eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹آستان محبت🔹 چقدر صورت در آینه‌ست پیرتر از من برای دیدن رویت بهانه‌گیرتر از من مگر تو گوش کنی، آینه شبیه به سنگی‌ست که از شنیدن این شکوه‌هاست سیرتر از من به ارتفاع تو و گنبدت قسم! که نیامد، به خاکساری تو هیچ‌کس حقیرتر از من مقام نیست در این کهکشان رفیع‌تر از تو پرنده نیست در این آسمان اسیرتر از من مرا مگیر به آلودگی و سر به هوایی که نیست در حرمت شرم، سر به زیرتر از من دوباره معجزۀ شوق را ببین که چگونه رسیده باد به پابوسی تو دیرتر از من در آستان محبت خلاف قاعده عرف است که من رهاترم از باد و او اسیرتر از من رسیده‌ام من و سر تا قدم شکست و نیازم نباش منتظر زائری فقیرتر از من ببار بر من جان‌تشنه، ای لطافت مطلق! که نیست زیر هزار آسمان کویرتر از من.. مؤدبانه‌ترین شکل عرض حال سکوت است که اشک، حال مرا گفته دلپذیرتر از من 📝 @navaye_asheghaan
علیه‌السلام 🔹زیارت‌نامه🔹 آب و جارو می‌کنم با چشمم این درگاه را ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را چشم‌هایی را که حیران‌اند پشت «لا اله» در خراسان تو می‌بینند «اِلّا الله را» این تجلی‌گاه سلطان ازل، این کوه نور برده است از یادها الماس نادرشاه را با زبان بی‌زبانی بشنو از نقّاره‌ها «وال من والاه» را و «عاد من عاداه» را ای خراسانی‌ترین خورشید، روشن کن مرا ما که می‌دانی نمی‌دانیم راه و چاه را من زیارت‌نامه خواندم، شعرهایم مانده است وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟ بیت‌هایم خانه بر دوش‌اند مانند خودم راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را راز پهلوی تو ماندن را نمی‌دانم ولی آخرش می‌پرسم از شیخ بهایی راه را... شعر من با دوستت دارم به پایان می‌رسد کاش می‌دادی جواب این جملهٔ کوتاه را 📝 @navaye_asheghaan
چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند موج‌های پریشان تو را می‌شناسند پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند نام تو رخصت رویش است و طراوت زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند هم تو گل‌های این باغ را می‌شناسی هم تمام شهیدان تو را می‌شناسند از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند بوی توحید مشروط بر بودن توست ای که آیات قرآن تو را می‌شناسند گر چه روی از همه خلق پوشیده داری آی پیدای پنهان تو را می‌شناسند اینک ای خوب! فصل غریبی سر آمد چون تمام غریبان تو را می‌شناسند کاش من هم عبور تو را دیده بودم کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند 📝 @navaye_asheghaan
کاش اسم تو آخرین کلامم باشد پروانه شدن حُسن ختامم باشد مانند کبوترانِ در خون خفته عنوان «شهید» قبل نامم باشد 📝 @navaye_asheghaan
خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند 📝 @navaye_asheghaan
نگاهم به گنبد طلاته دلم تنگ حال و هواته الهی که باز زائرت شم دلم تنگ صحن و سراته چه آرامشی با تو دارم حرم وقتی بارون میبارم منو راه بده تو حریمت میخوام دونه گندم بیارم به قربون کبوترای حرم به قربون شب و صفای حرم به قربون رضا رضای حرم (یا امام رضا) ******** به قربونت آروم جونم کرم کن تو ای مهربونم بیام پیش باب الجوادت که اذن دخول و بخونم دلم با شما میشه آباد بدون شما، داد بیداد نذار دور شم از بارگاهت ببندم به پنجره فولاد چه حالیه به رو به روی حرم! چه حالیه دعای سوی حرم! چه حالیه در آرزوی حرم؟ (یا امام رضا) @navaye_asheghaan
