بهروشناییِ #قرآن_کریم
آتش میافروزد، به شیطان اقتدا کرده
از قلب تاریکش به دوزخ راه وا کرده
در حصر طاغوت است و در زنجیر طغیانها
با واژهی معصومِ آزادی چهها کرده؟
دستش به خونِ آیهی تطهیر آلودهست
خود را اگر مصداقی از تبت یدا کرده
ابلیسانسانِ خدانشناسِ کافرکیش
مرز وقاحت را چه آسان جابجا کرده!
او از همان قومیست که قرآن ناطق را
ظهر عطش، بر خاک، تقطیع هجا کرده
آیینه در آیینه حق، تکثیر خواهد شد
ظلمت اگر با نورِ نور اینگونه تا کرده
آتش زده شاید که خاموشش کند، اما
آتشفشانش نوربارانی بهپا کرده!
از هر طرف در رمی شیطانند خلق الله
با عروة الوثقی درافتاده؟ خطا کرده
سهم غرورش عاقبت بارانی از سنگ است
هرکس به سمت آسمان تیری رها کرده
✍ #فاطمه_عارفنژاد
روضۂ دفتری حضرت علی اکبر(ع)
👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
«السلام علیکَ یا علی بن الحسین ایهاالشهیدُ بکربلا، السلام علیکَ یا علی اکبر حسین»
هرآن مادرکه اندردل غمِ مرگِ پسردارد
زِحالِ اُمِ لیلای جوان مرده خبر دارد
نشایدداغِ مرگِ نوجوان رابُردن ازخاطر
خصوص آن مادری درزندگانی یک پسر دارد
اگر نالد زنی از بهرِ مرگِ نوجوان خود
یقین آهِ جگرسوزش به هرقلبی اثردارد
◾شبِ هشتم ماهِ محرمه، امشب شبه علیِ اکبره ،از همه ی شهدا دعوت کنید، شبه شهداست، به یاد اونایی که شبهای عملیات با مصیبت علی اکبر می سوختند ، آرزوشون این بود که با علی اکبر حسین محشور بشن
آی عاشقان اباعبدالله ، آی گریه کنندگان حسین:
آی مردم : امشب برای غصه های دلِ آقا ابا عبدالله گریه کنید، برای زخمِ روی سینه ی آقا گریه کنید، بمیرم برا دلِ سوختت آقا جان
آی مادرای شهید، آی جوون از دست داده ها شما بهتر میدونید حسین چی کشید بالای نعش جوونش
خدا رحمت کنه اون عالِم دلسوخته(حاج شیخ حسینِ کبیر)می فرمود: سالها روضۂ علی اکبرِ حسین رو خوندم ، اما از وقتی خبر شهادت تنها پسرم رو به من دادن ، فهمیدم حسین کنار بدن علی اکبر چی به دلش رسید، میگفت زمستون و تابستون جگرم می سوخت، هر چه آب سرد میخوردم فایده نداشت، ی روز مادر شهید صدا زد حاج شیخ حسین این عطش عادی نیست داغ بچه س که جگرت رو میسوزونه ، با آب سرد دوا نمیشه(آی اهلِ روضه خوب گرفتی میخوام چی بگم)
به یاد اون ساعتی که آقا اباعبدالله رسید کنار نعش علی اکبر هی صدا میزد آااااخ پسرم زینب بیا ببین داغ ب جگرم انداختن😭😭😭
چند بار صدا زد ولدی دیگه دیدن صداش نیومد،اونایی ک جوون دارن خوب میفهمن من چی میگم، سر علی اکبرشُ رو پاش گذاشت، شروع کرد نوازش کردن، خون از دهانش پاک کرد ،سرشو پایین آورد ببینه علی اکبر نفس میکشه یا نه، دید صدا نیومد ، بدنُ آروم آروم بغل کرد، چرا آروم؟ 😭😭😭
