eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
364 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
تشنه لب اصغرم.mp3
602.7K
✅بند مستمعین تشنه لب اصغرم کودک دلبندمن برده ای ازلبم شادی و لبخند من کم تلظی نما کودک بی گناه تاعمو عباس رود به میدان تشنه لب من علی علی جان علی علی جان ✅بند دوم ای تو دردانه ی میوه ی بستان دستو پا کم بزن به روی دستان من سرتوشد جدا اه و واویلتا تیرسه شعبه حنجر اصغر(ع) بابا فدایت ای گل پرپر علی علی جان تکرار بندمستمعین تشنه لب,,,,,,,,, ✅بند سوم من چگونه روم به سمت خیمه خدا که علی ام شده بروی دستم فدا غرق در خجلتم که شده طاقتم که بر ربابه من چه بگویم حلقوم نوزاد تیرعدویم علی علی جان بندمستمعین تشنه لب اصغرم,,,,,,,, علی علی جان جان
4_735772887587226730.mp3
3.68M
🌷 ✅بند اول علی جان ببین که من خونجگرم علی جان نکن تلظی به برم علی جان مرو زپیشم پسرم 💧💧💧 رباب بیاببین, علی تو سیراب کردن رباب بیا ببین, دعاتو مستجاب کردن رباب بیا ببین, که دلم روکباب کردن اسوده خوابیدی رو دستام پسرم پسرم,پسرم میسوزه از داغه تو بابا جگرم جگرم,جگرم علی,,, لای لای علی,,,,لای لای علی ✅بنددوم بمیرم شد پاره پاره حنجرتو بمیرم نمونده ازپیکرتو بمیرم پره ازخون شدسرتو 🌷 رباب بیا ببین نعش اصغرروبرومه رباب بیا ببین که چه بغضی تو گلومه رباب بیا ببین که علی کارش تمومه 😭 فذبح الطفل العشان من الورید الی الورید مرغ شش ماهه ی من از قفس پرید علی,,,,لای لای علی,,,,لای لای علی ع _ ✅بندسوم علی جان. نماز میخونم به تنت علی جان بی سرمی مونه بدنت علی جان. اخه چه جوری زدنت 😭 چه جور وداع کنم با تو ای دردونه ی بابا چه چور بسپارمت علی جونم زیر خاکا اخه میترسم. از. طمع اون نیزه دارا 😭 کرده پیرم داغ غم تو   (پسرم)۳ رباب میمیره از ماتم تو (پسرم)3 .
. 🏴سبک آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام ایام محرم الحرام 🏴بند اول محترم یا حسین،با کرم یا حسین تو شهنشاهی من،نوکرم یا حسین برکتم یا حسین،ثروتم یا حسین این تویی که دادی،عزتم یا حسین صاحبه دلهایی تو ماهه زهرایی برای نوکر تو دینی و دنیایی دلبر و دلداری سرور و سالاری خون خدایی و سید الاحراری ابی عبدالله؛حسین 🏴بند دوم سیدی یا حسین،میر و مولا حسین اسمِ زیبات دل و،کرده شیدا حسین مَحرمه دل حسین،شاهه عادل حسین هرکی شد دیوونت،شده عاقل حسین تو گله گلهایی تو خیلی آقایی ماقطره ایمو تو مثاله دریایی به هدا مصباحی تو عزیزاللهی توی شبهای تار واسمون تو ماهی ابی عبدالله؛حسین ۱۴۰۳/۰۴/۱۹ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
4_5792031116852466100.mp3
3.62M
کربلایی شب دوم محرم ۱۴۰۳ یکشنبه ۱۷ تیر  ماه 1403 ✅ سینه زن همیشه بختت بلند... ▶️ سبک 💢 🔸 سینه زن  همیشه بختت بلند عمر و جونت باشه دور از گزند اگه عاقبت بخیری میخوای زندگیت و با اباالفضل ببند کسی با عباس تنها نمیمونه تشنه که دور از دریا نمیمونه کسی با عباس نخورده به بن بست سینه زن که آخه رو پا نمیمونه سر اباالفضلیه مادر اباالفضلیه بخدا قسم خود حیدر اباالفضلیه می اباالفضلیه ساغر اباالفضلیه روز محشر می بینی محشر اباالفضلیه " یا اباالفضل "
4_5792031116852466101.mp3
3.52M
شب دوم محرم ۱۴۰۳ یکشنبه ۱۷ تیر  ماه 1403 ✅ علی گره میزد بر ابرو محکم... ▶️ سبک 💢 سلام_الله_علیها ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔹🔸🔹 علی گره میزد بر ابرو محکم زینب محکم گره میزد بر معجر علی به شمشیرش دشمن را می‌کشت زینب با زبان خود روی منبر سلونی گفته روی منبر حیدر و زینب دم از ما رایتُ میزد به دوشش پرچمِ حسین داشت زینب و حیدر بر دوشش لوای احمد معدن المناقب روح و روان حیدره معدن المناقب تو خطبه خونی محشره قبلة البرایا قرة العین المرتضی قبلة البرایا فاطمه کرببلا " یا زینب " 🔸
. ☑️بنداول علی اکبر اشبه الناس به پیغمبر تو بودی به کربلا حیدر مولانا علیٌ الاکبر(ع) .... مرحبا ای موذن حرم بر جمال و برآن صوت جلی بر آن رجزی که خواندی أَنَا علی ابن الحسین بن علی (ع) ....... علی ابن الحسین بن علی (ع) ─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─ ☑️بنددوم علی اکبر ای سرو صنوبر رعنا ای جوونه خوش قد و بالا آروم جون دله لیلا(س) ..... دعاهام بدرقه ی راه تو برو سوی می‌دونم ای پسرم اهل حرم دیده به راهتن تا برگردی علیِ اکبرم علی ابن الحسین بن علی (ع) علی ابن الحسین بن علی (ع) ─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─ ☑️بندسوم علی اکبر افتادی توو لشکره اعدا زیر تیر و تیغ و شمشیرها پاره پاره شد تنت بابا مثل یه تسبیحه کل تنت که دونه هاش از هم سوا شده جای سالم نموند از بدنت استخونات از هم جدا شده علَی الدنیا ُ بعدک العفا ─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─ .👇
۳۵ (حضرت علی اصغر ع) گل باغ دین و علی اصغرم ز ظلم و ز کینه چو گل پرپرم چنان آفتابم عزیز ربابم پدرجان حسین۲ به دست پدر رفته میدان عشق به میدان غم داده جولان عشق منم همچو کوکب فدایی مکتب پدرجان حسین۲ بود دشمن بی حیا رو به رو به تیر سه شعبه بزد بر گلو مرا چیده گلچین پدر گشته غمگین پدرجان حسین۲ روی دست او دست و پا می زنم پدر را به خنده صدا می زنم شدم کربلایی بگشتم فدایی پدرجان حسین۲ روی دست بابا فتادم ز پا کند مادرم گریه ی بی صدا گل کربلایم شهید ولایم پدرجان حسین۲ دل عمه زینب ز غم شد کباب به خیمه ستاده کنار رباب گل بی قرینه بگرید سکینه پدرجان حسین۲ شده پاره با تیر کین حنجرم گرفته به گریه پدر در برم نیاید صدایم بگرید برایم پدرجان حسین۲ شده غرق در خون عذارم پدر بود پشت خیمه مزارم پدر علی نور عینم فدای حسینم پدرجان حسین۲
. حضرت علی اصغر(ع) به سبک آتیشه خونمون لالایی اصغرم چش به راهته الان مادر توو حرم تو رو زیر عبا تا خیمه می برم لالایی اصغرم لالایی تشنه لب مادرت ببیندت میشه جوون به لب تیر حرمله سرت رو برده عقب لالایی تشنه لب دست و پا می زنی دست و پامو گم می کنم آروم تر عزیزم یه کم ۲ آخرین باره که می گیرم تو رو توو بغل زود اومد سراغت اجل بند دوم بالای نیزه ها من نشستم حالا پای نیزه ها تووو گلوت مشخصه جای نیزه ها بالای نیزه ها نرمه حلقوم تو بمیرم برا بابای مظلوم تو یه کمی ببند چشای معصومتو نرمه حلقوم تو اگه بودی الان می خندیدی واسم یه کم نمی ذاشتی تنها بشم۲ اگه بودی الان لالایی می خوندم برات با خنده می کردم صدات ✍ سبک آتیش خونمون مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
حسینی زاده هستی شیوه ی اعجاز میدانی بگو با حنجرت قدری به ما اسرار پنهانی گلویت راه شیری و سه جرعه تیر قادر نیست که روی کهکشان را خط بیندازد به‌آسانی تبارت آفتاب است و زلال رود و بارانی بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی کجای این جهان دیدند یک لشکر به‌یک‌باره ز نوزادی بیاموزد چنین رسم مسلمانی علی‌الظاهر تو نوزادی، ولیکن یک ولی الله که می‌بردند نامت را علی جویان به حیرانی تو روح عدلی و حقا توانستی به نای حق ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی لب از لب باز کن ای آخرین سرباز ثارالله که مادر جان به لب شد تا که