. |⇦•کوثر اشک من .. علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── "صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَّی اللَّهُ عَلَی رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ صَبَرْتَ وَ أَنْتَ الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ قَتَلَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ الْأَلْسُنِ." درود خدا بر تو ای ابالحسن..درود خدا بر روح تو ..درود خدا بر بدنت..مولا جانم صبر کردی..و تو را سکوت ..خدا بکشه کسانی رو که تو رو با دست و زبانشون کشتن...* کوثر اشک من از ساغَر و پیمانه‌ی توست دلِ آتش زده‌ام شمعِ عزا‌خانه‌ی توست جگرِ سوخته، خاکسترِ پروانه‌ی توست شعله‌های دلم از آهِ غریبانه‌ی توست ای تو را به قدم زائر کویت گلِ من وِی خراسان تو تا صبح قیامت دل من درد جان را تو طبیبی تو طبیبی تو طبیب بزم دل را تو حبیبی تو حبیبی تو حبیب بی تولای تو دل را نه قرار و نه شکیب تو غریب‌ الغُرَبایی و همه خلق، غریب نه خراسان که سماوات و زمین، حائر توست دور و نزدیک ندارد دل ما زائر توست ای قبولِ غمِ تو گریه‌ی ناقابل ما آتش عشقِ تو در روز جزا حاصل ما مایه از خاک خراسانِ تو دارد گِل ما ما نبودیم که می‌سوخت به یادت دل ما سال‌ها آتش غم، شمع‌صفت آبت کرد زخم در سینه، شراری شد و بی‌تابت کرد تو به خِلقت پدری و تو به زهرا پسری مثل جد و پدرت از همه مظلوم‌تری تو جگرپاره‌ی پیغمبر و پاره‌جگری بلکه بی‌تاب‌تر از بِسمِل بی‌بال و پری *میان حجره افتاده بوداز این پهلو به آن پهلو می‌غلتید..* میزبان تو شده ای جان جهان قاتل تو کس ندانست ندانست چه شد با دل تو تو که سر تا به قدم، آینه‌ی توحیدی به چه تقصیر چو بِسمل به زمین غلتیدی مرگ را دور سرت لحظه به لحظه دیدی همچنان مارگزیده به خودت پیچیدی که گمان داشت که با آن غمِ پیوسته‌ی تو قتلگاه تو شود حجره‌ی دربسته‌ی تو بابی انت و امی که چه آمد به‌ سرت داغ معصومه‌ی مظلومه به جان زد شررت تو زدی بال و پر و کرد تماشا پسرت بس که بر شمس رُخَت ریخت ستاره، قمرت شرر آه برآمد ز نهادت مولا صورتت شسته شد از اشک جوادت مولا *اباصلت میگه دیدم جوانی وارد حجره شد من که درها رو بسته بودم چگونه وارد شدی فرمود: اون خدایی که به چشم‌ به‌ هم زدنی منو از مدینه به طوس آورد از درِ بسته وارد کرد..اومد نشست سر بابا رو به دامن گرفت. ردای امامت رو تحویل گرفت پدر رو دامن پسر جان داد...یابن‌الحسن..!* طایر روح، غریبانه پرید از بدنت قاتلت اشک‌فشان بود به تشییع تنت خبر از غربتِ تن داشت فقط پیروهنت کرد با خون جگر دست جوادت کفنت چوبِ تابوت تو بر شانه‌ی جانِ همه بود جای معصومه‌ی تو اشک‌فشان، فاطمه بود «یا امام رضا بمیرم برا غربتت..» بانوان چشم ز مهریه‌ی خود پوشیدند دور تابوت تو پروانه‌ صفت گردیدند اشک‌ها بود که بر غربت تو باریدند لاله از خونِ جگر بر سر راهت چیدند مردها مثل زنان شیونشان برپا بود دور تابوت تو