آخه بدن ارباً اربا یعنی ریز ریز شده بود، اونو به سینه چسباند دلش آروم نشد،خدایا اگه بالاتر بیاره بدن پاشیده میشه، بدنوخوابوند رو زمین ، دستاشو گذاشت اینور اونور بدن ، حالا همه دارن نگاه میکنن، صورت ب صورتِ علی گذاشت😭😭😭
رو به آسمان کرد و گفت خداوند آن قوم را بکشد که تو را کشتند
(علی لعنة الله علی القوم ظالمین)
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
12_3_Mahdi_Rasuli(Haftegi_11_Aban)_(www.rasekhoon.net).mp3
9.96M
حرم تو قلبم توی سینه ام می کوبه (زمینه)
متن نوحه تو حرم تو قلبم توی سینه میکوبه
تو حرم تو قلبم توی سینه میکوبه
میسپارمش دست تو دلیو که آشوبه
ولایت تو حصن حصینه آقا
زیارت تو چه دلنشینه آقا
دست خالی نمیرم من از این درگاه
السلام علیک یا امین الله
صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین
نور روی تو تحت الثری
آقا جون تویی شمس الشموس
علی ابن موسی الرضا
قطره ناچیزم رو با کرمت دریا کن
من خودمو گم کردم بیا منو پیدا کن
به جز حرمت مگه کجا رو دارم
بازم اومدم سر روی پات بذارم
میخونم واست آقا با دل پر آه
السلام علیک یا امین الله
صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین
نور روی تو تحت الثری
آقا جون تویی شمس الشموس
علی ابن موسی الرضا
خوش به حال اونا که راهشو پیدا کردن
تو راه مشهد یا که تو حله پرواز کردن
میون آتیش پر کشیدن چه آسان
میگفتن همه سنه قربان رضا جان
میخونم واست آقا با دل پر آه
السلام علیک یا امین الله
صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین
نور روی تو تحت الثری
آقا جون تویی شمس الشموس
علی ابن موسی الرضا
پیچیده توی صحنت شمیم سیبی آقا
بانی روضه های شیب الخضیبی آقا
دم آخرت ذکر تو یا حسینه
وصیت تو گریه برا حسینه
راه سرخ تو راه سرخ ثارالله
السلام علیک یا امین الله
صدیق الشهید نور روی تو فوق زمین
نور روی تو تحت الثری
آقا جون تویی شمس الشموس
علی ابن موسی الرضا
عزیزم بیا برارم بیا؛ سیچی پهلوون صدات در نمیا؟!
جومیه د تشنکامی اصغرم؛ وری عه برار تونی آو آورم…
نه دسی ده تن؛ نه مشکی وه دوش
صدا ناز تو د نمیا و گوش…
هرنگ دل زارمی عه برار؛ امیدم کس کارمی عه برار
بعدت روز مه مووه چی شوِ تار…
عزیزم بیا برارم بیا؛ سیچی پهلوون صدات در نمیا؟
عطش؛ شعله ور کرده جونِ منه
غم تو برار؛ سوخت سخونِ منه…
عزیزم بیا برارم بیا؛ سیچی پهلوون صدات در نمیا!
سیلی کو و خیمگاهم عه برار؛ همه چش ورتن برار سوسوار…
اسر میریزن چی اَوره نوبهار؛ فکر آو بکو برار سنگ سوار
عزیزم بیا برارم بیا؛ سیچی پهلوون صدات در نمیا…
مشک حالیت ری زمینه برار…
رقیه داره سیت میمیره، برار!
عزیزم بیا برارم بیا… سیچی پهلوون صدات در نمی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه (شور) - هفتم محرم - حضرت علی اصغر علیه السلام - سبک به سمت گودال از...
لالا لالا بابا
چی سرِت آوردن؟!
