eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
36 ویدیو
128 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•مادری آمده به استقبال... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 کاروان بازگشته و حالا مادری آمده به استقبال مادری که نبود علقمه و مادری که نبود در گودال دخترِ از سفر رسیده ی او در بساطش به غیر آه نداشت دخترش تا که سیر گریه کند غیر آغوش او پناه نداشت *میگن این خانم دائماً چشمش به راه بود هی می‌گفت: پس چرا برنمی‌گردند از کربلا..تا حالا منتظر کسی بودی؟ اصلا ثانیه‌ای نمی‌کشه چشمت از در بره کنار، هی میگی الان میاد، الان میاد؛ دیر نکرده؟ بنشین صبر کن الان میاد؛ دیر نکرده؟ منتظر اینطوریه دیگه، هی راه می‌رفت می‌گفت نمی‌دونم چه خبره ؟بی‌خبری بدترین درده.. یه وقت دید صدای بشیر داره میاد یعنی بشارت قافله را میده میگن خانم سریع، چادر سرش کرد رفت.ایستاد گفت بالاخره اومدند از دور داره نگاه می‌کنه چقدر مردای کاروان کم شدند. مگه کجارفتن؟ عباسم، حسینم کجاست؟ بشیر اومد خانم جان! تا قافله می‌رسه حکم بشیر اینه بشارت بده به همه. سرت سلامت خانم جان یه نگاهش کرد.. بشیر هرچه نگاه می‌کنم مردای کاروان نیستند. عباس کجاست؟ حسین کجاست؟ علی اکبرم کجاست؟ چرا مردان رو نمی‌بینم گفت خانم جان سرت سلامت گفت بذار آروم آروم بهش بگم مادر شهید شده. خانم سر سلامت عونت را کشتند کربلا میگه همون اقتدار که ایستاده بود یه نگاه کرد گفت فدای سر حسین. حسین کجاست؟ می‌گفت چی بگم به ام البنین؟ گفتم خانم جان سرت سلامت جعفرت هم کشتند کربلا. نگاهش را از تو چشم‌هام برنداشت گفت بشیر میگم فدای سر حسینم. حسینم کجاست؟ خانم جان عثمانت هم کشتند بشیر فدای سر حسین. حسین کجاست؟ گفت اگر این خبر را بهش بدم دیگه آروم می‌گیره نمی‌ذاره من اینقدر من براش روضه بخونم خانم جان! عباست هم کشتند می‌گفت همانطور که نگام می‌کرد «انگار مادر را یه خبری بهش بدن چهار ستون بدنش داره می‌لرزد ها اما می‌خواد خودش رو نگه داره» گفت: بشیر از حسین چه خبر.. گفتم خانم جان از عباست نمی‌پرسی گفت بذار دونه دونه‌ اشون را می‌پرسم بگو حسینم کجاست؟ گفت دیدم راهی ندارم شروع کردم روضه خوندن، گفتم "قتل الحسین بکربلا" میگه بچه قمر بنی هاشم تو دست ام البنین بود بچه از دستش رها شد خودش نشست رو خاکا هی رو پاهاش می‌زنه میگم خانم چهار تا بچه‌ات رو بهت خبر دادم هیچی نگفتی گفت هیچی نگید بچه‌های من مادر دارند..آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم اما حسین مادر نداره...روضه ام البنین از همین لحظه شروع شد...آی غریب مادر حسین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬⏬⏬
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 ...رفقا برادرا اگر یه دردی داری یه گرفتاری داری یه حاجتی داری سفره، سفره ام البنینه‌ها نباشه سفره امشب جمع بشه بری بیرون بگی یادم رفت گرفتاری دارم پول ندارم می‌خواستم برم کربلا یادم رفت رفیق الان دارم میگم روضه ام البنین یعنی از قدیم هر کسی هر گرفتاری داشت مادرا یه سفره می‌انداختن یه روضه خون دعوت می‌کردن یه روز ام البنین می‌خونی، پسرم مریضه، مادرم مریضه رفیقم درد داره.. آخه سر سفره ام البنین دو دست قلم شده ی عباس حاجت‌ها رو امضا می‌کنه.. وسط روضه می‌گم همانطوری که مادرت برا حسین گریه می‌کرد به ما اشک چشم بده میگن سنگدل‌ترین آدما با گریه ام البنین گریه می‌کرد.