#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
سِرِّ توحید نهان است در ایمانِ حسن
معرفت رنگ گرفتهست از عرفانِ حسن
خاکِ سلمان همه هستند مسلمان حسن
پس بگوئید به ما ساکنِ ایرانِ حسن
زیر چتر حسنی پیر نخواهم گردید
قدرِ یک لحظه زمینگیر نخواهم گردید
هرگز از عشق حسن سیر نخواهم گردید
تا خود حشر منم دست به دامانِ حسن
عطر او پخش که شد، باد وصالش را دید
حُسن زیباییِ مخلوق، مثالش را دید
آن که در صبح ازل نورِ جمالش را دید
از همان روزِ نخستین شده خواهانِ حسن
روضه خواندیم که این دیدهی تر ثبت شود
گریه کردیم که این هفتِ صفر ثبت شود
نام من در دل تاریخ اگر ثبت شود
بنویسید مرا بی سر و سامانِ حسن
رنگِ پیراهن سرسبزِ دیارم حسنیست
پرچم یَشمیِ خوش نقش و نگارم حسنیست
نه فقط من..، همهی ایل و تبارم حسنیست
بوده جدَّم یکی از پیرغلامانِ حسن
ذکر پر برکت او تذکرهی ما شده است
با عنایاتِ حسن، رزق مهیا شده است
این شعارِ همهی ما، حسنیها شده است:
"تا ابد هرچه کریم است به قربانِ حسن"
خاکِ خشکیم که لبتشنهی جامی بودیم
کوهِ رنجیم که سرگرمِ سلامی بودیم
کاش..، ای کاش که ما مردِ جُذامی بودیم
مینشستیم سرِ سفرهی احسانِ حسن
من از آن روز که در بند شدم، خوشحالم
فقط از دوری معشوق خودم مینالم
پوزه بر خاک قدمگاهِ حسن میمالم
بلکه سهمم بشود تکهای از نانِ حسن
عاقبت گَردِ خوشی بر سرِ غم میریزد
از دلِ صَحنِ حسن، نوحه و دم میریزد
هنرِ فرشچیان پای حرم میریزد
حک شود شعرِ حِسان سردرِ ایوانِ حسن
روضهتر از غم آقای کریمان، غم نیست
وای بر زخمیِ غربت که بر آن مرهم نیست
مادریتر ز حسن در همهی عالم نیست
تو نگو حضرت صدّیقه..، بگو جانِ حسن!
آه! اربابِ کرم خیره به مسمارِ در است
از مصیباتِ حسن، خونِ خدا خونجگر است
سختتر از غمِ گودال، غمِ آن گذر است
گریهکُنهای حسیناند پریشانِ حسن
کوچهای تنگ برای غم او بانی بود
قاتلش آنچه که میدانم و میدانی بود
بدتر از زهرِ هلاهِل..، زدنِ ثانی بود
داغ ناموس گرفتهست گریبانِ حسن
سیلی محکمِ آن پست که بر حَورا خورد
من بمیرم! حسن از دیدنِ آن، بد جا خورد
پیش چشمان پسر، چادر مادر پا خورد
تا ابد خشک نشد دیدهی گریانِ حسن
✍ #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
قلب همه را دشمنت آزرد آنروز
جا داشت اگر مدینه میمُرد آنروز
ای کاش به قلبِ من فرو میآمد
تیری که به تابوتِ تو میخورد آنروز
✍ #مسعود_یوسف_پور
@navaye_asheghaan
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
خواندند شور زخم تو را عندلیبها
پیچید عطر ناب تو در جانِ سیبها
در صفحهی نخست، تو را مدح کرد و سوخت
هر کس غزل سرود برای غریبها
با لطف بی کرانهات ای حضرت کریم
هموار میشوند فراز و نشیبها
اشک تو شسته است وجود مدینه را
در چشمههای جاری أَمَّنْ یُجیبُها
سخت است داغ اینکه ببینی نشستهاند-
بر منبر رسول خدا، نانجیبها
**
رازی نهفته در جگر و جام و تشت زهر
در حیرتند از اثراتش طبیبها
شهر مدینه، آینهی کربلاست، آه...
درد تو بود غربت شیب الخضیبها
✍ #روح_الله_گائینی
@navaye_asheghaan
🏴#اربعین
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر و مداح :مصطفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بیرق اربعین تو خم نمیشه
هیچ نعمتی سایهی پرچم نمیشه
وقتی میام کرببلات حس میکنم
هیچ جا مث خونهی آدم نمیشه
.
باید برم
شوق زیارت افتاده توی سرم
تصویر موکبا میاد تو نظرم
فاطمه چشم به راهمه توی حرم
باید برم
مادرمم برا زیارت ببرم
سایهی مرقدت بیفته رو سرم
جارو کنم جادهتو با پلک ترم
.
