eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
314 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
زمین بـدون تو گم می‌کند بهـارش را گرفته است جهان از تو اعـتبارش را به جز تو هیچ کسی موقـع مناجـاتش نــبــرده اسـت دل آفـــریــدگـارش را خـدا به خـاطـر تو خلـق کرد دنـیا را سپس‌ سپرد به دست تو اخـتیارش را چه بنـده‌ها که خـدا آفـریده است ولی عـیان نمود فقـط با تو شاهکـارش ‌را هر آنکه نوکریِ نوکر تو را کرده‌ست به قول مرشد ما، بسته است بارش را تو را زدند و علی‌مانده است در این بِین چگونه حفظ کند بغض ذوالفقارش را علی که دید، ولی ‌کاش بعد‌ از این دیگر مـیان شـعـله نبـیـنـد کسی نگـارش را خوش است‌ چاه که هم صحبت علی شده است خوش است وقف علی‌کرده روزگارش را به فـرض کل درخـتان قـلم شوند، قلم چگونه وصف کند حُسن بی‌شمارش را برای آدمـیـان جـا نـمـانـده، وقـتـی‌که احاطه کرده هزاران ملک مزارش را 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
4863-1665314995947.mp3
1.21M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خادمه هستم به بیتِ اهل‌بیت مصطفی مــادر عبّــاسم و دلــدادۀ خــونِ خدا حسین من **** من حسینی هستم و یار امیرالمؤمنین فاطمه نام من است و کنیه‌ام امّ البنین حسین من **** ای حسین جان ای گل گلزار زهرای بتول از برای نوکری عبّاس من را کن قبول حسین من **** کن قبولش تا شود در راه عشق تو شهید تا که من فردا شوم در پیش زهرا رو سپید حسین من **** ای عزیــز فاطمــه ای سر جدای کربلا آرزو دارم شــود عبّـاس در راهـت فدا حسین من شاعر : حاج امیر عباسی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمری به پای چشم تر خود گریستم هر شب ز داغ یک پسر خود گریستم بر خاک های گرم بقیع روضه خوان شدم تنها، ز شام تا سحر خود گریستم از فرط گریه خون چکد از پلک های من بر حال زار این جگر خود گریستم تا دوختم نگاه سوی ماه آسمان با یاد چهره ی قمر خود گریستم با مشک آب پیش سکینه نشستم و شرمنده مثل گل پسر خود گریستم شاعر:رضا رسول زاده
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به نــــام آب مطهّر شدم ،خــدا را شــکر به بوی عـشـق مـعـطـّر شدم ، خدا را شـکر سِمت گرفتم و مادر شدم ، خدا را شــکر کـــنـیـز خانه ی حیدر شدم ، خدا را شـــکر بنای خلقت من خدمتم در این خانه اســت دلـیـل عـصـمت من خدمتم در این خانه است به باغ عاطـــفه ها یاسمن طـــراویــدم پــســر بـــرای شــَه مــؤتــمــن طــراویـــدم غلام ، بهر حــســین و حـسـن طـــراویدم بـرای غـیـرت و مـــردی ، ثـمـن طـراویـدم خوشا به حال دلم حاصلم ابــالــفضل است خــوشــا به حالم ابوفاضـلم ابالـفـضل است شَرَر نـــخورده پرم ، مــثل سرورم زهرا نــخورده ضربه سرم مثـل سرورم زهـــرا نــگـشـتـه خــم کــمرم مثل سرورم زهرا شـنــیـده ام پـسـرم مــثــل ســرورم زهــــرا به روی بازوی خود جای ضربه ها دارد پس اسـتـخوان شـکـسـتـه سر و صدا دارد شــنـیـدم از تن عباس من سوا شـد دســت عمود روی سرش خورد ، تا جدا شد دست همین که آخر کارش از او فـدا شد دســت به روی دخـتـرکـان بی هوا رها شد دست شنیده ام به دو چـشـم پر اشک خـنـدیـدنــد به اشک چشم حسـیـن و به مـشک خندیدند نــبـودم و سر عبـاس را بـه نـِــی کـردنــد عـــذاب دائـــم خود را عوض بـــه رِی کــردنـــد سر مطــهّر شــاهی به تـشـت مِی کــردند زدنــد بر اُســرا سـنــگ و راه طـی کردند و من شنیدم و نــالیدم و نهادم ســـوخـــت که کاش فاطمه ، جوشن برایشان مـیدوخت عزیز ، زینبم ، آخر سرت به یغما رفت ؟ شــنـیده ام که زِر و زیـورت به یغما رفت مــیــان معرکه ها ، معجرت به یغما رفت لـبــاس بـافـتـه ی مادرت به یـــغـمـا رفـت به دشت ماریه ، ای کــاش جـایتان بودم بــگــو کــه مــادر خوبی برایــتــان بودم
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کسی که چهار پسر داشت نور چشم ترش به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش دلش گرفته چرا یک نفر کنارش نیست بدون ماه، چه شب ها که صبح شد سحرش عجب حکایت سختی ست مرگ این مادر هنوز مانده به ره، دیدگان پر گهرش تمام دل خوشی اش چهار صورت قبر است چهار صورت زیبا همیشه در نظرش اگر چه همره زینب(س) نبود ام بنین ولی شنید و شکست از غم حسین(ع) کمرش نبود تا که ببیند چگونه حرمله ها زدند تیر، به چشم حسینی قمرش نبود تا که ببیند چگونه ریخت زمین به خاک علقمه ای وای پاره جگرش نبود تا که ببیند بدون عباسش چه آمده به سر خواهران خون جگرش نبود شکر خدا ور نه شام را می دید نبود صحنه بزم شراب در نظرش اگر چه صورت او را کسی کبود ندید به وقت دادن جان یک نفر نمانده برش شاعر:استاد جواد حیدری
12901.mp3
456.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ديدنت آرزومه ، بي تو نفس حرومه مثل لباي خشكت ، عمرِ منم تمومه منم آسموني كه ديگه قمر نداره منم اون نهالي كه ديگه ثمر نداره تو رفتي نگفتي كه بي تو برگ خزونم من ام البنينم كه ديگه پسر نداره واي كه بي تو چي كشيدم واي بيا ببين بريدم سربلندم از غم تو من يه مادر شهيدم ️بند دوم خيلي خجالتم داد ، خجالتِ تو عباس به گوش من رسيده ، رشادت تو عباس دعات كردم اينجا شب و روز توي مدينه شنيدم تا بودي نلرزيد دل سكينه همه آرزوي ربابو رقيه بودي الهي كه هيچ كس داغ بي كسي نبينه اين عزاي خيمه ها شد واي كه دست تو جدا شد گريه كار مادرت شد واي مدينه كربلا شد سجاد محمدی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نام گل بردي و بلبل گشت خاموش اي بلال مادر مظلومه ما رفت از هوش اي بلال بوستان وحي را بيت الحزن كردي ، بس است با اذان خود مكن مارا سيه پوش اي بلال دير اگر خاموش گردي زودتر گردد زتو مادر مارا چراغ عمر خاموش اي بلال مادر ما بر اذانت گوش داد اينك تو هم بر صداي ناله زينب بده گوش اي بلال داغ محسن داغ ختم الانبيا مارا بس است بار غم مگزار مارا باز بر دوش اي بلال غنچه پرپرگشت وگل ازدست رفت وباغ سوخت خاك گيرد لاله مارا در آ?غوش اي بلال با اذان تو اگر پايان بگيرد عمر او بعد از اين ما راكه ميگيرد درآغوش اي بلال از زبان حال ما گويا به نظم (ميثم)است اشك وخون از چشم اهل دل زند جوش اي بلال
4917-1665314899617.mp3
