eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین💚 هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین💚 سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین💚 هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین 💚 هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین💚 هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین💚 هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین💚 خدادادی
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 «حاج قاسم»یادشیرینش بخیر خـــاطـرات بـرگ زَرّینـش بخـیر ای به قربان دل شـیدایی اش شد شهادت قله ی زیبایی اش «حاج قاسم»جایش این دنیانبود چون در این دنیا برایش جانبود لحظه ای که طعمه ی شیادشد چون پرستو از قفس آزاد شـد بهر تجدید قوا شد سوی نـور تـا که بـرگـردد به هنگام ظهور «حضرت مهد» بـر او کرده نـظر تا شود از«سیصدو سیزده» نفر مـرگ او آغـاز زنـدگــانی اسـت مکتب او پاک وجاودانی است غیر «رهبر» که به او دلباخته «حاج قـاسم» را کسی نشناخته اِربَـاً اِربـا شـد سبکـتر پر کشد پَـر بسـوی خـانه ی دلبـر کِشـد «حاج قـاسم»داشت بس رنگ خدا شـد مدال افتخارش «جان فدا» آن است جان وسر دهد چون«سلیمانی» دلش را پـر دهـد یعنی که پاک و بی ریا پـای تـا سـر محـو در عشـق خـدا یعــنی فــداییِ امــام در مسیرش بـا«ولایـت» مستدام یعنی«سلیمانی»شدن عـاشقـانه در خــدا فــانـی شـدن یعنـی چهل سال انتظار بـا شهـادت رفتـن انـدر کـوی یـار یعنـی تَعَبُّـد بنـدگـی چـون«سلیمانی» شدن در زندگی درخون خودرقصیدن است غیر ازخدا بُبریدن است بـا عزت وبا شوق وشور هـر کجـا درد است می یابد حضور یعنی کـه با مردم شدن خـود نـدیدن بین آنـان گم شـدن یعنی که سرباز وطن اربــاً اربــا پــاره پـاره در کفـن یعنی یتیمان را پدر هـر دم از احوال آنـان بـا خبـر یعنی «ولایت»بـاوری بـا دل و جـان در مسیـر«رهبری» یعنـی کـه سرباز«ولی» چـون «سلیمـانی» جـانبـاز«ولـی» نـاله زد بـس در عـزای فـاطمـه گشته بـرای فاطمه حاج قاسم چـون طلای ناب بود بهــر دیـدار خـدا بـی تـاب بـود باید همچون«حاج قاسم»مست بود بــه خـدا و اهل بیت پیـوست بــود بـاید همچـون«حـاج قاسم»پاک شد در اطـاعت از «ولی» بی بـاک شـد عـاقبـت بخیـر گـر خـواهی شـوی بـا «ولایت» بـاید ایـن ره را رَوی در خـدا«مـداح» اگـر فـانی شوی همچـون«سلیمانی»شوی 🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه، لا تخف لا تحزن.m4a
1.92M
زمینه امام حسین علیه السلام با مضامین مناجاتی می خورم غم روضه تو عشقه پرچم روضه تو دوست دارم خدایی آقا بیشتر از همه روضه تو بهت قول می دم توو این سختیا نمیشم ازت تا ابد من جدا تو هم ساعتی که همسایه ها می گیرن زیر تابوتم رو بیا وقتی که بندای/کفنو می بندن ساعتی که راه/دهنو می بندن تو بیا کنارمو بهم بگو لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن نوکریت برام عزته خونه ی دلم هیئته بهترین شب زندگیم یا حسین شب روضته توی روضه و توو تاریکیاش شده گریه واسه تو کارم آقا تو هم قول بده به این نوکرت توو تاریکی قبرم آقا بیا ساعتی که توو قبر/هی تکونم میدن وقتی که تلقینو/واسه من می خونن توی گوش من فقط یه بار بگو لا تخف، لا تحزن لا تخف لا تحزن زندگیم حسین جان فدات جون میدم برا کربلات عشقمه همین که دارم پیر میشم پای روضه هات بدون تو و همین روضه ها جهنم میشه زندگی واسمون کنار تو ام آقا تا ته اش تو هم تا ته خط کنارم بمون وقتی که سنگای/لحدُ می ذارن وقتی که می مونم/بی کس و تنها من توی اوج بی کسی صدام بزن لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن وحید محمدی ۱۷ آبان ۱۴٠۱