دلم میخواد تا کربلات راه برم و گریه کنم
میون راه اسم تو رو هی بگم و گریه کنم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برای شاه بیکفن سینه زدم
زهرا دعام کرده که من سینه زدم
پیاده رفتنم تا کربلا یَنی
حتی با این قدم زدن سینه زدم
.
تو این مسیر
اگه برات جونم بدم فدا سرت
الهی کل زندگیِ نوکرت
بشه فدای خستگی دخترت
تو این مسیر
عالم سر سفرهی زهرا مهمونه
همه دلارو کربلا میکشونه
خود رقیه همه رو میرسونه
.
میدونم از اول راه کنار من قدم زدی
تو قبل از این که من بیام به دیدن من اومدی
@navaye_asheghaan
بسمالله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
از ابتدا به گمانم که قسمت این بوده
حرم برای حسین و کفن برای حسن
شدهاست روضهی سر نیزهها برای حسین
شدهاست روضهی دست بزن برای حسن
نمیشود که بگوید چه دیده در کوچه...
نشسته است بگرید حسن برای حسن
نرفته از نظرش سیلی و شده کابوس
صدای خندهی آن بد دهن برای حسن
چه غصهای است کنارِ مغیره لب بستن
چه کوچهای است پُر از سوختن برای حسن
به قتلگاه حسین آمد از مدینه ولی...
شبیه گودی گودال شد وطن برای حسن
چقدر روضه و غمهای مشترک دارند
ولی نبود غمِ پیرهن برای حسن
ببین کدام یک از روضهها جگر سوز است
نزن برای حسین و نزن برای حسن
صدای زینبش آمد نزن به دندانش
نزن که مادرم اینجاست با یتیمانش
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۳)
@navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
باید امشب بلند گریه کنیم
مثلِ زینب بلند گریه کنیم
که مرتب بلند گریه کنیم
سوخت از تب... بلند گریه کنیم
گریه کن گریه گرچه تسکین است
غمِ غربت عجیب سنگین است
بر غریبی کریم ، گریه کنید
پایِ دردی عظیم گریه کنید
یادِ حالی وخیم گریه کنید
بشنوید از قدیم گریه کنید
چشمها را پُر آبتر بکنید
حالِ ما را خرابتر بکنید
زهر نوشید فاطمه نالید
سبز پوشید فاطمه نالید
هرچه کوشید فاطمه نالید
خون که جوشید فاطمه نالید
روی دامان مادرش اُفتاد
روی دست برادرش اُفتاد
بی وفایی نوایِ او را بُرد
چنگی آمد عبایِ او را بُرد
نیزهای رانِ پای او را بُرد
هق هقِ بی صدایِ او را بُرد
دست بر قلبِ مضطرش نزنید
پیشِ ما حرف همسرش نزنید
ظرف یکسو آب هم یکسو
طشت و قلبی کباب هم یکسو
زینب و اضطراب هم یکسو
جعده یکسو رباب هم یکسو
پیشِ قاسم مقابل پسرش
میچکد از محاسنش جگرش
بعد مادر مغیره را میدید
هِی مُکرر مغیره را میدید
رویِ منبر مغیره را میدید
پیش آن در مغیره را میدید
او که این روزها کنارش بود
زدنِ خانم افتخارش بود
* * *
یادش اُفتاد رویِ پا برخواست
از دهانش که ناسزا برخواست
دستِ نامرد بی هوا برخواست
آنچنان خورد که صدا برخواست
روضهام گیرِ سنگِ دیوار است
همه تقصیرِ سنگ دیوار است
پسر ارشدش زمین اُفتاد
با تمامِ قَدَش زمین اُفتاد
بعدِ ضربِ بدش زمین اُفتاد
چقدر بد زدش زمین اُفتاد
خواست تا پا شود دوباره ، نشد
بعد از آن حرف گوشواره نشد
تاب دیگر قلم ندارد حیف
وای آقا حرم ندارد حیف
نه حرم سنگ هم ندارد حیف
خادمی محترم ندارد حریف
همگی زیرِ دِینِ آقاییم
روضه خوانِ حسین آقاییم
از خودش کاست از حسینش گفت
او خودش خواست از حسینش گفت
تا که برخواست از حسینش گفت
یاد لبهاست از حسین گفت
گفت رویِ لبت ترک بخورد
بعد تو خواهرم کتک بخورد
(حسن لطفی)
@navaye_asheghaan
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
نشسته رو لبام
لخته لخته، پاره ي دل
اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله ی كوچه ها
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُلِ پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم ميره
زخم روي ، صورت مادر
مگه يادم ميره
من بودم و ، يه گل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي بال كبوتر
مگه يادم ميره
زخم روي ، صورت مادر
( تکرار مگه یادم میره ... )
ديگه راحت شدم
از غم دنيا ، آآآه
راحت از ديدنِ
قاتل زهرا ، آآآه
( تکرار مگه یادم میره ... )
نشسته رو لبام
لخته لخته پاره ي دل
اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله كوچه ها
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم میره
زخم روي ، صورت مادر
دمِ آخر ، دلم
شعله ور تر مي شود
از چشم ترم
توو دستاي منه
چادرخاكيِ زهرا مادرم
ديگه اين كوچه ها
شاهد نداره ، آآآه
ديگه روي دلم
غم نمياره ، آآآه
مگه يادم ميره
من بودم و كوچه ي غم ها
مگه يادم ميره
دستي سياه ،كه ميره بالا
مگه يادم ميره
روي زمين ،
ناله ي زهراااااا ... ؟
مگه يادم ميره
من بودم و يه گُل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي ، بالِ كبوتر
مگه يادم میره
زخم روي ، صورت مادر
( گفتن آقا ، چرا اینقدر زود محاسنتون سفید شد ؟ آقا چرا اینقدر زود پیر شدی ؟ فرمود اون مصیبت هایی که من دیدم ، هر کی میدید ، پیر میشد ، ما بنی هاشم ، زود پیر میشیم ، داغ مادر، مارو پیر کرد ، ... ای مادر مادر ... )
وا اُمّاه ....
