eitaa logo
ندای تهذیب
8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
934 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
344.mp3
584.4K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 344 🗓1399/10/20 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🌺مبارزه طلبی (تحدّی) قرآن🌺 اَمْ یَقُولُونَ افْتَریهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ اِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ آن ها می گویند : او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده، بگو : اگر راست می گویید ، یک سوره همانند آن بیاورید و هرکس را می توانید غیر از خدا ( به یاری ) بطلبید .( 38 / یونس .) این آیه از جمله آیاتی است که باصراحت اعجاز قرآن را بیان می کند نه تنها همه قرآن را بلکه حتی اعجاز یک سوره را و از همه جهانیان بدون استثناء دعوت می کند که اگر معتقدید این آیات از طرف خدا نیست ، همانند و یا حداقل همانند یک سوره آن را بیاورید. و همان گونه که در جلد 1 « تفسیر نمونه » ، ذیل آیه 23 سوره بقره بیان شده است ، در آیات قرآن گاهی « تَحَدّی » یعنی دعوت به مبارزه نسبت به مجموع قرآن و گاهی به ده سوره و گاهی به یک سوره شده است و این نشان می دهد که جزء و کل قرآن ، همه اعجاز است و چون سوره معینی ذکر نشده ، هر سوره از قرآن را نیز شامل می شود. البته شک نیست که اعجاز قرآن منحصر به جنبه فصاحت و بلاغت و شیرینی بیان و رسایی تعبیرات آن چنان که گروهی از قدمای مفسرین فکر کرده اند نیست ، بلکه علاوه بر این ها از نظر بیان معارف دینی و علومی که تا آن روز شناخته نشده بود و بیان احکام و قوانین و ذکر تواریخ پیشین پیراسته از هرگونه خطا و خرافات و عدم وجود تضاد و اختلاف در آن ، نیز جنبه اعجاز دارد (توضیح بیشتردر«تفسیرنمونه»، جلد1،صفحه83وکتاب«قرآن وآخرین پیامبر»مطرح شده است) 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸قرآن در سیره علما، شماره‌ 18 آغاز و پایان روز با تلاوت قرآن 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) شماره ۵ ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» / تحلیل آیت الله احمد عابدی (قسمت سوم)❇️ ——————————-👇👇👇👇 🔅علت پرداختن به مباحث نبوت و پاسخ به شبهات آن نکته‌ی سوم اینکه بحث نبوت یک جایگاه فلسفی و یک جایگاه کلامی دارد. این نکته را بگویم تا بعد میخواهم بگویم که این کتاب بیشتر روی چه چیزی تأکید میکند. از قدیم میگفتند که بحث نبوت، بحث فلسفی و بحث امامت، بحث کلامی است. لذا شما اگر نگاه کنید در هیچ کتاب فلسفی بحث از امامت نیست فقط نبوت را بحث میکنند. مثلاً کتاب مبدأ و معاد ابن‌سینا، یا مبدأ و معاد ملاصدرا یا مثلاً کتاب مفاتیح‌الغیب ملاصدرا، این‌جور کتابها که فلسفی است، توحید و نبوت و معاد را بحث میکند اما امامت ندارد. کتابهایی که کلامی باشند، نبوت، امامت، توحید و عدل و همه اینها را بحث میکنند. علتش هم که در کتابهای آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله بیان شده، این است که نبوت یک بحث کلی است ولی امامت یک بحث خاص است نه کلی، و چون فلسفه میخواهد برهان بیاورد، برهان بر مسائل جزئی نمیشود آورد. مثلاً شما هیچ‌وقت نمیتوانید برهان بیاورید