#حضرت_رقیه_شور
فاتح شامه رقیه خاتون
منم غلام رقیه خاتون
دارو ندارمو زدم بنام رقیه خاتون
سرم فدای رقیه خاتون
محض رضای رقیه خاتون
علی الدوامه نوکریم برای رقیه خاتون
اره جون دادن من برا تو شد لازم
وقتی دل بردی تو از قمر بنی هاشم
کاش به سمت حرمت پنج صفر بی بی
با رفیقای رقیه ای بشم عازم
دختر ارباب و
نور چشم زهرا
اسم تو میشینه
رو لب نوکرها
میشه هیات واسم
یه بهشت اعلی
یا رقیه مدد یا رقیه
عشق قدیمی. رقیه خاتون
تو زندگیمی. رقیه خاتون
دلبر و معشوق همیشگیمی رقیه خاتون
عشق بلا ازل رقیه خاتون
صاحب هر فضل رقیه خاتون
جای تو بود توو بغل ابالفضل. رقیه خاتون
منو به حال خودم رها نکن بی بی
منو لحظه ای ازت جدا نکن بی بی
حالا که تو دستته برات نوکرها
همه رو با هم ببر ؛ سوا نکن بی بی
حرمت رویای
همه سینه زن ها
چه مقامی داره
پای تو موندن ها
شب اول بی بی
نزاری مون تنها
یا رقیه مدد یا رقیه
#حسین_فتحی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم /رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا
نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا
من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه /میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا
با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
#احسان_نرگسی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_رقیه_زمینه
چقدر بدون تو ترسیدم بابا
خرابه سرده و لرزیدم بابا
هر چی چشامو می بستم توو خواب
حرمله رو باز می دیدم بابا
رو نیزه بودی
منم کتک میخوردم
رو نیزه بودی
اسمتو که می بردم
رو نیزه بودی
سنان که می آزردم
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند دوم:
رمق نداره دیگه زانوم بابا
کبوده صورتم و پهلوم بابا
شبیه مادرته می بینی که
شکستگیِ رویِ ابروم بابا
عمو نبود که
ببینه دنیام سوخته
عمو نبود که
معجر زیبام سوخته
عمو نبود که
ببینه موهام سوخته
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
بند سوم:
سپر برام می شد هربار عمه
چه طعنه ها شنید از اغیار عمه
خدا میدونه چقدر فکر ما بود
میون ولوله ی بازار عمه
بزم حرام و
کعب نی و دندانت
بزم حرام و
درد و غم طفلانت
بزم حرام و
غصه ی توو چشمانت
حالا با سر پیش منی بابا
من الذی أیتمنی بابا
#علی_علی_بیگی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#اسارت_شور
#شام
روز و شب واست گریونم و...
یادِ عاشورا دل خونم و...
روضه ی گودال میخونم و ...
وای حسین ۲
همدم اشک و ناله شدم
روضه دارِ قافله شدم
همسفر با حرمله شدم
وای حسین ۲
از همه دنیا / خواهرت سیر شد
به خدا بعد از تو / زینبت پیر شد
شب و روز فکرِ / داغِ گودالم
یادمه پرپر شد / همه آمالم
(ای حسین جانم)۴
دردامو نمیام به روم
اما آتیش میریخت از رو بوم
زینب بود و مجلسِ حروم
وای حسین ۲
من چی بگم از آزارِ شام
پیشِ چشمای انظارِ شام
ما رو بُردن تو بازار شام
وای حسین ۲
دخترت تو شام / هی گله میکرد
وقتی خولی پیشم / هلهله میکرد
اونی که طعنه / بی امون میزد
به لبای خشکت / خیزرون میزد
(ای حسین جانم)۴
#روح_الله_نوروزی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
👇تقویم نجومی یکشنبه👇
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
✴️ یکشنبه 👈29 مرداد /اسد 1402
👈3 صفر 1445👈20 اوت 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
📛با صدقه روزتان را آغاز کنید.
⭐️ احکام دینی و اسلامی
👼 مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمرش طولانی باشد.
✈️ مسافرت: در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز :قمر در برج میزان است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️آغاز معالجه و درمان.
✳️مباشرت.
✳️فروش و تبدیل طلا و جواهرات.
✳️و خوردن نوشیدنی و معجون ها خوب است.
🔵کتابت حرز و ادعیه و نماز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨مباشرت امشب:
فرزند به قسمت و روزی خویش خوشنود باشد.
🟣 صلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث طول عمر می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث ضعف مغز می شود.
😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 5 سوره مبارکه "مائده " است.
