من هرگز ضرورت اندوه را انکار نمیکنم؛ چراکه میدانم هیچچیز مثل اندوه روح را تصفیه نمیکند و الماس عاطفه را صیقل نمیدهد؛ اما میدان دادن به آن را نیز هرگز نمیپذیرم؛ چراکه غم، حریص است و بیشترخواه و مرزناپذیر، طاغی و سرکش و بدلگام.
هرقدر که به غم میدان بدهی، میدان میطلبد و باز هم بیشتر، و بیشتر…
هرقدر در برابرش کوتاه بیایی، قد میکشد، سلطه میطلبد، و لِه میکند…
غم عقب نمینشیند، مگر آنکه به عقب برانیاش، نمیگریزد مگر آنکه بگریزانیاش، آرام نمیگیرد مگر آنکه بیرحمانه سرکوبش کنی…
غم هرگز از تهاجم خسته نمیشود
و هرگز به صلحِ دوستانه رضا نمیدهد.
و چون پیش آمد و تمامیِ روح را گرفت، انسان بیهوده میشود، و بیاعتبار، و ناانسان و ذلیلِ غم و مصلوبِ بیسبب.
📘 چهل نامهی کوتاه به همسرم
#نادر_ابراهیمی
#جرعهای_کتاب
@nebeshtan
کلاهش پشم نداره!
در گذشته، افراد نظامی به تقلید از نظامیان روسی کلاه پشمی به سر میگذاشتند. از این رو معمولا از کسانی که کلاه پشمی داشته می ترسیدند و امرشان را اطاعت میکردند. زمانی اگر کسی از دور به این افراد نزدیک میشد و نمیتوانستند تشخیص دهند که نظامی است یا غیر نظامی، در ابتدا میترسیدند. اما کمی که نزدیکتر میشدند، به یکدیگر میگفتند: نترسید! کلاهش پشم ندارد! یعنی او نظامی نیست.
بعدها این اصطلاح تبدیل به ضربالمثل شد و هرگاه خواستند که بگویند فلانی بی خطر است یا خیلی ساده لوح است و حرفش اهمیتی ندارد، این ضرب المثل را به کار بردند.
#امثال_نبشتن
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دولتمند خالف هم رفت و خاطره هایش را برای ما به جای گذاشت.
امید که شاه خراسان دستگیرش باشد.
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید نیمه شعبان و سالروز میلاد سراسر نور صاحب العصر والزمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف را خدمت تمامی همراهان مدرسه نبشتن تبریک عرض میکنیم
@nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با برف قصه چتر نميخواست اين هوا
خوش بخت موي من كه كنارت سفيد شد
سهیل مهدیان
@nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
Afshin Moghadam - Zemestoon.mp3
5.88M
برف، استعارهای قدرتمند
احتمالا این روزها، خیلی هایتان، از کنار پنجره اتاقتان، فنجان چای بر دست، به تماشای رقص دانههای برف نشستهاید و یحتمل پرتاب شدهاید به زیبایی و جادوی روزهای برفی کودکیهایتان. شولای سفید و درخشانی که دنیای بیرون را میپوشاند و دری به دریچه قلبها میگشاید. اما آیا به این فکر کردهاید که یک روز برفی، فارغ از همهی زیباییهایش میتواند به عنوان ابزاری برای بهبود مهارتهای نوشتاری شما باشد؟ و این که چه شباهتهایی بین نوشته و برف میتواند وجود داشته باشد؟
اولین برف فصل همیشه حس شگفتی و هیجان را به همراه دارد. نحوه سقوط دانههای برف با ظرافت از آسمان، که هر کدام از نظر شکل و اندازه منحصر به فرد هستند، مانند استعارههایی است که بر نوشته شما مینشیند. هر واژه با معنا و منظور خاصی گزینش شده و در جای خاصی از نوشته شما قرار گرفته تا زیبایی متننان را دوچندان کند. درست مثل دانههای برف، که هیچ دو کلمهای دقیقاً شبیه هم نیستند.
با پیشروی روز، برف شروع به انباشته شدن میکند و هر سطحی را که در معرض دید است میپوشاند. منظرهای که زمانی آشنا بود اکنون به یک سرزمین عجایب زمستانی تبدیل شده است. این دگرگونی، شبیه راهی است که یک نوشته میتواند ما را به دنیایی متفاوت منتقل کند. تنها با چند کلمه، یک نویسنده میتواند تصویر واضحی را در ذهن خواننده ترسیم کند و او را در فضایی جدید و ناآشنا غرق کند.
سکوتی که همراه با یک روز برفی است، استعارهی بزرگی از قدرت کلمات است. در میان همهی هرج و مرجها و سر و صداهای زندگی روزمره، یک روز برفی، حس آرامش و سکون را به ارمغان میآورد. همانگونه که استفاده از کلمات مناسب میتواند حس آرامش را با یک نوشته به مخاطب منتقل کند. و این چیزی نیست جز کیفیت و تأثیر کلمات بر مخاطب.
