.
#شهادت_امام_سجاد
#زمزمه و توسل به راوی دشتِ کربلا #امام_سجاد سلام الله علیه به نفس حاج محمد #طاهری •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*اجازه بدید روضه بخونم .. یکم زبانِ حال بگم بعضیا قفلِ دلشون با همین زبونِ حال ها باز میشه ..*
واویلا ..
یه عمرِ که شیرخوار میبینم میسوزم
یه صیدِ گرفتار میبینم میسوزم
یه ذِبحی تو بازار میبینم میسوزم
واویلا ..
یه طفلی رو که گرمِ خوابه میسوزم
یه ماهی که بیرونِ آبه میسوزم
دلم پیشِ طفلِ ربابه میسوزم
تَلذی میکرد و بهونه گرفتن
داداشم رو با تیر نشونه گرفتن
تمنایِ بابام رو نامردا دیدن
با تیرِ سه شعبه سرش رو بریدن
* فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ..*
واویلا ..
شبه دفنِ بابام چقدر زجر کشیدم
به رویِ حصیر جسم خونیش رو چیدم
ردِ ضربۀ نیزه ها رو میدیدم
واویلا ..
برا دفن بابام کمک دست نداشتم
با دستام رگاشُ رویِ خاک گذاشتم
لبم رو زِ رو حنجرش بر نداشتم
پر از عقده ها بود ، پر از رد پا بود
دیدم رویِ جسمش که جایِ عصا بود
دلم رو آتیش زد ، غم بی کرانش
دیدم سم مرکب شکسته استخوانش
حسین ...
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
.👇
.
🏴سبک #زمینه یا #شور ایام #اسارت آل الله مصیبت #حضرت_زینب سلام الله علیها
#زمینه_محرم_۹۹
#شور_محرم_۹۹
#ایام_اسارت
#زینب_و_هجده_تا
🏴بند اول
زینب و هجده تا سر بریده
زینب و رقیه و قد خمیده
زینب و کوفی و سنگِ از روی بام
زینب و حرف بد و طعنه و دشنام
اینا همش مصیبته
مصیبته اسارته
صبوری کار حضرته
کار بی بی قیامته
خطبه که میخونه دلا میلرزه
ستون کاخ اشقیا میلرزه
دل یزید بی حیا میلرزه
عقیله العرب یا زینب
🏴بند دوم
زینب و مادر غمدیده ی اصغر
زینب و حیا و عفت،غم معجر
زینب و سر بریده روی نیزه
زینب و شامی و اون نگاه هرزه
اینا همش مصیبته
درد و غم اسارته
بلا و رنج و محنته
غصه ی بی نهایته
اگر که دیده غم عاشورایی
با خطبه ای کوبنده و غرایی
میگه ندیدم من به جز زیبایی
عقیله العرب یا زینب
۱۳۹۹/۶/۱۵
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
🏴مطالب محرم ۹۹
⚫️ملائکه و عزای امام حسین(ع)
حکایت است در اکسیر العباده به سند صحیح، از مردی از صالحین نجف اشرف که گفت: "پیش از مغرب در وادی السلام بودم، ناگاه دیدم جماعتی از سواران را و در جلو ایشان بود سواری در نهایت حسن و جلال. پس ایشان را از علمای نجف اشرف گمان کردم و بر ایشان سلام کردم به اسم"
گفتند: "ما نیستیم آنان که تو گمان کردی. بلکه از ملائکه می باشیم و آنکه مقدم است روح مرد صالحی است از اهل اهواز و حویزه که او را می آوریم به این مکان. و انت یا ایها الرجل تعال معنا پس من قدری راه با ایشان رفتم.
ناگاه خود را با ایشان در مکان وسیعی دیدم که بهتر از آن ندیده بودم.
پس ملائکه فرود آمدند و بعضی از ایشان رکاب آن مرد را گرفتند و او را فرود آوردند و در صدر مجلس نشاندند و آن مجلسی بود که مزین بود به انواع فروش، از حریر و دیباح بهشتی، و معطر بود به انواع بوهای خوش، و در اطراف و اوساط آن مجلس، قنادیل و مشاعل و شمع های کافوری منصوب بود.