نه که ندادن آب
آبرومم بردن
چطوری برگردم
با این اوضاعِ خیمه
به خدا این روضه
سخت تره از مردن
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
چی از گَلوت مونده
این عبایِ خونی
روضه هاتو خونده
خنده یِ حرمله
قهقهه یِ خولی
لبخندِ تلخِ تو
دلم رو سوزونده
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
حالا رو دستِ من
غروب جا می گیری
رو نیزه یِ دشمن
مادرِ تو سیلی
می خوره اون لحظه
که سرِتو دارن
به نیزه می بندن
لالا لالا بابا (۴)
لالا لالا بابا
ای پسرِ نامی
همراهِ من مهمون
تو مجلسِ شامی
حرمله می گیره
صله همون جایی
که می زنه چوب به...
لبم یه حرامی...
لالا لالا بابا (۴)
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر
voice-changer-2023-02-04-21-36.mp3
752.5K
بنام خدا
🏴نوحه وفات حضرت زینب سلام الله علیها🏴
____________________
بند١
وقت جان دادن، بیاور، بسترم را زیرگَرما
که دَهَم جان،چون حسینم،درهوای داغِ صحرا
زِ ، یادَم کِی رود؟
مصیبت هایِ او
بسوزم هر زمان
من از جور عدو
حسین جانم حسین...
____________________
بند٢
کی رود از خاطر من، رنج و اندوهِ برادر؟
کی زیادم میرودآن،نیزه وشمشیر وخنجر؟
به هنگام وداع
دلم جا ماند و رفت
نوایِ بی کسی
به گوشم خواندورفت
حسین جانم حسین....
____________________
بند٣
دل من خون شدزداغِ قاسم وعباس واکبر(ع)
جگرم شدپُر زِداغِ آه وزاریهای اصغر(ع)
پریشان خاطرم
من از روزِ عَزا
بسوزم از غمِ
شهیدِ کربلا
حسین جانم حسین....
___________________
✍سیدهادی موسوی نوشاد
سبک ای صفای قلب زارم
#مسجدی
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
هر شب میخونم؛ با شور ونوا ●♪♫
کربلا میخوام، ابوالفضل… ●♪♫
ذکرِ سجودِ نمازم شده ●♪♫
کربلا میخوام؛ ابوالفضل ●♪♫
جدایی هم حدی داره، آقا ●♪♫
کربلا میخوام؛ ابوالفضل ●♪♫
هر شب میخونم؛ با شور ونوا ●♪♫
کربلا میخوام، ابوالفضل… ●♪♫
ابوالفضل؛ کربلاییم کن ●♪♫
ابوالفضل؛ نینواییم کن ●♪♫
نفس نفسم؛ ذکرِ کربلاست ●♪♫

کربلا میخوام ابوالفضل ●♪♫
عشقِ من؛ فقط گنبد طلاست ●♪♫
کربلا میخوام، ابوالفضل ●♪♫
قسمتم بکن؛ تا بیام حرم ●♪♫
کربلا میخوام، ابوالفضل ●♪♫
جون و زندگیم؛ نذرِ روضه هات ●♪♫
کربلا میخوام ابوالفضل ●♪♫
ابوالفضل، کربلاییم کن… ●♪♫
ابوالفضل، کربلاییم کن… ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حسین طاهری کربلا میخوام
4_5983044006316081485.m4a
4.31M
((نوحه سینه زنی توسل به امام حسین (ع) به سبک خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن ))
دوست دارم پر بگیرم برم تا بین الحرمین
توی بین الحرمین گریه کنم بگم حسین
با ادب با احترام/ بگم آقا جون سلام (۲)
یا قتیل العبرات - حسین زهرا بفدات
آبروداده به من - اشک عزای روضه هات(۲)
کربلا کربلا (۲)
ببین شور و نوایم - به عشقت مبتلایم
تو هر لحظه ی عمرم - به یاد کربلایم
دوست دارم تا کربلا با شور و احساس بیام -- پابوس عباس بیام
بگیرم ذکر ابوالفضل و هوائی بشم -- کرببلائی بشم
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین (۲)
اباعبدالله دلم خونه ی غم های شماست
توی قلب عاشقم بعد خدا جای شماست
آقا مصباح الهدی/ جون به قربون شما (۲)
روح ایمان منی - یا سفینه النجات
معنی صوم و صلات - منم گدای خاک پات (۲)
کربلا کربلا (۲)
قرار همه دلها - منم عبد و تو مولا
تموم افتخارم - ابالفضلیم آقا
میشه مثل حججی منم کبوتر بشم - عاشق بی سر بشم
میشه عاقبت منم شهید راهت بشم - مست نگاهت بشم
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین(۲)
من که از کودکیم عشق شما شد سخنم
لحظه ی آخر عمر من بیا به دیدنم
