#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
از زبان تیر...
قبول دارم در کربلا صواب نکردم
ملامتم نکن! آغوش را جواب نکردم
همه توان خودش را گذاشت حرمله اما
خدا گواه به سمت علی شتاب نکردم
به زهر، کام مرا تلخ کرد حرمله اما
هوای بوسه بر آن شیشۀ گلاب نکردم
هزار بار مرا سمت مشک آب فرستاد
ولی به حضرت عباس فکر آب نکردم
دو راه داشتم: اصغر - حسین... ساده بگویم
که چشم بستم و از این دو انتخاب نکردم
به تیره بختی من تیر نیست در همه عالم
که هیچ کار برای دل رباب نکردم
✍ #محمدحسین_ملکیان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
دُرّ گونه، زیبا و سپید: از گوش تا گوش
گلبوسه تنها میدوید از گوش تا گوش
هر بار که بابا بغل کرد اصغرش را
دست نوازش میکشید از گوش تا گوش
در گوش جبرائیل بی شک روضه خوانده
وقتی خداوند آفرید از گوش تا گوش
"روح الامین" را از شب هفتم بگویید
باید تصاویری کشید از گوش تا گوش
فردای محشر "گردنش" باشد "مدالش"
دارد نشان، طفل شهید از گوش تا گوش
جای تورق گریه باید کرد زیرا
میآورد "شیخ مفید" از گوش تا گوش...
با اینکه قد و قامتش در تیررس بود
یکباره فرمانی رسید از گوش تا گوش
از خستگی خوابیده بود آشفتهاش کرد
تیری که نازش را کشید از گوش تا گوش
تیری که راحت حرمله آن را رها کرد
حلقوم اصغر را برید از گوش تا گوش
چون برگ پاییزی سرش از نیزه افتاد
باد خزان وقتی وزید از گوش تا گوش
وقتی رباب از حنجر او یاد میکرد
با گریه ناخن میکشید از گوش تا گوش
✍ #علیرضا_خاکساری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
به نام خدا
روزی خور غمم با روضه زنده ام
مهمان ماتمم با روضه زنده ام
در بزم عاشقی با یاد کربلا
با عشق مَحرمم با روضه زنده ام
اشکم به پای عشق اعجاز می کند
اکسیر اعظمم با روضه زنده ام
تا گریه می کنم بر لاله های عشق
لبریز شبنمم با روضه زنده ام
از نور کربلا روشن شده دلم
خورشید عالَمم با روضه زنده ام
نشو و نمای من باشد ز اشک من
سرسبز و خُرّمم با روضه زنده ام
بی مِنّت فرات دارم طراوتی
چون عطر زمزمم با روضه زنده ام
پای عقیده ام اِستاده ام چو کوه
سرسخت و محکمم با روضه زنده ام
هرگز شکست نیست اینجا برای من
بالاست پرچمم با روضه زنده ام
آدم گریسته بر داغ کربلا
از نسل آدمم با روضه زنده ام
آب حیات من اشک است و خون دل
غمگین و درهمم با روضه زنده ام
در پای عشق تو در مکتبت حسین
ماندم ، مصمّم با روضه زنده ام
موسی شدم به طور آئينه آورم
عیسی بن مریمم با روضه زنده ام
نظمی گرفته ام «یاسر» ز اشک خود
یعنی منظّمم با روضه زنده ام
**
محمود تاری «یاسر»
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچ کس حدس نمیزد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمیخواست، فرات!
یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟!
