eitaa logo
الهادی
21.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
972 ویدیو
46 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 وقتی انسان می‌خواهد شروع به تطهیر نفس کند، می‌بیند که نفس نمی‌گذارد. «إنّ النفس لأمّارة بالسوء». أمّاره، صیغه‌ی مبالغه‌ی امر است؛ بدین معنا که نفس، مرتّب به بدی‌ها امر می‌کند؛ ولی در مقابل آن، موجودی ارزشمند به نام انسان قرار دارد که خداوند، او را بزرگ و عظیم آفریده است. 🔸 انسان می‌تواند خلیفه‌ی الهی شود؛ البته فکر نکنید هر کسی که در خیابان راه می‌رود، خلیفه‌ی الهی است؛ بلکه انسان، به شرطی می‌تواند به مقام خلیفة اللهی برسد که ابعاد و زوایای جهل و نادانی را از خود زائل کند. 🔹 منظور از این جهل و نادانی، مقابل دانستن مباحث نظری نیست؛ بلکه نوعی حیات عقلانی است که احیاناً برای هر کسی، حتی افراد بی‌سواد امکان پذیر است. 🔸 خداوند، راه خودش را به سوی هیچ انسانی، هر کسی که باشد، نبسته است. ادامه دارد... ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 پیامبری از خداوند درخواست کرد که فردی هم‌رتبه و هم‌مقام خودش در بهشت را به او نشان دهد. به او گفتند که حرکت کن و با آن نور الهی و نور نبوّتی که داشت، او را راهنمایی کردند که از کدام طرف برود. 🔸 رفت و رفت و رفت تا به کپری رسید. نزدیک کپر، لباسی دخترانه و خون‌آلود دید که گویا گرگ، دختر بچه‌ای را خورده و بخشی از بدن و لباسش، آنجا افتاده است. وقتی داخل کپر رفت، دید که پیرزنی، داخل کپر است و چشمانش هم کم سو یا نابینا است. 🔹 به آن پیامبر گفتند که این پیرزن، هم مقام شما است. گفت که خدایا، من پیامبر تو هستم و می‌خواهم کسی که واقعاً هم‌مقام خودم در بهشت باشد را ببینم. به او فرمودند که همین شخص است. آن پیامبر، جلو رفت و سلام کرد و گفت که مادر، نگرانی و مشکلی نداری؟ می‌خواست سرِ صحبت را باز کند. 🔸 پیرزن گفت که نوه‌ای داشتم که با من زندگی می‌کرد و یکی‌-دو روز است که نمی‌دانم کجا است. من، توان ندارم و چشمم هم بینایی ندارد که اطراف را بگردم. آن پیامبر گفت که ما در راه که می‌آمدیم، در فلان فاصله، جنازه‌ی دختر بچه‌ای با فلان لباس‌ها، روی زمین افتاده بود و گرگ، او را خورده بود. 🔹 پیرزن گفت که بله، نوه‌ی خودم بوده است. بعد گفت: «الحمد لله». آن پیامبر گفت که چرا خدا را شکر می‌کنی و حمد می‌گویی؟ گفت که تعلّق و وابستگی من به این بچه، حس و حالی را در من ایجاد می‌کرد که نمی‌توانستم با خدا زلال ارتباط برقرار کنم. خداوند صلاح دانست که او را هم از من بگیرد! 🔸 ببینید هیچگاه و برای هیچ کس راه بسته نیست؛ البته باید مراقب باشیم که میان مباحث نظری، و بخش‌های محتوایی، فهم و التزام، فرق بگذاریم و بین این‌ها خلط نکنیم. کد ۲۲۸۶۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 یکی از دوستان که حدود هفتاد سال دارد، عکس پدرش را به من نشان می‌داد و می‌گفت که پدرم، اهل امور خیر بود و حدود ده حسینیّه ساخته بود. 🔸 اواخر عمرش می‌گفت که خدایا، امانت تو، آماده است؛ هر وقت که خواستی، بگو تا تقدیم کنم. 🔹 گفتم یعنی چه؟ گفت منظورش، جانش بود؛ یعنی خدایا، من دیگر آماده‌ی آمدن هستم و امانتت آماده است. هر وقت می‌خواهی، بگو تا امانتی را تقدیم کنم. 