( تکرار مگه یادم میره ... )
ای ماهیِ دریا
برایت گریه کرده
پیغمبر و زهرا
برایت گریه کرده
( عباس علَمدار حسین
حسین ، علمدار « حسن » )
حسن حسن حسن ...
@navaye_asheghaan
3. مگه یادم میره.mp3
10.21M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
نشسته رو لبام
لخته لخته، پاره ي دل
اي خدا ...
@navaye_asheghaan
4. ای ماهی دریا.mp3
3.83M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
ای ماهی دریا
برایت گریه کرده
پیغمبر و زهرا
برایت گریه کرده
ای غِصّه ی مظلومیت
در انجمن ها
مثل علی در جامعه
تنهای تنها ...
جانم حسن ، آقام حسن
آقام حسن وای
آقام حسن ، آقام حسن
آقام حسن وای
حسن ، حسن ، حسن ...
@navaye_asheghaan
1_2284040422.mp3
6.64M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
جناب آقای کربلایی
#سید_حسین_چاوشی
#دستگاه_شور
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
دین زنده شد از
فیض دعایت
جان تمامِ ، عالم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
مهدی برایت ، قرآن بخواند
بر قبرت از اشک ،
گل می نشاند ...
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
ای باغبانِ ، باغ ولایت
ماه مدینه ، جانم فدایت
جانم فدای قبرِ
بی شمع و چراغت
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
مدینه غصه ها دارد
صفا دارد ، صفا دارد
دیار مجتبی امشب
عزادار است ، عزادار است
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
زینب برس به دادم
دیگر ز پا فتادم
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
تویی آئینه ی جانم
بقیعِ تو ، بهشت من
در این دنیا و آن دنیا
ولایت سرنوشت من
حسن جانم ، حسن جان
#دو_دمه
فریاد یا محمدا
کُشتند سبطِ مصطفی
#سه_ضرب
#گوشه_سلمک
همه شب تا ، سحردلها
کنار تُربتت سوزد
دل اولاد پیغمبر (ص)
به یاد غربتت سوزد
حسن جانم ، حسن جان
#واحد
آتش از مِهر تو
ميگردد گلستان يا حسن
خار را فيض تو سازد
لاله باران يا حسن
گر نسيمي از سر کويت وزد
سوي جحيم
ناز در محشر کند
بر باغ رضوان يا حسن
#ذکر_پایان_سینه_زنی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا ...
تشنه ی عشق حسین
ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا ..