که این میز چوبی است یا این ستون آهن است، این را نمیشود برایش برهان آورد. این فقط حس و مشاهده است، من می‌بینم که این الآن چوب است، می‌بینم این هم آهن است. برهانی نیست. مشاهده‌ و حس است. لذا اینکه مثلاً چه کسی جانشین پیغمبر اکرم است باید از پیغمبر بشنویم که چه کسی جانشین شماست. یعنی حس است، سماع است، شنیدن از رسول خداست، این میشود بحث امامت که بگوییم در غدیر، رسول خدا این‌گونه فرمود. اما بحث نبوت یک بحث کلی است، یک بحث فلسفی حساب میشود. پس این اولاً یک نکته که چرا بحث امامت در کتابهای کلامی است اما کتابهای فلسفی این بحث را ندارد. مطلب دوم این است که در کتابهای قدیمی وقتی نگاه میکنید بحث نبوت خلاصه‌ترین بحث است. شما مثلاً همین کتاب تجرید را نگاه کنید، بحث نبوتش چقدر است، شاید دو سه صفحه است شاید هم کمتر. بحث نبوت خیلی خیلی کم است. اما بحث امامت خیلی طولانی است، بحث معاد همین‌جور، ولی نبوت خیلی مختصر است. علتش هم این است که در قدیم طرف دعوا در بحث نبوت بودائی‌ها و برهمنان‌اند. بودائی‌ها هم خیلی حرف زیادی ندارند ولی به هر حال آنهایی که مخالف با نبوت هستند، بودائی‌هایند. در ایران هم تنها کسی که مخالف با بحث نبوت بود محمد زکریای رازی است که نبوت را قبول نداشت. اما مخالف دیگری نداشت و لذا بحث نبوت خیلی مختصر بود. اما از حدود سال ۱۳۴۰ به بعد، یعنی این پنجاه سال اخیر بحث نبوت طولانی‌ترین بحث اعتقادی شده است. بحثی که کوتاه‌ترین بحث بود الآن مفصل‌ترین بحث است. علتش این بود که اقبال لاهوری که در این کتاب، حضرت آقا خیلی توجه به حرفهای اقبال دارد، یک دیدگاهی درباره‌ی نبوت داشت. شهید مطهری هم یک دیدگاه دیگری در مقابل آن دارد، اصل اینکه نبوت یعنی چه، خاتمیت معنی‌اش چه است؟ خاتمیت به معنای ختم تشریع است یا به معنی ختم شریعت است؟ حضرت آقا در این کتاب مفصل اینها را بحث میکند. که خاتمیت به معنی ختم و پایان تشریع است نه به معنای ختم شریعت. با این حرفها مرادش طعنه و گوشه‌زدن به حرفهای اقبال لاهوری است. میدانید آقا هم خیلی به حرفهای اقبال توجه دارد و اقبال هم واقعاً در آن زمان در بحث نبوت میدان‌دار بود. بعد از انقلاب هم این حرفهایی که مثلاً بعضی از روشنفکران در کشور خودمان دارند مطرح میکنند، مانند بحث قبض و بسط شریعت، بحث بسط تجربه‌ی نبوی، بحث اخلاق الهی، بحث اخلاق دینی یا مثلاً بحث رؤیای پیامبرگونه. ببینید تمام این حرفهایی که بعضی از اینهایی که حالا مدعی روشنفکری‌اند مطرح میکنند، تمام بحثها مربوط به نبوت است. یعنی اینها به توحید کار ندارند، امامت هم کار ندارند، مرتبط با نبوت یک حرفهایی زدند. بحث پلورالیزم دینی، کثرت‌گرایی، اینها همه بحثهای مربوط به نبوت است. نبوتی که در قدیم کوتاه‌ترین بحث اعتقادی بود الآن مفصل‌ترین بحث دینی شده است. چیزی که قبلاً شک و شبهه در آن نبود الآن این را آمدند مورد خدشه قرار دادند. این کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، یک بخش عمده‌اش همین بحث نبوت و تفسیر صحیح راجع به نبوت است که درواقع پاسخ به این شبهاتی است که حتی امروز هم مطرح میکنند ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 28 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅لباس روحانیت (قسمت دوم) سوال: آیا لباس روحانیت، لباس شهرت و خلاف عرف جامعه نیست؟ و روحانی، با این لباس در میان مردم انگشت‏نما نمی‏شود؟ این لباس، نظیر لباس نظامیان، پرستاران، كارگران و ورزشكاران یك نماد كاملاً شناخته شده و موجه برای یك گروه اجتماعی است؛ گروهی كه وجود آن در جامعه ضروری و جایگاه و رسالت آن بسیار پراهمیت است. مشاهده این لباس، برای كسی كه با صنف روحانیت آشنا باشد، نه موجب شگفتی و نه مجوزی برای تمسخر و هتك حرمت است و كسی كه با این صنف آشنایی ندارد، باید به مرور آگاهی خود را افزایش دهد. بنابراین، این لباس، خلاف عرف نیست، بلكه لباس یك «عرف خاص اجتماعی» است و به جهت مصالح فراوانی كه بر آن مترتب است، باید حفظ شود. بله، اگر كسی لباس پاره، چرك، آشفته یا وارونه بر تن كند یا رنگ سرخ و زرد را برای عمامه، عبا و كفش انتخاب نماید، لباس شهرت پوشیده و شگفتی، نفرت و تمسخر مردم را برانگیخته است. و نیز، اگر پارچه لباس، فوق‏العاده گران‏قیمت و نفیس باشد، به حدی كه از انواع متعارف میان مردم، فاصله زیادی داشته باشد و در نگاه اول چشم‏ها را خیره كند، پوشیدن آن، عنوان «لباس شهرت» دارد و ممنوع است. اما لباس ویژه هر یك از اصناف در میان مردم، غریب و غیرعادی نیست؛ همان‏گونه كه لباس‏های عمومی اقشار مردم نیز، در نوع و طرح و جنس و رنگ با هم متفاوت است، اما همه آنها لباس متعارف محسوب می‏شود. بنابراین، لباس روحانیت حتی اگر برای برخی عجیب باشد؛ اما خلاف عرف یا زشت نیست. ادامه دارد... @لباس_روحانیت @nedaye_tahzib
✅سوره مبارکه ، صفحه 345، آیات 43 تا 59 🗓1399/10/21 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir
345.mp3
557.8K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 345 🗓1399/10/21 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸موضوع: پاداش رفع حاجات دیگران روایات اخلاقی، شماره 27 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ شماره 16 🌺آیت ا... بروجردی / قسمت هفتم / توجه ویژه به کارکرد فرهنگی در خارج از کشور و...🌺 🔅 توجه ویژه به کارکرد فرهنگی در خارج از کشور استاد مطهری رحمه الله در این باره می گوید: «از گام های برجسته ای که در زمان آیت الله بروجردی و به وسیله ایشان برداشته شد، اعزام مبلّغ و نماینده مذهبی به کشورهای خارجی بود. آقای بروجردی که علاوه بر جنبه فقاهت، مطالعاتی در متن اسلام و معتقدات اسلامی داشت و اسلام را خیلی بی پیرایه و عریان از توهمات عوامانه پذیرفته بود و از طرفی برخلاف گذشتگان از تاریخ قرون جدید و اوضاع عصر حاضر تا حدود نسبتا خوبی آگاه بود، معتقد بود که اگر حقایق فطری اسلامی بر افکار حقیقت جو و کاوشگر و کم تعصب اروپایی عرضه داشته شود، این دین حنیف را تدریجا خواهند پذیرفت و روی همین جهت به آلمان و امریکا نماینده اعزام کرد و در تدارک اعزام نماینده به لندن و بعضی از نقاط دیگر بود که اجل او فرا رسید» (تکامل اجتماعی انسان، ص 205.) 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ ❇️ شماره 4 ————————— 🔅ضرورت وجود الگوها از نظر تاریخی، گابریل تارد، بیش از دیگر اندیشمندان، مفهوم تقلید را در زمینه روان شناسی اجتماعی به کار برده است. به باور وی، «تقلید، یک واقعه اجتماعی اساسی است و قوانینی وجود دارد که طبیعت و اثر تقلید را تشریح و توصیف می کنند. تحول اجتماعی نیز از این نظر ممکن است که افراد از آنچه تازه و خیره کننده است، تقلید کنند؛ یعنی جامعه بدون تقلید قابل تصور نیست».