به شما وفا کنم / شما رو صدا کنم(۲)
بگم آقا جون حسین - زائر کربلات منم
عاشق عاشقات منم- تشنه ی یک نگات منم (۲)
کربلا کربلا(۲)
به جسم علی اکبر - به لاله های پرپر
که خون شد دل زینب - ز داغ علی اصغر(۲)
تو حسینیه ی قلبم شده ماتم به پا- شور محرم به پا
شده نجوای لبم همیشه مولا حسین - فقط میگم یا حسین
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین (۲)
🎧#سرو ده غلامرضا ابوالقاسمی
( استادنجوا )
🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘🔘
Taheri_Hame_Donya_Ye_Taraf_Hossein_Zahra_Ye_Taraf.mp3
293.9K
نوحه امام حسین (ع)
نوحه احساسی امام حسین
بصورت سینه زنی هم میشه خوند
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🔹همه عالم يه طرف حسين زهرا يه طرف
🔹هر چي عشقه يه طرف عشق به مولا يه طرف
🔸اين كيه هر كي صداش مي كنه ديوونش مي شه
🔸ديگه جايي نمي ره گداي اين خونش مي شه
🔺اين كيه كه اسمش و هر كي تو عالم مي بره
🔺همه وجودش و مصيبت و غم مي بره
اين كيه كه اسم اون عالم و حيرون مي كنه
غم كربلاش دل فاطمه رو خون مي كنه
اسم اون حسينه و جوونيه ما به فداش
خدا اون روز و بياره كه بريم به كربلاش
نمي دونم كه چرا دلم براش پر مي زنه
هركي تو روضش ميآد به سينه و سر مي زنه
يكي نيست تو كربلا خواهرش و ياري كنه
يكي نيست تو قتله گاه برا حسين زاري كنه
نمي دونم كه چرا قامت خواهرش خمه
هرچي ما گريه كنيم برا حسين بازم كمه
ديگه چيزي نمي خوام حسين زهرا رو مي خوام
گل و بستان نمي خوام خيمه مولا رو مي خوام
گهواره خالی می شود با رفتن تو
دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو*************
ای طفل بی شیرم علی بعد از تو میمیرم علی لای لای علی جان**********
حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد
عیسای من قربان بالا رفتن تو
هر چیز را، هر رفتن نا ممکنی را
می شد که باور کرد الا رفتن تو
وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت
یعنی چرا یعنی معما رفتن تو
ای کاش می بردی مرا با چشم هایت
یا این که می افتاد فردا رفتن تو
وقتی که پا در عرصه حق می گذاری
فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو
🌴🍃🌴🍃🌴🍃
روضه پنج تن صلوات الله علیه
ب احترام غمه مادرت بیا مهدی
قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیامهدی
دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی
ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که راهش بسته شده هروقت دلتنگ فاطمه میشدند هروقت بهانه قبر مخفی رو میگرفتند میامدند ب زیارت قبرشما حالا اونایی که آرزوی نجف دارن
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا
یاعلی امدم صحن و سرایت دیدم
گلی از گلشن رویت چیدم
جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود
که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده
اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره ی دست ب گردن حسن ی دست ب گردن حسین .👇
ودختر4ساله ای که زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن
اخ..به 18ساله بانویی بباله
دعا میکرد طفلی 4ساله
الهی مادرم زهرا جوان است
چرا در نوجوانی پیر گشته
چرا ازعمرخود او سیر گشته
اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی
رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
اما کربلا رفته ها حسینیا
عصر عاشورا امام حسین علیه السلام، حضرت زینب را سر پرست کرد، گفت: خواهرم تویی و این خیل اسرا وزنها و دختران. ایشون به همه ی این کارها باید برسد، با این همه غمی که دارد.
