eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله ی یا مهدی اش پیچیده بین آسمان العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸 شد شکسته بین‌ کوچه بازوی خیرالنساء یا اباصالح بیا هر کسی زد فاطمه را روبه روی مرتضی یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 شد شکسته‌ گوشوار فاطمه در کوچه ها یا اباصالح بیا خورده سیلی از عدویش روبه روی مجتبی یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 با لگد شد محتضر در پشت در خیرالنساء یا اباصالح بیا محسن شش ماهه در راه علی گشته فدا یا اباصالح بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. 🍁🍁 خداحافظ پرستوی علی زهرا (س) خداحافظ سپیدموی علی زهرا (س) 🍁 خدا حافظ چراغ خونه ی حیدر خدا حافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خداحافظ تو ای بود ونبود من خداحافظ تو ای یاس کبود من 🍁 خداحافظ چراغ خونه ی حیدر خداحافظ شمع کاشونه ی حیدر 🍁 خدا حافظ عزیز مهربونه من خدا حافظ جوونه قد کمونه من 🍁 خدا حافظ ای همراز. علی زهرا (س) خدا حافظ ای اعجاز علی زهرا (س) خداحافظ خدا حافظ خداحافظ ➖➖➖➖➖➖➖➖ حلالم کن تمام هستیه حیدر حلالم کن به پای من شدی پرپر 🍁 حلالم کن که رخسارت شده نیلی حلالم کن که خوردی ضربه ی سیلی 🍁 حلالم کن گل نیلوفریه من حلالم کن مریضه بستریه من 🍁 حلالم کن که سوختن برگ و ریشه ت رو حلالم کن شکستن بار شیشه ت رو 🍁 حلالم کن زمین خوردی پیش چشمام حلالم کن حلالم کن توای زهرام حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ قرار ما. میون دشت کربلا قرارما باشه تو ظهر عاشورا قرارما کنار زینب و اون تل قرار ما میون گودی مقتل قرار ما کنار جسم سرجدا قرار. ما باشه بالای نیزه ها حسین جانم حسین جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
5)zamine-fatemie-shab2-14020905.mp3
16.25M
زمینه/دیگه مطمئن شدم... کربلایی محسن محمدی‌پناه 🎤 دیگه مطمئن شدم که داری میری نمیمونی نیمه شب دیدم داری اشهدتو آروم میخونی دلخوشی فرسنگ ها از خونه ی ما دوره زهرا کی میگه ایوب اندازه ی من صبوره زهرا نمیتونم شاهد درد‌ کشیدنت‌ باشم شرمندتم من تاهمینجاشم کاشکی برا زخمات بمیرم چه سنگینه میدونی واسه چی پریشونم اینکه تو رو زدن توی خونم نشد جلوشون بگیرم (دعا کن واسه من زهرا که راحت شم از این دنیا) _________ گاهی وقتا حرف آدم مثل عقده تو گلوشه وقتی میبینه عزیزش روی بستر روبروش یع غمایی هست تو دنیا مرد از پا در میاره مثلا اینکه عزیزش تاب ایستادن نداره خودم دیدم شلاق با بازوت کلنجار رفت محسن که بین در و دیوار رفت از فرط غم چشامو بستم منم حیدر که درب خیبرو در آوردم هیچ جا به آبروم خم نیاوردم ولی توی کوچه شکستم (بگو هر چی میخوای اما حلالم کن نگو اما) _________ مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونشون میان از اینجا هیزم بر میدارن میدونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانومم رو گردن گرفته توی نامه اش نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر زهرا پشت در بود توی نامه اش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچه اش رو انداختم از کینه قلبم شعله ور بود شاعر بند اول و دوم: شاعر بند سوم: ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
. . سلام_الله_علیها دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو جز خون جگر در دیده ی زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای پنج انگشت سیلی بر رخت پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد هیچکس مثل من و مثل علی تنها نبود دخترم روزی که بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسم بگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت ز من بوسه گل میخ در اجر ذوی القربا نبود جان بابا خانه ما پر شد از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود
شور : میون روضه ها - حاج محمدرضا بذری.mp3
3.5M
شور: میون روضه ها حاج محمدرضا بذری 📆شب دوم مراسم فاطمیه اول ‌ ‌ ۱۴۰۲/۰۹/۰۴ 📜 🎙 از 🗓شب دوم فاطمیه 75روز 1402 📍 "سلام الله علیها" میون روضه ها تو رو قسم میدیم همه به حق خون حنجر حسین فاطمه به دستای بریده ی امیر علقمه از غصه ی دوری تو بر لب رسیده جان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان تورو به اشک خواهری که مونده بی پناه به ناله های دختری که شد تنش سیاه به گریه های مادرت کنار قتلگاه میون گریه ها میگیم الغوث و الامان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان شاعر :✍ .
