eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
619 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه_السلام 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) 👇 @navaye_asheghaan
@madahinabb1mirdamad-moharram99-sh1-1.mp3
زمان: حجم: 6.06M
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمُردمُ و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگِ محرمت بود میدونی این یه ساله چی کشیدم علیه السلام خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمردم و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگه محرمت بود می دونی این یه ساله چی کشیدم شبای اول و دارم می بینم تو آسمونا یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه ام حسین ..... شبای عاشقی می لرزه شونه ها چه هق هقی یک دهه با غمت می گذره زود عجب دقایقی یه کاری کن بشم نو کر لایقی این اولین روضه ی تو لحوفه که اشک شرمندگی رو حروفه تموم عالم یه صدا با مسلم دارن می گن حسین نیا به کوفه نیا که اینجا ردی از حیا نیست توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان اینجا که جای زن و بچه ها نیست چه کردی روزگار .... ای آسمون با اشک من ببار کوفیا می کشند شیرخواره اتو با افتخار حسین اگه میای حسین رقیه اتو نیار حسین..... امان امان امان امان.... غریب گیر آوردنت .... خورشید عمرم دیگه بی فروغه نامه ی کوفیا همش دروغه خلوت دور مسلم تو اما بازار تیر و نیزه ها شلوغه سفیر تو با لب تشنه کشتند اینا از اولم حیا نداشتند نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سر تو جایزه گذاشتند نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه نذار که دیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه نذار که دخترت یه روزه پیر بشه اگه حسین من تویی سرت کو ... حسین ..... @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) حرف آخرم ، فرمایش آقارو بگم ، ... درسته اون ملعون ، وصیت سوم مسلم را هم اجرا نکرد ، فرمود بود : این بدن منو دفن کنید ، نزارید بدنم روی زمین بمونه ، نامه بنویسید به حسین ، نکنه با زن و بچه بیاد ، سرنوشت منو برای حسین بنویسید ، آخه حسین با کاروانش ، زن و بچه آورده ... آخه حسین با کاروانش ، رقیه داره ، طفل شیرخواره داره ... جونم به فدات یا مسلم بن عقیل ... اول کسی که براش گودال کَندند ، مسلم بود ، همچین که توو گودال افتاد ، همه زدند ... یه گودالی هم کربلا برا حسین بود ، همه زدند ... اما مسلم خواهرش نبود ببینه ، ولی کربلا زینب می دید ، یکی با نیزه میزنه ، ... لال بشم ، معذرت میخوام ... با آقا حرف بزن ، درد دل بگو ، بگو آقا چندین سال ما محرم را می بینیم و برات نوکری میکنیم ، اگه امسال قراره قبل از محرم بریم ، امشب تورو قسمت میدم به مادرت فاطمه ، این چند شب باقی مانده را به ما وقت بِده ، ما دغدغه کار برا حسین داریم به خودت قسم ... مادرت زهرا کمکمون کنه ، امسال هم نوکری کنیم ، ... بقیه ی گریه های مسلم را بزاریم برا شب اول ... ان شاءالله بشینیم توو روضه ، خوب برا این آقا گریه کنیم ... فقط به اشاره بگم و رد بشم ... ملعون گفت : برا حسین نامه نمی نویسم ، تا حسین هم بیاد ، همین بلاهارو سرش بیاریم ، اما همیشه توو روضه مسلم اینو گفتم ، اینها که با سفیرش این کار را کردند ، اگه دستشون به حسین برسه ، چه میکنند ؟ ... چه کردند ... ؟ دستور داد بیائید طناب به پاهای مسلم ببندید ! توو این کوچه ها روی خاک می کِشوندنش ! بردنش بازار قصاب ها ، آویزانش کردند ! ... یه حرف بزنم و لال بشم ! معذرت میخوام ، تاریخ نوشته ، دستور داد این بدن را معکوس به دار بزنند ! یعنی از پا به دار آویزان کنند ! توو عرب اگه کسی را اینطور دار بزنند ، یعنی هیچ احترامی نداره ... روزها مردم کوفه می اومدند ، از نزدیک به این بدن جسارت میکردند ؟؟ حالا هرچقدر ناله داری ، بگو : حسیییین ... @navaye_asheghaan