الیوم احل لکم الطیبات...
و چنین استفاده میشود که منفعتی به خواب بیننده برسد و یا به شکلی خوشحال شود. ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز.
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
┏━━✨🌹✨🌸✨━━┓
@navaye_asheghaan
Ziyarat Ashura.mp3
29.03M
"زیارت عاشورا "
🎙#علی_فانی
🎙#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
.
ذِکرُکُم فِی الذاکرین
به لبت در همه دم ذکر خدا بود حسین
گر چه جان و سر تو غرق بلا بود حسین
چهره ات لحظه به لحظه چه برافروخته تر
روی تو قبله ی جان شهدا بود حسین
ذکر لا حول و لا قوة الا بالله
گاه فریاد و گهی سرّ و خفا بود حسین
زیر لب راز و نیاز و تنت افتاده به خاک
مقتلت پر ز مناجات و دعا بود حسین
جمله هایی که تو در قتلگه ات می گفتی
همه دم در حرم عشق ندا بود حسین
لحظه ای که سر تو از بدنت گشت جدا
قدسیان را همه جا بانگ عزا بود حسین
سر تو سرّ سویدای الهی بود و
سرّ اَخفای خدا رأس جدا بود حسین
سر تو بر سر نی مرکز پرگارِ وجود
رویت آرامش جمع اسرا بود حسین
یکصد و بیست مکان بود که قرآن خواندی
سر تو قاری قرآن خدا بود حسین
زلف خونین تو بر نیزه شده پرچم عشق
سرّ گیسوی تو در باد رها بود حسین
یک شب از قافله یک طفل سه ساله جا ماند
سر خونین تو آن لحظه کجا بود حسین
چشمت از آه یتیمان به سر نیزه گریست
خواهر از اشک تو در آه و نوا بود حسین
به صبوری و به افشاگری و خطبه ی عشق
زینب احیاگر این کرببلا بود حسین
مادری در همه جا گفت : غریب مادر
در تمامیِ سفر همره ما بود حسین
#راس_الحسین
#ماه_صفر
.
@navaye_asheghaan
.
#راس_الحسین
#حضرت_زینب
#طشت_زر
دوچشمم غرق خون بودو نظربرطشت زرکردم
توقرآن خواندی و من برلبان تو نظر کردم
گهی با دیدن لب های تو یاد حسن بودم
گهی دیدم سرت راغرق خون یاد پدر کردم
به امیدی که چشم بسته ات راوا کنی یکدم
دمادم دیده را لبریز از خون جگرکردم
درآن لحظه که دشمن چوب برلعل لبت می زد
گریبان چاک دادم ازغم تودیده ترکردم
اگربی طاقتی ازخود نشان دادم مکن منعم
که من ازبهر طفلان تواحساس خطر کردم
درآن جا شاهدم بودی چگونه خطبه ای خواندم
دل بیدادگر رابا کلامم شعله ور کردم
اگرجویای حال زینبت هستی خداداند
پس از تو لحظه هایم رابه آه و گریه سر کردم
قسم برآن «وفایی» کز تو دیدم در ره توحید
جهان را از وفا و ازقیامت با خبرکردم
#سیدهاشم_وفایی✍
#ماه_صفر
.
@navaye_asheghaan
enc_16922883466920420674436.mp3
2.88M
کاشکی بذارم روی پات آقا سرم رو
پیش تو باشم نفسای آخرم رو
دلم میخواهد روزی بشه تا که بتونم
امسال بیارم کربلا من مادرم رو
🎙 #علی_زمانیان
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@navaye_asheghaan
زمزمه آب اباالفضله.mp3
5.22M
زمزمه خیمه آب، زمزمه آب ابالفضله
هستی عالم حسین هستی ارباب ابالفضله
🎙#سیدمجید_بنی_فاطمه
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
زمزمه، زمینه مصائب شام
وای از شام خراب
دستای رقیه بسته شد توی بندِ طناب
وای از شام خراب
پشت دروازه مُعطلْ بودیم من و رباب
وای از شام خراب
ما رو نامسلمونا زدن سرِ خیر و ثواب
وای از شام خراب
این یهودیا میدادن مارو خارجی خطاب
تو روی نیزه ها بودی
من تو سر و صدا بودم
تو روی نیزه میدیدی
من تو شلوغیها بودم
تو سنگ و چوب میخوردی
من تازیانه میخوردم
تو از رو نیزه افتادی..