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت
حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولی
بگذارید به سن علی اکبر برسد
شعلهور میشود این داغ دوباره؛ وقتی
شیر در سینهی بی کودک مادر برسد
زیر خورشید نشسته، به خودش میگوید:
تیر نگذاشت که آن جمله به آخر برسد
✍ #علیرضا_لک
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#نوکری_اهل_بیت_ع
عمرم گذشت اما بدرد تو نخوردم
شرمندهام آقا بدرد تو نخوردم
تو فکر من بودى ولیکن من نبودم
اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردى
راه مرا از کربلا نزدیک کردى
گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم
حتى اگر غرق گناهى، من حسینم
گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من
تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من
آواره ام، آواره را آوارهتر کن
بیچارهام، بیچاره را بیچارهتر کن
آوارگى در این حسینیه میارزد
بیچارگى در این حسینیه مىارزد
هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت
دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت
من چاى میریزم گناهم را بریزى
یکجا تمام اشتباهم را بریزى
شأن نزولت میکند آخر بلندم
سر را تو دادى جاى آن من سربلندم
وقتى گذر کردند خیلیها ازینجا
رفتند تا معراج تا بالا ازینجا
اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را
اینجا خدا بخشید آخر آدمش را
من خام بودم غصه و غم پختهام کرد
این پخت و پزهاى محرم پختهام کرد
میبینم اینجا پنج تا نور مقدس
این آشپزخانهست یا طور مقدس
اینجا همانجاییست که مولا میآید
زینب میآید، بیشتر زهرا میآید
من عالمى دارم در اینجا با رقیه
هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى
حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى
یک شب غذاى خواهرت را بار کردم
یک شب غذاى دخترت را بار کردم
باید که دست از هرچه غیرکربلا شست
دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست
خدمت تجلى ارادتهاى شیعهاست
بالاترین نوع عبادتهاى شیعهاست
ما به ولایت میرسیم از این مودت
ما به مودت میرسیم از راه خدمت
خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست
گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست
این پارچه مشکى فداى روى ماهش
دارد سفیدم میکند رنگ سیاهش
از سوخته دلها نگیر آقا غمت را
یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را
بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم
کنج حسینیه براى تو بمیرم
منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم
منکه به غیر از کار تو کارى ندارم
آنقدر بین دستههایت ایستادم
نذر على اصغر تو آب دادم
اى کاش بین ایستادنها بمیرم
آخر میان آب دادنها بمیرم
خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد
خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد
خوب است ما هم گوشهاى عطشان بیفتیم
در زیر پاى این و آن عریان بیفتیم
خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد
این کفشها را جفت کردن آبرو داد
در هرکجا که نام پیراهن میآید
زهرا میآید پیش ما، حتماً میآید
من دست بر سینه دم در مینشینم
در مجلس فرزند، مادر را ببینم
من مینشینم کار و بارم پا بگیرد
شاید به من هم چادر زهرا بگیرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
همایش شیرخوارگان حسینی ، و کودکان غزّه
---------
در کربلا چه کردند ابلیس های بی دین
یک طفل تشنه لب را کشتند از ره کین
تیر سه شعبه آمد بنشست بر گلویش
یارب چه کرده دشمن با اهل بیت یاسین
امروز هم جنایت پشت جنایت آید
خون می چکد دوباره از دست های گلچین
