Shab3_Moharam97_MirzaMohamadi_1(1).mp3
5.03M
🎧 #روضه بسیار زیبا و دلنشین
🎼 از قتلگاه بدم میاد ، چکمه سیاه بدم میاد...
🎤 #استاد_میرزامحمدی
از قتلگاه بدم میاد
چکمه سیاه بدم میاد
از اونی که آتیش زده به خیمه گاه بدم میاد
از هرچی جنگ بدم میاد
از چوب و سنگ بدم میاد
خدا میدونه چقداز کوچه ی تنگ بدم میاد
آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد
از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد
حالا تو از موی سرم خوشت میاد
از اینکه دست دراز کنن به معجرم خوشت میاد
از ساربون بدم میاد
از رد خون بدم میاد
چندروزه حتی از تنور
از بوی نون بدم میاد
از بوی دود بدم میاد
من از حسود بدم میاد
از اونی که پیروهنتو دزدیده بود بدم میاد
فکر نکنم خوب بشه این کبودیا
چقد بدم میاد من از محله ی یهودیا
حالا تو از زیر چشام خوشم میاد
حالا که دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد
حالا تو از موی سپید خوشت میاد
از اینکه زانو بزنم پیش یزید خوشت میاد
من از طناب بدم میاد
ازاضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله
جون رباب بدم میاد
از شهر شام بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
به قسمت سکینه از بزم حرام بدم میاد
به جون تو از خیزرون بدم میاد
از این که تو جمع عمه رو بدن نشون بدم میاد
حالا تو از اشکم عزیز خوشت میاد
این که اینا به دخترات بگن کنیز خوشت میاد
عمو کجاست یعنی عمو خوشش میاد
از اینکه میخورم زمین جلو عدو خوشش میاد
#شب_سوم_محرم
.
#شب_پنجم_محرم
#غزل_مرثیه :
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین
ای سایه ی کرامت تو
بر سرم حسین ..
من باورم شده
که فدای تو می شوم
باور مکن که بگذرم
از باورم حسین ..
تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر
در من بِدم
که آتشِ خاکسترم حسین
دارد زبانه می کِشد
این روضه از دلم
گودال، تل، عطش،
دلِ زینب، حرم، حسین ..
شاعر : #حسین_خدایار
👇
.
#شب_پنجم_محرم
#استاد_حیدرزاده
اگر که رعیت ارباب
رعیت حسن است
بدست سینه زنان
برگ دعوت حسن است
بساط گریه ی هیئت
ز برکت حسن است
تمام ماه مُحرم
روایت حسن است
حُسینیه حَسنیه ست
خانه ی دل ماست
مقام صلحِ حسن
همطراز عاشوراست
سپرده دست حسینش
اگر پسرهارا
برای معرکه
نذر کرده سرهارا ..
چه بهتر است نبندند
این گذرهارا
که شرمسار نسازند
خون جگرهارا
به دست های عقیله ست
دست عبدالله
امیدِ کُل قبیله ست
دست عبدلله ..
به سن و سالِ کمش
غیرت حسن دارد
خلاصه ای ز کراماتِ
پنج تن دارد ..
عجیب حال و هوایی
جمل شکن دارد
کفن برای چه وقتی ؟
که پیرهن دارد
نگاه میکند از تل
تمام قائله را
شنیده از سوی میدان
صدای هلهله را
دوید و دید به مقتل
سروصدا مانده
عموی بی کفنش
زیر دست و پا مانده
هزارو نهصد و پنجاه
زخم جا مانده
چقدر میزند اورا
سنان وامانده ...
عموش در ته گودال
پاره پاره تن شده است
برای غارت پیراهنش
بزن بزن شده است
کسی نشسته به سینه
که خنجری بکِشد
به قصد قرب
به رگ های حنجری بکِشد
درست در جلویِ
چشم خواهری بکشد
نشد حسین ،
نفس های آخری بکِشد
شاعر : #سید_پوریا_هاشمی
#شعر_دوم
حرامیان بی حیا
چند نفر به یک نفر ؟
عمو فتاده از نوا
چند نفر به یک نفر ؟
نفس کشیدنِ عمو
حسینِ من سخت شده
نیزه به حلقش شده جا
چند نفر به یک نفر ؟
شاعر : #محمود_اسدی
👇
2. قسمت اول.mp3
8.91M
#حضرت_عبدالله_بن_حسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول : شعرخوانی
اگر که رعیت ارباب ،
رعیت حسن (ع) است
شب پنجم محرم الحرام
۱۳۹۷ ، هیئت ثارالله ، قم
4. حضرت زهرا س.mp3
9.17M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت سوم :
گریز به روضه حضرت زهرا
( سلام الله علیها )
.
3. شعر دوم.mp3
5.44M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
من یتیمم، ولی پدر دارم
دست لطف عمو به سر دارم
رفته میدان عمو و از دوریش
دل خون و دو چشمتر دارم
دست من را رها کنای عمه
به خدا نیت سفر دارم
نگرانم نباش من مَردَم
من کجا ترس از خطر دارم؟
در رگم خون فاتح جمل است
نوهی شیرم و جگر دارم
میروم تا فدای او بشوم
من برای عمو سپر دارم
سمت میدان دوید، اما، آه...
لشکر بی حیا و عبدالله
دید در انتهای یک گودال
گوییا رفته است عمو از حال
آمد و بر سر عمو افتاد
رجز عاشقانهای سر داد
این عموی من است ،
بی کس نیست
میزنیدش ، مگر گناهش چیست؟
بُرد پیش امام دستش را
تیغ یک بی مَرام دستش را...
