48607سلام-خسته-نباشی-پهلوونم.mp3
27.87M
سلام خسته نباشی پهلوونم
خوش اومدی آروم جونم
مونده نباشی پهلوونم
رسیدم حر شودم آزاد باشم
همانی که دلت میخواست باشم
مبادا از دلم غم را بگیری
مبادا اشکهایم را بگیری
سلام من به یاران خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
دلم تنگ رفیقان است امشب
دلم دلتنگ یاران است امشب
دلم امشب براشان روضه خوان است
نوای زخمی آهنگران است
بخوان ز آنان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
اسیر و زخمی و بی دست و پام من
رفیقان این چه سودا بود با من
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بست روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
_______________
🎤مهدی رسولی
#حاج_مهدی_رسولی
#شهدا
gosheye kharabamon khosh amade.mp3
3.37M
نوحه گوشه ی خرابمون خوش اومدی
گوشه ی خرابه مون خوش اومدی
به یتیمان چه عجب تو سر زدی
عمه میگفت که بابات رفته سفر
حالا که تو اومدی منم ببر
گوشه ی خرابه مهمونی شده
بابا جون لبات چرا خونی شده
قربون محاسن خونیت بابا
سنگ کی خورده به پیشونیت بابا
بابا جون، باباجون ، بابا جون
باباجون گوش بده تا برات بگم
قصه ی زندگیمو با درد و غم
عمه میگفتش به من که دخترم
میدونی چرا تورا دوست دارم
تو که نور دیدگان عمه ای
شبیه مادر من فاطمه ای
دخترم ، دخترم ، دخترم
دخترم دلم برات غرق غمه
سرگذشتت شبیه مادرمه
از روزی که این حدیثو فهمیدم
مشتاق دیدن مادرت شدم
وقتی از ناقه به صحرا افتادم
به امید دیدن زهرا بودم
پاشدم رو خار صحرا دویدم
یه خانوم قد خمیده رو دیدم
صورتش کبود و قلبش خسته بود
مثل اینکه پهلوشم شکسته بود
تازه من به حرف عمه رسیدم
با چشام دیدم اونی که شنیدم
اون خانوم من رو، دامنش نشوند
دست خسته اشُ روی سرم کشوند
بابای خوب منو مهربونم
نمیتونم بی تو زنده بمونم
تشنه ی محبتم تورو میخوام
بخدا یتیم شدن زوده برام
پاشو بابا موهامو شونه بزن
به روی دختر خود بوسه بزن
بابا جون تورو که اینطور می بینم
از یادم رفته خرابه نشینم
چرا بابا سرتو خونی و خاکستریه
مزد قرآن خوندنت طعنه و سنگ کوفیه
جگرم سوخته از این آمدنت
سرت اینجاست کجا شد بدنت
گفته بودم چو بیایی ز سفر
غم دل باتو بگویم یکسر
ای پدر بس که زنندم سیلی
رویم از سیلی کین شد نیلی
هرکجا نام پدر می بردم
سیلی از شمر و سنان می خوردم
بر لب بابا سپس لب بنهاد
گفت ای بابا و شهیده جان داد
لب بلبل به لب گل چو رسید
چرخ بر حالت زینب نالید
😭😭😭😭
.
#امام_زمان
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل
بی تو احساس غریبیست پریشانی من
شدهای با خبر از گریهٔ پنهانی من؟
رفتی و دور و برم پر شده از ابر سیاه
مثل خورشید بیا در شب بارانی من
آمدم کوچه به کوچه پی تو شهر به شهر
تا که شد دربهدری خسته ز حیرانی من
همهجا با تو شده سربهسر از عطر بهار
تو بیا تا برود شام زمستانی من
باغ ما پر شده از یاس، بنفشه، لاله
میرسد با قدمت فصل گلافشانی من
آمدی نیمهٔ شب، سر زده، گلگونچهره
همهجا پر شده از قصهٔ مهمانی من
#یوسف_رحیمی ✍
.
.
|⇦•روشنه روزای تاریکم...
