هدایت شده از دستنوشت عشق | رجبی ، ملکش | خوشنویسی
💥 وَفَدَيْنَٰهُ بِذِبْحٍ عَظِيم!
▫️ صافات - ۳۷
#آیه #محرم
🪶 خط #نستعلیق
✾•┈┈••✦••┈┈•✾
🦋 دستــــنوشتـــــ༄عــــــشـق❥︎
💠 @dastneveshteshq
قصه ما به سر رسید...
من اگر روضهخوان بودم شب عاشورا رو به مستمعها میگفتم من هم لهوف را دیدهام، هم ارشادِ شیخ مفید را، آن هم نسخههای عربیش، راستش را بخواهید چیزی که من در لهوف و در ارشاد خواندهام اصلا تعریف کردنی نیست، همهی روضههایی که تا حالا شنیدید را باید بگذارید کنار، قصه خیلی هولناکتر از این چیزهاست. دست روی هر جایش که بگذارید روضهی باز است.
با این حرفها هول به دلِ مستمع میانداختم و میگذاشتم زنهای مجلس کمی ترس ورشان دارد نکند من حرفی بزنم بچههایشان بلرزند، آب دهان مردها خشک شود نکند من دست روی جایی از واقعه بگذارم که زنها آنطرفِ پرده قالب تهی کنند.
خوب که احساس کردم دلهره به جانِ مستمع افتاده و تپش قلبها بالا گرفته میگفتم متوجه اضطرابتان شدم، عیبی ندارد، آدم شب عاشورا نخواهد یک ذره از حال زنها و بچههای حرم را بچشد که نمیشود اسم خودش را بگذارد شریکِ غم! ولی هول ورتان ندارد نیامدهام برای مقتلخوانی.
مثل امشبی که قلب امام زمان دارد از غصه میترکد، ادب و انصاف حکم میکند آدم اصلا روضه نخواند...
ادامه👇
https://eitaa.com/nedayeghalam/4654
#معلی
#حسین_ع
#عاشورا
#شب_عاشورا
ادامه...
من هم نمیخوانم! لااقل از مگوهای واقعه نمیخوانم. بعد که مستمعها آب دهانشان را فرو میدادند و یک نفس راحتی میکشیدند میگفتم هان دیدید حتی تاب یک اشاره را ندارید چه رسد به اصل واقعه. تازه شما مردهای اینجا هر قدر هم غیرتی باشید، هر اندازه هم عاطفی، یک ذره از غیرت و عاطفهی ابیعبدالله نمیشود. حالا حساب کنید آن مردِ غیرتمندِ پرعاطفه که از فردا خبر داشته و میدانسته قرار است چی سر این زن و بچه بیاید، او مثل امشبی چه حالی داشته؟ این را میگفتم و اجازه میدادم صدای نشستنِ دستها روی پیشانیها جلسه را پر کند و شانهها به گریه بلرزد.
بعد با سوز میگفتم آه حسین... و میگذاشتم مستمعها پشت سرم تکرار کنند و جا برای گریه باز شود...
بعد دوباره میگفتم ادب و انصاف حکم میکند آدم مثل امشبی روضه نخواند و فقط همهی جلسه را پر کند از صلواتهای بیتاب و نگران که خدای نکرده یک وقت اتفاقی برای صاحبالزمان نیفتد. و میگذاشتم مستمعها چند صلوات پراکنده و شلوغ و اشکآلود بفرستند تا کمی دلشان قرار بگیرد.
بعد میگفتم راستش من برای امشب اگر قرار باشد روضه بخوانم یک چیزی میخوانم که فقط روضهی اباعبدالله نیست، یک حرفیست که روضهی همهی اهلبیت با هم است!
دلهایتان را بدهید دست من تا ببرم آنجایی که زینب روضهی پیغمبر و حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و امام مجتبی را با هم خوانده و آمده گریهاش را توی دامن اباعبدالله ریخته!
یک وقتی از شب زینب کبری با هزار اضطراب خودش را به چادر برادر رسانده و همانجور که صدایش میلرزیده پرسیده: حسین جان روی اصحابت چقدری میشود حساب کرد؟
این پرسشِ چند کلمهای سنگینترین روضهی شب عاشوراست حتی سنگینتر از روضهی گودال!
