eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.7هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. آرامش نگاه ترم رأس روی نی از داغ توست خم کمرم رأس روی نی بی سایه بان شدی به سر نیزه ها ولی سایه فکنده ای به سرم رأس روی نی پیشانی ام به قصد تأسّی شکسته است افتاده بر تو چون نظرم رأس روی نی حقّم بده اگر که بمیرم در این مسیر با قاتل تو هم سفرم رأس روی نی گردیده ای تو سر به سر نیزه ها و من کوچه به کوچه در به درم رأس روی نی خورشید ِصبح تا به غروبم تو هستی و بعد از غروب هم قمرم رأس روی نی در روز ، حقّ گریه ندارم گذشته است با گریه ،شام تا سحرم رأس روی نی وقت نزول ِ کعب نی و تازیانه ها بر کودکان تو سپرم رأس روی نی بنگر به روی نیزه که من دل شکسته ی چشم حرامی ِ گذرم رأس روی نی با سنگ بام و رقص زنان ساختم ولی دل خون ِ سبِّ بر پدرم رأس روی نی ✍عبدالمحسن .
. خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب از بس منقش است سرت از عصا و سنگ زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب چشمان خود ببند که در کوچه های شام شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب اما ببین که سرو قد همسرت رباب شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب ✍عبدالمحسن .
1_27143579.mp3
5.9M
بریده حنجر خداحافظ😭 عزیز بی سر خداحافظ😭 تو را می‌سپارم به آغوش صحرا😭 فتاده ز نی سایه ات بر سر ما😭 حاج میثم مطیعی
. 🔘🔘9⃣1⃣9⃣🔘🔘 ☑️بنداول حا و سینم/ نیزه نشینم ای وای من وای من نور عینم یا و نونم/ من روضه خونم ای وای من وای من یاحسینم من خمیدم /دیگه بریدم ای وای من وای من یاحسینم دیگه خستم پیر وشکستم ای وای من وای من یاحسینم .... یاحسین(ع) باقلب زار و /از نیزه دارو/مرکب سوار و هرجا اسمت رو بردیم توو ازدحام و/از روی بام و/مردای شام همگی سیلی خوردیم حسین یاحسین(ع) ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم ای قرارم/نیزه سوارم/ای وای من وای من/یاحسینم نور دیده/ای سربریده/ای وای من وای من/ای برادر میگم از دل /بین اراذل/ای وای من وای من جان خواهر ای برادر/ای پاره حنجر/ای وای من وای من/جان خواهر ....... یاحسین (ع) روزی هزار بار/باچوب اشرار/با پای پرخار رو زمینا افتادم دل غرقه در خون/باچشمِ گریون/حال پریشون/بارقیه ت جون دادم حسین یا حسین«ع» ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم ای شهیدم/ای روسپیدم/ای وای من وای من واحسینم زیرخنجر/لب تشنه مضطر/ای وای من وای من واحسینم بین گودال/افتادی بی حال/ای وای من وای من واحسینا زیر دشنه/جون دادی تشنه/ای وای من وای من واحسینا یاحسین(ع) وقتی توگودال /رفتی تو از حال/تو جار و جنجال دل مو میسوزوندن این قوم سفاک/باچکمه رو خاک/جسم پر از چاک/ تو رو برگردوندن حسین یا حسین«ع» 💠💠💠9⃣1⃣9⃣💠💠💠 ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• . •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) کانال کربلایی مجید مرادزاده .👇
4. روضه.mp3
13.91M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة (علیه السلام) قسمت سوم : روضه مداح پایان جلسه حاج رضا ایزدی هستند شب نهم محرم الحرام ۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
2. قسمت اول.mp3
7.92M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا قَمرَ العَشیرَة (علیه السلام) قسمت اول : شعرخوانی نفس میکشم در هوای شما شب نهم محرم الحرام ۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله ، قم
گریز به کاروان اسرا السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عاقبت می رسد آن روز که مولا برسد منجی کلّ جهان ،یوسف طاها برسد وارث کلّ مناقب، صاحب خُلق نکو مظهر هر صفت خالق یکتا برسد سیزده نور ِخلاصه شده در یک خورشید سحر ِ خاتمه بر هر شب یلدا برسد پا‌ گذارد به روی دیده ی ما حضرت عشق دلبر اصلی هر دیده ی شیدا برسد ناخدای دل ما می رسد از راه و سپس کشتی گمشده بر ساحل دریا برسد با معزّالمؤمنین،یک سو شود شیعه عزیز سوی دیگر موسم خواری اعدا برسد او چو آید بکشد تیغ علی را ز نیام وقت آتش زدن قاتل زهرا برسد مادرش بین شرار در و دیوار هنوز منتظر مانده که از جانب صحرا برسد منتظر مانده حسین بن علی در یم خون منتقم ، با عَلَم حضرت سقا برسد تازه مانده ست هزار و نهصد وپنجاه زخم بر تنش تا سحری اصل مداوا برسد زمزمه شد به لب رأس بریده، سر ِ نی عاقبت منتقم ِ زینب کبری' برسد ✍عبدالمحسن .
گریز به روضه ی السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله۰ تعالی فرجه الشریف آمدی در بین ما ، امّا تو را نشناختم هی زدی من را صدا امّا تو را نشناختم ای غریب فاطمه دائم کنارم بوده ای موقع درد و بلا امّا تو را نشناختم گر سراغم آمده ،بیماری صعب العلاج داده ای من را شفا امّا تو را نشناختم آمدم با صد امید و آرزوی وصل تو زیر خیمه ی عزا اما تو را نشناختم گاه بین گریه کن ها گاه با هر سینه زن خواندمت با هر نوا اما تو را نشناختم در شب جمعه برای دیدنت یابن الحسن آمدم کرب وبلا اما تو را نشناختم تا بیایی بزم ما خواندم کنار علقمه روضه ی دست جدا اما تو را نشناختم ..... گفت زینب: ای حسینم، آمدم در قتلگاه در میان‌ کشته ها امّا تو را نشناختم آمدم با آه بین لاله های پرپرت پرپر از دست جفا ،امّا تو را نشناختم دفن بودی زیر سنگ و خنجر و سرنیزه ها بود جسمت آشنا اما تو را نشناختم رأس تو بر نیزه ها رفت و تن صد چاک تو بین مقتل شد رها اما تو را نشناختم ✍عبدالمحسن .
شد دلخوشی برای سرم سایه ی سرت آرامش دو چشم ترم روی اطهرت آیات سجده دار بخوان روی نی که من با دست بسته سجده کنم در برابرت بهر گریز روضه ی روز و شبم بس است آن بوسه ای که من زده ام روی حنجرت از بعد ِظهر ِ روز دهم قامتم خمید سروم شده ست خم ز غم یاس پرپرت لیلا دراین میان شده مجنون چو دیده است صدها هلال شد قمر روی اکبرت سرتاسر مسیر ِ سرت سرخ گشته است از لکه های خون ِ کف پای دخترت دارد همیشه روی لبانش دعا رباب تا که نیفتد از سر ِ نی رأس اصغرت قلبت هزار مرتبه در کربلا شکست یک مرتبه فقط شده رأسم مکسّرت بهر تداعی شرر کوچه کافی است فکر طناب بسته به دستان خواهرت 📝عبدالمحسن .
3. بیان کرامت.mp3
3.86M
(علیه السلام) قسمت دوم : بیان کرامت شب نهم محرم الحرام ۱۳۹۶ ،
. کوتاه کن کلام... بماند بقیّه‌اش مرده است احترام... بماند بقیّه‌اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام... بماند بقیّه‌اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام... بماند بقیّه‌اش شمشیرها تمام شد و نیزه‌ها تمام شد سنگ ها تمام... بماند بقیّه‌اش گویا هنوز باور زینب نمی‌شود بر سینۀ امام...؟ بماند بقیّه‎اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام... بماند بقیّه‌اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام....بماند بقیّه‌اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام .... بماند بقیّه‌اش بر خاک خفته‌ای و مرا می برد عدو من می روم به شام... بماند بقیّه‌اش دلواپسم برای سرت روی نیزه‌ها از سنگ پشت بام... بماند بقیّه‌اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام... بماند بقیّه‌اش حالا قرار هست کجاها رود سرش؟ از کوفه تا به شام... بماند بقیه اش قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام ... بماند بقیه اش شاعر: محمد رسولی .
. از آیت‌الله بهجت قدس‌سره سؤال: آیا محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام و بغض دشمنان ایشان به‌تنهایی و درصورتی‌که به انجام عمل و عبادت منجر نشود، برای انسان مفید است؟ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: محبت خداوند متعال و محبت انبیا و اوصیای آن‌ها و اولیای خدا و بغض دشمنان خداوند متعال و اولیای ایشان، اصل همۀ طاعات است و عبادات فرع بر این دو [حب و بغض] هستند. و این دو، یعنی حب و بغض، از واجبات عقلی و نقلی است، «وَ هَلِ الدِّینَ اِلَّا الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ؟( آیا دین چیزی به‌جز حب و بغض است؟!) و مودت به ذوی‌القربی [اهل‌بیت پیامبر] نیز تنها اجر رسالت است که در قرآن کریم به تصریح بیان شده است.[١] [١]. [قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى] (بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم‌] هیچ پاداشى جز مودّت نزدیكانم، (یعنى اهل‌بیتم‌) نمى‌خواهم.)؛ شوری، ٢٣. https://eitaa.com/emame3vom/29423 .
. این دل زارم خوش به هواته زندگی من نذر عزاته خاک بهشت هم گرد عباته عرش معلی کرب و بلاته میخوام بیام حرم اگه امشب به سرم بزنه چه خوبه عشق تو شعله باشه آذرم بزنه به مادرت بگو یه سری به مادرم بزنه منم همون که از عشق تو یه عمریه هلاکم هلاک بازم میگم حسین یا حسین یاد همه اسیران خاک ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... خسته نشستم بین دو راهی بنده مطیعم هر چه تو خواهی ای کرم تو لا یتناهی باز ببخشا کوه به کاهی همینه آرزوم که غلام تو بمونم و بس میون روضه ها تورو میزنم صدا یه نفس عزیز فاطمه مهربون تر از تو هم مگه هست گریه کن تواَم یا حسین نذاری دست خالی برم میخوام یه بار بیام کربلا به نیت پدر مادرم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... حضرت جانان ، قبله ی عالم دور شَم از تو وای به حالم پای تو جاری اشک زلالم زنده به شوق روز وصالم کجا برم حسین که یه عمره جلد بام تواَم هوامو داری و کشته مُرده ی مرام تواَم تموم عزتم به همینه که غلام تواَم نگی برو که دق میکنم ، منم مثه خودت بی کسم دست دلم رو از دامنت نمکیشم به مولا قسم دلم خوشه که اربابمی ، خوشم که با تو هم صحبتم میخوام یه روز بمیرم برات آقا فقط پی فرصتم ... سیدنا حسین یا حسین ، سیدنا حسین یا حسین ... شاعر : .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Moghadam-Shab5Moharram1399[08].mp3
6.79M
▪️این دل زارم خوش به هواته▪️ 🎤 سبـک : شـور 🗓مراسم : شب پنجم محرم الحرام 1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. به هیات رسیدم که.. به نفس حاج مهدی سلحشور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به هیات رسیدم که حاجت بگیرم حسینی بمانم ، حسینی بمیرم تو خیر کثیری آقا ، تو نعم الامیری آقا ای دنیای من ، ای عقبی من سرشتم حسینُ بهشتم حسین است به لطفِ خدا سرنوشتم حسین است «اباعبدالله ... اباعبدالله ...» دل و دین ، سر و جان ، به قربانِ زینب که گشته دلِ من ، مسلمانِ زینب نوایِ دلم یا زینب ، حسینی شدم با زینب او دخت مولاست ، او جان زهراست بخوان از نوایش غم نینوا را به دستش ببین پرچم کربلا را «اباعبدالله ... اباعبدالله ...» ــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/29426 👇
. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَأتُوبُ إلَيهِ به اون ساعتی که تا به دنیا اومد ، انقدر مادرش با ادبه وقتی بدنیا اومد قنداقه شُ خودش روش نشد بیاره محضرِ مولا حدود بیست و یک سال تفاوت سنی خانوم حضرت زینب با حضرت اباالفضل سلام الله علیه هست .. میگن بی بی جانمون این قنداقه رو آورد محضر باباشون امیرالمومنین .. مولا تا یک نگاه کرد دیدن اول از همه دستاشُ از قنداق در آورد .. هی دستاشو میبوسید .. اسمشُ گذاشت ، لقبشو گذاشت ، تا لقبشُ خواهرش شنید گذاشته سقا ، گفت بابا مگه شغل داداشم آب آوردنه؟.. مگه اینه شغلش؟ .. مولا یه نگاهی کرد ، یه سری تکون داد گفت دخترم یه روزی میاد مجبور میشه بره آب بیاره .. یا رب نکن امید کسی را تو نا امید به ناامیدی عباس دو دستت رو بیار بالا .. من دیگه امشب روم نمیشه بگم به بی دست کربلا .. اگه کار داری باهاش شروع مجلس هر شب ما همین بوده به بی دست کربلا الهی العفو .. بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم مگذار که از دوری تو خار بمیرم بگذار دمی پایِ نگاهت بشینم مگذار که در حسرت دیدار بمیرم بی مایه ترینم به خریداری یوسف دیدن پیرزنه ی کلاف دست گرفته بعضیا بهش خندیدن گفتن تو چی میخوای تو این صف؟ نمیبینی کیا اومدن یوسف بخرن؟ بار طلا رو نمیبینی؟ کسی با این کلاف به تو یوسف میده؟؟ ی نگاه کرد گفت میدونم کسی با این کلاف یوسف به من نمیده اما دلم خوشه اسمم تو لیست خریدارای یوسفه ... اقاجان شب تاسوعاست یابن الحسن بی مایه ترینم به خریداری یوسف بگذار در این گوشۀ بازار بمیرم مگذار اجل جای دگر دیدنم آید بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم ای کاش نگارا وسط روضه ی ارباب یا در دل سینه زنی یار بمیرم من هم به اباالفضل قسم هست امیدم در راه وصالت چو علمدار بمیرم حالا صداش بزن .. یابن الحسن .. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ .. ای کاش الان جلو حرمش بودیم .. خوش بحال اونایی که الان دستاشونُ تو پنجره هایِ کفُ العباس گرفتن ..* 👇 ۱
. ✅امام صادق به نقل از پدر بزرگوارش فرمود : ✍پيامبر خدا (ص) فرمود: اگر آدمى گناه را پنهانى انجام دهد، جز به گنهكار زيان نمى زند، ولى اگر آشكارا انجامش دهد و كسى به او اعتراض نكند، زيانش به همگان مى رسد امام صادق عليه السلام فرمود: علّتش اين است كه او با گناه آشكار خود، دين خدا را خوار مى كند و دشمنان خدا از او سرمشق مى گيرند. 📚بحار الأنوار ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ .
نحس بودن بی نماز -نقش ولایت در قبولی اعمال -پاسخ شبهه ی ضد انقلاب های مذهبی علیه نظام .mp3
8.79M
بسم الله الرحمن الرحیم شب ششم محرم نحس بودن بی نماز -نقش ولایت در قبولی اعمال -پاسخ شبهه ی ضد انقلاب های مذهبی علیه نظام
. 🕋 *امسال بدون حج گذشت!!!* ‼️ *یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطالبی منتشر میشد که با پولی که از طرف ایرانی-ها صرف هزینه حج میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چندصد تا بیمارستان فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون فقیر رو میشه از فلاکت درآورد و چقدر لامبورگینی با پول ما وارد عربستان خواهد شد و....*❗ 🔹 *و کلا برای رفع هر مشکل اقتصادی که وجود داشت رو گردن هزینه های مردم برای حج می‌انداختند؟* ◽ *امسال هیچ ایرانی به حج نرفت، پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد، بسم الله! دستاوردهای اقتصادیشو برای ما بشمارید..* ◽ *تا حالا چند تا بیمارستان ساخته شد و به چند تا فقیرکمک شد؟؟؟* *دیدید همه این حرف‌ها برای دلسوزی فقرا نبود؟* هدف فقط *کم رنگ کردن باورهای مردم به مسائل شرعی و دینی* بود هدف فقط *دين گريز كردن مسلمانان* است. 🔹بیایید ترفندهای دشمن را بشناسیم و از عقل خود استفاده كنيم تا هر خرافاتي را به اسم دین به خورد مردم ندهند. ‌ .