🔸 ببینید برخی، چگونه زندگی می‌کنند و چقدر راحت می‌شوند! کد ۲۲۸۶۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 خداوند در معامله با بندگان و اولیای خود، کارهای عجیبی انجام می‌دهد. خداوند به مادر موسی می‌فرماید: «فإذا خِفتِ علیه فألقیه فی الیم»؛ (قصص:۷) یعنی ای مادر موسی، اگر برای فرزندت ترسیدی، او را در رود بیندازد. 🔸 قاعدتاً باید می‌گفت که اگر برای او می‌ترسی، خوب او را نگه دار و از او به شدّت مراقبت کن و مکانی امن برایش مهیّا کن؛ ولی خداوند می‌فرماید: «فألقیه فی الیم»؛ یعنی داخل سبد بگذارش و در آب، رهایش کن و اجازه بده که برود. 🔹 درک این نوع معامله، از جزئی‌ترین امور گرفته تا کلی‌ترین امور، کار هر کسی نیست. کد ۲۲۸۶۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5841498763461394668.mp3
4.36M
* بسیار زیبا 🎧 توصیه‌های پایانی ماه شعبان برای آماده شدن جهت ماه مبارک رمضان 🎤 حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری ‌ ‌⏱ زمان: ۷ دقیقه 📥 حجم: ۴ مگابایت 🎞 دانلود اکولایزر تصویری (مناسب نشر در اینستاگرام): aparat.com/v/ybGB0 ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 اگر انسان از زاویه‌‌ی عکس‌العمل نفس در مقابل شنیده‌هایش بخواهد شروع کند می‌دانید چقدر ما با قرآن کار داریم؟ چقدر با روایات اهل‌بیت کار داریم؟ چقدر با اشعاری که برای اهل‌بیت گفته شده کار داریم؟ 🔸 چرا؟ چون آن وقت قضیه دو طرف پیدا می‌کند. من می‌نشینم تخصصی به این نگاه می‌کنم که این حرف در من چه تأثیری گذاشت و چرا این مقدار تأثیر گذاشت؟ چه کار کنم که تأثّر و پذیرش خودم را بالا ببرم و موانعش چیست؟ چون که افراد در طبع هم متفاوت هستند. 🔹 باز به سرمنشأ این قضیه می‌رسیم که از نفس و کیفیت ترکیب، صحبت بشود. ارکان هستند. قوا هستند. حواس هستند. تک‌تک این‌ها شناخت می‌خواهد. و ما را رشد می‌دهد. 🔸 ان‌شاءالله دریچه‌ای را در این زمینه برای خودمان باز می‌کند که بتوانیم ثابت قدم‌تر، پخته‌تر و با درکی صحیح‌تر از زمین و آسمان و معارف اهل‌بیت به گونه‌ای دیگر و بیشتر بهره ببریم و استفاده کنیم. کد ۸۳۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
💠 معنای «أکل طیّب» و ارتباط انسان با غذا 🔻 یکی از آیات به ما اشاره کرده است که «يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» (اى پيامبران! از پاكيزه‏ها بخوريد و كار شايسته كنيد. (مومنون، ۵۱)) «اکل طیب» بکنید، سپس عمل صالح انجام بدهید. 🔸 ما طیّب را نمی‌شناسیم. حداقلش این است که بعضی از آقایان فرموده‌اند: آن نوع ارتباطی است که انسان با غذا پیدا می‌کند. البته غیر از جریان حلال بودنش است. 🔹 حس ذائقه یکی از ورودی‌های غذا به بدن است. ما روی چه حسابی غذا می‌خوریم؟ ما انسان هستیم و گرسنه می‌شویم. حیوانات هم گرسنگی پیدا می‌کنند. غذا می‌خوریم و سیر می‌شویم. سیری‌ای که حیوانات هم پیدا می‌کنند. 🔸 ما اگر خواستیم بیشتر از این روی خودمان کار کنیم، باید این غذا در ذائقه‌ی ما و در دهان ما ترجمه بشود. با حس‌های ذائقه‌ی ما ارتباط برقرار بکند و بتوانیم ترجمه کنیم. غذا از درون دهان می‌رود و قابل درک به حس حیوانی باشد. قابل ترجمه و قابل ارتباط باشد. 