ذکر همه، یا زهرا بود ای خدا سوختم از گریه، دل از کف دادم کاش می‌سوخت فلک از شررِ فریادم کاش می‌داد غمِ شامِ بلا بر بادم یادِ خاکستر و سنگ لب بام افتادم پای تابوتِ رضا چنگ و نی و دف نزدند همه سیلی زده بر صورت خود کف نزدند «حسین.. حسین..» دور تابوت تو بر چهره اگر چنگ زدند لیک پای سر جد تو همه چنگ زدند دور تابوت تو ناله ز دله تنگ زدند اما دور زینب همه از چار طرف سنگ زدند تا شرار از جگر و ناله ز دل برخیزد اشک میثم به تو و جد غریبت ریزد *آنقدر گل آوردن رو بدن امام رضا ریختن می‌خواستن بدنو بردارن گل‌ها رو عقب زدن حسینیا..اما کربلا زینب کبری اومد گودی قتلگاه نیزه شکسته‌ها رو عقب زد، سنگا رو برداشت..* حسین.. حسین.. *خیره خیره به نازنین بدن برادر نگاه می‌کرد صدا می‌زد: آیا تو برادر منی؟!...حسین..* «صلی الله علیک یا اباعبدلله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇 @navaye_asheghaan
روضه خانگی - امام رضا(ع) - 1666.mp3
14.11M
|⇦•کوثر اشک‌ من... علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی @navaye_asheghaan
نشسته‌ام وسطِ روضه، چـشمِ تَر برسد برای رفتنِ تا عـرش، بـال و پَر برسد عروجِ روح به معراجِ عشق، ممکن نیست مگـر دو قـطرۀ اشکی دمِ سحـر برسد من از فراق تو دلـسـرد می‌شوم گاهی از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ، سر برسد عزیز فاطمه! از دور‌ی‌ات مریض شدم خـدا کـند که دوایَت به محـتضر برسد چِقَدر ضَجّه زدی پای بی‌کسیِ خودت نـدیـده‌ایـم به داد تو..، یک‌نـفـر برسد! گـدای‌ِ خـانه‌ٔ تو‌ بودن آرزوی من است فـقـط اجـازه بده سـائـلـت به در بـرسد چه می‌شود که مرا هم بغل کنی یک‌بار پــسـر بـه لـذّتِ بـوسـیـدنِ پـدر بـرسـد تو را به حقِّ رضا یا رضای ما؛ برگرد بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد * * * نفس کـشـیدنِ آسان، چِـقَدر سخت شود اگر که قطره‌ای از زهر تا جگر برسد غریبِ مشهدِ ما روی خاک‌ها جان داد بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد فدای خون گلویی که مثل جو شده بود حسین، زیر سم اسب زیر و رو شده بود 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
بـاز آتـش بـه دلِ زخـمـیِ دریـا افـتـاد شعله‌ای سُرخ روی سینۀ صحرا افتاد ملکـوت است عـزادارِ عـزیـزِ حـیـدر بـر زمـین بـارِ دگـر قِـبـلـۀ دنـیـا افـتاد چه غریبانه در این غُربتِ خود می‌میرد چه نفس گیر به خاک، این گُلِ زهرا افتاد گاه می‌گفت: حَسن؛ گاه حُسین؛ گاه عبّاس یـادِ اولادِ عـلـی بـود بـه هـرجـا افـتاد باز هم شُکر، جَـوادش به کنارش آمد روی دامـانِ پـسـر صـورتِ بابـا افتاد کربلا قصّه عَوَض شد، پسری پرپر شد پـدری آمـد و بر نـعـشِ پـسـر تا افـتاد گفت: بعد از تو دگر خاک بر این دَهر علی بعـدِ تو بر دلِ من مـاتـم عُـظـمی افتاد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
