سید مهدی حسینی_۲۰۲۳_۰۶_۲۴_۱۸_۴۹_۱۳_۹۲۶.mp3
9.85M
هوامو داری همیشه...
سید مهدی حسینی
۱تیر ۱۴۰۲
#شور احساسی
هوامو داری همیشه
کسی مثل تو نمیشه
کاش یه شب گریه کنم توو بغلت مگه چی میشه؟
کی میمونه جز تو واسم؟
چیه جز این التماسم؟
دوباره عطر ضریحت بشینه روی لباسم
وقتی دورم ازحرمت
حالم رو برا«ه» نمیشه
واسه نوکرتو حسین
هیچ جا کربلا نمیشه
حسین دورت بگردم حسین درمون دردم
//////////////////////////
ببین اشک و گریه هامو
ببین این بغض صدامو
به رقیه قسمت میدم بدی کرببلامو
دوست دارم اون سرزمین و
نگین عرش و زمین و
بخدا دق میکنم جا بمونم این اربعین و
رزق نوکریتو حسین
مادرت نوشته برام
گوشه گوشه حرمت
بهتر از بهشته برام
وقتی دورم ازحرمت
حالم رو برا«ه» نمیشه
واسه نوکرتو حسین
هیچ جا کربلا نمیشه
حسین دورت بگردم حسین درمون دردم
شعر و نغمه #حسین_فتحی
.
#عرفه
#امام_حسین_ع
ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین
چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین
خط پیشانی تو مظهر وجه الهی
بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین
ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست
حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین
بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین
کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم
تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین
باز از قافله کرب و بلا جا ماندم
کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین
قاسم نعمتی✍
#روز_عرفه
.
باقر علم مصطفی هستم
وارث حلم انبیاء هستم
ساکن عرش کبریاء هستم
از اهالیِ کربلا هستم
سینه ام از غم و بلا چاک است
سنگِ روی مزار من خاک است
*برای این گریه کنِ کربلا هر چقدر گریه کنی جا داره... *
نورم از نور حضرت زهرا است
پدرِ من شفیع روز جزا است
عشقِ من در تمامی دلهاست
جد من آفتاب عاشوراست
سینه ام مملو از تبِ عشق است
مکتبم چون که مکتب عشق است
قطره قطره شبیه بارانم
من امام حدیث و قرآنم
از همان کودکی پریشانم
بس که با گریه روضه میخوانم
اشک جاری و سوز و گریه منم
چون که همبازیِ رقیه منم
همۀ خاطرات من درد است
زندگی و حیات من درد است
دفترم که دوات من درد است
تا قیامت بساط من درد است
آفتاب غمم غروب نداشت
عمر من لحظه های خوب نداشت
من خودم مشک پاره را دیدم
گلویِ شیر خواره را دیدم
غارتِ گاهواره را دیدم
تن روی قناره را دیدم
ارباً اربایِ اکبر آبم کرد
زخم پهلوی او کبابم کرد
*کربلایی ها کجا هستن .. *
علم افتاد و عمه جان اُفتاد
ناگهان دیدم آسمان اُفتاد
تازیانه به جانمان اُفتاد
رویِ جسم همه نشان اُفتاد
قسمتم زخم خار صحرا شد
رویِ عمه شبیه زهرا شد
*اگه کسی ازت سوال کرد چرا انقدر گریه میکنی دلیلشُ از زبان امام صادق بگو : *
میشود نیزه دید و اشک نریخت
روی مقتل رسید و اشک نریخت
میشود دل برید و اشک نریخت
از گلو بوسه چید و اشک نریخت
دیدم از تل تنی که لرزان شد
وقتی افتاد نیزه باران شد
من خودم قتل شاه را دیدم
خیمۀ بی سپاه را دیدم
عمۀ بی پناه را دیدم
من خودم قتلگاه را دیدم
پدرم را اسیرِ تب دیدم
روزها را تمام شب دیدم
گریه هایِ رباب را دیدم
ناقۀ بی رکاب را دیدم
کل بزم شراب را دیدم
محمل بی حجاب را دیدم
در دلم زخم های دشنام است
قاتل من خرابۀ شام است
* از همه گفت ، مگه میشه از هم بازیش امام باقر نگه ..*
رویِ دست گلی سر بابا
دختری مثل مادرِ بابا
پایِ او بود منبر بابا
سر به او گفت : دختر بابا
میبرم با خودم تو را بابا
چشم خود را ببند بابا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
test.mp3
4.2M
#روضه
#شهادت_امام_باقرع
🎤حاج محمد رضا طاهری
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
1_1633422656.mp3
2.02M
#زمینه
#شهادت_امام_باقرع
🎤حاج مهدی رسولی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بگو که برام گریه کنن، گریه کنا ..
#سینه_زنی و توسل ویژه شهادت امام باقر علیه السلام و ایام مسلمیه
بگو که برام گریه کنن، گریه کنا
تا ده سال توی منا ..
گریه کنن برای من
با روضههای کربلا ..
