اندیشکده مستعدان
#بشنوید کرسی بررسی امکان سنجی به کارگیری هوش مصنوعی در اجتهاد 🎙 ارائه کننده اول: جناب آقای دکتر مج
✍️گزارشی از هفتمین کرسی علمی - ترویجی اندیشکده مستعدان با موضوع: «امکان سنجی به کارگیری هوش مصنوعی در اجتهاد»
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
🔰بعضی نکات ارائه شده توسط حجت الاسلام و المسلمین دکتر علیرضا قائمی نیا
💢اجتهاد از زاویه معرفت شناختی، دارای ویژگی هایی است، مانند:
1️⃣ دایرة المعارفی است؛ یعنی فقیه باید اطلاعات گوناگون تاریخی، تفسیری، زبانی، فرهنگی، روایی و ... داشته باشد و هنگامیکه با مسئله ای مواجه میشود، ارتباط آن مسئله را با تمام این اطلاعات گوناگون پیدا کند.
2️⃣ پراگماتیک و کاربردی است؛ یعنی دنبال کار کاربردشاختی است. فقیه باید معنای یک آیه یا روایت را با توجه به گوینده، راوی، فضای صدور و شرایط مختلف، استظهار کند.
3️⃣ هرمونوتیکیِ چند بُعدی است؛ یعنی باید پس از کشف مراد جدی شارع، آن را با فرهنگ و فضای صدور ارتباط دهد.
4️⃣ مبتنی بر فرضیه رُبایی سنگین است؛ یعنی در آن نظریه پردازی رخ میدهد و نظریاتی ارائه میشود که سابقه نداشته است.
5️⃣ مبتنی بر شبیه سازی است؛ یعنی شبیه سازی فضای صدور، ذهن مخاطبان روایت، ذهن سائل و راوی و ... ، یکی از مراحل اجتهاد است.
❌ هوش مصنوعی قادر بر هیچیک از موارد فوق نبوده؛ لذا رسیدن به اجتهاد برای آن ناممکن است.
🔅هرگونه قصور و تقصیر در بیان مطالب، از سوی نگارنده است.
#هوش_مصنوعی
📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰همیشه پیروز!
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
💢مومنی که به وظیفه خود عمل کند، همیشه پیروز است؛ چه در ظاهر شکست بخورد، چه در ظاهر پیروز شود. اما چرا چنین است؟
🔹ملاک پیروزی و شکست، در تمام مکاتب و ادیان و نزد تمام انسانها، یکی است؛ رسیدن به هدف. همه مردم، با هر دین و آیینی و با هر عقیده و باوری، این مطلب را قبول دارند که پیروزی یعنی رسیدن به هدف و شکست، یعنی نرسیدن به آن. این مطلب، مورد قبول همگان است.
🔻اما تفاوت افراد، در تفاوت اهداف است و تفاوت اهداف، ریشه در تفاوت جهان بینی ها دارد.
▪️هدف غیرمومن، رسیدن به دنیا و منافع دنیوی است، زیرا جهان بینی او، جز عالَم ماده را نمیشناسد. لذا اگر به دنیا برسد، پیروز است و اگر به دنیا نرسد، شکست خورده است.
▪️اما هدف مومن، جلب رضایت خدای تعالی و رسیدن به اوست، زیرا جهان بینی او، جهان بینی توحیدی و الهی است. لذا مومنی که به وظیفه خود عمل کند، همیشه پیروز است، زیرا به هدف خود رسیده است و برای او فرقی نمیکند که در ظاهر شکست بخورد یا پیروز شود.
❇️ خدای تعالی در آیه 52 سوره مبارکه توبه میفرماید: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْن»؛ یعنی «بگو آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟!». مومن، مامور به وظیفه است، نه نتیجه. اگر در مسیر خدا و به دنبال انجام وظیفه باشد، همیشه پیروز است، چه در ظاهر غالب شود، چه مغلوب.
📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰ایمان، حظّ قلب، نه عقل!