( علیه السلام ) حرف آخرم ، فرمایش آقارو بگم ، ... درسته اون ملعون ، وصیت سوم مسلم را هم اجرا نکرد ، فرمود بود : این بدن منو دفن کنید ، نزارید بدنم روی زمین بمونه ، نامه بنویسید به حسین ، نکنه با زن و بچه بیاد ، سرنوشت منو برای حسین بنویسید ، آخه حسین با کاروانش ، زن و بچه آورده ... آخه حسین با کاروانش ، رقیه داره ، طفل شیرخواره داره ... جونم به فدات یا مسلم بن عقیل ... اول کسی که براش گودال کَندند ، مسلم بود ، همچین که توو گودال افتاد ، همه زدند ... یه گودالی هم کربلا برا حسین بود ، همه زدند ... اما مسلم خواهرش نبود ببینه ، ولی کربلا زینب می دید ، یکی با نیزه میزنه ، ... لال بشم ، معذرت میخوام ... با آقا حرف بزن ، درد دل بگو ، بگو آقا چندین سال ما محرم را می بینیم و برات نوکری میکنیم ، اگه امسال قراره قبل از محرم بریم ، امشب تورو قسمت میدم به مادرت فاطمه ، این چند شب باقی مانده را به ما وقت بِده ، ما دغدغه کار برا حسین داریم به خودت قسم ... مادرت زهرا کمکمون کنه ، امسال هم نوکری کنیم ، ... بقیه ی گریه های مسلم را بزاریم برا شب اول ... ان شاءالله بشینیم توو روضه ، خوب برا این آقا گریه کنیم ... فقط به اشاره بگم و رد بشم ... ملعون گفت : برا حسین نامه نمی نویسم ، تا حسین هم بیاد ، همین بلاهارو سرش بیاریم ، اما همیشه توو روضه مسلم اینو گفتم ، اینها که با سفیرش این کار را کردند ، اگه دستشون به حسین برسه ، چه میکنند ؟ ... چه کردند ... ؟ دستور داد بیائید طناب به پاهای مسلم ببندید ! توو این کوچه ها روی خاک می کِشوندنش ! بردنش بازار قصاب ها ، آویزانش کردند ! ... یه حرف بزنم و لال بشم ! معذرت میخوام ، تاریخ نوشته ، دستور داد این بدن را معکوس به دار بزنند ! یعنی از پا به دار آویزان کنند ! توو عرب اگه کسی را اینطور دار بزنند ، یعنی هیچ احترامی نداره ... روزها مردم کوفه می اومدند ، از نزدیک به این بدن جسارت میکردند ؟؟ حالا هرچقدر ناله داری ، بگو : حسیییین ... @navaye_asheghaan
. |⇦•تا گریه بر حسین... بن عقیل علیه السلام اجرا شده نفسِ حاج ●━━━━━━─────── "لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر" *چشم برهم زدیم اول ماه محرم رسید جا مونده های شبهای قدر و شبهای رمضان چشم امیدشون به این شبهاست..آقا! چقدر دلم برای سیاهی های مُحرمت تنگ شده بود. از شام غریبان سال قبل لحظه شماری میکنم. لذا همیشه عرض کردند مجلس رو با استغفار شروع کنید.امام رضا جانمون فرمود:خودتون رو خوشبو و معطر کنید با ذکر استغفار که بوی بد گناه رو ملائکه از شما دور میکنه.امشب شب اول ماه محرمه جان اون امام رضایی که فرمود:"یابن الشبیب ان کنت باکیا یابن الشبیب گریه فقط بهرکربلا کن ،به مادرشون زهرای مرضیه زن ومرد گوشه و کنارهمه دستهارو ازسر بالا بیارید بالاتر هیچ دستی پایین نمونه بالحجة الهی العفو تا گریه برحسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائک رقابت است نزدیک‌ می کنددل ما را به هم حسین این اشک روضه نیست که عقد اخوت است مقبول اگر شدست نمازی که خوانده ایم مُهر قبولش به خدا مُهر تربت است ما از غدیر سینه زن کربلا شدیم *همه چی از غدیر شروع شد. از زمانیکه غدیرخم‌ رو فراموش کردند عاشورا شروع شد.عاشورا رو رقم زدند.همونایی که وقتی پیغمبر دست علی رو برد بالا"مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ" تا اومدند پایین دست رو دست علی گذاشتند اومدند و گفتند ان شاءالله برات جبران میکنیم می دونید کجا برا علی جبران کردند؟