eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1_14925791783.mp3
7.85M
۰۰ 🎙 حاج ابوذر بیوکافی ما سرنمی‌دهیم به سامان هیچکس جز تو نمی‌شویم پریشان هیچکس تا دامن عطای تو باشد؛ نمی‌شویم درعمرخویش دست‌به‌دامان هیچ کس ریزه‌خورهمیشه این آستانه‌ایم با ما نساخته است دگر نان هیچکس وقتی طبیب ماست طبیب طبیب‌ها ما تن نمی‌دهیم به درمان هیچکس مسکین یتیم اسیر نَه فرقی نمی‌کند خالی نمانده پیش تو دستان هیچکس ایمان ما به شرط ولای تو کامل است پس مانمی‌شویم مسلمان هیچکس با ماتم تو ما غم دیگر نمی‌خوریم این دیده نیست غیر تو گریان هیچکس حالا اگر بناست که روضه‌سرا شویم بهترکه روضه‌خوان دل مرتضی شویم اینقدر آرزوی پریدن بیا نکن مظلوم عالمم تو علی را رها نکن تنهاچراغ خانه‌ی من از برم نرو سوسو نزن نصیب دلم را عزا نکن این خانه بی‌تودر نظرم قبر می‌شود با این فراق قبر مرا دست و پا نکن آخر چرا تو آرزوی مرگ می‌کنی؟! پیش حسین دیگر از این کارها نکن خواب حسین بسته به لالایی‌ات شده این گونه ازحسین خودت را جدا نکن سعید پیغمبری (س)
1_8171738294.mp3
8.71M
نیمه شبها دردها انگار درد آورتر است  حال و روز زخمیِ تب دار درد آورتر است لا به لای گریه هایِ بچه هایِ داغ دار ناله های مادر بیمار درد آورتر است  امشب بریم خونه ی علی ببینیم چه خبره؟امشب بریم بگیم مادر اومدیم عیادت مادر...روز که میشد بی بی اصلا به روی خودشم نمی آورد...الا این روزای آخر که دیگه بی بی نمیتونست...اما شب که میشد،همه میخوابیدن،تازه درد مادر شروع میشد....شب این جوری میگذشت...  یا علی می گوید و پهلو به پهلو می شود  ظاهراً اینبار از هر بار درد آورتر است در قبال زخم های جنگجویان اُحد حمزه می داند چرا مسمار دردآورتر است   حرف ها دارد در این بغض گلوگیرش ولی  با جراحات لبش گفتار دردآور تر است از زمین خوردن همیشه زن خجالت میکشد  گر ببیند شوهرش، بسیار درد آورتر است پشت در افتاده باشد یا میان کوچه ها  در دو حالت ضربه ی دیوار درد آورتر است ای وای این درِ خونه ی امامِ پس چرا پشتش ازدحامِ  اینجا چرا پر از غلامِ  ای وای تا شعله ی آتیش به پاشد ضرب لگد مشکل گشا شد  گوش بده یه چی بگم...دیدی یه بار دعوا تو بیرون از خونه میشه...یکی میاد میگه بچه ها بیاید بریم تو خونه...نگاه نکنید...اما یه بار هست دعوا میاد تو خونه...یه هو زینب صدا زد بابا در رو وا کردند... بمیرم برا علی...بمیرم برا علی....جلو  چشمای زهرا دستاشو بستن.... آی دستای آقا رو بستن...چهل تا مرد دارن میکِشن علی رو...بُدو بُدو آمد جلو...دست انداخت تو کمر علی...نمیذارم ببریدش...هر چی کشیدن دیدن نه! بی بی  دستو رها نمیکنه.......نانجیب صدا زد دست زهرا رو جدا کنید از علی.
"اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ..السَّلامُ يا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيةً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ" زهرا که عنایتش به دنیا برسد جز او که به فریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز جزا پرونده ی ما به دست زهرا برسد *در این روزا امیرالمؤمنین پرستار فاطمه زهراست.روزای آخر بی بی دو عالم فاطمه زهراست..می نشست کنار بستر فاطمه نگاه میکرد فاطمه اش مثل شمع آب میشه داره آرام آرام از دستش میره کاری نمیتونست بکنه علی...* بَسان شمع سحرگاهان از وجود من یک نفس مانده ای علی جانم تماشاکن از کبوتر تو مشتی بال و پری در قفس مانده ای علی جانم چونان شمعی رو به پایانم حلالم کن ای علی جانم ای علی جانم *آه! باسختی صحبت میکرد، نفس نفس میزد، در این روزای آخر حتی نمی تونست از این پهلو به اون پهلو بشه خانوم فقط هجده سالشه..اسما رو صدا میزد کمک کن پهلو بگردونم. با نفس نفس چشماشو باز کرد رو به علی کرد گفت: علی جان! زهرا رو حلال کن منو ببخش..ناله ی علی بلند شد، اشکاش سرازیر شد. ای دختر پیغمبر این چه حرفیه می زنی...* چونان شمعی روبه پایانم حلالم کن ای علی جانم دگر خورده تیشه بر ریشه دستِ باد خزان کنده بنیادم اگر چندی زحمتت دادم یک شب دیگر بر تو مهمانم علی جانم! به عشق تو پشت دررفتم کوچه ها دیدم گریه ها کردم تو را بیش از هر کس دیگر در نماز شبها دعا کردم چنان شمعی روبه پایانم حلالم کن ای علی جانم *چند تا وصیت کرد.حضرت زهرا اولین وصیتش این بود علی جان برام تابوتی درست کن.تابوت رو برا امیرالمومنین ترسیم کرد. اینجوری درست کن. بعد وصیت کرد علی جان شبانه مرا غسل بده شبانه کفن کن. موقع غسل دادن پیراهنم رو در نیار. از روی پیراهن بدن زهرا رو غسل داد. علی سِرّش رو کِی فهمید؟؟ اون زمانی که دستش رسید به بازوی ورم کرده ی زهرا. زهراجان! راضی نبودی علی زخمهای بدنتو ببینه،اما کجا بودی کربلا.. راضی نبودی زینبت زخمهای بدنتو ببینه. گفتی شبانه در تاریکی شب بدنت روغسل بدن اما کجا بودی ببینی زینب اومد کناریه بدن پاره پاره وبی سر حسین.. هرچی نگاه کرد یه جای سالم پیدا نکرد زینب ببوسه لبها رو گذاشت رو رگهای بریده ی حسین..* بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید زهرا نبوسید حیدر نبوسید حتی نسیم صحرا نبوسید "صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک و رحمة الله و برکاته" برحاشیه ی برگ شقایق بنویسید گل طاقت فشار در و دیدار ندارد ↫
حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.   تقدیم به شما محبان اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید،لطفا تا انتها با تأمل وتفکر بخوانید لذت می‌برید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء می‌برید. این حدیث آمد زِ زهرای بتول ، فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول  ، روزی آمد خانه ما مصطفی  ، گفت با حالی شبیه اِلتجا  ، ضعف دارم جان بابا دخترم  ، پهن کن بابا عبایی بر سرم ، آن عبایی را که دارم از یمن ، آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ، گفتمش بابا بلا دور از شما ، در پناه مهر و الطاف خدا ، من کشیدم آن عبا بر روی او ، یک نظر کردم به ماه روی او ، صورتی زیبا تر از قرص قمر ، روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ، ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ، گفت ای مادر سلام و صد دعا ، گفتمش مادر سلامم بر شما ، نور چشمم ای عزیز با وفا ، گفت مادر خانه دارد عطر گل ، هست بوی  جدّ ما ؛ختم رسل ، گفتمش ای نور چشمم بوی او ، آمده در خانه  با گیسوی او ، رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ، گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ، گفت بابا صد سلام و صد درود ، بر شما ای خاتم رب ودود ، با اجازه رفت در تحت کسا ، در کنار مصطفی شد مجتبی ، بعد از آن آمد حسین و با سلام ، گفت بوی جدّم آید بر مشام ، گفتمش ای نور چشمانم حسین ، ای عزیز فاطمه ای نور عین ، جدّتان در خانه در زیر کسا ، آمده امروز شد مهمان ما ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد با حیا ، بعد از آن آمد علی مرتضی ، گفت زهرا جان سلامم بر شما ، بوی یار مهربان آید همی ، بوی جوی مولیان آید همی ، گفتم او را یار ختمی مرتبت ، صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ، آمده مهمان ما بابای من ، آمده مانند جان در جسم و تن ، رفت نزد احمد و گفت این سوال ، چیست رمز و راز این وقت و مجال ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد مرتضی ، بعد از آن رفتم کنار اهل خود ، تا بجویم با عزیزان وصل خود ، ما همه بودیم در زیر کسا ، دست خود برداشت بابا بر دعا ، گفت یارب اهلبیتم را ببین ، بهترین خلق خدا روی زمین ، خونشان با خون پاک من قرین ، جسم و جان دارند از من با یقین ، جسمشان را  از بدیها دور کن ، قلبشان را خانه ای از نور کن ، لطف کن بر خاندانم با کَرم ، تا ابد آباد گردان این حرم ، دشمن آنها مرا هم دشمن است ، پیش چشمم جلوه اهریمن است ، هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ، می شود محبوب من در دو جهان ، بانگ حق برخاست از عرش برین ، کای ملائک بشنوید این با یقین ، هر چه را من آفریدم در جهان ، این زمین و جمله هفت آسمان ، کوه و دریا را اگر من ساختم ، نُه فلک را اینچنین پرداختم ، هر چه زیبائیست در شمس و قمر ، ظلمتِ شبها و نور در سحر ، ساختم اینها به عشق مصطفی ، ساختم با مِهر این اهل کسا ، بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟، صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ، بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ، معدن ایمان و کان هر گوهر ، حیدر و فرزند پاکش مجتبی ، هم حسینِ بنِ علی در کربلا ، گفت جبرائیل ای ربّ جلی میروم من نزد زهرا و علی ، با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند ، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام ، می رسانَد حق به درگاهت سلام ، هر چه که در کلّ عالم خلق شد ، از برای اهل زیر دَلق شد ، گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد ، جسم و روح خاندانت پاک شد ، نامشان بر تارک افلاک شد ، گفت حیدر چیست رمز جمع ما ، چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ، در میان دوستان مرتضی هر غمی دارد خدا شادی کند ، بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود ، سِحر درد و غصه باطل می شود ، گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما ، شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید ، @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ بنال ای دل بسوز ای دل شب شام غریبان است علی از دیده گریان و مدینـه بیت‌الحــزان است ((مدینه! گریه کن امشب  که بی‌مادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    امیرالمؤمنین امشـب کفن کـن جســــم زهــرا را  ز اشک دیده دریا کن تمـام دشـــت و صحرا را ((مدینه! گریه کن امـشب  که بی‌مادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    امیرالمؤمــنین امشـــــب کـــنار تربت زهـــــرا  بنـال آهســـــته‌آهســـــته کــــــنـار تربت زهـــــرا ((مدینه! گریه کن امشب  که بی‌مادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    مدینه! عــــــالم هســتی شده غمخـــانۀ حیدر  ببین تابــوت زهـــرا را به روی شــــــانۀ حیدر ((مدینه! گریه کن امشب  که بی‌مادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌  خــــــداونـدا خــداونـدا بـه یـاد غـــربت زهـــــرا  شــده اشک علی امشــب گلاب تــربت زهــــرا ((مدینه! گریه کـن امشب که بی‌مـادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    علـی صـورت نهـاده بـر مـــــزار یار تنـهـــایش  الهی بشکند دستی که ســیلی زد به زهــرایش ((مدینه!گریه کن امشــب که بی‌مادر شده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    بـه پایان آمـــــــده امشــب امــانـت‌داری مولا  برون کن فاطـــمه! دســـــتی بـرای یاری مولا ((مدینه!گریه کن امشب که بی‌مـادر شـده زینب)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌  شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
Shab1Fatemieh2-1394+[04].mp3
7.22M
مادر ما را خودت ای خدا نگهدار سکوت خانه شکستن بغض همه به هر بهانه هق هق آهسته و اشک کودکانه سکوت خانه گریه و اصرار مادر ما را خودت ای خدا نگهدار خدا کند نگوید او خدانگهدار خدانگهدار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از فکر غم بی مادری تاب و تبی و شور و شری این شبها در جان بچه های زهراست دل کودکان گرم دعا بر لب همه حمد شفا عجِّل وفاتی ولی دعای زهراست (زهرا یا زهرا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چراغ خانه لبخند تو بهار ما به باغ خانه تب داری و آمده غم سراغ خانه سراغ خانه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مادر تب داره نگاه خیس بچه ها بر در و دیوار به روی شانه پدر غم شده آوار غم شده آوار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در حسرت یک لبخند تو مانده دل چار فرزند تو میپرسند از هم: بهتر شد آیا مادر؟ گریه حسن، آه حسین نگاه پدر، به زینبین میپرسند از هم: بهتر شد آیا مادر؟ (زهرا یازهرا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همسفر من تو بی خبر بار سفر بستی چرا آه بی همسفر بار سفر بستی چرا آه همسفر من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طاقت ندارم از من چنین زهرای من هم رو بگیرد چیزی نگوید، دست بر پهلو بگیرد طاقت ندارم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حرفی بزن ای همراه من حرفم را بخوان از آه من خاموشی ات زد آتش به جان حیدر گشته هلالی، ماه علی بر آسمان است، آه علی دیگر تمام است، تاب و توان حیدر (زهرا یا زهرا) شاعر:محمد مهدی سیار @navaye_asheghaan
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
 آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیســـوی، زیـنبم و شونه كنم می روم از این دنیا می شــود علی تنها من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود عـلی تنها تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم تار مویی نشـه كــم،از ســــر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علـی هستم بیـــن زهــرا و علی،آتـــش در فاصله شد محسنم اصغر شدو،دومی هم حرمله شد می كشه منـو آخر داغ غـربـت حـیدر دشمن هیزم آورده فاطمه مگـــه مُرده @navaye_asheghaan
1. دل میطپد این شبها.mp3
3.96M