شور : لذت فاطمیه - حاج محمدرضا بذری.mp3
8.22M
📜 لذت فاطمیه... 🎙 🗓شب دوم 75روز 1402 📍 "سلام الله علیها" لذت فاطمیه که میشی با مادرت هم صحبت فاطمیه جوابتو میگیری بی نوبت فاطمیه تو مادر آسمون مادر لیل و نهاری نگام کن مثل محمد هادی ذوالفقاری من افتادم ته چاه بازی روزگار من کجا و حال اشک آسید مجتبی علمدار اغثینی من جامونده رو پس کی میبینی غیرت فاطمیه وقت رجز خوندن با هیبت فاطمیه بکو بگیره دشمنت لکنت فاطمیه قسم به حرمت قطره خون طفل رضی قدس و پس میگیریم و بعد دسته جمعی میریم بقیع فقط یه شوخی سد گنبد آهنین له میشه تل آویو زیر پای لشکر اربعین اغیثینی خودت مادر بساط ظلم رو میچینی شاعر: حجت الاسلام ✍ ‌ ۱۴۰۲/۰۹/۰۴
. 📜 چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی 🎙 🗓شب دوم 75روز 1402 📍 "سلام الله علیها" السلام علیک یا اهل بیت النبوه وموضع الرساله السلام علیک یا مهدی و علی آباءه بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً آه دلم به آینه زنگار می‌‌زند پیراهن وصال، تنش زار می‌‌زند عمرم، جوانی‌ام، همه خرج گناه شد این گریه‌ها زیان مرا جار می‌‌زند دیگر چرا اجل؟ به خدا که همین فراق عکس مرا به سینۀ دیوار می‌‌زند حالم شبیه حال بد مجرمی‌ست که سیلی نخورده دست به اقرار می‌‌زند چون ورشکسته‌ای شده‌ام که به هستی‌اش چوب حراج از سر اجبار می‌‌زند بر روی من حساب نکن جمعۀ ظهور سنگت به سینه، نوکر غم‌خوار می‌‌زند خون هزار عاشق این شهر پای توست خال لب تو دست به کشتار می‌‌زند با اینکه رو به قبله شدم، دل‌خوشم هنوز گاهی سری طبیب به بیمار می‌‌زند شرمنده‌ام نمرده‌ام از رنج روضه‌ها خیلی بد است، کارگر از کار می‌‌زند لعنت به نانجیب مدینه که بی‌هوا سیلی به پابه ماه عزادار می‌‌زند چون روز روشن است از امروز کوچه‌اش فردا سه‌ساله را سر بازار می‌‌زند پنجاه سال بعد به اسم سه‌شعبه‌ای مسمار را به چشم علمدار می‌‌زند چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی *فضه میگه اونقدر زهرای مرضیه گریه میکرد گاهی تو راه رفتن جلوشو درست نمیدید گریه زیاد چشم رو تار میکنه تو روایت داریم امام صادق فرمود اینقدر مادر ما گریه کرد زنای مدینه میومدن به مادر ما میگفتن تو مارو اذیت میکنی اینجور گریه میکنی فرمود دیگه بعد از اون مادر ما میرفت سر مزار شهدا گریه میکرد باکیه العین یعنی همین یعوق چند سال آدم ابوالبشر چند سال؟ اما مادر ما 75 روز گریه کرد این چه گریه ای بود امیرالمومنین فرمود اومدن گفتن مردم میگن بگو فاطمه یا روز گریه کنه یا شب گریه کنه فاطمه زهرا فرمود اینا نمیدونن من چند روزی مهون نیستم چند روزی می شود با بغض صحبت می کنی روشنای خانه ام! کم استراحت می کنی با همان دستی که بالا هم نمی آید دگر روزیِ افلاک را هر صبح قسمت می کنی هم میان کوچه ها و هم میان شعله ها با علی جای تمام شهر بیعت می کنی این منم از رو گرفتن های تو دق می کنم این تویی در خانه ات احساس غربت می کنی روضه سبکی: داره میسوزه همه دنیای علی داره آب میشه جلو چشمای علی *ناحله