(روان شناسی اجتماعی، ج 2، ص 494.) جامعه بدون تقلید از این نظر قابل تصور نیست که افراد جامعه نیازمندی هایی دارند که برای برآوردن بخش زیادی از آنها باید به کارشناسان رشته های گوناگون روی آورند. بدیهی است هیچ یک از انسان ها نمی توانند در همه رشته ها به تخصص و مهارت دست یابند و از تقلید بی نیاز شوند. علامه طباطبایی رحمه الله با توجه به ضرورت و نیاز زندگی اجتماعی به تقلید و پیروی انسان های نامتخصص از کارشناسان می گوید: «کسی که می پندارد در زندگی خود زیر بار تقلید نرفته و نخواهد رفت، با یک پندار دروغین و خنده دار، خود را فریب می دهد».(سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله، مقاله «اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه» در کتاب مرجعیت و روحانیت، ص 20.) اکنون پرسش مهم این است که چرا انسان به تقلید و الگوپذیری نیازمند است؟ چرا جوانان بیش از دیگران چنین نیازی را احساس می کنند؟ نخستین پاسخی که به نظر می رسد، این است که ویژگی کمال گرایی آدمی، او را از درون به حرکت وا می دارد تا خود را به کسانی که مظهر کمال اخلاقی هستند، نزدیک و صفات آنها را اقتباس کند. از سوی دیگر، زندگی دربردارنده قواعدی است که جوانان می خواهند آنها را بیاموزند و از بهترین رفتارها پیروی کنند تا بتوانند به شخصیت مرد یا زن کامل دست یابند.(محمدرضا شرفی، جوان و نیروی چهارم زندگی، تهران، انتشارات سروش، 1379، چ 1، ص 23.) جوان تحت تأثیر حس کمال جویی که در فطرت و سرشت او نهفته است، به پیروی از انسان هایی راضی می شود که درجه های بیشتری از کمال را پشت سر نهاده و وجود خویش را به فضایل و صفات پسندیده بیشتری آراسته اند. انسان در هر سنی به ویژه جوانی، کمال گرا و ترقی خواه است. بنابراین، به عواملی که سبب رشد و شکوفایی این ویژگی شوند، اهمیت می دهد. از مهم ترین این عوامل، الگوها و قهرمانانی هستند که مراحلی از کمال و منزلگاه هایی از جاده رشد را پیموده باشند؛ چون با توجه به همسانی نسبی امکانات و استعدادهای افراد مختلف، انسان می داند که در او نیز امکان دست یابی به آن درجه ها وجود دارد. پس قدم در راه آنها می نهد و به پیش می رود.(نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص 59.) ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*سلسله مباحث: دروس اخلاق با محوریت نامه 31 نهج البلاغه / قسمت پانزدهم استاد: حجت الاسلام و المسلمین همتیان راه‌ها و عوامل گناه نکردن: 1.. شناخت گناه شیطان گناه را برای انسان تزیین میکند 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 29 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅لباس روحانیت (قسمت سوم) سوال: پوشیدن این لباس موجب محدودیت می‏شود، بلندی لباس دست و پاگیر است و حركت انسان را كند می‏كند، در سرما و گرما هم مشكل‏ساز است. پاسخ: اولاً، این مقدار زحمت و محدودیتی كه برای این لباس فرض شده در مقابل بهره‏ها و فواید آن بسیار ناچیز است. برای رسیدن به آن بهره‏ها این مقدار هزینه را باید با جان و دل پرداخت. بسیاری از لباس‏های اقشار دیگر نیز، زحمت خاص خود را دارد. سزاوار نیست آسایش خود را به عنوان ملاك اصلی انتخاب و عمل در نظر بگیریم؛ زیرا دفاع از جبهه حق با راحت‏طلبی و تن‏آسایی امكان‏پذیر نیست. و باید بدانیم خدای شكور (قدرشناس) به تناسب رنج و تلاشی كه انسان در راه حمایت از دین او متحمل می‏شود، به وی پاداش می‏دهد: «وَ لَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ» . ثانیاً، طبیعت انسان به گونه‏ای است كه با گذشت زمان به شرایط سخت خو می‏گیرد و دشواری شرایط بر اثر عادت قابل تحمل بلكه نامحسوس می‏شود. تا پیش از نهضت رنسانس و حتی تا مدت‏ها پس از آن، تقریباً همه اقوام و ملل، لباس بلند می‏پوشیدند و كسی هم احساس محدودیت و خفگی نمی‏كرد. موزه‏های لباس در كشورهای اروپایی شاهد این مدعا است. بانوان مسلمان، قرن‏ها است در محیط اجتماع، چادر به سر می‏كنند و به راحتی حضور اسلامی خود را ادامه می‏دهند و بر خلاف تصور برخی نه تنها احساس زحمت نمی‏كنند، بلكه تصور نداشتن چادر پیش چشم نامحرم لرزه بر اندام‏شان می‏اندازد. اكنون نیز، هزاران روحانی این لباس مقدس را به تن دارند و همه فعالیت‏های اجتماعی خود را بدون احساس تنگنا انجام می‏دهند. پس نباید گمان كرد سختی اولیه یك عمل تا ابد باقی می‏ماند. نمونه‏های دیگری از محدودیت نیز وجود دارد كه بیشتر موجب مصونیت طلبه می‏شود. طلبه در انجام هر كاری آزاد نیست و نسبت به سایر مردم محدودیت رفتاری دارد و این امر، به جهت شأن طلبه، مناسبت او با دین و دیدگاه توده مردم به اوست كه رفتار وی را دارای جهت شرعی می‏شمارند. طلبه، در به كار بردن واژه‏ها، سخن گفتن یا سكوت كردن، شركت یا غیبت در مجالس، نوع نشستن، برخاستن، راه رفتن، نگاه كردن، خندیدن، شوخی كردن، خشم گرفتن، خرید كردن، حضور در فضای خاص و عملكرد خود باید بسیار دقیق باشد و به تبعات این رفتارها توجه ویژه كند. بازتاب نهایی عملكرد طلبه چه بسا موجب پیدایش سنت یا بدعتی در اجتماع شود كه مسئولیت آن مستقیماً بر عهده طلبه است. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.ir
✅سوره مبارکه ، صفحه 346، آیات 60 تا 74 🗓1399/10/22 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir
346.mp3
527.5K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 346 🗓1399/10/22 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸موضوع: مقابله عملی با مفسدین اقتصادی اقتصاد مقاومتی، شماره 23 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
➖➖اقتصاد مقاومتی در کلام امام خمینی / قسمت نهم➖➖ 🔹ثمرات تولید و استقلال ملی (قسمت دوم)👇🏿👇🏿🔹 ♻️نتیجه تحریم اقتصادی، استقلال و خودکفایی امام خمینی رحمه الله: وقتی محاصره اقتصادی بشود، افکار همه مردم توجه به این پیدا می کند که ما باید خودکفا باشیم و متخصصین ما مشغول می شوند و افکار خودشان را به راه می اندازند و قدرت خودشان را به راه می اندازند و ایران را مستغنی می کنند از خارج و من به شما اطمینان می دهم که اگر تا یک مدتی ما در این فشارها باشیم، ایران بیشتر ثبات پیدا می کند و مغزهای متفکر مکتبی ایران بیشتر به کار می افتد و ایران را خودکفا می کند. [صحیفه نور، ج 16، ص 75] 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
مجموعه پوسترهای نمایشگاهی پیام امام خمینی قدّس سرّه به حوزه و روحانیت، شماره 15 🌹 @nedaye_tahzib ☘️tahzib-howzeh.ir
شماره 8 🌸تولید و سهم خانواده در آن / قسمت ششم🌸 ✴️ مشارکت دادن سرمایه در تولید سرمایه به معنی «پول» یا کالایی است که برای کسب، تجارت و تولید به کار گرفته می شود. [فرهنگ صبا، ص 588] در علم اقتصاد، سرمایه یکی از عوامل اصلی تولید است و بهترین شیوه استفاده از آن، سرمایه گذاری در تولید است؛ زیرا افزون بر بهره وری برای صاحب سرمایه، از راکد ماندن آن در جامعه جلوگیری می کند و هم می تواند برای عده زیادی در جامعه اشتغال ایجاد کند و موجب رونق اقتصادی در کشور شود. سرمایه در نظام اسلامی، ودیعه ای الهی است که در اختیار انسان قرار دارد و باید از آن در راه مصالح مردم و جامعه بهره گرفت. به همین دلیل، از آن به امر «خیر» تعبیر شده است. چنان که قرآن به کسانی که در پایان عمر هستند، سفارش می کند، تکلیف سرمایه خود را روشن کنند: «کُتِبَ عَلَیْکُم اِذا حَضَر اَحَدَکُمْ الْمَوتُ اِنْ تَرَکَ خَیراً الوِصِیَّه؛ بر شما مقرر شده است که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالی بر جای گذارد، وصیت کند». (بقره:180) «کلمه خیرا که بدون هیچ قید و شرط در آیه بالا آمده، بیانگر این حقیقت است که اموالی که از طریق مشروع به دست آمده، خیر مطلق است. یعنی خیر برای دین، خیر برای پیشبرد برنامه های فرهنگی [و اقتصادی]، خیر برای برقرار ساختن عدالت اجتماعی یا خیر برای دفاع از استقلال و آزادی یک جامعه و خیر برای هر مقصودی». [خطوط اصلی در اقتصاد اسلامی، ص41] با توجه به اهمیت و نقش سرمایه در تولید، نباید آن را در جامعه راکد گذاشت. اسلام با وضع قانون «خمس»، مانع از راکد ماندن سرمایه در جامعه می شود، ولی باز هم سرمایه های فراوانی در خانواده ها وجود دارد که یا در خانواده راکد است یا به شیوه نامناسب از آنها استفاده می شود. در حال حاضر (شرایط جنگ اقتصادی)، این فرصت فراهم آمده است تا این سرمایه ها که بخشی از سرمایه ملی هستند، به اشکال مختلف از جمله مشارکت مستقیم یا غیر مستقیم و نیز در امور عام المنفعه در جریان تولید قرار گیرند. الف) مشارکت مستقیم سرمایه در تولید ب) مشارکت غیر مستقیم سرمایه در تولید ج) مشارکت سرمایه در تولید مؤسسات اجتماعی ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.ir
🖥 پخش زنده درس اخلاق از خبرگزاری حوزه ⏱ دوشنبه‌ها ساعت ۱۹ ⏱ چهارشنبه‌ها ساعت ۱۰ پخش زنده:🔻 https://www.hawzahnews.com/service/live 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.ir
🍂سلسله مباحث: شماره 30 🌺 شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 🔅دو لباسی اگر ضرورت یا فایده لباس روحانیت ثابت شده باشد، این ضرورت و فایده به صورت عام و برای شرایط مختلف ثابت است. این لباس، لباس رسمی دایم روحانی است و اختصاصی به زمان، مكان یا موقعیت ویژه ندارد. طلبه به همان دلیل كه لباس می‏پوشد، پوشیدن لباس را باید ادامه دهد. روحانی برخلاف پلیس كه ساعت كار محدودی دارد و تنها در همان ساعت به ادای وظایف صنفی می‏پردازد، در تمام ساعات شبانه‏روز روحانی است و هرگاه با مردم ارتباط برقرار می‏كند، رسالت‏های روحانیت