در ادامه، همانطور که روز به آرامی به پایان میرسد، خورشید شروع به غروب میکند و برف، درخششی طلایی به خود میگیرد. این تحول نهایی یادآور اهمیت ویرایش و بازنگری در فرآیند نوشتن است. درست مانند یک روز برفی، که در آن نور خورشید عیوب و ایرادات را در برف زمانی کامل نشان میدهد، فرآیند ویرایش به اصلاح و تکمیل یک نوشته کمک میکند.
علاوه بر این مقایسه بین نوشته و یک روز برفی، نوشتن در مورد یک روز برفی هم میتواند به بهبود مهارتهای نوشتاری ما به روشی عملیتر کمک کند. همانطور که سعی میکنیم ماهیت یک روز برفی را در کلمات خود به تصویر بکشیم، مجبور میشویم خلاقانه فکر کنیم و از زبان توصیفی استفاده کنیم. این تمرین به گسترش دایرهی لغات و بهبود توانایی ما در ترسیم تصویری روشن از وقایع، با استفاده از کلمات کمک میکند.
نوشتن دربارهی یک روز برفی، به ما امکان میدهد تا تکنیکهای مختلف نوشتن را تمرین کنیم. و توانایی خودمان را در استفاده از ابزارهای ادبی مانند شخصیتپردازی، تشبیهها و استعارهها و ... به چالش بکشیم. تا نوشتههای خود را زنده کنیم. این یک راه آسان و سرگرم کننده برای کشف و بهبود مهارتهای نوشتاری ماست.
بگذارید اینطور این نوشته را به پایان ببرم، یک روز برفی تنها یک منظره زیبا برای دیدن نیست، بلکه یک استعارهی قدرتمند برای هنر نویسندگی است. یک روز برفی، به ما منحصر به فرد بودن و قدرت هر کلمه، اهمیت ویرایش و بازنگری و توانایی انتقال خوانندگان به دنیای متفاوت را میآموزد. بنابراین، دفعه بعد که توی جملهی «از چی بنویسم؟» گیر کردید، لحظهای به بیرون نگاه کنید و بگذارید زیبایی یک روز برفی، الهام بخش کلمات شما باشد.
#از_نوشتن
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا به ردّ پای باستانیمان در برف
بیا به گذشتههای خیلی دور
برگردیم ...
آنقدر دور
که غصههایمان را
در هیاهوی آمفیتئاترهای یونان
فراموش کنیم ...
@nebeshtan
فاصلهها دلگیرند؛ لطفا نیمفاصله را رعایت کنید
فقط در رانندگی نیست که شما باید حواستان به ماشین جلویی باشد و به اصطلاح فاصله را رعایت کنید. فاصله در نویسندگی هم خیلی مهم است. نه تنها فاصله، بلکه نیمفاصله از آن هم مهمتر است و شاید به جرأت بتوان گفت که نیمفاصله یکی از بزرگترین اختراعات بشری برای نگارش دیجیتال(بفرمایید تایپ) است.
هرچند نیم فاصله اولا و بالذات، متن را قشنگ میکند؛ اما گاهی رعایت کردن یا نکردن نیم فاصله، معنی جمله را هم تغییر میدهد
مثلا: «یک جا خرید کردم» یعنی «رفتم یک جایی و خرید کردم»
اما «یکجا خرید کردم» یعنی «یکباره خرید کردم».
#درست_بنویسیم
#نکته
@nebeshtan
مگر آدمی که خاک میهنش را بیل میزند؛ شعر هم میگوید؟ نمونهاش دیده شده؟ ابداً.
نقد که حتماً نمینویسد. شک نباید کرد. شعر بد گفتن، کار من و شماست که کار نداریم.
نقد بد نوشتن هم کار آنهاست که شعر بد هم نمیتوانند بگویند؛ یعنی خیلی خیلی بیکارند.
📘 ابن مشغله، نادر ابراهیمی
@nebeshtan
درپیشواز قدمهای تو
از اسفند
جز رایحهای نمانده است
بهار،
آغاز فراخوان چشمهای توست
@nebeshtan
هدایت شده از مدرسه نبشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز حسرت
می گویند اولین صحنه ای که انسان بعد از مرگ با آن مواجه می شود که بزرگ ترین حسرت زندگی اش را به دنبال دارد، زمانی است که با گشوده شدن چشم حقیقت بینش بعد از مرگ و مفارقت از جسم دنیوی، جایگاه واقعی خودش را که بر اساس توانمندی ها و ظرفیت و استعدادها می توانسته به آن برسد به او نشان داده می شود. و حسرت می خورد که چرا برای رسیدن به آن تلاش نکرده است.
