نوازش می کند با حرفهایش
تمام کودکان کوچه ها را
درخشان میکند با تابش خود
شبانه آسمان کوچه ها را
به دست ساز باران می نوازد
برای زندگی هر روز آهنگ
به همراه قلم موی عدالت
به تاریخ امیران می زند رنگ
شبیه رعد و برقی تیز و برّان
هراسان میکند شبرنگ ها را
به قلب بادها می تابد و بعد
پر از جان می کند گلسنگ ها را
خدا در خانه اش با شاپرک ها
برایش شعری از ایثار خوانده
علی با قصه ی بی انتهایش
درون دفتر تاریخ مانده
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#شعر_نوجوان
@moradimasoome
غرق دریای آبی آقا
می روم سمت کهکشان هر روز
مثل سجادهها پر از نورم
زیر این سقف و سایبان هر روز
می پرم با دو بال سبزآبی
تا طلاییترین مکان زمین
می شوم طرحی از کبوترها
در شبستان آسمان آذین
لا به لای دعای مادرها
هر زمان: صبح، ظهر، وقت غروب
جمله زیر می شود تکرار
دوستت دارم ای صمیمی خوب
معصومه مرادی
#شعر_آیینی
#شاهچراغ
نوازش می کند با حرفهایش
تمام کودکان کوچه ها را
درخشان میکند با تابش خود
شبانه آسمان کوچه ها را
به دست ساز باران می نوازد
برای زندگی هر روز آهنگ
به همراه قلم موی عدالت
به تاریخ امیران می زند رنگ
شبیه رعد و برقی تیز و برّان
هراسان میکند شبرنگ ها را
به قلب بادها می تابد و بعد
پر از جان می کند گلسنگ ها را
خدا در خانه اش با شاپرک ها
برایش شعری از ایثار خوانده
علی با قصه ی بی انتهایش
درون دفتر تاریخ مانده
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
چرا علی؟
آفتاب مهربان
وقت رفتنش رسیده بود و باز
فکر خاک بود
فکر غنچههای خواب روی شاخههای سبز تاک بود
فکر رویش جوانههای صلح
خواب راحت ستارهها
فکر بازگشت صبح بود
فکر نور
فکر سالهای دور بود
فکر کرد نور اگر نباشد آسمان سیاه میشود
باز هم بساط تیرگی
روبه راه میشود
فکر کرد و فکر کرد...
ناگهان فرشتهای از آسمان
نامهای به دست آفتاب داد
چند لحظه بعد
خنده بر لبش شکفت
گفت
بعد از آفتاب
نور سهم ماه میشود
#معصومه_مرادی
#شعر_نوجوان
#شعر_آیینی
#غدیر
#حضرت_علی
بغض تازهای شکوفه داده درگلوی ابر
حرف قرمزی نشسته در مسیر درد
میچکد
قطره
قطره
اشک آسمان به روی خاک
باز هم رسیده ماه جنگ باغ و باد
آه
باد هرز
چیده است دانه های سرخ سیب را
پخش کرده در فضا شمیم یک گل غریب را
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#شعر_نوجوان
#محرم
هدایت شده از پرویزن
"شعر عاشورایی/ ۱"
دربارهی شعر عاشورایی و ادوار آن پژوهشهایی متعدد انجام شده است. طبق روایتهایی، ادبیات عاشورایی حتی پیش از زمان شهادت حضرت اباعبدالله شکل گرفته و نشانههای آن را در لالاییهای منسوب به حضرت فاطمه(س) و همچنین پیشبینیهای مربوط به حادثه از زبان حضرت رسول(ص) و امام علی(ع) که درود و صلوات خداوند بر آنان باد، میتوان دید. نشانههای این دست روایات و نقلها در بسیاری از کتب حدیثی اهل سنت و شیعه، مربوط به سدههای سوم به بعد قابل رصد است. ( بنگرید به کاملالزیارات ابنقولویه قمی؛ المعجمالکبیر سلیمان الطبرانی و المستدرک علیالصحیحین ابیعبدالله حاکم نیسابوری؛ تاریخ دمشق ابن عساکر و ...) اما آنچه در ادبیات عرب بهعنوان شعر عاشورایی مطرح است، جدا از سخنان منسوب به امام و رجزهای شهدای کربلا چون: حضرت اباالفضل(ع)، حرّ بن یزید ریاحی و دیگر یاران، اشعاری است که پس از واقعهی عاشورا و با موضوعهایی نظیر مرثیهی شهدا، دفاع از خاندان رسول(ص) و تلمیح یا روایت این حادثهی بزرگ سروده شده است.