باز دستی شکست ، یاالله
روضه را بُرد جای دیگر، آه ...
مادری در مصاف یک نامرد
دست مادر، غلاف یک نامرد
شاعر : #مجتبی_خرسندی
https://eitaa.com/emame3vom/28885
2. شعر اول.mp3
4.91M
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول : شعرخوانی
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین (ع)
شب پنجم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
👇
زمزمه۱؛ عزیزِ جونم.mp3
2.77M
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#زمزمه
🔹وا اُمّاه🔹
میون خیمه ذکرم شده عبدالله
میون مقتل ذکرت شده وا اُمّاه
از نالۀ تو من فهمیدم
که با عموت حسین همدردی
اما یادت باشه با مادر
وداع نکردی
حالا که دیگه رفتی از آغوشم
به سینه میزنم سیاه میپوشم، ای نوجوونم
ببر سلام مادرت رو ای ماه
به محضر بابات حسن، عبدالله! آروم جونم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حال دلم رو تنها رباب میدونه
برامون دیگه خیمه مثه زندونه
با تیر حرمله، جا خوش کرد
زخم عمیقی رو دلهامون
زخم عمیقی که تا آخر
نمیشه درمون
دیگه تو آغوش عموت آزادی
بهشته جایی که الان افتادی، غریب و بیبال
اما مواظب خودت باش مادر
وقت هجوم مرکبای لشکر، میون گودال
شاعر: #رضا_خورشیدی_فرد
#شب_پنجم_محرم
نوحه؛ السلام علی الحسین.mp3
1.33M
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#نوحه
🔹عموی من🔹
تنهای تنها شد عموی من
بر خاک افتاده رو به روی من
در خوف و خطر، مانده بیسپر
میمیرم اگر آبروی من...
مانده در سینهام نفس
آزادم کن از این قفس
باید مثل عون و جعفر یاورش شوم
مثل قاسم مثل اکبر پرپرش شوم
«مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از شوق تو پر درمیآورم
از آغوشت سر درمیآورم
تیری سمت تو، گردن کج کند
چون ششماهه حنجر میآورم
در راهت تا فدا شوم
هیهات از تو جدا شوم
چشم زهرا چشم بابا بر نگاه ماست
بعد از گودال عرش نیزه وعدهگاه ماست
«مظلومِ کربلا حسین، یابن الزهرا»
شاعر: #حسین_عباسپور
زمزمه۲؛ قُمِ اللَّیلَ.mp3
1.09M
#حضرت_قاسم علیهالسلام
#زمزمه
🔹چگونه بمانم؟🔹
غمت آتشی زد به جانِ عمو
مرا میکشد بیقراریِ او
چگونه بمانم پس از تو علی
چگونه بمانم؟ چگونه؟ بگو!
حرم غرق آه و...، حرم بیپناه و...
عمو بیسپاه و...، عمو تنهاست
خزان گشته باغ و...، حرم غرق داغ و...
هوای فراق و...، جداییهاست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منم دلپریشان و دلنگران
شده سیل اشک از دو دیده روان
مبادا بگوید عمو، تو نرو
مبادا بگوید عمو، تو بمان
چگونه بمانم؟ مگر میتوانم؟
ببینم که جانم عمو تنهاست
دعا کن علی جان، که مثل تو عطشان
برایش دهم جان، عمو تنهاست
شاعر: #یوسف_رحیمی
زمینه؛ یادگار برادر.mp3
1.93M
#حضرت_عبدالله علیهالسلام
#زمینه
🔹یادگار برادر🔹
یاورات همه رفتن و، روز خیمه شده سیاه
هیچکی نیست ببینه غریب، افتادی توی قتلگاه
آخه چرا من، ببینم افتادنت رو؟
چرا من، ببینم جون دادنت رو؟
چرا من، ببینم شیب الخضیبی؟
چرا من، ببینم خد التریبی؟
اگه بابام زمین خوردنِ مادرتو دیده عمو
حالا منم کسی که غمِ کوچه رو فهمیده عمو
«زمین خوردی، من با تو زمین خوردم
تو مقتل کنار تو، اسم مادرو بردم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیمهها شده رنگ غم، قتلگاه شده رنگ خون
اونجا بابا میگه بیا، اینجا عمه میگه بمون
آخه چه جوری، توی این خیمه بشینم؟
چه جوری، تو رو غرق خون ببینم؟
چه جوری، عموجون طاقت بیارم؟
چه جوری، کسی غیر از تو ندارم؟
نمیذارم عمو از سرت، یه تار مو هم کم بشه
نمیذارم تا من زندهام، دل حرم پر غم بشه
امام من، کی از تو جدا میشم
مثل مادرم زهرا، تو راهت فدا میشم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادگار برادرت از حرم دیگه عازمه
جون میدم تو راهت عمو، این وصیتِ قاسمه
آخه چی میشه، نگو من کم سن و سالم
چی میشه، نذا بسته باشه بالم
چی میشه، توی این نهضت سهیم شم
چی میشه، نمیخوام بازم یتیم شم
اگه بذاری من هم میام، تو آغوشت پرپر میشم
خون گلوم جاری میشه، مثل علیاصغر میشم
تویی کعبه، من احرام خون بستم
مثل مادرم زهرا، نذر تو میشه دستم
شاعر و نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی