eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
حر باش! کمی با دل خود خلوت کن از ظلمت، سمت روشنی حرکت کن از وعده‌ی سبز اُمویون بگذر با حیدر کربلا بیا بیعت کن ✍استاد
؛ بگذار در این معرکه جولان بدهم بگذار قیامتی به میدان بدهم... «بُغضاً لابیک» خصم تو آمده است «حُبّاً لابیک» آمدم جان بدهم ✍استاد
بین حق و باطل است مرزی باریک بی نور ولایت، همه‌عالم تاریک معیار بهشت یا جهنم این‌جاست «بُغضاً لأبیک» هست و «حُبّاً لأبیک» ✍استاد
فاطمه هستم و با خود حَسَنین آوردم دو علمدارِ منند من دو گلدسته به ایوان حسین آوردم دو علمدارِ منند   ✍
خواهی که به اوجِ ناز، سِیرَت بدهند جا در دل آشنا و غیرت بدهند حُر باش و رهِ توبه بگیر و برگرد... تا نامه‌ی عاقبت به خیرت بدهند ✍استاد
ناپاک قطره‌ام که پیِ آب کُر روم شرمنده از گناه به دنبال حُر روم آموختم ز حُر که به دربار اهل‌بیت با دست خالی آیم و با دست پُر روم
وای اگر امروز جنگیدن به من واجب شود کربلا خیبر شود زینب کبری، علی بن ابی طالب شود کربلا خیبر شود
آمدم در قتلگه، تا که تو را یاری کنم من فداکاری کنم مثلِ سقّایت برای تو علمداری کنم من فداکاری کنم
در عشق، بنای نیک‌نامی دارند جسم‌اند که یک جان گرامی دارند در لحظۀ گودال، یکی باز دوید... این جان‌به‌کفان مگر تمامی دارند فهمید که لحظه، لحظه‌ای جان‌کاه است در معرکه دید فرصتش کوتاه است گودال که ختم ماجرا نیست، ببین این تازه شروع رزم عبدالله است ای دل، بنگر چگونه شد فرجامش دنیا نتوانست کند ناکامش در معرکه دست او قلم شد، امّا نگذاشت که از قلم بیفتد نامش شب آمد و باب ابتلا را بستند طومار شگفت کربلا را بستند در آخر سطر، نام عبدالله و... پروندۀ نام شهدا را بستند ✍
یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟ زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید
آمد به میدان، لشکر غم را خبر کرد از خیمه نه، از سن و سالش هم گذر کرد! آه بلندش در دل آهن اثر کرد کوچک نخوانش، این پسر کار پدر کرد بغض جمل را بین دشمن شعله‌ور کرد با نعره‌ی ابن الحسن عزم خطر کرد مانند قاسم دشت را زیر و زبر کرد سقا شد آنجا که عمویش را نظر کرد چشم تمام خیمه را ناگاه، تر کرد آمد جلو، خود را بلاگردانِ سر کرد اینجای مقتل عمه‌اش را خون جگر کرد ارثیه ی زهراست...، دستش را سپر کرد ✍
بارگاهی که شده عرش خدا کَفش‌کَنش لشکری پای نهادند به روی بدنش این حسین است که مانده است تنش روی زمین؟! یا روی خاک، به لب آمده جان حسنش یک‌ نفر درصدد غارت عمامه‌ی او یک نفر آمده تاکه ببرد پیرهنش دورتادورِ حرم دست حرامی‌ها بود وارد معرکه شد شیر یل صف شکنش رجز شیر جمل نعره‌ی مستانه‌ی اوست یاحسن بود که می‌ریخت ز کنج دهنش آمد و داشت به لب آیه‌ی "فَاخْلَعْ نَعْلَيْك" گفت سیناست همین سینه‌ی غرق محنش بی وضو آنکه نبرده است دمی نام عمو بود با شمر درآن مهلکه روی سخنش به ادب نافه‌گشایی کن ازآن زلفِ سیاه *جای دل‌های عزیز است به هم بر مَزَنَش* ساربانا سر من سهم تو اما عوضش دست بردار از انگشت و عقیق یمنش بود آن لحظه دعای لب عطشان عمو که میان دل خود داشت غم یاسمنش *یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش می‌سپارم به تو از دست حسود چمنش* وای از بال و پرش، رفت به غارت با تیغ وای از حنجره‌اش، حرمله شد راهزنش وطن آغوش حسین است، خوشا عبدالله لاأقل جان نسپرده است به دور از وطنش *جناب حافظ (ره) ✍ حجت‌الاسلام
روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس‌که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان "امامت"، جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... ✍مرحوم
شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می‌گوییم روضه‌ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کنده است حسنی‌زاده می‌زند پر و بال لحظه‌ی آخر است و این میدان گرچه مرد نبرد می‌خواهد حسنی زاده! پیش عمه بمان بعد از این، خیمه مرد می‌خواهد حیف از آن دست، حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو علم و مشک را تو برداری پیش زینب بمان که می‌ترسم روضه‌ی پشت در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغ‌ها نسپار شیر اگر بچه، باز هم شیر است آن شغال زبون نفهمیده اینکه دست تو را ز تن انداخت دست عباس دیده ترسیده ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پای سفره ی کسی زانو نزن روزی تو از خود دلدار بگیر میخوای از زینب اگه دم بزنی رخصت ش رو از علمدار بگیر زینب بانوی محشر /مظهر ایمانه دختر حیدر /رجزاش طوفانه می‌ره با خطبه ش/کوفه رو بشکافه می ره به جنگ/پسر مرجانه آفتابی زینب/فصل الخطابی زینب بَه