الجسم * نفس که میکشه تیر میکشه دنده هاش حرف که میزنه میلرزه مادرم صداش بمیرم براش کبوده زیر چشاش کاش تموم میشد تموم ناله هاش کاش که خوب میشد کبودی چشاش کاش میشد نلرزه دیگه دست وپاش چقدر سخته که مادرت جوون بمیره چقدر سخته که روشو از بابات بگیره دلم رنجوره داره میشوره بابا در و دیوار و خون مسمارو خدا در و که میبینه آب میشه از خجالتش خون رو که میبینه میجوشه خون غیرتش میشه خون دلش امون از این غربتش کاش بابا نبود ببینه خونه رو حمله ی شدید و وحشیونه رو صحنه سیلی و تازیونه رو بابا جون میداد روی زمین تا مادر افتاد بابام جون میداد رو مادرم تا که در افتاد
fatemie01_shab02_14020904(02).mp3
38.43M
حاج محمدرضا بذری کربلایی جبار بذری 📆شب دوم مراسم فاطمیه اول ‌ ‌ ۱۴۰۲/۰۹/۰۴
. ▪️شب اول اول ۱۴۴۵ | دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲ 🎤حاج محمد رضا بذری | زمینه | ▫️ به عزت و شرف لا اله الا الله به پشت تابوت مادر افتادی راه گرفته غسل زهرا قوتم رو می بینی توی این شهر غربتم رو گریه کن به غریبیه بابات زینب گریه کن ولی در نیاد صدات زینب گریه کن توبرای داداشات زینب گریه کن همه دنیامو گرفتن خواب شب هامو گرفتن خدا زهرامو گرفتن واااا وای زهرام وای دنیام قرار نبود اینجوری بری ای قرارم دلم نمیاد که اینجا تنهات بذارم رسیده وقت تلقینت عزیزم چجوری روی جسمت خاک بریزم رحمی کن ببین التماسمو نرو رحمی کن من چیکار کنم مدینه رو رحمی کن ببین گریه های حیدرو رحمی کن (من که یک قرص پرم رفت پشت اون در پسرم رفت وای چه خاکی به سرم رفت)2 همه دنیامو گرفتن خواب شب هامو گرفتن خدا زهرامو گرفتن واااا وای دنیام وای زهرام یه راه برگشتی پیش پای حیدر نیست باید برم خونه ای که دیگه مادر نیست نباشی وضعمون امشب چی میشه جواب گریه ی زینب چی میشه ای خدا با کدوم غمم کنار بیام ای خدا چجوری سرمزار بیام ای خدا که حسن میگه بذار بیام ای خدا توی کوچه راه میوفته گاهی بی هوا میوفته آخرش از پا میوفته همه دنیامو گرفتن خواب شب هامو گرفتن خدا زهرامو گرفتن
4_5994442952598884649.mp3
2.93M
🎧 ▪️شب اول فاطمیه اول ۱۴۴۵ | دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲ 🎤حاج محمد رضا بذری | | به عزت و شرف
. همین‌که روح زخمی‌ات، سبک شد از لباس‌ها زدند روی دست‌شان، مکاشفه شناس‌ها چه سایه‌های مبهمی نشسته زیر پلک تو چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاس‌ها به وقت غسل، هم‌چنان گوش تو زنگ می‌زند تو را رها نمی‌‌کند هنوز این تماس‌ها جان سه تا امام را به لب رسانده‌ای؛ مرو! توجّهی نمی‌‌کنی چرا به التماس‌ها؟ جز پر قو، چه بستری مطابق است با تنت؟ بیم خراش دارم از خواب تو روی یاس‌ها برو ولی حلال کن؛ جهان مزاحم تو شد به درک تو نمی‌‌رسد شعور آس‌و‌پاس‌ها خدا در بهشت را، محو کند نبینی‌اش مباد باز در دلت، زنده شود هراس‌ها به یاد قبر مخفی‌ات چو ابر گریه می‌کنم گاه که می‌روم سر مزار ناشناس‌ها تو درد و روضه نیستی؛ تو راز آفرینشی تو را زدند کافران، پرت شود حواس‌ها ✍ .
