eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
12.6هزار دنبال‌کننده
353 عکس
29 ویدیو
1 فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت اهل ولا شد مدینه با زینب پُر از سرور و صفا شد مدینه با زینب اگر دوباره بود گلشنی تماشائی چو گل شکفته و وا شد مدینه با زینب همین نه بیت ولایت از اوست نورانی کـه غرق نورِ خدا شد مدینه با زینب ز بس که گل به نثارش ز عرش افشاندند شکوفـه زار وفـا شد مدینه با زینب به خط نور نوشته است بر فلک جبریل که جلوه گاه خدا شد مدینه با زینب ز فیض جلوه ای از آفتاب شرم و عفاف محیط شرم و حیا شد مدینه با زینب حسین چون به روی زینبش تبسّم کرد ز بند غُصه رها شد مدینه با زینب به اشک و آه و مناجات فـاطمه سوگند حریم سبز دعا شد مدینه با زینب قسم به کعبه و زمزم به مروه و به صفا کـه قبلگاه ولا شد مدینه با زینب به سوی کعبه ی توحید اگر که ره پوئی بیا که قبله نُما شد مدینه با زینب شبی که عزم سفر کرد او از این گلزار ملول و نوحه سرا شد مدینه با زینب همین که از سفر شام و کوفه او برگشت دوباره کرب و بلا شد مدینه با زینب سری بزن به مدینه «وفائی» و بنگر که باغ خاطره ها شد مدینه با زینب @nohe_sonnati
مادر سیده و مادر سادات توئی همسر ختم رسل بانوی جنات توئی شرف و معرفت و جلوه ی ایثار ز توست افتخار و شرف و عزت سادات توئی اولین بانوی کانون خدا جوئی و نور جان توحید توئی ، روح مناجات توئی محرم کعبه ی دل ، محرم اسرار وجود سعی دین را تو صفا ، قبله ی حاجات توئی برکات تو به اسلام بقا بخشیده است چشمه سار کرم و چشمه ی خیرات توئی پیکر دین اگر از جهل جراحت دیده است آن که شد مرهم این زخم و جراحات توئی آن که با عرض سلامی به حضورش، یزدان کرده بر حضرت او فخر و مباهات توئی مریم و هاجر و حوا به مقامت نازند آن که از منزلتش گشته جهان مات توئی داغ تو زلزله بر جان پیمبر انداخت آن که داغش زده آتش به سماوات توئی بعد تو ای گل ایثار ، رسول اکرم آن گلی را که کند یاد به کرات توئی جان زهرا نظری کن به (وفائی) در حشر که شفیع همه در روز مکافات توئی @nohe_sonnati
ماه خدا ز جلوه ی تو تور ناب شد یعنی که میزبان مه آفتاب شد از بس که دیدنی است جمال جمیل تو از شرم حسُن روی تو مه در حجاب شد قامت قیامتی تو و در حُسن محشری در جلوه ات تجلی یوم الحساب شد وقتی که بوسه زد به گُل روی تو علی یکباره بیت وحی پُر از دُر ناب شد شوق و سرور در دل زهرا نشست و باز بنیان غم ز فیض قدومت خراب شد آمد به پاس بوسه به خاک رهت چو اشک افتاد پیش پای تو گُل، تا گلاب شد تو گوشوار عرش خدائی که از نخست نامت برای عرش برین انتخاب شد قطره بدون فیض تو دریا نمی شود ذّره رسید محضر تو آفتاب شد سطری نخوانده اند کریمان ز رحمتت یک جلوه از کرامت تو صد کتاب شد تو بی سؤال جود و کرم می کنی، دگر کی سائلی ز درگه لطفت جواب شد؟ سردار بی سپاه شدی در وطن، ولی صبر و امید در قدمت همرکاب شد بی بهره مانده اند ز سر چشمه ی شرف آن امُتی که تشنه ی موج سراب شد جلوه گرفت جنگ جمل از شجاعتت خُرسند از شهامت تو بوتراب شد کرب و بلا نبود، اگر صلح تو نبود صلحت گره گشای ره انقلاب شد کی تشنگی کشد به صف حشر هر کسی از کوثر محبت تو کامیاب شد سجاده ی نیاز «وفائی» فکند و باز بار دگر دعای دلش مستجاب شد @nohe_sonnati