که از نسل  خود ابوترابی زینب ذوالفقاری زینب/اوج وقاری زینب خون حیدر توی رگ های تو جاری زینب زینب عقیلة العرب2 از مقامش به خدا همین بسه عمه جانِ حجت بن الحسنه کیه این بانوی سرتا پا وقار دختر آقایِ خیبر شکنه زینب من میگم زینب/ تو بگو سرالله بهترین خواهر/واسه ی ثارالله من میگم زینب /تو بگو شه بانو میزنه عالم/پای درسش زانو نطق تو کوبنده/قیام تو پاینده توی دستای توئه گذشته و آینده سینه ی سینه زنا/از عشق تو آکنده جبرییل به خاک چادرت دخیل می بنده زينب عقيلة العرب2 ها علی بشر کیف بشر زندگیِ بی علی بی هدفه هر کسی هر جایی دوس داره بره خونه ی نوکری ما نجفه حیدر اسم حیدر شد/زینت هر منبر عالمی داره/نوکری حیدر حالا که دستم/از نجف کوتاهه کاش می شد باشم/خاک پای قنبر بهترین سرداری/امیر بی تکراری ای حقیقی که غیر قابل انکاری افضل الاذکاری/روی سرم جا داری توی یل های عرب فقط تویی کراری حيدر علی جانم علی ۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5897997782634991110.mp3
2.7M
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سنگینی اعمالم/ای بخت و اقبالم روزی ده سالم/حسن جان فکر و ذکر هر روزم/شمع شب افروزم عشق جگر سوزم/حسن جان ای یار قدیمی/آقای کریمی ای بی حرم آقا/تو دلها مقیمی حسن جانم/سلطانم ای عشق دوچندانم تو شمعی و پروانم/حسن جان حسن جانم/ایمانم مستی فراوانم ای کریم دورانم/حسن جان کریم اهل بیت _ (حسن آقام۳) الگوی مسیحایی / به‌به چه آقایی محبوب زهرایی/ حسن جان جامع الکراماتی / نور سماواتی رمز فتوحاتی / حسن جان ای نقل محافل/قبله به تو مایل درس‌پس میده هرروز/پیشت ابوفاضل کرم داری _ سالاری حیدری جنم داری ذولفقارو کم داری _ حسن جان فداکاری _ معیاری تو مذل کفاری فرمانده پیکاری _ حسن جان کریم اهل بیت _ (حسن آقام۳) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
477.6K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
میدونی از فراق حرم گریونه چشم نوکرتو شبهای جمعه که میرسه روضه میخونه مادر تو پیش چشمای من زدنت پاره پاره شده بدنت حرف میزدی با شمر و سنان نیزه رو زد توی دهنت ای وای چرا نیزه/ زده بیرون/ از هرجای پیکرت ای وای نگاهت به /خیمه ها بود / توی لحظه های آخرت از رو تل میدوید زینب هی ناله میکشید زینب از غصه قد خمید زینب عمه جانم غصه زینبت بی حده بالای پیکرت اومده میبینه پاره های همون گلویی رو که بوسه زده بی رحمی کردن آخرشم غارت شد کهنه پیرهنت یک عده داوطلب میشدن با مرکب اومدن رو تنت ای وای سر غارت‌/‌شده دعوا/بین خولی‌وحرمله ای وای سهم زینب /تو اسارت/ قل و زنجیر و سلسله عمه جانم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
348.9K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سائل احسان (حسینم) تعزیه گردان (حسینم) آه یامظلوم رُوحي گَلْبي(قلبی) - لَدَیْڪَ _ اَلاٰ سیدي و تَصدَّق - عَلًیَّ _ و اِمسِڪْ یَدي جعل الله ، شفا ، بتربة الحسین و اِستجٰابَ تحتَ قُبّة الحسین حرم الله،فی الارض، هیئة الحسین حسین جانم تاب و تب نوکر (حسین است) ذکر لب نوکر (حسین است ) آه یا مظلوم یک نظر کن به این حال زارم حسین جان وقت مرگم بیا در کنارم حسین جان شبهای محرم و حالِ بکاء پوشیدم برای تو رخت عزاء رزقم کن این اربعین کرببلاء ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
410.3K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
به هرکجا می روم     خیمه‌ی عشقت به پاست روضه‌ی ارباب ما       شعبه‌ای از کربلاست ای به فدای تو و       جلوه‌ی جانانه ات ما که ندیده شدیم    عاشق و دیوانه ات چه کرده ای با دلها ..... این همه عاشق داری چه کرده ای با دلها ..... این همه دلخون داری چه کرده ای با دلها ..... که تو هرجای عالم این همه مجنون داری مولایَ یا مولا      ای شاه بی همتا   ای بهترین ارباب   آقاترین آقا ای افضل الاذکار   ای احسن الاسما با نام شیرینت     بردی دل مارا جانم حسین جانم "ای که به عشقت اسیر      خیلِ بنی آدمند سوختگانِ غمت            با غم دل خرمند" "هرکه غمت را خرید     عشرت عالم فروخت با خبرانِ غمت           بی خبر از عالمند" چه کرده ای با دلها ...‌‌. این همه نوکر داری چه کرده ای با دلها .... این همه خواهان داری چه کرده ای با دلها .... این همه یابن الزهرا بی سرو سامان داری مولایَ یا مولا      ای آبرو دارا ای چاره‌ی کارا     یار گرفتارا تنها تو میگیری    دست گنه کارا ما‌بنده‌ات‌هستیم  از دم بخر مارا جانم حسین جانم ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5897717329860497594.mp3
1.03M
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