این دلشورهای که شب عاشورا به جان زینب افتاده و او را بلند کرده که برود و از برادر بپرسد اصحاب ماندنی هستند؟ پرده از حقایقی برمیدارد که در خاطرِ زینب بوده!
راستش ما اگر این سوال زینب را درست فهم میکردیم، همینقدر که من گفتم زینب این را پرسیده، آنقدر خودمان را میزدیم و آنقدر گریه میکردیم که از حال برویم.
بعد همانطور که اشک امانم را گرفته بود میگفتم یک نفر به من بگوید این زن مگر خاطرهی چند نامردی توی ذهنش بوده که حالا شب عاشورا اینجوری هول ورش داشته؟
زینب هر چه به عقب نگاه کرده دیده جز نامردی چیزی یادش نمیآید، خب حق داشته دلهره بگیرد نکند اینها هم نامردی کنند و بلایی که سر مادر و پدر و آن یکی برادرش آمد سر حسین هم بیاید.
اول خاطرهاش از نامردی از آن ۱۲۰هزاری بود که زدند زیر همه چیز و گفتند ما دور ایستاده بودیم نشنیدیم پیغمبر چی گفت، خاطرهی دیگرش از نامردی از آن چهل شبیست که همراه مادر میرفت در خانهی انصار و مهاجر و هر کدام با بهانهای زهرا را به دیگری حواله میکردند و آن آخرها دیگر حتی لای در را باز نمیکردند، بعدش هم که آتش گرفتن در و آن حادثههاست، خاطرههای بعدش نامردیهای صفین و جمل و نهروان با پدرش و بدتر از همه سپاه امام مجتبی که آنجور برادرش را تنها گذاشته بودند، زینب شنیده بود حتی بعضی از فرماندههای حسن به معاویه نامه داده بودند اگر میخواهی سر حسن را برایت میفرستیم...
خب حق داشته شب عاشورا لرز به تنش بیفتد.
زینب با این سوالش عالم را شرمنده کرده، یک جوری خوابانده توی گوش دنیا که اف بر تو که هر چی نگاهت میکنم با ما غیر از نامردی نکردی.
از من اگر میپرسید سختترین جای واقعه همین سوال زینب است همین تردیدی که به دلش افتاده، همین اعتمادی که نتوانسته بکند...
اف به دنیایی که برای بچههای پیغمبر هیچ وقت جای امنی نبوده!
این را میگفتم و مجلس را به حال خودش رها میکردم تا هر کسی همانطور که اشکهایش آویزان است در خلوت خودش حساب کند مگر این زن چقدر نامردی در خاطرش داشته؟ چقدر بیوفایی...
✍ملیحه سادات مهدوی
@sharaboabrisham
✍به خط ندا شیوایی
@nedayeghalam
#عاشورا
#شب_عاشورا
#حسین_ع
#معلی
مکن ای صبح طلوع ..🏴🏴🏴
همه ما همچون امشبی، وقتی دهه اول محرم به اوج خود میرسد، دو دمۀ معروف شب عاشورا را هرولهکنان و برسرزنان زمزمه می کنیم:
«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است؛ مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است؛ مکن ای صبح طلوع»
اما کمتر کسی میداند که شور و حرارت این دو دمه از قلم و نفس کدام شاعر بر دلها نشسته است.
حضرت آیتالله بهجت(ره) وقتی در مجلس روضه شنید که مداح این شعر را میخواند و بهجای «عصر فردا» میگوید «صبح فردا»، این نکته را به او تذکر داد که:
«عصر فردا صحیح است».
و در پاسخ به چشمهای پرسشگر مداح، فرمود :
«شاعر این ابیات مرحوم پدرم است».
کربلایی محمود بهجت فومنی، مردی بود متدین، خوشنام و خوشذوق که طبع روانی در سرودن اشعار و مراثی اهلبیت(ع) داشت. کربلایی محمود اشعار و مراثی خود را با خطی خوش مینوشت و به مداحانی که از شهرهای اطراف میآمدند، میداد.