. |⇦•شب بود وچشم خفتگان... سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج ●━━━━━━─────── "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" شب بود وچشم خفتگان در خواب خوش بود بيدار مردي اشک چشمش آب خوش بود در بي کَسي تنها امیدش را داده از دست نخل و نهالِ نارسش را داده از دست در خاک پنهان کرده خونين لاله اش را آزرده جسمِ يار هجده ساله اش را اشکش به رُخ چون اَنجم از افلاک ميريخت بر پيکر تنها عزیزش خاک ميرخت گويي که مرگِ يار را باور نمي داشت از خاکِ قبر همسرش سر بر نمي داشت می رفت کم کم گُم شود در آسمان ماه چون عُمر يارش عُمر شب را ديد کوتاه بوسيد در دريايِ اشکِ ديده گِل را برداشت صورت از زمين بگذاشت دل را *دید شب داره به آخر میرسه، به زحمت از کنارِ قبر فاطمه برخواست، دست و دامنش رو از خاکِ قبرِ فاطمه تکان داد، صدا زد: زهرا جان! "فَإِنْ أَنْصَرِف فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ" یعنی زهرا اگه دارم میرم از روی خستگی نیست، قبرت باید مخفی بمانه* بگذاشت جانش را در آن صحرا شبانه با پيکرِ بي جان روان شد سوي خانه آن خانه اي کز دود آهش بُد سيه پوش در آن چراغ عُمر يارش گشت خاموش آنجا که خاکش را به خون آغشته بودند هم آرزو هم شاديش را کُشته بودند آنجا که جز غمهاي عالم را نميديد در هر طرف ميگشت زهرا را نميديد صبح آمد وشب خفتگان جَستند از جا آماده بعد از دفن بر تشييع زهرا در بین ره مقداد آن پیر جوانمرد همچون علی در غیرت و مردانگی مَرد فریاد زد کی چشم دلهاتان همه کور در ظلمت شب دفن شد آن آیت نور *دیشب علی بدنِ فاطمه اش رو غریبانه برداشت، دفن کرد...* او بود از جمع شما بیزار بیزار او دید از خیلِ شما آزار آزار *آی نانجیبا! تا تونستید زهرا رو اذیتش کردید، جسارت کردید، حالا برا تشییعِ جنازه اش اومدید؟* ثانی دوباره زخم مولا را نمک زد مقداد را چون بانویش زهرا کتک زد *مقداد روی زمین افتاد، شروع کرد گریه کردن، گفتن: مقداد! تو مردِ جنگی، پهلوانی، چرا با یک سیلی خوردن گریه میکنی؟ مقداد فرمود: برا خودم گریه نمی کنم، برا اون خانومی گریه می کنم که از این نانجیب سیلی خورده، عجب دستِ سنگینی داره...* خون بر دلِ زار امیرالمؤمنین شد زیرا غلامِ پیر او نقش زمین شد حاج غلامرضا سازگار *امیرالمومنین تو خونه نشسته، اومدن گفتن: یاعلی! چرا نشسته ای؟ میخوان قبر فاطمه رو نبش کنند، به بدنِ فاطمه ات نماز بخونن، خدا میدونه این خبر با دلِ علیِ مرتضی چه کرد، پارچه ای که توی جنگ به سر می بست، به سرِ مبارکش بست، شمشیرِ برهنه برداشت، مثل شیرِ غضبناک اومد، گریبانِ دومی رو گرفت زمین زد، نوشتن چیزی نمونده بود جان از بدنِ نحسش بیرون بیاد، علی فرمود: چه کنم مأمورِ به صبرم، رهاش کرد، فرمود: اگه دست به یکی از این صورتِ قبرها بزنید، زمین رو از خونِ شما رنگین میکنم، دیدن این علی، علیِ میدانِ بدرِ، علیِ میدانِ اُحُدِ، علیِ امروز، علیِ خیبر گشاست، دیگه اون آقایی نیست که مقابل چشمش فاطمه اش رو بزنن، دستش بسته باشه چیزی نگه... همه برگشتن و رفتن، علی از دور یه نگاه به قبرِ فاطمه اش انداخت، فاطمه جان! علی زنده باشِ و به قبرت هم جسارت کنند؟ نه! آی حسینیا! امروز شماها بگید: علی جان! نتونستید ببینی یه عده جسارت کنند به قبرِ فاطمه ات، حق هم همین بود آقا! اما کجا بودی کربلا؟ حُسینت رو کُشتن، بعد از شهادتش به بدنش هم جسارت کردن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی" با سُمِ اسبان بدنش رو پایمال کردند. ای حسین!... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
roze - fatemiye_samavati.mp3
4.46M
|⇦•شب بود وچشم خفتگان... سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه به نفس حاج مهدی سماواتی