پس روح آن مرد را تهنیت و ملاطفت گفتند و مائده ای حاضر شد که در آن انواع فواکه لطیفه بود و او شروع کرد به خوردن از آنها و مرا تکلیف خوردن کرد. پس من نیز از آنها تناول کردم.
بعد گفت به من: "ایها الرجل الصالح ماذا تری؟" گفتم:
درجه عظیمه و موهبت کثیره می بینم! پس گفت: "می دانی که سبب کشف این عالم بر تو چیست، با آنکه خلاف عادت است؟"
گفتم: نه، گفت: "پدر تو دو من گندم از من طلب کار بوده است، چون خداوند خواست که از درجه من چیزی ناقص نشود، چنین شد تا از حق تو خلاص شوم. حال یا مرا بری الذمه گردان یا بگیر حق خود را از من" من گفتم: "حق خود را می خواهم".
پس گفت یکی از ملائکه که: "ابسط عبائک" من عبای خود را پهن کردم و چنین می فهمیدم که از ظرفی گندم در آن میریزند. پس گفت:"جمع عبائک فقد وصل حقک الیک"
پس من عبای خود را جمع کردم و آن نشئه از نظر من غایب شد. لیکن عبای من پر از گندم بود و تا مدت مدیدی از آن آرد می کردیم و می خوردیم، تا آنکه این مطلب را افشا کردم. پس تمام شد و آن مردی بود از عوام شیعه که از حلال کسب می کرد و زیادتی از مخارج خود را، در دهه اول محرم در مجالس تعزیه خرج می کرد و دراهم و دنانیر و لباسهای فاخره، به قرا مراثی و احادیث و شعرا می داد و خود به نفسه سقایی می کرد در آن مجالس، و عوض آب خالص، آب مخلوط به شکر به تعزیه داران می داد و موید این حکایات، اخبار بسیار از امیرالمومنین و اولاد طاهرینش در خصوص وادی السلام رسیده است.
📚منابع:
کبریت احمر؛ شرایط منبر و مجالس؛ ص ۱۷۹
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴مناجات احساسی ابا عبدالله علیه السلام
🚩#شور_احساسی
🖋️🎵 شعر و سبک : #مجید_آقاجانی
بند 1
منم و حسرت زیارت کرببلا
دلمو میبره عبارت کرببلا
خود تو خوب میدونی بی حرم میمیرم
آقا قسم به چشمای ترم میمیرم
در میزنم / تو دل غصه ها بازم پرپر میزنم
نمونده طاقتی به سیم آخر میزنم
دوباره رو به ارباب بی سر میزنم
زاره دلم / فقط خود تو میدونی گیره کاره دلم
یه بغض سختو سنگینی آقا داره دلم
یه کاری کن خودت بازم گرفتاره دلم
ای جونم حسین
من بی تو حیرونم حسین
بند 2
به حق مادرت کربلامو امضا کن
دل سیاهمو آقا مث دریا کن
همیشه گریه هامو توی هیئت دیدی
به نوبه ی خودت گناهمو بخشیدی
خستم آقا / کریمی و ببین خالی شده دستم آقا
به نگاه پر از مهر تو دلبستم آقا
امیدوار به دعای خیرتو هستم آقا
حالم بده / نوکری اومده بازم به شما رو زده
تاجایی که میدونم من کرمت بی حده
مگه میشه جواب سینه زنیمو نده
ای جونم حسین
من بی تو حیرونم حسین
بند 3
آسمون چشای من نمه بارونه
خوشا بحال اونی که حرم مهمونه
صدای قلب من پیچیده توی سینم
یه روزی گنبد طلاییتو میبینم
اسمت دواس/اگه کسی بهت رو زد دیگه حاجت رواس
آرزوی دلم گیره یه امضای شماس
خونه اول من آقا همین هیئتاس
تنها شدم / دوباره بی قرار مثل موج دریا شدم
یه لطفی کرده زهرا خادم آقا شدم
فدایی علی اکبر و سقا شدم
ای جونم حسین
من بی تو حیرونم حسین
#امام_حسین_ع
#شاعر_مجید_آقاجانی
#جدید
🔷تعجیل در امر فرج مولا صلوات
moaharam_shab1_99530_5.mp3
4.12M
#هر_شب_یک_نوحه_محرم
شور
"روزی از همین روزا"
با اجرای #حاج_محمدرضا_بذری
شاعر و نغمهپرداز #حمید_رمی
* تشکر از مهدی حنیفه جهت همکاری در سرودن بند دوم و سوم
Moghadam-Shab10Moharram1399[02].mp3
10.97M
▪️سلام الله علی العطشان ، سلام الله علی العریان▪️
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓مراسم : شب عاشورای محرم الحرام 1399
Moghadam-Shab10Moharram1399[01].mp3
7.44M
▪️میون نیزه و خنجر ، یه تنی افتاده بی سر▪️
🎤 سبـک : روضه خوانی
🗓مراسم : شب عاشورای محرم الحرام 1399
YEKNET.IR - roze 4 - shabe 9 moharram1399 - motiee.mp3
10.51M
🔳 #روضه #تاسوعا #محرم۹۹
#شب_نهم_محرم
🌴ماه حرکت کرد اما نه برای جنگ
🌴رفت برای اهل حرم آب بیاره
🎤 #میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
.