🔹وگاهی هم یک غذا خیلی خوشطعم است به خاطر ادویه‌جات مختلفی که گاهی به آن می‌زنند ولی قابل ترجمه نیست. این نمیتواند پایه‌های عمل صالح را در ما تقویت کند. 🔸 من یک انسان هستم یک بخش و یک حس از حس‌های متعدد من ذائقه‌ی من است ولی این فیلتر دارد. خدای متعال این را برای رشد من قرار داده است. ارتباط من با همین یک حس باید خیلی بیش از اینها باشد و غالباً نداریم و در طول زمان هم بیان نشده است. 🔹 «كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا» نوع ارتباط انسان با غذا و اینکه با شرایط خورده شود باعث می‌شود که غذا به تصمیم‌ها، به رشد و حتی برای عبادت کمک کند. ما حتی با یک حسّمان هم ارتباط برقرار نکردیم و نتوانستیم برقرار کنیم و داریم زندگی معمولی می‌کنیم. این رشدآور نخواهد بود. مسائل حس‌های دیگر هم جداست. 🔸 در این پنج حس ظاهری به گونه‌ای اعجاز نهفته است که اگر سه، چهار حس آن باطل بشود، یک حس کافی است که یک انسان را از همه جهت به رشد برساند. کد ۸۳۶ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 یکی از شعرا به نام خُلیعی است که اهل موصل است. حدود ۴۰۰ سال پیش، او یک قصیده‌ی غرّائی گفت و آن را جلوی حرم آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواند. شاعر دیگری هم [به نام] ابن حمّاد که پیرمردی اهل نجف بود، قصیده‌اش را خواند. 🔸 ادبیات، شعر و کلمات هم عالَمی در حدّ اعجاز دارد. فصاحت، بلاغت، چینش صحیح، نوع تأثیر، مخاطب [در آن مطرح است.] انواع و اقسامی از قصیده، غزل و... [دارد]. 🔹 بین آن‌ها صحبتی شد. خُلیعی گفت: شعر من لطیف‌تر است. ابن حمّاد گفت: شعر من لطیف‌تر است. گفتند: ما آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را حیّ و زنده می‌دانیم. هر دو شعر را به ضریح وصل می‌کنیم و تا صبح منتظر جواب می‌مانیم. 🔸 هر دو قصیده‌های خود را به ضریح چسباندند. صبح مشاهده کردند که آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) زیر قصیده‌ی خُلیعی، با آب طلا نوشته است: «أحسنت» و زیر قصیده‌ی ابن حمّاد، با نقره نوشته است: «أحسنت». 🔹 خیلی به ابن حمّاد برخورد، لذا با گریه و دلگیری به حضرت گفت: آقا! شما این جوان را طلایی تشویق کردید و من را نقره‌ای [تشویق کردید.] این برای من سنگین است. 🔸 فردا شب آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب دید و عرض کرد: آقا! من قصیده‌ام را آوردم و شما زیر آن با خط نقره‌ای «أحسنت» نوشته بودید، ولی [برای] خُلیعی با طلا بود. حضرت فرمودند: نگران نباش، او جدیدالاسلام است. حالا که ناراحت شدی، فردا قبل از ظهر قصیده‌ات را بیاور و نزدیک ضریح بخوان، من جبران می‌کنم. 🔹 قبل از ظهر، مردم را نزدیک ضریح جمع کردند و ابن حمّاد شعر خود را خواند. یک مصرع از این شعر که عربی هم است، می‌گوید: «که بود آن‌که مذهب خیبری را به دو نیم کرد؟» وقتی این شعر را خواند، صدایی از داخل ضریح آمد: «أنا، أنا». صدای آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) [بود]. از این طریق نظر ابن حماد تأمین شد. 🔸 اما جریان خُلیعی را عرض کنم. خُلیع، مصغّر است و از خلعت می‌آید. وقتی که خُلیعی یکی از قصایدش را می‌خواند، کنار در ورودی حرم بود. این پرده باز شد و روی شانه‌های او افتاد. بالأخره همه‌ی مردم آمدند و دور او را گرفتند و آن را خلعتی از آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای ایشان دانستند. از آن به بعد، نام او خُلیعی شد. 🔹 آن‌ها این‌طور بهره می‌بردند و تفاوتی بین حیات و ممات امام قائل نبودند. کد ۴۳۵۲ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 یکی از تابلوهای قرآنی که سزاوار است همیشه انسان در مشکلات متوجه آن باشد این است: «وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ» و هر بدى به تو رسد از خود توست‏. (نساء، ۷۹) 🔸 معادله‌اش را به دست بیاورد و ببیند چه شد؟ روایات حول این موضوع هم کم نیست. 🔹 یکی از تابلوهای دیگر اینکه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» خدا به مردم هيچ ستمى نمى‏كند، ليكن مردم به خودشان ستم مى‏كنند. (یونس، ۴۴) ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 عصر عاشورا که خیمه‌های آقا سیدالشهداء (علیه السلام) را آتش زدند. کار حمید بن مسلم در عاشورا، تقریباً خبرنگاری بوده است. 🔸 او می‌گوید: یک دختر بچه‌ی کوچکی را دیدم که گوشه‌ی دامن او آتش گرفته بود. برای خاموش کردن این آتش به طرف او رفتم، ولی او ترسید و فرار کرد. دنبالش رفتم، مهربانی کردم و آتش دامنش را خاموش کردم. 🔹 وقتی این دختر بچه این مهربانی را از من دید. گفت: «یا شیخ! العطش قد اضرّ بی»، من خیلی تشنه هستم، ممکن است کمی آب به من [بدهید؟]. دست او را گرفتم و به کنار علقمه‌ی آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) بردم. 🔸 آنجا در کنار آب، گفتم: دخترم! این آب [است]. اما دیدم متحیّر ایستاده است. به او گفتم: «علویّه إشربی»، آب بخور. دیدم که نمی‌خورد. دوباره و سه‌باره گفتم. یک آهی کشید که بند جگر من هم پاره شد. 🔹گفت: «یا شیخ! کیف أشرب؟ و قد قُتل أبی الحسین عطشانا». ای مرد چگونه آب بخورم در حالی که بابای من امام حسین علیه السلام با لب تشنه کشته شد. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در همین اصفهان، در طول تاریخ کم نیستند کسانی که در این زمینه‌ی اقامه‌ی مجالس خدماتی ارائه می‌کرده‌اند. 🔸پیرمردی را داشتیم که از خوبان بود - خدا ایشان را رحمت کند – می‌گفت: آن زمان ـ شاید بیش از 100 سال پیش ـ حتی در مغازه‌ها و بازار، هفته‌ای یک بار توسّل آقا سیدالشهداء (علیه السلام) را برگزار می‌کردند. 🔹 گاهی یک مستمع بود، ولی یک نفر می‌آمد و می‌خواند. مردم اعتقاد داشته‌اند و این نسل قبل از ما بوده‌اند. این سرمایه‌ی بزرگ و خدایی، تمام سرمایه‌ی ما است. برکاتی که آن زمان می‌دیده‌اند، کم نبوده و همین الآن هم کم نیست. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 کسی یک ماشین خوبی سوار می‌شود و می‌بیند که ناخودآگاه شانه‌هایش بالا گرفته می‌شود [ و تکبر می‌کند]. این، جزء اضافاتی است که به شخصیت انسان می‌آید و بعد عوارض پیدا می‌کند. من که الآن تحمل و ظرفیت این اندازه را ندارم، در خیابان که می‌روم، مشکلات دیگری نیز پیدا می‌کنم. 🔸 اگر در مسیر و صراط مستقیم و طریق حق با دستورات انبیاء و اهل بیت (علیهم السلام) حرکت کنیم، به گونه‌ای دستورات را چینش کرده‌اند که اضافات را سُنباده‌کاری می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که ما به افراط و تفریط بیفتیم. 