بیشک سوگسرودههای بازماندگان کربلا نقشی تعیینکننده در رواج این جریان داشته و از آن میان جلسات شعرخوانی در محضر حضرت سکینه سلام الله علیها و دیگر بزرگان این خاندان شریف، اهمیتی بسزا داشته است.
پس از آن و در طول تاریخ ادب عربی، بسیاری از شاعرانِ عمدتا شیعی، اشعاری شکوهمند در این حوزه سرودهاند که از آن میان میتوان به دعبل خزاعی و شریف رضی اشاره کرد.
در ادبیات فارسی، بهمرور و با رواج شعر فارسی، از سدهی چهارم زمینههای توجه به عاشورا و ذکر امام حسین(ع) در اشعار فراهم شده؛ بهطوری که در دوران سامانیان، از میان شخصیتهای دینی، پس از امام علی(ع) و حضرت رسول(ص)، بیشترین ابیات را در مرثیهی آن حضرت میتوان دید؛ البته اغلب این اشارات و ابیات مدیون کسایی و مقتل منظوم اوست که در مجالی دیگر به آن میپردازیم.
بر اساس اشعار باقی مانده، کسایی اقدم شاعران عاشورایی با تعریف خاص آن است؛ هرچند بعید نیست بسیاری از اشعار شیعی و منقبتی این دوره از بین رفته باشد؛ چنانکه ناصرخسرو در مقام منقبتگویی، خود را با رودکی مقایسه کرده؛ حال که چندان نشانهای از شعر منقبتی رودکی در دست نیست:
خود را ز بهر مدحت آل رسول
گه رودکی و گاهی حسّان کنم
دیوان ناصرخسرو
به هر وجه بر اساس ابیات موجود، حتی پیش یا همزمان با کسایی در شعر دیگر شاعران فارسی نیز به امام حسین(ع) اشاره شده، چنانکه حکیم میسری در مقدمهی دانشنامه که بین سالهای 367تا370 سروده، پس از رسول و علی بر حسنین علیهمالسلام درود میفرستد:
پس آن گه بر حسین و بر حسن بر
به فرزندان ایشان تن به تن بر
دانشنامهی میسری
دقیقی مقتول به 370 نیز در تغزل قصیدهی 55 بیتیاش و در توصیف معشوق، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر امام حسین(ع) تلمیح کرده است:
چنانچون من بر او گریم نگریید
ابر شبیر زهرا روز محشر
دیوان دقیقی
البته برخی پژوهشگران این بیت و چند بیت دیگر شیعی در این قصیده را در شعر دقیقی متاخر میدانند؛ هرچند فارغ از مباحث نسخهشناسانه، از منظر سبکی میتوان این شعر را متعلق به سدهی چهارم دانست...
ادامه دارد.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#شعر_عاشورایی
@mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"شعر_عاشورایی/۲)
در تاریخ شعر عاشورایی فارسی، کسایی مروزی را نخستین مرثیهسرا به شمار میآورند. این لقب بر اساس معدود ابیات باقیمانده از سدهی چهارم، به او نسبت داده شده و یادآور قصیدهای است که او در پیوند با عاشورا سروده است.