اندر زمین کربلا ،
مادرندارد
سر را به روی خاک
غربت میگذارد
کنار علقمه ، آمده فاطمه
@navaye_asheghaan
_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
سبک:همه جا کربلا
ناله ها زد حسین آن شه بی کفن
در کنار بقیع در عزای حسن
یا حسن یا حسن
همچو غارت زده گرید از داغ او
تیر دشمن شده لاله بر باغ او
یا حسن یا حسن
کفن او ز تیر پاره پاره شده
آسمان تنش پر ستاره شده
یا حسن یا حسن
#شهادت_امام_حسن_ع
#امام_حسن_مجتبی
@navaye_asheghaan
_امام حسن مجتبی علیه السلام
(شور)
السلام علی الحسن
و علی اولاد الحسن
و علی اصحاب الحسن
عرش معلا ز غمت گریه کرد (حسن جان)
حضرت زهرا ز غمت گریه کرد (حسن جان)
قلب محبان زغمت سوخته حسن جان
تیر تنت را به کفن دوخته حسن جان
بوسه زند علی به لبهای تو حسن جان
ای به روی دوش نبی جای تو حسن جان
باز به یاد شه لب تشنگان حسن جان
نوحه ی لا یوم کیومک بخوان حسن جان
سوختم از داغ غمت یا حسن حسن جان
کی برسم در حرمت یا حسن حسن جان
#شهادت_امام_حسن_ع
#امام_حسن_مجتبی
@navaye_asheghaan
عزای امام حسن مجتبی علیه السلام
سبک : خمیده خمیده رسیدم به تو
غم من عجین با غم مادرِ
منم قتلگاهم کنار درِ
هزار بار بمیرم بازم زنده شم
محال که اون کوچه یادم برِ
خدا شاهده که عذابه برام
میاد تا مغیره جلوی چشام
بمیرم که اون روز خودم میدیدم
میزد مادرم رو به پیش بابام
یادم نمیره دست بسته
غلاف و بازوی شکسته
جوری زد مادر رو که در خون نشسته
من از داغ اون روز شدم نیمه جون
که هیزم آوردن در خونمون
چی اومد سر ما خدا میدونه
بپرسید ز مسمار غرق به خون
با گریه میدیم توی شعله ها
فقط مادرم گفت که فضه بیا
یه جوری زمین خورد به پیش همه
که بابا رو جسمش کشیده عبا
چیجوری از این غم نمیرم
زانو هامو بغل میگیرم
تو جوونی موهام سپید شد
که پیرم
@navaye_asheghaan
_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
نوحه سنتی
کریم آل مصطفی حسن جان
ارواحنا لک الفدا حسن جان
ای غریب مظلوم
ای امام مسموم
هر کس بگرید در عزایت
گریان نباشد در قیامت
در بین طشت آن پاره های جگر
خبر دهد ز داغ دیوار و در
با دلت ، شد چه ها
مادر و کوچه ها
هر کس بگرید....
دشمن زده خنجر به روی پایت
زهرا به جنت نوحه گر برایت
شنیدی بی امان
داغ زخم زبان
هر کس بگرید....
فتنه به پا نموده دست یهود
تو بشکنی خیبر آل سعود
کند لطفت امداد
بقیع گردد آباد
هر کس بگرید....
#شهادت_امام_حسن_ع
#صفر
#حسن_مجتبی
@navaye_asheghaan
_ امام حسن علیه السلام
روزه دارم من و خون دل افطار من شد
خواهرم گریه کن لحظه ی مرگ حسن شد
طشت پر خون خبر دارد ز حالم
که زد آتش عدو بر پرو بالم
یا حسن یا حسن مظلوم حسن جان
دل من ای خدا زخمی از زخم زبان بود
قصه ی مرگ من ، داغ مادری جوان بود
کودکی بوده ام دیدم که مادر
بین دیوار و در گردیده پرپر
یا حسن......
ای مدینه شده رنگ لاله کفن من
تیر دشمن زده بوسه ها بر بدن من
بر غریبی ی من زهرا بگرید
بر لب تشنه ام دریا بگرید
یا حسن.....
□□□
شمع من قطره قطره مریز اشک جدایی
ای برادر تو مذبوح دشت کربلایی
یک دل و داغ بی اندازه سخت است
یک تن و اسب و نعل تازه سخت است
یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان
#شهادت_امام_حسن_ع
#صفر
#حسن_مجتبی_ع
@navaye_asheghaan
امام حسن علیه السلام
نوحه سنتی
اشک چشم فاطمه در ماتم تو دیدنی است
همچو قرآن نبی لبهای تو بوسیدنی است
پیش چشم زینبت
میچکد خون از لبت
مظلوم حسن جان.....
دومین مظلوم عالم بعد حیدر یا حسن
ای شهید ماجرای آتش و در یا حسن
غربت تو صبر تو
شد عیان از قبر تو
مظلوم حسن جان
زد اگر دشمن تو را هفتاد و دو زخم زبان
صلح تو شد انقلاب سرخ عاشورائیان
بر رسول موءتمن
هم حسینی ، هم حسن
مظلوم حسن جان
ای ملائک نوحه خوان آن دل مغموم تو
تیر باران شد چرا آن پیکر مسموم تو
در غمت زهرا گریست
ماهی ی دریا گریست
مظلوم حسن جان
همسرت گردیده قاتل خانه ات شد قتلگاه
غربتت را زخم دشمن روی پایت شد گواه
چشم عالم شد پر آب
تربتت در آفتاب
مظلوم حسن جان
#شهادت_امام_حسن_ع
#صفر
#حسن_مجتبی_ع
@navaye_asheghaan