حـسّـی زلال داری و حـالـی زلال‌تر چشمان تو شده‌ست از این حس و حال، تر آری به خاک‌بوسی کـوثر نشـسته‌ای اشـکی بـریـز از دل زمـزم زلال‌تـر آئـیـنـۀ نـگــاه تـو تـصـدیـق مـی‌کـنـد در روشـنی نـدیـده از او بی‌مـثـال‌تر لطفش به مرز معجزه نزدیک‌تر شده‌ست هـر قـدر آرزوی تـو بـوده مـحـال‌تر دستان گرم او شده پاسخ‌ترین جواب وقتی که دست توست ز پرسش، سؤال‌تر پـر می‌زنـد دلـم به هـوای زیـارتـش هر روز خسته‌حال‌ترم، خسته‌حال‌تر خود را کبوتر حرمش فرض می‌کنم هرگز ندیـده‌ام ز خودم خوش‌خیال‌تر من نیز می‌روم که ببینم به چشم خود حـسّـی زلال دارم و حـالـی زلال‌تـر 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
از داغ زهـر پـيکـرم آتـش گـرفته است گـويی تمـام بـستـرم آتـش گـرفـته است تـر مـی کــنــد لـبـان مـرا کـودکـم ولـی از تـشنگـی، لب تـرم آتش گـرفته است پا ميکشم به خاک و نفس ميزنم که شهر از آه آهِ آخــــرم آتــش گــرفـتــه اســت حالا کـبوتـران به غـمـم گـريـه می کنند از بال و پر زدن، پَرم آتش گرفته است امـشـب تـمـام حـجـرۀ من کــربـلا شـده يک جرعه آب،حنجرم آتش گرفته است امـشب دوبـاره خـيـمـۀ آتـش گـرفـته را می بـيـنم و سـراسـرم آتـش گـرفته است سرها به روی نيـزه و سرنيزه ها به تن يک دشت در برابـرم آتش گـرفته است فـريـاد دخـتـری ز دل خـيـمـه می رسـد عمه کمک که معجـرم آتش گرفته است 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رباعی یک‌روز بیا که کارمان بیست شود حال بد روزگارمان، بیست شود... با مُهر «قبول» برگه را امضا کن تا نمره‌ی انتظارمان بیست شود. @navaye_asheghaan
. (ع) سلام قربونت برم سلام سلام سیدی منم غلام رفیقه توو رگیم تویی حسین سلام ای رفیق با مرام گدائیه در خونت؛توو خونمه یه ذره تربتت آقا؛درمونمه هرکی بگه حسین میگم؛که جونمه حسین؛عزیزترین کسی که دارم توو سختی و خوشی کنارم با توئه روز و ماه وسالم... حسین ای حرمت قبله ی حاجت ببر حرم حتی یه ساعت خیالمه پیش تو راحت... ///حسین واااای.../// کرج✍ 👇 @navaye_asheghaan
کربلایی حسین ستوده.mp3
1.25M
علیه السلام کربلایی ٣ خرداد ماه ١۴٠٣ دنیای دردم، تاریک و سردم دنبال پاره های پیکرت میگردم با هر غزل ها، خاک ها میشینن ای قطعه قطعه تو رو تو عبا میچینم همه دار و ندارم نای برگشتن به خیمه رو ندارم زیر پا موندی چرا ای پاره پارم ولدی علی هر موقع صدات زدم روم و زمین نزدی علی ولدی علی هر کسی بهت رسیده میزنه گلدی علی پسرم علی چجوری این بدن و به خیمه ها ببرم علی . @navaye_asheghaan
. 🏴 (ع) - مشهد 🎼 (شحیطاط) ✍شاعر : علی صمدی بند اول: پناهنده ام پناهم بده یه حالی به این نگاهم بده برا دیدنت لیاقت میخوام فقط توفیق زیارت میخوام چقدر صفا داره ازت دم زدن هر دم هیچکی نمیدونه به جز تو چیه دردم نمیتونم از مشهدت ساده برگردم امام رضا یه نگاه بکن خودت به این گدا یا معین الضعفا امام رضا بنده دوم: خجالت داره میباره ز روم نذاشتی بازم بره آبروم گرفتی منو به گردن آقا تاگفتی بگیر سرت رو بالا چه افتخاری بهتر از این که آقامی تو دلخوشی نوکر و شاه و مولامی چه خوش بود که سر شود پیشت ایامی امام رضا یه نگاه خودت بکن به این گدا یا معین الضعفا امام رضا بند سوم: بازم قافیه میخوام با رضا به ذهنم میاد فقط کربلا تو سقاخونت مینوشم تا آب‌‌ میسوزه دلم برای رباب خراب روضه هایی از جنس عاشورام روضه هایی که افضله بر همه کارام اسیر روضه هات شدم از گرفتارام حسین غریب میخونه روضه برام یابن الشبیب عطشا وا عطشا بکربلا ... 👇 @navaye_asheghaan