شاید لب بجنبانی گرفتی با دمِ لالایی تیر و کمان سامان پس از داغ تو مادر را نه سر ماند و نه سامانی میان رفتن و ماندن چقدر این پا و آن پا کرد پس از داغ تو بابا مانده و یک دشت حیرانی نشد زیر عبا پنهان کند این شرمساری را تو آن بغضی که بین خاک هم پنهان نمی‌مانی رقیه در دلش مانده که کِی باشد در آغوشش کمی بازی کند با تو که تو او را بخندانی شگفتا که شگفت‌آورترین نوزاد تاریخی دریغ از عمر کوتاهت، شگفت از بغض طولانی دلی که بی تو میماند بیابان است میخشکد نگاهت نور مهتاب است دریک شام بارانی شبیه باد سرگردان، میان صحن می‌چرخم و میگویم به آن‌هایی که می‌آیند مهمانی گدای کربلا بودن شرف دارد به اربابی بیا مسکین در این خانه که پشت در نمی‌مانی بیا که سفره احسان در این بیت الکرم پهن است چه خوانی و چه احسانی، چه روزی فراوانی منم آنکه کریمی چون تو را دارد و تو آنی که دستم را گرفتی بارها در کمتر از آنی پریشانم پریشان هوای کربلای تو زیارت چیست؟ پایان دل‌انگیز پریشانی ✍️
فکر کن تشنگی به دنیا نیست... خیمه‌ی ما کنار دریا نیست فکر کن در مدینه‌ایم اصلاً... خبر از آفتاب صحرا نیست فکر کن شیر می‌خوری راحت... مادرت شرمسار بابا نیست فکر کن مشک‌ها پر از آب است غصه‌ای در وجود سقا نیست فکر کن حرمله نیامده است... تیرها با کمانش اینجا نیست فکر کن تختِ تخت خوابیدی همه‌اش واقعی ست رؤیا نیست آه دیگر بس است فکر و خیال پسرم جا برای حاشا نیست به خدا مادر تو صد دفعه... رفت دنبال آب، اما نیست! بین آغوش من بمان امن است جای دیگر به غیر بلوا نیست تو حواست فقط به بابات است چاره‌ات خواب نیست لالا نیست پسرم حرمله کمان دارد تیرهایش یکی و دوتا نیست تیر مردانه می‌زنند به تو ذره‌ای رحم بین این‌ها نیست تیر آمد...درست سمت سرت سر روی پیکر تو حالا نیست بین میدان و خیمه مانده حسین راه دیگر برای آقا نیست ختم تو پشت خیمه برپا شد! عفو کن مجلس تو غوغا نیست ✍️
آن خیمه‌ که بهشت دخیل است بر درش آتش گرفت چون جگرِ آب‌آورش از خیمه‌ها هنوز به عباس می‌رسد آهِ رباب و گریه‌ی نوزاد مضطرش “بودند دیو و دَد همه سیراب و می‌مکید” اصغر ز قحط آب سرانگشت مادرش بعد از سه شب گرسنگی و گریه و عطش جانی نمانده بود در اندام لاغرش گهواره جایگاه سخنرانی‌اش نبود دست حسین گشت بلندای منبرش وقت رجز، گلوش دهن باز کرده بود با ذکر یابن فاطمه و یابن حیدرش تشویق کرد حرمله را لشگر یزید وقتی علی به سمت عقب پرت شد سرش وا شد گلوش قبل زبان باز کردنش رفت و «پدر» نگفت علی‌اصغر آخرش خون ذبیح ریخت روی سینه‌ی خلیل حالا که می‌دهد خبرش را به هاجرش؟ طوری حسین کودک خود را فدا نمود حتی نریخت روی زمین خون اطهرش ✍️سروده گروه
نشستم زیر نور ماه گفتم همانا با دلی آگاه گفتم نجف تا کربلا در راه گفتم پس از تقدیم بسم الله گفتم ردیف مطلعی زیبا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " چه گویم در غزل با استعاره چه گویم در مراثی با اشاره به‌غیراز او نباشد راه چاره خوارج را بگو میراث دارِ، علی عالی اعلا، حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " از او فرمایش و از ما اطاعت چه می‌خواهیم از او غیر از سعادت؟ سعادت چیست جز فیض شهادت؟ امید شیعه در روز قیامت عزیز حضرت زهرا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " حسینی که دو عالم مخلص اوست ارادتمند حر و عابس اوست کرامت ویژگیِ شاخص اوست امام هشتم ما وارث اوست رضا هم نیز سرتاپا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " زیارت رفته رو در رو بخواهید همیشه حاجت نیکو بخواهید دو قطره اشک آب رو بخواهید هدایت را فقط از او بخواهید که مصباح الهدي تنها حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " گلم را با تولایش سرشتند سپس بر طالعم نوکر نوشتند اگر که خوب و بد، زیبا و زشت‌اند محبانش همه اهل بهشت‌اند کلید جنت الاعلی حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به این آقا کسی دل داده باشد زهیری گردد و آزاده باشد دلم می‌خواست اکبر زاده باشد سرم پای حبیب افتاده باشد ولیِّ امر بی پروا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " کلامش حق، کلامش نور مولا طنین خطبه‌اش پر شور، مولا اگرچه شد تنش رنجور، مولا نرفته زیر بار زور، مولا حماسه‌ساز عاشورا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " بنازم خط و مشی کشوری را که می‌پوید ولایت محوری را ببین عمق کلام رهبری را که معنا می‌کند روشنگری را مراد حضرت آقا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " شهیدان کشته‌ی راه خدایند سبک‌بالان از دنیا رهایند پرنده‌تر ز مرغان هوایند بلاگردان شاه کربلایند امام حاج قاسم‌ها حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به گوشم می‌رسد آوای غزه صدای کودک تنهای غزه امیدی هست بر فردای غزه بگو با هر مجاهدهای غزه به فکر مردم دنیا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" چه بیم از اینکه سرها روی تن نیست به تن‌های شهیدان هم کفن نیست کفن نه بلکه حتی پیرهن نیست کسی این روزها فکر یمن نیست شعار مردم صنعا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" :: علی رغمی که سینه گشته سنگین محاسن شد به خونش نیز رنگین نوای یا غیاث المستغیثین به لب دارد امام کشته‌ی دین تنی که مانده در صحرا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " ✍️
در انتظار تو چشمم همیشه بارانی‌ست و بی‌تو حال و هوای دلم چه طوفانی‌ست بیا که خیری از این زندگی نمی‌بینم که لحظه‌لحظۀ عمرم پر از پریشانی‌ست هوای خیمۀ قلبم بدون تو سرد است بهار پیش دو چشمم شب زمستانی‌ست ز جاده‌ای که گذر کرده‌ای مسافر عشق بین که جای قدومت چقدر نورانی‌ست درون سینۀ من پر ز آه تبدارست حدیث غیبت تو بین سینه زندانی‌ست دعای ندبۀ هر صبح جمعه‌ام آقا به قصد آمدن تو برای مهمانی‌ست بیا که ماه عزای شهید بی‌سر شد بیا ببار که هنگام مرثیه‌خوانی‌ست ✍️
عطر تو زینت فزای روضه‌ها، مهدی بیا هجر تو از پا می‌اندازد مرا، مهدی بیا مهربان تر از پدر مادر به فرزندان تویی العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا ندبه باید کرد از درد فراق روی تو اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا به تقاص خون جدت یا لثارات الحسین! زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا ای فدای قد و بالای پیمبرگونه ات وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا مادرت زهرای مرضیه صدایت می‌زند روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم عمر من طی شد فقط با ذکرِ یا مهدی بیا صبح عاشورا نشد؛ پس وعده‌ی ما اربعین در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا شیرخواری با گلوی خشک و با چشمانِ تر از دل گهواره می‌خواند تو را مهدی بیا ✍️
از حال دل من و تو آگاه، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین ✍️