زینب علیها سلام تمام زنها و بچه ها را خواباند،بی بی زینب آمد رو خاک ها بخوابد، وقتی که آمد خودش بخوابد، دید از آن گوشه ی خرابه ها، تو تاریکی ها، یک بچه ای هی می گوید: بابا، بابا ؛ بلند شد آمد جلو ببیند کیه. دید رقیه است، صدا زد عمه جانم آرام باش، می گوید: عمه، من بابا را می خواهم، من پدرم را می خواهم، الان بابا اینجا بود عمه.
دختر دردانه منم
به کنج ویرانه منم
عمه چه آمد به سرم
چرا نیامد پدرم
الله اکبر ، الله اکبر
یه وقت دیدند، یک غلام آمد یک طبق آورد، این بچه دوید جلو، روپوش را برداشت، دید سر بریده حسین علیه السلام …
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
حضرت رقیه به عمه زینب گفت:
عمه جان شب مرگ من است امشب
وای که ز نور رخ بابم خرابه روشن است امشب
به زین العابدین بر گو که ما پیمانه بشکستیم
تو هم پیمانه را بشکن، پدر نزد من است امشب
گلی گم کرده ام میجویم اورا
به هر گل میرسم میبویم اورا
اگرجویم گلم را در گلستان
به اب دیدگان میشویم اورا
همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین ....
التماس دعا..
اشک ما وقف عزای پنج تن
بچه های ما فدای پنج تن
رونقی این سفره هامان دارد از
برکت و لطف و عطای پنج تن
رفت و آمدهای ما در روضه ها
هست مرهون دعای پنج تن
نسل ما یا نوکرند، یا عاشقند
ایل ما اصلا گدای پنج تن
ما مریض معصیت هستیم، پس
آمدیم دارالشفای پنج تن
با دعای فاطمه قد می کشیم
روز و شب تحت لوای پنج تن
سینه ی ما گنج علم اهل بیت
دیده ی ما خاک پای پنج تن
هیئتی که فاطمه دارد نظر
می شود غار حرای پنج تن
مادرم در روضه ها فریاد زد
زندگیِ ما برای پنج تن
پای میزان عمل که می شود
خوش به حال آشنای پنج تن
می شود شبهای جمعه، کربلا
غرق آه و نینوای پنج تن
با نوای (یابُنَیَّ) می شود
نینوا در کربلای پنج تن
روضه خوان می گفت زینب پیر شد
در کنار ماجرای پنج تن
آه، از گودال دارد می رسد
گریه های، های هایِ پنج تن
این صدای وای وایِ زینب است
یا صدایِ وای وایِ پنج تن،،،،،،
مداح مهدی صدیقی
@navaye_asheghaan
#نوحه_بسیار_زیبا
یافاطمه من عقده ی دل وانکردم
گشتم ولی قبرتو راپیدانکردم
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
من عاشق وسرگشته ی کوی توهستم
دلداده ودیونه ی روی توهستم
یافاطمه دائم ثناگوی توهستم
هرسوروم بینم ک درسوی توهستم
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
گاهی کنم روجانب قبرپیمبر
گاهی زغم کوبم به دیواربقیع سر
سرمیکشم درجستجویش من به هردر
آخرکجاهستی بگو مظلومه مادر
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
یا فاطمه من عقده دل وا نکردم/ گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید/ تا تربتت را پیدا نماید
ای قبر نا پیدای تو شمع دل ما / ای با تولّایت عجین آب و گل ما
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
ای وای ازاین غم 2
مظلومه مادر2
تا کی به یادت دلها پریشان / تا کی مزارت از دیده پنهان
کی گفته تو در دامنِ صحرا بسوزی / در بیت الاحزان یکّه و تنها بسوزی
جای تو نبوَد در دشت و صحرا / مظلومه زهرا مظلومه زهرا
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
ای وای ازاین غم2
مظلومه مادر2
مادرچرارنگ ازرخ ماهت پریده
مادرچراخون ازگریبانت چکیده
هنگام رازو و قت نیازاست
سجاده بگشا دگاه نمازاست
مظلومه مادر مظلومه مادر
دیشب دعــا کردی اجل جانت بگیرد
امشب دعــا کن دخترت زینب بمیرد