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ انا فتحنای خدا یعنی اباالفضل بی دست ما فوق دستها یعنی اباالفضل هرکس گرفتار آمده آسوده باشد دارالادای قرضِ ما یعنی اباالفضل *هرکی گرفتاری داره ، ذکر اباالفضل میگیره نداره هیچ راه چاره ، ذکر اباالفضل میگیره* یا کاشف الکرب الحسین ما کلید است رمز قبولی دعا یعنی اباالفضل نیم دلش وقف حسن نیمی حسین است جمع شجاعت با سخا یعنی اباالفضل دست ردش را ارمنی ها هم ندیدن باهر غریبه آشنا یعنی اباالفضل هرجا که شد حرف از کرم یعنی حسن جان هرجا که شد حرف از سخا یعنی اباالفضل بر شان او کل شهیدان غبطه دارند بالانشین اولیا یعنی اباالفضل اصلا علی را در وجودش جمع کردن آیینۀ حیدر نما یعنی اباالفضل یاد قدیمی ها دوباره دم گرفتیم سقای دشت کربلا اباالفضل حاجات این جمع کن روا اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل روی لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقا بمیره در کنار دریا یار و علمدار من منو نزاری تنها ای کاش به فکر غصه هایِ من باش یه کاری کن غریبم داداش پاشو ببین ای سقا که حرمله سه شعبه داره میشه رباب دیگه بیچاره تلظی میکنه شیرخواره داداش ببین این لشکر چه نقشه های شومی دارن همه میان به سمتِ خیمه به شوقِ غارت گوشوارم بعد تو عباسِ من ، تنم میمونه زیر مرکب دیگه میره اسیری زینب نداره محرمی از امشب از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب *گفت داداش دیگه طاقت ندارم همه رفتن عباس مونده .. عاشورا اون موقعی که حضرت ابوالفضل میخواست بره یه ابی عبدالله بود یه حضرت ابوالفضل یه عبدالله ابن حسن امام سجادم که تو خیمه افتاده تو تب داره میسوزه .. وقتی گفت من برم ، گفت داداش تو بری همه لشکرم از هم میپاشه .. گفت دیگه سینه م طاقت نداره حسین .. قربون این آقا برم ارباب یه نگاه بهش کرد گفت عباسم میشه بری آب بیاری برا بچه ها .. تا عباس این امر رو قبول کرد اول از همه خانوم سکینه تو خیمه ی بچه ها گفت عمو عباسم قراره آب بیاره .. یه نفر دوید تو خیمه ی رباب گفت رباب غصه نخور عباس داره میره آب بیاره.. زدبه دلِ شریعه وقتی صدای تکبیر آخر عباس بلند شد یعنی من رسیدم به شریعه ابی عبدالله وسط لشکر ایستاده بود یه وقت یه نامردی داد زد به خیمه های حسین حمله کنن .. ارباب ما سراسیمه برگشت از صبح عاشورا وقتی ابی عبدالله میرفته به سمت میدان و بر میگشت هشت بار ابی عبدالله وداع کرده هرباری که بر میگشت صدای حسین بلند میشد به تکبیر .. زینب کبرا میگفت الحمدالله حسین برگشت حواست هست چی گفتم؟ الحمدالله داداشم اومد .. اینجا ارباب اومد دید نههیچکسی به خیمه ها حمله نکرده اینا دروغ گفتن .. عباس سراسیمه مشکُ بر از آب کرد از جا که بلند شد گفت مسیرمو عوض میکنم زودتر آبُ به لبای اصغر برسونم از وسط نخلستونا اومد یه نامردی رفت پشت یک نخلی اول از همه دست راستشو زدن .. (روضه شروع شده ها ) عباس داره میاد دست چپشو زدن مشکو به دندان گرفت شروع کردن به تیر زدن یه تیر به مشک آب زدن دیگه نرفت سمت خیمه ها اینجا دیگه نوشتن ایستاد مسیرشُ عوض کرد .. (الهی بفهمیم چی دارم..) میگم رفت تو دل دشمن همه فرار کردن شمر یه وقت گفت کجا میرید؟ کجا فرار میکنید؟ گفتن مگه نمیبینی عباس داره میادگفت برگرد اون که دست نداره گفتن یه طوری نگاه میکنه همه از ترس دارن فرار میکنن .. ای وای .. ــــــــــــــــــ 👇۲