گفت بشیر یه سوال دارم ازت من می‌دونم چه پسری بار آوردم میگی عباس من رو کشتن باشه قبول اما من می‌دونم چه شیر دلاوری برا حسین بار آوردم.. بذار براتون یه خاطره‌ای بگم شروع کرد تعریف کردن لحظه‌ای که همه از مدینه رفتند هی عباس می‌خواست منو بغل کنه خداحافظی کنه، هی من می‌رفتم یک قدم عقب‌تر مادرما دلم برای بچه‌ام پر می‌زنه داشت می‌رفت اما تا میومد بغلم کنه می‌رفتم عقب. گذاشتم همه که رفتن قافله رفت یک پیکی فرستادم، گفتم عباسمو صدا کنید بگیدکارش دارم پیک رسید به قمر بنی هاشم آقا جان مادرت خانم ام البنین صدات زده. قمر بنی هاشم تعجب کرد مادرم منو یک عمر برا این لحظه بار آورده چطور الان صدام زده ابی عبدالله یه نگاه کرد، عباسم مادرمون را معطل نگه نداریا برو ببین خانم چی میگه. میگه برگشت از اسب پیاده شد مثل همیشه خاضعانه مقابل مادر؛ جانم مادر! تا ایستاد مقابل مادر دیدن مادر بغلش کرد حالا بیا بغل من. عباس هی اومدی بغلم کنی عقب رفتم حسین اونجا وایساده بود عزیز دلم حسین مادر نداره.. لحظه آخر دوباره صدات زدم عباسم خوب به ذهنت بسپار الان که داری از مدینه میری، داری با حسین میری اگه خواستی برگردی نکنه بدون حسین برگردی.. یعنی بشیر عباسم رو سفیدم کرده اما می‌دونم چه شیری پرورش دادم هیچ کسی جرأت رو درو شدن با پسر من را نداشته پسر من شیر عرب بود یه همچین پسری ، یه همچین علمداری برا حسین بار آورده بودم بگو ببینم چه جور عباسم را زدند؟ گفت خانم راست میگی کسی جرات نداشت رو در روش بایسته اول چهار هزار تیرانداز دوره اش کردند امام زمان فرمودند: هرجا اسم عموم عباس برده بشه من سراسیمه میام..از قدیم میگن چند تا روضه رو بلند بلند گریه کنید یکی روضه ی علی اکبره چون ابی عبدالله شروع کرد بلند بلند داد زدن. هفت بار شروع کرد فریاد زدن؛ یه جام بالاسر عباسه، تا ابی عبدالله گفت:" الان انکسر ظهری" دیدن همه دشمن شروع کردن کف زدن، شروع کردن هلهله کردن تیر زدن به چشمش. ام البنین! دستاشو قطع کردن، خانم قبل از اینکه بره، بهت بگم همه طوره می‌خواست بره بجنگه اما لحظه آخر از تو خیمه دختر ابی عبدالله اومد مشک را آورد گفت عمو العطش تمام خیمه بلند شده* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬⏬
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 می‌بینی رباب، علی اصغرو گرفته تو بغلش، همه چشم انتظارند، سقای حرم یه کاری کن...خانم! مشکو گرفته بود بره علقمه‌ها گفت بگو ببینم مشکو برگردوند پسرم حتی اگر پسرم نیومده مدینه بگو ببینم مشکو رسوند به خیمه‌ها یا نه گفت خانم تا لحظه آخر مشکو به دندونش گرفت اما لحظه‌ای که تیر به مشکش خورد "فوقف العباس متحیرا "میگه دیدن عباس متحیر شد..مرحوم مازندرانی می‌نویسه خودش اسب را هی کرد سمت علقمه یعنی برو دیگه آبروی عباس ریخت..حالا می‌خوایم روضه بخونیم..* کاش از دخترش نپرسد که زینبم از حسین من چه خبر؟ از علی اکبر و علی اصغر از جگر گوشهٔ حسن چه خبر؟ آه عون و محمدت را من در کنارت چرا نمی‌بینم از رقیه بگو چرا او را بین این بچه‌ها نمی‌بینم *رقیه‌ام کو؟ قربون اسمت برم تا اسمت میاد دلا زیر و رو میشه سه ساله ی حسین.. خانم ام البنین داره می‌پرسه‌ها* دخترم قامتت خمیده شده دخترم صورتت شکسته شده چیست این ... به روی دستانت دست‌هایت مگر که بسته شده؟ عاقبت بغض دخترش ترکید گفت مادر هر آنچه شد دیدم بنشین تا که خوب گریه کنی روضه‌ها را به چشم خود دیدم *بسم الله، گریه کنا! خانم داره روضه می‌خونه..* دیدم از خیمه‌گاه مادر جان علی اکبرش زمین افتاد کاش بودی کنارم ام بنین داشت آنجا حسین جان می‌داد *روضه بعدی رو بگم ام البنین * تیر وقتی به حلق اصغر خورد دیدم از دور اضطرارش را آه! در پشت خیمه خاکش کرد تا مبادا کسی مزارش را پیدا کند *اما ام البنین چشمت روز بد نبینه * آه ام البنین چرا هرگز از پسرهای خود نپرسیدی؟ مادر ما ای حزینه چرا از قمرهای خود نپرسیدی؟ قبل عباس هیچکس حتی *شما که نپرسیدی بگذار من برات بگم ام البنین* قبل عباس هیچکس حتی فکر غارت به خیمه‌گاه نداشت تا علم بود بین دستانش هیچکس سمت خیمه راه نداشت *اما چی شد؟ ام البنین میگه چی شد زینب؟* آه بعد از برادرم عباس دست غارت حریص شد مادر می‌گذاری که بگذرم سخت است یاد آن لحظه‌های دردآور کاش بودی کنارم ام بنیین * امام زمان این دو بند را برا شما می‌خونم سادات منو ببخشید آقا منو ببخشید اما برا ابی عبدالله مگه ننوشتی می‌کشی مرا حسین.. برا چی ما را می‌کشه* کاش بودی کنارم ام بنین روی تل عصر روز عاشورا لشکری رفت سمت گودال و پسر فاطمه تک و تنها بدنش مانده بود روی زمین که رسیدند ده نفر از راه با چهل نعل تازه شد تشییع *به شرف لا اله الا الله ام البنین برات روضه بخونم ..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو را بردند دیر رسیدم ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای حسینم ای حسینم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
1401102003.mp3
49.14M
|⇦•مادری آمده به استقبال..... و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 ادب حضرت عباس نیز ریشه در مدل تربیت حضرت ام‌البنین (س) دارد لذا حضرت عباس به شدت نسبت به امام حسین (ع) علاقه داشت چون با مدل رفتاری مادر تربیت شده بود. ام‌البنین (س) شخصیتی ولایتمدار بود و فرزندانی ولایتمدار تربیت کرد. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
مداحی آنلاین - سلام ای تکیه‌گاه امت - کریمی.mp3
5.85M
سلام ای تکیه‌گاه امت سلام ای نور بی نهایت سلام ای هر کجا که هستی آقاجانم سرت سلامت 🔊 💔 🔅 🎙
مداحی_آنلاین_نماهنگ_حال_دلتنگی_حسین_ستوده.mp3
4.19M
نوشتم از حالِ دلتنگی که در دلتنگی غیاثی نیست به پِلکت جانم گره خورده بگیر جانم را هراسی نیست 🔊 💔 🔅 🎙
زمینه؛ روضه‌خون مدینه.mp3
4.84M
علیهاالسلام 🔹روضه‌خونِ مدینه🔹 هر تپش صدای پای کاروونه آخرین وداع ماه از آسمونه پشت سر دعا و اشک مادرونه با گریهٔ ام‌البنین مدینه گفت صدا چه آشناست، صدای فاطمه‌ست راهی شدن چار تا دلاورش ولی دل‌نگران بچه‌های فاطمه‌ست چشم اباالفضلو با چشم تر نگا کرد واسه دل صبور زینبش دعا کرد سفارش حسینشو به بچه‌ها کرد «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از سفر رسیدن با دلای مضطر کاروان بی‌دست کاروان بی‌سر بی حسین و عباس، بی علیِ اکبر رسیده زینب از سفر چه زینبی باغ گل یاس اومده ولی کبود رقیه که کنج خرابه پر کشید تو بغل رباب دیگه علی نبود مادر چیزی نپرسید از چار تا شهیدش این که چی اومد سر عباس رشیدش از مشک خالی و نگاه ناامیدش «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه بی‌شماره روز و شب می‌باره داغ دست سقا داغ موندگاره گریه می‌شه مرهم دل که بی‌قراره از تو بقیع می‌رفت کنار قتلگاه همین که تربت حسینو بو می‌کرد ام‌البنین همون که مثل فاطمه مدینه رو با گریه زیر و رو می‌کرد گریه می‌کرد برا حسین برا اباالفضل زبون گرفته یا حسین و یا اباالفضل تو نفسای آخرم بیا اباالفضل «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» شاعر: نغمه‌پرداز: ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
