناخواسته به برخی آثار پیشین یا همزمان خود نظر داشته و از آن سرودهها و تجربهها بهره برده است. به همین دلیل در زیر به چند شاعر تاثیرگذار بر او در مسیر آفرینش مرثیهی مشهورش اشاره خواهد شد.
۱_ حسن کاشی (زنده تا ۷۳۸) از شاخصترین شاعران شیعی است که بر تحولات شعر شیعی ایران اثر گذاشته است. او حدود ۲۵۰ سال پیش از محتشم زیسته و اغلب شاعران شیعی سدههای هشتم تا دهم از سبک و سخن او بهره بردهاند.
انتساب او به کاشان (چون محتشم) سبب شده که مرثیهسرای کاشانی بارها به دیوان او نظر افکنده باشد؛ چنانکه خود سروده است:
فصیحبلبل خوشلهجه کاشیِ مداح
که بود روضهی آمل ازو ریاض ارم
محتشم، ترکیببند هفتبخشی حسن کاشی را در ستایش امیرمومنان با رعایت وزن و ردیف و قافیه در تمام بخشها و حتی شباهت بیت ترجیع، پاسخ گفته است.(بنگرید به مقدمهی دیوان حسن کاشی ص ۳۸ به تصحیح عباس رستاخیر)
مصرع اول شعر حسن:
السلام ای سایهات خورشید ربالعالمین
مصرع اول شعر محتشم:
السلام ای عالم اسرار رب العالمین
اما آنچه در این مقال باید به آن اشاره کرد، تاثیر احتمالی تنها قصیدهی عاشورایی موجود در دیوان حسن بر بند اول ترکیببند محتشم است؛ چنانکه هر دو در یک وزن و یک ردیف و قافیه سروده شده است.
حسن:
ای دل کنون که عاشر ماه محرم است
شادی مکن که نوبت شادیت در غم است (دیوان ۷۴)
محتشم:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ (دیوان ۲۸۰)
شباهت تصویری شعر محتشم با مرثیهی حسن زیاد نیست؛ اما بعید نیست در مرثیهی خود به برخی ابیات شعر شاعر همشهریاش نظر افکنده باشد؛ مثلا در بیتهای:
گردون کبودجامه شد و مه سیاهپوش
یعنی که روز مقتل خورشید اعظم است
...ای روح قدس! بر سر خاک رسول شو
آن کز شرف خلاصهی اولاد آدم است
که یادآور ابیات دوم و هفتم بند نخست شعر محتسم است.
ادامه دارد...
#شعر_عاشورایی
#حسن_کاشی
#محتشم
@mmparvizan
"از حسن تا محتشم/ بخش دوم"
۲_ بابا فغانی شیرازی (ف۹۲۵) از دیگر شاعران پیش از محتشم است که شاعر کاشان احتمالا در مرثیه و حتی در غزلهایش از او تاثیر پذیرفته است.
نخستین شباهتهای شعر محتشم به اثر عاشورایی بابا، یکی انتخاب قالب ترکیببند و دیگر گزینش وزن مشهور "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" برای مرثیهی عاشورایی است.
بند اول ترکیببند شاعر شیرازی به مطلع زیر است:
روز قیامت است صباح عشور تو
ای تا صباح روز قیامت ظهور تو
دیوان
چنانکه در شعر حسن کاشی و بابا و پس از آن دو در سرودهی دیگر شاعران نیز دیده میشود؛ تکیهی این شاعران در مرثیههاشان بر روز عاشوراست؛ حال آنکه با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایرانِ قرن ده و رواج مراسم و آیینهای دههی اول محرم، زمینهی توجه به مجموع ماه محرم در مرثیههای اواخر و پس از این قرن فراهم شده است.
از دیگر شباهتهای شعر محتشم و بابا، لحن روایی مشابه و توجه به برخی شباهتهای لفظی است؛ برای مثال بابافغانی در بند دوم مرثیهاش کربلا را در جایگاه ردیف انتخاب کرده است:
هر گل که بر دمید ز هامون کربلا
دارد نشان تازهی مدفون کربلا
که قاعدتا الگوی بند دوم شعر محتشم بوده است:
کشتی شکست خوردهی طوفام کربلا
در خاک و خون تپیدهی میدان کربلا
۳_ اهلی شیرازی (۸۵۸_ ۴۴۰) دیگر شاعر شاخص شیعی در اوایل قرن دهم است که اشعارش بر محتشم تاثیر گذاشته است. جدا از ترکیببند ۱۲ امام او در بحر رمل، بیشتر قصاید عاشورایی او در وزن مرثیهی محتشم است که پیشِ چشم شاعر کاشان بوده است.
شوری که او در مرثیهی حسینیاش بیان میکند، بیشباهت به شورش شعر محتشم نیست؛ او همچنین از سوال در آغاز مرثیهاش استفاده کرده همان شگردی که به شعر محتشم نیز راه یافته است:
آمد عشور و در همه ماتم گرفته است
آه این چه ماتم است که عالم گرفته است؟
...
