✔️1⃣
#فلسفهیاحکام 👇
۴قسمت. تا آخر بخوانید 👇✔️
🔅🔅🔅
🔆امروزه، در تمام جوامع دنیا معمول است که گروهی از خبرهها و آگاهان جامعه در مجالسی به نام مجالس قانونگذاری مینشینند و #قوانینی را برای اداره جوامع بشری و پیشرفت و وقای آن وضع میکنند.
🔅همه آنها بدون استثنا #مصالح و #مفاسد هر کار و هر برنامهای را در نظر میگیرند و پس از اطمینان به وجود مصالح و عدم مفسده، یا ترجیح مصالح بر مفاسد، آن قانون را وضع میکنند.
🔅گاه روزها و ماهها در کمیسیونها و سپس در مجالس قانونگذاری، مسائل زیر و رو میشود تا به نتیجه مطلوب برسند.
همه آنها مدعیاند که مصالح جامعه و مردم را در نظر میگیرند، نه مصالح شخص یا گروه یا حزب خود را؛
هر چند ممکن است در این ادعا صادق نباشند، هیچگاه در هیچ کشوری قانونی بدون پیمودن مراحلی که ذکر شد وضع نمیشود.
🔅البته، ممکن است در عمل مشکلات غیرقابل پیشبینی - به سبب #محدودبودنعلموآگاهیانسانها - بروز کند که بلافاصله سعی میکنند با افزودن یک یا چند تبصره بر قانون سابق، آن را برطرف سازند
و اگر با افزودن آن تبصرهها باز مشکلات حل نشد و قانون در مسیر مصالح جامعه قرار نگرفت آن را لغو و #ابطال میکنند.
🔆🔅🔅🔅🔅
🔆حال سخن در این است که آیا #قوانیندینی و #اوامر_و_نواهی_الهی همینگونه است؟
یعنی تابع مصالح و مفاسدی است که به بندگان باز میگردد.
🔅 هر چند در اینجا پشتوانه ی تشخیص مصالح و مفاسد #علمِ_بیپایانِ_خدا است که هیچ خطا و اشتباهی در آن نیست!
🔅و آیا حق داریم فلسفه احکام را پیگیری کنیم و آیا آگاهی بر آن، آثار مثبتی در بسیج افکار و ارادهها در جهت امتثال این اوامر و نواهی دارد؟
🔆به اعتقاد ما پاسخ تمامی این سؤالها مثبت است.
🔅هم اوامر و نواهی الهی و قوانین دینی تابعِ مصالح و مفاسد است و هم حق داریم به جستجوگری در این زمینه بپردازیم و هم آگاهی بر آنها اثر بسیار مثبتی در منطقی جلوه دادن احکام دینی و ایجاد انگیزه برای امتثال دارد.
این مطلب ، ادامه دارد... 🔅🔅🔅
#فلسفه_ی_احکام
✔️@najafpoormh
✔️2⃣
🔆مراد از « #فلسفه_ی_احکام » همان حکمتها و مصالح و مفاسدی است که احکام الهی بر محور آن دور میزند.
به عبارتی، مرادِ ما از علت و فلسفه در اینجا همان حکمتهاست
و به تعبیر دیگر #مصالح و #مفاسدی است که در دستورهای شارع مقدس اسلام «جلب المنفعه و دفع المضره» معرفی شده است نه اینکه مراد از فلسفه و علت و سبب، آن عناوین و علل و اسباب حقیقی باشد که در علوم طبیعی و فلسفی مطرح شده است.
لذا، در کتب اصولی پیروان اهل بیت (صلوات الله علیهم) تصریح شده است که مصالح و مفاسد به منزله #علل_الاحکام است.
🔆دانشمندان علم اصول «علت» را با تعاریف گوناگون معرفی کردهاند ولی به نظر ما «علت» آن چیزی است که علامت و نشانه روشنی برای حکم بوده باشد...
🔆در پایان این بحث توجه به این نکته ضرورت دارد که #علت حکم را نباید با #حکمت و #فلسفه ی آن خلط کرد.
مثلا
علت قصرِ نمازِ مسافر، نفسِ سفر است، با شرایط مخصوص؛
اما حکمت و مصلحت آن، مثلا رفع مشقت و زحمت سفر است.
حال اگر سفر برای بعضی هیچ زحمت و مشقتی نداشته باشد و حتی با وسایل مخصوص امروزی راحتتر از وسایل و منزل شخص باشد، باز نماز قصر است چرا که علت آن به قوت خود باقی است و حکم دائر مدار علت خود است.
از این رو، اگر کسی مسافر نباشد و در وطن خویش اقامت دارد، ولی به خاطر خستگی ناشی از کار، در زحمت است نمیتواند نماز خود را قصر بخواند.
🔅🔅🔅
🔆از مطالعه دقیق کتب کلامی استفاده میشود که مسئله ی فلسفه و هدف در افعال و احکام الهی متفرع بر مسئله «حسن و قبح عقلی» است،
و به تعبیر امام صادق (علیهالسلام): «انه لم یُجعل شیء الا لشیء؛
هیچ چیزی از جانب شارع جعل نشده است مگر بر اساس علت و هدفی».