را بر دوش دارد. روحانی وظیفه دارد با عمل خود رفتار اسلامی را در موقعیت‏های مختلف به مردم نشان دهد و تجسم زندگی دینی و اخلاقی باشد. از این رو، همه وقت و همه جا مبلّغ آموزه‏های دین است: در مسجد، مدرسه، بازار، خیابان، ماشین و اتوبوس، مجالس و ... . فواید لباس روحانیت در همه این محیط‏ها انتظار می‏رود و حضور روحانی در هر شرایطی پیام ویژه‏ای دارد. بر این اساس، شایسته است طلاب ملبّس بر پوشیدن این لباس ثابت قدم باشند و فقط در موارد استثنایی، یعنی تنها در جایی كه پوشیدن این لباس امكان ندارد یا موجب هتك احترام آن می‏شود ـ مثلاً هنگام ورزش، اثاث‏كشی منزل، بنّایی ساختمان و حضور در بعضی تفریحگاه‏ها ـ لباس را كنار بگذارد. تغییر لباس و دو لباسی كه بدون شك در میان مردم پدیده‏ای غیرمتعارف و سبك تلقی می‏شود، احتمالاً ناشی از یكی از این عوامل است: 1️⃣.. طلبه از داشتن این لباس احساس سرشكستگی و كوچكی می‏كند و از ابراز هویت خود، لااقل در محیط خاصی شرم یا بیم دارد. چنین كسی كه تكلیف خود را با موقعیت صنفی خویش روشن نكرده و ایمان كامل به روش زندگی خود ندارد، بهتر بود از اول لباس نمی‏پوشید و از این پس نیز تا تعیین تكلیف نهایی به این لباس در نیاید. 2️⃣.. طلبه در شرایط خاص زمانی و مكانی ضرورتی در پوشیدن این لباس نمی‏بیند. این فرد باید بداند كه ضرورت پوشیدن این لباس از فواید آن جدا نیست و به یك معنا، هیچ وجوب یا ضرورتی برای پوشیدن لباس وجود ندارد، هر چه هست فواید بی‏شمار و آثار مثبت فراوان این لباس است كه در افزایش بازده فعالیت نهاد روحانیت به آستانه ضرورت می‏رسد. و به این معنا ضرورت لباس منحصر به شرایط خاص نیست و اگر اضافه كنیم كه تغییر لباس موجب وهن جایگاه روحانی در نگاه مردم و اتهام به تلوّن و منفعت‏جویی می‏شود، این ضرورت پررنگ‏تر و برجسته‏تر خواهد شد. 3️⃣.. طلبه، برای انجام برخی كارها احساس محدودیت می‏كند و با تغییر لباس می‏خواهد آزادتر و راحت‏تر باشد. این عامل نیز، دلیل موجهی برای تغییر لباس نیست؛ زیرا اگر چنین بود از اول نباید این لباس انتخاب می‏شد. انتخاب این لباس از ابتدا، به معنای پذیرش بعضی محدودیت‏ها برای ادای یك رسالت بزرگ است و تحمل این محدودیت‏ها هم، قدمی در پیش‏برد اهداف دین به شمار می‏رود و اجر متناسب با خود را دارد. اظهارنظر مردم در مقابل این پدیده بسیار متفاوت است. قشر جوان جامعه كه بیشترین آمادگی را برای شكستن قالب‏های متعارف از خود نشان می‏دهد، از تغییر لباس روحانی چندان برنمی‏آشوبد و چه بسا آن را اقدامی جالب توجه، جدید و شجاعانه ارزیابی كند؛ اما توده جمعیت غیرجوان آن را به معنای تلوّن، تزلزل شخصیت، راحت‏طلبی، عدم پای‏بندی به شئون روحانیت و ... تفسیر می‏كند. ذكر این نكته در پایان مفید است كه دو لباسی، دوگونه است: ابتدایی و استدامه‏ای. دولباسی ابتدایی، آن است كه طلبه در ایام تبلیغ، همیشه ملبس به لباس روحانیت است و در محل تحصیل خود، به دلیل برخی مشكلات، همیشه غیر ملبس. استدامه‏ای، آن است كه طلبه با این‏كه به صورت رسمی ملبس شده، ولی در محل زندگی و تبلیغ، بدون ضرورت و مرتب از دو لباس متفاوت استفاده می‏كند. بی‏شك، مورد اول كم اشكال‏تر از مورد دوم است. ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.ir