تنها نه در میانهی ما شور این عزاست
کاین شور در زمین و زمان هم گرفته است
دیوان
بند دوم مرثیهی محتشم نیز بیشباهت به این قصیدهی عاشورایی اهلی نیست:
این نقد دل نثار شهیدان کربلا
چون خاک رهگذار شهیدان کربلا
اهلی در قصیدهای دیگر هم این گونه مرثیهسرای امام حسین(ع) شده است:
واحسرتا که دیده ز حیرت پر آب شد
در ماتم حسین علی دل کباب شد
که این مرثیه در وزن و ردیف و قافیه، احتمالا الگوی بند ۱۱ شعر محتشم بوده است:
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهی طاقت خراب شد
نکتهی مهم اینکه اهلی در اغلب مراثیاش از وزن "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" استفاده کرده؛ ویژگیای که موید تثبیت این وزن پیش از محتشم برای مرثیههای عاشورایی است. چون قصایدی دیگر با مطلعهای زیر:
آمد عشور و خاطرم افکار کرده است
درد حسین در دل ما کار کرده است
و
چرخ از شفق نه صاعقه در خرمنش گرفت
خون حسین تازه شد و دامنش گرفت
نکتهی مهم در بیت اخیر، اشاره به نقش چرخ و حادثهی عاشورا در ادبیات شیعی است؛ مضمونی که در شعر محتشم پررنگی ویژهای یافته است.
۴_ وحشی بافقی: آخرین شاعر مورد بحث، وحشی بافقی(ف۹۹۱) است. او شاعر همعصر محتشم است و به صورت دقیق نمیتوان گفت که ترکیببند او مقدم بر محتشم است یا شعر محتشم؟ اما آنچه از بررسی ششبند او بر میآید شباهتهایی است که موید رواجیافتن الگویی برای سرودن مرثیههای عاشورایی در نیمهی دوم سدهی دهم است. این اشتراکات را از همان بند نخست شعر وحشی میتوان دید:
روزی است اینکه حادثه کوس بلا زده است
کوس بلا به معرکهی کربلا زده است
روزی است اینکه دست ستم، تیشهی جفا
بر پای گلبن چمن مصطفا زده است
(دیوان ص ۲۱۸)
که نشاندهندهی ورود عنصر واژههای تکراری آغازین به مرثیههای عاشورایی است.
استفاده از روایت و بهرهگیری از سیر داستانی برای بندها، خطاب، ورود روحالقدس و حضرت رسول و دیگر پنجتن به گفتگوها، تعداد ابیات یکسان برای هربند، از دیگر ویژگیهای مشترک این مرثیه با سرودهی محتشم است.
#شعر_عاشورایی
#شعر_شیعی
#بابا_فغانی
#وحشی_بافقی
#اهلی_شیرازی
#محتشم
@mmparvizan
"شعر_عاشورایی/۵"
در میان شاعران قرن پنجم، شعر ناصر خسرو(۳۹۴_۴۸۱)قلمروی مجزا و متمایز با دیگر شاعران دارد. در اشعار این شاعر اسماعیلی، بسیاری از شخصیتهای شیعی حضور پررنگ دارند و حکیم در دفاع از باورهای خود به آنان توسل جسته است.
در اشعار ناصرخسرو، ستایش امام علی(ع) و فضایل ایشان، بیش از دیگر بزرگان(حتی حضرت رسول ص) نمود دارد؛ با این حال ابیاتی در ستایش دیگر امامان نخستین شیعه هم، در اشعار او دیده می شود.
ناصرخسرو در دیوانش، به سبک شاعران سامانی از القاب شبر و شبیر برای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) استفاده کرده است(صفحههای 94، 200، 133و 308 دیوان)؛ چنانکه در جدال با ناصبیان و در دفاع از حقانیت امام علی(ع) و فرزندانش میسراید:
ای ناصبی اگر تو مقری بدین سخن
حیدر امام توست و شبر وآن گهی شبیر
او امام حسین(ع) را از بازخواستکنندگان روز قیامت دربارهی عهد روز غدیر میداند(ص 402) و ایشان را یادگار رسول(ص) میخواند:
حسین و حسن یادگار رسول
نبودند جز یادگار علی
در اشارات موجود در دیوان ناصرخسرو به شهادت امام حسین(ع) و ریشههای قتل آن حضرت اشاره شده است:
ور یار رسول است کشندهی پسر او
پس هیچ مرو را نه عدو بود و نه کافر
همچنین در شکایت از روزگار، به ماجرای شهادت آن حضرت اشاره میکند:
هیچ شنیدی که به آل رسول
رنج و بلا چند رسید از دهاش؟
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره از او شد به جهان کربلاش
حکیم همچنین به شیوهی زیارت عاشورا، بر قاتلان سیدالشهدا لعنت می فرستد:
لعنت کنم بر آن بت، کاو کرد و شیعت او
حلق حسین تشنه در خون خضاب و رنگین
اما بیشک از زیباترین ابیات عاشورایی ناصرخسرو، بیت زیر است که در قصیدهی ۹۷ دیوان و در خلال شکایت او از ستم روزگار درج شده است و نشاندهندهی اندوه همیشگیاش از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) است. اندوهی که با هیچ معجون و دارویی بر طرف نمیشود:
من که ز خون حسین پر غم و دردم
شاد چگونه کنند خون رزانم؟
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
#ناصر_خسرو
@mmparvizan