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ؛ ( سلام الله علیها ) دل می طپد این شب‌ها با یاد تو یا زهرا با آیه ی تطهیر و با سوره ی أعطینا شد نذر غم تو این اشک دمادم ریحانه ی حیدر مظلومه ی عالم ( یا فاطمه یا زهرا ) تکرار شور و شرری دارد باز این دل شیدایی با یاد شهیدانِ این نهضت زهرایی با صبر و بصیرت با شوق شهادت مشتاق جهادیم در راهِ ولایت ( یا فاطمه یا زهرا ) تکرار ما می‌گذریم از جان رهبر چو دهد فرمان والله که می‌مانیم مردانه در این میدان هرگز نهراسیم از فتنه و تحریم ما مردِ نبردیم نه سازش و تسلیم ( یا فاطمه یا زهرا ) تکرار یا فاطمه کاش از ره فرزندِ تو باز آید آوای أنا المهدی از سوی حجاز آید عالَم به ظهورش زیبا شود آخر آن تربت گمنام پیدا شود آخر ... ( یا فاطمه یا زهرا ) تکرار @navaye_asheghaan
زمینه در و دیوار _ماهور.mp3
3.01M
درو دیوار   گریه می کنه ای وای نوک مسمار  گریه می کنه ای وای مادری در   بین بستر افتاده تن تبدار   گریه می کنه ای وای درد پهلو   گریه می کنه ای وای دست و بازو  گریه می کنه ای وای چشم مادر‌   جایی رو نمی بینه زخم ابرو   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ سهم دختر نبی سیلی شد و علیک بالبکأ صورت مادر ما نیلی شد وعلیک باالبکأ بین اون شلوغیا غوغا شد و علیک باالبکأ در خونه با لگد تا وا شد آسمونْ خون  گریه می کنه ای وای دستِ لرزون  گریه می کنه ای وای داره زینب   غصه میخوره دائم دلْ پریشون گریه می کنه ای وای حال مضطر   گریه می کنه ای وای سر و معجر   گریه می کنه ای وای مجتبی هم   گوشه ای غریبونه واسه مادر   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ پیش مجتبی جنایت ها شد و علیک بالبکأ دوّمی اومد و سَدّ را شد و علیک بالبکأ روبه روی پسرش واویلا و علیک بالبکأ طوری زد که مادر افتاد از پا 🎙اجرا: @navaye_asheghaan
3. خداحافظ ای مهربانم99.mp3
3.31M
( سلام الله علیها ) خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی ؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم ترِ علی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بینِ دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار شاعر : @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3. خداحافظ ای مهربانم99.mp3
3.31M
( سلام الله علیها ) خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی ؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم ترِ علی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بینِ دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی ( فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو ... ) تکرار شاعر : @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(مادرم بیمار است تا سحر بیدار است می‌رود راه ولی کمکش دیوار است) 2 (آتش کینه به پرهای کبوتر نزنید نمک اینقدر به زخم دل حیدر نزنید) ۲ (اشک بابا جاری، زخم مادر کاری گوید ای وایِ من‌ و این امانت داری) ۲ (در چرا شعله‌ور است، چه کسی پشت در است آتش و هیزم و دود، مادرم در خطر است) ۲ بر در خانه‌ی ما آتش کینه در زد (پیش چشم پدرم مادر ما پَرپَر زد) ۲ (مادرم بستری است، وقت بی‌مادری است از نمازش پیداست سجده‌ی آخری است) ۲ بارالها کمکش باش که نیرو گیرد وقت برخاستنش دست به زانو گیرد (راه مادر سد کرد، کینه را بی‌حد کرد صورت کعبه‌ی ما حجرالاسود کرد) ۲ ای خدا روز جزا، جز تو کسی قاضی نیست (مادرم زان دو نفر تا به ابد راضی نیست)۳ (کودکی اِستاده، مادری جان داده) ۲ گوشه‌ی کوچه چرا گوشوار افتاده (طاقتِ بر سرِ پا بودنش از کف داده دست خود را به روی چشم حسن بنهاده) ۲ (بی‌حیا پیش پسر زد به رخ مادر او) ۲ گفت اینطور غرور پسرش می‌شکند @navaye_asheghaan
خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من ز جان خسته ام غریب غریبم بسویت حبیبم نظر بسته ام چرا چهره از من نهان میکنی علی را زغم نیمه جان میکنی تو که با وفایی مگو از جدایی بمن مونسم تمام قرارم ببین ای نگارم که من بیکسم بزخم دل من نمک میزدند ترا بین کوچه کتک میزدند من و دسته بسته تو پهلو شکسته گل پرپرم چه گرددزمانی بر من بمانی مرو از برم فلک کرده غارت همه هست من گرفته تب و تابم از دست من عدو ظالمانه چه با تازیانه نموده جفا که گل شد ز غنچه جدا بما بین کوچه ز شاخه جدا امید علی شد دگر نا امید دریغا زمان جدایی رسید زجا خیز و بنگر ز هجرانت اخر شدم دل کباب نه بر احترامم که حتی سلامم ندارد جواب فلک با دل من چها کرده ای گلم را زغنچه جدا کرده ای تو با ضرب سیلی زدی رنگ نیلی به آمال من مرا در فراقش کشیدی به آتش ببین حال من خدا باشد آگه که تا زنده ام ز روی کبود تو شرمنده ام تو ای یادگارم بمان در کنارم گل یاس من در این وادی غم که پاچیده از هم شد احساس من شب سرد و تارم نداردبسی گل و غنچه من زند بالو پر خزان شد بهارم سیه روزگارم من دل غمین خدایا گواهی در این بی پناهی شدم بی معین @navaye_asheghaan
Fatemieh Aval 1403 Panahi [Mohjat_Net] (1).mp3
886.1K
🎤 آه فضه خونمون شده همش روضه آه فضه روی مسماره خونِ تازه آه فضه دردمون شده بی اندازه یه نفر نگفت که زهرا یه زنه این درد منه این درد منه زنِ باردارو کسی نمیزنه این درد منه این درد منه از چهل نفر خورده یه تن این درد منه این درد منه **** آه مسمار چی نوشتی آخه رو دیوار آه مسمار مادر ما رو کشتن انگار آه مسمار چشای مادر ما شد تار در شکست و دیگه شد برو بیا وا محمدا وا محمدا مونده بود حسین زیر دست و پا وا محمدا وا محمدا مادرم رفت دلش کرب و بلا وا محمدا وا محمدا فاطمیه اول 1403 @navaye_asheghaan
. 🎤 ذکر رو سفیدا امید نا امیدا لطف مادریتو دیدن همه شهیدا هرجا حس میکردن که نیست راه چاره لطف تو نشون داد کاری نشد نداره آره نشد نداره بارون رحمتش میباره بالاخره حضرت زهرا به منم محل میزاره آره نشد نداره با چادری که پر غباره غبارو از دلم میگیره فاطمه با یه اشاره ای مادرِ شهدا یه نگاهم کن به بَدا **** بانوی بهشتی تقدیرمو نوشتی میون روضه مُردن بَه بَه چه سرنوشتی چه خوبه که مادرم دست منو بگیره بَده برای نوکر شهید نشه بمیره کاشکی دلم آروم شه نزاری عمر من حروم شه میخوام لحظه ی آخرم رو پای تو تموم شه میخوام رو پات بمیرم میخوام اصاً برات بمیرم میخوام اصاً تو کربلا برای بچه هات بمیرم ای مادرِ شهدا یه نگاهم کن به بَدا شب 5 فاطمیه اول 1403 .👇 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سیدنا المظلوم دوباره اسمت روی لب گل کرده دلم هر جایی باشه بر میگرده، کربلا، کربلا، کربلا ای جان من کهف امان من ای ذکر تو شور بیان من اسمت حسین هر ضربان من  جانم جانم جانم ای جان من مولا حسین سیدنا حسین  چقدر خوبه، چه شیرینه که این نوکری رو فاطمه میبینه  خدایی چی بهتر از این تقدیره دلم از روضه پر میگیره میره کربلا کربلا کربلا تسکین من، حصن حصین من ای جلوه حق و یقین من خاک تو شد مهر جبین من دینم دینم دینم آیین من مولا حسین، سیدنا حسین به راه تو باید دل بست  باید به شهدای حرمت پیوست نفس وقتی که عطر ثار الله  سرم رو میدم آخر توی راهت کربلا کربلا کربلا دنیای من، راهنمای من  دست تو شد گره گشای من این نوکری مونده برای من مولا مولا مولا مولای من  مولا حسین،  سیدنا حسین میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم @navaye_asheghaan