دیشب تــــــو بــــودی انـــــدر کنارم
امشب بــــه دیــــوار ســر می گذارم
دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی
امشب در آغوش لَحَد کـــاشانه کردی
دیشب گــــرفـتـی اشــکــم ز دیـــــده
امشب ز داغـــت پـــشــتـم خــمـــیـده
دادی بـــه دست زینبت با آه و زاری
پـــیـــراهــن خونین خود را یادگاری
آن پـیـرهـن را هـــرگـــز نــــشــویم
تـــــــا عــــطر مـــادر از آن بـــبویم
درکودکی شدقسمت من خانه داری
هم خانه داری میکنم هم سوگواری
گریم برای نوردوعینت
هرشب دهم آب دست حسینت
مظلومه مادر مظلومه مادر
@navaye_asheghaan
Salim Moazenzade - Ya Fateme Man Oghde Del Va Nakardam (320).mp3
8.18M
سلیم موذن زاده
یافاطمه من عقده دل وانکردم
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_کوفه
#حضرت_زینب_س_کوفه
گفت راوی که در سپاه یزید
دل بدتر ز خاره* هم دیدم
غارت مال دیده بودم من
غارت گاهواره هم دیدم
از غم و اضطراب، در طفلان
گفت و گو با اشاره هم دیدم
در پی کودکی به حال فرار
ظلم چندین سواره هم دیدم
آن چه دیدم به کربلا ز ستم
من به کوفه دوباره هم دیدم
بر در شهر کوفه با خورشید
ماه دیدم، ستاره هم دیدم
بر سر نی کنار چندین سر
سر یک شیرخواره هم دیدم
نه همین گوشهای خونآلود
مُشتِ پُر گوشواره هم دیدم
پای سرهای روی نیزه به شام
دف و چنگ و نقاره هم دیدم
سختتر ز آنچه شد به کرببلا
من به دارالاماره هم دیدم
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
تا که در روضهی ما گشت چراغی روشن
شد مشام همه از عطر اقاقی روشن
هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده
جگر ما شده هرروز ز داغی روشن
کاش مارا به حسینیهی تو خاک کنند
قبر ما را برسانند به باغی روشن
آخر این گریه چه خیریست که با یک قطره
ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن
محضر پرچم تو خَم شدم و خوب شدم
سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن
تاج و تخت همه پادشَهان آخر سوخت
ماند شمع حرم شاهِ عراقی روشن
بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید
پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن
**
ای سر رفته به مطبخ! "بغل زینب" هست!
برو از خانهی خولی به رواقی روشن
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#تنور_خولی
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
کمک کنید در از این تنور بردارد
هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است
هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد
چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید
تنورِ سرد، کمی خاکِ شعلهور دارد
کشید شانهای و گفت: شانه هم مادر
برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد
تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما
چقدر کُنجِ لبت لختهیِ جگر دارد
هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست
هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد
از این به بعد گلویت نمیچکد از نِی
به بند آمدنش شعله هم اثر دارد
به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش
که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
✍ #حسن_لطفی
#حضرت_زینب_س_کوفه
#تنور_خولی؛ #محاوره
یه جای سالم تو تنت نمونده
به قدر یک نگینِ انگشتری
قافلهسالارِ روی نیزهها
بگو منو داداش کجا میبری!