گریهکنن آخه یه عمرِ یاد غمش دل و سوزونده
گریهکنن برا شهیدی که بدنش رو خاکا مونده
شهیدی که شد، چشمای آسمون، غرق اشک عزاش
عمریه روضه خوندم براش
قُتِلَ الحُسَین
بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا
مظلومٌ عطشانٌ بکربلا ..
حالا که نمونده رمقی توی پاهام
از اثر زهر هشام
یادم میاد مصیبت
اسیری کوفه و شام
آبله بود، به روی پاها، لاله میریخت به روی خاکا
روضه میشد دوباره به پا، هر کی میگفت کجایی بابا
میرسید به گوش، از روی نیزهها، آیه آیه صداش
عمریه روضه خوندم براش
قُتِلَ الحُسَین
بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا
مظلومٌ عطشانٌ بکربلا ..
#شاعر محمد رضا رضایی
*یه عده با سنگ میزدنش .. یهو دیدن دشمن داره کوچه باز میکنه صدا میزدن برید کنار شیخ قبیله داره میاد .. دیدن یه عده پیرمرد زورشون نمیرسید از دور بزنن، برا ثوابشم شده قربة الی الله .. عزیز فاطمه رو صورت روخاکا افتاده این محاسنُ رو خاک میکشه این نانجیب پیرمردا باعصا حسینُ میزدن .....*
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
ذکر من سلام من کیست حضرت باقر
خیلی امام باقر غریبه،غربت از این بالاتر این همه زائر می ره مدینه،ولی شب و روز شهادت امام باقر که میشه،مدینه یه زائر نداره؛همه رفتند مکه،یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه کنه،بیایید امشب غریب نوازی کنیم،خیلی غریبه امام باقر
حج من قیام من کیست حضرت باقر
اسوه ی تمام من کیست حضرت باقر
زمزم و مقام من کیست حضرت باقر
پنجمین امام من کیست حضرت باقر
می کند ز آیینم مهر او نگهبانی
ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را
تو یگانه فرزندی دو علی اعلا را
باقر العلوم هستی ذات پاک یکتا را
نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را
جان مادرت زهرا از درت مران ما را
بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی
امروز روز شهادت یه آقایی بوده آی مردم که دو سه سال بیشتر نداشت،یکی از شاهدهای کربلا بوده،هم سن و سال رقیه خانم بوده،امام باقر،همه ماجرای کربلا رو دیده
تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی
با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی
راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی
اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی
هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم
خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم
هستی ما همه در کرببلا رفت به باد
چه به روز دل زینب که نیامد
گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم کربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت کرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده کردند،وارد خونه شد،آی مردم،ایجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا کنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم که با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت
هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
حسین............
#روضه
#شهادت_امام_باقرع
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
4_6030447865304712121.mp3
5.05M
#واحد_زمینه_شور_روضه
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#ای_وای_من_باقر_آل_عبایم
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول واحد
ای وای
من باقر آل عبایم
جامانده دشت بلایم
من یادگارروضه های
جدم حسین درکربلایم
🔘
ای وای
میسوزم از این زهرکینه
میکشم آه از عمق سینه
گاهی به یاد کربلامو
گه میرود قلبم مدینه
🔘
ای وای
اتش گرفته کل جانم
کُل تنم تا استخوانم
سوزم دم آخر به یاد
آن مادر قامت کمانم
🔘
ای وای
افتاده ام در بین بستر
به یاد غصه های مادر
روضه ی پهلوی شکسته
خون نشسته بر روی در
یافاطمه یا فاطمه جان
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
زمینه شور
✅بنددوم گریزبه کربلا
ای وای
این لحظه های آخرینم
با غصه و غمها عجینم
میسوزم و به یاد جسم
بی کفن روی زمینم
🔘
ای وای
غوغا درآن دشت بلا بود
شعله به قلب خیمه هابود
جدغریبِ بی تن من
رأسش به روی نیزه هابود
🔘
ای وای
یادم نرفته بین گودال
جد غریبم زد پروبال
پیش نگاه عمه زینب
جسمش پراز خون شد وپامال
🔘
ای وای
با ناله و با اشک وگریه
به همرهِ بی بی رقیه
سیلی و تازیانه خوردیم
از زجر و از آل اُمیه
🔘
حسین من حسین مظلوم
🔘➖➖➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم اسارت (روضه ای)
ای وای
یادم نمیروداسارت
سیلی ودزدی ها وغارت
از کوفه تاشام بلا شد
به ما وعمه ها جسارت
🔘