سند محکم مظلومیت حیدر بود چادر سوختۀ فاطمه، روشنگر بود کاش اسلام نمی‌دید چنین روزی را آنکه می‌سوخت، جگرگوشۀ پیغمبر بود یاس یاسین پسری داشت خدایا پسری عمر آن غنچۀ نشکفته ز گل کمتر بود گاه ای علّت ایجاد! به خود می‌گویم من و ما کاش نبودیم ولی مادر بود پیر شد بعد تو آقای جوانان بهشت دیدن قاتلت از بس‌که عذاب آور بود آه مادر! چه از آن کشتۀ عطشان گفتی زینبت گفت که این توصیۀ آخر بود آنچه با دیدن آن پشت حسین تو شکست بعدِ پهلوی تو، پهلوی علی اکبر بود ✍
تو کوچه ها زخمم نمک خورده.mp3
7.42M
| تو کوچه ها زخمم نمک خورده حاج حسین تو کوچه ها زخمم نمک خورده انگشتر خلقت ترک خورده درد منو هیچکس نمیفهمه زهرام جلو چشمام کتک خورده دستامو از دستت جدا کردن تو شعله دنبال تو میگردم جوری زدو جوری زمین خوردم سنگینی دستاشو حس کردم دار و ندار زندگیم چیزی بگو حرفی بزن خاکی میشه باز چادرت هر شب تو کابوس حسن زهرای من زهرای من زهرا **** از تو خجالت میکشم زهرا از خاک رو چادر نماز تو از پا منو میندازه میدونم این چشم های نیمه باز تو روتو نگیر از من که میمیرم دنیا بدون تو برام پوچه انقدر پر از زخمی که حیرونم از جنگ برگشتی نه از کوچه دار و ندار زندگیم زخمی ترین یاس علی اشکاتو پاک کن فاطمه گریه نکن جان علی زهرای من زهرای من زهرا **** پاشو و پاک کن اشک زینب رو پاشو حسینت سر پناه میخواد خونه خراب میشم بدون تو پاشو که حیدر تکیه گاه میخواد واسه حسینت پیروهن دوختی با دستایی که سرد و بی جونه پیرهن که جای خود توی گودال انگشترم واسش نمیمونه مادر به سینش میزنه شمر اومده بالاسرش از تو گودال میبرن انگشتو با انگشترش زهرای من زهرای من زهرا 🎤 شب شهادت فاطمیه اول 1402 @navaye_asheghaan
Fatemieh Aval 1403 Panahi [Mohjat_Net] (1).mp3
886.1K
🎤 آه فضه خونمون شده همش روضه آه فضه روی مسماره خونِ تازه آه فضه دردمون شده بی اندازه یه نفر نگفت که زهرا یه زنه این درد منه این درد منه زنِ باردارو کسی نمیزنه این درد منه این درد منه از چهل نفر خورده یه تن این درد منه این درد منه **** آه مسمار چی نوشتی آخه رو دیوار آه مسمار مادر ما رو کشتن انگار آه مسمار چشای مادر ما شد تار در شکست و دیگه شد برو بیا وا محمدا وا محمدا مونده بود حسین زیر دست و پا وا محمدا وا محمدا مادرم رفت دلش کرب و بلا وا محمدا وا محمدا فاطمیه اول 1403 @navaye_asheghaan
شب و روزم بی تو زیر و رو شده دیدنت برا من آرزو شده کنار قبر تو احیا می‌گیرم شبای قدر علی شرو شده پیر بشم، ای جوونم! به یادتم هر کجا دربمونم به یادتم ليلة القدر علی! کوثر من! هل اتی که می‌خونم به یادتم در به روی غصّه بستن یادته؟ رشته‌ی غمو گسستن یادته؟ با یه لقمه نون، نمک، صفا، وفا دور یک سفره نشستن یادته؟ به فلک، یادتو تلقین می‌کنم ختم الرّحمن و یاسین می‌کنم تازه تازه هر شب از باغ بهشت گل برا قبر تو دس‌چین می‌کنم بمیرم که گوشه‌ی اتاق تو شمعی روشنه به اشتیاق تو من صبورم ولیکن خودت بگو "کَیفَ اَصبِرُ علی فِراق" تو؟ هیچ کسی نمی‌دونه با من و تو زمونه چه کرده الّا من و تو کاشکی تو به جای من بودی و من جای تو بودم و امّا من و تو،،، سرنوشتمون عجیبه، گل من! دردای ما بی طبیبه، گل من! مگه اون روزی که مهدی‌مون بیاد مث ما اونم غریبه، گل من! @navaye_asheghaan
149.3K
اگه میشه نرو، اگه میشه بمون اگه میشه بخند، بند بیاد گریمون میتونی که دوباره، مث سابق بخندی شونه رو دست بگیری، مو ها مو باز ببندی ای رنگ پریده ای قد خمیده چند روزه زینب تو خندت رو ندیده واویلا واویلا اولین باره که پره بغضه صدام اولین باره که جون نداره پاهام میدونی زنده ام من با علی گفتن تو جون میگیره علی با یاعلی گفتن تو ای که بهترینی حالم رو می بینی بی تو بی هم زبونم زهرا کَلِّمینی واویلا واویلا ملودی: حاج ابوالفضل جدیان بند دوم: ابوذر رییس میرزایی @navaye_asheghaan