.
#امام_زمان
#وداع_با_محرم
گذشت، ماه محرم نیامده خورشید
برای ختم ِ شب ِغم نیامده خورشید
هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است
چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است
نشد که حضرت تنها به خانه برگردد
نشد به خانه، حسین زمانه برگردد
برای این همه قرنی که بوده در صحرا
چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا
نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من
شکسته ام دل او را پر از گناهم من
گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر
رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر
دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه
همین که رد شده از ازدحام دروازه
برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی
تبرّکی شده از چه شراب مجانی
گذار آل علی بین خیبر افتاده
به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده
رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد
بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_با_امام_زمان
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
.
@navaye_asheghaan
995_16246240457416.mp3
5.83M
#شور
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز دوم محرم الحرام ۱۴۴۵
_____________________
بند اول
.
دریای تشنه مرامت
دنیارو زدن به نامت
غبطه میخورن شهیدان به مقامت
اونی که یه نیم نگاهش سلمان پروره ابالفضل
اونی که همه امیدش روز محشره ابالفضل
مادرم فدای مادر ابالفضل
فردا محشر شفاعت میکنه
روزقیامت قیامت میکنه
واسه بخشیدن عالم دوتا
دست بریدش کفایت میکنه
دستامو بگیر بی دست کربلا(۴)
بند دوم
.
یا ام ابکاء رقیه
یا مولاتنا رقیه
به ابی انت و امی یا رقیه
هم ریحان الحسینه وهم ریحانه ابالفضل
مستم ازنام رقیه درمیخانه ابالفضل
ای طبیب شفاء خانه ابالفضل
فردا محشر شفاعت میکنه
روزقیامت قیامت میکنه
روز شونه ی ابالفضل میشینه و
براهل محشر نظارت میکنه
.@navaye_asheghaan
388_16673668730197.mp3
5.21M
.
#شور
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز هفتم محرم الحرام ۱۴۴۵
--------------------------------
بند اول
.
ای صنما ای صنما
ای خدای همه با جنما
اون که میمیره برا تو منما، ای صنما
کفیل عقیله ابالفضل
اصیل اصیل ابالفضل
بزرگ قبیله حسین و
عموی قبیله ابالفضل
ابالفضل ابالفضل قمر سیما ابالفضل بلند بالا ابالفضل،ابالفضل
ابالفضل ابالفضل یَل ام البنین و بن الزهرا
ابالفضل
یا ابوفاضل (۴)
بند دوم
.
رقیه جان رقیه جان
ای سه ساله ی بزرگ خاندان
جانم عمه جان صاحب الزمان ،رقیه جان
جوونیم حلاله رقیه
همه دنیا ماله رقیه
همه عزت و آبرومُ
دارم از قبال رقیه
رقیه رقیه مه کامل رقیه ،قرار دل رقیه
رقیه رقیه همه عشق جناب ابوفاضل رقیه
@navaye_asheghaan
376_16673673248770.mp3
5.65M
#شور #حضرت_زینب حماسی
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
روز هفتم محرم الحرام۱۴۴۵
-----------------------------------
بند اول
.
بابا غیرت اللهُ مادر عصمت اللهِ
بعد از ابی عبدالله قطعاً حجت اللهِ
دختر شیرُ قصده شکار داره
با منبری یه میدون کار وزار داره
خطبه میخونه تا فقط علی هز کنه
اخه با ابن مرجانه چیکار داره
اخت القمریا زینب، باجگر یا زینب
ارث سخنران را میبرد از پدر یا زینب
بعداز طلوع خورشید من به عِینه دیدم
به احترامش پاشد موج دریا زینب
بند دوم
.
پرچمدار عاشورا از سِرّ بقا گفته
به ابن معاویه یابن طلقا گفته
حسین زینب رو کوه غرور میدید
کلام در خطبشُ نفق صور میدید
هر کی به لشگر زینب نگاه میکرد
کربلا تا شامُ عبور نور میدید
یا ابالعجایب زینب باغضب زینب
خطبه میخونه دراوج ادب یا زینب
عقل مجسم زینب صدراعظم زینب
ای درحریم قدسی بوده مَحرم زینب
@navaye_asheghaan
1_6219196347.mp3
8.96M
🔊 | #زمینه
نميشه راحت از كنار كربلا بگذرم
حسین سایه سرم حسین
کربلاییسیدمحمدرضا #نوشه_ور
#اربعین
نمیشه راحت از کنار
کربلا بگذرم حسین
سایه سرم حسین
دق میکنم نرم حسین
جون مادرم حسین
زخمی شده پرم حسین
بطلب حرم حسین
دنیا بد تا کرده با من
همه اومدند الا من
این بازی دنیاست یا من
لایق نیستم
شبها گریه کردم تا صبح
دلتنگی سخته اما خب
بعدا ولی نگو آقا
عاشق نیستم
حسییین وااای
ای آقام دوست دارم به وللهه
بعضی شبا خوابشو دیدم توی بهشت کربلام
توی جمع زائرام
خیره به گنبده نگام
به تو میرسه صدام
شیرینه خوابشم برام
می میرم اگه نیام
وقتی حرف گنبد میشه
واسه من خیلی بد میشه
اسمم همیشه رد میشه
رسوا میشم
نگو آقا برام جا نیست
نگو حرم جای ما نیست
حق با توئه ولی آقا
تنها میشم
حسییین وااای
ای آقام دوست دارم به وللهه
میگن شبای جمعه آقا
کرببلا چه عالیه
حرمت یه حالیه
جای ما اونجا خالیه
نبودم یه سالیه
مادرت اون حوالیه
قدش هلالیه
چشم دنیا دریا میشه
ولولهای بر پا میشه
تا روضهخون زهرا میشه
میره از حال
راوی روضهها میشه
با نالههاش غوغا میشه
سرت به نیزهها میشه
وای از گودال
ای وای حسینم زینبم چه بیقراره حسینم کفن نداره
@navaye_asheghaan
طفلم اما غم نهان دارم
در دلم درد بیکران دارم
خاطرات بدی ز بزم شراب
شکوه از چوب خیزران دارم
طفلم اما شبیه پیرزنان
موسپیدم قد کمان دارم
سایه ات کم نشد دمی ز سرم
از سرت باز سایبان دارم
سرت از دست خصم میگیرم
تا کمی در بدن توان دارم
جای تو نیست بین تشت طلا
بر سرت جای به از آن دارم
جای خوش کن به دامنم بابا
بقلم کن هنوز جان دارم
ای فدای لب ترک ترکت
بر لبت اشک بی امان دارم
جای سالم نمانده در بدنم
درد جانسوز استخوان دارم
رفتی و خیمه ها به یغما رفت
گله از دست ساربان دارم
اصلا از دخترت خبر داری
که چرا بر رخم نشان دارم؟
دست وپا گیر خواهرت بودم
خجلت از روی عمه جان دارم
شاعر:
میثم تربتی
@navaye_asheghaan
Untitled 2.mp3
17.19M
#زمینه. روضه ای
شهادت حضرت رقیه
🎤 با نوای حاج حسین سیب سرخی
@navaye_asheghaan
ستون به ستون میروم؛ دلم غرقِ خون میروم ●♪♫
به جوش و خروشم، علم روی دوشم ●♪♫
من افتاده بودم؛ بی تو زار و حیران ●♪♫
دستم را گرفتی؛ تا گفتم حسین جان ●♪♫
تربت هو شفا حسین؛ ساکنِ کربلا حسین ●♪♫
قدم به قدم اشک و آه؛ به هر موکبی ذکر شاه ●♪♫
پریشان و گریان به یادِ اسیران ●♪♫
با یادِ تنت، ای در صحرا فتاده ●♪♫
می آیم به سویت، با پای پیاده ●♪♫
@navaye_asheghaan
به نام خدا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهارشنبه نسیمی زِ توس می آید
هوای گنبـد شمس الشموس می آید
کبوتر دل من ، بغضِ دانه می گیرد
به یاد شاه خراسان بهانه می گیرد