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
💢انسان، ظاهری دارد و باطنی. هر کدام از ظاهر و باطن انسان، دارای قوایی است. خدای تعالی هر کدام از این قوا را، به هدف انجام فعل ویژه ای به انسان عنایت فرموده و قوای دیگر، قادر به انجام آن نیستند.
🔹چشم، برای دیدن است، و هیچ عضوی جز چشم توانایی دیدن ندارد. گوش، برای شنیدن است و هیچ عضوی جز گوش توانایی شنیدن ندارد. همچنین است دهان برای خوردن، بینی برای بوییدن، پا برای راه رفتن و غیره.
🔸علاوه بر ظاهر، باطن و نفس انسان نیز در عین وحدت، دارای قوایی است. یکی از قوای انسان، عقل و قوه دیگر، قلب است. کار عقل، دانستن و اندیشیدن و تفکر و تجزیه تحلیل و نقد است. کار قلب، حبّ و بغض و ایمان است. هیچیک از این دو، نمیتواند کار دیگری را انجام دهد.
♦️ایمان، فعل قلب بوده و غیر از دانستن است. ایمان از جنس دلبستگی و علاقه قلبی است. ممکن است کسی علم به توحید و نبوت و امامت داشته باشد، اما به آنها ایمان نداشته باشد. آنچه از ما خواسته شده، صرفا علم به عقاید نیست، ایمان به آنهاست.
❌ ابلیس، اعلم روی کره زمین بعد امام زمان علیه السلام است. توحید و سایر اعتقادات را، بیش از همگان میداند، اما مومن نیست، زیرا قلب او تسلیم و دلبسته عقایدش نشده است.
⬅️ پس ایمان، فعل قلب است، نه عقل. در صدر اسلام، برخی از بادیه نشینان گفتند «آمَنَّا»؛ یعنی ایمان آوردیم. اما خدا فرمود: «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُم». ایمان باید وارد قلب شود، وگرنه ایمان نیست.
📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰 تبیین ملموس معارف دین
📝به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
💢یکی از راه های انتقال صحیح معارف دین، «تبیین ملموس آنها» است. یعنی آموزهای دینی باید طوری برای مخاطب بیان شوند تا به بهترین شکل آنها را بفهمد و وجود آن را در زندگی خود حس کند.
🔻به دو مثال زیر توجه کنید:
🔸مثال اول: زهد
▪️گاهی در تببین زهد گفته میشود: «زهد یعنی بی میلی و بی رغبتی به دنیا». اما اینگونه تبیین برای کسی که هر روز برای کسب درآمد به سر کار میرود و واقعا از ته دل عاشق اموال خود است، چندان ملموس نیست و درک صحیحی از معنای زهد پیدا نمیکند.
▪️در تببین ملموس زهد میتوان گفت: «گاهی یک اسکناس هزار تومانی از جیب انسان به جوی آب میفتد و از دست انسان میرود. اما گاهی این اتفاق برای یک دسته اسکناسی که مجموعا 100 میلیون است میفتد. هر کدام از اینها چه تاثیری در نفس انسان دارد؟»
▪️مخاطب به وضوح درک میکند که اگر اسکناس هزار تومانی از دست او برود، بی خیال آن میشود و انگار نه انگار که مالی از دست او رفته است. اما در فرض دوم چنین نیست.
▪️زهد یعنی انسان نسبت به همه اموال و دارایی اش، مانند فرض اول برخورد کند. همانطور که به دست آوردن یا از دست دادن یک اسکناس هزار تومانی، تاثیری در غمگین شدن یا خوشحال شدن او ندارد، به دست آوردن یا از دست دادن همه مظاهر دنیا (شهرت، ریاست، ثروت و ...) باید برای او اینگونه باشد.
🔸مثال دوم: حضور قلب در نماز
▪️در تبیین حضور قلب میتوان گفت: «کارمندی را تصور کنید که وظیفه اش، مهر کردن 100 برگه است. وقتی او در حال این کار است، ممکن است هوش و حواسش جای دیگری باشد و اصلا متوجه کاری که انجام میدهد نباشد. اما بخاطر عادت، جسمش به ترتیب تمام برگه ها را مهر میزند. حال خیاطی را تصور کنید که نخ های خیاطی اش به هم گره خورده است. هنگام باز کردن گره ها، تمام هوش و حواس و توجه او به باز کردن گره ها و کاری است که انجام میدهد.»
