eitaa logo
|جهاد قلم|
161 دنبال‌کننده
12 عکس
6 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام برتو ای محمد! از شهر مقاومت برای تو مینویسم تویی که خانه ات را برسرت آوار کرده اند از حقوق بشر دم میزنند اما حقوق بشر هم بازیچه شان است دهه هاست که کشورت راغصب کردند و اکنون میخواهند مقاومتت را بشکنند. انقدر پست و حقیرند که بیمارستان ها را بمباران میکنند ، مدارس را ویران میکنند و دست به کودک کشی میزنند. به خودت افتخار کن ! تو و تک تک هموطنانت قهرمانید... به مقاومتتان افتخار کنید ای قهرمانان ! قلب تمام آزادگان جهان برای شما میتپد و همه ی نگاه ها به سمت شما خیره شده شیعه و سنی ، مسلمان و غیر مسلمان و هر کسی که فریادش آزادی و آزادگیست به تو فکر میکنند خدا با ماست... و وعده ی خداوند حق است رهبرم فرموده است : تقدیر خداوند این است که فلسطین آزاد خواهد شد من با تمام توانم به ملت تو در رسیدن به ازادی کمک میکنم در جهان تورا فریاد میزنم و صدایت میشوم در ایرانم اما قلبم در میان بمباران های غزه پرسه میزند... ابوالفضل زابلی غضنفرآبادی كرمان_شهرك شهيد همت
بسم الله الرحمن الرحیم. به نام خداوند مهربان خداونده که حامی مستضعفان است نامه ای ازمن دوست به محمد فلسطین دوست عزیز از روزی که فیلم تو را دیده ام خواب از چشماهایم پریده وروزی صد بار این ویدیو تو را نگاه می کنم واز حسرت و ناراحتی نمی دانم چکار کنم مجبور شدم دست به قلم و کاغذ بزنم تا نامه ای برای تو بنویسم تاکمی از غم اندوه که برای تو پیش آمده کم کنم تا بدانی تو تنها نیستی ما همه یار و همراه تو هستیم همه دوست و برادر تو هستیم وما همه محمد هستیم اسرا‍‌‍‍‍‌ئیل این را بداند که با شهید کردن یک فلسطینی هزار فلسطینی دیگر به دنیا می آید دوست عزیز محمد جان ما از صمیم قلب برادر تو هستیم و همراه تو هستیم ما همه فلسطینیم من از ایران کردستان سنندج محله حاشیه نشین نایصر برایت این نامه را می نو یسم مرگ بر اسرائیل. دوست و همراه تو پیشوا سبزی
غزه و هرات این ایّام است هردو داغدار داغ دیده غزه از دشمن هرات از روزگار هردو شهرند بی‌پناه و هردو بی‌فریادرس هردو فریادش بلنداست و ولی نشنیدکس این همه کشتاروتخریب‌ها اگر جای دگر اتفاق افتاده بود می‌کردجهان راگوش‌کر مرگ برتبعیض باد و این حقوق بی بشر آمریکاوغرب شیطان بزرگ اند یا بشر،؟ س،ع،حسینی -واحد -الاقصی -هرات سید عبدالحسین حسینی
📖 لازم است که مردم را کتابخوان کنیم؛ 📝 اما از این واجب تر، آن است که استعداد نویسندگی 📚 را بین مردم پیدا کنیم و تولید کتاب بکنیم. 🔰 امام خامنه ای(مدظله العالی) ✏️ •| نـِـهــْـضــَـت ِقـَـلــَـم |• ✏️ 🎨 کاری از مدرسه هنر و ادبیات باشگاه نوجوان من ما قرارگاه مردمی تحول اجتماعی 🔸 با دل نوشته، خاطره نویسی داستانک، قصه و... 🚩 خودت را در مسیر پیاده روی اربعین تصور کن 🕰 مهلت ارسال آثار: 20شهریور 1403 💌در ضمن توفيق زيارت و خادمى امام رضا(ع) نصيب نويسندگان برگزیده خواهد شد. ☎️ شماره و آيدى جهت ارسال آثار: برادران : 09965636979 @Bevaghtehossein خواهران: 09014508690 @bevaptehosein14 @tahavolejtemaee
