eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
388 عکس
199 ویدیو
36 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 و رسول‌خدا و امیرالمومنین صلوات‌الله علیهما بر علیه‌السلام 🔻 🥀 عن أبی‌عبد الله علیه‌السلام قال إن لله عزوجل ملائکة موکلین بقبر الحسین علیه‌السلام فإذا هم الرجل بزیارته أعطاهم ذنوبه فإذا أخطأ محوها ثم إذا أخطأ ضاعفوا له حسناته فما تزال حسناته تضاعف حتى توجب له الجنة ثم اکتنفوه فقدسوه‏ و ینادون ملائکة السماء أن قدسوا زوار قبر حبیب حبیب الله فإذا اغتسلوا ناداهم محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم یا و فد الله أبشروا بمرافقتی فی الجنة ثم ناداهم أمیر المؤمنین علی علیه‌السلام أنا ضامن لحوائجکم و دفع البلاء عنکم فی الدنیا و الآخرة ثم اکتنفوهم عن أیمانهم و عن شمائلهم حتى ینصرفوا إلى أهالیهم. 🥀 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 همانا برای خداوند عزوجل ملائکه‌ای موکل نزد قبر امام حسین علیه‌السلام می‌باشد، هنگامیکه احدی قصد زیارتش را می‌نماید، گناهانش را به آنها می‌بخشد و همینکه گام برمی‌دارد آن گناهان را محو می‌کند، پس هنگامیکه گام برمی‌دارد حسناتش را مضاعف می‌نماید، همچنان حسنات او مضاعف می‌گردد، تا اینکه بر او می شود، سپس او را میان خود در برمی‌گیرند و او را می‌گرداند و ملائکه آسمان ندا می‌کنند که قبر حبیب خداوند را مقدس بدارید، هنگامیکه غسل می‌کنند رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم آن‌ها را ندا می‌کند: بشارت باد شما را بر همراهی با من در بهشت، پس آنها را علیه‌السلام ندا می‌کند: من حوائج شما و دفع بلا از شما را در دنیا و آخرت هستم، پس آن ملائکه زائران را از جانب راست ایشان و چپ ایشان، آنها در بر می‌گیرند تا اینکه به سوی اهل خود برمی‌گردند. 📕 ثواب الاعمال، صفحه ۹۲ 🆔 @mosibatoratebah
🔻 أین زوّار الحسین علیه‌السلام 🔻 🥀 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 إذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ زُوَّارُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ لَا يُحْصِيهِمْ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى فَيَقُولُ لَهُمْ مَا أَرَدْتُمْ بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ يَقُولُونَ يَا رَبِّ أَتَيْنَاهُ حُبّاً لِرَسُولِ اللَّهِ وَحُبّاً لِعَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ وَرَحْمَةً لَهُ مِمَّا ارْتُكِبَ مِنْهُ فَيُقَالُ لَهُمْ هَذَا مُحَمَّدٌ وَعَلِيٌّ وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ فَالْحَقُوا بِهِمْ فَأَنْتُمْ مَعَهُمْ فِي دَرَجَتِهِمْ الْحَقُوا بِلِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى لِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَكُونُونَ فِي ظِلِّهِ وَاللِّوَاءُ فِي يَدِ عَلِيٍّ حَتَّى يَدْخُلُوا الْجَنَّةَ جَمِيعاً فَيَكُونُونَ أَمَامَ اللِّوَاءِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ يَسَارِهِ وَمِنْ خَلْفِهِ. 🥀 هنگامى كه روز قيامت شود منادى نداء مى‌‏كند: کجایند زوّار حسين بن على علیهماالسلام؟! 🥀 تعدادى از مردم كه عدد آن‌ها را غير از خداوند متعال كس ديگرى نمى‌‏داند برمی‌خیزند. پس به ايشان گفته می‌شود قصد شما از مزار علیه‌السلام چه بود؟! 🥀 پاسخ می‌دهند: پروردگارا آن را كرديم به جهت به رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله و امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهماالسلام، و به منظور طلب رحمت براى صاحب قبر به ازاء آنچه از آن حضرت صادر گرديد. 🥀 پس به آن‌ها گفته می‌شود: ايشان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين علیهم‌السلام هستند، ملحق به آن‌ها شويد. شما با و در و مرتبۀ آن‌ها هستيد؛ به لواء و پرچم رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله ملحق گرديد. 🥀 پس به طرف لواء آن حضرت رهسپار شده و در سايۀ آن قرار می‌گيرند در حالى كه لواء به دست اميرالمؤمنين على علیه‌السلام است و بدين ترتيب به وارد می‌شوند. ايشان جلوی پرچم و سمت راست و جانب چپ و پشت آن بوده و چهار طرف لواء را گرفته‌اند. 📕 كامل الزيارات، صفحه ۱۴۱ ▫️ ▫️ ▫️ 🆔 @mosibatoratebah