📋 با حال مضطر آمدم آقا گدایی بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــ‌ با حال مضطر آمدم آقا گدایی شاید کنارت جا بگیرم با گدایی سرگرم معصیت شدم در طول هفته با بال زخمی آمدم حالا گدایی ای کاش هر شب بر در این خانه بودم چون میبرد افتاده را بالا گدایی هرشب دعایم کردی و هی غصه خوردی گفتی بیا روضه، نرو هرجا گدایی گر اشک و سوز ناله میخواهی همیشه باید بیایی نیمه‌ی شبها گدایی با دست خالی رو زدم تا که ببینی امشب امید من شده تنها گدایی بی‌آبرو بودم تو دادی آبرویم خیلی به دردم خورده در دنیا گدایی آقا بده اذن زیارت تا بیایم یک گوشه صحن حضرت سقا گدایی *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــ ⬇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سلام می کنم اینبار هم به لهجه خویش که باز یک دو قدم پای خود گذارم پیش سلام می کنم و شکر از سلام خودم که گشته ذکر سلامم فقط به کام خودم قبول عاشقم آقا چنین که خودخواهم اجازه ام بدهی دائما در این راهم ردیف نیست دل و نظم... شعر دیوانه است نگیر سخت به این خط خطی که مستانه است عزیز ، نیم نگاهی زیاد از سرم است "دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است " بگیر دست مرا جان خواهرت ارباب نشسته بر دل من رد پنجه های عذاب برای گریه فقط یک بهانه می خواهم دوباره یک خبر از یک نشانه می خواهم ۱۴۰۱/۸/۱۹پنج شنبه
آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند روزی که نام «بهتران» را می نوشتند نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند آری تو را حتی میان پنج تن هم در روز خلقت گریه آورتر نوشتند این قسمت ما بوده که سردار باشیم امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند این اشک دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست از برکت تو اشک را گوهر نوشتند ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم نام تو را هم شافع محشر نوشتند 🌹 السلام علیک یا اباعبدالله🌹 عالم همه برمدار عشق💫 است و دایره دار ان حسین♥️علیه السلام است.
شبی ز داغ تو سردار! کل عالم سوخت خدا گریست برایت، نبیِ خاتم سوخت خبـر رسـیـد تو را نانجـیب‌ها کشتند! دوباره روضه مُجسّم شد و مُحرّم سوخت تو رکن امنیت و صلح در جهان بودی شبی شکسته شدی و جهان خُرّم سوخت چقدر داغ تو سنگین و سخت بود عزیز! درین مصیبت جانسوز دشمنت هم سوخت! نمـاد عـزّت هـر کشـور است پرچم او تو جان‌فدا شدی، انگار کل پرچم سوخت! چهارشنبه ۷ دی با الهام از بیت زیر .............................................. اگرچـه شعـلهٔ حسنت تمـام عالم سوخت به مهربانی من در جهان کسی کم سوخت ✍ ......................................................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)
◾نوحه سینه‌زنی ◾وفات حضرت ام‌البنین(س) ◾بنداول مادر آب و سقا من به زینب کنیزم بهر شاه شهیدان هستیم را بریزم من شدم روح احساس مادرم بر گل یاس(۲) یا ابالفضل ابالفضل (۳) ◾بنددوم شد علی شاه مردان همسر با وفایم مادر چار شهید دشت کرببلایم گر ز اهل یقینم منکه ام‌البنینم(۲) یا ابالفضل ابالفضل (۳) ◾بندسوم گوشه‌ای از بقیع شد بیت‌الاحزان مادر یاد سقا کنم من هر دو دیده ز خون تر مادر دلغمینم چونکه ام‌البنینم(۲) یا ابالفضل ابالفضل (۳) ◾بندچهارم مادر هر شهیدی اقتدا کرده بر من روبسوی حرم تا کربلا کرده بر من من سراپا امیدم مادر چار شهیدم(۲) یا ابالفضل ابالفضل (۳) @navaye_asheghaan
مادرم در گوشِ من خواندست یا اُم البنین ذکر من تا روز محشر هست یا اُم البنین هر کسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول قبل از آن در زیر لب گفته است یا اُم البنین مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار بر گدایان درت پیوست یا اُم البنین ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم هر کجا خوردیم بر بن بست یا اُم البنین هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکرِ عباس تو دربست یا اُم البنین در حمایت از غریبِ کربلا ، عباس تو دست داده تا بگیرد دست یا اُم البنین فرق او را با عمودی تا دم اَبرو شکافت آن "حکیم بن طُفِیلِ" پست یا اُم البنین خون چکید از چشم هایش روی نیزه تا که دید دست زینب را کسی می بست یا اُم البنین بعد عباست برای غارت اهل حرم حرمله با شمر شد همدست یا اُم البنین گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی حرمتت با کعب نی نشکست یا اُم البنین شاعر:
زمزمه ونوحه وفات حضرت ام البنین میان بسترش ام البنین است برایش لحظه های آخرین است بگوید چون علی فزت وربک وصال حق برای او قرین است واویلا واویلا آه و واویلا،واویلا واویلا آه و واویلا2 ____________________ رود از این دنیا بانوی احساس به فرزندان زهرا(س)بوده حساس بود او مادر شیران حیدر وفا را با ادب داده به عباس واویلا.... ____________________ زبعد عاشورا زار وحزین شد بمیرم یکباره او بی بنین شد همه ی کارش اشک ونوحه خوانی ز هجران پسرها دل غمین شد واویلا... ____________________ زده طوفان غم بر حاصل او بسوزانده حال زینب دل او غم پسران را کرده تحمل ولی هجر حسین شد قاتل او واویلا... _____________________ بقیع وخاک آن گشته مزارش گذشته با غریبی روزگارش برای اینکه او تنها نباشد بیاید فاطمه اندر کنارش واویلا.... شعر:اسماعیل تقوایی @navaye_asheghaan
سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر پسر ندارم من ام البنینم وای جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند به پیکر عباس نیزه فرو کردند ..... وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب ...... کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی و لالایی میخونه ..... ای کاروان با این دلم چها کردی سه ساله ی ما را چرا نیاوردی .... شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت .... شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر @navaye_asheghaan
4_6014660055150889242.opus
352.2K
‍ ‍ ‍ ای گلِ پنهان شده ی فاطمه پُر ز تولای تو جانِ همه گو که کجایی و کجا جویمت در چمنستانِ ولا جویمت جمعه منو رازِ نسیمِ بهار جمعه منو زمزمه ی انتظار در رُخِ خورشید بجویم تو را در چمنِ عشق ببویم تو را گل همه جا بوی تو را می دهد عنبرِ گیسویِ تو را می دهد ای دلت آیینه ی رازِ خدا بر سرِ ما چترِ ولایت گُشا عالمِ هستی همه در هستِ توست پرچمِ سبزِ علوی دستِ توست آمدنِ جمعه ی تو دیر شد بی تو جهان چون شبِ دلگیر شد وعده ی قرآنِ کریمی بیا جلوه ای از ذاتِ رحیمی بیا نغمه ی شیرینِ مصلّایِ ما رازِ اذانِ تو تسلّایِ ما آمدنت باورِ دیرینِ ماست از تو سرودن همه آئینِ ماست ای مَهِ پنهان شده یِ هشت و چار کی شوَد از پرده رُخت آشکار نیست به جانِ همه صبری بیا گر چه نهان در پسِ ابری بیا دل به تو و مهرِ تو وابسته است جانِ فلک از غمِ تو خسته است قصه ی مهجوری تو خوانده ایم آه! ز دیدارِ تو جا مانده ایم صاحبِ دستانِ اجابت بیا ای تو پُر از رازِ نجابت بیا بر دلِ بیمار امیدی بده منتظران را تو نویدی بده @navaye_asheghaan
🌸🤲🌸🤲🌸🤲🌸🤲🌸 ای نـام تـو بهـترین دعــا یـا زهـرا وی ذکـر تــو داروی شـفا یـا زهـرا ای مادرشیعیان،توراجان حسین درد همـــه را دوا نمــــا یــــا زهــــرا 🌸🤲🌸🤲🌸🤲🌸🤲🌸 علی اکبراسفندیار«مداح»
دوبيتی های توسل به حضرت اباالفضل عليه السلام تویی مولا، تویی سرور اباالفضل منم عاشق، منم نوکر اباالفضل به حق آن دو دستان بریده شفاعت کن مرا محشر اباالفضل منم ظلمت تویی ماهم اباالفضل منم رعیت تویی شاهم اباالفضل زِ دستان تو ای باب الحوائج جوازِ کربلا خواهم اباالفضل منی که پیش زهرا زیرِ دینم مُريدِ مرتضی، شیرِ حُنینم به لطف حضرت ارباب تا حشر گدایِ کاشف الکرب الحسینم منی که مست بوی یاس هستم به رفع حاجتم حساس هستم الهی روز تاسوعا ببینم حریم حضرت عباس هستم (از زبان امام حسين(ع)) شکستی پشت من را، آه عباس که می گِریَد به حالم ماه عباس بدون تو زِ علقم تا خِيَم را چگونه طی کنم این راه عباس تنت پاشیده در صحراست عباس کنارِ نعش تو غوغاست عباس رسيدم علقمه ديدم برادر که زائر بر تَنت زهراست عباس @navaye_asheghaan