غنچهی ما رو با سه شعبه چیدن
به روی نیزهها شکوفه بردن
باب الحوائجای این عالمو
با دست بسته سوی کوفه بردن
تن تو روی خاک گرم صحرا
منو با یک قلب کباب میبَرن
من سند آیهی تطهیرم و
من و سوی بزم شراب میبرن
پردهنشینِ خیمهی عفاف و
میون محملی بی پرده بُردن
روم نمیشه بگم که کاروانو
انگاری که به حرمله سپردن
نجف کجاست میخوام شکایت کنم
به روی چادرم که پا میذارن
حُرمت ما رو توی کوفه کشتن
که نون و خرما صدقه میارن
علی رو باز تو کوفه زنده کردم
نهج البلاغه است روی لبهای من
تو رو قسم میدم به مادرم که
از روی نی با دخترت حرف بزن
سرت اگرچه غرق خاک و خونه
رو نیزهها آیهی نور شدی تو
شکسته شیشهی غرور زینب
چرا که مهمون تنور شدی تو...
✍حجتالاسلام #محسن_حنیفی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد
بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد
مسیر بندگی و طاعت بدون حسین
مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد
اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده
بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد
همینکه چای عزا دم کشید در روضه
شفای درد و شراب طهور خواهد شد
خوشا به حال هر آن نوکری که زندگیاش
فقط هزینهی خیر الامور خواهد شد
خودِ حسین پناه تمام نوکرها
میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد
اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم
برات کربوبلا جفتوجور خواهد شد
حرارت غم او در دل است و این گریه
گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد
**
کنار جسم حسینش عقیله با گریه
اسیر خندهی قومی شرور خواهد شد
سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت
شبی روانه به سوی تنور خواهد شد
بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار
سحر میآید و عصر ظهور خواهد شد
✍ #محمدجواد_شیرازی
#تنور_خولی
چه شبی میگذرد در دلِ پنهانِ تنور
سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور
این چه نوریست تنور از نفسش روشن شد؟!
این چه داغیست که آتش زده بر جانِ تنور؟!
دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود
امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور
با سرش صاحبِ این خانه، به نانی برسد
کیسهها دوخته و سکه شده نانِ تنور
چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟!
که پناه از همه آورده به دامانِ تنور
سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس
نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور
شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او
که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور
تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کمِ اوست
بیش از اینهاست در این فاجعه تاوانِ تنور
✍ #محمد_رسولی
#تنور_خولی
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بالا گرفت شعلهی داغ تو با تنور
تاج سرم، سر تو کجا و کجا تنور
باید خدا بخیر کند انتهاش را
وقتی که هست سهم سرت ابتدا تنور
خولی امان نداد سرت را بغل کنم
حالا به جای من شده حاجتروا تنور
خولی نداد پاسخ این پرسش مرا
آخر میان این همهجا، پس چرا تنور؟!
زد روی صورتش زن خولی همینکه دید
افتاده ردِ خونِ گلویِ تو تا تنور
کاری که با تن تو سه روز آفتاب کرد
آورد یک شبه به سرت آن بلا تنور
در کربلا نبود اگر از غذا خبر
در کوفه بود منزل تو از قضا تنور
خاکستری که بر سر و رویت نشسته است
کار عجوزهی سر بام است یا تنور؟!
حجم سر تو کم شده و داد میزنم
ای بی وفا زمانه و ای بی حیا تنور
نانی نخوردهایم به یاد سرت حسین
هر جا که دیدهایم من و بچهها تنور
جز روی دامنم همه جا سر گذاشتی
نیزه... درخت... طشتِ طلا... زیر پا... تنور...
✍سروده گروه ادبی #یا_مظلوم