#شور_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
روشنه روزای تاریکم با نور گنبد ماهِ تو
دوست دارم سه ساله بانو جان جونمو بدم تو راه تو
اسمت با خط طلا، نوشته رو دلم رقیه
خونه کردی تو دلم رقیه
هی میگه بگو دلم رقیه، رقیه، رقیه
حل مشکلی ای جانم
شور هر دلی ای جانم
نور منجلی ای جانم
نوه ی علی ای جانم
بابای تو خود قرآنه
تو خودت سوره ی یاسینی
شک ندارم که الان داری
دونه دونه ما رو میبینی
راز ناز اهل بیت، بهاره ی حسین رقیه
همه کاره ی حسین رقیه
ای ستاره ی حسین رقیه، رقیه، رقیه
مثل حیدری ای بانو
گرچه دختری ای بانو
از همه سری ای بانو
دل رو میبری ای بانو
همه ی هستی امو میدم تا
یه نفس هم نفست باشم
واسه رفتن تو دل زهرا
کافیه تو دل تو جا شم
زهرای سه ساله ای جونم فدای تو رقیه
میمیرم برای تو رقیه
سر میدم به پای تو رقیه، رقیه، رقیه
من از عشق تو مجنونم پای عشق تو میمونم
تا ابد ازت میخونم جونمو بهت مدیونم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
شور(1).mp3
12.36M
|⇦•روشنه روزای تاریکم ...
#شور_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی
.
#نوحه #زمینه
#زمزمه
شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)
مدینه گریه کن بامن که من تنهای تنهایم
زسوز سینه می سوزم ولی در فکر زهرایم
غریبم من...
بیاور طشتی ای خواهر که در سینه جگر سوزد
چنان سوزم که در آتش دل جن و بشر سوزد
غریبم من...
بیا خواهرحلالم کن مرا دیگر نمی بینی
گلی از گلشن رویم در این عالم نمی چینی
غریبم من...
دگر چشمم نمی افتد به روی قاتل مادر
دلم چون شمع می سوزد بر احوال دل مادر
غریبم من...
به یاد آرم زمانی را که غم ما را محک می زد
مغیره مادر ما را در آن کوچه کتک می زد
غریبم من...
فراموشم نمی گردد صدای ناله ی مادر
به پشت در صدا می زد چه آمد بر سر حیدر
غریبم من..
فراموشم نمی گردد که شد رخسار او نیلی
که پیش چشم من ثانی بزد بر روی او سیلی
غریبم من...
من آن شمعم که غربت دور من پروانه می باشد
زغمهایی که من دیدم فلک دیوانه می باشد
غریبم من...
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن علیه_السلام
#هفتم_صفر
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
#استادمجیدطاهری 🎤
👇
.
#پنجم_صفر
السلام علیکِ یا مولاتی رقیه یا بنت الحسین
هستیِ خودت به دست جانان دادی
تو دار و ندار خود به مهمان دادی
تا رأس پدر به دامنت مهمان شد
با بوسه به خونِ لب او جان دادی
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#محمدعلی_شهاب 🎤
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#زمینه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
◾️◾️◾️
از غم تو عاقبت پژمردم
بابایی هر جا که اسمتو به لب میبردم
جای تو خالی حسابی تازیونه خوردم
طوری که از جای دردش تا سحر میمردم
سیلی سنگین عدو یه طرف
رو نیزه ها سر عمو یه طرف
بغضی که مونده تو گلو یه طرف
کبودیای سر و رو یه طرف
از همه دلگیرم
من سه سالمه ولی از همه دنیا سیرم
دوری از تو این یه ماهه خیلی کرده پیرم
عاقبت کنج خرابه از غمت میمیرم
«ابتا وای حسین»
◾️◾️◾️◾️◾️
دل پریشون تو هستم بابا
چند شبه در انتظار تو نشستم بابا
یه نگاه بکن به این دستای بستم بابا
من که از دوری و غربتت شکستم بابا
رنج و بلای قافله یه طرف
سیلی زجر و حرمله یه طرف
آتیش و سنگ و هلهله یه طرف
پاهای غرق آبله یه طرف
دخترت گریونه
یه شب دیگه فقط روی زمین مهمونه
دل عمه زینبم برام یه کاسه خون
علت سفیدی موی منو میدونه
«ابتا وای حسین»
◾️◾️
#شب_سوم_محرم
#امیر_قربانی_فر ✍
👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
◾️◾️◾️◾️
نه سری مونده ، نه پری مونده
نه برا تو دیگه بابا دختری مونده
خدا میدونه ، از تازیونه
روی هر گوشه ی جسمم اثری مونده
نمیتونم دیگه ، روی پاهام وایسم
گریه بهونه م بود ، بابامو میخاستم
از دیدنت سیر نمیشم ، تو باشی دلگیر نمیشم
تا آخر عمرم بابا ، کنار تو پیر نمیشم
تو منو بغل میکنی ، دیگه زمینگیر نمیشم
◾️◾️◾️◾️◾️
نه بدن داری ، نه کفن داری
نه یک نشونی از باباجون من داری
نه روی چشمات ، حتی رو لبهات
یه جای سالم برا بوسه زدن داری
قربون اشکای ،چشم ترت بابا
هر چی کتک خوردم ، فدا سرت بابا
سخته نفس کشیدنم ، تو بیابون کشیدنم
راه که نمیتونم برم ، چه برسه به دیدنم
از ترس زجر بی حیاس ، از خواب شب پریدنم
◾️◾️◾️
#شب_سوم_محرم
#امیر_قربانی_فر ✍
👇
.