🔻 روایت علیه‌السلام 🔻 🥀 ابا صلت می‌گوید: حضرت به من فرمود: فردا من به این ظالم (مأمون) وارد می‌شوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر ندارم، با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود، با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مأمون وارد شد و گفت: مأمون تو را می‌خواند. امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من به دنبال او می‌رفتم تا حضرت وارد قصر شد و در پیش مأمون ظرفی بود که و میوه‌های دیگر داشت، و مأمون در حال خوردن انگور بود. هنگامی که چشمش به افتاد به سمت حضرت آمد و با او معانقه کرد و صورتش را بوسید و او را با خود نشاند، بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله، از این بهتر من ندیدم، علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی که از امده است! 🥀 به امام گفت: از ان بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مأمون گفت: باید بخوری، چرا نخوری، لابد تو ما را متهم به چیزی می‌کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد. 🥀 مأمون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که من را فرستادی... 🥀 پس در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد، من با او صحبت نکردم، تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد، سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام زیبا رو که شباهت بسیاری به علیه‌السلام داشت وارد شد، به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است؟! 🥀 فرمود: همان کس که من را از مدینه اورده است، می‌تواند از درب بسته وارد کند... 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی () هستم. 🥀 سپس علیه‌السلام به سمت پدر رفت و فرمود تا من هم وارد شوم، من هم وارد شدم. وقتی وارد شد علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند و بوسید و بعد در کنار بستر خود نشاند... 🥀 علیه‌السلام خود را به صورت به روی پدر انداخت و او را می‌بوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم، بعد علیه‌السلام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به پرنده‌ای خارج کرد که علیه‌السلام آن را گرفت و حضرت رضا علیه‌السلام چشم بست و به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ 🆔 @mosibatoratebah
🩸 وعدهٔ شیرین امام حسین صلوات‌الله علیه 🩸 🥀 امام حسین صلوات‌الله علیه خطاب به جناب سلمان محمدی علیه‌السلام: 🥀 ای سلمان! گروهی با ما محبت خواهند داشت، و مال و جان خود را فدای ما خواهند نمود، و بر ما خواهند گریست، و از راه دور و نزدیک به ما خواهند آمد؛ من نیز در ایشان در به ایشان خواهم رفت، و مادرم سلام‌الله علیها، بعد از وفات ایشان، بر ایشان خواهد گریست و عزای ایشان را خواهد گرفت تا روز قیامت که ایشان را کند و داخل گرداند. 📕 مخزن البکاء، برغانی، صفحه ۶۱۷ 🆔 @mosibatoratebah