کسایی شاعر شاخص ادبیات دینی و همچنین شاعر وصف و طبیعت، بر اساس اسناد موجود در سال ۳۴۱ متولد و پس از ۳۹۱ درگذشته است. از او تنها حدود سیصد بیت شعر بر جای مانده، اما جایگاهش در ادب فارسی به حدی درخشان بوده که تا قرنها، شاعران از او به نیکی یاد میکردهاند.
هرچند نظر صاحب کتاب النقض را که همهی دیوان او را مناقب حضرت رسول(َص) و آل ایشان دانسته، نمیتوان پذیرفت، این اندازه مشخص است که او شاعری مذهبی بوده، چنانکه عوفی نیز در لبابالالباب آشکار به این نکته اشاره کرده است.
مرثیهی عاشورایی کسایی، قصیدهای پنجاهبیتی است که به طور کامل، در جنگ تتمهی خلاصهالاشعار تقی کاشانی (نسخهی بانکی پور پتنه) ضبط شده؛ البته ابیات ابتدایی آن در مجمعالفصحا و بیتهایی از آن نیز در لغت فرس و ترجمانالبلاغه نقل شده است.
در بیست و پنج بیت آغازین این قصیده، کسایی به وصف زیباییهای طبیعت و بهار پرداخته و سپس از بیت بیست و ششم از تغزل و وصف برائت جسته و به مقتل گریز زده است:
بیزارم از پیاله، وز ارغوان و لاله
ما و خروش و ناله، کنجی گرفته ماوا
دست از جهان بشویم، عز و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم، مقتل کنم تقاضا
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را
مقتول کربلا را تازه کنم تولا
دیوان کسایی
در ادامه، این شعر کاملا به شیوهی مقاتل موجود نزدیک میشود، به گونهای که تاثیرپذیری کسایی از این دست آثار، بهوضوح در توصیفات و تعابیر دیده میشود:
آن میر سر بریده، در خاک خوابنیده
از آب ناچشیده، گشته اسیر غوغا
تنها و دلشکسته، بر خویشتن گرسته
از خانومان گسسته، وز اهل بیت آبا
دیوان کسایی
در این قصیده کسایی بر شمر و سنان لعنت میفرستد و یزید را نکوهش میکند:
بیشرم شمر کافر، ملعون سنان ابتر
لشکر زده بر او بر، چون حاجیان بطحا
...صفین و بدر و خندق، حجت گرفته با حق
خیل یزید احمق، یکیک به خون کوشا
همان
در این مقتل منظوم، نخستبار در ادب فارسی از علی اصغر، حضرت زینب و شهربانو علیهمالسلام نیز یاد شده است:
آن پنجماهه کودک، باری چه کرد ویحک
کز پای تا به تارک، مجروح شد مفاجا
آن زینب غریوان، اندر میان دیوان
آل زیاد و مروان نظاره گشته عمدا...
در مجموع، این شعر در جایگاه نخستین مقتل فارسی که حدود ۱۱۰۰ سال پیش سروده شده، جایگاهی ویژه در تاریخ ادب عاشورایی دارد.
#شعر_شیعی
#ادب_عاشورایی
#شعر_آیینی
@mmparvizan
"شعر_عاشورایی/۳"
عصر شعرخیز غزنوی، دورهی چندان مناسبی برای رواج شعر عاشورایی فارسی نیست. بهویژه در زمان محمود غزنوی ۳۸۷تا۴۲۱، چندان نمودی از ادب عاشورایی در آثار برجای مانده دیده نمیشود؛ نکتهای که بعید نیست از مذهب غالب در قلمرو غزنویان نشات گرفته باشد.
در این دوران، هرچند حکومت شیعی آلبویه در ری، حامی شعر منقبتی بوده، میزان اشعار به دست آمده از شاعران نواحی مرکزی و جنوبی ایران زیاد نیست و تنها ابیات شیعی پراکنده را در آثار منسوب به کسانی چون بندار رازی و غضایری می توان سراغ گرفت.