خودش نوشت به معاویه اومدم پشت در تا صدای فاطمه رو شنیدم، اول اومدم برگردم یاد کینه هایی که ازعلی داشتم افتادم چنان با لگد به در زد.. صدای شکستن استخوان های سینه فاطمه بلند شد ،آی مادر مادر مادر..* ما از غدیر سینه زن کربلا شدیم این دستهای رو به خدا دست بیعت است پیدا شدیم هرچه در این ره گم شدیم یعنی فقط حسین چراغ هدایت است از دخل آبروی حسین است خرج ما نوکر برای صاحبش اسباب زحمت است قرآن و منبر و دو سه خط روضه ی عطش ساعات خوب هفته همین چند ساعت است حالا که بغض بسته به من حرف را بگو مقتل بخوان که موقع ذکر مصیبت است *شب اول بگم...* نه ذوالجناح دگرتاب استقامت داشت نه سیدالشهداء برجدال طاقت داشت هوا ز جور مخالف چو نیلگون گردید عزیز فاطمه ازاسب سرنگون گردید دلواپسم آقا خیلی هراسونم گفتم بیا اما حالا پشیمونم چند روزه بازارِ کوفه شلوغه آقا نیا نامه هاشون دروغه خورشید این شهر هنوز بی فروغه نیا حسین این مردم جوابتو نمیدن نیا حسین نقشه واسهٔ سرت کشیدن نیا حسین تیر و نیزه وسنان خریدن *دیدین که یه موقع برای رفیقت خیلی احترام قائلی می گی فلانی بیا شهر و دیار ما، زنگ میزنی دعوتش میکنی میگی آب و هوای شهر ما خوبه برای زن وبچه ات عالیه هی تاکیدمی کنی زن و بچه تم بیار....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حجت الاسلام میرزامحمدیArafeh_Mirzamohamadi_1404_c.mp3
زمان: حجم: 5.28M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یا مسلم بن عقیل 🔊 با قطره قطره خون هوادار تو هستم تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم ◾️ بن عقیل علیه السلام 🎤حجت الاسلام @navaye_asheghaan
. |⇦•کعبه دلهای ما... بن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی ●━━━━━━─────── کعبه دل‌های ما کرب و بلای حسین مرغ دل ما زند پر به هوای حسین «حبیبنا یا حسین سیدنا یا حسین» چون به عزا خانه‌اش می‌روی آهسته رو بال ملائک بود فرش عزای حسین «حبیبنا یا حسین سیدنا یا حسین» خنده کنان می‌رود روز جزا در بهشت هر که به دنیا کند گریه برای حسین «حبیبنا یا حسین.. سیدنا یا حسین » *یکی از گریه‌کناش مسلم بن عقیله، اون همه سختی کشیده، اون همه بلا به سرش اومده، اون همه تهمت شنیده، اون همه جراحت برداشته لحظات آخرشه چیزی نمانده سر از بدنش جدا کنند دیدن داره گریه می‌کنه گفتن باید فکر اینجا رو هم می‌کردی فرمود: گریه‌ام خودم نیست گریه‌ام برای اون آقایی که به دعوت شما نامردا داره میاد دست زن و بچه‌اش هم گرفته.. طفل شش ماهه داره، دختر سه ساله داره، جوان داره، نوجوان داره خواهرش داره میاد.. نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه، میا کوفه ولی صد حیف بگذشته است کار از کار می‌گریم برای قتل من شوری به پا گردیده در کوفه اما من، به طفلان و جوانان شه ابرار می‌گریم *یه زبان حالش این بود حسین جان برگرد * اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر تو حسین جان غوغاست برای زدن چشم اباالفضل اینجا همه خارند به پیش قمر تو *آب طلب کرد ظرف آبو بهش دادن اما خون جراحات لب و دندانش نگذاشت بنوشه آبو برگرداند.با لب تشنه یه نگاه به طرف ابی عبدالله کرد صدا زد "السلام علیک یا اباعبدالله" لحظات آخر به یاد ابی عبدالله بود. ابی عبدالله هم لحظات آخر او رو یاد کرد بگم کجا؟ آماده‌ای بشنوی: تکیه به نیزه غریبی داد یارانشو صدا زد..اولینشون رو که نام برد صدا زد یا مسلم بن عقیل! یا هانی بن عروه! یا بُریر! یا زُهیر! و یا اخی ابالفضل العباس! عوض اینکه اینا جواب بدن دشمن جواب حسینو داد نانجیبی سنگ پرتاب کرد....