.
نوحه_مهدوی
#اسارت
#گفتگوی_عروس_و_داماد_کربلا
#گفتگوی_حضرت_رقیه_باعمو_علیهماالسلام
#هفتم_امام_حسین_علیه_السلام
غریب عالم،برای جدّت
یه هفته غرق ماتمی
الهی باشه این اشکای ما
به زخم قلبت مرهمی
یه هفته مونده دل تو آقا
کنار قتلگاه کربلا
ولی با عمه ها راهی شدی
به سمت کوفه و شام بلا
ای وای
شدن با زجر و خولی همسفر
ای وای
شدن با طعنه هاشون خون جگر
ای وای
شدن پای نیزه ها محتضر
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸
رقیّه سادات،نگاش رو نیزه ست
شده با عمو روبه رو
میگه: باغیرت با اشک شرمت
نسوزون قلبم رو عمو
از اون وقتی که رفتی علقمه
جسارت شد به ما یک عالمه
همون صورت که هی بوسه زدی
حالا جای سیلی محکمه
رفتی
بیاری واسه ما چندقطره آب
رفتی
چی اومد سر کودک رباب
رفتی
ببین رفته دستام بین طناب
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸
می بینه بازم زبیده خاتون
سر قاسم رو نیزه هاست
میگه قاسم جان،نبینم رو نی
که موی تو با خون حناست
ببین چند تا دشمن بددهن
منو روبه روی تو می زنن
عروست رو به جای دسته گل
با ضرب تازیونه می برن
ای وای
عزا شد عروسی من چه زود
ای وای
شده هر جای تن من کبود
ای وای
کاشکی تو آغوشم سر تو بود
اللهم عجل لولیک الفرج....
#هفده_محرم
#هفتم_امام_حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#راس_الحسین_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_حضرت_زینب
#اسارت
واقعا سخت است بیمحرم سفر کردن حسین
بر رخ محرم به نوک نی نظر کردن حسین
واقعا سخت است بعد از شش برادر داشتن
از صف نامحرمان تنها گذر کردن حسین
واقعا سخت است ماندن پشت یک دروازه و
شهر را بهر تماشايت خبر كردن حسين
واقعا سخت است با راسی کنار محملت
از نگاه دشمنان دون حذر کردن حسین
واقعا سخت است رفتن رو ی پشت بامها
دامن خود را پر از سنگ و حجر کردن حسین
واقعا سخت است در تشت زری با خیزران
لعل لبهای کسی زیر و زبر کردن حسین
#سید_محمدتقی_ساداتیه
.
.
#اسارت
#عبور_از_کربلا_تا_کوفه_و_شام
#راس_الحسین_علیه_السلام
صبرم به هر مصیبت و محنت سپر شده
دانی چگونه روز و شبم بی تو سر شده
از اینهمه بلا و مصیبت که دیده ام
سهم دلم شراره و خون جگر شده
آب از سرم گذشته و تنها و بیکسم
یارم در این زمانه، دو چشمی که تر شده
از بسکه تازیانه شده سهم دخترت
تابی به تن ندارد و بی بال و پر شده
اوج غریبی ام بِنِگر ای فلک کنون
تنها انیس غربتم اشک بصر شده
عباس کو تا که ببیند سنان و شمر
با خواهر شکسته دلش همسفر شده
#اسلام_مولایی ✍
.
@navaye_asheghaan
#روضه_اسارت
◾️#اسارت #شام
◾️#آقای_خمسه
◾️ ورود کاروان اسرا به شام
➖#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲
بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#حضرت_زینب(س)
#اسارت
زیر تیر و نیزهها پیکر شاه کربلا
ذکر زهرا و زینب واویلتا واویلتا
شد حسین فاطمه آخر فدا
بر زمین جاری شده خون خدا
ثارالله واویلتاه واویلتاه
زینب سرگردان شده بالای تل گریان شده
قتلگه دریای خون گویا عید قربان شده
کشته شد به دست قوم بیوفا
با کهنه خنجر ذبیحاً بِالقَفا
ثارالله واویلتاه واویلتا
سرها بر روی سنان زینب ماند و یک کاروان
دست بسته سوی شام با قامتی گشته کمان
چشم کودکان همه به سوی نی
دختر زهرا کجا و بزم می
ثارالله واویلتاه واویلتاه
#بهمن_عظیمی ✍
.👇
.
#زمینه
#حضرت_زینب(س)
#اسارت
ای حسین من ، رفتی و تنهام گذاشتی بین این دشمن
ای حسین من ، توی کربلا کنار تو منم کشتن
ای حسین من ، بعد تو نیستم به واللهِه دیگه خوش من
بعد تو تنهام ، به خدا رمق نمونده دیگه توی پام
بعد تو تنهام ، ندارم امید و دلخوشی توی دنیام
بعد تو تنهام ، بدنت تو قتلگاس من با سرت اینجام
توو اوج بی رحمی اسیر دست اینام
ای وای من که همسفر با این نامردام
دعایی کن تا جون بِدم که سیر از دنیام
حسین جان ببین چه بیکسم
دلم خون شده به تو قسم
میدونم به تو نمیرسم
حسین جان
هستی زینب ، بعد تو فرقی نداره دیگه روز و شب
هستی زینب ، نمیافته اسم تو یک نفسم از لب
هستی زینب ، دخترت داره میسوزه انگاری توو تب
به خدا مردم ، پای تو وایسادم و خیلی کتک خوردم
به خدا مردم ، خیلی تنگه واسه تو این دل افسردم
به خدا مردم ، ولی پیش دشمنات که کم نیاوردم
از غم دوری میکِشم عذاب این روزا
تازیونه میده بهم جواب این روزا
دلنگرونم واسه ی رباب این روزا
منو کشت لالایی خوندنش
به خاک سیاه نشوندنش
امید نیست به زنده موندنش
حسین جان
نمیره یادم ، توی قتلگاه تو از نفس افتادم
نمیره یادم ، توی اون سه ساعته صد دفعه جون دادم
نمیره یادم ، کاش منم جون میدادم شبیه اولادم
سر تو بر نی ، میزنن با تازیونه بچههاتو هِی
سرتو بر نی ، زن و بچهات راهی ن به سوی بزم مِی
سر تو بر نی ، روزی صد بار میمیرم تا بشه عمرم طِی
لاله ی زینب روی نیزه ها روئیده
از بس به سمت صورت تو سنگ باریده
لخته به لخته خون روی لبات چسبیده
الهی بمیره خواهرت
چقد ریخته سنگ برابرت
به هم ریخته صورت و سرت
حسین جان
#بهمن_عظیمی✍
.👇
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#اسارت
#راس_الحسین
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سیب_سرخی 🎤
رفتی و من ، از غم تو ، خون جگرم ، حسین جانم
از روی نی ، فکری بکن ، واسه حرم ، حسین جانم
حلالم کن ، اگه موندی روو خاک بیابون و صحرا
حلالم کن ، اگه رفته سرت روی نیزه ی اعدا
حلالم کن ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
سایه ی تو ، کم شده از ، روی سرم ، حسین جانم
پاشو ببین ، حرمله شد ، همسفرم ، حسین جانم
چشت روشن ، روی ناقه ها می برنم به اسارت
چشت روشن ، واسه این همه درد و مصیبت و غارت
چشت روشن، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
یادمه که ، پیش چشام ، میزدنت ، حسین جانم
مرکباشون ، رد شدن از ، روی تنت ، حسین جانم
توی گودال ، نفساتو بریدن و هلهله کردن
توی گودال ، بدنت رو دریدن و هلهله کردن
توی گودال ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
کُشتنتو ، بعد تو شد، غارت حرم ، حسین جانم
سوخته توو اون ، شعله و دود ، موی سرم ، حسین جانم
خبر داری ، به تموم زنای حرم شد اهانت
خبر داری ، اومدن توی خیمه برای غنیمت
خبر داری ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
#عباس_قلعه✍
👇👇
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#اسارت
#مصائب_کوفه
ای ماه شبهای زینب
ذکر و آوای زینب
روی نیزه تو هستی
قوّت پای زینب
ای برادر _ جان خواهر (۲)
پابه پای سرت می آیم
همره دخترت می آیم
تا ره آخرت می آیم ۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
ای قاری خوش زبانم
کن نظر مهربانم
مثل تو شعله خورده
خرمن گیسوانم
ای نگارم _ بی قرارم(۲)
وایِ من بسته خون چشمانت
پاره گشته لب خندانت
سنگ کین خورده بر دندانت۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
ای مقتدای کریمان
کن نظر بر یتیمان
دشمنت نان و خرما
میدهد بر اسیران
خسته جانم _ نوحه خوانم(۲)
از غمت قدکمان شد زینب
بندِ نامحرمان شد زینب
همسفر با سنان شد زینب ۲ حسین
سیدی با اباعبدالله
#نوحه
#اسارت #کوفه
#دروازه_کوفه
#مجتبی_صمدی_شهاب✍
👇
.
#زمینه
#اسارت
#مصائب_کوفه
**
بی قراره آسمان
گریه داره بی امان
از غمِ اسارتِ عمه ی صاحبَ الزمان
وای از این درد و بلا
کوفیانِ بی حیا
دخترِ علی کجا و خولی و شمر و سنان
به خدا که سخته ، فکرشم عذابه
حرمله همش کنار محملِ ربابه
غصه داره زینب ، غرقِ اضطرابه
قافله راهی به سوی مجلسِ شرابه
*******************
دل غمینه نُه فلک
زخم ما خورده نمک
دختران اهل بیتو می زنن چرا کتک
بر سر و سینه زنان
هی میگه رقیه جان
عمو عباسم کجاس تا که به من بده کمک
عموجون کجایی ، حالا که اسیرم
از روی نیزه بیا پایین دارم می میرم
می زنن به دستام ، تازیونه اینجا
هر موقع که من بهونه ی بابا می گیرم
#کوفه
*********************
#رضا_یزدی_اصل✍
👇
@navaye_asheghaan
.