#راس_الحسین
#زبانحال_حضرت_زینب
#زمینه
#شور
#زمزمه
هلال زینب
دعا کنم من پای نیزه
تموم بشه غمهای نیزه
نیفتی از بالای نیزه
باور نداشتم
یه روز چنین بی بال و پر شم
در کوه و صحرا در بدر شم
با شمر و خولی همسفر شم
دیدم رو نیزه
میریزی اشک و دلغمینی
چشماتو بستی تا نبینی
آواره شد پرده نشینی
چشم تو روشن
رو ناقه ی عریان سوارم
ببین کجا کشیده کارم
نمونده یک محرم کنارم
ببین برادر
این روزگار چه کرده با من
من محو دیدارت ولیکن
افتاده بر من چشم دشمن
ای کاش بمیرم
آخه چجوری زنده باشم
همراه با نامحرما شم
رو نیزه ها سر داداشم
مظلوم حسین جان
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
#اسارت
#حضرت_زینب
👇
.
﷽
#زمینه
#امام_حسین_ع
بند اول
دوریت از دیوار دلم بالا میره
عاشق به کوتاه اومدن محکومه
دست خودم نیست که دله آقاجون
دلتنگی حتی از چشام معلومه
دلیل گریه ی شبونمی حسین
تو وصله ی جونمی حسین
اسمی که میخونمی حسین
ارباب حسین
نذار عمر ما با این دوری بگذره
کی مادرت مارو می خره؟
بیچاره ها رو یادت نره
ارباب حسین
به اخر خط رسیدیم
تو گفتی ، ما نفهمیدیم
مرد بده که گریه کنه
ما گریه ی هم و دیدیم
حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام
بند دوم
از روز اول گریه کردم با تو
این گریه هام هم سنم هستن آقا
وقتی بمیرم پیشتم میدونم
تنهام نمیذاری اخه مظلومِ تنها
گریه می کنم بشین روبروم حسین
ای بغض توی گلوم حسین
یه وقت نره آبروم حسین
ارباب حسین
دوری ول کن دلم نیس که نیس آقا
یه شب به خواب منم بیا
حتی تو خواب میزنم صدا
ارباب حسین
می بینی غرق دلهرهم
به درد تو نمی خورم
فدای تشنگی ت بشم
تو روضه ت آب نمی خورم
حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام
📝 : #حسین_عیدی
👇👇
.
#دوبیتی
#حضرت_رقیه
میگن سوی چشاش کم شد رقیه
رخش نیلی، قدش خم شد رقیه
با گریه دشمنو بی آبرو کرد
نماد اشک و ماتم شد رقیه
بمیرم، دیگه راحت شد رقیه
تو این راه خیلی اذیت شد رقیه
پاهاش پر آبله، دستاش به زنجیر
نماد استقامت شد رقیه
بمیرم قامتش تا شد رقیه
رخش مانند زهرا شد رقیه
خرابه شعبه ای از کربلا شد
فدای راه بابا شد رقیه
پناه اهل ایمان یا رقیه
دم سینه زنی مان یا رقیه
به ما گفتند: وقت عرض حاجت
بگوییم از دل و جان یا رقیه
غریبی و غریبان را پناهی
شهیدان حرم را تکیه گاهی
پناه دردمندان یا رقیه
به ما بیچارگان هم کن نگاهی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#مهدی_شریفی ✍
.
.
|⇦•فکرشو بکن دخترت...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
●━━━━━━───────
فکرشو بکن دخترت
تنها یه گوشه بشینه
پیرْهنی که مال تو بود
دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیهای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد
که آخرش نَفَس گرفت
با گریه از غریبهها
سر باباشو پس گرفت
فکرشو بکن دردونهت
زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید
آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود
توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون
سری که از تنور اومد
فکرشو بکن دخترِ
ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به
موهای رقیه خندید
با خنده میگفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟
با طعنه میگفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری!
میبینی کار دنیا رو
سه سالشه قدش خمید
آخه رقیهی حسین
کجا و مجلس یزید
#شاعر:صادق نجم و داود رحیمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حجت_الاسلام_سید_حسین_موسوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
زمینه شب سوم
فکرشو بکن دخترت، تنها یه گوشه بشینه
پیرهنی که مال تو بود، دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیه ای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد، که آخرش نفس گرفت
با گریه از غریبه ها، سر باباشو پس گرفت
###
فکرشو بکن دردونهت، زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید، آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود، توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون، سری که از تنور اومد
###
فکرشو بکن دختره، ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به، موهای رقیه خندید
با خنده می گفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری
با طعنه میگفت ، تو چندسالته؟ چقد موی سفید داری؟
میبینی کار دنیا رو، سه سالشه قدش خمید
آخه رقیه ی حسین ، کجا و مجلس یزید
#صادق_نجم
#داود_رحیمی
.👇👇
Zamine-SH03-Moharam1402-Yamahdi.mp3
7.18M
|⇦•فکرشو بکن دخترت...