من الضروري أن نحفز الناس لقراﺀة الكتب ؛ 📝 ولكن الأهم من ذلك هو تفعيل موهبة الكتابة بين الناس و 📚 تأليف الكتب 🔰 الإمام الخامنئي "دام ظله العالي" ✏️ نهضة القلم ✏️ تقوم مدرسة الفنون والآداب -نادي الشباب- من - ما بمسابقة في المجالات التالية: الكتابة الإنشائیة ، أو النصوص الأدبية أو كتابة القصة أو القصة القصيرة و ... 🚩 الموضوع. تخيل أنك في طريقك للمشي لزيارة الأربعين وتريد وصف مشاعرك أثناء المشی... 🕰 آخر موعد لإرسال الأعمال: إلى 5 ربيع الاول 1446( المصادف 10/ 9 /2024م) ✨سيکون هناك رحلة مجانية لزيارة مرقد الإمام الرضا (ع) للكُتاب الذين تم اختيارهم . ☎️رقم جهة إرسال الأعمال الاخوة : واجهة عراقية: 9647725967138+ واجهة إيرانية: 989965636979+ ☎️رقم جهة إرسال الأعمال الأخوات: +989014508690 @tahavolejtemaee
20.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشه ای از روایت روز اول نوکری خدام استان مرکزی
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥قسمت اول منتشر شد! 🍃 یکسال بود که فکر اربعین بودم می‌خواستم هر طور که شده بازم حوالی اربعین کربلا باشم اما... برای تماشا‌ی قسمت اول روی لینک زیر بزنید👇 https://www.aparat.com/v/ohx88tz
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥قسمت دوم به وقت حسین منتشر شد! ⚠️ با عرض پوزش و تشکر از تعداد بالای دوستانی که راس ساعت ۵ پیگیری کردند، تاخیر به علت قطعی سایت آپارات به وجود آمد. 🍃قسمت دوم از این برنامه به روایت نوجوانی میپردازد که سال پیش از سفر اربعین جامانده و امسال میخواهد امسال به زیارت برود ولی... برای تماشا‌ی قسمت دوم روی لینک زیر بزنید👇 https://www.aparat.com/v/qiu7i5n
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥قسمت سوم به وقت حسین منتشر شد! 🍃 گاهی اوقات باید عشق را از یک پیرمرد روستایی یاد گرفت. ادعا ها را کنار گذاشت و با تمام وجود دل سپرد به عاشقانه های خالص و بی ریای یک آدم ساده. از سادگی دور شدیم و در گیر و دار خیال پردازی های روزمره مان گم کردیم هم خود را هم زندگی را... برای تماشا‌ی قسمت سوم روی لینک زیر بزنید👇 https://www.aparat.com/v/vzkd0t9
بسم الله الرحمن الرحیم چگونگی سفر ؟ ساعت هشت شب چهارشنبه پنجم مرداد با تماسی ناشناس از خواب پریدم. ایشان گفتند که دلنوشته های اربعین پارسال تحت عنوان کتاب به وقت حسین(ع) چاپ و رونمایی شده. ( توضیح : سال گذشته قسمت شد با تعدادی از دوستان برای خادمی زائران اباعبدالله(ع) به مرز مهران برویم. به توصیه‌ی دوست عزیزی خاطرات و دلنوشته هایی از فرصت حضور و خدمت به زائران اباعبدالله نوشتیم. قرار شد این خاطرات به شکل کتابی چاپ شود تا همه و به خصوص نوجوانان دهه هشتادی با این فضای معنوی و انسان ساز آشنا شوند.) واقعا شوکه شدم. این عنایت اباعبدالله بود که کار پیش رفت و به سرانجام رسید. آقای قائمی به من گفتند که امسال هم سعادتی نصیبم شده که مانند سال گذشته دلنوشته ها و خاطراتم را از فضا و حال‌و‌هوای خدمت برای اربعین بنویسم و به همین جهت باید به تهران سفر کنم. با اشتیاق