#جواد_مقدم
میون نیزه و خنجر ، یه تنی افتاده بی سر
ناله ی غریبی میگه یا حسین غریب مادر
بر سر تلی پُر از غم آمدم بهر زیارت
کرده ام سوی مدینه وا پیمبر این اشارت
وا محمد ، وا علیا
وا غریبا وا غریبا
اینکه میبینی حسین است
کشته ای غریب و تنها
اومد بالای تل زینبیه نگاه کرد، چی دید زینب، دید شمشیر دار با شمشیر میزنه، نیزه دار با نیزه میزنه، اونایی هم که هیچی ندارن نه شمشیر و نیزه، دید دامنای عربی رو پُره سنگ کردن به بدن عزیز زهرا...، دستاشو رو سرش گذاشت صدا زد وا محمد وا علیا، زینب داره نگاه میکنه شمر روی سینه ی داداشش نشسته.
هلال بن نافع میگه، دیدم صدای اَلعطش اَلعطش پسر فاطمه بلنده، هی صدا میزنه اُسقونی شربةً مِنَ الماء، جگرم از تشنگی میسوزه. میگه سریع رفتم از فرات سپرمو پُره آب کردم اومدم سرازیری گودالو پایین برم دیدم شمر داره بیرون میاد. گفت هلال کجا داری میری، گفتم مگه نمیشنوی صدای اَلعطشش رو تشنشه، میخوام این دم آخری یه ذره آب بهش بدم. گفت هلال زحمت نکش خودم سیرابش کردم، گفتم چیکار کردی، یه وقت دامن عربی رو بالا زد سر بریده ی عزیز دل زهرا ...، دیدم بدنش داره میلرزه، گفتم تو که کار خودتو کردی چرا داره بدنت میلرزه. میگه هلال ترسیدم همچین که خنجر به حنجرش گذاشتم دیدم یه صدایی از گوشه ی گودال میاد، هی صدا میزنه غریب مادر حسین.
#امام_حسین
#شب_عاشورا_محرم_1399
#روضه #شب_دهم_محرم
.👇
.
#زمینه
#جواد_مقدم
سلام الله علی العطشان
سلام الله علی العریان
حسین جانم حسین جان
حسین میبینی تنهامو
نگاهی کن به اشکامو
به سوز و آه طفلان
میبینم پیرهنت نیست که
حسین چیزی تنت نیست که
آوردم چادرم رو
که بندازم به روی تو
فدای آبروی تو
نگاه کن دلهرم رو
... مظلوم یا اباعبدالله ...
بهم پیچیده موی تو
من اینجا روبروی تو
دارم میمیرم از درد
زدن صدها نفر نیزه
یکی با زور سرنیزه
تنت رو زیر و رو کرد
گلوی تو پُر از زخمه
عدوی تو چه بی رحمه
بهت آب هم نمیدن
شنیدم حرف بد میزد
به پهلوت هم لگد میزد
نفس هات هم بریدن
... مظلوم یا اباعبدالله ...