محرم است و دلم سوز و ناله ها دارد
هوای روضه ی خونبار لاله ها دارد
به یاد گفتنِ "یابن الشبیب" می گریم
به احترام زُهیر و حبیب می گریم
اَلا، امام رئوفم ! دلم هواییِ توست
فدای آن دلِ پر دردِ کربلاییِ توست
بخوان تو روضه جد غریب ، یا سلطان
بگو دوباره به اِبن الشبیب ، یا سلطان
بگو که جدّ تو را ، بی هوا زدند آخر
دوباره زنده شد آنجا ، غریبیِ مادر
بگو که با لبِ تشنه ، بریده شد حنجر
به زیرِ سُمّ سُتوران ، شکسته شد پیکر
بگو ، چه داغ کشیـدند بر دل زینب
که دید پیکر بی سر به زیرِ ده مَرکَب
سه روز پیکر عریان به روی صحرا ماند
غریبیِ شَه بی سر ، وحوش را گریاند
بخوان تو روضه شاهی که بی کفن مانده
به دشت کرب و بلا پاره پاره تن مانده
بگو زِ داغ جوانی که سینــه را سوزاند
ستون عرش و زمین را غمِ علی لرزاند
بگو زِغنچه ی شش ماهه ای که پرپر شد
از آن سه شعبه که سهمِ گلوی اصغر شد
بگو نبود ، علمدار و ، وقت غـارت شد
نصیب زینب کبری ، غمِ اســارت شد
صدای ناله ی قلب شکســته می آید
ندای قافله سالار خستـــه می آید
شکسته شد ، دل زینب ز شام و بازارش
نشست ، داغ فراوان به قلب بیمارش
بمانَد اینکه خرابه ، چه بر سرش آمد
چه بر ســرِ گــلِ یاسِ برادرش امد
به قول عمهٔ ســادات ، اَمان زِ شــام بلا
به "کیمـیا" بده یارب ! برات کرب و بلا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱۰
@navaye_asheghaan
3813-attachment-روضه-شام،اسارت-و-مجلس-یزید-_-گریز-حضرت-زهرا-سلام-الله-علیها-_-میرزامحمدی.mp3
853.7K
#روضه_شام
اسارت و مجلس یزید استاد میرزامحمدی
"اطلب منک ثلاثة اشیا" سه تا شیء گران بها من از تو طلب دارم ، نه اینکه فقط همین سه تا رو از ما به غارت بردید ، نه ، در بین اشیاء غارتی قسمتیش رو زین العابدین تحویل گرفت ، قسمتی شم من باید تحویل بگیرم ؛
اولین امانتی اینه "عمامةجدی رسول الله" ان شاالله وعده ی هممون حرم زینب کبری ، اونجا بخونیم این روضه رو ، یزید!یه عمامه ای رو سر برادرم بود ، عمامه ی جدم پیغمبر بود ، من ندیدم ولی به من گفتن اخنس ملعون اونو به غارت برده،،،،
دومین شی ای که از ما به غارت بردی اونقده برام عزیزه که پنجاه سال این یادگار مادرم نزد من امانت بود ، "قمیص اَخُ الحسین " پیراهن برادرم حسینه .... الله کبر ، کدوم پیرهن ، همون پیرهنی که امام صادق فرمود : بیش از 120 جای تیر و تیغ و نیزه و شمشیر بر این پیرهن بود .... اما فاطمیه ست سومیش رو بگم و بنشینم ،فیض آمادست ....
سومین چیزی که تو باید به ما پس بدی ، اصلا آگه این نزد تو باشه من به غیرت زینبیم بر میخوره ، میدونی چیه ؟؟ "مقنعة امی فاطمه" فهمیدی چی گفتم ؟ من از شما می پرسم این مقنعه و معجرو از کجا آورده بودن؟؟؟ ان شاالله که از سر زن ها ربوده نشده باشه،،،،
@navaye_asheghaan
👆روضه جانسوز حضرتِ رقیه سلام الله علیها _ ویژه ایام محرم و صفر _حاج احمد واعظی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بابا،بابا،بابا....
دلم بشکسته بود،بابا!
غمین و خسته بود،بابا!
دو دستِ کوچولویِ من
به زنجیر بسته بود،بابا!
*امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...*
نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو
نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو
*بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...*
نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من
تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من
بابا،بابا،بابا....
دیگه بسه جدایی
منو ببر بابایی
دلم خون و رُخم زرده
روزا گرم و شبا سرده
سَرَم،چشمم،تنم
گوشم،همه درده
نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی
یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی
*بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...*
بابا،بابا،بابا....
نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا!
یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا!
*خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت....
نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین...
گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟
شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم....
گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟...
ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا!....
➖➖➖➖➖➖➖
حاج_احمد_واعظی
@navaye_asheghaan
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی
من از خرابه، تو از تشت سر درآوردی
چقدر شکل توام بس که کعب نی خوردم
چقدر مثل منی بس که خیزران خوردی
تو در تنور و منم در خرابه خوابیدم
چقدر ما دو نفر شکل هم بلا دیدیم
سفر به ما نمی آید، سفر بلا دارد
سفر به ما نمی افتد، که ماجرا دارد
ببین که هر دویمان را اسیر کرده سفر
ببین که هر دویمان را چه پیر کرده سفر
دلم گرفته چرا اینقدر کتک خوردیم
من و تو مثل هم از یک نفر کتک خوردیم
همین که قبل غروبی عموی من گم شد
میان همهمه سنجاق موی من گم شد
مسافرت همه شادند و ما گرفتاریم
شبانه روز گرفتار کوچه بازاریم
قرار بود همیشه کنار هم باشیم
عزیز کرده هم بی قرار هم باشیم
تو رفتی من بیچاره بی نوا ماندم
تو رفتی و چقدر زیر دست و پا ماندم
یکی ز پیش و دو سه تا لگد ز پس خوردم
کتک ز زجر ولی سیلی از شبس خوردم
قرار بود که خوش بگذر ولی نگذشت
چقدر پای پیاده دویده ام در دشت
بیا مراببر با خودت که خسته شدم
سه ساله ام قد صد ساله ها شکسته شدم
عیادتم که نرسیدی به کفن و دفنم باش
برای فاتحه دادن پای ختمم باش
کفن نداشتم و غسل هم نکردنم
ولی خوشم که شبیه تو خاک کردنم
اگر پیر شدم من هنوز شیرینم
بگو عمو برسد لحظه های تدفینم
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
#کوفه_و_شام
#شاعر؟
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات_محرمی
روزگارم در پناه تکیه ات سر می شود
دست، بر خاک سیاهم می زنم زر می شود
بچهء شاگردِ پرچم دوز را، مردی شده!
خوش بحالش مثل نوکرهات، نوکر می شود
فرش خود را می فروشم خرج هیئت می کنم
برکت ولخرجی ام، صدها برابر می شود
هروله کردم، پس از آن گریه می چسبد فقط
خستگی سینه زن با گریه اش در می شود
عقل را ول کرده ام، خواب و خوراکم روضه است
مجلس دیوانه ها یک جور دیگر می شود
پهلوی هر روضه، چایِ قند، پهلو میخورم
اشک هایم آبِ جوش این سماور می شود
مزه دارد دستپخت آشپزهایت حسین!
بانی دیگ غذایت شخص مادر می شود
چوب و هیزم دیدم و یاد تنور افتاده ام
سوختم از غصهء آن سر که لاغر می شود
دخترم خورده زمین و پای او زخمی شده
از رقیه خواستم!... عشقش مکرر می شود
آب می نوشم ولی در استکانم آتش است
تشنگی کربلا با آب، بدتر می شود
پیش زهرا آب را بستند بر اهل حرم
این خبر دارد به داغی سخت، منجر میشود
گریه کرد و از میان خیمه پا بیرون گذاشت
گفت بابا؛ یاورت این دفعه اصغر میشود
نه حسن داری کنارت، نه علمداری حسین
گر بمانم در حرم، محسن مکدّر میشود
یک علیِّ اکبر تو شد هزار و یک علی
پس علیِّ اصغرت هم چند لشکر میشود
#رضا_دین_پرور
@navaye_asheghaan
مداحی_آنلاین_همه_جا_کربلا_همه_جا_نینوا_نریمان_پناهی.mp3
3.25M
🌴همه جا کربلا همه جا نینوا
🌴من ابالفضلیم به امید خدا
🎙 نریمان_پناهی
👌بسیار دلنشین
#امام_حسین #اربعین
@navaye_asheghaan
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمینِ تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازهی ساعات میگویند
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأسِ مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید، دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلهی حاجات میگویند
آل علی را شامیان خونِ جگر دادند
از کوچهی تنگ یهودیها گذر دادند
اینجا مسلمانانش از تورات میگویند
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشت سنگی از زمین، پرسید: این زن کیست؟
گفتند: او را عمهی سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامیها_
روبندهای کهنه را سوغات میگویند؟!...