کتاب «مکن ای صبح طلوع» مجموعه اشعار و مراثی کربلایی محمود بهجت درباره اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام است که به کوشش مرکز نشر آثار آیتالله بهجت به چاپ رسیده است.
#شب_عاشورا
#آیت_الله_بهجت
#نسخ
#مکن_ای_صبح_طلوع
@nedayeghalam
هدایت شده از شراب و ابریشم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من خیال میکنم توی پیدا شدنِ این انگشترها سِرّی هست!
انگار بعد از آن انگشتری که توی گودال گم شد و زینب هر چه که گشت پیدایش نکرد و آخرش هم دلواپس و چشم به راه از گودال بیرون رفت، انگشترهای تمامِ شهیدهای عالَم شرمندهی زینب شدند و پیشِ خودشان عهد بستند بعد از هر شهیدی اولین چیزی باشند که پیدا میشوند!
انگار انگشترها میخواهند هر طور که هست از خجالت زینب دربیایند، هر جور شده کمی از بارِ دلواپسیاش بردارند!
بعد از آن انگشتری که بین گرد و غبارِ بلند شده وسطِ گودی قتلگاه به غارت رفت، و دلِ زینب برای همیشه پیشش ماند، انگشترها با خودشان قرار کردند حتی اگر شهیدشان سوخت و پیکری نداشت، آنها بمانند و وسط قتلگاه پیدا شوند، اینجوری شاید دنیا کمی از خجالت زینب درآمد...
✍ملیحه سادات مهدوی
فیلم: انگشتر شهید جمهور.
اگه خاطرتون باشه انگشتر سردار هم پیدا شد.
هر دو پیکرهاشون سوخت ولی انگشترهاشون موند!
تقدیم به روح بلند سردار عزیزمون و شهیدجمهور نازنینمون #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
❌ با احترام به جهت رعایت حق مولف نشر مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست🙏🌱
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا میگوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
شب غربال میکند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به شددددت توصیه میکنم این ویدئو رو امروز ببینید...
دعایی که هفت امام معصوم تضمین کردند که با خواندن آن دعایتان مستجاب میشود🥺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 آه از آن ساعتـی
که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لـب
صورت خود روی خاک . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بخش از مقتل خوانی شهید آیت الله حکیم را فقط در روز عاشورا می توان شنید و گریه کرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک مجلس مداحی پر معرفت
🔹️امام موسی صدر(ره):
حسینیه را حسینیه نمیدانم مگر آنکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی و استکبار(یزیدیان زمان) فارغ التحصیل کند.
.
■ اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَینِ عَلیهِ السّلامُ ، وَ جَعَلَنا وَ ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیّهِ الاِمامِ المَهدِیِّ مِن الِ مُحَمَّدِِ عَلَیهِمُ السّلامُ ■
#حسین_ع
#نسخ
#عاشورا
@nedayeghalam
هدایت شده از شراب و ابریشم...
.
یکباره دشت لرزید...
و صدایی مهیب سمت خیمهگاه شدت گرفت...
کوبیده شدن سم اسبان بر سینهی دشت، آمیخته با نعره و هلهله و فریاد...
لشکر، قصد حرم کرده بود!
و تو هراسناک، سوی خیمهی زینالعابدین شتاب گرفتی
پرده را بالا زدی و با اضطراب پرسیدی: چه کنیم؟!
سجاد اضطراب نگاهت را به یک کلام پاسخ گفت:
علَیکنَّ بِالفَرار...
و اهل حرم با اشارت تو از خیمهگاه بیرون ریختند...
هر کدام به سمت و سویی...
شیههی اسبها، نعره و فریاد حرامیها، آتش و غارت...
حرم، خیمه به خیمه زیر آتش و سم اسبان میسوخت...
و رعب و وحشت بر دل کودکان میریخت...
.
.
.
غارت خیمهگاه که آرام گرفت تو ماندی و حرمی سوخته و اهلبیتی پراکنده!
پیش از آتش ریختن بر سر خیمهها، فقط قتلگاه، سرخ بود!
اما حالا دشت به گلزار شبیهتر شده بود!
دشت پر شده بود از پارههای تن رسول خدا...!
بچهها از شدت ترس با تمام توانشان گریخته بودند و فقط خدا میدانست راه به کجا بردهاند!