زندگی برای هر انسانی، یک فرصت تکرار نشدنی است. انسان، با شناخت توانمندی ها، کسب مهارت، تلاش و استفاده بهینه از سرمایه عمری که در دست دارد، می تواند به جایگاهی که بر اساس ظرفیت وجودی هر شخص در وجود او نهادینه شده است، دست یابد.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «عمر انسان مانند گذر ابر در آسمان با سرعت در گذر است.»
پس فرصت را غنیمت بشماریم که دیگر تکرار نخواهد شد.
#نکته
#موفقیت
#سخن_بزرگان
@nebeshtan
کافکا، یک سال پیش از مرگش، به دیدن خواهرش الی و سه خواهرزادهی کوچکش در مرکز تفریحی موریتز آلمان رفت. یکی از بچهها سکندری خورد و زمین افتاد. قبل از اینکه بچههای دیگر به اون بخندند، کافکا برای آنکه بچهی زمینخورده به خاطر بیدستوپاییاش نزد بقیه سرافکنده نشود با لحنی تحسینآمیز گفت: «چقدر قشنگ ادای زمین خوردن درآوردی! چقدر عالی بلند شدی!» شاید بتوان امیدوار بود (احتمالا امیدی واهی) که روزی «کسی» این کلمات رهاییبخش را به ما بگوید.
📘یک مرثیه و ده گریز، آلبرتو مانگل
#جرعهای_کتاب
@nebeshtan
Shajarian-Masnavi-Afshari-(320).mp3
12.19M
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب
چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امتحان کن چند روزی در صیام
#رمضان
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"زائر"
محبوب من!
در دلم
کاروان اشتیاقی به سوی توراه انداختهام
در چشمانم،
زائری لانه کرده است
به انتظار شستشوی بارگاه تو
دخیل بسته ام،
بند بی قرار دلم را
به روشنای ضریح آسمانیت
تا صدای بسته شدن چمدانم
تا باریافتن به آستان کبریائیت
گوشه چشمی
از آفتاب مشرق مهربانیت کافیست.
...............
با سلام و تبریک سال نو
با آرزوی بهترینها برای همه اعضای کانال مدرسه نبشتن، از مشهدالرضا علیه السلام دعای گویتان هستم.
با احترام، جلیلی
@nebeshtan
«به شدّت نیاز دارم به دیدن قدری رنگ آبی، رنگ آبی دریا»
از نامهی ژرژ ساند به گوستاو فلوبر
@nebeshtan
دل را ز شرار عشق سوزاند علی
یک عمر غریب شهر خود ماند علی
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی
سالروز شهادت اول مظلوم عالم، مولای متقیان امیرالمومنین امام علی علیه السلام تسلیت باد
@nebeshtan
جاي خاليت مهربان
تو اوج ميگيري در من
وقتي نسيم مي وزد
در شبدرهاي کنار خانه
از خلوت ميان سنجدها که ميگذرم
من، هر روز
عطر چادر نمازت را
در نفسهايم
و مهرباني را
در نوازش دستهايت
مرور ميکنم
آهنگ نجواي سحرهايت
گم شده در جاي خاليت
آه که اين سمفوني سحرهاي روزهگي
بي تو
چقدر غمگين است.
(برای مادرم، رمضان ۱۳۹۰)
#به_وقت_دلتنگی
@nebeshtan
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
#حافظ
🌷عید بندگی مبارک🌷
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گام اول را بردارید و اقدام کنید؛ توانایی انجام دادن آن به دنبالش میآید.
#سحرخیزی
#موفقیت
@nebeshtan
زمین به تیغ بلاغت گرفتهای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست
اول اردیبهشت ماه روز بزرگداشت جناب #سعدی
@nebeshtan
کسی که هیچ چیزی ننویسد، یک آدم بازنده است. فقط از زمین میگذرد و هیچ ردی از خودش باقی نمیگذارد.
(آگوتا کریستف)
@nebeshtan
ما از وحشت فراموش کردن دیگران است که عکس آنها را به دیوار میکوبیم یا روی طاقچه میگذاریم؛ یک وفاداری کاذب...
خود ما به عکسهایی که به دیوارهای اتاقمان میکوبیم نگاه نمیکنیم، یا خیلی به ندرت و تصادفا نگاه میکنیم!
ما به حضور دائم و به چشم نیامدنی آنها عادت میکنیم.
عکس، فقط برای مهمان است.
این را یادتان باشد که:
ذرهایی در قلب، بهتر از کوهی بر دیوار است.
📘رونوشت بدون اصل، نادر ابراهیمی.
#جرعهای_کتاب
@nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوستان را هیچ دیگر در نمیباید به حسن
بلکه سروی چون تو میباید کنار جوی را
#سعدی
@nebeshtan
video_2024-05-06_13-24-16.mp3
4.7M
بارها غم بهتو گفتيم، ز ما نشنيدی
بعد ازين مصلحت آنست که خاموش کنيم
#هلالی_جغتایی
#آوای_نبشتن
@nebeshtan