نشستم در بقیع اشکی بریزم شنیدم علقمه رفتی عزیزم شنیدم کودکان بی‌تاب بودند تو بودی و همه بی‌آب بودند شنیدم از عطش افتاده بودند به دستت مشکِ خالی داده بودند الا ای ماه! بی شمشیر رفتی میان روبهان چون شیر رفتی صدایت می‌زنم با اشک، عباس به جای نیزه بُردی مشک، عباس شنیدم مشک بردی بر نگشتی هزاران تیر خوردی بر نگشتی شنیدم مشک، زیر آب بردی در اوج تشنگی آبی نخوردی الا مادر به قربان تو عباس! جدا کردند دستان تو عباس! شنیدم راه نخلستان گرفتی شنیدم مشک بر دندان گرفتی شنیدم مشکِ آبت تیر خورده شنیدم پیکرت شمشیر خورده الا ای‌که دل از من بُرده چشمت شنیدم که شده آزرده چشمت شنیدم کرده‌ای غوغا اباالفضل کنارت آمده زهرا اباالفضل الا ای عُمْر مادر! ای جوانم! جوانم! مهربانم! پهلوانم! شنیدم بعد تو غوغا شد عباس عزای زینب کبری شد عباس پیِ تو رویِ تَل اطفال رفتند همه اهل حرم از حال رفتند شنیدم دشمنان خوشحال بودند همه دور و بر گودال بودند شنیدم زینت اطفال بردند حسینم را تهِ گودال بردند در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟ به زیر نیزه‌ها بودی اباالفضل؟ من از بعد حسین، همراهِ زهرا زنم ناله: حسینا وا حسینا ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
اي دلت بند اميرالمؤمنين رشته‌های چادرت حبل المتين مادر ماهي و خورشيد زمين ای كنيز فاطمه! ام البنين يك رباعي داشته ديوان تو چار گل روييده بر دامان تو چارقُل خوانديم در قرآن تو همسر شيری و خود شير آفرين مثل قطره آمدي، دريا شدي خاك بودي، تربت اعلي شدي تا كنيز خانه زهرا شدي خانه‌ات شد قبله‌ی عرش برين اي به روح تو سلام اهل بيت عارفی تو بر مقام اهل بيت بچه‌های تو غلام اهل بيت ای غلام خانه‌ات روح الامين تو همه تن بودى و جان شد علی در كوير تشنه باران شد علي تو شدی قاری و قرآن شد علي ای مفاتيح الجنان بی قرين آن‌كه حكم صبر از الله داشت پيش چشمت سر درون چاه داشت نيمه‌شب‌ها روضه‌ای كوتاه داشت: پيش چشمم خورد زهرا بر زمين وقت رفتن پيش چشم زينبين گفته‌ای عباس را: اي نور عين بر نمی‌گردی مدينه بی حسين جان تو جان امام من، همين * * حال آورده بشير از ره خبر كاروان عشق آمد از سفر نه ستاره مانده ديگر، نه قمر آه ای ام البنينِ بی بنين بند قلب دختر زهرا گسست تا كنار علقمه افتاد دست با عمودی فرق عباست شكست خورد با صورت زمين آن مه جبين تا علمدار حرم از حال رفت يوسف زهرا سوی گودال رفت دست دشمن جانب خلخال رفت حمله كردند از يسار و از يمين روز، سينه‌زن شد و شب گريه كرد شمر تا خنديد، زينب گريه كرد نعل می‌رقصيد و مركب گريه كرد ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين تو نبودی خيمه را آتش زدند عشق را در كربلا آتش زدند بچه‌ها را بي صدا آتش زدند سوخت آن‌شب قلب ختم المرسلين خوب شد مادر! نبودي ناگهان سرخ شد از خشم، چشم آسمان تا كه در گودال آمد ساربان خاتم آل عبا شد بی نگين خوب شد مادر نبودي، سر شكست در حرم گهواره‌ی اصغر شكست بعد سقا حُرمت معجر شكست راهي بازار شد پرده‌نشين ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
