نقد رمان حجره ی پریا : داستانی با ظاهر اجتماعی، باطن امنیتی_سیاسی و ظاهر و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی
نقد کتاب
حجرهی پریا
#نقد_کتاب
#حجرهی_پریا
#محمدرضا_حدادپور_جهرمی
حجرهی پریا داستانی چند بعدی است و اگر منصفانه بخواهد در ترازوی نظر بنشیند، باید از تمام زاویهها مورد بررسی قرار بگیرد.
ظاهر داستان اجتماعی است و باطنش امنیتی سیاسی است.
و ظاهرش و باطنش، فریاد #تهاجم_فرهنگی است.
دشمن؛ این که برای براندازی ما دارند برنامه دقیق و همهجانبه میچینند؛ این که ما اینقدر مهم هستیم که زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ما را از بین ببرند، شاید از نظر عدهای، توهم باشد و مورد تمسخر قرار بگیرد، اما حقیقت مثل روز روشن است و انکار نشدنی. این دست مطالب باید به گوش نسل امروز برسد، تا بخوانند و از خواب خرگوشی بیرون بیایند.
اما بعد….
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇👇
ادامه نقد حجره پریا☝☝☝☝☝☝
نگاه منتقدانه و شجاعانهی نویسنده، به فضای خوابآلود #طلبگی، به دور از تعصب و با چشم تیزبین و دل دردمند، قابل تقدیر است و صد البته درست،
چه اگر حوزههای علمیه و طلاب ما وظیفهی تبلیغی و تبشیری خود را، متناسب با زمانه و با روحیهی انقلابی انجام داده بودند، فی الحال اینطور نبود که هفتاد درصد جامعه را ماهواره گرفته باشد و زیر ۴۰ درصد از جوانان شیعه نماز بخوانند و ایران اولین کشور واردکننده لوازم آرایشی باشد، چه برسد به فضای مجازی که خود قصه و غصه دیگری است و حوزهی علمیه عقب است از همت بلند جوانان غیور ما.
واقعیت موجود حوزههای خواهران اسفناکتر از اینی است که نویسنده ترسیم کرده است، چه این که خواهران طلبهای که برای سند ۲۰۳۰ امضاء جمع میکردند، توسط مسئولین حوزه خواهران مورد توبیخ قرار گرفتند و امضاء و…
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
از نظر امنیتی هم که وقتی بزرگِ تشخیص مصلحت، میگفت تسلیحات نظامی نمیخواهیم و بزرگِ دستگاه اجرا، نیروی نظامی را تحقیر میکند و بزرگِ دستگاه اطلاعات، فقط به خاطر اینکه سید است، وزیر اطلاعات شده، نه به خاطر توانمندیاش، خب جاسوسها میآیند و میروند و میمانند.
همین جوانهای مظلومی که جان بر کف نظام را نگه داشتهاند…
هر چند خوب بود و جا داشت نویسنده با سرعت نگذرد از این مقوله و کمی بیشتر به این درد بپردازد.
به هر حال کوتاه سخن اینکه حجرهی پریا، نه اولین پرونده ی امنیتی ما و نه پیچیدهترین آنهاست.
نه سربازان گمنام امام زمان(عج) کارشان به این سادگی است و نه ما مطلعیم که دشمن چه کرده و چهها دارد میکند.
نه مسئولین ما که عدهایشان نفوذی هستند کوتاه میآیند، مگر به قیمت تغییر حکومت و نه مردم ما میگذارند این اتفاق بیفتد.
نه دشمن را باید دست کم گرفت و نه دوست را تنها گذاشت.
نه میشود بیخیال نظام جمهوری اسلامی شد و نه خدا ما را میبخشد اگر سرمان گرم زندگی خودمان باشد فقط و نه آقای حدادپور حاضر است کمی، فقط کمی قلمش را بهتر کند و این رمانها را سر و سامان بهتری بدهد که حیف نشود.
تا اعتراض هم میکنی در کانالش رایگیری راه میاندازد.
کلا ما طلبهها نقدپذیر نیستیم، و الا اوضاع مملکتمان اینطور نبود…
نقد کتابهای این نویسنده ادامه دارد….