نجف به مضجع پاک تو با سلام رسیده به پای‌بوسی تو مسجد الحرام رسیده عجب نباشد اگر عرش هم زده زانو چنین به حائر قدسی تو امام رسیده بلند مرتبه شد هرکه بر تو اشکی ریخت بلند گریه نموده به این مقام رسیده :: کسی کنار تنت داد می‌کشد که خودش به داد مردم عالم عَلَی الدوام رسیده تن تو بندِ دل زینب است، پاره شده پس ازتو جانْ به لبِ شاهِ تشنه‌کام رسیده تنت شبیه اذان پخش شد، جگر گوشه! اذان تو سرِ نیزه به شهر شام رسیده کنار پیکر تو زینب آمده اما شمیم حضرت صدیقه بر مشام رسیده بگو که تیزی مِقراض یا نوک مسمار بگو به پهلوی زخمیِ تو کدام رسیده؟ چقدر دشنه‌ی تشنه! چقدر زخمِ عمیق! صدای هلهله‌ها هم به بار عام رسیده برای بُردن جسم تو ده نفر کم بود! عبای مصطفوی نیز از خیام رسیده... ✍
پابه پای من و دل، عرش عزا می‌گیرد می‌کشم آه و دل آینه‌ها می‌گیرد بر دلم، حسرت یک بوسه و می‌دیدم از او بوسه‌ها تیر جدا، نیزه جدا می‌گیرد چه کنم وقت تماشای تنِ پامالش دست اشک آمده و چشم مرا می‌گیرد سر زانو کمکم کرد که کم کم برسم روضه‌ی مرگ من اینجاست که پا می‌گیرد یک عبا دارم و یک دشت گل پاشیده مگر این باغ در این باغچه جا می‌گیرد؟ آخرین لحظه صدایش جگرم را سوزاند دلم از خاطره‌ی یا ابتا می‌گیرد پهلویش زخم شده، سینه‌ی او مجروح است این هم ارثی‌ست که از مادر ما می‌گیرد ✍
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... ✍
آفرین بر هرکه گوشش بر دهانِ رهبری ست رهبری که ناهی سرسخت بدعت‌آوری ست افتخار ماست که پیر و مراد راهمان خلق و خویش فاطمی و راه و رسمش حیدری‌ست بیرق اسلام باید در زمین محکم شود این همان تکلیف هر رزمنده در هر سنگری‌ست جمله‌ی "ما می‌توانیم" از پیام کربلاست اولین رکن و اساس جامعه خودباوری‌ست روضه‌های هرشب ما بی رسالت نیست نیست اشک ما و باور ما موجب روشنگری‌ست کربلای دیگری برپا نخواهد شد دگر خاکریز شیعه مملو از حمید باکری‌ست ارباً اربا هم شویم از حامیان رهبریم ما مقلدهای چشمان علی اکبریم خلق و خویش مصطفی و قد و بالایش علی‌ست چشم و ابرویش پیمبر نور سیمایش علی‌ست او علی بن حسین بن علی و فاطمه‌ست مادرش زهرای مرضیه‌ست و بابایش علی‌ست میمنه تا میسره یا میسره تا میمنه بهترین شیرین‌ترین ذکر رجزهایش علی‌ست کوری چشم تمام قاسطین و مارقین نقش سربندش وَ بازوبند زیبایش علی‌ست با علی یعنی حیات و بی علی یعنی ممات عشق امروزش علی و عشق فردایش علی‌ست ابن ملجم‌ها سر او را نشانه می‌روند به همین جرمی که نام بامسمایش علی‌ست چون مدینه بار دیگر کوچه‌ای وا می‌کنند با هجوم تیغ و نیزه ارباً اربا می‌کنند تیغ دشمن بی هوا برگ و برش را می‌بَرد خنجری از پشتِ سر، بال و پرش را می‌برد هرکسی با حمله‌ای، با حربه‌ای، با ضربه‌ای پاره پاره پاره‌های پیکرش را می‌برد بگذرم ...من مانده‌ام آخر حسین از معرکه با چه حالی تا حرم تاج سرش را می‌برد لشگری آمد برای بردنش تا خیمه‌ها چه غریبانه علیِ اکبرش را می‌برد مثل تسبیحی که با چنگی ز هم پاشیده است تکه تکه در عبا پیغمبرش را می‌برد با چنین وضعی که در بین عبایی جمع شد اکبرش را می‌برد یا اصغرش را می‌برد؟ دل شکسته بعد اکبر از دل نامحرمان سمت خیمه همره خود خواهرش را می‌برد آخرش این مرثیه ما را مدینه می‌برد... ✍
تنها اگر ماندم! ندارم غم، علی دارم حتی اگر باشد سپاهم کم، علی دارم شکر خدا که قلب اهل خیمه آرام است وقتی‌که هم عباس دارم، هم علی دارم شکر خدا که پرچمم در دست عباس است از دست او افتاد اگر پرچم، علی دارم آری عصای دست دارم، قامتم روزی از داغ عباسم اگر شد خم، علی دارم با خویش می‌گفتم اگر روزی نباشم هم زن‌ها نمی‌مانند بی مَحرم، علی دارم دور و برم کم کم شد از اصحاب هم خالی اما دلم خوش بود می‌گفتم علی دارم :: می‌خواستم عالم پر از نام علی باشد حالا به روی خاک یک عالم علی دارم ✍