تمامِ دشت را از پِیِ طفلان زیر پا گذاشتی...
چقدر دشت وسیع شده بود...
چقدر آمار بچهها کم شده بود...
بچهها را یک به یک پیدا کردی...
از کنار بوتههای خار...
از گوشهی چادرهای سوخته...
از نزدیکیهای قتلگاه...
از سمتِ مدینه...
از سویِ نجف...
از زیر سمِ اسبان...
از گوشه و کنار دشتی به وسعت ِدرد...
طفلانی مجروح و مضطرب با جگرهایی خون شده از وحشت...
کاش مصیبت به همینجا ختم میشد...
اما اینجا تازه آغاز مصیبت بود..
تازه آغاز اسارت...
حالا تو مانده بودی و یک کاروان اسیر...
اشتران برهنه و بی جهاز...
آفتاب داغ مسیر...
گرسنگی و تشنگی طفلان...
تازیانه و شلاق و غل و زنجیر...
کوچه به کوچه هلهله و شادی مردمان...
ترس و اضطراب و بیپناهی طفلان...
آه، عمه...
✍ملیحه سادات مهدوی
#عصرعاشورا
ساعتیپسازساعتِسه...
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️ *اولین کسی که گفت: امام حسین را سیاسی نکنید* 🥺
این صحبت ها تقدیم به تمام کسانی که میگن دین رو قاطی سیاست و سیاست رو قاطی دین نکنید.
ای مردم! مگه دین و علی و حسینِ غیر سیاسی هم داریم؟
هدایت شده از حاج محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 گریه جانسوز دو برادر کوچک ناشنوا در روضه امام حسین (ع) پس از اینکه...
♦️شهید آوینی: «ما به فطرت خویش باز گشتهایم و در آن حسین بن علی (ع) را یافتهایم و اینچنین است اگر حسینندیده حسین حسین میكنیم.»
@HajMahmoud_Karimi
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴 چله زیارت عاشورا، از عاشورا تا اربعین
آیتالله سید علی آقای قاضی یک چله زیارت عاشورا میگرفتند و آغاز آن را از روز عاشورا تا اربعین قرار میدادند
بسیاری از علماء و بزرگان و اهل معرفت بر گرفتن این #چله_زیارت_عاشورا تاکید دارند. بخصوص برای حوائج ویژه. شروع از روز عاشورا به مدت چهل روز ...
🔻 نکاتی که بزرگان توصیه میکنند:
۱. بهترین زمان، هنگام طلوع یا غروب آفتاب است. اما در سایر اوقات نیز منعی ندارد. البته اساتید بر یک زمان ثابت تاکید دارند.
۲. قرائت زیارت هنگام حرکت نباشد.
۳. مراقبت شود به جز اهل خانه کسی از چلهگیری مطلع نشود.
۴. از ابتدا حوائج خاص را در نظر داشته باشید.
۵. حتماً نماز زیارت پس از زیارت عاشورا اقامه شود.
۶. به خانوادهها نیز توصیه شود شروع کنند.
۷. اصل بر صد سلام است که البته با استناد به روایت منقول از امام هادی(ع) میتوان مختصرتر کرد. (درادامه این روش توضیح داده خواهد شد)
۸. مانعی هم ندارد که به طور معمول قرائت شود.
👈 سستی و وسوسه و کسالت و ... ممنوع!!!
🔻 روش کوتاه امام هادی(ع) در خواندن زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام
👈 زیارت عاشورا را بخوانید، به صدلعن و صد سلام رسیدید اینگونه عمل کنید:
يك بار لعن را -اللهم العن اول ظالم...- ميخوانيد و فقط جملهي پاياني آن؛ "اللهم العنهم جميعا" را صد مرتبه تكرار مي كنيد.
و سلام را كه يك بار عرض مي كنيد، فقط "السلام علَي الْحسين و عليٰ عليِّ بنِ الحسين و علی اولاد الحسین و عليٰ اصحاب الحسين" را صد مرتبه تكرار كنيد
سند روایت: شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشورا
برای همه بفرستید تا هرکی میخواد از روز عاشورا شروع کنه. بسم الله
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0