▪️حضور در قلب نماز، شبیه بازکردن گره های کور نخ خیاطی است. یعنی فکر و ذکر و توجه انسان باید به نماز باشد و ملتفت باشد که دارد چه کاری انجام میدهد.
▪️این تببین برای کسی که تا به حال تجربه حضور قلب در نماز نداشته، بسیار ملموس تر از آن است که گفته شود: «حضور قلب در نماز یعنی خودت را در محضر خدای تعالی بدان و بدان که چه میکنی.»
♦️از بهترین راه های ملموس کردن آموزه های دین، تشبیه آنها به کارهایی است که در زندگی روزمره انسانها وجود دارد.
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
🆔https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید
🔰آشنایی با علم حقوق
✍به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
1️⃣ یادداشت اول: آشنایی اجمالی با حقوق
🔹رفتارهای اختیاری انسان، به دو دسته «فردی» و «اجتماعی» تقسیم میشود. رفتارهای اجتماعی، افعالی است که فقط در ظرف جامعه و ارتباط با دیگران قابل تحقق هستند؛ مانند ازدواج و ایثار. به بیان دیگر رفتارهای اجتماعی، افعالی است که اگر انسان تنها باشد و با هیچ کس ارتباط نداشته باشد، قابل تحقق نیست.
🔹پدیده های اجتماعی، از دو جنبه «هستی شناسی» و «ارزشی» قابل بررسی هستند. علومی مانند جامعه شناسی و تاریخ، به بررسی این پدیده ها از حیث هستی شناسی و علومی مانند اخلاق (1) و حقوق، به بررسی این پدیده ها از حیث ارزشی میپردازند.
🔹تفاوت علم اخلاق و علم حقوق، در این است که علم اخلاق، افعال را از حیث تاثیر آنها در سعادت و کمال انسان ارزشگذاری میکند، ولی علم حقوق، ارزش رفتارهای اجتماعی انسان را از حیث برقراری نظم و عدالت بررسی میکند.
🔹موضوع علم حقوق «قوانین و مقررات حاکم بر جامعه» و هدف آن «برقراری نظم و عدالت در جامعه» است تا انسان بتواند در سایه این نظم و عدالت، به کمال خود دست یابد.
📚پاورقی:
1. البته موضوع علم اخلاق، اختصاصی به رفتارهای اجتماعی ندارد و شامل رفتارهای فردی نیز میشود.
#حقوق
#فقه_تقنین
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
🔰آشنایی با علم حقوق
✍به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
2️⃣ یادداشت دوم: تفاوت حق قانونی و حق اخلاقی
🔹کلمه «حقوق» در علم حقوق، جمع «حق» است؛ اما حق قانونی، نه حق اخلاقی. «حق قانونی» و «حق اخلاقی» دو تفاوت عمده دارند:
▪️حق قانونی، از سوی یک مقام صلاحیت دار (مانند حکومت) وضع شده و دارای ضمانت اجرایی بیرونی است. به این معنا که اگر کسی آن حق را مراعات نکند، حکومت میتواند مقابل او بایستد و او را وادار به رعایت آن حق کند.
اما حق اخلاقی، دارای ضمانت اجرایی بیرونی نیست، و نهایتا ضامن اجرایی درونی (مانند عقل یا وجدان) یا الهی دارد.
👈 ناگفته نماند که گاهی حق اخلاقی، منشا حق قانونی شده و مقام صلاحیت دارد، حق اخلاقی را بخاطر جنبه اجتماعی آن و تاثیر آن در تحقق نظم و عدالت، تبدیل به قانون میکند. در اینصورت آن حق اخلاقی، با حفظ جنبه اخلاقی خود، دارای حیث قانونی شده و دارای ضمانت اجرایی بیرونی میشود.