ای وای
یادم نرفته ازدحامو
سنگ عدو از روی بامو
خنده به اشک عمه هاو
آن خاطرات تلخ شام و
🔘
ای وای
بر نی سربریده دیدم
آهی زعمق دل کشیدم
در مجلس یزید ملعون
از زندگانی دل بریدم
🔘
ای وای
یادم نرفته اضطرابو
مصیبیت و درد وعذابو
بر خورد خیزران و لب رو
گریه ی عمه و ربابو
حسین من حسین مظلوم
┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
﷽
#نوحه_سینه_زنی
#امام_باقر(ع)
خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
برا ملاقات خدا
دلِ کبوتر میزنه
از آتیش زهرِ جفا
تو حجره پرپر میزنه
خسته از این شهر، شده مسافر
آشفته احوال ، آزرده خاطر
دلِ هوایی ، شد کربلایی
غریب و تنها ، امام باقر
😭خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
تو حالِ جون دادن بازم
دلُ به دریا میزنه
باروضۀ کرببلا
آتیش به دلها میزنه
یه بغض سنگین، تویِ گلوشه
یاد لبایِ خشک عموشِ
این دم آخر به یاد اصغر
مگه میتونه ، آبی بنوشه
انگار داره می بینه گهواره و ربابُ
اشک از چشاش چکیده،هرجا که دیده آبُ
😭خون گریه کن مدینه
دنبالِ این مسافر
رو دامنِ حسینه
سرِ امام باقر
💔مسموم وا اماما
😭مظلوم وا اماما
از آسمونا اومده
حالا به دنبالش حسین
میون این حجره شده
شبیهِ گودالِ حسین
دیشب که خوابِ حسینُ دیده
میدونه دیگه ، وقتش رسیده
چشماش پرآبه یاد سرآبِ رقیه بود وسر بریده
حسین خودش تمومِ جا مونده هاشُ برده
هرکی که مونده مثل رقیه جون سپرده
حسین
😭حسین 3 ،وای 3
شهید تشنه لب ، وای وای وای
روضۀ روز و شب، وای وای وای
حسین حسین حسین ، وای
صلی الله علی الحسین
حسین
نوحه بسیارزیبا
مختص عرفه
از شهر مکه نیمه شب یک کاروان دل می رود
زهرا به دنبالش روان منزل به منزل می رود
در هر قدم بر آسمان شیون ز محمل می رود
جان دو عالم سر به کف دنبال قاتل می رود
ای ساربان ای ساربان محمل مران محمل مران
ای مرغ شب ای مرغ شب خون گریه کن بر کاروان
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
ره دور و صحرا پر خطر غم زاد و محنت راحله
پیوسته می گردد اجل دور سر این قافله
پشت سر هر ناقه ای قلب هزاران سلسله
زینب بود این نیمه شب گرم نماز نافله
ای آسمان بردی کجا از خانه صاحب خانه را
کردی به صحرا در به در شمع و گل و پروانه را
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
ای دل بنال ای دل بنال امشب شب زاری شده
بر دختران فاطمه هنگام غمخواری شده
اشک طرماح عدی از دیدگان جاری شده
با نغمة گرم هُدی گرم عزاداری شده
بر گوش جانم می رسد از کاروان این زمزمه
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
ای کعبه غرق ماتمی پس شور و احساست چه شد
ریحانة ختم رسل شمع دل ناست چه شد
گل های باغ فاطمه باغ گل یاست چه شد
پاسخ بده پاسخ بده ای کعبه عبّاست چه شد
برگو چه کردی ای حرم باغ و بهار و لاله را
پیر و جوان و کودک و شش ماهه و سه ساله را
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
ای ساربان ای ساربان آهسته تر آهسته تر
محمل مران محمل مران جان دو عالم را مبر
نای هدی کمتر بزن اینگونه از سوز جگر
تو می روی پشت سرت گردیده زهرا نوحه گر
امشب چراغ قافله روی علی اکبر شده
دامان محمل نیمه شب گهوارة اصغر شده
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
اي ساربان اي ساربان
(روز اول محرم)
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
اصغر بود در خواب ناز
آهسته ران اي ساربان
اي ساربان اين اصغراست
از برگ گل نازكتر است
او از همه كوچكتر است
دل مي برد از كاروان
اي ساربان چون ره روي
خار رهت را جمع كن
چون بعد از اين پر خون شود
پاهاي ناز كودكان
اي ساربان در كاروان
يك دختري شيرين زبان
در چهره و قد و بيان
دارد ز زهرا صد نشان
اي ساربان اين را بدان
آيد زماني آن چنان
از كينه هاي دشمنان
گردد دو گوشش خون چكان
اي ساربان كينه جو
اين دختر از ضرب عدو
با تازيانه پيكرش
شود به رنگ ارغوان
اي ساربان خونين دلم
ايد چو ياد محملم
آن گه كه بي معجر شوند
نيلوفران خسته جان
اي ساربان روزي رسد
كا ندوه جان سوزي رسد
خورشيد سوزان مي خورد
بر پيكري بي سايبان
اي ساربان تندي مكن
با عاشقان رندي مكن
در فكر غارت رفته اي
انگشتري چون شد عيان
اي ساربان در قتلگه
برغ دو چشماني سيه
افتاده بر روي تو و
شرمي نمي كني از آن
اي ساربان سنگدل
آن حنجر ببريده را
مي بيني و با خنجرت
مي بري انگشت گران
اي ساربان پر شرر
بر گوش جان تو مگر
ايا نيايد ناله اي
از مادري قامت كمان
اي ساربان در كمين
بشنو كنون صوتي حزين
گويد مبر انگشت از اين
بي سر تن در خون تپان
اي ساربان اين سان مران
خون گشته دلها الامان
اي ساربان اي ساربان
آهسته ران اين كاروان
نوای حاج احمد مفرح👇👇