با ما همراه شوید.
🔷namaktab.ir
️🔶naghdbook.blog.ir
️🔷️@ @namaktab_ir
نمکتاب
بشتابید به سوی رستگاری😊 بشتابید به سوی آرامش😍 بشتابید به سوی سفرهای خارجی اما رایگان☺ بشتابید به سوی
کتاب های نشر #عهد_مانا
منتظرتان هستیم😊😎
#نمایشگاه_کتاب
سالن اصلی
راهروی ۱۸
غرفه ۳۸
آوای درد
#ادواردو
از او(چهار قصه شورانگیز)
از کدام سو
اقیانوس مشرق
آسمان شیشه ای نیست
آقای سلیمان می شود من بخوابم؟
بگو راوی بخواند( غم نامه حضرت رقیه)
پادشاهان پیاده (اربعین)
موکب آمستردام
پسران دوزخ فرزندان قابیل
#تاب_طناب_دار
تمنا (آینده شناسی جامعه منتظر جهانی)
#التیام
#چهل_هفته_انتظار
#رعنا
#رنج_مقدس
روزی که عمه خورشید مرد
سایه شوم
عزیز
فرمانروای مه
فریب
#رویای_یک_دیدار
قصه شال/شهید معماریان
گریه های مسیح
مادر شمشادها/ شهید موحدی
مسلخ عشق
المصارع
#ناخدا_رحمت/ کتاب پدر شهید محمد جواد شکوریان فرد
ناقوس ها به صدا در می آیند
#چای_خوش_عطر_پیرمرد
شیرین تر از حلوا
سه راه سرگردون
عهدنامه
نگهبانان قوچ های وحشی***
جستجوگران شمشیر عدالت
جزیره خرگوش ها
#هنوز_سالم_است/شهید شفیعی
پایگاه سری
بهشت دروازه های بهشت
تو را خانه ای هست
دنیای دیدنی
بالای پشت بام
#اپلای
#هوای_من
#مادر
#سو_من_سه
#پدر
#فرشته_ای_در_برهوت
#امام_من
سعید
#کیمیاگر
May 11
📚 تو را خانهای هست:
#تو_را_خانه_ای_هست
#عهد_مانا
#نوجوان_رمان
#نوجوان
یک قاچ کتاب🍉:
عزالدین حسین بلند شد. بچه ها سراسیمه به سمت در دویدند. محمد خود را به پدر رساند. حالا صدای سم اسبان عثمانی ها بود که هر لحظه نزدیک تر می شدند. ترسیده بودند و به پشت سرشان نگاه نمی کردند. باد در تاریکی شب زوزه می کشید. صدای فریاد مردان و زنان وحشت زده ای می آمد که بی هدف در گل و لای می دویدند تا شاید بتوانند به دامنه کوه بلند پناه ببرند، تا شاید بتوانند خود را نجات بدهند…
«تو را خانه ای هست»
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از فاطمه یاوری | تربیت فرزند | خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه آرزوها....و دنیای....... یه دختر زیبای غربی 👩❤️💑❤️👨👩👧👦
بغض سنگین نگاهش.........😔
#دختر_زیبا #تنهایی #دوست_پسر #همسر #عشق #خانواده #رابطه_پوشالی #بغض_سنگین
آپارات:
aparat.com/shab_cheragh
وبلاگ:
shabcheragh.blog.ir
کانالها:
@shabcheragh1
در ایتا و بله و سروش
✨سلام مولای من✨
پشت دیوار بلند زندگی،
مانده ایم چشم انتظار یک خبر...
یک اناالمهدي بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹
تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#راور
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سلام مولای من✨
پشت دیوار بلند زندگی،
مانده ایم چشم انتظار یک خبر...
یک اناالمهدي بگو یابن الحسن
تا فرو ریزد حصار غصه ها🌹
تعجیل در فرج آقا صلوات🌷
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#راور
نمکتاب
📚 یک روز بهار می شود با یک گل: تکلیف ما در دوران غیبت چیست؟ بخوانیم و عمل کنیم. #یک_روز_بهار_می_شود_
📚 سعید: روایتی شیرین و متفاوت از زندگانی نوجوانی سنی
#سعید
#نرجس_شکوریان_فرد
#نشر_عهدمانا
#جوان
#مهدویت
#کم_حجم
✏ بریده کتاب:
مادر در دلش، اعتقاد داشت به خانواده ی پیامبر؛ به اهل بیت. و الا که توسل و نذر در میان آن ها که اهل سنت بودند چندان رسم نبود.