باید دوباره دیدش آن صحنه های جانسوز
دشمن چه کرده یاران با کودک فلسطین
غزّه به خون تپیده اطفال بی گناهش
هر یک به موج خون و هر یک به خواب سنگین
این شیرخوارگان را بنشان به قاب عزّت
طفلان غزّه را هم بنشان به قاب خونین
بر کودکان غزّه بادا هزار رحمت
بر جانیان صهیون بادا هزار نفرین
کفر است کار صهیون باید بر او بتازید
هر کس که یار او شد از کفر کرده تمکین
ای رهرو حسینی بشناس شمر خود را
تا که دلت نیفتد در راهِ غیر آئین
کار یزیدی ما همراهی یهود است
کو دشمن تو باشد از سالهای دیرین
تلخ است با ستمگر سازش نمودن ای دل
کام کسی ز دشمن هرگز نگشته شیرین
ماندن کنار خصم و با وی وفا نمودن
ذلّت کند نصیبت این راهکارِ ننگین
هَیْهات مِنَّاالذِلّه نقش لب حسین است
هر کس شنید آن را باید کنید تحسین
بردار تیغِ خود را در پیش هر ستمگر
تا عزّت تو گردد از سوی عشق تضمین
«یاسر» حقیقت دین باشد بصیرت حق
دارد نظر خدا هم بر چشم های حق بین
**
محمود تاری «یاسر»
┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42خادم کانال
شب هفتم رسیده میبینی
بازماصغر به گریه افتاده
توی خیمه کنارِ گهواره
بهگمونم رباب جون داده
بازم انگار، مادری تشنه
روضه ی شیرخواره میخونه
خالیه آسمون آغوشش
از شبِ گاهواره میخونه
«میدونی چی میگه؟»
لا لالا گلم لالاعلی اصغرم لالا
کودکش روحسین با خود برد
رفته شاید با آب برگرده
شاید این دفعه با لبِ سیراب
شیر خوارِ رباب برگرده
شاید این دفعه حرمله دستش
وقت پرتاب تیرها بِبُرِه
شایدم تیر، پرت شه اما
به علی اصغر حسین نخوره
شاید این دفعه روی دست حسین
اصغرم دست و پا نزنه
واسه یک قطره آب الهی که
یه پدر رو به دشمنا نزنه
کاش میشد؛ ولی نشد که نشد
باز هم تیر با شتاب آمد
باز دست حسین پُرخون شد
غم سراغ دلِ رباب اومد
مونده حیرون دوباره ارباب و
باز نگاهش به پهنه ی دشته
یه قدم سمت خیمه اومده و
دو قدم سمت دشت برگشته
*همه دیدنداین بچه رو زیر عبا پنهان کرده یه قدم میره سمت خیمه ها یه قدم برمی گرده ..خدا نیاره برا کسی بچه اش رو دستش جونبده..خدا میدونه اون لحظه چقدر سخته..بچه توبغلت جون داده، نمی تونی برگردی خونه ات، میگی الان مادرش چشم به راهه......*
تا نبینه رباب اصغر رو
طفل رو داخل عبا برده
مُتَحَیِّر حسین از صحرا
پشت اون خیمه سَر درآورده
*یه مرتبه دیدن ابی عبدالله پشت خیمه ها رو زمین نشست. با نوک خنجر یه قبر کوچولو آماده کرد تا اومد این بچه رو تو خاک بذاره..یه مرتبه دید یکی داره میگه ،حسین صبر کن، بذار یه بار دیگه بچه ام رو ببینم .....ای حسین .....
«صَلَی اللّهُ عَلَیْکَ یا مَظْلوم یا أَبا عَبدِاللّه»
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#نوحه_حضرت_علی_اصغر_ع
#دشتی
😭😭😭😭😭😭😭😭
ای اصغر صغیر من
طفل نخورده شیر من
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای
اگر چه شیر خواره گل
حاجتم رو روا نمود
مشکل مرد و زن همه به دست کوچکش گشود
اصغر تشنه کامم، آتش نزن به جانم
موند رو دست علم وای
ای اصغر صغیر من
طفل نخورده شیر من
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای
ای شمع بتن خاموشم
غرق بخون در آغوشم
خون ریزد از گلوی تو، از چهره نکوی تو
پرپر نزن رو دستم، رفته تمام هستم
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای
اصغر که مهمان شماست، یک جزء قرآن شماست
از بوستان مصطفی ست
همبازی سکینه هست، آواره در مدینه هست
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای
ای اصغر صغیر من
طفل نخورده شیر من
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای

به روی دست پدر جان به ره جانان داد