حسین* بیهوده مرا سنگ زنید از در و دیوار من عاشق دلباخته‌ام دار بیارید خواهید اگر عاقبت کار ببینید فردا همگی روی به بازار بیارید .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•روضه برای حضرت مسلم... بن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── ماه محرم آمده یا صاحب العزاء بر دوش توست شال عزا صاحب العزاء قربان پلک زخمی تو یا ابالغریب *قربون اون چشمایی که این چند شبه از گریه زخم میشه امام رضا علیه السلام برا روصه جدشون مجلس عزا میگرفتن اونایی که میومدن مجلس امام رضا میدیدن چشمشون زخم شده میفرمودن : برا جد غریب ما بلند بلند گریه کنید* قربان پلک زخمی تو یا ابالغریب روضه گرفته ای تو کجا صاحب العزاء آقاجان ای صاحب عزای محرم بیا دگر یک سر بزن به مجلس ما صاحب العزاء بین کدام خیمه تو خون گریه میکنی کجا خیمه عزا زدی حجه ابن الحسن بین کدام خیمه تو خون گریه میکنی در کوفه یا که کرب و بلا صاحب العزاء روضه برای حضرت مسلم گرفته ایم مجلس به پاست بی تو چرا صاحب العزاء *بی مقدمه بریم حرم قشنگ مسلم ابن عقیل خوش بحال زائرایی که امشب کوفه کنار مضجع شریف مسلم ابن عقیلن تو زیارتنامش اومده"السلام عليك أيها الفادى بنفسه و مُهجته، الشّهيد الفقيه المظلوم، المغصوب حقّه، المنتهك حرمته" سلام به اون آقای جان نثار فقید، شهید، مظلوم که حقش غصب شد حرمتش شکست. مسلم وقتی وارد کوچه شد همون هجده هزار نفری که نامه نوشته بودن باهاش بیعت کردن.اول ابتدا وارد کوفه شد تا قبل از این که ابن زیاد وارد کوفه بشه مردم بیعت کردن گروه گروه میومدن اما یه دلشوره ای ته دل مسلمه اینجا بود نامه نوشت به ابی عبدالله حسین جان بیا آقا..قربون مظلومیتت برم اما بعد چندین روز گذشت از اومدن مسلم یه شب نماز مغربو خوند به عشا که نرسیده دید مسجد خالیه همه رفتن.تنها و مظلوم ایستاد بین مسجد فهمید اینا دیگه دلاشون با ابی عبدالله نیست.لذا یکه و تنها کوچه های کوفه رو گذر میکرد...* شکنجه دیده امو و خسته و پریشانم از اینکه نامه نوشتم بیا پشیمانم تو را به جان رقیه حسین کوفه نیا فدای تو بشوم ای پسر عمو جانم سرم به سر در دارالاماره نذر تو شد ببین فدای سرت که شکسته دندانم آخه براش آب آوردن دندون افتاد میون ظرف آب اینقدر که سنگ زدن.اینقدر حضرت رو هتک حرمت کردن نذاشتن حتی حضرت حرف بزنه* نیا تو را قسمت میدهم به جان ریاب برای آل رقیه عجیب حیرانم برای طفل رضیع تو حرمله امروز سه شعبه داده سفارش اگر که گریانم من سنگ میخورم به گناه محبتت این صورت شکسته به قربان صورتت *همینطور خون از صورت مسلم جاری بود هی دورو برشو نگاه میکرد تنها مونده بود دیگه* افتاده ام زمین و به یاد تن توام من غصه دار زیر لگد بودن توام حسین‌جان! تیر سه شعبه دیده امو و آب از سرم گذشت یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت گودال براش کندن آقای ما رو انداختن میان گودال دورش رو گرفتن یه عده با سنگ میزدن نتونه نگاه کنه و گرنه مسلم ابن عقیل دلاوری بود جنگاوری بوده بعد شمشیر و نیزه ها رو پرتاب کردن حصرت نشست میان گودال چه کردن؟دستان حضرت رو بستن کشون کشون تو کوچه های کوفه دارن میبرنش هی گریه میکرد. اولش اینه آدم میپرسه مگه مرد جنگی گریه میکنه؟دلاور بوده مسلم ابن عقیل وقتی بردنش بالای دارالاماره هی میومد سرک میکشید اینطرفو اونطرفو نگاه میکرد اون نانجیب طعنه زد مسلم چرا گریه میکنی مگه مرد گریه میکنه..چرا این ور واون ورو‌نگاه میکنی.حیران چه هستی مسلم فرمود: نامرد برا خودم گریه نمیکنم من نامه نوشتم حسین مردم تو رو میخوان آماده ان..گریه ام برا اینه آقای من با زن و بچه ش داره میاد آوره بیابونا شده* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