. سلام‌الله‌علیها ✍ باز هم دل، بی قرار روضهٔ مادر شده باز حرف صورت و سیلی و میخ در شده بازهم آتش به جان ما رسیده از دری کز غم سوزاندنش چشم دو عالم، تر شده حرف، حرف بغض و کینه از علی بوده فقط آتشی کز کینه، پنهان زیر خاکستر شده فاطمیه شد، مرور خاطرات درد و داغ علت کون و مکان، تنها و بی یاور شده فاطمیه شد که دل بر منبر اندوه و اشک روضه‌خوانِ رنج‌های دخت پیغمبر شده مهدیِ صاحب زمان دارد به لب شور و فغان آسمان ازاین مصیبت خاکِ غم بر سر شده بین آتش سوخت زهرا، تا علی مانَد فقط سوره‌ی کوثر فدایِ ساقیِ کوثر شده ای علی! مظلوم عالَم! جان فدای غربتت بعد زهرا خود بگو از غنچه‌ی پرپر شده غیر تو مظلوم و غیر فاطمه مظلوم‌تر، نیست در عالَم، غمت از هر غم افزون‌تر شده کی به پایان می‌رسد شب‌های بی مهتاب تو وعد‌ه‌ی دیدارتان درعالم دیگر شده * * دوستت دارم اگرچه روسیاهم روسیاه لطفت امّیدِ منِ شرمنده در محشر شده «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. گریز می زنم از مادری به فرزندش ز فاطمه، به گل نرگس ِ برومندش گریز می زنم از وصفِ غربت زهرا به وصفِ غربتِ موعود عترت زهرا گریز می زنم از اشک دیده ی مادر به گریه‌های ولیّ ِ زمانه ی داور گریز می زنم از ناله های دُخت رسول به ناله های امام زمان، اُمید بتول گریز می زنم از مادری که شد مظلوم به ظلمها که روا شد به آخرینْ معصوم برای حضرت مهدیست مادرش الگو به درد حضرت زهراست مهدی اَش دارو رسد به دست امام زمان، به اذنِ خدا همان درفش ِ جهادی که داشت خیرِ نِسا زمین که خورد صدا زد: کجایی مادرجان! برای یاری مادر، می‌آیی مادرجان؟! به کوچه ها، به پس ِ در، به بسترش زهرا به حال زار، یقیناً صدا زده او را اگر برای حسین است صبح و شب، گریان برای حضرت زهراست خونجگر، هر آن ظهور،نقطه ی پایان حـُزن و درد و عزاست ظهور، باعث خوشحالیِ دل زهراست کسی که شرق به غرب جهان،حکومت اوست سراجِ عزّت زهرا به طاقِ نصرت اوست دعا کنیم بیاید نه بهر شادی ما فقط به خاطر قلبِ شکسته‌ی زهرا ۳ آذر ۱۴۰۲ .