▪️تفاوت دوم، این است که حق قانونی فقط به روابط بین انسانها مربوط میشود و ناظر به رفتارهای اختیاری اجتماعی است. اما حق اخلاقی، شامل تمام رفتارهای اختیاری انسان میشود، حتی رفتارهایی که در مورد رابطه انسان با خدا، یا خودش، یا طبیعت است.
👈 لازم به تذکر است که گاهی رفتارهای غیر اجتماعی، جنبه اجتماعی پیدا میکند. به این معنا که از حیث تاثیرگذاری بر تحقق نظم و عدالت، دارای جنبه اجتماعی شده و ممکن است قوانینی در ازای آن جعل شود.
#حقوق
#فقه_تقنین
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
🔰آشنایی با علم حقوق
✍به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
3️⃣ یادداشت سوم: تعریف و ارکان حق و رابطه آن با تکلیف
🔹هرچند در تعریف حق میان صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد، اما در تعریفی جامع میتوان حق را چنین تعریف کرد: «حق، امتیازی است که یک نظام حقوقی، برای شخصی نسبت به چیزی قائل میشود و دیگران را ملزم به رعایت آن میکند.»
🔹طبق این تعریف، «ارکان حق» عبارت اند از:
▪️من له الحق (صاحب حق): صاحب حق، میتواند یک فرد، یا مجموعه ای از افراد، یا یک شخص حقوقی باشد.
▪️من علیه الحق (مکلف): من علیه الحق نیز میتواند یک فرد، یا مجموعه ای از افراد، یا یک شخص حقوقی باشد.
▪️متعلق و موضوع حق: موضوع حق گاهی خود صاحب حق است (مانند حق حیات)، گاهی اموری مربوط به دیگران است (مانند حق پدر نسبت به تشخیص مصلحت فرزند) و گاهی یک شیء و عین خارجی است. حقی که به یک عین خارجی تعلق میگیرد، گاهی متعلق به خود شیء است (مانند ملکیت)، گاهی متعلق به منفعت شیء است (مانند حق استفاده در فرض اجاره) و گاهی متعلق به انتفاع از شیء است (مانند حق بهره مندی از مباحات عامه).
🔹با توجه به تعریف حق، روشن میشود که «حق» و «تکلیف» با هم تلازم دارند. این تلازم دو گونه است:
▪️1. تلازم حق با تکلیف دیگران: یعنی اگر کسی دارای حقی است، سایرین باید حق او را محترم بشمارند. این محترم شماردن حق دیگران، گاهی به صورت ایجابی است، یعنی باید کاری انجام دهد تا حق دیگری رعایت شود (مانند حق نفقه که حق زوجه است و شوهر باید آن را پرداخت کند تا حق همسرش ادا شود) و گاهی سلبی است، یعنی لازم نیست کاری انجام دهد، بلکه نباید مانع استفاده صاحب حق از حق خودش شود.
▪️2. تلازم حق با تکلیف صاحب حق: هر حقی که برای کسی ثابت میشود، در مقابل از او انتظاراتی وجود دارد و اینطور نیست که در مقابل آن حق، هیچ تکلیفی برای او وجود نداشته باشد.
در نتیجه هر حقی، ملازم با دو تکلیف است؛ تکلیفی بر عهده دیگران و تکلیفی بر عهده خود صاحب حق.
در خطبه 16 نهج البلاغه نیز، به تلازم میان حق و تکلیف اشاره شده است: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ وَ لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذِي لِي عَلَيْكُمْ فَالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ»
#حقوق
#فقه_تقنین
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
🔰آشنایی با علم حقوق
✍به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
4️⃣ یادداشت چهارم: ویژگی های قانون حقوقی
🔹هر قانون حقوقی، دارای ویژگی هایی است، مانند:
▪️عمومیت و شمول: قانون حقوقی، اختصاص به موارد خاص ندارد و جزئی نیست.