جان عالم به فدایش، جان عالم به فدایش، چه جایی جان داد
آخی ببینید آاای لشکر، آی لشکر، ببینید گلم رنگ ندارد، اگر آمده میدان سر جنگ ندارد
اهل کوفه به حسین ظلم فراوان کردند
حرمله تو ز همه ظلم فزونتر کردی
تازه میخواست گلم بشکفت و باز شود
زود گلچین گل من چیدی و پرپر کردی
مگر این طفل چه میخواست که از راه جفا، خون او ریختی و خون به دل ما کردی
مقطول تیر کینه است
همبازی سکینه است
در خون شدی شناور
وای به حال مادر
بود رو دست علم وای
ای اصغر صغیر من
طفل نخورده شیر من
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای
بگیرید، دامن سرباز شش ماهه امام حسین (ع)، علی اصغر، خیلی باب الحوائجه
ساعتی که امام حسین قنداقه علی اصغرش رو در آغوش گرفت
اومد به میدان صدا زد اای لشکر: اگر به من رحم نمیکنید لا اقل به این طفل شش ماهه رحم کنید
مگر نمیبینید که چگونه از شدت تشنگی بچم دهانش رو باز و بسته میکنه
مگه نمیبینید جگر گوشه ام از تشنگی رو دستم غش کرده
اما چطور جواب عزیز زهرا رو دادن؟
آیا رحم کردن؟ نه، نه
بخدا هنوز سخن مام حسن تموم نشده بود، یه مرتبه ابی عبد ا.. دید، دید علی اصغر روی دستش داره پرپر میزنه
نگاه کرد و دید گوش تا گوش علی دریده
ای اصغر صغیر من
طفل نخورده شیر من
بود رو دست علم وای، بود رو دست علم وای⏬⏬⏬
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
241.8K
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم
#صوت_سبک_آرامش
چون غنچه وا شده لب های اصغر
تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر
شد یاس دیگر
در خون شناور
علیّ اصغرم علیّ اصغر
دریا چون چشم او گوهر ندارد
یارب دگر رباب اصغر ندارد
وقت عزا شد
طفلش فدا شد
علیّ اصغرم علیّ اصغر
مادر دو دیده را در خون نشانده
شش ماه طفل او لب تشنه مانده
پُر شد سبویش
تر شد گلویش
علیّ اصغرم علیّ اصغر
از چشمه سار حق گوهر بجوشد
از لعل کودکی خون می خروشد
بنگر عزا را
قالوا بَلی را
علیّ اصغرم علیّ اصغر
محمود تاری «یاسر»
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
|⇦•حاجت دارا بیاین..
#زمزمه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی
◾️◾️◾️
حاجت دارا بیاین بیاین، بازم شب هفتم رسید
از پیش گهواره کسی، اصلا نمیره ناامید
«یا باب الحوائج..»
شفا چیه؟ شفا کمه! کافر و بنده میکنه
علی اصغر حسین، مرده رو زنده میکنه
«یا باب الحوائج...»
با اینکه حاجتام فراوونه
از سختیِ بلا دلم خونه
کنارِ روضهی تو آسونه
داغت دل حسینو لرزونده
خون تو روی صورتش مونده
خنده روی لب تو جا مونده
«تو که منو کشتی علی اصغر...»
*سبط ابن جوزی نوشته در تذکرة الخواص:
"لَمّا رآهم الحسین مُصِرّینَ علی قتلِه..."
وقتی آقا دید اینا اصرار دارند که بکشنش
"اَخَذَالمُصحَف و نَشَرَه...."قرآن گرفت،باز کرد..."وَ جَعَلَهُ علی رأسِه"قرآن روی سر گذاشت...(بالحسین بالحسین ....)" و نادی بینی و بینَکُم کتابُ الله "بین من و شما قرآن داوری کنه"وَ جدی محمدرسول الله "
جدم پیغمبر بین من و شما داوری کنه....
"یاقوم! لِمَ تستَحِلّون دَمی"چرا خون من رو حلال میدونید؟"فالتَفَت الحسین علیه السلام"همین جور که صحبت می کرد،یه وقت برگشت عقب رو نگاه کرد."فَاذا بطفلا یبکی عطشا"دید بچه اش داره گریه می کنه..."فَاَخَذه علی یَده"بچه رو روی دست بلند کرد..فرمود:"یاقوم! ان لم ترحمونی،فارحموا هذالطفل"اگه به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنیدهنوز داشت صحبت می کرد...تیر سه شعبه حرمله آمد،بچه رو ذبح کرد. آقا چه کرد؟"فَجَعَلَ الحسین علیه السلام،یبکی"شروع کرد بلند بلند گریه کردن....
#شاعر: سیدمهدی سرخان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