علامه مجلسی در ذیل این روایت مینویسد:
«هیچ حکمی از احکام الهی تشریع نشده است مگر بر اساس حکمتی و هیچ چیزی #حلال نشده مگر بر اساس حُسنی که از آن برخوردار است و هیچ #حرامی تحریم نشده مگر به جهت قُبحی که دارد
نه اینکه مسئله به گونهای باشد که اشاعره قائلاند و آن اینکه حسن و قبح عقلی را منکر شدهاند»
و آن هم از مسائلی است که از «عدل الهی» سرچشمه میگیرد. 🔅🔅🔅
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
علامه مجلسی (۱۱۱۱م) در شرح حدیث صحیحی به نقل از امام صادق (علیهالسلام) سخن قابل توجهی دارد.
حدیث از جمیل بن دراج است که میگوید از امام صادق (علیهالسلام) در باره علت وجوب و حرمت بعضی از کارهای حلال و حرام سؤال کردم.
علامه مجلسی مینویسد: «ای لم یشرع الله تعالی حکما من الاحکام الا لحکمه من الحکم، ولم یحلل الحلال الا لحسنه، و لم یحرم الحرام الا لقبحه؛
خداوند هیچ حکمی را بدون حکمت و فلسفه تشریع نکرده است.
امور حلال را به خاطر حسن (و مصلحت آن) حلال کرده و حرام را به جهت قبح آن تحریم کرده است.»
✔️🔅علامه مرتضی مطهری درباره فلسفه احکام تحلیل جالب و جامعی دارد و میگوید:
«قوانین اسلامی در عین اینکه آسمانی است، زمینی است.
یعنی بر اساس مصالح و مفاسد موجود در زندگی بشر است.
به این معنا که جنبه مرموز و صد در صد مخفی و رمزی ندارد که کسی بگوید: "حکم خدا به این حرفها بستگی ندارد، خدا قانونی وضع کرده و خودش از رمزش آگاه است. چرا که اسلام اساسا خودش بیان میکند که هر چه قانون وضع کردهام بر اساس مصالحی است که یا به جسم شما مربوط است یا به روح شما و یا به اخلاق و روابط اجتماعی شما و....)». ▫️
🔅سپس میافزاید:
«احادیث کتاب علل الشرایع نشان میدهد که از صدر اسلام خود پیامبر و امامان اهل بیت و فلسفه احکام را بیان میکردند و چون احکام اسلام بر مبنای مصالح و مفاسد واقعی است، به همین دلیل در سیستم قانونگذاری اسلام برای عقل نیز جایگاهی باز شده است».🔅
🔆☑️🔆
✔️@najafpoormh
ادامه دارد...👇
✔️🔆3⃣
🔅کشف فلسفه احکام🔅
کاشف از فلسفه احکام باید #دلیل_قطعی باشد - اعم از دلیل شرعی یا عقلی یا هر دو -
نه اینکه درباره یک سری #گمانها و #پندارها تکیه کنیم و بدون هیچ ضابطه و قانونی هر چه به فکرمان برسد به نام «فلسفه احکام» بازگو نماییم،
چراکه گمانهزنیهای نادرست پایههای احکام اسلامی را متزلزل میکند.
این شیوه نه تنها افراد را به دستورهای دین علاقهمند نمیسازد، بلکه وسیله خوبی برای از بین بردن ارزشهای دینی و بیاعتبار جلوه دادن آنها خواهد بود.
مثلا
#نماز را نوعی ورزش و #اذان را وسیلهای برای تقویت تارهای صوتی و روزه را منحصرا رژیمی برای لاغر شدن، و #رکوعوسجود را دستوری برای بهداشت ستون فقرات و پیشگیری از بیماری «سیاتیک» بدانیم.
این چنین تخیلات و حدس و گمان و فلسفهبافیهای مضحک، زیانبخش، خطرناک و غیرمنطقی است.
یکی از دانشمندان اهل سنت میگوید:
«با استقراء و تتبع در منابع فقهی این مطلب ثابت شده است که "علل" (و فلسفه ی) احکام را یا از متن نصوص یا از اجماع یا از طریق استنباط فقهی از مجموع احکام الهی باید کشف کرد.»
☑️🔅فایده بحث از فلسفه احکام🔅
با توجه به آنچه در امر قبل گذشت، معتقدیم هیچیک از کارهای خداوند حکیم در عالم تکوین و عالم تشریع بیحساب نیست و قطعا احکام و قوانین او بر محور مصالح و مفاسد دور میزند.
بنابراین، چه لزومی دارد که ما به سراغ فلسفه احکام برویم؟
آیا همین مقدار آگاهی اجمالی - که هیچ حکمی بیحکمت نیست - برای ما کافی نیست؟
پاسخ آن روشن است،
زیرا علم تفصیلی نسبت به فلسفه احکام فوایدی دارد که در علم اجمالی حاصل نمیشود،
چرا که وقتی انسان به مصالح تکلیف واجب پی ببرد یا از مفسده تکلیف حرام آگاه شود، به یقین انگیزه قویتری برای انجام آن تکلیف و ترک این حرام پیدا میکند.