پذیرفتم. سپس ایشان توضیحاتی درمورد چگونگی کار دادند و قرار بر این شد که فردا خبر قطعی را در مورد مکان و زمان حضور در تهران بدهند. صبح روز بعد با شور و نشاط بیدارشدم و نمازصبح را خواندم ، اندکی پس از صرف صبحانه ایشان تماس گرفتند و گفتند که هرچه زودتر حرکت کن به سمت تهران و کار را شروع کن‌. کمی در سایت های فروش بلیط گشتم. با وجود اینکه بخاطر تعطیل بودن جمعه بلیط کم بود، بلیطی را برای ۷ عصر پیدا کردم و شروع کردم به جمع کردن وسایل و آماده شدن برای حرکت به سمت تهران. با ۳۰ دقیقه تاخیر از کرمان راه افتادم. نزدیک تهران شده بودیم. قبل از ورود به شهر تهران مزارع سرسبز و درختکاری های اطراف جاده حس خوبی به انسان میداد. بالاخره به تهران رسیدم. سوار مترو شدم و به طرف محل قرارگاه حرکت کردم. در تمام مسیر غرق در فکر بودم و هیجان خاصی داشتم. روز اول وقتی به قرارگاه رسیدم، دوستان در حال صرف صبحانه بودند. پس از صبحانه، مسئولان قرارگاه تحول اجتماعی برای نوجوانانی که از نقاط مختلف کشور آمده بودند، کلاس برگزار کردند. این روحیه ی خستگی ناپذیر همه ی دوستان ستودنی بود. این عنایت امام حسین بود که آن‌ها با نخوابیدن و تلاش شبانه روزی برای توجیه بچه‌ها، باز هم شاداب و سرحال بودند و به تمام سوالات بچه ها با روی باز پاسخ می‌دادند. پس از اتمام کلاسهای صبح، استراحت و نماز، هنگام ناهار تعدادی از دوستان غذا نمیخوردند تا سایر عزیزانی که تقریبا شبانه روز بیدار بوده و زحمت کشیده اند، اول غذا بخورند. بعد از ناهار و هنگام استراحت، عزیزانی که صدای دلنشینی داشتند با قرائت قرآن و مداحی فضا را بیش از پیش معنوی میکردند. در محیط شور و حال خاصی احساس می‌شد. بچه های تبریز و ارومیه هم با چاشنی طنز و شوخی باعث شده بودند محیط مفرح باشد. عصر حاج آقا عظیمی راجع به حب و بغض انسان صحبت کردند. اینکه درصورتی که حب چیزی در دل انسان باشد نسبت به متضاد آن، نوعی بغض در دل انسان پدید می آید. و حب الحسین ما را اینجا جمع کرده تا برای اربعین و امام حسین کار به صورت جهادی پیش برود. پس از صحبت های حاج آقا عظیمی ، آقای حبیبی با دوستان تحولی که از استان های اذربایجان غربی و شرقی و گلستان آمده بودند، صحبت کردند و کار را به این شکل جمع بندی کردند که هر فردی که الان از تهران به محله خودش برمیگردد تا اربعین و در ایام اربعین چه فعالیت هایی در محله خودش برای تشویق نوجوانان و پای کار آوردن نوجوانان انجام دهد. دوستان ایده های جالبی مطرح کردند. یک نفر ایده‌ی برگزاری مسابقات ورزشی را داد، دیگری از برپایی موکب و پخش شربت گفت، عزیزی از پخش آب سرد در این روزهای گرم تابستانی گفت و... . پس از اتمام کلاس، دوستان آذری و گلستانی به سمت شهرهایشان حرکت کردند. محوطه بسیار خلوت و ساکت شده بود. عزیزانی که در قرارگاه تحول بودند بعد از گذراندن یک روز طولانی ، با کمال تعجب اثری از خستگی در وجودشان نبود و شاداب و پر انرژی به ورزش تنیس پرداختند. من نیز روی تخت دراز کشیدم و به خواب رفتم. ابوالفضل زابلی غضنفرآبادی محله شهيد همت کرمان https://eitaa.com/nehzate_ghalam