🔅 در بیان و کلیه داشتن و سلام‌الله علیها در محشر 🔅 🥀 جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید، که رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: 🥀 چون روز قیامت شود، روی می‌آورد دختر من سلام‌الله علیها در حالتی که بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشت سوار است، که دو پهلوی آن ناقه به ابریشم زینت کرده شده، و مهار آن از مروارید و چهار دست و پای آن از زمرد سبز و دم آن از مشک خوشبو و دو چشم آن از دو دانه یاقوت سرخ، و بالای آن قبه‌ایست از نور که داخل آن از بیرون و بیرون آن از داخل آن دیده می‌شود، در داخل آن عفو و بخشش خداست و در داخل آن رحمت خدا است و بر سر آن تاجی از نور که برای آن تاج هفتاد رکن است که هر رکنی زینت کرده شده است به دُر و یاقوت، همچنانی که ستاره درخشنده نور میدهد در کرانه آسمان، و از طرف راست او هفتاد هزار فرشته، و از طرف چپ او هفتاد هزار فرشته و جبرئیل زمام ناقه او را گرفته به بلندترین صدای خود ندا میکند که چشمهای خود را بپوشید تا سلام‌الله علیها دختر محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم بگذرد. 🥀 پس سیر میکند تا برابر عرش پروردگار، پس خود را از ناقه می اندازد و میگوید: ای خدای من! حکم کن میان من و میان کسانی که به من کردند. خدايا! حكم كن ميان من و میان کسی که من را ، پس از جانب خدای متعال ندا میرسد از ظلم ظالم نمی گذرم! 🥀 حضرت سلام‌الله علیها میگوید: من هم نمیگذرم، از ذرّیه‌ام و از شیعیانم و شیعیان ذریه‌ام و دوستانم و دوستان ذریه‌ام! 🥀 آنگاه از جانب خداوند ندا میرسد: کجایند ذرّیهٔ سلام‌الله علیها و شیعیان او، و دوستان او، و دوستان ذریه او، پس پیش میآیند، و فرشتگان رحمت اطراف آنها را میگیرند و سلام‌الله علیها در پیش روی آنها است تا آنها را داخل کند! 📕 جنةالعاصمه، علامه میرجهانی، صفحه ۳۸۸ 🆔 @mosibatoratebah
🚩 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله 🚩 📌 🥀 وَ مِنْهُ، عَنْ عَمْرٍو عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي‌جَعْفَرٍ سلام اللّه علیه قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ أَرْضَ الْكَعْبَةِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَ قَدَّسَهَا وَ بَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ خَلْقِ اللَّهِ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَجْعَلَهَا اللَّهُ‏ أَفْضَلَ أَرْضٍ فِي الْجَنَّةِ وَ أَفْضَلَ مَنْزِلٍ وَ مَسْكَنٍ يُسْكِنُ اللَّهُ فِيهِ أَوْلِيَاءَهُ فِي الْجَنَّةِ. 🥀 حضرت امام محمدباقر صلوات‌الله علیه: 🥀 خدا زمين را بيست و چهار هزار سال پيش از زمين آفريد، و آن را مقدم داشت و مبارک، پس هميشه مقدس و مبارک بود، و پيوسته چنين است تا خدا آن را برترين زمين سازد، و بهترين منزل و مسكنى است كه دوستانش را در آن جای دهد. 📕 بحار الأنوار ۵۴/۲٠۲ 🆔 @mosibatoratebah 🏷
🩸 علیه‌السلام 🩸 🥀 امام صادق علیه‌السلام: 🥀 إذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيْنَ زُوَّارُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ لَا يُحْصِيهِمْ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى فَيَقُولُ لَهُمْ مَا أَرَدْتُمْ بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ يَقُولُونَ يَا رَبِّ أَتَيْنَاهُ حُبّاً لِرَسُولِ اللَّهِ وَحُبّاً لِعَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ وَرَحْمَةً لَهُ مِمَّا ارْتُكِبَ مِنْهُ فَيُقَالُ لَهُمْ هَذَا مُحَمَّدٌ وَعَلِيٌّ وَفَاطِمَةُ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ فَالْحَقُوا بِهِمْ فَأَنْتُمْ مَعَهُمْ فِي دَرَجَتِهِمْ الْحَقُوا بِلِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَنْطَلِقُونَ إِلَى لِوَاءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَكُونُونَ فِي ظِلِّهِ وَاللِّوَاءُ فِي يَدِ عَلِيٍّ حَتَّى يَدْخُلُوا الْجَنَّةَ جَمِيعاً فَيَكُونُونَ أَمَامَ اللِّوَاءِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ يَسَارِهِ وَمِنْ خَلْفِهِ. 