اما مادر در سال های پیش هم برای حال تب دار دخترش متوسل شده بود به حضرت اباالفضل.
حتی بعضی مسیحی ها هم یک دل دارند که با حسین و ابالفضل مصفا می شود. و یک پنجره فولاد که خیلی ها دخیل بستن به آن را گشایش در کارشان می دانند.
***
سعید: نرجس شکوریان فرد
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
ناقوس ها به صدا در می آیند
📚💐📚💐📚💐📚💐📚💐
#ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند
#ابراهیم_حسن_بیگی
#رمان
#نشر_عهدمانا
#جوان
#اهل_بیت
#امام_علی علیه السلام
بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند.آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است.در بهره بردن از این گنج تردید نکن.
برشی از کتاب: ✂️
جرج گفت: کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان ،شبیه کلام علی ست.برای همین من اسم کتابم را گذاشتم علی صدای عدالت انسان .
کشیش گفت: برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره ی علی بیشتر بدانم .
جرج گفت: برای شناخت علی باید به وجدان خودت رجوع کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خودت دور کنی و علی را با هیچکس قیاس نکنی جز خودش...
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
رفقا سلااااااااااااام💞
پیشاپیش روز والدین من مبارک(آخه هم مامان و بابای من هر دو معلم هستن)
روز معلم که تموم میشه ما تا دو هفته کارمون اینه که گل های رز خشک شده رو بریزیم دور و خودکار هایی که روش نوشته معلم عزیزم روزت مبارک رو بین فامیل تقسیم کنیم...
گل که ماشالله شاخه ای 15 تومن شده دوتاشو بخریم 30 تومن😰....
و اما همه ی اینا رو گفتم که بگم:امسال که سال رونق تولید، بیاییم به شعار سال جامه عمل بپوشونه و کالای ایرانی که اتفاقا ماندگار تره و یادگاری برای معلم میمونه رو خریداری کنیم
خرید حضوری :زنبیل آباد کوچه 18 انتهای کوچه پ 122
ارسال پستی هم دارن 😍
sapp.ir/t_kousar
رمان یک بعلاوه یک : داستان روابط آزاد زن و مردها، بیخیالی نسبت به زن و بچههایشان، خیانت و...
نقد کتاب
یک بعلاوه یک
#نقد_کتاب
#یک_بعلاوه_یک
#نویسنده:جوجومویز
داستان زنی که شوهر غائبش مریض است. غائب است چون برای خوب شدن یکسال است پیش مادرش رفته. زن و دو بچه را رها کرده و رفته
و حالا زن با امید اینکه او خوب شود در خانههای مردم کار میکند تا خرجی دو بچه را در بیاورد.
البته پسر که بچهی بزرگ است فرزند زن اول شوهرش است و حالا شوهرش او را هم رها کرده و بچهاش را نبرده.
دخترش در مدرسه برتر ریاضی قبول میشود. البته باید آزمون بدهد و زن پول میدزدد تا او را برای دادن آزمون به شهر دیگر ببرد. پول را از خانه جوان پولداری که زن همخوابهاش او را دور زده و دارایی شرکتش و آبرویش را به مخاطره انداخته میدزدد. مرد حالا در وضعیت بدی قرار دارد که با این زن کارگر آشنا میشود و داوطلبانه او و دو بچه و سگشان را بر میدارد تا مایل ها دورتر به آزمون برساند.
ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇
ادامه نقد رمان یک بعلاوه یک☝☝☝☝☝
نصف کتاب داستان بودن آنها در ماشین است. ماشینی که بوی بد سگ گرفته. که دائم باد سگ و آب دهان و موی سگ در آن، حالت را به هم میزند. آنها را به امتحان میرساند و بعد میبرد که پدرشان را هم ببینند.