افول ادب عاشورایی در قلمرو شعر مدحمحور غزنوی، به اندازهای مشهود است که در مجموع اشعار شاعرانی چون: فرخی، عنصری، عسجدی و ... تنها یک بیت ثبت شده که در آن به امام حسین علیهالسلام، اشاره شده است؛ آن هم بیتی است از فرخی که در بخش پایانی مدح مسعود غزنوی، شادمانی محمود از دیدار او را به شادی امام علی(ع) از دیدار حسنین(ع) مانند کرده است:
همیشه به دیدار تو شاد سلطان
چو حیدر به دیدار شبّیر و شبّر
دیوان فرخی
در قطعهای که نخستبار در مجالسالمومنین قاضی نورالله شوشتری نقل شده نیز، غضایری رازی به پنج تن و از آن میان، امام حسین(ع) شفاعت جسته است:
بهینِ خلق و برادرش و دختر و دو پسر
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن
البته در هیچیک از این ابیات به حادثهی کربلا اشاره نشده است. در ادب این دوره، تنها منوچهری دامغانی(ف432)، در مسمطی که در وصف بهار سروده، در توصیف عاشورا، به عزاداری شیعیان بر اصحاب کربلا اشاره کرده، مضمونی که موید فراگیری نوحه بر شهدای کربلا در این عصر است:
طوطی میان باغ دمان و کشی کنان
چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی
...قمری هزار نوحه کند بر سر چنار
چون اهل شیعه بر سر اصحاب نینوی
دیوان منوچهری
البته وضعیت شعر شیعی عربی و متون ادبی، تاریخی و حدیثی، در انعکاس حادثهی کربلا، متفاوت با شعر این دوره است.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#منوچهری_دامغانی
#شعر_غزنوی
#عاشورا
#امام_حسین
@mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه گفت:
مشق رودخانه را
روی دفتر زمین
هیچ وقت خواندهای؟
خاک گفت:
مشق رودخانهها رفتن است
آب دادن است
همچنان که مشق کوه
واژه واژه بین دشت ایستادن است
ماه گفت:
مثل من بیا
مشق رودخانه را
از هوا ببین
حرف حرف مشق سر
لفظ لفظ مشق دست را جدا ببین
خاک گفت:
مشق آب روشنایی است
ماه شعر کرد بغض خاک را و گفت:
رودخانه مشق کودکان کربلایی است.
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#شعر_نوجوان
#عاشورا
#از_کتاب_روی_دوش_ابر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤵
خورشید میگوید:
رود زلالی در میان دشت
میدید گلهای پریشان را
میدید خاک تشنه را
چندین نهال ترد و بیجان را
میدید و در ذهنش
فکر نجات غنچهها جا داشت
غران و جوشان
سمت گلها گام برداشت
اما ...
کابوس داغی مثل آه اژدها برخاست
آتش به جان بیکران رود افتاد
آتش به جان هرچه بود افتاد
رود...
اف
تاد
خورشید میگوید:
ماه بنی هاشم
جاریترین آغاز دنیا بود
این رود پهناور
تنهاترین سرباز آقا بود
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#شعر_نوجوان
هدایت شده از باشگاه کتاب سیب نارنجی
امام گلها عنوان مجموعه شعری عاشورایی از محمود پوروهاب است. پوروهاب در این مجموعه، در ۱۳ قطعه شعر که قالب همه آنها غزلمثنوی است و در شعر کودک و نوجوان کمتر استفاده شده است، به توصیف وقایع عاشورا و برخی از قهرمانان این رویداد مهم تاریخی پرداخته است.
زبان اشعار ساده و روان است و همراهی آنها با تصاویر میتواند آن ها را برای نوجوانان گروههای سنی د و ه مناسب کند؛ اگرچه بزرگسالان هم دیگر مخاطبان این مجموعهاند.