🥀 هنگامى كه روز قيامت شود منادى نداء مى‌‏كند: کجایند زوّار حسين بن على علیهماالسلام؟! 🥀 تعدادى از مردم كه عدد آن‌ها را غير از خداوند متعال كس ديگرى نمى‌‏داند برمی‌خیزند. پس به ايشان گفته می‌شود قصد شما از مزار علیه‌السلام چه بود؟! 🥀 پاسخ می‌دهند: پروردگارا آن را كرديم به جهت به رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله و امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهماالسلام، و به منظور طلب رحمت براى صاحب قبر به ازاء آنچه از آن حضرت صادر گرديد. 🥀 پس به آن‌ها گفته می‌شود: ايشان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين علیهم‌السلام هستند، ملحق به آن‌ها شويد. شما با و در و مرتبۀ آن‌ها هستيد؛ به لواء و پرچم رسول‌خدا صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله ملحق گرديد. 🥀 پس به طرف لواء آن حضرت رهسپار شده و در سايۀ آن قرار می‌گيرند در حالى كه لواء به دست اميرالمؤمنين على علیه‌السلام است و بدين ترتيب به وارد می‌شوند. ايشان جلوی پرچم و سمت راست و جانب چپ و پشت آن بوده و چهار طرف لواء را گرفته‌اند. 📕 كامل الزيارات، صفحه ۱۴۱ 🆔 @mosibatoratebah
🩸 روایت علیه‌السلام 🩸 🥀 اباصلت می‌گوید: حضرت به من فرمود: فردا من به این ظالم (مأمون) وارد می‌شوم، اگر خارج شدم در حالی که چیزی بر سر ندارم، با من صحبت کن و من با تو سخن خواهم گفت و اگر سرم پوشیده بود، با من صحبت نکن. 🥀 اباصلت گوید: صبح که شد دیدم امام علیه‌السلام لباس پوشید و و در محرابش نشست و منتظر بود که غلام مأمون وارد شد و گفت: مأمون تو را می‌خواند. امام علیه‌السلام کفش و عبایش را پوشید و بلند شد و رفت و من به دنبال او می‌رفتم تا حضرت وارد قصر شد و در پیش مأمون ظرفی بود که و میوه‌های دیگر داشت، و مأمون در حال خوردن انگور بود. هنگامی که چشمش به افتاد به سمت حضرت آمد و با او معانقه کرد و صورتش را بوسید و او را با خود نشاند، بعد مقداری انگور برداشت و گفت: یابن رسول‌الله، از این بهتر من ندیدم، علیه‌السلام فرمود: چه بسا انگور خوبی که از امده است! 🥀 به امام گفت: از ان بخور... 🥀 حضرت فرمود: مرا معاف دار! 🥀 مأمون گفت: باید بخوری، چرا نخوری، لابد تو ما را متهم به چیزی می‌کنی؟! 🥀 انگور را برداشت و شروع به خوردن کرد و سپس انگور را برداشت و سه دانه از آن خورد و بعد بقیه را گذاشت و بلند شد. 🥀 مأمون گفت: کجا می روی؟! 🥀 حضرت فرمود: به جایی که من را فرستادی... 🥀 پس در حالی که سرش پوشیده بود خارج شد، من با او صحبت نکردم، تا اینکه داخل خانه شد و فرمود: درب را ببند و درب بسته شد، سپس بر بستر خود خوابید و من ایستاده در صحن خانه بودم در حالی که محزون و مغموم بودم، پس در این هنگام زیبا رو که شباهت بسیاری به علیه‌السلام داشت وارد شد، به سمت او رفتم و گفتم از کجا وارد شدید در حالی که درب بسته است؟! 🥀 فرمود: همان کس که من را از مدینه اورده است، می‌تواند از درب بسته وارد کند... 🥀 عرض کردم شما کیستید؟! 🥀 فرمود: من حجت خدا بر تو هستم ای اباصلت، من محمد بن علی () هستم. 🥀 سپس علیه‌السلام به سمت پدر رفت و فرمود تا من هم وارد شوم، من هم وارد شدم. وقتی وارد شد علیه‌السلام بلند شد و او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند و بوسید و بعد در کنار بستر خود نشاند... 🥀 علیه‌السلام خود را به صورت به روی پدر انداخت و او را می‌بوسید و با چیزی او را خوشحال کرد که من نفهمیدم، بعد علیه‌السلام دستش را در لباسش کرد و چیزی شبیه به پرنده‌ای خارج کرد که علیه‌السلام آن را گرفت و حضرت رضا علیه‌السلام چشم بست و به شهادت رسید. 📕 بحارالأنوار، جلد ۴۹، صفحه ۳۰۱ 🏷 🆔 @mosibatoratebah