پدرشان در خانه زن سومی که دو بچه دارد زندگی میکند.
یعنی در حقیقت این خانوادهی سوم است که تشکیل میدهد.
خلاصه آن که، مرد پولدار راننده هم تصمیم میگیرد با این زن کارگر و دو بچهاش زندگی کند.
همین!!!!
یعنی به جان خودم همین……. .
داستان روابط آزاد زن و مردها،
بی خیالی نسبت به زن و بچههایشان،
خیانت همخوابههایشان و بوی سگ،
بوی باد دل سگ ،
آب لزج و کشدارش،
و موهایی که میریزد در همه جای ماشین،
زنی که کنار مردی احساس غریبگی میکند،
هر دو احساس غریبگی میکنند.
یک بعلاوه یک در حقیقت داستان افتضاحات #غرب است.
زنهایی که شوهرانشان راحت با یکی دیگر بعلاوه میشوند و خودشان هم با یکی دیگر بعلاوه. هر کدام بچهی دیگری را مدتی دارد و نمیدانم…
اصلا باید بخوانید تا بدانید زیر پوستهی زیبایی که غرب با آن ما را فریب میدهد چه زندگی لزج و بدبویی جریان دارد،
بچههایی که بدون پدر و توسط دیگران تهدید به اعمال جنسی میشوند،
زنانی که هر شب کنار یکی هستند تا بتوانند امرار معاش کنند و مردانی که راحت بغل خواب خود را عوض میکنند.
نتیجهای که غرب را به صفر رسانده،
چرا دارد میان ما دوباره تجربه میشود؟
کاش با دیدهی فهم و درک بخوانیم نه سرگرمی …
و البته آنقدر کمبود عاطفی عمیق بین همسران زیاد است،
آنقدر احساس عدم اعتماد زیاد است،
آن قدر خودخواهی موج میزند که وقتی یک نویسنده یک زن را به تصویر میکشد که دارد برای موفقیت بچههایش از جان و دل مایه میگذارد، کتاب مورد تمجید فراوان قرار میگیرد. این مادرها در کشور ما فراوانند. اگر بخواهیم داستانشان را مثل این رمان کنیم میترکاند.
به هر حال به قول بزرگی ما خودمان را در مقابل غرب به ندیدن (تغافل) زدهایم.
میدانیم که سالانه چقدر زن ها مورد ضرب و شتم مردها و همخوابههایشان قرار میگیرند، تا جایی که حتی میمیرند.
میدانیم چقدر خانههای تک والدینی هست،
چقدر بچهها از پدری دیگرند،
چقدر پدرها به بچههایشان تجاوز میکنند… چقدر …
اما باز هم ظاهر فریبندهاش باعث میشود که ذوق کنیم.
حیف است از فرهنگ عمیق و غنی خودمان بگذریم و اینطور مستانه به آغوش بیفرهنگی پناه ببریم…
🔷namaktab.ir
️🔶naghdbook.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
📚پدر، مادر شما را دوست دارم: نگاهی به حقوق متقابل والدین و فرزندان #پدر_مادر_شما_را_دوست_دارم #حجت
📚 من مانده ام تنهای تنها: از تنهایی دربیایید با خواندن این کتاب
#من_مانده_ام_تنهای_تنها
#محمد_حسین_قدیری
#جوان
#خانواده
📚معرفی:
تا حالا شده فکرکنی تنهایی؟ تا حالا شده حس کنی اونهایی که درکت می کنند نیستند و وقت ندارند؟ تا حالا پیش اومده حس و حال دویدن، کار کردن، درس خواندن یا حتی شوخی وخنده نداشته باشی؟ به نظرت همه مردم یه روزی حس کرده اند که تنها هستند یا این شکل بعضی از آدمهاست؟ حالا درستش چیه؟ و باید چه کار کرد؟
✏بریده کتاب:
از زمان های بسیار قدیم تاکنون ما تلفات جسمی و روانی بسیاری در برابر دیو سیاه شکل داده ایم. زمان این رسیده که به شکار این شکارچی برویم. برای اینکه در این راه موفق شویم، باید حتما از دو اسلحه شکاری « مسئله مداری » و هیجان مداری کمک بگیریم.
