رکیذِ عزیز، بعدِ بارگذاریِ این قطعه، بُعد جدیدی از آرامشُ رسوند. * هستی با یه لیوان چای‌دارچین زیرِ تیغِ آفتاب؟

تهِ ایتا وُ کانالایُ دیلیت شده وُ امّا سیو‌مسیجز، پر از اونا. * لب‌خند

[ امّا ساعتِ دهُ ربعِ نیمه‌شب، پنج بیستُ دو ]

عزیزِ نرگس؛ صبر مایهٔ حفظِ آبروئه صبر مایهٔ حفظِ آبروئه صبر مایهٔ حفظِ آبروئه صبر مایهٔ حفظِ آبروئه صبر مایهٔ حفظِ آبروئه

و امّا صبرمُ از دست دادم برایِ سندِ پیام‌هایِ از قبل آماده شده.

این سرُ کلهٔ عجولُ آره آره، خوش‌حالیِ کم‌رنگ برایِ گذشتن از 365 روز *

پیش‌نوشت: نرگس‌جان؛ سلام. قرار نیست برایِ نرگسِ تو آینه به مناسبتِ سال‌روزِ تولد‌ش لاو بترکونمُ تشکر کنم از مقاوم بودن. از بیستُ دویِ مردادِ صفر یك چه‌قدر گذشته خانوم؟ یك‌سال؟ عزیزم‌م تو این یك‌سال کدوم گام‌ت خیلی محکم بوده که بیای افعالِ انگیزشی سرِ هم کنی؟ قرار نیست تو این پاراگراف خیلی خیلی نامحسوس دست بندازم دورِ گردن‌مُ خودمُ بغل کنم. هرچی بوده وظیفه بوده وُ باید می‌بوده، نه؟ امّا امّا برایِ نرگسِ تو آینه، تولدت مبارك دختر. یه سالِ دیگه وُ این پیچ‌درپیچایِ جادهٔ " زندگی " یه سالِ نو با لولِ جدیدتر جوهرِ خودکارُ کاغذِ کاهی برایِ نوشتن نوشتنُ جوونه زدن. ☁️🤍 * لب‌خند [ تولدت مبارك نرگسِ تو آینه؛ از طرفِ نرگس ]

ام‌سال خیلی جدید برایِ نرگس میّسر شد. دوستِ نارنجیِ من؛ ایتا دخترایِ حرهٔ منُ در نهایت بنات‌الحوراءِ عزیزم‌م ام‌سال خیلی خیلی بوسیدنی‌تر بود - ادبیاتِ کودکانه | بیستُ دویِ مرداد، تولدِ نرگس[ خاتون]

خود کفا بودنُ توجه کنید * لب‌خندِ دندون‌نما

و امّا ریپلایُ ریپلای رو این قطعهٔ دوست‌داشتنی * بابونهٔ سنجاق شده رو این قطعه

زمین‌هایِ خشكِ بی‌حوصله در نهایت آب‌یاری با این قطعه *

" از حوصله صحبت می‌کنی عزیزِ من؟ " این‌روزا این ساعتایِ تندرویِ اخموو با سگرمه‌هایِ چفتِ هم نشسته؛ فیل‌شون یادِ هندستون کرده خانووم.