تشنه و تشنگی، رود، لاله، مشک، آب،اسب، سقا و ...از کلیدواژههای این مجموعهاند که در دیگر شعرهای عاشورایی نیز دیده میشوند. نگاه شاعر به واقعهی عاشورا در این دفتر چون بسیاری از سرودههای دیگر شاعران، نو و تازه نیست با این حال شاعر کوشیده است با خلق تصاویری متفاوت و ملموس سرودهای عاطفی ارائه کند و به مضمون رنگ و بویی تازه ببخشد. استفاده از ردیف برای تمام اشعار موسیقی شعرها را تقویت کرده است و زبان ساده و واژهها و ترکیبهایی چون سنجاقک، قمری، شکوفه، گلدان، خورشید، ترانهی رود، ماهی سرخ کوچک، آهوی سبزهزار، گل خشک و شاخه سبز صنوبر بر صمیمت کلام افزوده است.
از دیگر نقاط قوت این کتاب، ذکر منابع مورد استفاده است.
انتشاران مدرسه این مجموعه را اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر کرده است.
شعر زیر از این دفتر انتخاب شده است:
گفتی ای نوبهار من برگرد
کوچک بیقرار من برگرد
داغ و اندوه تازهای نگذار
بر دل داغدار من، برگرد
آه از خون سرخ یارانم
دشت شد لالهزار من، برگرد
منم آن رود تشنه کو آبی؟
خشک شد چشمهسار من برگرد
در دل کوفیان زمستان است
دور شو از کنار من، برگرد
تیغ و شمشیر تشنه خونند
آهوی سبزهزار من برگرد
ای گل کوچک برادر من
یادگار بهار من برگرد
کودک اما عمو عمو میکرد
گل خود را دوباره بو میکرد
غصهها داشت در دلش خانه
دور گل گشت مثل پروانه
بال پروانه را جدا کردند
چه ستمها که بر شما کردند
باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی
#شعر_نوجوان
#سیب_نارنجی
#محمود_پوروهاب
#معصومه_مرادی
#شعر
#شعر_آیینی
#شعر_عاشورایی
https://eitaa.com/sibbook
به شوق تو به تمام حدود می نگرم
به جستجوی تو در کوه و رود می نگرم
غم تو فلسفه ی تار و پود هستی ماست
اگر جهان را چون تار و پود می نگرم
اگرچه باور من وحدت وجودی نیست
به شوق دیدن تو در وجود می نگرم
اگر تورا نسرایم چه شاعری چه عذاب
اگر به سوی تو نه پس چه سود می نگرم?
تو نردبان عروج زمانه باش که من
تمام هستی را در رکود می نگرم
تو راه توحیدی پس گناه نیست اگر
به مهر مهر تو وقت سجود می نگرم
**
نماز شام غريبان این زمانه تویی
علی است خانه ی حق و کلید خانه تویی
درخت ها که پیام آور بهار تو اند
هزاره هاست که چون باد بی قرار تو اند
هزاره هاست که بر شاخه های سرگردان
انارها همه حلاج سربه دار تو اند
به کوه های جهان فکر می کنم هر روز
که ایستاده و تمثیلی از وقار تو اند
بتاب ای همه منظومه ی تو خورشیدی
که کهکشان ها یک ذره از مدار تو اند
کجاست دوزخ. ? هر جای بی محبت تو
فرشتگان همه مرغان مرغزار تو اند
"دچار یعنی عاشق" چه دیر فهمیدم
که بیت بیت غزل های من دچار تو اند
دچار یعنی معیار عصمت ازلی
به بغض زل زده بر ریسمان و دست علی ...
#محمد_مرادی
#شعر_آیینی
قاصدک ابر شاپرک باران
خوانده صد قصه از زمین گلدان
میسراید هزار شعر حیاط
میفرستد ستاره هم صلوات
میزند کوچه را هوا جارو
میشکوفد گل از گل شببو
میچکد از لباس شب پولک
میکشد شانه بر سرش پوپک
دست هر بچه کیک فنجانی است
مثل اینکه زمان مهمانیست
گلی از نور باز در راه است
شب میلاد پنجمین ماه است
فرارسیدن ماه زیبای رجب و عید قشنگ میلاد امام باقر خجسته باد
#معصومه_مرادی
#شعر_آیینی