. آن زمان که پشت در میسوخت مادر مثل شمع گوئیا میسوخت یک دنیا سراسر مثل شمع آب شد عالم برای چشم پر اشک حسن تا جلوی چشم او شد آب، مادر مثل شمع زد علی پر پر برای فاطمه پروانه وار ذوب شد زهرا هم از غم‌های حیدر مثل شمع حکم دلدار است جان دادن به پای دلبرش عشق یعنی سوختن از پای تا سر مثل شمع شعله‌ی خوشبختی این خانه روشن بود، حیف در مسیر تندباد افتاد آخر مثل شمع روضه‌های فاطمه تفسیرشان قتل علیست کل قرآن جان سپرد از داغ کوثر مثل شمع غافل از حال دل پروانه‌های خویش نیست گرچه دارد مادر ما شعله در بر مثل شمع ✍ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
بسم الله الرحمن الرحیم رونق بعد از تو خانه دیگر از رونق می‌افتد چون خانه‌ی بی‌مادر از رونق می‌افتد باتو به هرترتیب رونق دارد، اما تو می‌روی و آخر از رونق می‌افتد هم خانه‌ی حیدر ندارد بی‌تو لطفی هم خانه‌ی پیغمبر از رونق می‌افتد بعد از فدک اهل ریا فهمیده بودند با خطبه‌هایت منبر از رونق می‌افتد درد عجیبی نیست این خانه‌نشینی چون مرغ بی‌بال‌وپر از رونق می‌افتد حال علی آیینه‌ی بیماری توست بی‌تو جهان حیدر از رونق می‌افتد بیمار باشی خانه‌ات رونق ندارد اما نباشی بدتر از رونق می‌افتد... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
. گاه حتی در مصیبت آه کم می آورد پیش بغض مرد گاهی چاه کم می آورد زخم کاری باعث تحلیل نیرو می شود شیر بین چند تا روباه کم می آورد تکیه بر دیوار دادن چاره ی ناچاري است سینه ی مجروح بین راه کم می آورد در سپر بودن برای ضربه های بی هوا مطمئنا قامت کوتاه کم می آورد خانه بی مادر شبیه گور دسته جمعی است مثل توحیدی که "الا الله" کم می آورد چند روزی پشت ابر آستین پنهان شده صورتی که پیش نورش ماه کم می آورد داغ زهرا کوه را هم از کمر خم می کند زانوی خیبر گشا هم گاه کم می آورد فاطمه پشت و پناه اشک های حیدر است بعد سرلشگر ، سپاه شاه کم می آورد هیچ کاری بر نمی آید بغیر از صبر از آنکه در احقاق حق همراه ، کم می آورد .
. همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض همیشه آب خوردم لحظه‌ی افطار با گریه به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را به جای شانه ات بر شانه‌ی دیوار با گریه دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد چَکُش را می‌زند بر میخ در نجار با گریه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(السّلام علیكِ یا فاطمةالزهراء) چنان ز سیلی ، نیلی عِذار فاطمه شد که دهر، تیرہ به حال نزار فاطمه شد میانه ی در و دیوار و ناوَک مسمار نشانه، محسن نیکوعِذار فاطمه شد ز ضرب در، که عدو زد به پهلوی زهرا فغان فضّه فقط ، غمگسار فاطمه شد ز سقط محسن معصومِ فاطمه نه عجب که میخ غرقه به خون شرمسار فاطمه شد عدو به رغم ولای علی و غصب فدک زمینه ساز غم بی شمار فاطمه شد علی که بعد نبی بود جانشین رسول ز غصّه خانه‌‌نشین در کنار فاطمه شد کنار چشمه‌ی کوثر ، پیمبر خاتم (ص) غمین و مویه کُنان داغدار فاطمه شد نهان اگرچه بظاهر مزار فاطمه است میان قلب محبّان ، مزار فاطمه شد نه (شمس قم) شدہ گریانِ این غم جانکاہ که چشم جنّ و بشر ، اشکبار فاطمه شد شادروان سید علیرضا شمس قمی