الف: شیوه افراد بالغ: افراد بالغ جای فرار از مشکل با شکیبایی، تفکر خلاق، مطالعه، مشورت و الگوگیری از افراد موفق به شناسایی علل، راههای رویارویی و سرانجام کنترل یا حل آن می پردازند.
◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
#فهرست_کتب_خانواده💕❣💞👇👇👇👇👇👇👇👇
#خانواده
#خدایا_فرزند_سالم_و_صالح_می_خواهم
#ریحانه_بهشتی
#چهل_هفته_انتظار
#بشقاب_های_سفره_پشت_بام.
#پدر_مادر_شما_را_دوست_دارم
#من_مانده_ام_تنهای_تنها
#بازی_بازوی_تربیت
#تربیت_فرزند_از_نظر_اسلام
#آداب_عشق_ورزی
#تنهای_تنها
#صمیمانه_با_عروس_و_داماد
#ایران_جوان_بمان
#طعم_زندگی
#من_دیگر_ما
#با_دخترم
#در_آغوش_خوشبختی
#پشت_میز_رضایت_بنشینید
#سرچشمه_تربیت
#رازهای_تسخیر_قلب_همسر
#ماهی_که_مهر_را_برد
#سرکار_علیه
#بروید_با_هم_بسازید
#چهل_هفته_انتظار
#خانه_انس
#مردان_عاشق_این_گونه_زنانند
:#دل_به_دل_راه_داره
نمکتاب
#خاطرات_کتابخوانی ارسالی از #مخاطبین_سایت👇 آخرین کتابی که خواندم و از خواندنش #لذت بردم و با آن #اش
#خاطرات_کتابخوانی : کتاب فیروزه ای
همسرم پیشنهاد زیارت حرم داد.
خیلی خوشحال شدم ،حاضر شدیم؛ قبل از رفتن فکر کردم 🤔چه کاری برای آقا انجام بدهم! پیش خودم گفتم: بهترین راه همان کتاب است.
پنج تا کتاب که چهارتاش محبت امام عصر (عج) بود برداشتم. یک کتاب #بایقوش هم برای خودم برداشتم که بخوانم تا بعدا که مدرسه رفتم تبلیغ کنم .
رسیدیم به #حرم و وارد قسمت زیارت شدم رو به ضریح ایستادم و چند دقیقه ای صحبت کردم تنها حاجتم را دائم تکرار می کردم میشه کمکم کنید بی بی،
اگر برای امامم کار نکنم اسیر دنیا میشم،
بدرد نمی خورم،
پیر میشم می میرم،
حیف میشم .
میشه کارهای آقا رو بدی دستم که انجام بدم؟!
البته باید کمکم کنید چون ناتوانم ضعیفم.
میشه باعث ظهور باشم ،
اسباب ظهور را آماده کنم ؟!
دلم که آروم گرفت رفتم سمت صحن که از آنجا هر بار بر می گشتم ضریح را می دیدم و دلم باز می شد.
نشستم ،شروع به خواندن صلوات و دنبال سوژه گشتن.
به کی بدم ؟
اگر مشغول دعاست مزاحمش نباشم.
تو حال خودش است اذیت نکنم و ضد حال نباشم .
چشمام رو تیز کردم با کمی فاصله کنارم خانمی نشسته بود که چادر رنگی سرش بود و جا نماز آبی فیروزه ای آرامش بخشی داشت.
گفتم خوب به این که نمی شود چون از نماز مردم را وا داشتن است. و کتاب، دست مایه بشر را دادن کار خدا پسندانه ای نیست.
ادامه👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
نمازش که تمام شد گفتم: دوست دارید مطالعه کنید ؟
این کتاب #فریاد_رس در مورد #امام_زمان (عج) است.
نگاه رضایت مندانه ای به من کرد و کتاب را در آغوش گرفت و شروع کرد به خواندن؛ نیم ساعتی گذشت غرق در خواندن کتاب بود .