دوبیتی فلک امشب نسیمی سرد دارد زمین از غصه رنگ زرد دارد بیا ای دل بنالیم و بگرییم هوای کوفه بوی درد دارد ▪️ خدایا این جماعت خودپرستند به روی دین و قرآن دیده بستند پس از بشکستن پهلوی زهرا سر مظلوم عالم را شکستند ▪️ ز خون محراب را گلپوش کردند جهان را با غمی همدوش کردند چه تاریک است دل ها ای دریغا چراغ عشق را خاموش کردند @nohe_sonnati
اگرچه زخم سرش را تمام می ديدند ولی ز زخم عميق دلش نپرسيدند كسی نخواست بپرسد چرا سرش بشكافت اگرچه مردم بی درد كوفه می ديدند شبی نخفت علی از غم جهالت خلق ولی تمامی آنان ز جهل خوابيدند بهار عمر علی شد خزان و گل نشدند دوباره در ره او خار فتنه پاشيدند نرفت رنگ سياهی بُرون از آن دل ها زِ داغ سُرخ علی گر سياه پوشيدند به غير اهل ولايت، هنوز هم آنان اسير وسوسه و اهل شک و تريدند عليست چون شب قدر خدا كه اين مردم ز قدر و منزلتش نكته ای نفهميدند علی حقيقت عدل است و تا ابد زنده است ولی تمامی آنان زِ جهل خوابیدند خدا گواست كه در كربلا همين مردم گُلان باغ علی را به نيزه ها چيدند چه روزگار غريبی بود كه بعد از او به اشک زينب او اهل كوفه خنديدند دلم گرفته «وفایی» بیا که گریه کنیم به احترام غمی که به شیعه بخشیدند @nohe_sonnati
بی نـوایم من نـوایم می دهی؟ تشنـه ام آب بقـایم می دهی؟ من مریضم تو شفایم می دهی؟ می کنی دل های غمگین را تو شاد یا جواد و یا جواد و یا جواد تا دلم تنگ حریمت می شود عاشق خُلق رحیمت می شود سائل دست کریمت می شود من مریضم تو مرا هستی مراد یا جواد و یا جواد و یا جواد ای مرا تو چشمـه ی خیــر کثیر من فقیرم تو کریمی بی نظیر دست این افتاده از پا را بگیر کز ازل بر درگه تو سر نهاد یا جواد و یا جواد و یا جواد مرهمی بر جـان بیمـارم بده شمعی از بهر شب تارم بده بـرگــه ی آزادی از نـارم بده تو شفیـع ما سوائی در معـاد یا جواد و یا جواد و یا جواد @nohe_sonnati
جلوه ی خورشید و روی ماه و اختر دیدنی است رقص نور کهکشان ها بار دیگر دیدنی است در میان آسمان رنگین کمانی بسته عشق جلوه ی نورانی خورشید انور دیدنی است حرف شیرین می زنند اکنون همه خلق جهان موسم شادی بود دنیا سراسر دیدنی است باغبان پیوند زد امشب نهالی با نهال در بهار عشق، این نخل تناور دیدنی است در شب تزویج زهرا با علی ای دل بگو تارک نورانی و روی پیمبر دیدنی است در کنار حوض کوثر گفت جبریل امین ازداوج کوثر و ساقی کوثر دیدنی است آسمان در آسمان با چشم دل گر بنگری بال و پر بگشودن این دو کبوتر دیدنی است بهتر از بشکفتن هر غنچه ای در باغ عشق روی لب لبخند نورانی حیدر دیدنی است پای میزان عمل وقت شفاعت اهل دل چهره ی مولا و زهرای مطهر دیدنی است چون «وفائی» در هوایش ذره ای باش و ببین جلوه مهر منیر و ذره پرور دیدنی است @nohe_sonnati
ابرهای رحمت حق درّ و گوهر ریختند نقد هستی را به خاک پای حیدر ریختند شب نشینان فلک از چشم گوهر بار خویش بهر فیض خاکیان از شوق گوهر ریختند در چنین شب آرزومندان ز شور اشتیاق صد هزاران دل به پابوسی دلبر ریختند ساقیان بزم عشق و شور و مستی از شعف عاشقان را شهد شیدائی به ساغر ریختند در شب تزویج زهرا با علی از آسمـــان قدسیان گل بر سر زهرا و حیدر ریختند تا  که چشم  مهر و مه  افتاد بر  انوارشان بر نثار  راه آنان  نقره  و زر ریختند در فلک خیل ملائک بال بر هم می زدند پیش پای شمع دل پروانه سان پر ریختند در بهشت آرزو از یمن این پیوند نور حوریان گل در کنار حوض کوثر ریختند از درخت سبز طوبی بر محبّان علی برگه ی آزادی از غوغای محشـر ریختند ای «وفائی» ماه و خورشید فلک از آسمان در قدوم مهر و ماه عشق اختر ریختند @nohe_sonnati