همانطور که اگر مریض به خواص داروهایی که برای او تجویز شده است بهطور تفصیل مطلع شود و از زیانهای اشیای ممنوع شده آگاه باشد، انگیزه قویتری برای درمان خود و عمل به داروهای تجویز شده از جانب طبیب پیدا میکند.
به یقین یکی از علل طرح این بحث در کلمات معصومان در همین امر بوده است.
✔️@najafpoormh
ادامه دارد...👇
✔️🔅4⃣
🔆چند نکته☑️
✔️نکته اول اینکه مصالح و مفاسد احکام (واجبات و محرمات) در بسیاری از موارد جنبه عمومی و صد در صد ندارد،
بلکه از این نظر مانند قوانین بشری است که از فلسفه غالبی نشات میگیرد.
مثلا
فلسفه ی تحریمِ شراب، فسادِ عقل و وقوعِ نزاع و بغض و دور شدن از ذکر خداست (آنگونه که در قرآن و روایات اسلامی آمده است)،
ولی با این حال ممکن است در فرد یا در افرادی به هنگام خوردن شراب مخصوصا به مقدار کم این آثار ظاهر نشود.
به یقین این موضوع دلیل بر حلال بودن شراب برای آنان نخواهد بود،
چرا که موضوع تحریم شراب بهطور مطلق است و حکمت و علت آن جنبه غالبی دارد؛ همچنین است در واجبات و محرمات دیگر.
✔️نکته دیگر اینکه اعتراف به فلسفه احکام هرگز به معنای قبول قیاسهای ظنی نیست
چرا که ممکن است فلسفه احکام را بپذیریم ولی قیاسهای ظنی را حجت ندانیم و معتقد باشیم که قیاس تنها در جایی قابل قبول است که قطعی باشد (مانند قیاس اولویت).
به همین دلیل پیروان مکتب اهل بیت صلوات الله علیهم و عموما بحث تعلیل و فلسفه احکام را پذیرفتهاند با این حال قیاسهای ظنی را حجت نمیدانند (شرح بیشتر در این زمینه در «منابع استنباط از دیدگاه فقهای اسلام» ).
🔅نتیجهگیری کلی☑️
1⃣ اولا، تمام احکام الهی بدون شک تابع اسرار و فلسفههایی است که سبب تشریع آن احکام شده و این مصالح و مفاسد همه به بندگان باز میگردد.
2⃣ ثانیاً، ما از قسمت عمده فلسفه احکام - هر چند به تعلیم خداوند و پیامبر و جانشینانش - باخبریم ولی بخشی از آن هنوز بر ما پنهان است.
3⃣ثالثا، اطاعت اوامر الهی هر چند با آگاهی از فلسفههایش جاذبه بیشتری دارد، ولی هرگز مقید به آن نیست.
ما باید اوامر او را به کار بندیم و از نواهی او بپرهیزیم، خواه فلسفۂ حکم را بدانیم یا ندانیم؛
چرا که اگر از فلسفه تفصیلی آن بی خبریم فلسفه اجمالی آن را میدانیم زیرا خداوند حکیم نه بیجهت به چیزی امر میکند و نه بی علت از چیزی نهی میکند.
4⃣ رابعاً، احکام بر محور موضوعاتش دور میزند که از آن تعبیر به علت میکنیم، نه بر محور فلسفهها،
چرا که فلسفهها که از آن تعبیر به «حکمت» میکنیم جنبه غالبی دارد نه دائمی.
5⃣ خامساً، ما حق داریم تا آنجا که در توان ماست در جستجوی فلسفه احکام شرع از طریق دلایل قطعی عقل و آیات و روایات اسلامی باشیم و از آن پرسش کنیم و جویای پاسخ آن گردیم
چراکه این امر هم #انگیزههای_طاعت را قویتر میکند و هم آیین خدا را #عقلانی و به صورت منطقی جلوهگر میسازد.
ولی همانگونه که در بالا اشاره شد،
اگر بعد از تلاش و کوشش در موارد خاصی به فلسفه حکم نرسیدیم، باز آن حکم برای ما محترم و واجبُالاطاعه است و در هر حال انگیزه اصلی؛ #اطاعت_فرمانِ_خداوندِحکیم است.
🔅🔅🔅🔅
✔️@najafpoormh
امام کاظم (ع):
مردی از اهل قم مردم را به سوی حق فرا می خواند،
گروهی در معیّت او جمع میشوند که همانند پاره های آهن با صلابت و قاطع هستند،
بادهای تند و سخت حوادث و پیشامدها آنها را از جا نمی کَند.
از جنگ خسته نمی شوند
و نمی ترسند
و بر خدا توکل می کنند.
پیروزی با پرهیزگاران است.
🔅🔅🔅🇮🇷
رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُوالنَّاسَ إلَى الْحَقِّ يَجْتَمعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَاتُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ و لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَربِ وَ لَا يَجْبُنُون و عَلَى الله يَتَوَكَّلُونَ والْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(بحار ج۵۷ ص۲۱۶)
#دهه_فجر مبارک
🌻@najafpoormh 🔅🇮🇷🔅