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ صلے الله علیڪ یا بنت رسول الله هوالفاطر چون بر اوخصمِ قسم خوردهء دین راه گرفت بانگ برداشت مــوءذّن که: خــدا ! ماه گرفت کاینات است ازین واقعه در جوش و خروش که کشیدن نتوان بارِ چنین درد به دوش ماسِوا رفته فرو یکسره در بُهت و سکوت که چه آید به سرِ عالم مُلڪ و ملکوت! رزق را کرده دریغ از همه کس میکاییل عَنقریب است که در صور دمد اسرافیل چشم هستے نگران است که این واقعه چیست؟ وآن که دامن زده بر آتش این فاجعه ، کیست ؟ مو پریش ( آسیه) از خاڪ برون آمده است به گمانش که دمِ کُن فَیَکون آمده است! *( مریم) از خاڪ سراسیمه سر آورده برون* *شسته با اشڪ ز رخسارهء خود گَردِ قُرون* *کاتَشِ فتنه و آشوب دریغا تیز است* *مگر این لحظه همان لحظهء رستاخیز است؟!* این ( خدیجه ) است که فریاد زنان مے آید مو کَنان ، مویِه کُنان ، دل نگران مے آید کز چه رو رشتهء ایجاد ز هم بگسسته است نکند قائمهء عرشِ خدا بشکسته است ! کیست در پشت در اے فضّه که جبریل امین دوخته دیدهء حیرت زدهء خود به زمین خانهء کیست که در آتش کین مے سوزد؟ نکند کعبهء ارباب یقین مے سوزد ! روز همچون شبِ مُظلَم به نظر مے آید عمر هستے مگر امروز به سر مے آید پاسخِ این همه پرسش ز درِ سوخته پرس از درِ سوختهء لب ز سخن دوخته پرس گرچه چون سوختگان مُهرِ سکوتش به لب است لیکن از فرطِ برافروختگے مُلتَهَب است مے توان یافت از آن شعله که بر خرمن اوست که چها آمده از دست ستم بر سرِ دوست از سقیفه است هنوز آتش آشوب بلند دست بیداد رها ، پایِ عدالت در بند تیغِ عریان خلافت به عداوت تیز است خصم ، از پا فکن و صف شکن و خون ریز است ان که آن روز در آن معرکه یارے مے کرد سیلِ بنیان کنِ این حادثه جارے مے کرد مخزنِ سِرِّ خدا را چو عدو سینه شکست اه بر خاست بر افلاڪ که آیینه شکست این همان آینهء غیب نماے ازلے است که در او شعشعهء نور نبیّ است و ولے است این همان سینهء سینا ست که در وادے طور صد چو موسے ( اَرِنی) گو نپذیرد به حضور این همان طور تجلّے است که هنگام شهود بر رخ عارفِ سالڪ درِ اشراق گشود حیف و صد حیف که این آینه را بشکستند درِ اِشراق و تجلّے به رخ ما بستند کاش آن دم که عدو مَرکبِ کین را مے راند نبض هستے به همان دم ز تپیدن مے ماند نوبت دَبدَبهء دشمن بد اختر بود که عدو دایهء دلسوز تر از مادر بود! شعر:استاد گرانقدر محمدعلی مجاهدی ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ السلام علیڪ یا فاطمة الزهرا لاله ے نرگس عذار فاطمه عطر گیسویت بهار فاطمه یوسف گمگشته ے آل علی اے مسیحاے تبار فاطمه بهجت قلب رسول خاتم است یاد تو اے گلعذار فاطمه اے براهت مانده تا صبح ظهور دیدگان اشکبار فاطمه جلوه کن اے مه ز چاه انتظار تا برآید انتظار فاطمه امشب آقا کربلایے یا نجف یا مدینه در کنار فاطمه چارده گلدسته میسازد ز نور اشکهایت بر مزار فاطمه انتقام حق مادر حق توست اے یگانه یادگار فاطمه تا نفس در سینه ها جارے بود شیعه باشد داغدار فاطمه کاش میشد جان بیمقدار من در رکاب تو نثار فاطمه همنوا با ناله ے افلاکیان شد «جهانی» سوگوار فاطمه اسماعیل پورجهانے (جهانی) قم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