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا لعنتش کنه گفت صبر کنید الان درستش میکنم .. حرمله ! چیه امیر؟ گفت چشماشو بزن ..‌ نامرد نشست تیرُ تو کمانش گذاشت یه تیر زد تو چشم آقا .. گفت سید ابراهیم هر چی سرمو تکون دادم تیر بیرون نیومد خم شدم تیرُ بین دو تا زانوهام گذاشتم کلاه خود از سرم افتاد یه نامردی چنان با عمود زد ... خورد با صورت زمین .. تا خورد زمین همۀ جوهرۀ صداشو جمع کرد فرمود یا اخی .. یه وقت بندِ دل حسین پاره شد .. چرا؟ تا حالا منو اینطوری صدا نزده بود ... ابی عبداله اومد دورشُ گرفته بودن یه وقت یه نامرد داد زد گفت حسین داره میاد همه فرار کردن .. ابی عبدالله صدا زد کجا فرار میکنید؟ پاشو علمدار حرم ... دید انقدر تیر به این بدن زدن زخم هایی که بر بدن ابی عبدالله هست همه جای تیر و مخصوصا شمشیر و بعدم نیزه ست اما بر بدن حضرت عباس هرچی زخم بود فقط جای تیر بود.. (میدونی یعنی چی؟ یعنی جرات نمیکردن به عباس نزدیک بشن..) لذا تا افتاد بعضیا شیر شدن اومد بالاسرش گفت ها .. چیه .. پاشو آب که نتونستی ببری لاقل پاشو بجنگ .. ابی عبدالله نشست کنارش اول از همه سرشُ برداشت گذاشت رو زانوش گفت داداش اومدی ؟..بگم یاد کجا افتادم؟ بگم حسین یاد کجا افتاد؟ یاد اون لحظه ای که باباش سر مادرُ از رو زمین برداشت ... گفت علی جان اومدی منتظرت بودم.. حضرت سه تا خواسته داشت .. گفت داداش میتونم یه خواهش کنم؟گفت اگه میشه منو بر نگردون گفت چرا؟ گفت آخه خجالت میکشم از رباب .. یه خواستۀ دیگه شم این بود گفت تیرو از چشمم در بیار خون هارو از چشمم پاک کن بزار یه بار دیگه ببینمت .. بعد یهو میدونید حضرت چی گفت؟ گفت داداش پاشو برو .. اینا فهمیدن من افتادم الان به خیمه هات حمله میکنن ... ابی عبدالله بلند شد (این روضه م به قصد فرج باشه..) دیگه وقتی بابا از خیمه اومد همه زن و بچه منتظر بودن یه وقت یکی گفت بابا داره میاد .. نزدیک که شد دیدن ای وای .. یه دست به کمر گرفته با یه دست داره اسبُ میاره .. دیگه کسی جرات نکرد بره جلو .. دیدن رقیه رو صدا کردن یا خانوم سکینه ... نمیدونم خانوم زینب گفت برو از بابا سوال کن .. (اول از همه اونایی که دختر دارن میفهمن .. دختر خیلی عاطفیِ اومد جلو بابا .. آروم صدا زد عموم کجاست .. یه وقت دیدن رفت سمتِ خیمه عباس عمود خیمه رو خوابوند .. یعنی برید آماده اسارت بشید .. از سر نی میبینی داره میره خرابه زینب به دستُپاش تنابه زینب تو مجلس شرابه زینب دستایِ نامحرم هابلند میشه به رویِ زینب یه بغضی تو گلوی زینب آتیش میگره موی زینب .. ــــــــــــــــــ ۳👇