من باز دوباره میمُردَم
میزنم فریاد، بسته شد دستام
ای امان از شام، ای امان از شام
سنگْ میخوردیم، از روی هر بام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
وای از شام خراب
سرِ هر کوچه سکینه چِقَدَر دیده عذاب
وای از شام خراب
توی بازارْ خدایا شده ظلمِ بی حساب
وای از شام خراب
شِکوهِ های مارو با تازیوونه دادن جواب
وای از شام خراب
پای ناموس تو وا شده توی بزم شراب
آرامش منو بُردن..
چی به روزِ من آوَردن
دوره کجاوهی زن ها
مردا هلهله می کردن
خولی با دستِ خونآلود
دستای مارو می بنده
پا نیزه ی علی اصغر
داره حرمله می خنده
حرمله میبُرد، ما رو تویِ عام
ای امان از شام، ای امان از شام
بسته شد چشمات، بسته شد چشمام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
آه از بزم یزید
رنگِ دخترای تو بینِ نامَحرما، پَرید..
آه از بزم یزید
شمر خنده میزد و رقیه ناله میکشید
آه از بزم یزید
قدِ خواهر تو با ضربه ی خیزران، خَمید..
آه از بزم یزید
زیر چوب خیزران هیچکی به دادت نَرسید
لب های قاری قرآن...
باید که بوسه بارون شه
نه اینکه با یه چوبدستی
لعل لباش پُر از خون شه
ناموسِ آل پیغمبر
باید پرده نشین باشه
حالا ببین اوضاعمو..
زینب میونِ اوباشه
ما کجا وُ این، بزم پُر آلام
ای امان از شام، ای امان از شام
دشمنت میزَد، سیلی بر ایتام
ای امان از شام، ای امان از شام
ای امان از شام......
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#زمینه_مصائب_شام
#مصائب_شام
#مجلس_یزید
@navaye_asheghaan
AUD-20201007-WA0032.mp3
11.81M
🔳 #عربی #احساسی #اربعین
🌴مشای مشای
🌴پیاده تا کربلا میآیم
🎙 #ملاباسم_کربلائی
👌بسیار دلنشین
@navaye_asheghaan
پرستو وار بابا جان به هر جا لانه میکردم
بپا بزم فراق و ماتم جانانه میکردم
چهل منزل پریشان کو به کو پشت سرت بودم
به هر جا نیزه ات میرفت آنجا خانه میکردم
پدر جان چند جایی که سرت روی زمین افتاد
به گرد شمع رویت طوف چون پروانه میکردم
عمویم بود اگر بر دوش او تا ماه میرفتم
اگر بودی پدر ، کی خانه در ویرانه میکردم
اگر قاصد خبر می داد می آیی به دیدارم
پدر بزم ملاقات تو را شاهانه میکردم
نمیدانستم ای دور از بدن ویرانه می آیی
وگرنه سوخته موی سرم را شانه میکردم
تمام قامتم خم گشته چشمم هم نمیبیند
وگرنه آب می آوردم و بهر لبت پیمانه میکردم
توانم نیست تا گیرم سرت را بین آغوشم
و اِلّا بوسه از لعل تو بر شکرانه میکردم
(اگر چه تشنه ای اما لبت انگار نم دارد
دهانت چند تا دندان پدر انگار کم دارد)
#داریوش_جعفری
@navaye_asheghaan
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مجلس_یزید_ملعون
یک روز، جگر برابرم آوردی
یک روز، سرِ برادرم آوردی
ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم
ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی
✍ #عارفه_دهقانی
@navaye_asheghaan
دلِ دلداده را دلبستهی دلبر تصور کن
کمال عشق را عشقِ پدر _دختر تصور کن
دمِ صبح از سفر برگشتهای..،بابای عطشانم!
نمِ چشم مرا سرچشمهی کوثر تصور کن
بیا جای طَبَق سر رویِ پای دخترت بُگذار
لباسِ پاره ام را بالِشی از پَر تصور کن
شبیه پیرزن ها خَم شدم..،از بس لگد خوردم
بیا این دردِ پهلو دیده را مادر تصور کن
رسیده هر که دستش تاری از زُلف مرا کَنده
خودت این مختصر را جایِ موی سر تصور کن
ببین ردِّ کبودِ گونه ام را !..،زجر بَد می زد
شب و روز مرا اینگونه زجرآور تصور کن
سنان از خنده غش می کرد ، تا خولی هُلَم می داد
مرا بازیچه ی دستانِ مُشتی شَر تصور کن
نگو آن گوشواری که خریدی کو؟!..،کشید و بُرد
همین خونلختهی گوش مرا زیور تصور کن
ادای لکنتم را دختر شامی درآورده...
زبانم را زمان ترس از این بدتر تصور کن
شرارِ پشت بام خانه ای روی سرم می ریخت...
کبوتر را درون دود و خاکستر تصور کن
میان ازدحام کوچه صدها بار افتادم...
گُلی را زیرِ دست و پای یک لشگر تصور کن
حجاب عمّهام زینب،عمو عباسِ من را کُشت...
برایش آستین پاره را معجر تصور کن!
چهها دیدند در بزمِ شرابِ شام،دخترهات...
میان مست ها بابا..،خودت دیگر تصور کن!
من از دنیای بی بابایِ فردا سخت می ترسم
همین شب را برای من شبِ آخر تصور کن
#شعر_شهادت_حضرت_رقیه
#خرابه_شام
#کوفه_و_شام
#بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
#خون_بدل_دارم_زلاله_دم_زنم
#حضرت_رقیه_س
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
خون بدل دارم ز لاله دم زنم
امشب از داغ سه ساله دم زنم
دختری کز آه و ناله خسته بود
سخت به بابای خود دلبسته بود
دختری که کوهی از غم در دلش
شد یتیمی و اسیری حاصلش
دختری که درد شد غمخوار او
با یتیمی ساختن شد کار او
کربلا تا شام تازیانه خورد
آخر از هجر پدر دِق کرد و مُرد
یا رقیه دست من بر دامنت
جان به قربان کبودیِ تنت
یـا رقیـه حـوریِ نیلـوفـری
نازنینی که حسین را دختری
لاله ی سه ساله ی باغ حسین
گو چه کرده با دلت داغ حسین؟
فاطمه ی کوچک دشت عطش
بارها از سیلی دون کرده غش
من شنیدم اوفتادی از شتر
شد تمام پیکرت از درد پُر
در بیابان تا که پهلویت شکست
یا رقیه زخم جسمت را که بست؟
گفته اند هرجا که بابا گفته ای
با نوازش های خولی خُفته ای
گفته اند هر دم میان قافله
نیشخند می زد به جانت حرمله
دیده ای سه سالگی سی سال درد
داغ تو دانی که با زینب چه کرد؟
نـازنین شیـرین زبـان کـاروان
خون بدل شد ازفراقت عمه جان
تـا سـر بُبریده بگـرفتی بـه بر
عمه شد از داغ تو خونین جگر
بوسه تا بگرفته ای از روی ماه
رفتنت اما حکایت داشت آه
صبر زینب از کَفَش بیرون شده
قلب «مداح» درعزایت خون شده
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#بابا_جان_یتیمی_درد_بدیه
#حضرت_رقیه_دلگویه_مازنی
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
بابا جان یتیمی درد بَدیّـه
مه دل سه ساله سی سال غم بَدیّه
بابا خِش بِمویی خرابه منزل
تِه کِجه بُوردی پاره بَیّه مِه دل
بابا تِه سر وصورت چَنّه خاکه؟
بَمیرم تِه گَلی چه چاک چاکه؟
تِوسّه بِرمه تا که بُونه کِمّه
شِه دَسِ جا تِه ریشِ شونه کِمّه
ته چَنّه بوی نون تازه دِنی
بوی غریبی بی اندازه دِنی
بابا تِه تِک اِنه خونِ بِلاره
من تِه بشکسّه دَننونِ بلاره
ته دَس ندارنی مِره ناز هاکنی
اِسا بُونه شه چِشّه باز هاکنی؟
بابا اگه مه چِشِ پشت کهوعه
جای مشت خولی و حرملوعه
من از کربلا تا شام چو بَخِنّه
دم و ساعت بابا جان لُو بَخِنّه
تا که بابا گِتمه مره زونه
عمه شه خِدّه زو مه یاد نشونه
هرکس بَرسیّه مره بَروشته
مره درد یتیمی شه بَکوشته
مه تن مثل کوره ی تَش وِشنه
بابا این درد آخر مره کِشنه
بابا اَمشو مره شه همرا بَوِر
مه دل تنگه برای علی اصغر
هر چی که گلِ درد دَیّه بَچیمه
شه عمه جانِ درد سر بَهیمه
تا بابا گِتمه مِه وَر اِمونه
به بَهونه ی من عمه ره زونه
خوامه تِه تِک جا بوسه بهیرم
اَتا ناله بَزنم و بمیرم
بابا مه غمه «مداح» زار بَزوعه
مه غریبی ره با شعر جار بَزوعه
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
4_5983335248048426683.ogg
137.1K
#حضرت_رقیه_س_دلگویه_مازنی
باباجان یتیمی درد بدیه
مه دل سه ساله سی سال غمه بدیه
@navaye_asheghaan