🔹 غیر از تمام آن دستورات که در ساختارسازی بشر و اعتدال تأثیر دارد، محبت اهل بیت (علیهم السلام) است که خود، کیمیایی جداگانه است. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 انسان موجودی ممتاز در تمام عالم است. به فرمایش امیرالمؤمنین (علیه السلام) انسان از نظر ساختاری و ارتباطش با تمام عوالم، به قدری بزرگ تعریف شده است که اگر تمام این آسمان و زمین را برای یک نفر آفریده بودند، گزاف نبود. 🔸 انسان خیلی بزرگ است و جای رشد زیادی دارد، منتها باید خود را بشناسد و انسانیت، توان و استعدادهای خودش را درک کند تا بتواند حیات پیدا کند «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً» ، حیات طیّبه پیدا می‌کند، سپس می‌بینید از آن سلمان، اباذر و بزرگان از صحابه و غیرصحابه در می‌آیند. اما این‌ها در فهم، سعی، تلاش و پشتکار، افرادی عادی نبودند. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 در زمان حج، شاید خود من در مشعر و یا در جاهای دیگر مکرّر دیده‌ام که شیعیان یک گوشه‌ای هستند و بقیه هم در طرف‌های دیگر [هستند]، منتها هنگام سحر، خداوند این اشک را فقط به شیعه داده است. 🔸 می‌دیدم که بعضی قصد دارند با یک سعی و تلاشی، دلشکستگی [کسب کنند،] ولی به دست نمی‌آید و چشم‌ها خشک شده است. 🔹 اگر محبت اهل بیت (علیهم السلام)، همین یک جوهره را در ما حیات داده باشد، ببینید چقدر برکت دارد. 🔸 آقا امام صادق (علیه السلام) از یکی از کوچه‌های مدینه رد می‌شدند، دیدند گروهی از شیعه در کنار هم نشستند. وقتی آقا امام صادق (علیه السلام) رسیدند، تمام این‌ها بلند شدند و عرض ارادت و سلام کردند. 🔹 حضرت جواب عنایت کردند و فرمودند: «و الله لأُحِبُ ریحَکم و روحَکم»، این بو و نمک تشیع در شما و روح شما را دوست دارم. خدا می‌داند این پیوند بین ما و اهل بیت (علیهم السلام) از چه زمانی برقرار شده است. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 قرآن، الگوهای مثبت و منفی زیادی را چینش کرده است که باید به تک‌تک این‌ها توجه کرد. 🔸 فرعون شخصیت منفی عجیبی داشته است و نام او در قرآن به وفور آمده است. علاوه بر اینکه او از جهت توانایی مالی بالا بود و کشش فکری بالایی هم داشت، همه مدل ابزاری را هم در اختیار داشت. 🔹 یکی دیگر از شخصیت‌های منفی - که به خدا پناه می‌بریم - بلعم باعورا است. علوم او تا دیوار به دیوار نبوت ارتقاء پیدا کرد و کارهای عجیبی می‌کرد. بعضی او را علت سرگردانی بنی اسرائیل در وادی تیه می‌دانند. او ابزاری در اختیار فرعون بود، ولی هیچ کسی نمی‌تواند مقابل حق ایستادگی کند. صدمه زد، اما محکوم به فنا شد. 🔸 شاخصه‌ی این افراد، همان أنا و منیّتی است که از آنجا کار را شروع می‌کنند. فرعون هم همین أنا را داشت و می‌گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»، 🔹 ولی خدای متعال، انبیاء خود را به گونه‌ای دیگر معرفی می‌کند. إنیّت را از این‌ها می‌گیرد و عبودیت و ارتباط به این‌ها می‌دهد. «العبودیّه جوهرةٌ کنهها الربوبیه»، این‌ها را به خودش وصل می‌کند، ولی منیّت را از این‌ها می‌گیرد. 🔸 منیّت برای فرعون و دارودسته‌ی فرعون - چه شاخه‌های اصلی و چه شاخه‌های پایین‌تر - است. باید به خداوند پناه برد و این‌ها را به سمتی معتدل هدایت کرد. کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