بعد از تمام شدن کتاب خیلی تشکر کرد گفت: من کتابخوان هستم و امروز کتابی نخواندم دلم خیلی مشتاق بود که کتابی بخوانم ،
اما شرایط جور نبود،
وقتی کتاب را نشانم دادید گم کرده ام را پیدا کردم.
شما خیلی کار بزرگی می کنید شما همین که محبت حضرت را در دلها می کارید کار عظیمی است.
گفتم ما یک کانال هم داریم که در آن هر روز پیامی از حضرت حجت(علیه السلام) در باب محبت ،معرفت ،یاداوری و نزدیکی و … می گذاریم؛
با ذوق شماره موبایلش رو داد تا برایش بفرستم .
اون شب خیلی خدا رو شکر کردم که توانستم محبت امام را در دل یک شیعه #تهران نشین بنشانم.
💠namaktab.ir
🔶namaktab.blog.ir
🔷 @namaktab_ir
نمکتاب
مجنون نشسته بود کنار دریا، روی شنهای ساحل ... مینوشت: لیلی. با انگشتانش شنها را خط میانداخت: لیلی!
#برشی_از_امام_من
عبادت، اصلش نیت است.
درست که باشد
یک لیوان آب هم که بنوشی یا دست دیگران بدهی، یک غذا بپزی یا در خیابان صبر کنی تا اول کس دیگری برود، یک بیمار را با آرامش مداوا کنی، مقابل خطای دیگران سکوت کنی و عصبی نشوی و حرف نا… نزنی، دست مادرت را ببوسی، نانی دست پدرت بدهی، پول اضافه ات را برای خودت ذخیره نکنی و کار درمانده ای را راه بیندازی،
اسراف نکنی و به جا خرج کنی، حجاب را رعایت کنی، غیبت نکنی… برای خودت هرچه می پسندی و دوست داری رقم بخورد، برای برادر و خواهر مؤمنت هم همان را آرزو کنی، از هرچه بدت می آید و شرم آور است، برای دیگران هم آن را نخواهی .. اهل عبادتی!
و اگر
همه اینها به نیت فرج امامت، حجه ابن الحسن انجام بدهی… تو اهل بهترین عبادتی ….
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
قیمت با تخفیف ویژه: ۵۰۰۰ تومان
#سفارش از طریق👇
@sefaresh_namaktab
نمکتاب
#طرح_کتابخوانی 📚#صدقه_کتاب #طرح امام خامنه ای: اگر کتابخوانی #فرهنگ_رایج شد و در بین مردم ما جا بیف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صدقه_کتاب
#بسته_بندی_نذورات_نیمه_شعبان
#شاهرود
*
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می نویسم که "شب تار سحر می گردد"
یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
نقد رمان با گرگها : رمانی با تم کاملا سیاسی و القا مثبت خوی وحشیگری
نقد کتاب
با گرگها
#نقد_کتاب
#با_گرگها❗❗❗❗❗
#کترین_راندل
رمان نویس انگلیسی که برای روسیه نوشته است!!!
در کشور #روسیه اشراف گرگ نگه میدارند. آن را تربیت میکنند تا به کسی آسیب نزند. اما اگر به کسی آسیب زد در جنگ رهایش میکنند.
داستان درباره مادر و دختری است که در خانهای در برفها زندگی میکنند.
آنها در این خانه به وحشی کردن گرگهای رها شدهای که با ناز تربیت شده بودند، میپردازند.
مادر روی صورتش جای چنگال #گرگ است.
دوتا از انگشتانش را گرگ خورده است.
گوش دختر خورده شده است و…
در کتاب هیچ استدلالی برای علت وحشی کردن آنها آورده نشده است.
مادر و دختر وحشی و کثیفاند. در همه جای خانه تکه گوشتهای خورده شده توسط گرگ پیدا میشود.
گرگهایی که از سمت #اشراف میآیند، موهای بلندی دارند؛ این مادر و دختر می روند سرشان را میکنند داخل موهای این گرگها.
در حال حاضر شنیدنش موجب انزجار میشود.
اما نویسنده آنقدر زیبا داستان را جلو میبرد که اگر همان موقع یک گرگ بگذراند جلوی مخاطب سرش را می کند در موهایش.
ادامه نقد👇👇👇👇👇👇👇