1.16M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنین یاور حبل المتین ، مدد یا ام البنین تجلی یاربی ، به شور و تاب و تبی نور دل زینبی ، مدد یا ام البنین همدم درد و بلا ، بانوی بیت الولا خونجگر کربلا ، مدد یا ام البنین تو به ادب مظهری ، جرعه ای از کوثری ام یل حیدری ، مدد یا ام البنین گل پسرت از وفا ، به صحنه ی کربلا به راه دین شد فدا ، مدد یا ام البنین دل شده پابست او ، فدا شده هست او جدا شده دست او ، مدد یا ام البنین آن قمر بوتراب ،از پی یک جرعه آب خجل شده از رباب ، مدد یا ام البنین تیر به چشمش نشست ، جدا شد از او دو دست حسین پشتش شکست ، مدد یا ام البنین آن دلخوشی همه ، به وادی علقمه شد زائر فاطمه ، مدد یا ام البنین شاعر : حاج امیر عباسی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پرستوي مهاجرم چرا زلانه مي روي اگرزلانه مي روي چرا شبانه مي روي قرار من شكيب من مهاجر غريب من فداي غربتت شوم كه مخفيانه مي روي حيات جان اميددل علي بود زتو خجل كه باكبودي بدن زتازيانه مي روي كبوتر شكسته پر مرا به همرهت ببر چرابدون جفت خود زآشيانه مي روي چهارطفل خون جگرزنند درغمت به سر تو بر زيارت پدر چه عاشقانه مي روي الابه رخ نشانه ات مگرشكسته شانه ات كه موي زينبين خودنكرده شانه مي روي هماي بي ترانه ام چرا ز آشيانه ام به كوي بي نشان خود پراز نشانه مي روي فتاتده بر دلم شرر كه تو در اين دل سحر زهمسرت غريب تر برون ز خانه مي روي
9036.mp3
387.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سلامم بی جوابه شدم تنها حبیبه علی تو شهرغربت بی تو زهراغریبه ازم رو برنگردون ببین میلرزه زانوم نکن گریه عزیزم بریدم دیگه خانوم بمون ای یاربیمارم مگه جزتوکی ودارم پاشو تنها طرفدارم زهرای من2 گل یاسم توگلخونه شده دنیام یه ویرونه چرا دردت بی درمونه زهرای من2 مروزهرا مروزهرا3 زهرای من2 بنددوم تویی والی یزدان امیرالمومنینم بمیرم من اللهی غریبیتونبینم هنوزم که هنوزه برا من پهلوونی بخندتا جون بگیرم تواین فصل خزونی فداسرت زمینگیرم جوون ازغربتت پیرم! حلالم کن دارم میرم حیدرحیدر2 یه چند روزه چراحیدر میشی خیره به این بستر نکن گریه یل خیبر حیدر حیدر2 مروزهرا مروزهرا3 زهرای من2 بندسوم سوالی دارم اسما شبا تاصبح بیداری برا زهرا تو چند بار لباس نو میاری؟!! روی پیراهن اون مگه خونابه دیدی چراتامن رسیدم سریع روشوکشیدی بگوتاکه من تنها بدونم دردشواسما منو کشته غم زهرا زهرای من2 نه یار و یاوری اسما نداره خواهری اسما براش کن خواهری اسما زهرای من2 مروزهرا مروزهرا3 زهرای من2 شعروسبک کربلایی حمیدکاظمی اویس
12742.mp3
819K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای کاش ببینم که تو پاشی زهرا از بستر بیماری جداشی زهرا باز هم تو پناهه مرتضاشی زهرا می میره علی اگر نباشی زهرا پاشو به حیدر دوباره نگا کن دلم رو از درد و غصه جدا کن علی غریبه غریبه. غریبه از این همه غصه قلب زارم خونه بر درد علی خنده ی تو درمونه بی تو نداره صفایی دیگر خونه از کوچه به بعد چشم حسن گریونه به زیر چادر رخت را نپوشون از محرم خود دگر رو مگردون علی غریبه غریبه. غریبه دیگر ز نفس کشیدن حیدر افتاد تا دید به روی تن تو در افتاد زینب به زمین با صورت و سر افتاد فریاد زد ای وای که مادر افتاد دوخته شد میخ در با تنه تو رنک لاله گرفت پیرهنه تو علی غریبه. غریبه. غریبه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی غزل ردیف تو را کم می آورد شعری برای درد فراهم می آورد نام تو در کجاوه ای از نور می رسد شعر مجسمی که مرا غم می آورد بغضی گلوی مرثیه ام را گرفته است دارد خبر ز ماه محرم می آورد ای مادر ی که فاطمه ی دیگری شدی تکرا ر واژه های تو ماتم می آورد تو مادر چهار شهیدی که نام تو داغی عظیم بر دل عالم می آورد خورشید آسمان بنی هاشمی که ماه در پیشگاه مهر تو سر ، خم می آورد هر چار فصل باغ دلت گرچه شد خزان این زخم ها برای تو مرحم می آورد آخر چگونه شرح دهم غربت تو را وقتی توان قافیه ها کم می آورد شاعر:مجتبی ابوالقاسمی
9122.mp3
289.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مادرسادات منو دعاکن روز قیامت منو جدا کن عقده ای دارم میون سینه قسمت مارو کرببلا کن توکه صاحب بهشتی،گلموخودت سرشتی روی قلب ودل وجونم،اسم حیدر و نوشتی 2 یا زهرا مددی یا زهرا 4 ...... یه عمره دارم از تو میخونم تا آخر عمر گدات می مونم از تو رسیده هر چی که دارم اینو بوالله خودم می دونم من غلام بچه هاتم،یه تنه خودم گداتم اگه نوکرتوهستم،بی بی مدیون دعاتم یا زهرا مددی یا زهرا 4 .......... از در خونت جایی نمیرم بی بی بوالله به تو اسیرم پاروضه های تو قد کشیدم روزیمو هرسال از تو میگیرم رو سرم قدم بذاررو،کربلا ببر ماهارو کی بجز شما میگیره،هوای این گداهارو یا زهرا مددی یا زهرا 4 ........... شروع سالم با ذکر زهراس ذکر لب من ام ابیهاس کل زمینو اگه بگردی پرچم حیدر همیشه بالاس دل ودلبرم علیه،سروسرورم علیه، به همه میگم توعالم،آره رهبرم علیه یا زهرا مددی یا زهرا 4 هاشم محمدی آرا
12733.mp3
372.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کتک خورده مادری غریبونه تو کوچه ها حالا قد یه آسمون غمه توی دل مرتضی کبوده روی ماه تو بگو چی اومده سرت کنار بستر تو با گریه نشسته همسرت وای / خونه بی تو دلگیره وای / بی تو علی میمیره وای / چی شده همسرعلی از این زمونه سیره فاطمه جان فاطمه جان ⬇️ بند ۲ نمیدونی چقد بده که تورو بیمار میبینم رو سینه تو فاطمه من رد مسمار میبینم من ازتو خواهش میکنم که حرف رفتنو نزن تحملش سخته برام که تو نباشی پیش من وای / تنگ میشه این دلم برات وای / جاری شده اشک چشات وای / الهی که بپیچه توی این خونه بازم صدات فاطمه جان فاطمه جان ⬇️ بند ۳ با آه و ناله تورو من به خاک سپرم شبونه لحظه تلخ جدایی قلب منو میسوزونه زمونه چه لحظه رو برای من رقم زده رفتن تو فاطمه جان زندگیمو بهم زده وای / میباره اشک چشمام وای / بی تو سیاهه دنیام وای / با درد و غصه میگذره امروز و فردام فاطمه جان فاطمه جان شاعر مجید آقاجانی
می‌آید استجابت اگر پیشواز تو فخر خداست محفل راز و نیاز تو محراب خانه نورٌ عَلی نور می‌شود از جانماز و وصله‌ی چادر نماز تو فهم بشر به ساحت درکت نمی‌رسد پنهان شده به دست خداوند راز تو این آن حقیقتی‌ست که کتمان نمی‌شود غیر از علی نبوده کسی هم‌‌ترازِ تو ای ساده زیستیِ تو تدریس بندگی ای شوکت بهشت، گلیم جهاز تو نامت سلام داشت؛ قیامت قیام داشت زنده‌ست آن شهادتِ تاریخ‌‌سازِ تو محشر که اختیار شفاعت به‌دست توست داریم ما امید به برگ جوازِ تو... ✍
قفس وبالِ بال بود، جای آسمان نبود زمینِ مُرده مقصدِ مسافر زمان نبود دَمی که صاحبِ بهشت، روی خاکْ پا گذاشت قرار بر بهار بود، حرفی از خزان نبود زمین لیاقتِ امانتی که داشت را نداشت -همیشه‌آزموده‌ای- که مَردِ امتحان نبود چگونه شد کسی که چادرش پناه خلق بود میان خلقِ در پناه خویش، در امان نبود؟! مگر زمان چگونه از گذارِ عُمرِ او گذشت که در شمارِ سال‌ها جوان، ولی جوان نبود؟! نمازِ پشتِ در به دائم‌الرُّکوعی‌اش رساند قیامِ در قعود بود، قامتش کمان نبود اگر نبود خطبه‌ای که زد به گوش مأذنه نشانی از علی میان اشهدِ اذان نبود نمازهای ما به سمت قبله‌ی مدینه بود اگر مزارِ قبله‌گاهِ کعبه بی‌نشان نبود ✍
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حسن لطفی اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالت این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته ام دیدی چگونه خانه من هم خراب شد من چند بار شسته ام و هم نیامد خونت هنوز می چکد از زخم تازه ات این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه ات دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سر دندان گرفته اند حالا كه وقت بردن تابوت مادر است از من نشان خانه ی سلمان گرفته اند حالا عزای کندن قبر گرفته ام حالا برای بردن تابوت مانده ام این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است این نقش دست کیست که مبهوت مانده ام آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت لبخندها به دیدن یار و تو می رسند برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند فردا برای نبش مزار تو میرسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند
🏴🏴🏴 _سالگرد_شهادت ای شهید دین و قرآن ملت از داغت پریشان شد سه سال رفته ای از بر ما سوزد از داغ تو رهبر ما آه و واویلتا وامصیبت(۲) این فدایی ولایت کوه صبر و استقامت امت از داغ تو در خروش است خون یاران از این غم به جوش است آه و واویلتا وامصیبت(۲) ای شهید راه قرآن بر تو می‌بالند شهیدان از غمت کربلا گشته ایران رفته ای سوی شاه شهیدان آه و واویلتا وامصیبت در ره قرآن شهیدی نزد زهرا روسپیدی مالک اشتر رهبری تو جان فدای ره حیدری تو آه و واویلتا وامصیبت داده حق بر تو سعادت داشتی فیض شهادت پیرو خط صاحب زمانی سوزد از سوز داغت جهانی آه و واویلتا وامصیبت ای به خونت آرمیده ریزد اشک من زدیده فخرمن باشد ایرانیم من بهر رهبر سلیمانیم من آه و واویلتا وامصیبت ای سراپا روح احساس پیکرت شد همچوعباس بر تو نالند همه فاطمیون بر تو گریند همه حیدریون آه وواویلتا وامصیبت 🏴🏴🏴
می آید استجابت اگر پیشواز تو فخر خداست محفل راز و نیاز تو محراب خانه نور علی نور می‌شود از جانماز و وصله ی چادر نماز تو فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد پنهان شده به دست خداوند راز تو این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود غیر از علی نبوده کسی هم‌ تراز تو ای ساده زیستی تو تدریس بندگی ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو نامت سلام داشت قیامت قیام داشت زنده است آن شهادت تاریخ‌ ساز تو محشر که اختیار شفاعت به‌دست توست داریم ما امید به برگ جواز تو @navaye_asheghaan
. یک باغبان با دست بسته هرشاخه ی یاسش شکسته این گونه را چنگال گرگی کرده نیلی آه از غمی که تازه شد با ضرب سیلی این کشتی پهلو گرفته همسرش بود این زخم ها آیه به آیه کوثرش بود خیبر شکن با دست بسته پهلوی زهرایش شکسته با چاه هم صحبت شده بغض صدایش این گریه ها عادت شده بر چشم هایش آه از فشار در از آتش از غم میخ آه از علی تنهاترین مظلوم تاریخ بی فاطمه خانه خراب است حتی سلامش بی جواب است بی فاطمه مرحم ندارد زخم کاری هر گوشه خانه گذاشته یادگاری بغض حسن که چادر خاکی ست رازش قنداقه ی محسن کنار جانمازش بر روی سینه داغ طفل بی گناهش ای در چه میشد میشدی تو جان پناهش؟ اندوه در چشمش نشسته کوچه غرورش را شکسته ✍ . @navaye_asheghaan
|⇦•ای شفاعت‌کننده.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ   *اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صِدِّیقَةُ شَهِیدَة، ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَدْفُونَةِ سِرُّها وَ ‏ الْمَمْنُوعَةِ اِرثُهِا، وَ الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا...*     ای شفاعت کننده فردا السلَّام علیکِ یا زهرا   فاطمه ای حبیبه ي داور فاطمه ای بهشت پیغمبر   بانوی بانوان هر دو جهان مفتخر از کنیزی‌ات هاجر   ای که معنای لیلةالقدری درک کرده فقط تو را حیدر   به حسین و به زینبین و حسن بهترین، مهربان ترین مادر   ای به وصف تو سوره ي انسان ای به مدح تو سوره ي کوثر   من گناهکارم و پشیمانم ای که هستی شفیعه محشر   نَفَسِ پاک توست انسان‌ساز چادرت می‌شود مسلمان‌ساز   ای کرامت همیشه عادتِ تو ای به کون و مکان سیادتِ تو   به نمازت خدای فخر کند عرشیان عاشقِ عبادت تو   ای تو تنها مدافع مولا جان فدای تو و رشادت تو   بدست تو بوسه زد نبی و زنی کور شد چشمش از حسادت تو   من سیه‌پوش ماتمت هستم آمدم تا که در شهادت تو   بر غروب مدینه گریه کنم بر جراحات سینه گریه کنم   یاس بودی و ارغوان گشتی ای بهار علی خزان گشتی   ای رخت ماهِ آسمان علی پشت ابر سیه نهان گشتی   از اثرِ ضربه های قنفذ بود که تو در کوچه نیمه جان گشتی   قدر تو خاکیان ندانستند عازم روضه ي جنان گشتی   صبر مبهوت مانده از صبرت سینه ي عاشقان بود قبرت   *مي خوام برات روضه بخونم بدوني اين مادرِ جَوُون رو چه جوري زدن، سادات منو ببخشن...*    گیر کرد و به خانه راه نداشت وسط کوچه‌ها پناه نداشت   او سَرِ جنگ با مدینه نداشت بین نامحرمان پناه نداشت   بر روی خاک بی‌صدا افتاد مادر ما مجالِ آه نداشت   غیر دیوار کوچه‌ها آن روز فاطمه هیچ تکیه‌گاه نداشت   به چه جرمی چرا کتک خورده به خدا مادرم گناه نداشت   کاشکی به مغیره می‌گفتیم که زمین خوردنش نگاه نداشت   کاش می‌شد غلاف کاری با زن تنهای پا به ماه نداشت   در خانه مانده عطر خوشِ ربنای تو امروز زنده‌ام به هوای دعای تو   همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همين دو سه تا بچه هاي تو   خيلي به مجتباي تو بر خورد فاطمه فامیل کم گذاشت برای عزای تو   جاي تمام شهر خودم گريه مي كنم از بس که خالی است در این خانه جای تو   مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختمِ با شکوه بگیرم براي تو    از دست گریه های تو راحت شدند این محل شکوه نمی‌کنند به من از صدای تو   دیگر به تیغ فتنه کوفه نیاز نیست خون مرا نوشته مدینه به پای تو   اگر می‌توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان   *امام حسن ميگه: دستم تو دستِ مادرم بود، خوشحال مي اومديم، يه وقت يه نانجيبي جلوي مادرم ايستاد، كجا داري ميري؟ امام حسن ميگه: تا چشمام رو بستم و باز كردم ديدم مادرم رويِ زمين افتاده... عجب دست سنگيني داشت نامرد، ديدم  مادرم هي به خودش ميپيچه، اينقدر نامرد دستش سنگين بود ديدم گوشواره هاي مادرم شكست روي زمين افتاد...