میدونم که پُر از دردی
حرم رو دیگه گم نکردی
دیگه جونی نداری
نگات دلواپس خیمه
نباشی بی کس خیمه
میدونم بی قراری
بمیرم با لب تشنه
شدی آماده ی دِشنه
جلو چشمای خواهر
همین که میبُره خنجر
یکی این لحظه ی آخر
میگه غریب مادر
... مظلوم یا اباعبدالله ...
بمیرم ای پناه من
سرت پیش نگاه من
جدا شد ای برادر
لبت آبو صدا میزد
هنوز هم دست و پا میزد
تن زخمی و بی سر
تنت تو دست قاتل ها
حرم موند و اراذل ها
دویدن توی صحرا
همه با من کتک خوردن
دو سه تا بچه هم مُردن
به زیر پای اسبا
... مظلوم یا اباعبدالله ...
#امام_حسین
#شب_عاشورا_محرم_1399
#زمینه #شب_دهم_محرم
👇
5875_1569419895.mp3
1.36M
|⇦•یه عمرِ که شیرخوار میبینم..
#زمزمه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج محمد طاهری
YEKNET.IR - roze 3 - shabe 9 moharram1399 - banifatemah.mp3
6.68M
🔳 #روضه #شب_نهم #محرم۹۹
#شب_نهم_محرم
🌴حالا که میری یه وقت دیر نکنی
🌴جلوی خمیه منو پیر نکنی
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
YEKNET.IR - roze 1 - shabe 9 moharram1399 - banifatemah.mp3
5.52M
🔳 #روضه #شب_نهم #محرم۹۹
#شب_نهم_محرم
🌴همیشه روی لبم ذکر یا ابلفضل است
🌴چرا که حضرت مشکل گشا ابلفضل است
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
.
#جواد_مقدم
ای عزیز دلم ای حسین شهیدم
ای عزیز دلم به خدا که بریدم
ای عزیز دلم ناله هاتو شنیدم
ای عزیز دلم ، ای عزیز دلم
تو حسین منی
سخته با تن زخمی دست و پا بزنی
تن زخمیتو به سرنیزه ها بزنی
پیش نهر فرات آبو صدا بزنی
سخته بگی تشنمه با نیزه جواب بدن
حتی نخواستن به یه شیرخواره هم آب بدن
فقط میخوان خواهرتو بیشتر عذاب بدن
اَلسلام علی شَیبِ الخضیب
اَلسلام علی خَدِّ التریب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
سرنوشتو ببین
چی سر حرم اومد ماه نیزه نشین
همه هستیِ زینب مونده روی زمین
خون حنجرتو بردن به عرش برین
سرنوشتو ببین ، سرنوشتو ببین
تو حسین منی
سرنوشت تو این بود تشنه جون بکَنی
ای برادر من زخمی ترین بدنی
نَه عقیق یمن مونده نَه پیرهنی
سخته بخوان بعد تو به خیمه ها آب بدن
آب خنک به حرمت پیش رباب بدن
فقط میخوان خواهرتو بیشتر عذاب بدن
اَلسلام علی شَیبِ الخضیب
اَلسلام علی خَدِّ التریب
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ای غریبم حسین
اَلسلامُ علی شَیبِ الخضیبم حسین
نور دیده ی من ، خَدِّ التریبم حسین
رفتی و غمت آخر شد نصیبم حسین
ای غریبم حسین ، ای غریبم حسین
تو حسین منی
تو همونی که مادر گفته بی کفنی
وای من که عزیزم پاره پاره تنی
ای امون من از این صبر حسنی
بگو که پیغاممو به ابوتراب بدن
این سرو میبرن به مجلس شراب بدن
طناب آوردن که منو بیشتر عذاب بدن
اَلسلام علی شَیبِ الخضیب
اَلسلام علی خَدِّ التریب
#امام_حسین
#شب_عاشورا_محرم_1399
#شور #شب_دهم_محرم
.👇
Moghadam-Shab10Moharram1399[03].mp3
15.23M
▪️ای عزیز دلم ای حسین شهیدم▪️
🎤 سبـک : شـور
🗓مراسم : شب عاشورای محرم الحرام 1399
YEKNET.IR - roze - shabe 9 moharram1399 - haj saeid haddadian.mp3
25.74M
🔳 #روضه #تاسوعا #محرم۹۹
🌴ما دل حضرت زهرا رو شکستیم میدونم
🌴با گناه راه دعاهامون بستیم میدونم
🎤حاج #سعید_حدادیان
#شب_نهم_محرم
*آیا فرق بین نماز های پنجگانه و نماز شب را میدانی؟*❗
💗 از زیباترین متن هایی که تاکنون در مورد نماز شب خوانده ام.👌
💗 سخنی و مطلبی که بدن ها با آن به لرزه می افتند، از همه ی عزیزان می خواهم تا آخر با دقت بخوانند.👇
💗 دعوت نامه ای از جانب «پروردگار جهانیان» 💗
◼ نماز شب مرا به تفکر وادار نمود و عجایب زیادی را در آن مشاهده نمودم:
✅ منادی(موذن) نماز واجب ، انسان است، اما منادی نماز شب «رب العالمین» است.