▪️پیرامون رفتار اجتماعی انسان: این ویژگی، به چهار ویژگی خورد تحلیل میشود:
اولاً در مورد انسان است، نه سایر موجودات.
ثانیاً در مورد رفتارهای انسان است، نه احساسات و عواطف و انگیزه ها.
ثالثاً در مورد رفتارهای اختیاری انسان است، نه رفتارهای غیراختیاری. (1)
رابعاً در مورد رفتارهای اختیاری اجتماعی انسان است، نه رفتارهای فردی.
▪️دستوری بودن: قوانین، از سنخ بایدها و نبایدها هستند و توصیفی نیستند.
▪️الزامی بودن: قانون حقوقی، الزامی است و در صورت عدم رعایت آن، این امکان وجود دارد که بتوان شخص را وادار به مراعات آن کرد.
▪️برخورداری از ضمانت اجرایی بیرونی (حکومتی): هر قانون حقوقی، پشتوانه ای مانند حکومت و دولت دارد که اجرای آن را تضمین کرده است و ملتزم شده است که با عدم رعایت آن، مقابله کند.
📚پاورقی:
1. با توجه داشت که «اختیاری بودن» ویژگی قوانینی است که بیانگر تکلیف هستند. اما اگر قانونی، بیانگر حقوق بود، لزومی ندارد که صاحب آن مختار باشد؛ مانند حقوقی که برای جنین یا اموات وضع میشود، در حالیکه مختار نیستند.
#حقوق
#فقه_تقنین
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
🔰آشنایی با علم حقوق
✍به قلم حجت الاسلام و المسلمین #ملکی
5️⃣ یادداشت پنجم: رابطه حقوق با دین و لزوم دینی بودن حقوق
🔹در مواجهه با سوالِ «آیا نظام حقوقی باید دینی باشد؟» دو گونه پاسخ وجود دارد که مکاتب حقوقی را به حقوق غیر دینی و سکولار و حقوق دینی و الهی تقسیم میکند.
▪️حقوق غیر دینی، گاهی صرفاً لزوم دینی بودن حقوق را نفی میکنند (مانند برخی تقریرهای نظام های حقوقی طبیعی). اما گاهی علاوه بر آن، بر نفی نقش دین در حقوق اصرار میکنند (مانند نظام حقوقی سوسیالیستی).
▪️نظام های حقوقی دینی نیز دو رویکرد به دینی بودن حقوق دارند:
رویکرد اول این است که سعی میکند تمام یا اکثر قواعد خود را از دین گرفته باشد؛ مانند نظام حقوقی اسلام.
رویکرد دوم این است که باید قواعد کلی و مبانی اصلی، برآمده از دین باشد یا با آن تعارض نداشته باشد؛ مانند نظام حقوقی مسیحی.
🔹با درنظر گرفتن مبانی خداشناسی، لزوم دینی بودن حقوق از دیدگاه اسلام روشن است. چرا که قانونگذار:
اولاً باید دارای صلاحیت علمی و اخلاقی باشد و از خطا و اشتباه مصون باشد. منظور از صلاحیت علمی، این است که به تمام ابعاد وجودی انسان و نیازهای او و تمام زوایای عالم خلقت آگاه باشد. منظور از صلاحیت اخلاقی، این است که ذی نفع نبوده و در معرض اتهام نباشد، وگرنه برخی قوانین را به نفع خود و اطرافیانش وضع میکند. همچنین باید از خطا و اشتباه، نسیان، غفلت و ... مصون باشد.
ثانیاً قانونگذار باید حق قانونگذاری داشته باشد. صرف اجتماع شروط فوق در یک شخص، ایجاد حق قانونگذاری نمیکند.
⬅️ تنها موجودی که در عالم، همه شرایط فوق را دارد، خدای تعالی است. در نتیجه حق قانونگذاری در تمام شئون زندگی بشر، اولا و بالذات با اوست و نظام حقوقی باید نهایت سعی خود را بکند تا تمام قوانین کلی و جزئی خود، مبتنی بر دستورات الهی باشد.
#حقوق
#فقه_تقنین
📎لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان
https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3