✍ #سیدمیلاد_حسنی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_شام؛ #مجلس_یزید_ممنون؛ #حضرت_رقیه_س_شهادت
گفتم به "دل" بمیر!، به "جان" گفتهام بسوز!
خورشید بر فرازِ نِی و تیره گشته روز
عالَم فدایِ آنکه سرش را بریدهاند!
نفرین به خصم، لعن به اشرارِ کینهتوز
یا زینب الصبور! بخوان از غمِ حسین
شامِ سیاه را به یکی آه، برفروز!
با چوبِ خیزران به لبش زد یزید و بعد_
دختر که دید، عمه به او گفت: لب بدوز!
**
دارد تمام میشود این ماهِ عاشقی؛
من سخت، بیقرارِ شبِ سومم هنوز!
✍ #عادل_حسین_قربان
@navaye_asheghaan
#پایان_ماه_محرم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
دارد تمام میشود این ماهِ عاشقی
من سخت، بیقرارِ شبِ سومم هنوز!
✍ #عادل_حسین_قربان
@navaye_asheghaan
مداحی و نوحه علی پورکاوه صوتی آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد شور واحد

کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد

( آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد )
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد …!!
کوه رویای من از بعد رفتنت خراب شد
♬♩
جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم ♩♭
زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم
دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه
میبینمت چشمت هنوز بازه برا تو میخونم لالایی ♩♭
به اسرار عمه منم یه خورده آب خوردم •♫!
ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی !!♫
♬♪
من این پایین تو اون بالا علی بالام
من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه
همه دنیامو میدم تو بغلم باشی یه لحظه •♫!
♩♭
من چشمام همش سیاهی میره مثل روزگارم ♬♩
برا مردنم همین کافیه که تو رو ندارم
تو این عالم به تازه عروس پسر مرده …!!
همش از این و اون کتک خورده کی آخه انقدر میخنده
♬♪
همش میگم الهی چشم حرمله کور شه
بگو که از محمل من دور شه یا اینکه چشماشو ببنده
♬♩
من این پایین تو اون بالا علی بالام
♬♪
این سه شعبه زندگیمو به سه قسمت کرده تقسیم ♬♩
قبل تیر و بعد تیر خوردن به هستیم
…!!
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره ♬♪
جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره !!♫
تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی ♬♩
عصای دست نیزه دارایی بی تو از این زمونه سیرم
آی گل یاسم بگو کی از شاخه تو رو چیده ♭♪
لبت هنوزم بوی شیر میده ♩♭
(
دخترای اهل شامو هیچ وقت بابا نمیبخشم •♫!
مردم بی احترامو هیچ وقت بابا نمیبخشم ♩♭
♬♪
دخترت رو توی بازار بلا با دست نشون دادن ♭♪
لباسای پارمو با دست نشون دادن
اونایی که برای دِرهم سرتو بردن !!!
گوشواره دخترتو بردن ♭♪
النگوی دخترتو بردن ♭♪
ریخته دندونای شیری من
بابا سه سالتو خیلی زدن ♬♪
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۲۳_۰۶_۴۹_۱۲_۰۱۵.mp3
6.2M
زیارت عاشورا
🎙#یونس_حبیبی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
#کربلای_معلی🎙
.