✅ صدای منادی(موذن) نماز واجب را همه ی انسان ها می شنوند، اما صدای منادی نماز شب را فقط بعضی از انسان ها احساس می کنند.
✅ ندای انسان ها به طرف نماز واجب «حي علی الصلاة حي علی الفلاح» (بشتابید به سوی نماز بشتابید به سوی رستگاری) می باشد اما ندای رب العالمین به سوی نماز شب «هل من سائل فأعطیه» (آیا نیازمندی و خواهنده ای هست تا به او عطا کنم؟) می باشد.
✅ نماز واجب را بیشتر انسان ها ادا میکنند اما نماز شب را فقط انسان های برگزیده و خاص خداوند به جای می آورند.
✅ نماز واجب را بعضی از انسان ها برای ریا و خودنمایی انجام میدهند، اما نماز شب را هیچ کس به جای نمی آورد مگر پنهانی و خالصانه.
✅ در هنگام ادای نماز واجب، فکر انسان با امور دنیوی و وساوس شیطانی مشغول می شود، اما نماز شب قطع رابطه با دنیا و ساختن خانه ی آخرت است.
✅ نماز واجب را برخی افراد بخاطر ملاقات و گفتگو با فردی انجام می دهند، درحالی که نماز شب را بخاطر سخن گفتن با خدا و مأنوس شدن با او و درمیان گذاشتن مشکلات و ناراحتی ها به جای می آورند.
✅ احتمال قبول شدن دعا در نماز واجب وجود دارد، اما در مورد دعای شب خداوند وعده داده که آن را اجابت نماید. «هل من سائل فأعطیه» (آیا نیازمندی و درخواست کننده ای هست که او را عطا کنم؟).
✅ در آخر ... هیچ فردی موفق به ادای نماز شب نمیشود، مگر کسانی که خداوند اراده کرده که آنها را با سخن گفتن با خود مأنوس گردانیده و مشکلات و ناراحتی هایشان را بشنود، زیرا که آنها از نزدیك ترین انسان ها به خداوند می باشند.
✅ پس خوشا به حال آن افرادی که دعوت نامه ی نشستن در برابر خداوند و سخن گفتن و لذت بردن از مناجات را از جانب خداوند تبارك و تعالی دریافت می کند.
💗ابن قیم جوزی رحمه الله می فرمایند:
«هنگامی که در تاریکی ها در برابر آن پادشاه دانا نشستی ... مانند بچه ها رفتار کن !
بچهها زمانی که چیزی را میخواهند و به او نمیدهند، چنان گریه میکنند تا بدستش آورند ...
پس تو نیز مانند بچه ها حاجت خود را بخواه».
عاقبت بخیرشویم
|⇦•کجایی که شبِ غم آخر اومد..
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بلند مرتبه شاهی یه صدر زین افتاد...