#واحد_سنگین
#اسارت
#حضرت_زینب
*************************
ارض و سما هر دو گریونن ، از غم زینب
فرشته ها روضه میخونن ، از غم زینب
حسین و عباس روی نیزه دل پریشونن
( از غم زینب ) (۲)
چشم حسینه از اون بالا سوی زینب
خیلی خجالت کشیده از روی زینب
به زیرِ معجر پریشونه موی زینب
دل همه عالم زاره
زینبی که عفت داره
راهیِ کوچه بازاره
*****************************
برا کسی که امیر باشه ، بده اسارت
برا زنی که بهشت جاشه ، بده اسارت
برای زینب که این دنیا به زیر پاشه
( بده اسارت ) (۲)
خیلی بده رسمِ این دنیا ، ای وای ای وای
شده زینب بی کس و تنها ، ای وای ای وای
اذیت شد دخترِ زهرا ، ای وای ای وای
جان جهان اومد بر لب
امان از این ماتم یارب
شده بسته دستِ زینب
*******************************
چه جوری میره چهل منزل ، با دست بسته
داره میخونه امان ای دل ، با دست بسته
سرش رو زد با دل خون بر چوبه ی محمل
(با دست بسته )(۲)
با دست بسته داره با غم هاش می سازه
بند اسارت به دستش بالِ پروازه
حاجت ما رو میده از بس دستش بازه
به دست زینب این شبها
همه میشیم حاجت روا
میریم با هم تا کربلا
رضا یزدی اصل ✍
👇
@navaye_asheghaan
.
دنیا به بچههای حسن خوب تا نکرد
#بی_بی_شریفه
نامش شریفه بود و شرافت ملازمش
شأن و شکوه حلقه به گوش مداومش
مستوره بود و معجرش از شهپر ملک
خورشید بود ذرهای از مهر دائمش
هفت آسمان به فخر عنان گیر مرکبش
شب پردهدار محمل او صبح خادمش
بنت الکریم بود و کرامت خصال او
بنت الجلال بود و متانت مکارمش
آموزگار کوه بود و وقارش نمیشکست
منصوره بود و زینب کبری معلمش
در خیمه سوخت چادرش اما رها نشد
یک لحظه بین شعله حجاب مقاومش
نامحرم از زمین و زمان ناگهان دمید
یک تن نبود دور و برش از محارمش
فرصت نداد وا کند او گوشواره را
با لاله برد زیور از او خصم ظالمش
خالی شد از ستاره حرم لیک خصم دون
پر شد ز گوشواره و لاله غنایمش
پهلو شکسته بود و رخش نیلی و کبود
بشناس بنت فاطمه را از علائمش
از زیر پا عقیله تنش را برون کشید
اما دگر شکسته شد آن قد قائمش
زخمی به روی ناقه تعادل دگر نداشت
می اوفتاد به خاک و خزان بود موسمش
نگذاشت خصم مجلس ختمش به پا شود
بر ناقه ها گرفت عقیله مراسمش
دنیا به بچههای حسن خوب تا نکرد
این بود از شریفه و آن هم ز قاسمش
#موسی_علیمرادی محرم۱۴۰۳
#حضرت_فاطمه_بنت_الحسن_سلام_الله
#دردانه_ارباب_کریمم
#مصایب_کوفه_و_شام
#اسارت
.
@navaye_asheghaan
.
#شریفه_بنت_الحسن
چشم من و احسان تو بی بی شریفه
درد من ودرمان تو بی بی شریفه
باباکریم عالم و توهم کریمه
جانم شود قربان تو بی بی شریفه
هر عاشقی که میشود کرببلایی
بایدشودمهمان تو بی بی شریفه
ای بانویی که توطبیبان را طبیبی
این بهترین عنوان تو بی بی شریفه
دست توسل تابه درگاه توبردم
دیدم یم احسان تو بی بی شریفه
مادردمندوتوطبیب اهلبیتی
این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه
تودرمسیرزائران اربعینی
این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه
مابی سروسامان شاه سرجدائیم
ای کربلا سامان تو بی بی شریفه
...........
بهر تو میگریم که ضرب تازیانه
گردیده آب و نان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که در راه اسارت
بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که از کین خنده کردند
بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه
بهر تو میگریم که همچون عمه بستند
با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
#محمد_خرمفر ✍
#حضرت_فاطمه_بنت_الحسن_سلام_الله
#دردانه_ارباب_کریمم
#اسارت
#مصایب_کوفه_و_شام
#بی_بی_شریفه
.
@navaye_asheghaan