ای بــه بنیــن تــو درود همـه فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه بانوی دین، مظهر عشق و وفا ام بنین، مادر صدق و صفا بــاغ گــل یــاس! سـلامٌ علیک مـــادر عبــاس! ســلام‌ٌ عـلیک سُفره‌ی جود و کرمت با حسین اذن دخـول حــرمت یا حسین فـــاطمه‌ی دوم حیــدر شــدی مادر یک ماه و سه اختر شدی ماه تو از ماهِ فلک خوب‌تر پیش علی از همه محبوب‌تر ستارگانت همه خورشیدِ نور چشم بد از جمالشان باد دور جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟ جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد؟ جز تو که در کرب و بلای حسین چـار پسـر کــرده فـدای حسین؟ تو بانوی بیت ولی گشته‌ای دور حسین ابن علی گشته‌ای تا که در آن بیت مقرّب شدی از دل و جان عاشق زینب شدی حق به تو یک بهشت احساس داد دسته گلی به نام عبّاس داد سزد که ناموس خدا خوانمت مادر کلّ شهدا خوانمت معرفتت زبانزد عالَم است مِدحت عالَم به ثنایت کم است در بغلت بُوَد گل یاس تو یعنی قندانۀ عبّاس تو بود چو خورشید رخش منجلی خواستی‌اش دهی به دست علی مشام تو شنید بوی حسین چشم تو افتاد به روی حسین فدایی خون خدا خواندی‌اش دور سر حسین گرداندی‌اش... دلم گرفته ذکر امّن یجیب زیارت مدینه‌ام کن نصیب که گریم از برای تو در بقیع به یاد گریه‌های تو در بقیع بقیع از اشک تو آمد به جوش صدای گریۀ تو آید به گوش کرده به داغ چار فرزند صبر کشیده‌ای چهار تصویر قبر اشک مصیبت ز بصر ریختی به یادشان خونِ جگر ریختی چشم تو از بس که فراوان گریست به گریۀ تو چشم مروان گریست تو نالۀ وا ولدا می‌زدی اهل مدینه را صدا می‌زدی بدین سخن فکند آهت طنین که کس نگوید به من امّ البنین چار گلم به تیغ، پرپر شدند چار مَه‌ام به خون شناور شدند امّ بنین باغ گل یاس داشت دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت * * ای ثمر دل، گل احساس من ساقی اهل بیت، عبّاس من شنیده‌ام دست تو از تن زدند به فرق تو عمود آهن زدند شنیده‌ام تا تنت از هم گسست پشت حسین ابن علی هم شکست شنیده‌ام که جای من فاطمه به دیدنت آمده در علقمه شنیده‌ام شعله به خشمت زدند شنیده‌ام تیر به چشمت زدند شنیده‌ام سکینه بی تاب بود به خیمه‌ها منتظر آب بود شنیده‌ام که دشمنان صف زدند کنار جسم بی سرت کف زدند شنیده‌ام که شد ز شمشیر تیز پیکر تو، چو برگِ گل ریز ریز گریه کنم روز و شب ای نور عین بر تو نه، بلکه در عزای حسین تو در مدینه مادری داشتی مادر خونین‌جگری داشتی اگر که پاره پاره شد پیکرت بود به دامانِ برادر سرت حسین فاطمه برادر نداشت کشته شد و مثل تو مادر نداشت... * * چار پسر دادی و زین افتخار شــد حرم چار امامت مزار پــاسخ آن وفــا و احســاس تـو فاطمــه شــد مادر عباس تـو تو را فراق اشجع النّاس کشت داغ حسین و داغ عبّاس کشت گریه‌ی تو به جز عبادت نبود وفات تو غیر شهادت نبود دگر تنت دفن نشد شبانه تنت نداشت جای تازیانه بـر در بیـت تـو شـرارت نشد بر گل روی تـو جسـارت نشد ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس لگـد بـه پهلـوت نـزد هیچکس.... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