اربابِ ما خورد زمین دیدن دیگه تکون نمیخوره .. بعضیا گفتن کارش تموم شده .. بعضیا گفتن هنوز زنده ست .. یه نامردی گفت میخواید بدونید زنده ست یا نه؟.. (خدا بهت رحم کنه امشب..) گفت از کجا بفهمیم ؟.. رفت رو بلندی داد زد گفت به خیمه ها حمله کنید .. یه وقت دیدن شمر داره با یه عده میره سمت خیمه ها .. (حواست بود چی گفتم تو وداع دیدن با نیزه رفت تو خیمه گفتن چیکار میکنی گفت یه نفر هنوز تو خیمه ست) یه وقت شبث بن ربعی صدا زد گفت شمر برگرد سه ساعته معطلیم هنوز کار حسینُ تموم نکردیم .. میگن شمر عصبانی شد برگشت .. دید اربابِ ما به رو افتاده تو گودال .. اول با جکمه اربابِ ما رو برگردوند .. دیدن با چکمه نشست رو سینۀ حسین .. والشمر جالس علی صدرک
والشمر جالسٌ قاتل رو سینه تِ
هر کی که میرسه در فکرِ غارتِ
والشمر جالسٌ ای وای برادرم
بالایِ قتلگاه گریونِ مادرم
والشمر جالسٌ خنجر نمیبرید
اربابِ ما دیگه چشماش جایی رو نمیدید ، چشمایِ بی رمقشُ باز کرد فرمود تو کی هستی رو سینۀ من نشستی؟ گفت شمر بن ذي الجوشن (لعنت الله) حضرت فرمود میدونی من کی ام ؟.. تا ارباب ما فرمود میشناسی منو ؟ گفت آره یابن فاطمه ؟.. گفت مگه تو پسر زهرا نیستی؟ تا دید لباش خشکه گفت مگه بابات ساقی کوثر نیست چرا تشنه ای بگو بیاد سیرابت کنه .. اینجا اربابِ ما دیگه حرفی نزد ..
هی میگفت انا المظلوم .. دید شمر بلند نمیشه ، میدونی کجا نشستی نامرد.. صدا زد صدق جدی رسول الله .. شمر تا حرف پیغمبر شد به خودش اومد ، گفت حسین پیغمبر چیُ راست گفت ، گفت بابام به من گفته بود کی منو میکشه .. حضرت فرمود بابام نشونی هایِ صورت تو رو داده بود گفت یعنی چی؟. گفت به من گفته بود صورت تو پیسه داره شمر بهش برخورد ، بلند شد گفت الان یه کار میکنم دیگه صورتمو نبینی .. اربای مارو برگردوند رو خاک .. نشست خنجرُ دوباره بیرون کشید .. ضربۀ اولُ زد .. ضربۀ دومُ زد .. ضربۀ سومُ .. هی میزنه هی مادرش میگه وای ...
والشمر جالسٌ خونین گلو شدی
با چکمۀ سنان تو پشت و رو شدی
یه وقت دیدن زمین کربلا داره میلرزه .. خانم زینب دوید تو خیمۀ امام سجاد گفت چیشده عزیز برادرم؟.. یه نگاه کرد گفت عمه جان کار بابامُ یه سره کردن .. لحظه ای طول نکشید نامرد دستُ بدنش میلرزید سر و آورد داد به خولی .. گفت سه ساعته میگم کارُ تمام کنید.. گفت چه کنم؟.. گفت سرشو بذار رو نیزه .. یه وقت خواهرش دید ای وای ..
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
.
#ذوالجناح
|⇦•کجایی که شبِ غم آخر اومد..
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
همه رو صدا زد ، با همه محارمش وداع کرد.. اما یه نفر روش نشد بیاد جلو .. میدونید اون یه نفر کی بود؟! تو مجلس نامحرما دیدن یکی دوید سر ابیعبدالله رو برداشت .. (فهمیدی بگم یا نه؟!..)
بی بی زینب اومد نگاه کرد دید ای وای .. عروسِ مادرش ربابه .. گفت رباب جان چرا این کارُ کردی؟.. گفت خانم عاشورا یادته شما خواهرا و دختراش دورشُ گرفتید من روم نشد بیام جلو ببوسمش .. از کربلا دلم برا آقام تنگ شده بود .. دیگه طاقت نیاوردم ..
اربابِ ما یه وقت دید ذوالجناح حرکت نمیکنه یه نگاه کرد گفت بابا بیا پایین کارت دارم .. دید دخترش دستایِ اسبُ بغل کرده (دختر داری یا نه؟!) ابی عبدالله پیاده شد این دخترُ بغلش کرد .. گفت بابا داری میری بابا یادته تو راه داشتیم میومدیم خبر شهادت مسلمُ دادن دختر مسلمُ بغل کردی یه دست رو سرش کشیدی .. بابا الان داری میری من چیکار کنم.. اینقدر ابی عبدالله گریه کرد ..