و قَبرُهُ فِی قُلُوبِ مَن والاهُ
هر کجا ذکر حسین است همان جا حرم است
هر کجا روضه به پا شد حرم مسلّم است
تحت قبه ی حسین دعا همان اجابت است
زیر گنبدی که استجابتش همان دم است
همه زائر حریم کربلای او شوند
در میان مجلسی که ذکر او فراهم است
هر کجا ذکر حسین است همان قبه ی اوست
زیر گنبدی که اهل روضه اش مکرّم است
مجلس عزای او فخر تمام عرشیان
نام هر گریه کنی ثبت به لوح و قلم است
چای روضه ی حسین طعم بهشتی دارد
نوحه و زمزمه اش ذکر خدای عالم است
غم او شورش شیرین دل عشاق است
شادی روز جزا بارقه ی همین غم است
کوثر بهشتیان سرشک چشم عاشقان
خوشی اهل جنان جلوه ی اشک ماتم است
نخ قنداقه ی شش ماهه ی او دخیل ماست
باب حاجات دل تمام نسل آدم است
بیرق و علامتش لوای اهل جنت است
چشم آسمانیان سمت نسیم پرچم است
امتداد کربلا تا دل ما کشیده شد
هر شهید غرق خون ، شهیدی از محرّم است
عارفی بود شهیدی که به دفاع از حرمش
گفت ای اهل حرم ، دیده به صاحب علَم است
عاقبت به خیری ما گرو ولایت است
به فقیهی که کلامش از وصی خاتم است
این خلاصه ی وصیّت تمام شهداست
کل جمهوری اسلامی ایران حرم است
#امام_حسین
.
راهمان افتاد بر شام بلا کاری بکن
باز شد دروازه های ناسزا کاری بکن
پیکرم زخمی شده ، اما فدای پیکرت
میکُشد زخم زبان ، ای سر جدا کاری بکن
سنگها میبارد از دیوار و در اما حسین
بر نگاه شامیان بی حیا کاری بکن
سایه من را مدینه هیچ همسایه ندید
حال گشتم سایبان بچه ها کاری بکن
بی وفایی رسم ما هرگز نبوده ای عزیز
بهر تسکین غمم ای با وفا کاری بکن
آشنایی نیست اینجا غیر سنگ و کعب نی
مرحم دردم بیا ، ای آشنا کاری بکن
خارجی خواندند ما را جان تو یک مشت مست
ای زلال کوثر و آل عبا کاری بکن
پشت پرده همسران شامیان ، من مانده ام
بین این نامحرمان ، خون خدا کاری بکن
چوب و لعل پاره و نامحرم و ناموس دین
غیرت الله حرم مشکل گشا کاری بکن
#داریوش_جعفری
#زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#میثم_مطیعی
خبر دارم که مهمان منی امشب پدر جان
ببین ویرانه را با زخم تن کردم چراغان
تو بنشین روبرویم
مپرس از رنگ و رویم
به روی من نیاور
اگر آشفته مویم
تو حق داری آه
که نشناسیام، منم من دختر تو
تو هم حق بده
که نشناسمت
چه آمد بر سر تو
وقتی سرو آوردن تو ویرونه، سرو تو دامن گرفت، این بچه تعجب کرده، بابا لبت، بابا سرت، بابا دندانت، بابا پیشانیت، بابا رگ های گردنت....
سه غم آمد به جانم هر سه یکبار ای پدر جان
غریبی و اسیری و غم یار ای پدر جان
غریبی و اسیری چاره داره، چاره داره
غم یار و غم یار، غم یار ای پدر جان
مپرس از روی نیلی، مپرس از جای سیلی
مپرس از گوشواره، نه از این گوش پاره
نظر کن فقط، به این سرخیِ، گُلِ پیراهن من
بیا ای پدر، کنون سر بنه، به روی دامن من
حسین جان حسین....
وقتی این بچه سر بابا رو دید با بابا حرف زد، عمه سادات هم کنار اون سر بریده داره حرف میزنه
تمام لاله ها رفتن تنها مانده ام من
خدا داند نمازم را نشسته خوانده ام من
ز دل خیزد شراره ندارم راه چاره
که در هفت آسمانم نمانده یک ستاره
🏴_______________