#زمینه_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
.
#محرم_۱۴۰۲
#شب_سوم
#واحد_شلاقی
بند1⃣
شام را ویران کرد گریه های رقیه
کاخ دشمن لرزید با صدای رقیه
فتنه از هم پاشید زیر پای رقیه
رقیه با گریه مدافع دین شد
بقاء کرب و بلا با رقیه تضمین شد
رقیه معنای جهاد تبیین است
رساترین راه و رسم انتظار این است
دردانه ی اباعبدالله، ریحانه ی اباعبدالله
شمع همیشه سوزان عشق، پروانه ی اباعبدالله
مددی یا رقیه
بند2⃣
دختران شیعه در رکاب رقیه
در امان از فتنه با حجاب رقیه
حفظ چادر یعنی انقلاب رقیه
حیا و عفت با رقیه معنا شد
جهاد گریه به اشک رقیه احیا شد
به عالمی فهماند طریق حق این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
ماه شب اباعبدالله، ذکر لب اباعبدالله
هم زینت عمو عباس و، هم زینب اباعبدالله
مددی یا رقیه
بند3⃣
عالمی را سوزاند سوز آه رقیه
کودکان مظلوم در پناه رقیه
فاطمیون هستند در سپاه رقیه
رقیه ثابت کرد که فتنه محکوم است
وَ حق همیشه عزیز است اگر چه مظلوم است
رقیه سردار قیام امروز است
که اشک و نالهی مظلومیت ستم سوز است
یاد آور اباعبدالله، همسنگر اباعبدالله
شد یک تنه به شام و کوفه، سرلشگر اباعبدالله
مددی یا رقیه
#شب_سوم_محرم
شعر و سبک: #محمدجواد_ابوتراب_زاده
2_144173462864322555.mp3
5.55M
#مناجات_امام_زمان
#سید_مهدی_میرداماد
#سبک_اینقده_روسیاهم_و_هواپرستم
ای دلبرم من دل به گیسوی تو بستم
ای عمر من عمری سر راهت نشستم
محراب من ابـروی تو
ای قبــله من روی تو
ای شـام قدرم موی تو
بیا بیا یابن الحسن
كی میشود از خاك پایت بوسه گیرم
كی میشود دورت بـگـــردم و بمیرم
اصلا چه عیبی داره فکر کن عباس داره با حسین حرف میزنه
امشب کیا صدا میزنند
زمزمه می گوید بیا امام زمان
فاطمه میگوید بیا
علقمه میگوید بیا
سقای دشت کربلا ابالفضل
جانم جانم
دستش شده از تن جدا ابالفضل
امام زمان آقا ما داریم به جاشما داریم میگیم
سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
امشب شب دستهای مرخصه
دستت رو از بازم خرج کن
بزار بازوهات درد بگیره
از دوچشم یاس میخوانم بیا
دیگه چجوری بگم بیا آقا جان
از دوچشم یاس میخوانم بیا
شعری از احساس میخوانم بیا
نیستم لایق به دیدارت ولی
روضه عباس میخوانم بیا
#امام_زمان
.
مناجات_۲۰۲۱_۱۰_۱۹_۱۵_۳۷_۵۱_۷۱۵.mp3
36.53M
#مناجات با #امام_زمان عج
#سید_رضا_نریمانی
میخرم بر جان خود درد و بلای روضه را
میکِشم بر صورتم دست شفای روضه را
پیش تو آخر سیاهی روسپیدم میکند
دوست دارم پرچم بزم عزای روضه را
کربلا قسمت نشد عیبی ندارد لااقل
ای خدا از ما نگیری کربلای روضه را
نام تو آمد میان پس میشود احساس کرد
بوی سیب سرخ جاری درفضای روضه را
مادرت با هر حسین ما به سینه میزند
مینشیند ابتدا تا انتهای روضه را
از بلا و از مریضی جسم و جانش بیمه است
مطمئنأ هر کسی خورده غذای روضه را
مزهاش زیر زبانش هست تا پایان عمر
نوش جان کرده کسی که قند و چای روضه را
در قیامت میشود محشور هرکس با کسی
با خودت محشور کن ما بچههای روضه را
.