هر طوری بود دخترشُ گذاشت آروم بغل زینب دوباره سوار شد بر ذوالجناح .. نوشتن از مُخیم تا گودیِ قتلگاهُ میدان ، صد و پنجاه مترِ .. آروم آروم داره میره.. یه وقت دید یکی میگه مهلاً مهلاً یابن الزهرا .. تا دید داره با نام مادر صدا میزنه برگشت دید زینبه گفت داداش .. چیه خواهرم؟.. گفت داداش وصیتِ مادرم .. داداش پیاده شو .. دیدن زینب زیر گلوشُ داره میبوسه.. (چه بوسه ای زد حالا میگم برات..) نانجیب هر چی خنجرشو کشید نبرید ...
اینجا میگن ابیعبدالله پیراهنُ طلب کرد ، پیراهنُ آورد یه نگاه به پیراهن کرد دیدن حسین پیراهنُ بغل گرفت هی داره میبویه و میبوسه .. (یه سوال بپرسم؟..) مادرش کی پیراهنُ دوخت؟.. اون روزا که دیگه دستش بالا نمیومد.. نوشتن ابی عبدالله این پیراهنم لحظۀ آخر گذاشت رویِ زمین ، دیدن با خنجر داره پیراهنُ پاره پاره میکنه .. گفت داداش چرا پیراهنُ پاره میکنی؟.. گفت خواهرم اینا رحم و مروت ندارن .. میخوام بلکه ببینن این پیراهن پاره ست منو برهنه نکنن .. اما براش بمیرم ، کاش میبردن ، غارت کردن پیراهنُ ..
بسم الله الرحمن الرحیم .. یا صاحب الزمان آقاجان منو ببخشید ، بذارید من روضۀ شبِ عاشورا رو شروع کنم .. ارباب ما رفت یه وقت دیدن حسین ذوالجناحُ نگه داشت .. داره نفس نفس میزنه پیرمرد کربلا .. یه نانجیبی چنان یه سنگ به پیشانیش زد .. ارباب ما پیراهن عربی شُ بالا زد .. صدرُ الحسین نمایان شد .. (عاشورایی باید گریه کنی..) عاشورا با یه تیر شروع شد با یه تیرم تمام شد .. اولین تیرُ فردا صبح عمر سعد انداخت آخرین تیر میدونی چی بود؟ دیدن حرمله نشست چنان به قلب حسین ..
#حاج_حسن_شالبافان
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
4_5965144717225101262.mp3
3.42M
#واحد
#حاج #محمودکریمی
#روز_عاشورا_محرم۹۶
#ذوالجناح #روضه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چهره از خون خدا کردی خضاب ای ذوالجناح!
چون شرار افتاده ای در پیچ و تاب ای ذوالجناح!
صیحههایت از الظّلیمه، شیهههایت یا حسین
هر نفس داری هزاران التهاب ای ذوالجناح!
ای بُراق تیر باران گشته در معراج خون
از چه بر تن زخم داری بیحساب ای ذوالجناح!
فاش بر گو ماه زینب را کجا انداختی
در یم خون یا میان آفتاب ای ذوالجناح!
گوش کن در قَلزم خون از گلوی خشک او
دم به دم آید صدای آب آب ای ذوالجناح!
چهره از خاک و غبار کربلا پوشیدهای
یا ز خون صاحبت بستی نقاب ای ذوالجناح!
قلب ما را سوختی این گونه سقایی مکن
کم بریز از چشم گریانت گلاب ای ذوالجناح!
باز شو سوی منای خون خلیلم را بگو
خیمهها زمزم شد از اشک رباب ای ذوالجناح!
من ز سوز سینه خود با تو میگویم سخن
تو به اشک دیده می گویی جواب ای ذوالجناح!
با وجود آن که ریزد از دو چشمت سیل اشک
زانویت را خون گرفته تا رکاب ای ذوالجناح!
شیهههایت شعلههای نظم «میثم» میشود
تا جهان را افکند در اضطراب ای ذوالجناح!